آیه نَفْر (سوره توبه: ۱۲۲) عدهای از مؤمنان را از جهاد منع کرده و به علمآموزی و تبلیغ دین دعوت میکند. برخی از مفسران و فقیهان این آیه را از دلایل حجیت خبر واحد و حجیت فتوای مجتهد و واجب بودن تحصیل برای اجتهاد و جواز تقلید دانستهاند.
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | آیه نفر |
واقع در سوره | توبه |
شماره آیه | ۱۲۲ |
جزء | ۱۱ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | متخلفان جنگ تبوک |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | اعتقادی و اخلاقی |
درباره | علمآموزی و تبلیغ دین |
سایر | اجتهاد |
متن و ترجمه آیه
وَمَا کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینفِرُوا کافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّیتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِینذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیهِمْ لَعَلَّهُمْ یحْذَرُونَ ﴿۱۲۲﴾
و شایسته نیست مؤمنان همگی (به سوی میدان جهاد) کوچ کنند، چرا از هر گروهی از آنان، طایفهای کوچ نمیکند (تا طایفهای در مدینه بماند)، که در دین (و معارف و احکام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود،آنها را بیم دهند؟! شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند، و خودداری کنند.
شأن نزول
در شأن نزول این آیه آمده است هنگامی که پیامبر(ص) به سوی میدان جهاد حرکت میکرد، همه مسلمانان به استثنای منافقان و معذوران بههمراه او به میدان جهاد حرکت میکردند، پس از آنکه آیاتی در مذمت منافقان نازل شد و متخلفان غزوه تبوک را مورد سرزنش قرار داد، مؤمنان با جدیت بیشتری در میدانهای جهاد حاضر میشدند، حتی در جنگهایی که خود پیامبر(ص) شرکت نمیکرد، همه مؤمنان به جهاد میرفتند و پیامبر را تنها میگذاشتند، این آیه نازل شد و اعلام کرد که در غیر ضرورت، شایسته نیست همه مسلمانان بهسوی میدان جنگ بروند؛ بلکه گروهی در مدینه بمانند، و معارف و احکام اسلام را از پیامبر(ص) بیاموزند، و به دوستان مجاهدشان پس از بازگشت تعلیم دهند.[۱]
نکات مهم
علامه طباطبایی معتقد است از آیه نفر به دست میآید که منظور از تفقه در دین، فهمیدن همه معارف دینی (اصول و فروع) است نه فقط احکام عملی(فقه اصطلاحی). او استدلال میکند که از عبارت «ولینذروا قومهم: و قوم خود را انذار کنند» به دست میآید که انذار با بیان فقه اصطلاحی، صورت نمیگیرد، بلکه احتیاج به بیان اصول عقاید و دیگر معارف دارد.[۲]
همچنین به گفته علامه طباطبایی از این آیه به دست میآید که وظیفه کوچ کردن برای جهاد، از طلبه علومدینی برداشته شده است.[۳] جمع بندی پیام آیه این است که نباید همگان فقط به سوی میدان های جهاد کوچ کنند و هیچکس برای فراگیری معارف دینی نزد پیامبر نرود. [۴]
برخی نیز از این آیه برداشت کردهاند که اسلام به علمآموزی اهمیت میدهد؛ زیرا آیه عدهای را از جهاد منع میکند تا به فراگیری دانش بپردازند.[۵]
به باور آیت الله جوادی آملی هدف نهایی از هجرت و کوچ کردن طلّاب به حوزه ها صرفاً فراگیری علوم دینی و تفقه در دین نیست بلکه هدف اصلی پس از تفقه در دین بازگشت به سوی مردم (قوم) وانذار وبیم دادن آنهاست.[یادداشت ۱]
استدلال برای جواز تقلید
برخی از مفسران و فقیهان، درباره جایز بودن تقلید به این آیه استناد کردهاند. به نظر آنان آیه نفر، که بر ضرورت سفر برای تفقّه در امر دین دلالت دارد، از دلایل قرآنی تقلید غیرعالمان از فقیهان و عالمان است. آنان معتقدند که فراگیری تعلیمات اسلام و رساندن آن به دیگران در مسائل فروع دین و لزوم پیروی از آنها، همان تقلید است.[۶]
استدلال به اثبات خبر واحد
برخی نیز با استناد به آیه نفر، قبول خبر واحد را اثبات کردهاند.[۷] برخی هم با این آیه قبول قول مسئلهگویان دینی را اثبات میکنند.[۸]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۸۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۴۰۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۴۰۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۴۰۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۳؛ غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص۶۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۴؛ هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۷۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۸، ص۱۹۴.
یادداشت
- ↑ منظور از انذار و بیم دادن این است که معارف دینی را نشر بدهند وآثار مخالفت با اصول و فروع (دستورات دین) را متذکر بشوند. تفسیر المیزان،ج۹، ص۴۰۴
منابع
- قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تقسیر القرآن، بیروت، انتشارات الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- غروی تبریزی، علی، التنقیح فیشرح العروةالوثقی، تقریرات درس آیةاللّه خویی، قم، ۱۴۱۸ق/ ۱۹۹۸م.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۸۰ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، قم، دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی)، ۱۳۷۸ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۱ش.