آیه استخلاف
![]() | |
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | استخلاف |
واقع در سوره | نور |
شماره آیه | ۵۵ |
جزء | ۱۸ |
اطلاعات محتوایی | |
شأن نزول | آرامش دادن به مسلمانان به دلیل ترس از حمله کفار |
مکان نزول | مدینه |
درباره | حکومت و خلافت صالحان بر زمین |
آیات مرتبط | آیه خلافت انسان |
آیه استخلاف (نور: ۵۵) به وعده خداوند به مؤمنان درباره برپایی حکومت صالحان در زمین و بسط دین حق اشاره میکند. این آیه در جواب مسلمانانی که از ناامنی و حمله کفار در بیم بودند و از زمان رسیدن آرامش سؤال میکردند، نازل شد. خداوند در این آیه به اهل ایمان که عمل صالح دارند، بشارت جانشینی حکومت صالحان، نشر و بسط دین حق و رسیدن به آرامش میدهد.
مفسران استخلاف در آیه را به جانشینی پیامبران گذشته، جانشینی قوم بنیاسرائیل و جانشینی مؤمنین امتهای گذشته تفسیر کردهاند. مفسران پیامبر اسلام و صحابه، خلفای راشدین،
اهل بیت پیامبر اسلام و همه کسانی که ایمان و عمل صالح داشته باشند را مصداق حکومت موعود نامیدهاند. در جوامع حدیثی شیعه نیز امام علی(ع)، امامان شیعه و امام مهدی(ع) و یارانش مصداق این حکومت معرفی شدهاند.
متن و ترجمه آیه
وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾
خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد؛ همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند، و هر کس پس از آن به کفر گراید؛ آنانند که نافرمانند. (۵۵)
معرفی و شان نزول
آیه ۵۵ سوره نور به آیه استخلاف معروف است. آیه استخلاف در ادامه آیات قبل که سخن از اطاعت و تسلیم در برابر فرمان خدا و
پیامبر اسلام(ص) بود، آمده و نتیجه این اطاعت را که همان حکومت جهانی است، بیان میکند.[۱]
در شأن نزول آیه آمده است، زمانی که پیامبر گرامی اسلام و مسلمانان به مدینه هجرت کردند و در پناه انصار قرار گرفتند، تمامی کفار بر ضد آنها دست به شمشیر بردند؛ به صورتی که آنها ناچار بودند حتی شبها را با سلاح به سر برند و تحمل این وضعیت برای آنان سخت بود. بعضی از مسلمانان این سوال را داشتند که تا کی این وضعیت ادامه خواهد یافت؟ آیا زمانی خواهد رسید که اطمینان و آرامش بر ما حکم فرما گردد و جز از خدا از هیچکس نترسیم؟ که آیه فوق نازل شد و به آنها بشارت داد، چنین زمانی فرا خواهد رسید.[۲]
محتوای آیه
در این آیه به مسلمانانی که دارای دو صفت ایمان و عمل صالح باشند، سه بشارت داده شده است.
- برپایی حکومت صالحان روی زمین
- نشر و استقرار دین حق و مورد رضایت و پسند آنها به صورتی که کسی مانع گشترش آن نشود.
- از میان رفتن عوامل ترس و ناامنی که از سوی منافقان و کفار وجود داشت.[۳]
خداوند بعد از بیان بشارتهای سهگانه، مسلمانان را به عبادت خود فرا خوانده و از شرک به خود باز میدارد چراکه شرک و نافرمانی را کفران نعمت و خروج از بندگی خود قلمداد میکند.[۴]
معنای استخلاف
مفسران، درباره اینکه مسلمانان جانشین چه کسانی میشوند، سه نظر دارند:
- جانشینی پیامبران گذشته: بعضی مراد از استخلاف در این آیه را خلافت پیامبرانی مانند آدم، موسی، داوود، سلیمان و... دانستهاند؛ و مستند خود را آیاتی از قرآن قرار دادهاند؛ چنانکه درباره خلافت آدم در آیه ۳۰ سوره بقره آمده است: «و پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی خواهم گماشت» و خطاب به داود در آیه ۲۶ سوره ص فرموده است: «ای داوود، ما تو را در زمین خلیفه [و جانشین] گردانیدیم»[۵]
- جانشینی قوم بنیاسرائیل: عدهای مراد از استخلاف را جانشینی قوم بنیاسرائیل بیان کردهاند که بعد از نابودی فرعونیان حکومت صالحان را ایجاد کردند.[۶]
- جانشینی مؤمنان امتهای گذشته: علامه طباطبایی ضمن رد اینکه منظور آیه قوم بنیاسرائیل باشد، مراد از خلفای قبل را، مؤمنان امتهای گذشته میداند، که خداوند کفار و منافقین آنها را هلاک کرد و مؤمنین خالص ایشان را نجات داد؛ مانند قوم نوح، هود، صالح، شعیب و...؛ و مستند خود را آیات ۱۳ و ۱۴ سوره ابراهیم قرار میدهد که در آن آمده است: «پس پروردگارشان به آنان وحی کرد که حتماً ستمگران را هلاک خواهیم کرد. و قطعاً شما را پس از ایشان در آن سرزمین سکونت خواهیم داد.»[۷]
مصداق حکومت موعود
مفسران دربارهٔ اینکه وعده الهی شامل چه اشخاصی میشود، چهار نظر ارائه دادهاند:
- پیامبر(ص) و صحابه: بعضی معتقدند منظور از آیه پیامبر گرامی اسلام و صحابه هستند که با پیروزی بر دشمنان، حکومت پیدا کرده و وارثان زمین گشتند.[۸]
- خلفای راشدین: بسیاری از مفسرین اهل سنت معتقدند مصداق حکومت موعود، در خلافت خلفای راشدین ظاهر شد؛ زیرا آنها سرزمینهای بزرگی را فتح کرده، دین را نشر داده و امنیت را بر جامعه اسلامی حاکم گرداندند.[۹]
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع): طبرسی در تفسیر مجمع البیان با استناد به روایاتی از امام سجاد(ع) و امام صادق(ع) منظور از آیه را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میداند که آیه به آنها مژده حکومت میدهد و در زمان قیام حضرت مهدی(عج) ایمن خواهند شد.[۱۰]
- دارندگان ایمان و عمل صالح: علامه طباطبایی با رد تعیین شخص خاصی برای منظور آیه معتقد است، آیه شریفه درباره بعضی از افراد امت اسلامی و نه همه آنها است و هیچ دلیلی بر اینکه مقصود از آیه فقط رسول خدا(ص) یا صحابه آن حضرت و یا اهل بیت(ع) باشند، وجود ندارد؛ بلکه هر فردی که ایمان و عمل صالح داشته باشد میتواند منظور نظر آیه قرار بگیرد.[۱۱] علامه طباطبایی بعد از بیان ویژگیهای جامعه مطلوب مورد نظر آیه، با استناد به بعضی از روایات، تشکیل چنین جامعهای را فقط در زمان مهدی موعود قابل تحقق میداند.[۱۲]
حکومت موعود در روایات شیعه
در جوامع حدیثی شیعه روایات متعددی در تعیین مصداق برای حکومت موعود آمده است. در این روایات امام علی(ع)، امامان شیعه(ع) و حضرت مهدی(ع) و اصحابش از مصادیق حکومت موعود قرار گرفتهاند.
- امام علی(ع): در این روایات با استناد به آیات قرآن خلافت از جانب خداوند را برای آدم(ع) و داوود(ع) ثابت میداند و امام علی(ع) را مصداق آیه استخلاف و جانشین پیامبران قرار میدهند.[۱۳]
- امامان شیعه(ع): در روایات متعددی در جواب از اینکه منظور از آیه چه کسانی هستند، به امامان شیعه(ع) اشاره شده است.[۱۴]
- امام مهدی(عج) و اصحابش: بسیاری از روایات شیعه مصداق بارز تشکیل حکومت صالحان را در زمان ظهور امام مهدی(ع) و حکومت او امکانپذیر میدانند. در این روایات صالحان مورد نظر آیه را امام مهدی(عج) و یارانش محسوب میکنند.[۱۵]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۵۲۷.
- ↑ عنایه، أسباب النزول القرآنی، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۰؛ واحدی، اسباب النزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۳۸؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۳۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۵۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۵۲۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۵۳.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۴۰؛ قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۷، ص۲۴۷؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۱۶۹.
- ↑ شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۹، ص۲۷۵؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۹۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۵۱.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۵۱.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۴۱۳؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۹۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۴۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۵۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۱۵۵.
- ↑ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۹۷؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۶، ص۹۶.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۹۴؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۹۰-۹۵؛ فیض کاشانی، الوافی، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۵۳.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۲۴۰؛ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ۱۷۶-۱۷۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۵۸.
منابع
- آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، محقق علی عبدالباری عطیه، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مصحح محمدمهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، مصحح محمدباقر محمودی، تهران، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، مصحح مصطفی حسین احمد، بیروت، دار الکتاب العربیة، ۱۴۰۷ق.
- شاهعبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی عشری، تهران، میقات، ۱۳۶۳ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، مصحح عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، قم، دار المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
- عنایه، غازی حسین، أسباب النزول القرآنی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۱ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۲۰ق.
- فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین علی علیهالسلام، ۱۴۰۶ق.
- قرشی بنابی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، مصحح هاشم رسولی محلاتی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
- نعمانی، محمد بن علی، الغیبة، مصحح علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، ۱۳۹۷ق.
- واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.