پرش به محتوا

آیه وزر

از ویکی شیعه
آیه وزر
مشخصات آیه
واقع در سوره۱۶۴ سوره انعام۱۵ سوره اسراء۷ سوره زمر۱۸ سوره فاطر۳۸ سوره نجم
اطلاعات محتوایی
موضوععدم تحمل بار گناهان انسان توسط دیگر اشخاص


آیه وِزْر به عبارت قرآنی «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ» اشاره دارد که بر اساس آن مسئولیت گناهان هر فرد تنها بر عهده خود اوست و هیچ‌کس بار گناه دیگری را تحمل نخواهد کرد. این آیه، نشان‌دهنده عدل الهی و شدت مجازات روز قیامت است. فقیهان مسلمان از آن، قاعده وزر را استخراج کرده‌اند که در مباحث مختلف فقهی کاربرد دارد. قانون عدم تحمل بار گناهان دیگران را قانونی فراگیر دانسته‌اند که همه پیامبران آن را ابلاغ کرده‌اند.

مفسران با استناد به آیه وزر معتقدند که فرزندان نابالغ مشرکان و کافران در قیامت مجازات نخواهند شد. با این حال، این قانون شامل پیشوایانِ گمراهی نمی‌شود؛ چراکه آنان علاوه بر گناهان شخصی خود، مسئولیت گمراه کردن دیگران را نیز بر عهده دارند.

هیچ‌کس بارِ گناه کسی را بر دوش نمی‌کشد

آیه وزر یا آیات وزر مجموعه‌ای از آیات قرآن است که به قانون یا سنت الهیِ «عدم تحمل بار گناهان انسان توسط دیگر افراد» اشاره دارد.[۱] بر اساس این قانون، هر فرد، مسئول کارهای خویش است[۲] و تنها کیفر گناهان خویش را می‌بیند نه گناه دیگران.[۳] این قانون در آیات ۱۶۴ سوره انعام، ۱۵ سوره اسراء، ۷ سوره زمر، ۱۸ سوره فاطر و ۳۸ سوره نجم بیان شده است.[۴] آیه وزر در سوره‌های انعام، اسراء، فاطر و زمر به‌صورت «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ؛ و هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد.» آمده و در سوره نجم به صورت «أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ؛ که هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد.» آمده است. گفته شده این آیات در پاسخ به کسانی نازل شد که دیگران را به گناه ترغیب می‌کردند و می‌گفتند بار گناه آن‌ها را به دوش می‌گیرند.[۵]

طبق آنچه در تفاسیر آمده، خداوند در این آیات، گناه را به دلیل اینکه تبعات زیان‌باری دارد، به بار سنگین تشبیه کرده که در روز قیامت فقط بر دوش انسان گنهکار گذاشته می‌شود؛[۶] بنابراین، درخواست از خویشان نزدیک برای به‌عهده‌گرفتن گناه هم سودی به حال شخص ندارد؛ زیرا هر انسانی گرفتار اعمال خویش است و دیگران را فراموش می‌کند.[۷]

به گفته مفسران، قانون تحمل نکردن بار گناه دیگران، از پایه‌های اعتقادات اسلامی است که هم عدل الهی را نشان می‌دهد و هم شدت مجازات روز قیامت را؛ چراكه هيچ‌كس حاضر به تحمل بار گناه ديگرى نیست و باعث می‌شود انسان با مراقبت در اعمال خویش تحت‌تأثیر محیط قرار نگیرد.[۸] مفسران این آیات را دلیل بر این دانسته‌اند که فرزندان نابالغ مشرکان و کافران در قیامت مجازات نخواهند شد.[۹]

عبدالله جوادی آملی در تفسیر تسنیم، قانون عدم تحمل بار گناه دیگران را موضوعی دانسته که همه پیامبران آن را به مردم ابلاغ کرده‌اند.[۱۰] در تفسیر المیزان نیز آمده است که آیه وزر، بیانگر همان مطلبی است که در صحف ابراهیم و موسی آمده است، اینکه هیچ انسانی به گناه دیگر انسان‌ها آلوده و مؤاخذه نمی‌شود.[۱۱] البته طبق گزارش محمدجواد مغنیه در تفسیر الکاشف، این آیات خلاف آن چیزی است که در تورات آمده؛ چراکه در تورات از واگذاری گناه پدران بر دوش فرزندان سخن به میان است.[۱۲]

به‌گفته محسن قرائتی در تفسیر نور این قانون نباید باعث ترک امر به معروف و نهی از منکر شود، زیرا سکوت در برابر منکرات خود گناه است؛ اما اگر در برابر امر به معروف و نهی از منکر مقاومت شود، گناهی متوجه آمر و ناهی نخواهد بود.[۱۳]

مسئولیت پیشوایانِ گمراهی

در برخی تفاسیر، این پرسش مطرح شده که اگر هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد، پس چرا در آیاتی مانند آیه ۲۵ سوره نحل و آیه ۱۳ سوره عنکبوت آمده است که پیشوایانِ کفر و گمراهی علاوه بر گناه خود، گناه پیروانشان را نیز تحمل می‌کنند؟ همچنین در برخی روایات ذکر شده که هر کس سنت خوب یا بدی را پایه‌گذاری کند، در ثواب یا گناه عمل‌کنندگان به آن سنت شریک است.[۱۴]

در پاسخ به این پرسش بیان شده که بدون وجود ارتباط و سببیت، گناه کسی بر دیگری نوشته نمی‌شود؛ اما اگر فردی بنیانگذار عمل نیک یا بد باشد و از طریق سببیت در انجام آن عمل نقش داشته باشد، در نتایج آن نیز شریک خواهد بود و این عمل به‌نوعی به خود او نسبت داده می‌شود. بنابراین، پیشوایانِ گمراهی، گناهان پیروان خود را نیز بر دوش می‌گیرند، زیرا سبب انحراف دیگران شده‌اند و در واقع، مرتکب گناهِ گمراه‌کردن دیگران شده‌اند.[۱۵]

به‌گفته علامه طباطبایی، پیروانِ گمراهان نیز نمی‌توانند بار گناه خود را به دوش پیشوایانشان بیندازند و هر دو گروه مجازات خواهند شد.[۱۶] محمدعلی رضایی اصفهانی در تفسیر قرآن مهر، قانون عدم تحمل بار گناه دیگران را در مواردی می‌داند که فرد هیچ دخالتی در اعمال دیگران نداشته باشد؛ اما اگر کسی روش یا سنت بدی ایجاد کند یا دیگران را به کار بد تشویق نماید، در آن عمل شریک بوده و مجازات می‌شود.[۱۷]

مستند قاعده وزر

قاعده وزر از آیات وزر استخراج شده است.[۱۸] بر اساس این قاعده، مجازات تنها برای فرد بزهکار اعمال می‌شود و شامل دیگران نمی‌گردد.[۱۹] فقیهان در مباحث مختلف فقهی همچون حج، جهاد، ودیعه، ارث، شهادات، حدود، تعزیرات، قصاص و دیات به این قاعده استناد کرده‌اند.[۲۰] قاعده وزر از عناصر اصلی مجازات در اسلام و مسلمات پذیرفته‌شده نزد شیعه و اهل‌سنت به شمار می‌رود.[۲۱] سید مصطفی محقق داماد با استناد به آیات ۳۵ تا ۴۰ سوره نجم مدعی شده است که قاعده وزر از اصول مکتوب ادیان الهی پیش از اسلام نیز بوده[۲۲] و در حقوق کیفری کشورهای غربی نیز رعایت می‌شود.[۲۳]

استفاده از آیه در ادبیات فارسی

آیه وزر در برخی از اشعار فارسی نیز به‌کار رفته است؛ ازجمله حافظ شیرازی در غزل شماره ۸۰ از دیوان غزلیات خود چنین سروده است:

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن دِرَود عاقبت کار که کشت[۲۴]


پانویس

  1. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۲۷، ص۶۵۳؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۷، ص۱۱۰.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۸۶.
  3. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۶۳۳؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۳۹۶ و ج۱۷، ص۳۵؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۲۹۳.
  4. مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۱۸۲.
  5. حسینی همدانی، انوار درخشان در تفسیر قرآن، ج۱۳، ص۳۰۰.
  6. هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۱۵، ص۱۲۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۲۲۴.
  7. هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۱۵، ص۱۲۱؛ مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۸۴.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۲۲۴؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۷، ص۱۱۰.
  9. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۴۴؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۱۷، ص۱۰۳؛ قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۷ش، ج۷، ص۳۷۱.
  10. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۲۷، ص۶۵۳.
  11. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۴۶.
  12. مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۸۴.
  13. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳، ج۷، ص۴۸۸.
  14. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۶۵.
  15. طبرسی، مجمع‌البیان، ج۶، ص۵۴۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۵۱.
  16. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۵۷.
  17. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۷، ص۱۱۰.
  18. محقق داماد‌، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۱۶۰.
  19. مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۵، ج۶، ص۴۴۸.
  20. مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۵، ج۶، ص۴۴۸.
  21. محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۵-۱۶۳
  22. محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۱.
  23. محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۵.
  24. حافظ شیرازی، دیوان غزلیات، غزل شماره ۸۰، مندرج در سایت گنجور

منابع

  • جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۹۳ش.
  • حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد، دیوان غزلیات، مندرج در سایت گنجور.
  • حسینی همدانی، محمد، انوار درخشان در تفسیر قرآن، تهران، نشر لطفی، ۱۳۸۰ق.
  • حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • رضایی اصفهانی، محمدعلی، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآنی، ۱۳۸۷ش.
  • صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن والسنة، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن‏، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن‏، ۱۳۸۸ش.
  • قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۷ش/۱۹۹۰م.
  • مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام (ج۶)، زیر نظر محمود هاشمی شاهرودی، قم، مؤوسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
  • محقق داماد، مصطفی، قواعد فقه (بخش جزایی)، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۳ش.
  • مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الإسلامی‏، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، تفسیر راهنما، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.