پرش به محتوا

آیه ۸ سوره فاطر

از ویکی شیعه
آیه ۸ سوره فاطر
مشخصات آیه
شماره آیه۸
جزء۲۲
اطلاعات محتوایی
موضوعمنشأ کفر کافران • دلیل ردّ جبرگرایی • دلسوزی بیش از اندازه پیامبر(ص) بر امت
آیات مرتبطآیه ۴۸ سوره انفالآیه ۳ سوره شعراءآیه ۶ سوره کهفآیه ۱۲۸ سوره توبه


آیه ۸ سوره فاطر منشأ کفر کافران و بدبختی اقوام گمراه را زیبا جلوه‌دادن اعمال زشت می‌داند. در این آیه چند تعلیل پشت‌سرهم آمده است؛ آیه علت اختلاف عاقبت کافران و مؤمنان که در آیه ۷ آمده را بیان می‌کند. این اختلاف معلول عدم برابری مؤمنان و کافران است که نتیجه نوع نگاه آنها به گناه است. در نتیجه پیامبر(ص) نباید به‌خاطر گمراهی و عذاب کافران اندوهگین شود، چراکه خداوند به اعمالشان آگاه است.

روایات این آیه را ردّ جبرگرایی دانسته‌اند؛ زیرا اگر انسان مجبور بود، ثواب و عقاب بی‌معنا می‌شد.

مفسران نکاتی ذیل آیه بیان کرده‌اند؛ ازجمله اینکه زیبا جلوه‌دادن گناه شگرد شیطان و زمینه‌ساز گمراهی است؛ نسبت‌دادن اِضلال (گمراه کردن) به خدا از باب مجازات است و مشیت الهی همراه حکمت است؛ تعبیر «حسرات» شامل حسرت هدایت، تشخیص و عذاب می‌شود.

شأن نزول آیه درباره ابوجهل، یهودیان و مسیحیان، خوارج یا دو مشرک (زُرَیق و حَبتَر) دانسته شده است؛ اما برخی آن را شامل همه مکلفانی که اعمال زشت خود را پسندیده می‌دانند، دانسته‌اند.

جایگاه و اهمیت

آیه ۸ سوره فاطر منشأ کفر کافران و کلید بدبختی اقوام گمراه را زیبا جلوه‌دادن اعمال زشت آنان می‌داند.[۱]

گفته شده در این آیه، چند تعلیل آمده که سه مورد آن با حرف «فاء» بیان شده است:[۲]

  • این آیه، علت اختلاف عاقبتِ مؤمنان و کافران را که در آیه ۷ همین سوره آمده، بیان می‌کند.[۳]
  • این اختلافِ در عاقبت، معلول عدم برابری خود کافران و مؤمنان و نوع نگاه آنان به گناه و زیبا جلوه دادن کارهای زشت‌شان است:[۴] (أفمن زیّن له سوء عمله فرآه حسناً؛ یا آن کس که زشتی کردارش برای او آراسته شده و آن را زیبا می‌بیند [مانند مؤمن نیکوکار است])
  • این عدم برابری آنان معلول مشیت الهی در هدایت و گمراهی است:[۵] (فإنّ الله یضلّ من یشاء و یهدی من یشاء؛ و خداست که هر که را بخواهد بی‌راه می‌گذارد و هر که را بخواهد هدایت می‌کند)
  • نتیجه فقرات قبل، آن است که پیامبر اکرم(ص) نباید به‌خاطر گمراهی و عذاب کافران ناراحت شود:[۶] چراکه گمراهی آنان نتیجه کفرشان و ترجیح گمراهی بر هدایت و کارهای خودشان بوده است: (فلا تذهب نفسک علیهم حسرات؛ مبادا به سبب حسرت بر آنان، جانت برود)
  • علت دیگری که برای ناراحت نشدن پیامبر(ص) مطرح شده، آگاهی خداوند بر کارهای کافران است:[۷] (إنّ الله علیم بما یصنعون؛ قطعاً خدا به آنچه می‌کنند داناست)

﴿أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ۝٨ [فاطر:8]|﴿آیا آن کس که زشتی کردارش برای او آراسته شده و آن را زیبا می‌بیند [مانند مؤمن نیکوکار است] خداست که هر که را بخواهد بی‌راه می‌گذارد و هر که را بخواهد هدایت می‌کند پس مبادا به سبب حسرتها[ی گوناگون] بر آنان جانت [از کف] برود قطعاً خدا به آنچه می‌کنند داناست ۝٨

مطابق روایات، این آیه در مورد دیدگاه کلامی جبر و تفویض و در ردّ جبرگرایی است؛ زیرا اگر انسان مجبور بر هدایت یا گمراهی بود، ثواب و عقاب معنا نداشت.[۸] همچنین مطابق روایتی دیگر، فقره (فلا تذهب نفسک علیهم حسرات؛ مبادا به سبب حسرت بر آنان، جانت برود)، برای تسلّی خاطر پیامبر اکرم(ص) نازل شد تا از شدت اندوه بر سرنوشت مردم جانش به خطر نیفتد.[۹]

نکات تفسیری

مفسران نکاتی درباره این آیه بیان کرده‌اند:

  • مطابق آیه ۴۸ سوره انفال، زیبا جلوه‌دادن اعمال زشت از شگردهای شیطان است،[۱۰] ولی چون اثر آن در نظام الهی قرار دارد، به خدا نیز نسبت داده می‌شود.[۱۱]
  • توجیه گناهان و زیباجلوه دادن آن، زمینه‌ساز گمراهی است.[۱۲]
  • سؤال و استفهام آغاز آیه انکاری است[۱۳] و مبتدایی می‌باشد خبر آن حذف شده؛[۱۴] برخی آن را «کمن هداه الله؛ مانند کسی است که خدا او را هدایت کرده باشد؟»[۱۵] یا «کمن لیس کذلک؛ مانند کسی است که اینگونه نباشد؟» دانسته‌اند.[۱۶] برخی نیز معتقدند تکمیل آن به شنونده واگذار شده است تا مجال برای فکر کردن داشته باشد.[۱۷]
  • نسبت دادن اِضلال (گمراه کردن) به خدا از باب «اضلال مجازاتی» است[۱۸] که در آیه ۱۷ سوره فصلت نیز به آن اشاره شده، نه «اضلال ابتدایی»؛ یعنی چون شخص بعد از آنکه خدا او را هدایت کرده، خود گمراهی را انتخاب کرده، خدا هم او را به حال خودش واگذاشته است.[۱۹]
  • مشیت الهی همراه با حکمت است و پیامبر نباید بیش از حد دلسوزی کند.[۲۰]
  • تعبیر «حسرات» شامل حسرت از دست دادن هدایت، حس تشخیص و گرفتار شدن در عذاب است.[۲۱]
  • دلسوزی فوق‌العاده پیامبر(ص) بر امت به‌عنوان یک رهبر الهی، در آیات دیگری همچون آیات ۳ سوره شعراء، ۶ سوره کهف و ۱۲۸ سوره توبه نیز بیان شده است.[۲۲]

شأن نزول

در مورد شأن نزول آیه، چند احتمال مطرح شده است:

  • مقصود ابوجهل و شرک و تکذیب اوست؛[۲۳]
  • مقصود يهودیان و مسیحیان زمان پیامبر و سوء رفتار آنها با اوست؛[۲۴]
  • مراد آیه، خوارج و سوء رفتار آنها با تأويلات باطل است؛[۲۵]
  • مطابق روایتی در تفسیر قمی، این آیه درباره دو تن از مشرکان به‌نام‌های زُرَیق و حَبتَر نازل شده است؛[۲۶]
  • با توجه به عمومیت آیات قرآن، شامل همه مکلفان در هر عصر می‌شود که اعمال زشت خود را پسندیده می‌دانند.[۲۷]

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۸۷.
  2. قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۵۴۱.
  3. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۸.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۸.
  5. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۸-۱۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۸۹.
  6. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۹.
  7. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۹۰.
  8. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۵۳۸.
  9. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۰، ص۱۱۱-۱۱۲.
  10. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث، ج۸، ص۴۱۵.
  11. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۸۸.
  12. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۴۷۷.
  13. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۹؛ حسینی شاه‌عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۱۱، ص۱۵.
  14. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث، ج۸، ص۴۱۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۹.
  15. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث، ج۸، ص۴۱۵.
  16. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۹.
  17. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۸۸.
  18. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۵۳۸.
  19. طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۱۹.
  20. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۸۹.
  21. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۹۰.
  22. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۶، ص۲۲۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۱۸۹.
  23. محلی و سیوطی، تفسیر الجلالین، ۱۴۱۶ق، ص۴۳۸.
  24. سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۲۴۵.
  25. سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۲۴۵.
  26. قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۲۰۷.
  27. حسینی شاه‌عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۱۱، ص۱۶.

منابع

  • بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
  • حسینی شاه‌عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، تهران، میقات، ۱۳۶۳ش.
  • سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگى درس‌هايى از قرآن، ۱۳۸۳ش.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم، دار الکتاب، ۱۳۶۷ش.
  • قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى، ۱۳۶۸ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بِحارُ الاَنوارِ الجامعةُ لِدُرَرِ اَخبارِ الاَئمةِ الاَطهار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • محلی، جلال‌الدین و سیوطی، جلال‌الدین، تفسیر الجلالین، بیروت، مؤسسة النور للمطبوعات، ۱۴۱۶ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.