آیه نَسْخ (سوره بقره: ۱۰۶) به از بین رفتن حکم و اثر برخی از آیات خدا و جایگزین شدن آن با آیات دیگر اشاره دارد. مفسران، از مصادیق واژه «آیة» در آیه نسخ به آیات قرآن، مخلوقات خدا، پیامبران و اولیای الهی و کتب آسمانی پیشین اشاره کرده‌اند. نسخ فقط محدود به احکام شرعی نیست و به گفته مفسران، در امور تکوینی نیز جاری است. نسخ زمانی صورت می‌گیرد که مصلحت حکمی از احکام منقضی شده و بنابر شرایط جدید، نیاز به حکم دیگری وجود داشته باشد.

آیه نسخ
مشخصات آیه
نام آیهآیه نسخ
واقع در سورهبقره
شماره آیه۱۰۶
جزء۱
اطلاعات محتوایی
شأن نزولطعنه یهود و مشرکان به پیامبر(ص) به دلیل تغییر برخی از احکام شرعی
مکان نزولمدینه
موضوعاعتقادی
دربارهاز بین بردن حکم برخی از احکام به دلیل مصلحت و جایگزینی با حکم دیگر
آیات مرتبطآیه ۱۰۱ سوره نحل

سبب نزول آیه نسخ، طعنه مشرکان و یهودیان به پیامبر(ص) دانسته شده است. افراد مذکور، نسخ شدن برخی از دستورها و احکام یا تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه را به‌معنای تناقض در آرای پیامبر(ص) می‌دانستند و قرآن را نه کلام خدا، بلکه کلام محمد معرفی می‌کردند. به همین دلیل آیه نسخ در رد ادعای آنان نازل شد.

معرفی، متن و ترجمه

آیه ۱۰۶ سوره بقره آیه نسخ نام گرفته است.[۱]

مَا نَنْسَخْ مِنْ آیةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَیرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَه عَلَیٰ کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ


هر نشانه‌ای از نشانه‌های تکوینی یا تشریعی خود را نسخ کنیم یا آن را از خاطره‌ها بزداییم، بهتر از آن یا همانند آن را می‌آوریم. مگر ندانسته‌ای که خداوند بر هر کاری تواناست؟[۲]



شأن نزول

به گفته ابوالفتوح رازی، از مفسران و محدثان شیعه در قرن ششم هجری قمری،‌ آیه نسخ زمانی نازل شد که خداوند برخی از احکام و دستورها را نسخ می‌کرد و یهودیان طعنه می‌زدند که محمد دارای رأیی متین و محکم نیست؛ زیرا وقتی دستور و حکمی را بیان می‌کند، پس از مدتی، حکم و دستور دیگری خلاف آن می‌آورد.[۳] همچنین گفته شده که مشرکان و یهودیان می‌گفتند محمد(ص) اصحاب خود را به امری مأمور می‌کند و سپس آنها را از آن نهی می‌کند، پس این قرآن کلام محمد است؛ چراکه اگر سخنان او وحی بود، تناقضی در آن وجود نمی‌داشت. پس از آن خداوند در رد این سخنان، آیه ۱۰۶ سوره بقره و آیه ۱۰۱ سوره نحل را نازل کرد.[۴] طبرانی، از مفسران اهل‌سنت در قرن سوم و چهارم قمری، در تفسیر خود، سبب نزول این آیه را گفته یهودیان درباره تغییر قبله دانسته است که گفته‌اند اگر نماز خواندن به سوی قبله اول (بیت المقدس) صحیح بود، پس دستور نماز گزاردن به سوی کعبه برای چیست؛ اگر دستور دوم و نماز خواندن به سوی کعبه صحیح است، پس اعمال گذشته شما باطل است.[۵]

محتوا

آیه نسخ دلیلی بر حاکمیت خداوند در احکام دانسته شده و نیز اینکه او قادر به تشخیص مصالح بندگان است. بنابراین مؤمنان نباید به سخنان نابجای افراد مغرض گوش فرا دهند و در مسئله نسخ احکام دچار تردید گردند.[۶]

مفسران ذیل این آیه چند نکته درباره ماهیت نسخ، ماهیت آیه و احکام نسخ بیان کرده‌اند.

مفهوم‌شناسی واژه نسخ

مراد از نسخ در آیه نسخ، از بین رفتن حکم، اثر و علامت آیت دانسته‌ شده، نه از بین رفتن خود آیت.[۷] به باور علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اصطلاح نسخ که از نظر فقها به معنای پایان یافتن زمان عمل به یک حکم است، از همین آیه برگرفته شده است. از نظر او، در کنار هم قرار گرفتن دو واژه «نَنسَخ» و «نُنسِها» در آیه نشان از این است که وقتی آیتی از آیات خدا نسخ یا به فراموشی سپرده می‌شود، عین آن آیت از بین نخواهد رفت، بلکه اثر و صفت آن که ایجاد تکلیف برای مکلفان بود یا علامت بودن آن از بین خواهد رفت و آیت دیگری مساوی با آیت قبلی یا بهتر از آن جایگزین خواهد شد.[۸]

مفهوم‌شناسی واژه آیت

به گفته ناصر مکارم شیرازی، مفسر و صاحب تفسیر نمونه، آیه در لغت به معنای نشانه و علامت است؛ اما در قرآن در معانی مختلفی چون فرازهایی از قرآن که با علامت‌های خاصی از هم جدا شده‌اند، معجزات و اشیای چشمگیر مانند بناهای مرتفع به کار رفته است. به نظر او،‌ قدر مشترک در همه این‌ها همان مفهوم نشانه بودن است. به اعتقاد او، منظور از آیه در آیه نسخ، احکام است که اگر یکی از آنها نسخ شود، بهتر از آن نازل می‌شود یا مراد معجزه است؛ یعنی اگر معجزه‌ای از یکی از پیامبران نسخ شود، معجزه‌ای گویاتر به پیامبر بعدی داده می‌شود.[۹]

علامه طباطبایی نیز معتقد است که آیه‌ها مختلف و حیثیت و جهت آیه بودن آنها نیز گوناگون است. فرازهایی از قرآن، به دلیل ناتوانی انسان از آوردن مانند آنها، آیه شمرده می‌شوند؛‌ احکام و تکالیف الهی نیز به اعتبار ایجاد تقوا در انسان و نزدیک کردن او به خدا، آیه هستند؛ مخلوقات که هستی آنها نشانه وجود خالق است، از دیگر مصادیق آیه به شمار می‌روند؛ پیامبران و اولیای الهی نیز به جهت این که با گفتار و رفتارشان به خدا فرا می‌خوانند، به‌عنوان آیات خدا محسوب می‌شوند.[۱۰]

برخی از مفسران نیز به دلیل سیاق آیات که در مقام دفع شبهات یهود است، [یادداشت ۱] منظور از آیت در آیه نسخ را کتب آسمانی پیشین دانسته‌اند.[۱۱] بنابراین به دلیل اطلاق واژه آیه، به نظر مفسران این آیه شامل نسخ آیات قرآن نیز خواهد شد.[۱۲]

به باور علامه طباطبایی، کلمه آیه، مفهومی دارای شدت و ضعف است؛ یعنی برخی از آیات الهی اثر بیشتری دارند و بعضی اثری کمتر. همچنین برخی از آیات الهی تنها یک جهت و بعضی دیگر دارای جهات متعدد هستند و در زمان نسخ ممکن است یک جهت آن نسخ شود و جهات دیگر به‌عنوان آیه و نشانه بودن باقی بماند؛ مثلاً اگر یک آیه از قرآن نسخ شود، ممکن است حکم شرعی آن مُلغی شود، ولی بلاغت و اعجاز آن همچنان باقی بماند.[۱۳]

نکات تفسیر درباره نسخ

چند نکته درباره نسخ در ذیل آیه نسخ گفته شده است:

  • نسخ فقط مربوط به احکام شرعی نیست؛ بلکه در امور تکوینی نیز وجود دارد.[۱۴]
  • ناسخ (نسخ‌کننده) آنچه را که منسوخ (نسخ‌شده) از نظر کمال و مصلحت دارا بوده، خواهد داشت.[۱۵]
  • تنافی و تناقض ظاهری ناسخ و منسوخ با مصلحت مشترکی که در آن دو است، برطرف می‌شود؛ زیرا مصلحت ناسخ جایگزین مصلحت منسوخ خواهد شد؛ مثلاً اگر پیامبری از دنیا رفت و پیامبر دیگری مبعوث شد، احکامی که پیامبر جدید می‌آورد بر طبق مقتضای دوره جدید است و جایگزین احکام گذشته می‌شود که در زمان خود کارایی داشت. بنابراین تناقضی در میان ناسخ و منسوخ وجود نخواهد داشت. درباره احکام ناسخ و منسوخ که در زمان یک پیامبر صادر می‌شود نیز تناقضی وجود نخواهد داشت؛ زیرا در یک حکم در زمانی به خاطر مصلحت صادر شده و در زمان دیگر با تغییر مصلحت حکمی جدید صادر خواهد شد.[۱۶]
  • درباره واژه «مثلها» در آیه گفته شده که اگر حکمی نسخ و حکم جدیدی جعل شود، باید حکم جدید بهتر باشد؛ اما چرا در آیه گفته شده حکم جدید می‌تواند مثل حکم قبل باشد؟ آیا این کار لغو نخواهد بود؟ در پاسخ گفته شده ممکن است حکمی برای امروز دارای آثار و فوائدی باشد، ولی با تغییر شرایط دیگر کارایی نخواهد داشت و باید حکم جدیدی جایگزین شود. ازاین‌رو، این حکم جدید یا باید بهتر از حکم قبل یا حداقل همانند حکم قبل باشد.[۱۷]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۶۲؛ عفانه، الرای الصواب فی منسوخ الکتاب، ۱۴۱۲ق، ص۱۹.
  2. ترجمه قرآن بر اساس المیزان، محمدرضا صفوی.
  3. ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۹۹.
  4. مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، س۱۷۰؛ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۷.
  5. طبرانی، تفسیر القرآن العظیم، ۲۰۰۸م، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۴.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۸۹.
  7. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۴۶-۳۴۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۵۰.
  8. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۰.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۹۲ و ۳۹۳.
  10. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۵۰.
  11. ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۹۸؛ بلاغی، آلاء الرحمن، نشر وجدانی، ج۱، ص۱۱۵.
  12. احسانی‌فر، «نگاهی نو به آیه نسخ»، ص۹.
  13. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۵۰.
  14. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۵۲.
  15. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۵۲.
  16. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۲۵۲-۲۵۳.
  17. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۹۵.

یادداشت

  1. یهود می‌پنداشتند که نسخ شرایع پیشین قبیح و مخالف حکمت خدا است

منابع

  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۴۰۸ق.
  • احسانی‌فر لنگرودی، محمد، «نگاهی نو به آیه نسخ»، در نشریه حدیث اندیشه، شماره ۶، ۱۳۸۷ش.
  • بلاغی، محمدجواد، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، قم، نشر وجدانی، بی‌تا.
  • طالقانی، محمود، تفسیر پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲ش.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرانی، سلیمان بن احمد، التفسیر الکبیر: تفسیر القرآن العظیم، اردن،‌ دار الکتاب الثقافی، ۲۰۰۸م.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • عفانه، جواد موسی محمد، الرای الصواب فی منسوخ الکتاب، اردن، دارالبشیر،۱۴۱۲ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ش.
  • واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، بیروت،‌ دار الکتب العلمیة، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۱۱ق.