آیه اخراج

مقاله متوسط
رده ناقص
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
از ویکی شیعه
آیه اخراج
مشخصات آیه
نام آیهآیه اخراج
واقع در سورهبقره
شماره آیه۲۴۰
جزء۲
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
موضوعفقهی
دربارهاستحباب وصیت مرد نسبت به تأمین یک‌ساله مسکن و خوراک و پوشاک زن پس از مرگش.


آیه إخراج یا آیه إمتاع (بقره: ۲۴۰) به مردانی که نزدیک مرگ هستند، دستور می‌دهد تا وصیت کنند بعد از مرگشان هزینه یک سال زندگی زن، اعم از مسکن و خوراک و پوشاک، تأمین شود. به نظر مفسران این آیه امضا و تأیید رسمی از دوران پیش از اسلام است که براساس آن زن پس از مرگ همسرش به مدت یکسال در عده شوهر باقی می‌ماند و هزینه‌های زندگی‌اش را خانواده مرد پرداخت می‌کردند.

بسیاری از مفسران، از جمله شیخ طوسی، طبرسی و علامه طباطبائی قائل به نسخ این آیه با آیات ارث و عده وفات هستند. طبرسی ادعای اجماع بر نسخ کرده است؛ اما برخی دیگر مانند قطب راوندی و عبدالله جوادی آملی نسخ را نپذیرفته‌اند.

متن و ترجمه آیه

﴿وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ۝٢٤٠ [بقره:240]
﴿و کسانی از شما که مرگشان فرا می‌رسد و همسرانی بر جای می‌گذارند [باید] برای همسران خویش وصیت کنند که آنان را تا یک سال بهره‌مند سازند و [از خانه شوهر] بیرون نکنند پس اگر بیرون بروند در آنچه آنان به‌طور پسندیده دربارهٔ خود انجام دهند گناهی بر شما نیست و خداوند توانا و حکیم است ۝٢٤٠



سوره بقره: آیه ۲۴۰

محتوا

دویست و چهلمین آیه از سوره بقره، آیه اخراج یا آیه إمْتاع نامیده شده است.[۱] در این آیه خداوند به مردانی که در آستانه مرگ قرار دارند، دستور می‌دهد برای همسران خود وصیت کنند که تا یک سال در خانه شوهر باقی بمانند و هزینه‌های زندگی ایشان تأمین شود. این در صورتی است که زنان قصد ماندن در خانه شوهر را داشته باشند؛ اما اگر خودشان قصد بیرون‌رفتن از خانه همسرشان داشتند، حق هزینه و سکونت ندارند و گناه و مسئولیتی بر شما نیست. در پایان آیه نیز برای اینکه چنین زنانی از آینده خود نگران نباشند می‌فرماید خداوند قادر است که پس از مرگ شوهر، راهی برای شما بگشاید و اگر مصیبتی به آنها رسیده، به جهت حکمتی بوده است؛ زیرا خداوند توانا و حکیم است.[۲] بنابراین کلمه «یتوفون» به معنای مردن نیست؛ بلکه به معنای در آستانه مرگ قرار گرفتن است.[۳]

در تفسیر مجمع البیان گفته شده در مقصود از «فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ؛ گناهی بر شما نیست» اختلاف نظر وجود دارد:

  • از نظر برخی مراد قطع نفقه و سکونت است؛ یعنی با بیرون رفتن زن از خانه شوهر، نفقه آن زن بر شما واجب نیست؛
  • در بیرون رفتن زنان از خانه شوهر به اختیار خود، برای شما گناهی نیست؛ زیرا بر شما واجب نیست که از بیرون رفتن آنها جلوگیری کنید؛
  • در ازدواج آنان پس از گذشت عده بر شما گناهی نیست.[۴]

صاحب مجمع البیان، نظر سوم را بهتر از دو نظر دیگر شمرده و معنای «من معروف» را ازدواج و زینت و آرایش کردن دانسته است.[۵]

این آیه را امضا و تأیید سنت و رسمی دانسته‌اند که پیش از اسلام در حجاز رواج داشت و براساس آن، زنی که شوهرش مرده باشد، حق نداشت تا یکسال ازدواج کند؛ سرپرستان خانوادهٔ مرد نیز وظیفه داشتند تا یکسال هزینه‌های زندگی زن، اعم از خوراک و پوشاک و مسکن وی را تأمین کنند.[۶] البته براساس این سنت، زن پس از یکسال بدون هیچ بهره‌ای از اموال مرد از خانه وی اخراج می‌شد؛ قرآن از این سنت، تنها به لزوم وصیت برای تأمین هزینه‌های یکسال زن پس از وفات همسرش سفارش می‌کند و دیگر ابعاد این رسم را مثل محرومیت زن از ارث و یکسال در عدهٔ مرد بودن را با آیه ۲۳۴ سوره بقره (آیه عده وفات) و آیه ۱۲ سوره نساء (آیه ارث) نسخ می‌کند.[۷]

نسخ آیه

در مورد نسخ این آیه دو قول وجود دارد:

  • نسخ آیه: طبرسی در تفسیر مجمع البیان نسخ شدن آیه را مورد اتفاق علما دانسته است.[۸] طبق روایتی از امام صادق(ع)، این آیه با آیات ارث و آیه عده وفات نسخ شده است.[۹] به نظر شیخ طوسی آیه اخراج با آیه عده وفات نسخ شده است.[۱۰] علامه طباطبائی معتقد است این آیه توسط آیات میراث و عده وفات نسخ شده است؛ به نظر او، نزول این آیه پیش از نزول آیه عده وفات است و خداوند، با امضای حکمی که در دوران پیش از اسلام رواج داشته، دستور می‌دهد تا مرد وصیت کند که همسر او از سکونت و پوشاک و خوراک خانه شوهر به مدت یکسال بهره ببرد.[۱۱] در تفسیر البرهان نیز روایاتی از اهل‌بیت نقل شده که این آیه را به واسطه آیه ارث و آیه عده وفات منسوخ می‌شمارند.[۱۲] به نظر ناصر مکارم شیرازی، از گفته فخر رازی استفاده می‌شود که نظر معروف در میان اهل‌سنت نیز این است که آیه اخراج به وسیله آیات ارث و عده وفات نسخ شده است.[۱۳]
  • نسخ نشدن آیه: به نظر عبدالله جوادی آملی، این آیه در مقام تشریع برای عده وفات نیست تا آیه عده وفات آن را نسخ کند؛ چرا که عده، حکمی الهی است و وابسته به وصیت شوهر نیست، در حالی که در این آیه از حقی سخن آمده است که مرد برای همسر خود وصیت می‌کند.[۱۴] ایشان با توجه به روایات ذیل این آیه، معتقد است آيه عده وفات تنها سنت جاهلیت، مبتنی بر یکساله بودن مدت عده وفات، را نسخ کرده است؛ ولی مفاد این آیه که دستور خداوند به وصیت شوهر برای زن است را نسخ نمی‌کند و این وصیت در حد استحباب باقی می‌ماند.[۱۵]

راوندی در کتاب فقه‌القرآن، نسخ این آیه با آیه ارث را نمی‌پذیرد؛ چرا که اگر در آیه ارث سهمی را برای زن در نظر می‌گیرد، منافاتی با این ندارد که علاوه بر آن مرد هم چیزی از اموالش را تا جایی که اجازه دارد برای زن وصیت کند.[۱۶] به نظر مکارم شیرازی، اگر روایات فراوان و اجماع علما نبود، ممکن بود گفته شود که میان این آیه و آیات دیگر ناسازگاری وجود ندارد؛ یعنی عده وفات (چهار ماه و ده روز) یک حکم الهی است؛ اما در عین حال نگهداری عده تا یک سال و ماندن در خانه شوهر و استفاده از نفقه او هم یک حقی برای زن باشد؛ اما با وجود روایات و اجماع، پذیرش چنین تفسیری ممکن نیست.[۱۷]

پانویس

  1. خراسانی، آیه‌های نام‌دار، ۱۳۸۸ش، ص۲۸.
  2. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۱۱و۲۱۲.
  3. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۰۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۱۲.
  4. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۰۲
  5. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۰۲.
  6. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۱، ص۴۹۷.
  7. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۱، ص۴۹۷.
  8. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۰۲.
  9. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۰۲.
  10. طوسی، تبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۲، ص۲۷۹.
  11. طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۴۷.
  12. بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۹۹.
  13. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۱۴.
  14. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۱، ص۵۰۸.
  15. جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۱۱، ص۵۱۰.
  16. راوندی، فقه‌القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۷۱.
  17. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۱۴.

منابع

  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مؤسسه اسراء، ۱۳۸۹ش.
  • خراسانی، علی،‌ آیه‌های نام‌دار، قم، نشر جمال، ۱۳۸۸ش.
  • راوندی، قطب‌الدین، سعید بن عبدالله، فقه القرآن، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۵ق.
  • طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • ‌ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ش.