آیات افک
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | آیات افک |
واقع در سوره | نور |
شماره آیه | ۱۱-۲۶ |
جزء | ۱۸ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | حادثه افک |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | اخلاقی |
درباره | تهمت گروهی از مردم به یکی از زنان مسلمان |
آیاتِ اِفْک (آیههای ۱۱-۲۶ سوره نور) به ماجرای تهمتِ فحشا زدن گروهی از مردم به یکی از زنان مسلمانان در صدر اسلام اشاره دارد. خداوند در این آیات، مردم را به دلیل تهمت زدن و دامن زدن به شایعات، توبیخ کرده است.
در منابع، دو گزارش اصلی درباره فرد مورد اتهام مطرح است. بر اساس منابع اهلتسنن و نیز برخی منابع شیعه، آیات افک در پی تهمتزدن منافقان به عایشه نازل شده است؛ ولی طبق گزارش دوم که در تفسیر قمی نقل شده، تهمت زدن عایشه به ماریه قِبطیّه سبب نزول این آیات بوده است.
هر دو گزارش با اشکالهایی روبهروست و به همین دلیل برخی همچون محمدحسین طباطبایی، سید محمدحسین فضلالله، مکارم شیرازی و جعفر سبحانی هیچیک از آن دو را نپذیرفتهاند.
بهباور سید علی خامنهای، بحث برای تعیین فرد مورداتهام بحثی انحرافی است و مسئله محوری در آیات افک، دستور اخلاقیاجتماعی بسیار مهمی است و نباید آن را به مسئله فردی تنزل داد.
متن آیات
آیات افک (آیات ۱۱ تا ۲۶ سوره نور)
متن | ترجمه |
---|---|
إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْک عُصْبَةٌ مِّنکمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّکم ۖ بَلْ هُوَ خَیرٌ لَّکمْ ۚ لِکلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اکتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِی تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۱﴾ لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرًا وَقَالُوا هَٰذَا إِفْک مُّبِینٌ ﴿۱۲﴾ لَّوْلَا جَاءُوا عَلَیهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ ۚ فَإِذْ لَمْ یأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَٰئِک عِندَ اللَّهِ هُمُ الْکاذِبُونَ ﴿۱۳﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّکمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۴﴾ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکم مَّا لَیسَ لَکم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَینًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ ﴿۱۵﴾ وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یکونُ لَنَا أَن نَّتَکلَّمَ بِهَٰذَا سُبْحَانَک هَٰذَا بُهْتَانٌ عَظِیمٌ ﴿۱۶﴾ یعِظُکمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ ﴿۱۷﴾ وَیبَینُ اللَّهُ لَکمُ الْآیاتِ ۚ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکیمٌ ﴿۱۸﴾ إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۹﴾ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۰﴾ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ ۚ وَمَن یتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنکرِ ۚ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکیٰ مِنکم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰکنَّ اللَّهَ یزَکی مَن یشَاءُ ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۲۱﴾ وَلَا یأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنکمْ وَالسَّعَةِ أَن یؤْتُوا أُولِی الْقُرْبَیٰ وَالْمَسَاکینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَلْیعْفُوا وَلْیصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یغْفِرَ اللَّهُ لَکمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿۲۲﴾ إِنَّ الَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۲۳﴾ یوْمَ تَشْهَدُ عَلَیهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کانُوا یعْمَلُونَ ﴿۲۴﴾ یوْمَئِذٍ یوَفِّیهِمُ اللَّهُ دِینَهُمُ الْحَقَّ وَیعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ ﴿۲۵﴾ الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ ۖ وَالطَّیبَاتُ لِلطَّیبِینَ وَالطَّیبُونَ لِلطَّیبَاتِ ۚ أُولَٰئِک مُبَرَّءُونَ مِمَّا یقُولُونَ ۖ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کرِیمٌ ﴿۲۶﴾ | در حقیقت، کسانی که آن بهتان [داستان اِفک] را [در میان] آوردند، دستهای از شما بودند. آن [تهمت] را شرّی برای خود تصوّر مکنید بلکه برای شما در آن مصلحتی [بوده] است. برای هر مردی از آنان [که در این کار دست داشته] همان گناهی است که مرتکب شده است، و آن کس از ایشان که قسمت عمده آن را به گردن گرفته است عذابی سخت خواهد داشت. (۱۱) چرا هنگامی که آن [بهتان] را شنیدید، مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند: «این بهتانی آشکار است»؟ (۱۲) چرا چهار گواه بر [صحت] آن [بهتان] نیاوردند؟ پس چون گواهان [لازم] را نیاوردهاند، اینانند که نزد خدا دروغگویانند. (۱۳) و اگر فضل خدا و رحمتش در دنیا و آخرت بر شما نبود، قطعاً به [سزای] آنچه در آن به دخالت پرداختید، به شما عذابی بزرگ میرسید. (۱۴) آنگاه که آن [بهتان] را از زبان یکدیگر میگرفتید و با زبانهای خود چیزی را که بدان علم نداشتید، میگفتید و میپنداشتید که کاری سهل و ساده است با اینکه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود. (۱۵) و [گر نه] چرا وقتی آن را شنیدید نگفتید: «برای ما سزاوار نیست که در این [موضوع] سخن گوییم. [خداوندا،] تو منزهی، این بهتانی بزرگ است.» (۱۶) خدا اندرزتان میدهد که هیچ گاه دیگر مثل آن را -اگر مؤمنید- تکرار نکنید. (۱۷) و خدا برای شما آیات [خود] را بیان میکند، و خدا دانای سنجیدهکار است. (۱۸) کسانی که دوست دارند که زشتکاری در میان آنان که ایمان آوردهاند، شیوع پیدا کند، برای آنان در دنیا و آخرت عذابی پر درد خواهد بود، و خدا[ست که] میداند و شما نمیدانید. (۱۹) و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و اینکه خدا رئوف و مهربان است [مجازات سختی در انتظارتان بود]. (۲۰)ای کسانی که ایمان آوردهاید، پای از پی گامهای شیطان منهید، و هر کس پای بر جای گامهای شیطان نهد [بداند که] او به زشتکاری و ناپسند وامیدارد، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ کس از شما پاک نمیشد، ولی [این] خداست که هر کس را بخواهد پاک میگرداند و خدا[ست که] شنوای داناست. (۲۱) و سرمایهداران و فراخدولتان شما نباید از دادن [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند، و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است. (۲۲) بیگمان، کسانی که به زنان پاکدامن بیخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا میدهند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند، و برای آنها عذابی سخت خواهد بود، (۲۳) در روزی که زبان و دستها و پاهایشان، بر ضد آنان برای آنچه انجام میدادند، شهادت میدهند. (۲۴) آن روز خدا جزای شایسته آنان را به طور کامل میدهد و خواهند دانست که خدا همان حقیقت آشکار است. (۲۵) زنان پلید برای مردان پلیدند، و مردان پلید برای زنان پلید. و زنان پاک برای مردان پاکند، و مردان پاک برای زنان پاک. اینان از آنچه درباره ایشان میگویند بر کنارند، برای آنان آمرزش و روزی نیکو خواهد بود. (۲۶) |
محتوای آیات
در آیات یازدهم تا بیست و ششم سوره نور، ماجرای تهمت فحشا زدن به یکی از مسلمانان بیان شده است و خداوند تهمتزنندگان را بهسبب این تهمت سرزنش میکند.[۱] بهگفته محمدحسین طباطبایی مؤلف تفسیر المیزان، از آیات قرآن استفاده میشود فردی که به او تهمت زده شده، مشهور و از اعضای خانواده پیامبر(ص) بوده و تهمتزنندگان گروهی از مردم بودهاند.[۲] خداوند در این آیات، تهمتزنندگان را به عذابی بزرگ تهدید کرده و مؤمنان را سرزنش میکند که چرا شایعات را بدون دلیل و بررسی پذیرفتهاند.[۳]
برخی محققان ماجرای افک را اساسیترین توطئه داخلی منافقان بر ضد حکومت نبوی معرفی کرده و گفتهاند خداوند با نازل کردن آیات افک، از رسالت پیامبر دفاع کرد.[۴]
شأننزول
برای آیات افک دو شأننزول ذکر شده است:
- تهمت منافقان مدینه به عایشه: بر اساس این گزارش، حادثه افک پس از بازگشت مسلمانان از غَزوه بنیمُصطَلِق (سال پنجم[۵] یا ششم قمری[۶]) صورت گرفته است.[۷] به گفته محمدجواد مغنیه از مفسران شیعه در قرن چهاردهم قمری، بیشتر مفسران و تاریخنگاران این گزارش را به عنوان سبب نزول آیات افک پذیرفتهاند.[۸]
- تهمت عایشه به ماریه قبطیه: بر اساس روایتی که علی بن ابراهیم قمی از امام باقر(ع) نقل کرده، عایشه به ماریه قبطیه تهمت زد که با فردی به نام جَریح قبطی ارتباط نامشروع برقرار کرده است.[۹] گفته شده از علمای شیعه، تنها عالمان دورههای اخیر آیه افک را مربوط به ماجرای ماریه دانستهاند.[۱۰] از جمله این عالمان میتوان سید ابوالقاسم خویی[۱۱]، سید جعفر مرتضی عاملی[۱۲] و سید مرتضی عسکری را نام برد.[۱۳] البته در منابع متعددی از شیعه و سنی، ماجرای ماریه نقل شده است؛ مانند اَمالی سیدِ مرتضی[۱۴]، الهدایة الکبری[۱۵]، صحیح مسلم[۱۶] و المُستَدرَکُ عَلیَ الصَّحیحَین؛[۱۷] ولی در هیچیک از آنها به نزول آیات افک اشاره نشده است.[۱۸]
نقدها به دو شأن نزول
برای هر یک از دو شأننزولی که برای آیه ذکر شده، اشکالاتی بیان شده است. برای مثال، در خصوص ماجرای عایشه گفتهاند که پیامبر در جنگها همسران خود را با خود نمیبرد.[۱۹] همچنین بر اساس گزارش اهلسنت، پیامبر به عایشه سوءظن پیدا کرد؛ ولی چنین مطلبی با مقام عصمت پیامبر ناسازگار است.[۲۰] سید جعفر مرتضی، این داستان را جعلی و هدف سازندگان آن را فضیلتسازی برای عایشه دانسته است.[۲۱]
به داستان مربوط به ماریه هم اشکال کردهاند که از آیات افک استفاده میشود که تهمتزنندگان یک گروه بودهاند؛ در حالی که در این روایت، تنها عایشه به عنوان فرد تهمتزننده معرفی شده است.[۲۲] همچنین با توجه به اینکه در این روایت، پیامبر به قتل جَریح دستور میدهد، گفتهاند ممکن نیست پیامبر بدون بررسی درستی مسئله، به قتل متهم دستور دهد. گذشته از این، مجازات چنین گناهی کشتن شخص نیست.[۲۳]
با توجه به این اشکالات، برخی مفسران مانند محمدحسین طباطبایی،[۲۴] سید محمدحسین فضلالله،[۲۵] مکارم شیرازی[۲۶] و جعفر سبحانی[۲۷] هر دو شأننزول را رد کردهاند. برخی گفتهاند این احتمال وجود دارد که آیه درباره فرد سومی نازل شده باشد.[۲۸]
سید علی خامنهای با اعتقاد به اینکه مسئله محوری در آیات افک، دستور اخلاقیاجتماعی بسیار مهمی است، بحث برای تعیین فردمورد اتهام را بحثی انحرافی دانسته و گفته است نباید آن را به مسئلهای شخصی تقلیل داد.[۲۹]
پانویس
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۶.
- ↑ حسینیان مقدم، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، ص۱۶۰.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۸-۵۰؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیة، ص۲۱۵.
- ↑ ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹.
- ↑ ابنهشام، سیرةالنبویة، دارالمعرفة، ج۲، ص۲۹۷-۳۰۲؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۶-۴۳۵.
- ↑ مغنیه، تفسیرالکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۰۳.
- ↑ قمی، تفسیرالقمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۸.
- ↑ خویی، صراطالنجاة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۶۳.
- ↑ عاملی، حدیثالافک، ۱۴۳۹ق، ص۳۸۱-۳۸۲.
- ↑ عسکری، احادیث امالمؤمنین عایشه، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۷.
- ↑ سید مرتضی، اَمالیالمرتضی، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۷۷.
- ↑ خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۲۹۷-۲۹۸.
- ↑ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۲۱۳۹.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق ج۴، ص۴۱.
- ↑ خشن، ابحاث حول السیدة عایشه، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۴.
- ↑ طایی، سیرة السیدة العایشه، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۰۱؛ مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۰.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۷۷-۷۸، ۸۱، ۹۷.
- ↑ مکارم شیرازی، الامثل، ۱۴۲۱ق، ج۱۱، ص۴۱.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.
- ↑ فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۲-۲۵۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۹۱-۳۹۳.
- ↑ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۱۱۸.
- ↑ جعفرنیا، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، ص۴۷.
- ↑ خامنهای، «خطبههای نماز جمعه تهران در ۲۸ مهر ۱۳۶۸ش».
منابع
- قرآن کریم.
- ابناثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
- ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، طائف، مکتبةالصدیق، ۱۴۱۴ق.
- ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- جعفرنیا، فاطمه، «بررسی و نقد گزارشهای حادثه افک»، در مجله پژوهشنامه تاریخ، شماره ۴۷، تابستان ۱۳۹۶ش.
- حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
- حسینیان مقدم، حسین، «بررسی تاریخیـتفسیری حادثه افک»، مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، شماره ۷، پاییز ۱۳۸۴ش.
- خامنهای، سید علی، «خطبههای نماز جمعه تهران در ۲۸ مهر ۱۳۶۸ش»، در وبگاه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، تاریخ بازدید: ۲۲ تیر ۱۴۰۲ش.
- خشن، حسین احمد، ابحاث حول السیدة عایشة رؤیة شیعیة معاصرة، بیروت، دار روافد، ۱۴۳۸ق.
- خصیبی، حسین بن همدان، الهدایة الکبری، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۹ق.
- خویی، سید ابوالقاسم، صراطالنجاة، با حاشیه میرزا جواد تبریزی، قم، دفتر نشر برگزیده، ۱۴۱۶ق.
- سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۹۰ش.
- سید مرتضی، علی بن حسین، امالیالمرتضی، قاهره، دار الفکر العربی، ۱۹۹۸م.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طایی، نجاح، سیرة السیدة العایشه، قم، دار الهدی لاحیاء التراث، ۱۴۲۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، جوامعالجامع، قم، دفتر نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق.
- عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
- عاملی، سید جعفر مرتضی، حدیثالافک، بیروت، المرکز الاسلامی للدراسات، ۱۴۳۹ق.
- عسکری، سید مرتضی، احادیث امالمؤمنین عایشه، تهران، دانشکده اصول دین، ۱۴۲۵ق.
- فضلالله، محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک، ۱۴۱۹ق.
- قمی، علی ابن ابراهیم، تفسیرالقمی، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۳ش.
- مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الاشراف، قاهره، دارالصاوی، بیتا، برگرفته از چاپ افست، قم، مؤسسة نشر المنابع الثقافة الاسلامیه، بیتا.
- مسلم، ابنالحجاج القشیری، صحیح مسلم، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ترجمه و تلخیص محمدعلی آذرشب، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب، ۱۴۲۱ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
- واقدی، محمد بن عمر، کتابالمغازی، مؤسسةالاعلمی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.