آیه ۶۴ سوره نساء
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | سوره نساء |
شماره آیه | ۶۴ |
جزء | ۵ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | اطاعت از پیامبران |
آیه ۶۴ سوره نساء اطاعت از پیامبران را دلیل ارسال آنان به سوی مردم میداند. به گفته مفسران منظور از اطاعت از پیامبران در این آیه در اصل اطاعت از خداوند است و هدایت مردم نیز در گرو آن است. با توجه به آیات قبلی، این آیه اشاره به کسانی دارد که داوری میان خود را نزد طاغوت میبردند و خدا در این آیه از آنان میخواهد که برای قضاوت میان خود نزد پیامبر(ص) بروند و از او اطاعت کنند.
در ادامه آیه ۶۴ سوره نساء آمده که اگر گناهکاران نزد پیامبر(ص) میآمدند و از خدا طلب آمرزش میکردند و پیامبر(ص) نیز برای آنان استغفار میکرد، خداوند آنان را میبخشید. مفسران درباره طلب آمرزش پیامبر(ص) برای دیگران در این آیه گفتهاند که از آیات زیادی از قرآن چنین برداشت میشود که پیامبران یا فرشتگان یا مؤمنان میتوانند برای دیگران استغفار کنند و استغفار آنها در پیشگاه خدا اثر دارد. به این آیه برای شرکنبودن توسل و نیز اثبات شفاعت استناد شده است.
نکات کلی آیه
طبق آیه ۶۴ سوره نساء، اطاعت از پیامبران از اهداف ارسال رسل شمرده شده است؛[۱] چراکه هدایت مردم در گرو اطاعت از آنان است.[۲] با توجه به آیات پیشین، این آیه درباره کسانی دانسته شده که به ظاهر اظهار اسلام میکردند؛ ولی راضی به داوری پیامبر نبودند و برای داوری نزد دیگران میرفتند یا عملی منافقانه داشتند؛[۳] به همین علت خدا این آیه را نازل کرد و آنان را از این کار باز داشت و تنها ایمان به پیامبران کافی نمیدانست؛ بلکه لازمه تقوا و عدل را منوط به اطاعت از پیامبران میدانست.[۴] در این آیه اطاعت مردم از پیامبران مشروط به إذن خدا شده، به این معنا که اطاعت مردم از پیامبران بر طبق امر خداوند واجب شده است.[۵]
در دنباله آیه آمده است که اگر گناهکاران هنگامی که به خویش ستم کردند و برای داوری به طاغوت مراجعه کردند، به سوی پیامبر(ص) باز میگشتند و از خدا طلب آمرزش مینمودند و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد، خدا را توبهپذیر و مهربان مییافتند.[۶] مطابق این آیه مخالفت با پیامبر(ص) مخالفت با خدا و اطاعت از او اطاعت از خدا است.[۷] از این آیه برای اثبات توسل و شفاعت نیز استفاده شده است.[۸]
﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا ٦٤﴾ [نساء:64]﴿و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند پیش تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش میکرد قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان مییافتند ٦٤﴾
حقیقت اطاعت از پیامبران
اطاعت از پیامبران در آیه ۶۴ سوره نساء را بهمعنای اطاعتی مستقل از اطاعت خدا ندانستهاند؛ بلکه عبارت «بِإِذنِ اللّه» در آیه را نشاندهنده این مطلب میداند که پیامبر(ص) مُطاع (اطاعتشده) واقعی نیست بلکه مُطاع واقعی خداست و اطاعت از پیامبران به فرمان خداست.[۹] به عبارت دیگر اطاعت خدا، موضوعیت و اطاعت پیامبر طریقیت دارد؛ و از آن نظر پیامبر(ص) اطاعت میشود که اطاعت او عین اطاعت خدا است نه چیزی غیر از آن و جدا از آن.[۱۰]
اطاعت از پیامبران را مشروط به اذن خدا دانستهاند؛ چراکه در غیر این صورت به شرک منتهی خواهد شد.[۱۱] صاحب المیزان ذیل این آیه در شرح این موضوع که اطاعت از پیامبر(ص) شرک نیست گفته است اطاعت از پیامبر(ص)، آن هم بهطور مطلق، همان اطاعت از خدا است؛ چون خود خدا دستور داده رسول را اطاعت کنید و در آیه ۸۰ سوره نساء گفته است: «هر که از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده». از این جهت اطاعت از پیامبر(ص) شرک نیست.[۱۲]
استغفار پیامبر(ص) برای دیگران
استغفار پیامبر(ص) برای مؤمنان از دیگر آموزههای آیه ۶۴ سوره نساء است که گفته شده در دیگر آیات قرآن مانند آیه ۱۹ سوره محمد و آیه ۵ سوره منافقون نیز به آن تأکید شده است.[۱۳] به گفته آیتالله مکارم شیرازی از آیه ۱۱۴ سوره توبه دربارهٔ استغفار ابراهیم برای پدرش (عمویش) و آیات ۷ سوره غافر و ۵ سوره شوری درباره استغفار فرشتگان برای جمعی از مؤمنان، چنین استفاده میشود که استغفار برای دیگران صحیح است.[۱۴]
آیه ۶۴ سوره نساء همچنین مستندی است برای مشروعیتبخشی توسل به پیامبر(ص) برای آمرزش گناهان؛ زیرا طبق این آیه، آمدن نزد پیامبر(ص) و شفیع قرار دادن او بر درگاه خدا در پذیرش توبه و رحمت الهی مؤثر است.[۱۵] گفته شده پیامبر(ص) آمرزنده گناه نیست، بلکه او تنها میتواند از خدا طلب آمرزش کند[۱۶] و واسطهٔ عفو الهی شود.[۱۷] طلب آمرزش پیامبر(ص) را در این موارد دعایی مستجاب دانستهاند.[۱۸]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۵۰؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۴.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۷.
- ↑ بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۸۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۴۰۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۴.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۵۱.
- ↑ قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۳۹۵.
- ↑ مدرسی، ایمان زیربنای شریعت، ۱۳۸۳ش، ص۵۶۵.
- ↑ سبحانی، منشور جاوید، قم، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ سبحانی، منشور جاوید، قم، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۴۰۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۵۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۵۲.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۵۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۵۱.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور،، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۸.
- ↑ مدرسی، ایمان زیربنای شریعت، ۱۳۸۳ش، ص۵۶۵.
منابع
- بیضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
- سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، بیتا.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات ،۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش.
- قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش.
- مدرسی، سید محمد تقی، ایمان زیربنای شریعت، قم، انتشارات محبین، ۱۳۸۳ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.