خطبه قاصِعَه طولانیترین خطبه نهجالبلاغه است و در آن تعصب و خودپسندی نکوهش شده است. این خطبه در اواخر حکومت امام علی در کوفه ایراد شده و محتوایی اخلاقی و اجتماعی دارد تا مردم را از تعصب بیجا و اختلافات قبیلهای بازدارد.
خطبه قاصِعه | |
---|---|
اطلاعات روایت | |
موضوع | اجتماعی، کلامی، اخلاقی |
صادره از | امام علی (ع) |
اعتبار سند | معتبر |
منابع شیعه | الیقین، الکافی، من لا یحضره الفقیه، نهجالبلاغه |
احادیث مشهور | |
حدیث سلسلةالذهب • حدیث ثقلین • حدیث کساء • مقبوله عمر بن حنظلة • حدیث قرب نوافل • حدیث معراج • حدیث ولایت • حدیث وصایت • حدیث جنود عقل و جهل • حدیث شجره |
علی بن ابیطالب، در این خطبه، به نهی از تعصب منفی پرداخته و ابلیس را اولین کسی معرفی کرده که تعصب قبیلهای و نژادی را بیان کرده است. در خطبه قاصعه همچنین وحدت میان مردم تحسین شده و لازمه دستیابی به عزت و شکست دشمن، پرهیز از تفرقه و پراکندگی معرفی شده است.
ترجمه و شرح این خطبه بهصورت مستقل منتشر شده است. شماره این خطبه در نسخههای نهجالبلاغه متفاوت است.
اطلاعات کلی
نام نسخه | شماره خطبه[۱] |
---|---|
المعجم المفهرس و صبحی صالح | ۱۹۲ |
فیضالاسلام و ابنمیثم بحرانی | ۲۳۴ |
شرح خوئی و ملاصالح مازندرانی | ۱۹۱ |
شیخ محمد عبده | ۱۸۵ |
ملافتحالله کاشانی | ۲۷۳ |
شرح ابنابیالحدید | ۲۳۸ |
فی ظلال نهج البلاغه (محمدجواد مغنیه) | ۱۹۰ |
خطبه قاصعه، با استناد به گفته شارحان آن، طولانیترین خطبه امام علی(ع) است. این خطبه موعظهها و نهیهایی را شامل میشود؛ از جمله نهی از تکبر و تعصب که در آن روزها در میان جوانان کوفه جاری بود.[۲] گفته شده امام علی(ع) این خطبه را در حالی بیان کرد که بر شتر سوار بود.[۳]
ترتیب قرارگیری خطبه قاصعه در نسخههای نهجالبلاغه متفاوت است؛ در نهجالبلاغهٔ شیخ محمد عبده، خطبهٔ شماره ۱۸۵، شرح محمدجواد مغنیه، ۱۹۰، شرح سید ابوالقاسم خویی و ملاصالح مازندرانی، شماره ۱۹۱، اَلمُعجَمُ الْمُفَهرَس لِاَلفاظ نهجالبلاغه و نسخه صبحی صالح، ۱۹۲، نهجالبلاغهٔ فیضالاسلام و ابنمیثم بحرانی، ۲۳۴، شرح ابنابیالحدید، ۲۳۸، و ملافتحالله کاشانی، خطبه شماره ۲۷۳.[۴]
دلیل نامگذاری
شارحان نهجالبلاغه برای نامگذاری این خطبه چند دلیل ذکر کردهاند؛ از جمله ابنمیثم بحرانی و قطبالدین راوندی چنین گفتهاند:
- قصع درباره نشخوار شتر به کار میرود. شتر هنگام نشخوارکردن، غذا را از درون به دهان میآورد و میجود و دوباره فرومیبرد، این خطبه نیز ازآنرو که از آغاز تا پایان، پندها و نهیهایش تکرار میشود، قاصعه نامیده شده است.
- قصع بهمعنای کشتن و خُردکردن نیز به کار میرود و خطبه قاصعه، گویا، قاتل و خُردکننده ابلیس است.
- یکی از معانی قصع تحقیر و کوچککردن است و این خطبه متکبران را تحقیر میکند.[۵]
علت صدور خطبه
بنابر آنچه در شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید و ابنمیثم بحرانی آمده و همچنین ناصر مکارم شیرازی نیز در کتاب پیام امام امیرالمؤمنین ذکر کرده، خطبه قاصعه در اواخر خلافت امام علی صادر شده و علتش آن بوده که قبایل مختلف، به دلایل واهی، به اختلاف و درگیری با یکدیگر میپرداختند و خون یکدیگر را میریختند. امام علی(ع)، درحالیکه سوار بر شتری ماده بود، به میان اهالی کوفه رفت و برای آنان خطبه خواند.[۶]
مضمون
خطبه قاصعه دارای مضامین متفاوتی در موضوعات اجتماعی، کلامی و اخلاقی است؛ از جمله نهی از تعصب منفی، توصیه به فروتنی، همچنین بیان مواردی از تعصب مثبت، تحسین وحدت و نهی از اختلاف و تفرقه، و نیز آزمودن بندگان با عبادت، برای دورکردن آنان از کبر و خودبرتربینی.
تعصب مثبت و منفی
- نفی تعصب: بهگفته ابنمیثم بحرانی، امام علی(ع) در این خطبه شنوندگان را به عبرتگرفتن از سرانجام ابلیس امر کرده که بهدلیل تکبر و تعصب، اعمال صالحش را که مدت طولانی انجام داده بود، باطل کرد.[۷] حسینعلی منتظری، نوشته است در این خطبه، ابلیس اولین کسی معرفی شده که تعصب قبیلهای و نژادی را بیان کرد و بدین ترتیب، این خطبه حاوی ترساندن مردم از دنبالکردن راه شیطان است.[۸]
- تحسین فروتنی: امام علی(ع) در این خطبه گفته است که خداوند انسانها را با سختیها میآزماید تا فروتنی را در دلهای آنها مستقر کند و در نتیجه، درهایی برای بخشش و وسیلههایی برای آمرزش مردم باز کند.[۹] علت این امر، بهگفته حسینعلی منتظری این است که خدا نمیخواهد روحیه خودخواهی و تکبر در هیچیک از بندگانش باشد.[۱۰]
- جنبه مثبت تعصب: بهگفته سید علینقی فیضالاسلام، امام علی(ع) پس از نکوهش و تقیبح عَصَبیت، به تعصب در امور شایسته میپردازد؛ از جمله در بردباری، نگاهداشتن حقّ همسایه، وفای به عهد، فرمانبری از نیکوکاران، نافرمانی از گردنکشان، فراگرفتن احسان (کار نیکو) و دستکشیدن از ستم، پرهیز از خونریزی، انصاف و دادگری در حق مردم، فرونشاندن خشم، و دوری جستن از تباهکاری در زمین.[۱۱]
وحدت و تفرقه
- تحسین وحدت: در خطبه قاصعه، لازمه دستیابی به عزت، شکست دشمن، عافیت، نعمت و کرامت این امور بیان شده است: پرهیز از تفرقه و پراکندگی، تأکید بر الفت و اتحاد، و تشویق دیگران به این کار.[۱۲] بهگفته ابنمیثم بَحرانی، امام علی الفت و وحدت و اجتماع بر دین را موجب کسب سعادت در دنیا و آخرت معرفی کرده است.[۱۳]
- عوامل اختلاف و تفرقه: بر اساس خطبه قاصعه، باید از اقوام گذشته عبرت گرفت که چگونه تفرقه مایهٔ زوال آنها شده است. در همین راستا، عوامل ایجاد تفرقه چنین بیان شده است: کینهٔ هم در دل داشتن، تخم نفاق در سینه کاشتن، از هم بریدن و دست از یاری یکدیگر کشیدن.[۱۴]
آزمایش بندگان با عبادت
پارهای نکات کلامی خطبه قاصعه به این شرحاند: خداوند بهدلیل کبر و خودبینی بندگان، آنها را با اموری میآزماید که از آن شناختی ندارند.[۱۵] علاوه بر این، دلیل فقر انبیا آن است که اگر انبیای الهی انسانهایی ثروتمند و قدرتمند بودند و همه بهناچار سر تعظیم در مقابل آنها فرومیآوردند، آزمایش از میان میرفت و پاداش باطل میشد و شائبه عدم اخلاص داشت؛[۱۶] چنانکه به همین ترتیب، اگر کعبه بهجای بیابان بیآب و علف، در میان باغها و میوهها بود، پاداش زیارت آن کم، و آزمایش آن ناچیز بود.[۱۷]
براساس آنچه در این خطبه درباره حکمت عبادات آمده از آنجا که کبر به دل همگان راه مییابد، عباداتی چون نماز، زکات و روزه برای خشوع و فروتنی و بردن خودبینی تشریع شده است.[۱۸]
تربیت پیامبر(ص) و امام علی(ع)
امام علی در این خطبه شیوه تربیتشدن پیامبر(ص) را توصیف میکند و میگوید هنگامی که پیامبر(ص) از شیر گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشین او کرد تا اخلاق نیکو را آموخت.[۱۹] امام علی(ع) همچنین توضیح داده که چطور تحت تربیت پیامبر قرار داشته و سومین نفر، پس از پیامبر و همسرش بوده که به اسلام ایمان آورده است.[۲۰]
بهگفته ابنمیثم بحرانی، از این گفتارِ امام علی میتوان به مواردی از جمله نزدیکی او با پیامبر اسلام،[۲۱] و جایگاه ویژهاش نزد پیامبر دست یافت؛[۲۲] همچنین پیروی امام علی از پیامبر را میتوان برداشت نمود.[۲۳]
معجزهٔ حرکت درخت
در خطبه قاصعه، یکی از معجزات پیامبر(ص) که به درخواست بزرگان قریش بوده، ذکر شده است. بر اساس آن، پیامبر پس از پیشگوییهایی درباره جنگ بدر[۲۴] و خندق[۲۵] به درخت گفت که با ریشه از جای برآید و نزد او برود. چنین شد؛ اما با این حال قریشیان ایمان نیاوردند.[۲۶]
منابع دیگر خطبه
بهگفته نویسنده کتاب مصادر نهجالبلاغه، قبل از سید رضی، گروهی این خطبه را در کتابهای خود آوردهاند؛ از جمله سید بن طاووس، در کتاب الیقین، کلینی در کافی (بخشهایی از خطبه)، و صدوق در کتاب مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیهُ (بخشهایی از خطبه).[۲۷] از میان اهلسنت هم زَمَخشری در جلد اوّل «رَبیعُالاَبرار» و ماوَردی در «اَعلامُالنُّبُوّة» بخشهایی از این خطبه را آوردهاند.[۲۸]
ترجمه و شرحها
خطبه قاصعه، علاوه بر اینکه در ترجمههای صورتگرفته از کل نهجالبلاغه آمده، ترجمههای مستقلی نیز دارد؛ مانند روایتی از سرگذشت انسان در هماوردی با ابلیس؛ ترجمه خطبه قاصعه، مترجم: گروه ترجمه بنیاد نهجالبلاغه.[۲۹]
برخی از شرحهای مستقل این خطبه عبارتاند از:
- درسهایی از نهج البلاغه؛ شرح خطبه قاصعه، حسینعلی منتظری.[۳۰]
- شرح خطبه قاصعه، ملا عبدالکریم بن محمد یحیی قزوینی از علمای سده یازده و دوازده.[۳۱]
- استکبار در نگاه امام علی(ع)؛ ترجمه و تأملی در خطبه قاصعه علی(ع)، گردآوری یدالله احسانی.[۳۲]
- شرحی بر خطبه قاصعه حضرت علی(ع)؛ راهکاری جامع در اتحاد و انسجام اسلامی و غلبه بر دشمن درون و برون، غلامحسین کمیلی.[۳۳]
متن و ترجمه خطبه قاصعه
پانویس
- ↑ محمدی و دشتی، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۵۱۲ (جدول اختلاف نسخ انتهای کتاب).
- ↑ ابنمیثم، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۸۱ق، ج۴، ص۲۳۵-۲۳۶؛ الحسینی الخطیب، مصادر نهجالبلاغه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۵۶-۵۷.
- ↑ الحسینی الخطیب، مصادر نهجالبلاغه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۵۷.
- ↑ محمدی و دشتی، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۵۱۲ (جدول اختلاف نسخ انتهای کتاب).
- ↑ راوندی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۲۲۷؛ ابنمیثم، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۸۱ق، ج۴، ص۲۳۴.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج۱۳، ص۱۶۷-۱۶۸؛ ابنمیثم، شرح نهجالبلاغة، ۱۳۸۱ق، ج۴، ص۲۳۴-۲۳۳؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۳۵۲.
- ↑ ابنمیثم، شرح نهجالبلاغة، ۱۳۸۱ق، ج۴، ص۲۴۱
- ↑ منتظری، «درسهایی از نهجالبلاغه...»، ص۱۷.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۶.
- ↑ منتظری، «درسهایی از نهجالبلاغه...»، ص۲۹.
- ↑ فیضالاسلام، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، خطبه ۲۳۴، ج۴، ص۸۰۱.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۵۵ و ۴۶۲.
- ↑ ابنمیثم، شرح نهجالبلاغة، ۱۳۸۱ق، ج۴، ص۳۰۲.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۸؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۵۶.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۱؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۳۶-۴۳۸.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۵.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۶.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۷.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۲۲۲؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۹۶.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۲۲۲؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۴۹۶.
- ↑ ابنمیثم، شرح نهجالبلاغة، ۱۳۸۱ق، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ ابنمیثم، شرح نهجالبلاغة، ۱۳۸۱ق، ج۴، ص۳۱۳.
- ↑ ابنمیثم، شرح نهجالبلاغة، ۱۳۸۱ق، ج۴، ص۳۱۴.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۵۰۳، پانویس شماره ۵۸.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۵۰۳، پانویس شماره ۵۹.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، ۱۳۷۷ش، ص۲۲۳-۲۲۴؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۲-۵۱۶.
- ↑ الحسینی الخطیب، مصادر نهجالبلاغه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۵۷-۵۸.
- ↑ الحسینی الخطیب، مصادر نهجالبلاغه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۵۸.
- ↑ http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/569983
- ↑ http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/557842
- ↑ استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ص۳۳.
- ↑ http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/637006
- ↑ http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1187998
- ↑ ترجمه آیتالله مکارم شیرازی
منابع
- ابنمیثم بحرانی، میثم بن علی، شرح نهجالبلاغه، تهران، دفتر نشر الکتاب، ۱۳۸۱ق.
- استادی، رضا، کتابنامه نهجالبلاغه، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، ۱۳۵۹ش.
- الحسینی الخطیب، سید عبدالزهراء، مصادر نهجالبلاغه وأسانیده، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
- راوندی، قطبالدین، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، تحقیق سید عبداللطیف کوهکمری، قم، مکتبة آیة الله المرعشی العامة، ۱۴۰۶ق (بر اساس نسخه موجود در لوح فشرده کتابخانه اهلبیت(ع)، نسخه دوم).
- فیضالاسلام، سید علینقی، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، تهران: مؤسسه چاپ و نشر تألیفات فیضالاسلام، انتشارات فقیه، ۱۳۷۹ش.
- محمدی، سید کاظم و محمد دشتی، المعجم المفهرس لألفاظ نهج البلاغه، قم، مؤسسة امیرالمؤمنین(ع) للتحقیق، ۱۳۷۵ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش.
- منتظری، حسینعلی، «درسهایی از نهجالبلاغه: خطبه ۲۳۴ (قاصعه): قسمت اول»، مجله پاسدار اسلام، ش۸۴، آذر ۱۳۶۷.
- نهجالبلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷ش.