آیه توبه

مقاله قابل قبول
رده ناقص
شناسه ناقص
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
آیه توبه
مشخصات آیه
نام آیهآیه توبه
واقع در سورهسوره بقره
شماره آیه۳۷
جزءاول
اطلاعات محتوایی
شأن نزولندارد
مکان نزولمدینه
موضوعاعتقادی
دربارهتوبه حضرت آدم
آیات مرتبطآیه ۲۳ سوره اعراف


آیه توبه آیه ۳۷ سوره بقره که در آن خداوند طریقه توبه را به حضرت آدم(ص) آموزش داده است. بر اساس این آیه حضرت آدم به وسیله کلماتی که خداوند به او آموخته بود، درخواست بخشش کرده است. از واژه «کلمات» در این آیه تفسیرهای گوناگونی شده است. در روایاتی که از امامان شیعه نقل شده منظور از کلمات، پنج تن آل عبا دانسته شده که حضرت آدم با توسل به آنها، از خداوند طلب بخشش کرده است.

به نظر مفسران، طبق این آیه در صورتی که توبه را به انسان نسبت دهند، به معنای بازگشت از گناه است و اگر توبه را به خدا نسبت دهند، به معنای بازگشت به رحمت است.

متن و ترجمه آیه توبه

﴿فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ۝٣٧ [بقره:37]
﴿سپس آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آری او[ست که] توبه پذیر مهربان است ۝٣٧



سوره بقره: آیه ۳۷

محتوا

آیه ۳۷ سوره بقره درباره آموزش توبه توسط خداوند به حضرت آدم (ع) است. بعد از آنکه ابلیس حضرت آدم را فریب داد، خداوند دستور خروج آدم (ع) را از بهشت صادر کرد. آدم متوجه شد که چه ستمی بر خود کرده است و به فکر جبران خطای خود افتاد. خداوند طریقه بازگشت به سوی خود را به او آموخت.[۱] به باور مفسران شیعه، حضرت آدم کار حرامی انجام نداد؛ بلکه فعلش ترک اولی بود.[۲] ترک اولی یعنی عمل نکردن به اوامر ارشادی که عقاب و کیفری ندارد و تمرد از حکم مولوی محسوب نمی‌شود.[۳]

خداوند در این آیه یادآور می‌شود که توبه را به آدم تلقین کرده است. تلقین به معنای آموزش طریقه توبه است.[۴] به اعتقاد علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، از آنجا که خداوند به حضرت آدم توبه را آموزش داد، ازاین‌رو، توبه از دو جهت لحاظ می‌شود؛ توبه‌ای که از جانب خداوند است که پذیرنده توبه است و توبه‌ای که از جانب انسان است که درخواست کننده توبه است. در حقیقت توبه بنده در میان دو توبه و بازگشت از سوی خداوند است نخست خداوند توفیق توبه به بنده‌اش می‌دهد و بنده پس از آن به رحمت خدا باز می‌گردد و مجددا خداوند توبه و بازگشت او را می‌پذیرد.[۵][یادداشت ۱] بنابراین توبه گاهی به معنای بازگشت از گناه است و آن در صورتی است که توبه به شخص گناه‌کار نسبت داده شود؛ و گاهی نیز به معنای بازگشت به رحمت است و آن در صورتی است که توبه به خداوند نسبت داده شود، یعنی رحمتی را که خداوند از بنده به خاطر گناه از او سلب کرده بود، به خاطر توبه‌اش به او باز می‌گرداند. به همین جهت در انتهای آیه خداوند درباره خود، واژه «توّاب» (بسیار بازگشت کننده به رحمت) به کار برده است.[۶]

مراد از کلمات

ابن عباس گوید از رسول خدا(ص) درباره کلماتی که آدم از خداوند دریافت نمود و با آنها خداوند توبه‌اش را پذیرفت، پرسیدم. پیامبر(ص) فرمود: آدم از خداوند درخواست کرد که به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین او را ببخشد و خداوند هم او را بخشید و توبه‌اش را پذیرفت.[۷]

علامه طباطبایی نویسنده تفسیر المیزان منظور از تلقی کلمات را دریافت همراه با فهم و درک دانسته که توأم با استقبال وروی آوردن است. [۸]منظور از کلمات در آیه مزبور، یعنی سخنانی که خدا برای توبه به حضرت آدم تعلیم داد.[۹] در تفسیر واژه «کلمات» بین مفسران اختلاف است. عده‌ای گفته‌اند، منظور همان آیه ۲۳ سوره اعراف است که آدم وحوا در مقام توبه به خداوند چنین گفتند: قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ«گفتند: «پروردگارا، ما بر خويشتن ستم كرديم، و اگر بر ما نبخشايى و به ما رحم نكنى، مسلماً از زيانكاران خواهيم بود.»[۱۰] در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که منظور از کلماتی که خداوند به آدم آموخت، این دعا است:

اللّهم لا إله إلّا أنت، سبحانك و بحمدك، ربّ إنّى ظلمت نفسى فاغفر لى، إنّك خير الغافرين. اللّهم لا إله إلّا أنت، سبحانك و بحمدك، ربّ إنّى ظلمت نفسى فارحمنى إنّك خير الراحمين. اللّهم لا إله إلّا أنت، سبحانك و بحمدك، ربّ إنّى ظلمت نفسى فتب عَلىّ إنّك أنت التوّاب الرحيم. «اللهم لا اله الا انت، سبحانک و بحمدک ربّ إنّي ظلمت نفسی...[۱۱]

در روایات فراوانی، از امامان شیعه نقل شده که منظور از تلقین کلمات، تعلیم اسم‌های محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) به آدم بوده است که آدم با توسل به این کلمات از خداوند تقاضای بخشش نموده است.[۱۲] سیوطی مفسر اهل سنت این روایت را از ابن عباس از پیامبر اسلام نقل کرده است.[۱۳][یادداشت ۲]

به اعتقاد نویسنده تفسیر نمونه، تفسیرهای گوناگونِ نقل شده از واژه «کلمه»، هیچگونه منافاتی با هم ندارند؛ چرا که ممکن است همه این کلمات به حضرت آدم(ع) تعلیم داده شده باشد.[۱۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۶.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۹۷.
  3. طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۱۸، س۲۵۶.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۱۳۳.
  5. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۱۳۳.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۹۶.
  7. سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۰.
  8. طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۴۸و۱۳۳.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۹۷.
  10. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۱۳۳.
  11. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۰۰.
  12. حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۹۹.
  13. التستري، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۷۸، سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۰-۶۱.
  14. سیوطی، الدر المنثور، الناشر: دار الفكر - بيروت، ج۱، ص۱۴۷.
  15. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۱۹۹.

یادداشت

  1. فتوبة العبد إذا قبلت كانت بين توبتين من الله كما يدل عليه قوله تعالى : ( ثم تاب عليهم ليتوبوا ) التوبة ـ ١١٩.
  2. عَن ابْن عَبَّاس قَالَ سَأَلت رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم عَن الْكَلِمَات الَّتِي تلقاها آدم من ربه فَتَابَ عَلَيْهِ قَالَ: سَأَلَ بِحَق مُحَمَّد وَعلي وَفَاطِمَة وَالْحسن وَالْحُسَيْن إِلَّا تبت عَليّ فَتَابَ عَلَيْهِ. [۱۴]

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، ت‍ه‍ران‌، دف‍ت‍ر م‍طال‍ع‍ات‌ ت‍اری‍خ‌ و م‍ع‍ارف‌ اس‍لام‍ی‌، ۱۳۷۹ش.
  • سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور في التفسیر بالمأثور، قم، منشورات مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، چاپ سوم، ۱۳۹۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت دار المعرفة، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهل و یکم، ۱۳۸۰ش.