فضل بن حسن طبرسی
محدث، فقیه، متکلم و از مفسران نامدار شیعه | |
![]() | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | فضل بن حسن بن فضل طَبْرِسی |
لقب | امین الاسلام |
تاریخ تولد | بین سالهای ۴۶۷ تا ۴۶۹ق |
زادگاه | مشهد |
تاریخ وفات | سال ۵۴۸ق |
شهر وفات | سبزوار |
خویشاوندان سرشناس | حسن بن فضل طبرسی(فرزند) • علی بن حسن طبرسی(نوه) |
اطلاعات علمی | |
استادان | حسن بن محمد طوسی • ابوالوفاء عبدالجبار بن علی المقری رازی • موفق الدین ابن الفتح الواعظ بکرآبادی و ... |
شاگردان | ابن شهرآشوب • قطبالدین راوندی • علی بن عبیدالله رازی • شاذان بن جبرئیل قمی و ... |
تألیفات | مجمع البیان فی تفسیر القرآن • جوامع الجامع • اعلام الوری باعلام الهدی و ... |
فضل بن حسن بن فضل طَبْرِسی (۴۶۸ یا ۴۶۹ق - ۵۴۸ق) ملقّب به امین الاسلام، از مفسّران نامدار شیعه و نویسنده تفسیر مجمع البیان است. او در قرن ششم قمری میزیست و محدّث، فقیه، متکلّم، نیز بود. کتابهای جوامع الجامع و إعلامُ الوَریٰ نیز از آثار مشهور او هستند. داستانی درباره زنده شدن او در قبر گفته شده که برخی محققان آن را فاقد اعتبار معرفی کردهاند.
معرفی
فضل بن حسن بن فضل طبرسی مفسر نامدار شیعه است. سال تولد او به طور دقیق مشخص نیست [۱] ولی برخی محققان آن را در سالهای ۴۶۷ تا ۴۶۹ق دانستهاند.[۲] محل تولد او نیز در منابع قدیمی نیامده است. نویسنده کتاب طبرسی و تفسیر مجمع البیان او را متولد مشهد دانسته است و برای مدعای خود منبعی ذکر نکرده است. [۳]
فرزند او ابونصر حسن بن فضل بن حسن طَبرِسی، صاحب کتاب «مکارم الأخلاق» است و نوۀ او ابوالفضل علی بن حسن بن فضل طبرسی، صاحب مشکاة الانوار است که در تکمیل کتاب مکارم الاخلاق نگاشته شده است.[۴]
طبرسی مازندرانی است یا تفرشی؟
درباره این که طبرسی اهل کجاست اختلاف شده برخی او را مازندرانی و برخی اهل تفرش میدانند. این اختلاف ناشی از اختلاف در آوانگاری شهرت طبرسی است. برخی آن را طَبَرسی خواندهاند، با این ادعا که این کلمه نشاندهنده انتساب به طبرستان است. میرزا عبدالله افندی در ریاض العلماء [۵]، محمدعلی مدرس تبریزی در ریحانة الادب [۶] و محمدباقر خوانساری در روضات الجنات [۷] بر این اصرار دارند.
برخی نیز گفتهاند نسبت به طبرستان، طبری یا طبرانی یا طبرستانی خواهد بود و نه طبرسی، بلکه نام دقیق مؤلف مجمع البیان، طَبْرِسی است که عربی شده تَفرِشی است و تفرشی منسوب به شهری در نزدیکی قم و اراک است.[یادداشت ۱][۸] شبیری زنجانی رجال شناس و مرجع تقلید نیز او را اهل تفرش میداند. [۹] شبیری زنجانی میگوید کتاب تاریخ بیهق قدیمیترین منبع درباره طبرسی است و در آن کتاب تصریح شده است که او اهل تفرش است.[۱۰] نویسنده تاریخ بیهق، علی بن ابیالقاسم بیهقی معروف به فرید خراسان درگذشته سال ۵۶۵ق و همدوره طبرسی است. [۱۱]
درگذشت
بنابر مشهور در سال ۵۴۸ق در سبزوار (که حدود ۲۵ سال آخر عمر را در آنجا گذرانیده است) وفات یافته است.[۱۲] افندی اصفهانی و محمد باقر خوانساری هر دو تصریح به شهادت طبرسی نمودهاند، و حاجی نوری مینویسد: کسانی که شرح حال او را نوشتهاند چگونگی شهادت او را ذکر نکردهاند، شاید وی با سمّ به شهادت رسیده و لذا شهادت او معروف نگردیده است.[۱۳] سبحانی تبریزی این ادعا را جزو اوهام دانسته که هیچ منبعی قبل از ریاض العلماء ندارد[۱۴]
پس از وفات، پیکر او به مشهد انتقال یافت و در محلی نزدیک حرم رضوی که آن زمان به نام قتلگاه شناخته میشد[۱۵] به خاک سپرده شد.[یادداشت ۲] [۱۶]
مشایخ
امین الاسلام طبرسی از افراد زیر روایت نقل کرده است:
شاگردان
جمعی از علماء از شاگردان وی بوده، از او روایت نقل کردهاند. این عده از آن جملهاند:
- فرزند وی، ابونصر حسن بن فضل صاحب کتاب مشهور مکارم الاخلاق
- رشید الدین ابوجعفر محمد بن علی بن شهرآشوب
- شیخ منتجب الدین صاحب الفهرست
- قطب راوندی صاحب کتاب الخرائج و الجرائح
- سید فضل الله راوندی
- سید ابوالحمد مهدی بن نزار حسینی قاینی
- سید شرفشاه بن محمد بن زیاده افطسی
- شیخ عبدالله بن جعفر دورستی
- شاذان بن جبرئیل قمی[۱۸]
آثار

طبرسی دارای آثار فراوانی است که برخی از آنها مشهورند.
- مجمع البیان، کتابی است در تفسیر قرآن در ۱۰ مجلد که یکی از تفاسیرمهم شیعی به شمار میآید. آن گونه که خود وی در مقدمه این کتاب آورده، در تألیف آن از التبیان شیخ طوسی استفاده کرده است.
برخی دیگر از آثار وی عبارتند از:
- جامع الجوامع یا جوامع الجامع: کتابی است که بر اساس ادعای نویسنده در مقدمه، بدین جهت تألیف شده است که واجد جامعیت مجمع البیان و اختصار کشاف باشد.
- الوافی: این کتاب نیز تفسیر قرآن است؛
- اعلام الوری باعلام الهدی
- اعلام الهدی فی فضائل الائمة(ع) در ۲ مجلد؛
- تاج الموالید
- الآداب الدینیة
- النور المبین
- الفائق
- غنیة العابد
- کنوز النجاح
- عدة السفر و عمدة الحضر
- معارج السؤال
- أسرار الأئمة
- مشکاة الانوار[یادداشت ۳]
- رسالة حقائق الأمور
- العمدة فی اصول الدین و الفرائض و النوافل
برخی از علماء کتاب احتجاج را از مصنفات وی دانستهاند. اما چنانکه ابن شهر آشوب در معالم العلماء تصریح کرده است، این انتساب نادرست بوده، احتجاج از آثار احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی است.[۱۹]
ماجرای زنده شدن طبرسی در قبر
از صاحب ریاض العلماء چنین نقل شده است که مشهور است طبرسی دچار سکته شد، گمان بردند که وفات یافته است. پس او را دفن کردند. طبرسی به هوش آمد و خود را در قبر دید. نذر کرد که اگر خدا او را از این بلا نجات دهد، کتابی در تفسیر قرآن تألیف کند. از قضا، شخصی قبر او را نبش کرد. هنگامی که نبش قبرکننده به درآوردن کفنهای او مشغول شد، طبرسی دست او را گرفت. آن شخص ترسید. طبرسی قصه را برای او تعریف کرد. نبش قبر کننده او را بر دوش گرفته، به خانه رساند. طبرسی کفن خود و اموالی به نبش قبر کننده بخشید و آن شخص نیز از کار خود توبه کرد. طبرسی نیز در عمل به نذر خود کتاب مجمع البیان را تألیف کرد.[۲۰]
با توجه به این که طبرسی عالم قرن ششم است و افندی از علمای قرن دوازدهم است این داستان نیاز به سند دارد. ولی افندی این داستان را بدون سند نقل میکند و محدث نوری هم تصریح دارد که این داستان در هیچ منبعی قبل از ریاض العلماء نقل نشده است.[۲۱] آیت الله سبحانی نیز می گوید اگر چنین چیزی صحت داشت طبرسی آن را در مقدمه کتاب خود مینوشت و دیگران نیز آن را نقل میکردند. غیر از این که این ماجرا به افراد دیگری مثل ملا فتحالله کاشانی و فرزند ملا صالح مازندرانی نیز نسبت داده شده است.[۲۲]
پانویس
- ↑ سبحانی تبریزی، الشیخ الطبرسی امام المفسرین، ص۸
- ↑ گرجی، جوامع الجامع (مقدمه)، ج۱، ص دو به نقل از طبرسی و مجمع البیان، حسین کریمان،.سبحانی تبریزی، الشیخ الطبرسی امام المفسرین، ص۸
- ↑ شایستهنژاد، طبرسی و تفسیر مجمع البیان، ص۷
- ↑ موسوی خوانساری، روضات الجنات، نشر اسماعیلیان، ج۵، ص۳۶۱
- ↑ افندی، ریاض العلماء، کتابخانه آیةالله مرعشی، ج۴، ص۳۵۷
- ↑ مدرس تبریزی، ریحانة الادب، کتابفروشی خیام، ج۴، ص۳۳
- ↑ موسوی خوانساری، روضات الجنات، نشر اسماعیلیان، ج۱، ص۶۴
- ↑ فصلنامه پژوهشهای قرآنی
- ↑ شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۴، ص۳۶۱-۳۶۳
- ↑ شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۴، ص۳۶۱
- ↑ شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۴، ص۳۶۱. قزوینی، تاریخ بیهق (مقدمه)، ص۱۲
- ↑ موسوی خوانساری، روضات الجنات، نشر اسماعیلیان، ج۵، ص۳۵۹
- ↑ عابدی، ترجمه الآداب الدینیه، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۶-۲۰۷.
- ↑ سبحانی تبریزی، الشیخ الطبرسی امام المفسرین، ص۴۴
- ↑ موسوی خوانساری، روضات الجنات، نشر اسماعیلیان، ج۵، ص۳۵۹
- ↑ ابن فندق، تاریخ بیهق، نشر فروغی، ص۲۴۲
- ↑ امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۳۹۸-۳۹۹.
- ↑ امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۳۹۹.
- ↑ امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۳۹۹-۴۰۰.
- ↑ امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۴۰۰.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، الخاتمة، ج۳، ص ۷۰.
- ↑ سبحانی تبریزی، الشیخ الطبرسی امام المفسرین، ص۴۵-۴۷
- ↑ درباره آوانگاری شهرت طبرسی برخی به تفصیل سخن گفتهاند. مقدمه آیت الله شهید قاضی طباطبایی بر جوامع الجامع چاپ رحلی، مقدمه میرزا محمدباقر مازندرانی بر شرح شواهد مجمع البیان تألیف میرزا طاهر قزوینی، کتاب طبرسی و مجمع البیان نوشته دکتر حسین کریمان، و مقدمه دکتر ابوالقاسم گرجی بر جوامع الجامع چاپ دانشگاه تهران را در این زمینه بنگرید
- ↑ هم اکنون خیابانی از حرم مطهر رضوی به سمت شمال امتداد یافته که از کنار مرقد او میگذرد و به نام او خوانده میشود.
- ↑ نوۀ فضل بن حسن طبرسی نیز کتابی با همین نام دارد که از شهرت بیشتری برخوردار است.
منابع
- ابن فندق، علی بن زید بیهقی، تاریخ بیهق، تعلیقات: احمد بهمنیار، نشر فروغی، تهران، ۱۳۶۱ش.
- افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق: سید احمد حسینی اشکوری، کتابخانه آیة الله مرعشی، قم، ۱۴۰۱ق.
- امین، سید محسن، اعیان الشیعة، تحقیق: سید حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
- سبحانی تبریزی، جعفر، الشیخ الطبرسی امام المفسرین فی القرن السادس، مؤسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۸۲ش.
- شایستهنژاد، علیاکبر، طبرسی و تفسیر مجمع البیان، خانه کتاب، تهران، ۱۳۸۹ش.
- شبیری زنجانی، سید موسی، جرعهای از دریا، مؤسسه کتابشناسی شیعه، قم، ۱۳۹۹ش.
- عابدی، احمد، ترجمه الآداب الدینیه، قم، زائر، ۱۳۸۰ش.
- فصلنامه پژوهشهای قرآنی
- قزوینی، محمد، مقدمه تاریخ بیهق، مندرج در تاریخ بیهق نوشته ابن فندق، نشر فروغی، تهران، ۱۳۶۱ش.
- گرجی، ابوالقاسم، مقدمه جوامع الجامع، مندرج در جوامع الجامع نوشته فضل بن حسن طبرسی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۵ق.
- مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه أو اللقب، کتابفروشی خیام، تهران، ۱۳۶۹ش.
- موسوی خوانساری، سید محمدباقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، اسماعیلیان، قم، ۱۳۹ش.
- نوری، میرزا حسین، خاتمة مستدرک الوسایل، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، بیتا.