آیه ۱۱ سوره رعد به سرنوشت جوامع انسانی و نحوۀ تأثیر اختیار انسان‌ها و ارادۀ الهی در آن می‌پردازد. فراز میانی آیه به این موضوع می‌پردازد که خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه خود آن قوم در خود تغییر ایجاد کنند؛ اما در ادامه آیه آمده است که اگر خداوند ارادۀ عذاب قومی را کند، هیچ راه گریزی برای آن‌ها وجود ندارد. مفسران شیعه از این آیه برای رد جبرگرایی یا اختیارگرایی افراطی استفاده می‌کنند. از نظر آنان این سخن به معنای نفی اختیار انسان نیست، اما نشان می‌دهد که اگر انسان تغییراتی منفی در حالات روحانی خود ایجاد کند از رحمت الهی محروم خواهد شد.

آیه ۱۱ سوره رعد
تصویر آیه ۱۱ سوره رعد
تصویر آیه ۱۱ سوره رعد
مشخصات آیه
واقع در سورهرعد
شماره آیه۱۱
جزء۱۳
اطلاعات محتوایی
شأن نزولدارد
مکان نزولمدینه
موضوعجبر و اختیار


در ابتدای آیه از «مُعَقِّبات» سخن گفته شده که انسان را از پیش رو و پشت سر محافظت می‌کنند. برخی مفسران این واژه را به معنای فرشتگان محافظ انسان، بعضی به معنای فرشتگانِ ثبت‌کنندۀ اعمال و برخی به معنای تمامی اسباب حفظ انسان یا همۀ امور احاطه کنندۀ او در طول حیاتش دانسته‌اند.

متن و ترجمه آیه

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ


برای او تعقیب‌کنندگانی است که او را از پیش رو و از پشت سرش از امر خدا پاسداری می‌کنند. در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند. و چون خدا برای قومی آسیبی بخواهد، هیچ برگشتی برای آن نیست، و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود..[۱]


جایگاه

آیۀ ۱۱ سورۀ رعد از جمله آیاتی است که به مسئلۀ اختیار انسان و قدرت او در تغییر سرنوشتش اشاره دارد. طبق فرازی از این آیه چنین گفته‌اند که اگر انسان تغییرات مثبتی در خود ایجاد کند، خداوند نیز برای او سرنوشتی مثبت به وجود می‌آورد.[۲] اما اندیشمندان شیعه فرازهای پایانی این آیه را نشانه‌ای بر ردِ اختیارگرایی افراطی دانسته‌اند.[۳] برمبنای این تقابل معنایی، بحث‌هایی کلامی میان مفسران و متفکران مسلمان شکل گرفته است.

علاوه بر این، در ابتدای آیه ۱۱ سروۀ رعد از مُعَقّباتی (تعقیب‌کنندگانی) سخن رفته است که انسان را از پیش رو و پشت سر محافظت می‌کنند. بحث‌های پردامنه‌ای نیز دربارۀ معنای این واژه میان مفسران شکل گرفته است.[۴]

مباحث کلامی

آیۀ ۱۱ سورۀ رعد منشأ مباحثاتی کلامی شده است. برخی از تفاسیر معتزلی این آیه را دلیلی بر رد این ادعا گرفته‌اند که خداوند نمی‌تواند ابتدائاً فردی را گمراه سازد.[۵] از امام رضا(ع) نقل شده است که برداشت‌های قدریه (اختیارگرایان افراطی) از این آیه به دلیل تمرکز بر بخش میانی آیه (إن الله لایغیر...) و نادیده گرفتن ادامۀ آن (إذا إراد الله بقومٍ سوءاً...) است. در نتیجه، رأی صحیح این است که امور در دست خداوند متعال است و هر که را بخواهد هدایت می‌کند.[۶] با این حال، از امام صادق(ع) نیز نقل شده است که خداوند به قضای قطعی، چنین مقدر فرموده که اگر به بنده‌ای نعمتی اعطا فرماید، قبل ازآن‌که بنده مرتکب گناهی گردد که مستوجب محرومیت خود از آن نعمت شود، وی را از آن نعمت محروم نخواهد کرد.[۷] در روایتی از امام سجاد(ع) نیز قطع نعمت‌های الهی به عنوان نتیجۀ گناهانی همچون ظلم به مردم، ناسپاسی خداوند و رها کردن کارهای خیر در نظر گرفته شده است.[۸]

از نظر علامه طباطبایی آیات پیش از آیۀ ۱۱ سورۀ رعد نشان می‌دهد که همه چیز نزد خدا حدودی ثابت و غیرمتغیر دارند.[۹] این آیه به مثابه تکمله‌ای بر آیات قبل، توضیح می‌دهد که خداوند برای انسان‌ها نیز اموری مادی و معنوی قرار داده است تا آن‌ها را در طول حیاتشان از هلاکت و زوال محافظت کند؛[۱۰] اما این امر تا زمانی تداوم دارد که حالات نفسانی انسان مطابق با فطرت الهی او باشد و هر گاه که انسان حال خود را تغییر دهد، خداوند نیز او را از نعمت‌هایش محروم می‌سازد.[۱۱] از نظر ناصر مکارم شیرازی، خداوند فراز «إن الله لایغیر...» را آورده تا مخاطب آیه به اشتباه گمان نکند که می‌تواند خود را به هلاکت بیاندازد و باز انتظار داشته باشد که خدا و مأموران او حافظ او باشند.[۱۲] از نظر او «إذا إراد الله بقومٍ سوءاً...» نیز برای این آمده است که نشان دهد اگر قوم و جمعیتی راه نعمت را بر خود بست، شامل ارادۀ سوء خداوند خواهد شد و هیچ راه دفاعی در برابرش نخواند داشت. [۱۳]

فردی یا جمعی بودن حکم آیه

از نظر محسن قرائتی این حکم دربارۀ جوامع بشری صادق است، نه تک‌تک افراد انسانی. این بدان معنی است که جامعۀ صالح، مشمول رحمت خداوند است و تا زمانی که صالح بماند از رحمت الهی بهرمند است؛ اما این قاعده دربارۀ افراد صادق نیست؛ زیرا گاهی انسان صالح با نقمتها موردِ آزمایش قرار می‌گیرد و در مقابل، خداوند به افراد ناصالح مهلت بازگشت دهد.[۱۴]

منظور از«معقبات»

مفسران بر سر تفسیر واژۀ «مُعَقِّبات» اختلاف نظر دارند؛ زیرا تعقیب کردن هر چیز «از پیش رو» ناممکن است.[۱۵] می‌توان اقوال مختلف مفسران را در چهار گروه دسته‌بندی کرد:

  • منظورِ آیه فرشتگانی است که به دنبال یکدیگر می‌آیند و انسان را از مهلکه‌ها حفظ می‌کنند.[۱۶] روایتی از امام صادق(ع) موید این نظر است.[۱۷] گفته شده است که نامگذرای این فرشتگان به «معقبات» به این دلیل است که فرشتگان شب بدنبال فرشتگان روز و فرشتگان روز به‌دنبال فرشتگان شب می‌آیند.[۱۸]
  • منظور آیه فرشتگانی است که اعمال گذشته و آیندۀ انسان را تا وقت مرگ حفظ و ثبت می‌کنند.[۱۹]
  • منظور آیه هر سَببی است که خداوند از طریق آن انسان را از خطرات و بلایا حفظ می‌کند.[۲۰] ممکن است به همین دلیل باشد که برخی از مفسران معنای معقبات را پادشاهان و زمامدارانی دانسته‌اند که مردم را بوسیلۀ قوای نظامی و انتظامی خود از شر متجاوزان و ستم‌کاران حفظ می‌کنند.[۲۱]
  • منظور آیه هر امر مادی یا معنوی است که انسان را در طول حیاتش همراهی می‌کند و بر جسم و روح او احاطه دارد، به شکلی که برخی از آن‌ها در پیش روی او قرار گرفته، و بعضی در پشت سر او واقع شده‌اند.[۲۲]

شأن نزول

بنا به روایتی از ابن عباس آیات ۱۰ و ۱۱ سورۀ رعد درباره «اَربَد بن قیس» و «عامر بن طفیل» نازل گردیده است. طبق این روایت این دو نفر قصد داشتند در حمله‌ای غافلگیرانه پیامبر(ص) را بکشند؛ اما در هنگام انجام نقشه، هرچه اربد سعی کرد تا شمشیر بکشد موفق نشد و شمشیر او در غلاف ماند. هنگامی که پیامبر(ص) متوجه شد، از خداوند خواست تا مَکر این افراد را به خودشان برگرداند. سپس صاعقه‌ای بر سر اربد فرود آمد و او را سوزاند. عامر فرار کرد و در هنگام فرار پیامبر را تهدید کرد که با سواران و جنگاوران زیادی به سراغ او خواهد آمد. پیامبر در جواب گفت که خداوند او را از این عمل باز خواهد داشت و چندی بعد عامر به طاعون مبتلا شد و مرد.[۲۳]

پانویس

  1. سوره رعد، آیه ۱۱.
  2. خامنه‌ای، «آیۀ 11 سورۀ رعد»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای.
  3. ترابی، قرآن کریم از منظر اهل بیت، ۱۳۸۹ش، ص۳۵۲.
  4. طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ۱۳۵۲ ش، ص ۳۰۸-۳۰۹.
  5. قاضی عبدالجبار، تفسیر القاضی عبدالجبار المعتزلی، ۲۰۰۹م، صفحه ۲۴۳.
  6. حمیری، قرب الإسناد، ۱۳۷۱ش، ص۳۵۸.
  7. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۲۰۶.
  8. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۲۵.
  9. طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ۱۳۵۲ ش، ص ۳۱۲.
  10. طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ۱۳۵۲ ش، ص ۳۰۹- ۳۱۰.
  11. طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ۱۳۵۲ ش، ص ۳۱۰.
  12. مکارم شیرازی، ‏تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، جلد ۱۰ ، صفحه ۱۴۱.
  13. مکارم شیرازی، ‏تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، جلد ۱۰ ، صفحه ۱۴۱-۱۴۲.
  14. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۲۵.
  15. طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ۱۳۵۲ ش، ص ۳۰۸-۳۰۹
  16. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰ق، ج۶، ص۴۳۱.
  17. علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۶۰.
  18. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۱۶-۱۷.
  19. کاشانی، تفسیر کبیر، ۱۳۳۶ش، ج۵، ص۹۴.
  20. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۹، ص۱۹.
  21. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰ق، ج۶، ص۴۳۱.
  22. طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ۱۳۵۲ ش، ص ۳۰۹.
  23. شرفا، دفع الإرتیاب فی نزول آیات الکتاب، ۱۴۲۶ق، ص۲۳۶.

منابع

  • حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، قم، مؤسسة آل البیت لإحیاء التراث، ۱۳۷۱ش/۱۴۱۳ق.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، «آیۀ 11 سورۀ رعد»، سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای. تاریخ بازدید: ۲۳ خرداد ۱۴۰۳ش.
  • شرفا، فخری، دفع الإرتیاب فی نزول آیات الکتاب، بی‌جا، دارالقاری، ۱۴۲۶ق/۲۰۰۵م.
  • طباطبایی، محمد حسین. المیزان فی تفسیر القرآن، ۲۰ ج. بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۲ش/۱۳۹۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی. تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، ۱۳۸۰ش.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م.
  • قاضی عبدالجبار بن احمد، تفسیر القاضی عبدالجبار المعتزلی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۲۰۰۹م.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • کاشانی، فتح‌الله بن شکرالله، تفسیر کبیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین، تهران، کتابفروشی و چاپخانه محمدحسن علمی، ۱۳۳۶ش.
  • محقق، محمدباقر، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.