آیه تطهیر (احزاب: ۳۳) به اراده خداوند بر پاکی اهل بیت(ع) از پلیدی اشاره دارد. متکلمان و عالمان دینی شیعی برای اثبات معصوم بودن امامان شیعه(ع) به این آیه استناد نموده‌ و با توجه به الف و لام جنس در «الرِجسَ» (پلیدی)، اهل بیت را از هرگونه پلیدی فکری و عملی همچون شرک، کُفر، نفاق، جهل و گناه بدور می‌دانند.
مفسّران درباره مصادیق اهل بیت در این آیه، اختلاف نظر دارند؛ گروهی مصداق آن را پنج‌تن آل‌عبا دانسته و گروهی آن را شامل همه امامان شیعه می‌دانند، همچنین عده‌ای از اهل سنت معتقدند مصداق آن همسران پیامبر(ص) بوده و برخی نیز، اشخاصی که زکات دادن به آنها حرام است را مصداق این آیه شمرده‌اند.

آیه تطهیر
آیه تطهیر حک‌شده بر در حرم امام علی(ع)
آیه تطهیر حک‌شده بر در حرم امام علی(ع)
مشخصات آیه
نام آیهآیه تطهیر
واقع در سورهاحزاب
شماره آیه۳۳
جزء۲۲
اطلاعات محتوایی
شأن نزولدعای پیامبر بر پاکی اهل کساء
مکان نزولمدینه
موضوعاعتقادی
دربارهعصمت اهل بیت(ع)

متن آیه

آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم سوره احزاب اشاره دارد:

... ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ۝٣٣ [احزاب:33]
... ﴿خدا فقط می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند ۝٣٣



سوره احزاب: آیه ۳۳


جایگاه

آیه تطهیر یکی از دلایل پاکی و عصمت اهل بیت شمرده می‌شود[۱] و به جهت قسمت دوم آن، به «آیه تطهیر» مشهور است.[۲] امامان شیعه همواره به این آیه مباهات کرده و آن را دلیل حقانیت خود دانسته‌اند.[۳]

شأن نزول

طبق نقل منابع شیعه و اهل سنت، این آیه در خانه ام سلمه، همسر پیامبر(ص)، نازل شده[۴] و هنگام نزول آن علاوه بر پیامبر(ص) علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) هم حاضر بودند.[۵] در این هنگام پیامبر(ص) پارچه‌ای خیبری (کساء) بر روی خود، علی(ع)، فاطمه(س) و حَسَنین(ع) کشید و دست‌ها را به سوی آسمان بالا برد و گفت: "خدایا! اهل بیت من این چهار نفرند. اینان را از هر پلیدی پاک گردان". ام سلمه از پیامبر(ص) پرسید آیا من نیز در شمار اهل بیت(ع) قرار دارم، پیامبر(ص) پاسخ داد تو از همسران رسول خدایی و تو (بر راه) خیر هستی.[۶]

معنای رجس

لغت‌شناسان رجس را به معنی پلیدی دانسته‌اند.[۷] به عقیده راغب اصفهانی، گاهی طبع یا عقل انسان، گاهی شرع و گاهی همه این موارد چیزی را پلید می‌دانند.[۸] علامه طباطبایی معتقد است، پلیدی در انسان، عبارت است از ادراکی نفسانی، که از علاقه قلب به اعتقادی باطل، یا عملی زشت حاصل می‌شود، وقتی می‌گوییم انسان پلید، یعنی انسانی که به خاطر دل‌بستگی به عقاید یا عمل باطل، دلش دچار پلیدی شده است.[۹] در برخی روایات، منظور از رجس گناه دانسته شده است.[۱۰]

دلالت بر عصمت

 
آیه تطهیر به خط ثلث اثر سامی افندی در سال ۱۳۲۷ق

درباره چگونگی دلالت آیه تطهیر بر عصمت اهل‌بیت، گفته می‌شود «الرِجسَ» (پلیدی) همراه با «الف و لام جنس»[یادداشت ۱] آمده و شامل هرگونه پلیدی فکری و عملی همچون شرک، کُفر، نفاق، جهل و گناه می‌شود.[۱۴] و چنین ازاله و برطرف کردنی، با عصمت الهی منطبق است که انسان را از هر باطلی، چه عقاید و چه اعمال حفظ می‌کند.[۱۵]
همچنین برخی الفاظ در آیه موجب تأکید موضوع عصمت برای اهل بیت شمرده شده است، از جمله: واژه «إِنَّما» که دلالت بر انحصار داشته و نشان می‌دهد اراده الهی برای از بین بردن پلیدی، مخصوص اهل‌بیت است.[۱۶] علامه طباطبایی وجود عبارت اهل‌البیت در این آیه را دال بر انحصار طهارت و عصمت برای اهل‌بیت عنوان کرده است.[۱۷] واژه «تَطهِیرًا» مفعول مطلق بوده و تأکیدی دیگر برای طهارت به شمار می‌رود. در برخی روایات نیز، پیامبر(ص) پس از تلاوت آیه تطهیر، فرموده است: «فَأَنَا وَ أَهْلُ بَیْتِی مُطَهَّرُونَ مِنَ الذُّنُوبِ؛ من و اهل بیتم از گناهان پاک هستیم».[۱۸] حضرت علی(ع) هم در ماجرای فدک با استناد به این آیه منزه بودن حضرت زهرا(س) از گناه را اثبات نمود.[۱۹]

اراده تکوینی یا تشریعی

درباره چگونگی اراده الهی در عبارت شریفه «یُرِیدُ اللهُ»، برخی مفسرین معتقدند، مراد، اراده تکوینی است که به پاکی اهل بیت(ع) اختصاص یافته، نه اراده تشریعی که به افعال مخلوقات تعلق می‌گیرد و منشأ تکالیف دینی نسبت به مکلّفین است؛[۲۰] زیرا اراده تشریعی خداوند به تطهیر همه انسانها تعلق گرفته و اختصاص به افرادی خاص ندارد و فرستادن پیامبران و کتاب‌های آسمانی برای هدایت و تعلیم بشر، در راستای همین اراده تشریعی عام خداوند است.[۲۱]
همچنین گفته می‌شود، این اراده تکوینی با مسأله اختیار منافاتی ندارند؛ زیرا معصومان دارای یک نوع شایستگی اکتسابی از طریق اعمال خویش، و یک نوع لیاقت ذاتی و موهبتی از سوی پروردگار هستند، تا بتوانند الگو و اسوه مردم باشند؛ از این‌رو با وجود داشتن قدرت و اختیار بر گناه، سراغ آن نمی‌روند.[۲۲]

مصداق اهل بیت

درباره مصادیق اهل بیت در آیه تطهیر، در منابع شیعه و سنی، نظرات مختلفی ارائه شده است:

دیدگاه اول: برخی از صحابه، مراد از اهل بیت را علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) دانسته‌اند. اَنَس بن مالک، ابوسعید خُدْری، ام سلمه و عایشه، به این نظر معتقد هستند.[۲۳] مفسران شیعه از جمله طبرسی و علامه طباطبایی نیز معتقدند، این آیه در شأن اصحاب کساء نازل شده و این مطلب در میان شیعیان به حد تواتر رسیده است.[۲۴] طبق چندین روایت از کتاب مسند احمد بن حنبل، پیامبر(ص)، مصداق آیه تطهیر را فاطمه(س)، علی(ع) و دو فرزندش بیان کرده است.[۲۵] احمد بن حنبل همچنین در فضائل الصحابه، روایت می‌کند که پیامبر(ص) به مدت ۶ ماه هنگام خروج برای نماز صبح، به در خانه فاطمه(س) که می‌رسید صدا می‌کرد: ای اهل بیت! نماز! نماز! ای اهل بیت! «خدا فقط می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».[۲۶]

« آیه تطهیر در میانه سخن از زنان پیامبر است. ... در مورد زنان صحبت می‌کند و گاه آن‌ها را توبیخ می‌کند که اگر گناه کنید عذاب، دوبرابر می‌شود. لسانِ این مطالب، لسانِ تهدید و ارعاب و ... است. اینجا خداوند به اشکالی جواب می‌دهد که آنچه گفتیم در مورد زنان پیامبر بود و اهل‌بیت اصلا از جنس دیگری هستند. زبان این آیه در مورد اهل‌بیت تغییر می‌کند و ضمائر نیز تغییر می‌کند و خداوند در اینجا می‌گوید که اینان را با آن‌ها اشتباه نگیرید. پس از اتمام این بخش از آیه، بحث به زنان بر می‌گردد. ضمائر تغییر می‌کند و زبان آیه نیز تغییر می‌کند.[۲۷] »

دیدگاه دوم: در برخی منابع حدیثی شیعه، عنوان اهل بیت(ع) علاوه بر پنج‌تن، به دیگر امامان شیعه(ع) نیز اطلاق شده است.[۲۸] ابن کثیر دمشقی، از علمای اهل سنت، در کتاب تفسیرش، روایتی از امام حسن(ع) آورده که وی بر منبر گفت: «ما آن اهل بیتی هستیم که خدا درباره‌شان این آیه را فرموده است». همچمین روایتی از امام سجاد(ع) ذکر می‌کند که در پاسخ مرد شامی گفت: «ما مصداق این اهل بیتیم».[۲۹] در تفسیر نور الثقلین نیز حدیثی نقل شده که امام صادق‏(ع) ابتدا مراد از اهل بیت در آیه تطهیر را پنج تن معرفی می‌کند، ولی در ادامه، در تأویل این آیه، با استمداد از آیه اولو الارحام، آیه تطهیر را شامل همه امامان شیعه دانسته و اطاعت از آنان را اطاعت از خدا و نافرمانی از آنان را معصیت خدا دانسته است.[۳۰]

دیدگاه سوم: زید بن اَرْقَم، صحابی پیامبر(ص)، معتقد است، مراد از اهل بیت کسانی هستند که خداوند زکات دادن به آنان را حرام گردانیده است و آنان نزدیکان پیامبر(ص)، از قبیل آل علی و آل عقیل و آل جعفر بن ابی طالب هستند و منظور از تطهیر، پاک گردانیدن از دریافت و مصرف صدقه و زکات، است.[۳۱]

دیدگاه چهارم: به باور برخی از اهل سنت، مراد از اهل بیت، همسران پیامبر(ص) هستند؛ زیرا سیاق آیه در بیان احوال ایشان است. از عِکْرِمَه غلام ابن عباس و مَقاتل بن سُلیمان احادیثی با این مضمون نقل شده است.[۳۲] ولی مفسران شیعی معتقدند، اگر منظور، همسران پیامبر باشد، باید به جای "عَنکُم"، "عَنکُنَّ" و به جای "یطَهِّرَکُم"، "یطَهِّرَکُنَّ" می‌آمد؛[۳۳] زیرا ارجاع ضمیر مردان به زنان صحیح نیست. [۳۴]

مفسران شیعی همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا در این سوره، وسط بیان وظایف زنان پیامبر(ص) مطلبی گفته شده که شامل زنان پیامبر(ص) نمی‌شود، گفته‌اند؛ این گونه سخن گفتن، در روش فصیحان عرب، شناخته شده است و در قرآن به آیات فراوان برمی‌خوریم که در کنار هم قرار دارند، ولی از موضوعات گوناگونی سخن می‌گویند. از روایات نیز استفاده می‌شود که این بخش، جداگانه نازل شده، و یا به دستور پیامبر(ص) و یا پس از ارتحال او هنگام گردآوری قرآن در کنار هم قرار گرفته است.[۳۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۸، ص۳۴۰.
  2. راضی، سبیل النجاة فی تتمة المراجعات، بیروت، ص۷.
  3. صدوق، الخصال، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۳۳۵و۵۶۱؛ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۵۹.
  4. علامه حلی، نهج الحق، ۱۹۸۲م، ص۱۷۴؛ ابن حجر، صواعق المحرقه، ۱۳۸۵ق، ص۱۴۴.
  5. محمدی ری‌شهری، اهل بیت(ع) در قرآن و حدیث، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۸.
  6. نگاه کنید به: ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ، ص۶۹۹؛ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۳؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۲؛ ابن ابی‌حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۹، ص۳۱۳۳.
  7. فراهیدی، کتاب العین، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۵۲؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۱۰.
  8. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن‏، ۱۴۱۲ق، ص۳۴۲.
  9. طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۶، ص۳۱۲.
  10. بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۹۵ق، ج۱، ص۱۷۱؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۲۰۸.
  11. خویی، محاضرات فی اصول الفقه، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۵۶.
  12. زاهدی فر و موسوی شجری، «اختلاف معنایی الف و لام عهد و جنس در تفسیر آیات قرآن کریم»، ص۳۵.
  13. زاهدی فر و موسوی شجری، «اختلاف معنایی الف و لام عهد و جنس در تفسیر آیات قرآن کریم»، ص۳۵.
  14. راضی، سبیل النجاة فی تتمة المراجعات، بیروت، ص۷.
  15. طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۶، ص۲۱۲
  16. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج ۱۷، ۲۹۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج ۸، ص۵۶۰؛ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۳۴۰.
  17. طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۶، ص۳۰۹.
  18. کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۰؛ ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابی‌طالب، دار الحدیث، ج۱، ص۳۰۵.
  19. طبری، کامل بهائی، ۱۳۸۳ش، ص۲۵۶.
  20. طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۶ ، ص۳۱۲
  21. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۷، ص۳۰۴.
  22. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۷، ص۲۹۲.
  23. ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۳۸۴؛ اابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۳۶۵۰۳۶۸؛ شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۲۱.
  24. ابن حکم، تفسیر الحبری، ۱۴۰۸ق، ص۲۹۷-۳۱۱؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص ۵۵۹-۵۶۰؛ طباطبائی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۳۱۱.
  25. ابن حنبل، مسند، دار الصادر، ج۱، ص۳۳۱، ج۴، ص۱۰۷ و ج۶، ص۲۹۲.
  26. ابن حنبل، فضائل الصحابة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۷۶۱.
  27. حیدری، «مبانی و کلیدهای اصلی در فهم مسائل زنان، جلسه۶»، کانال تلگرام سید کمال حیدری.
  28. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۷؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۳۴.
  29. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۳۷۰-۳۷۱.
  30. عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۷۳.
  31. مسلم، صحیح مسلم، دار الفکر، ج۲، ص۱۸۷۴؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۳۶۹؛ شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۲۲و۳۲۳.
  32. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۳۶۴؛ شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۲۱.
  33. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۴، ص۱۸۳؛ حسینی طهرانی، مهرتابان، ۱۴۰۲ق، ص۲۹۰-۲۹۲.
  34. طباطبائی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۶، ص۳۱۰
  35. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۶۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۳۱۱.

یادداشت

  1. الف و لام جنس بر سر اسم می‌آید و دو نوع است: ۱. استغراق: این نوع «ال» همه افراد جنس خود را شامل می‌شود به گونه‌ای که می‌توان بجای آن الف و لام از کلمه «کل» استفاده نمود[۱۱] مثل الف ولام الانسان در آیه «خُلِقَ الانسانُ ضعیفاً» (انسان ناتوان آفریده شده‌است). مراد از «الانسانُ» همه‌ انسان‌هاست.[۱۲] ۲. بیان حقیقت: این نوع «ال»، حقیقت و ماهیت جنس را روشن می‌کند و نشانه آن، این است که نمی‌توان بجای آن الف و لام از کلمه «کل» استفاده کرد مانند آیه «وَجَعَلنَا مِنَ ٱلمَآءِ كُلَّ شَيۡءٍ حَيٍّ» (از آب هر چيز زنده‌اى را آفريديم). مراد از «الماء» آب خاصی نیست بلکه جنس و آب، ذاتاً این‌گونه است.[۱۳]

منابع

  • قرآن کریم.
  • ابن‌حکم، تفسیر الحبری، تحقیق محمدرضا حسینی، بیروت، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌حجر هیثمی، احمد بن محمد، صواعق المحرقة، قاهره، مکتبة القاهرة، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌حنبل، احمد بن محمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • ابن‌حنبل، احمد بن محمد، فضائل الصحابة، تحقیق وصی الله بن محمدعباس، مکة، جامعة ام القری، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
  • ابن‌عطیه‌اندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق عبدالسلام عبدالشافی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
  • ابن‌کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمدحسین شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌مردویه اصفهانی، احمد بن موسی بن مردویه، مناقب علی بن ابی‌طالب، قم، دار الحدیث، بی‌تا.
  • بیهقی، احمد بن الحسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق عبد المعطی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵ق.
  • ‏ترمذی، محمّد بن عیسی، سنن الترمذی، تحقیق و تصحیح عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر،‎ ‏چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • حسینی طهرانی، محمدحسین، مهرتابان، تهران، باقر العلوم، ۱۴۰۲ق.
  • حیدری، سید کمال، «مبانی و کلیدهای اصلی در فهم مسائل زنان»، کانال تلگرام سید کمال حیدری.
  • خویی، سید ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، به تصحیح محمد اسحاق فیاض، قم، انصاریان، ۱۴۱۰ق.
  • راضی، حسین، سبیل النجاة فی تتمة المراجعات، تحقیق حسین الراضی، بیروت، بی‌نا، بی‌تا.
  • راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‏، بیروت، دار القلم‏، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • زاهدی‌فر، سیف‌علی و آمنه موسوی شجری، «اختلاف معنایی الف و لام عهد و جنس در تفسیر آیات قرآن کریم»، در مجله صحیفه مبین، شماره ۵۶، اسفند ۱۳۹۳ش.
  • شوشتری، قاضی نور الله، الصوارم المهرقة فی نقد الصواعق المحرقة، مصحح جلال الدین حسینی ارموی، تهران، نشر مشعر، ۱۳۸۵ش.
  • شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، دمشق - بیروت، دار ابن‌کثیر - دار الکلم الطیب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، تحقیق و تصحیح: محمدحسن آل‌یاسین، بیروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • صدوق، محمد بن علی، معانی الأخبار، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
  • صدوق، محمّد بن علی، الخصال، ترجمه یعقوب جعفری، قم، نسیم کوثر، ۱۳۷۲ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر م‍وس‍وی ه‍م‍دان‍ی، ق‍م، دفتر انتشارات اسلامی‏‫، ۱۳۷۴ش.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، تحقیق محمدباقر موسوی خرسانی، نجف، دارالنعمان، ۱۳۸۶ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: محمدجواد بلاغی‏، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طبری، عمادالدین، کامل بهائی، تهران، مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، تحقیق: موسسة البعثة، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، بی‌تا.
  • عروسی حویزی، عبد علی بن جمعه، تحقیق: رسولی محلاتی، سید هاشم، تفسیر نور الثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، نهج الحق و کشف الصدق، بیروت، دار الکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م.
  • فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع الاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق و تصحیح محمد کاظم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، ترجمه رضا شیخی و حمیدرضا آژیر، اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث، قم، دار الحدیث، ۱۳۷۹ش.
  • مسلم بن الحجاج النیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • مقریزی، أحمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۲۰.
  • مفید، محمد بن محمد، المسائل العُکبریة، تحقیق علی اکبر الهی خراسانی، قم، ال‍م‍ؤت‍م‍ر ال‍ع‍ال‍م‍ی لال‍ف‍ی‍ه ال‍ش‍ی‍خ ال‍م‍ف‍ی‍د، ۱۴۱۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ سی و دوم، ۱۳۷۴ش.

پیوند به بیرون