نهج البلاغه
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۳ توسط کاربر:Alikhani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | امام علی(ع) |
تاریخ نگارش | ۴۰۰ق |
موضوع | برگزیدهای از گفتهها و نوشتههای امیرالمومنین(ع) |
زبان | عربی |
به کوشش | سید رضی |
به تصحیح | افراد متعددی آن را تصحیح کردهاند |
تعداد جلد | ۱ |
ترجمه به دیگر زبانها | فهرست ترجمههای نهج البلاغه |
بئس الزاد إلی المعاد العدوان علی العباد (ترجمه: بدترین توشه برای آن جهان، ستم کردن بر بندگان است.)
نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، حکمت ۲۲۱، ص۵۰۷.
وَ إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ وَ يَكُونَ الشُّكْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُم (ترجمه: بر کسانی که گناه ندارند و از سلامت دین برخوردارند، شایسته است که بر گناهکاران و نافرمانان رحمت آرند، و شکر این نعمت بگزارند، چندان که این شکرگزاری آنان را مشغول دارد، و به گفتن عیب مردمان وانگذارد.)
نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۴۰، ص۱۹۷.
نَهجُ البَلاغه برگزیدهای از خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه امام علی(ع) که توسط سید رضی در اواخر قرن چهارم هجری قمری جمع آوری شد. این کتاب به دلیل محتوا و بلاغتش، به «اخ القرآن» (برادر قرآن) نامگذاری شده است. برخی از ادیبان عرب، فصاحت و بلاغت نهج البلاغه را ستودهاند. این کتاب در سه قسمت خطبهها، نامهها، کلمات قصار دسته بندی شده است. امام در بسیاری از خطبهها، مردم را به انجام دستورات الهی و ترک محرمات دعوت کرده و در بخشی از نامهها که خطاب به فرمانداران است، آنها را به رعایت حق مردم سفارش کرده است.
برخی در نسبت دادن نهج البلاغه به حضرت علی(ع) تشکیک کردهاند، اما در مقابل بسیاری از علمای شیعه و برخی از علمای اهل سنت همچون ابن ابیالحدید معتزلی نسبت دادن این کتاب به حضرت علی(ع) را صحیح میدانند و معتقدند که سید رضی فقط این سخنان را جمع آوری کرده است. برخی از علمای شیعه برای اثبات صحت سخنان و کلمات نهج البلاغه کتابهای متعددی در مورد اسناد و مدارک نهج البلاغه نوشتهاند.
نهج البلاغه به ۱۸ زبان ترجمه شده است. شرحها و مستدرکات متعددی نیز در مورد نهج البلاغه نوشته شده که برخی تعداد آنها تا حدود ۳۰۰ عنوان بیان کردهاند.
نهج البلاغه در دوران معاصر مخصوصا بعد از انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفت و در مورد آن کتابها، مقالات و پایاننامههای متعددی تالیف شد. برخی ادعا کردهاند که نهج البلاغه یکی از کتابهایی است که در عصر حاضر همواره در کنار قرآن در خانههای شیعیان یافت میشود. همچنین در این سالها کنفرانسها و همایشهای متعددی از طرف سازمانها و نهادهای مختلف در مورد نهج البلاغه برگزار شده است. علاوه بر این، رشتهای با عنوان نهج البلاغه در مقطع کارشناسی ارشد تدوین شده و مربیان و معلمان زیادی با هدف ترویج مفاهیم نهج البلاغه، تربیت شدهاند.
معرفی
امام علی(ع):
وَ لَا تُخَاطِرْ بِشَيْءٍ رَجَاءَ أَكْثَرَ مِنْهُ (ترجمه: چندانکه زمانه رام توست آن را آسان گیر و به امید بیشتر، خطر را بر خود مپذیر.)
نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، نامه ۳۱، ص۴۰۳.
نهج البلاغه کتابی است که تعدادی از خطبهها، نامهها و جملات کوتاه امام علی(ع) در دوران خلافتش را در بر دارد.[۱] برخی محققان نهج البلاغه را دایرة المعارفی از فرهنگ اسلامی، و پس از قرآن و احادیث نبوی، آن را مهمترین منبع برای شناخت اسلام و ارزشهای دینی معرفی کردهاند.[۲] سید رضی از عالمان شیعه در قرن چهارم هجری، این مجموعه را در سال ۴۰۰ق جمعآوری کرده است.[۳] او مهمترین انگیزه خود از گردآوری این اثر را، پاسخ به درخواست دوستانش برای جمعآوری سخنان فصیح و بلیغ امیرالمومنین، دانسته است.[۴]
گردآورنده در این اثر، تنها بخشی از سخنان و نامههای امام علی(ع) را جمع کرده است که درجه بالایی از فصاحت و بلاغت را دارند.[۵] به همین دلیل سید رضی، این اثر را نهج البلاغه (به معنای «راه و طریق آشکار بلاغت») نامیده[۶] که به گفته شیخ محمد عبده، از علمای اهل سنت، بهترین توصیف برای این کتاب است.[۷]
برخی عنوان کردهاند منبع سید رضی برای گردآوری سخنان حضرت علی(ع) بسیار غنی و گسترده بود؛ چرا که او برای جمعآوری این کتاب از دو کتابخانه بزرگ بغداد بهره برده است.[۸] یکی از آنها کتابخانه ۸۰ هزار جلدی برادرش سید مرتضی بوده و دیگری نیز کتابخانه ۱۰ هزار جلدی «بیت الحکمه» وزیر بهاءالدوله ابنبویه دیلمی بوده است.[۹]
اهمیت و ارزش
محدث نوری در کتاب مستدرک الوسائل نهج البلاغه را برادر قرآن دانسته است.[۱۰] برخی گزارش کردهاند که نهج البلاغه یکی از کتابهای مورد توجه شیعیان برای حفظ کردن بعد از قرآن بوده است.[۱۱] بر اساس این گزارشها نهج البلاغه بعد از قرآن، بیشترین نسخههای خطی، شرح و تفسیر را در فرهنگ اسلامی به خود اختصاص داده است و بسیاری از متون ادبی فارسی و عربی بعد از قرآن از نهج البلاغه تاثیر پذیرفتهاند. [۱۲]
ترجمه این کتاب به زبانهای مختلف و متعدد[۱۳] نشان دهنده جایگاه ویژه این کتاب نزد مسلمانان است. در زبان فارسی حدود ۳۹ ترجمه برای نهج البلاغه گزارش شده است. [۱۴] ترجمه و تفسیرهای متعددی از نهج البلاغه به زبان فارسی وجود دارد که یا ناتمام مانده یا به بخشی از نهج البلاغه اختصاص یافته است.[۱۵] در کتاب اعیان الشیعه ادعا شده است که نهج البلاغه یکی از بزرگترین افتخارات عرب و اسلام است، همچنین در این کتاب عنوان شده است که شرحهای نهج البلاغه بسیار زیاد هستند به نحوی که قابل جمع آوری نیستند.[۱۶] برخی نیز ادعا کردهاند که در مورد نهج البلاغه بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب نوشته شده است.[۱۷] در کتابنامه نهج البلاغه نیز نام ۳۷۰ عنوان کتاب پیرامون نهج البلاغه آورده شده است.[۱۸]
ارزش ادبی
در مورد اهمیت و ارزش ادبی و بلاغت نهج البلاغه سخنان متعددی از اندیشمندان زبان عربی نقل شده است[۱۹] برخی یکی از دلایل ماندگاری این کتاب را فصاحت و بلاغت موجود در این کتاب دانستهاند.[۲۰] ابنابیالحدید از عالمان اهل سنت و شارح نهج البلاغه در قرن هفتم، معتقد است یک سطر از نهج البلاغه از ۱۰۰۰ سطر از سخنان ابننَباته، خطیب معروف قرن چهارم هجری، برتر است.[۲۱]
جورج جرداق نویسنده مسیحی معتقد است نهج البلاغه پس از قرآن، در بالاترین سطح بلاغت قرار دارد.[۲۲] کلام نهج البلاغه را پایینتر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوق دانستهاند.[۲۳] از شهاب الدین آلوسی فقیه و مفسر شافعی نیز این کلام نقل شده است. مکارم شیرازی از آلوسی نقل میکند که او عنوان کرده است که در نهج البلاغه سخنانی نزدیک به مرحله اعجاز وجود دارد.[۲۴]
همچنین شیخ ناصیف الیازجی ادیب و شاعر لبنانی، حفظ قرآن و نهج البلاغه را برای سرآمد شدن در فصاحت و بلاغت زبان عربی سفارش کرده است.[۲۵] محیی الدین عبد الحمید، یکی از دانشمندان زبان عربی با تمجید از نهج البلاغه، این کتاب را چشمه جوشان بلاغت و فصاحت زبان عربی معرفی کرده است و معتقد است کلامش، فصیحترین کلام بعد از کلام خداوند و رسولش است.[۲۶]
برخی شارحان نهج البلاغه، امام علی(ع) را مبتکر فن اِنشاءِ تمثیلات (فنّی مشابه رماننویسی) دانستهاند که با گوینده با خلق یک داستان، هدف آموزشی یا انتقادی را دنبال میکند؛[۲۷] چنانکه امام(ع) ذیل حکمت شماره ۲۸۹ نهج البلاغه، برای برادر دینی خود ویژگیهای ممتازی را برمیشمارد، در حالی که آن شخص وجود خارجی ندارد و امام(ع) برای این که در معرفی انسانهای بافضیلت، الگویی را ارائه دهد، شخصیتی فرضی را خلق کرده است.[۲۸]
محتوای نهج البلاغه
برخی یکی از امتیازات فوقالعاده نهج البلاغه را جامعیت و تنوع محتوی آن عنوان کردهاند؛ محتوایی که گفتارهای بدیع، شیرین، حساب شده و دقیقی در موضوعات مختلف و حتی گاهی متضاد دارد.[۳۰] شیخ محمد عبده، یکی از بزرگان اهل سنت معتقد است؛ در این کتاب نظرهای مختلف و متفاوتی وجود دارد گاهی انسان خود را در افقهای بلند معانی و زیباترین و بهترین عبارتها میبیند و گاهی در میدان جنگ، گاهی نیز عقلی نورانی در این کلام را مشاهده میکند که تلاش میکند انسان را از ظلمتها به سوی ملکوت اعلی ببرد و در عالم قدس جای دهد.[۳۱] گاهی نیز انسان خود را در میان مدیرانی میبیند که علی(ع)، آنها را به مسائل سياست ارشاد و به راه و روش كياست، هدايت میكند.[۳۲]
وجود صفات متضاد در امام علی(ع) و بروز این صفات در نهج البلاغه، شگفتی ابن ابی الحدید معتزلی را در پی داشته است. به گفته ابنابیالحدید امام علی(ع) در نهج البلاغه گاهی بسان جنگجویان معروفی چون بسطام بن قيس و عتيبة بن حارث سخن میگوید و گاهی مانند راهبان و زاهدانی چون یوحنّا و مسیح بن مریم موعظه میکند.[۳۳] عباس محمود العقاد یکی از ادیبان مصری در کتاب «عبقرية الإمام» نهج البلاغه را چشمه جوشانی از آیات توحید و حکمت الهی میداند.[۳۴]
برخی عنوان کردهاند که نهج البلاغه در واقع دیدگاه جامع امام علی(ع) درباره خدا، انسان، جهان، مبدا و معاد است.[۳۵] در این کتاب مکارم و سجایای اخلاقی و صفات پسندیدهای که لازمه شخصیت انسان کامل است،
بیان شده است.[۳۶] همچنین در مورد رسالت پیامبران، امامت، وصایت، حکومت و رهبری، حقوق فرد و اجتماع، وصف مظاهری از زیباییهای طبیعت، روحیات منافقان و کافران و همچنین پارهای از رخدادهای صدر اسلام و معرفی ناکثین، مارقین و قاسطین سخن گفته شده است.[۳۷] به باور عبدالله جوادی آملی از مراجع تقلید شیعه، سید رضی محتوای نهج البلاغه را به صورت هوشمندانهای برگزیده، تا نه تنها زمینه اختلاف شیعه و سنی فراهم نشود، بلکه قویترین شرحها بر آن را اهلسنت بنویسند.[۳۸]
محتوی نهج البلاغه در سه بخش خطبهها، نامهها و حکمتها تنظیم شده است.
خطبهها
بخش اول نهج البلاغه منتخبی از خطبههای امیرالمؤمنین است که شامل ۲۴۱ خطبه میشود.[۳۹] برخی این بخش را دائرةالمعارفی از فرهنگ اسلامی و مشتمل بر موضوعاتی چون خداشناسی، شناخت جهان، پیدایش عالم، طبیعت انسان، امتها و حکومتهای نیکوکار و ستمکار دانستهاند که مقصود اصلی امام از ذکر امور طبیعی یا نکتههای فلسفی یا تاریخی، تبیین خداشناسی و مسائل مهم اسلامی در پرتو بیان این موضوعات بوده است.[۴۰] سید رضی از میان تمام خطبهها فقط چهار خطبه شقشقیه (شماره ۳)، غراء (شماره ۸۳)، اشباح (شماره ۹۱) و قاصعه (شماره ۹۲) را نامگذاری کرده است.[۴۱] خطبههای شقشقیه، غراء و متقین، مهمترین خطبههای نهج البلاغه معرفی شدهاند.[۴۲]
خطبه شقشقیه
خطبه شقشقیه در بیان مسائل امامت و انتقاداتی به خلفای سه گانه، یکی از خطبههای بحث برانگیز نهج البلاغه است که برخی شیعیان، آن را متواتر دانسته و برخی از سنیمذهبان انتساب آن به امام علی را انکار کردهاند.[۴۳] امام در این خطبه عملکردهای خلفا را نقد میکند و اصل خلافت هر یک از آنان را زیر سؤال میبرد. وی همچنین به هجوم مردم برای بیعت با او و نیز سه گروه ناکثین، قاسطین و مارقین اشاره و سرانجام وجه پذیرش حکومت توسط خویش را بیان میکند.[۴۴]
از ابن عباس نقل شده است که به دلیل آمدن نامهای از کوفه امام این خطبه را قطع کرد و با وجود اینکه از ایشان تقاضا کردم این خطبه را ادامه دهد، آن را ادامه نداد و من آنگونه که از قطع این خطبه و سخنان حضرت علی(ع) متاسف شدم در کل عمر خود از قطع هیچ سخنی متاسف نشده بودم.[۴۵] مرتضی مطهری این خطبه را یکی از زیباترین خطبههای نهج البلاغه میداند.[۴۶]
خطبه غراء
خطبه غَرّاء هشتاد و سومین خطبه نهج البلاغه است، که به دلیل وجود آرایههای ادبی، مانند جِناس، سَجْع، استعاره و کنایه به «غَرّاء» نامگذاری شده است.[۴۷] سید رضی بعد از بیان این خطبه عنوان کرده است که در هنگام ایراد آن، مردم گریه میکردند.[۴۸] این خطبه با حمد و ثنای الهی و گواهی دادن حضرت به پیامبری حضرت محمد(ص) آغاز میشود و با سفارش به تقوای الهی با یادآوری نعمتهای او و آزمایش بودن دنیا و یادآوری قیامت، مرگ، در گور نهادن انسان و از هم پاشیدن جسم و خوراک خزندگان شدن ادامه مییابد.
خطبه متقین
خطبه «متقین» یا «همام» از خطبههای تأثیرگذار نهج البلاغه است.[۴۹] این خطبه به درخواست و اصرار یکی از یاران و شیعیان امام به نام «هَمَّام» در توصیف صفات متقین بیان شده است. امام علی(ع) در این خطبه پرهیزکاران را توصیف کرده و برای آنان ۱۰۵ صفت برشمرده است.[۵۰] نکته جالب درباره خطبه متقین این است که همام بعد از ایراد این خطبه بیهوش شد و در همان بیهوشی از دنیا رفت.
نامهها
این قسمت از نهج البلاغه ۷۹ بخش دارد که از ۱۲ وصیتنامه، سفارش و بخشنامه و ۲ فرمان، یک دعا، یک پیماننامه و ۶۳ نامه مکتوب تشکیل شده است.[۵۱] در بخش نامههای نهج البلاغه که مخاطبان آنها عموماً کارگزاران حکومتی، فرماندهان نظامی و مأموران مالیاتی بودند، بیشتر به مسائل حکومتداری و چگونگی تعامل مسئولان با مردم پرداخته شده است.[۵۲] به گفته برخی محققان، این نامهها سیره سیاسی امام علی(ع) را روشن میکنند.[۵۳] به گفته سید جعفر شهیدی، اگرچه این نامهها از طرف حاکم به حکمرانان و مسئولین حکومتی نوشته شده، اما لحن آنها آمرانه نیست و گویی پدری مهربان و دلسوز برای فرزندان خود نامه نوشته است.[۵۴]
نامه به امام حسن(ع)، نامهی فرمان مالک اشتر و نامه به عثمان بن حنیف از معروفترین نامههای نهج البلاغه هستند.
کلمات قصار
امام علی(ع):
إِذَا أَرْذَلَ اللَّهُ عَبْداً حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْم (ترجمه: هرگاه خدا بندهای را خوار دارد، او را از (آموختن) علم برکنار دارد.)
نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، حکمت ۲۸۸، ص۵۲۶.
امام علی(ع):
وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْكَلَامِ وَ فِينَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَيْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُه (ترجمه: ما فرمانروايان سخنيم و رگ و ريشه آن در ميان ما استوار و محكم شده و شاخههايش بر ما سايه افكنده است.)
نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۲۳۳، ص۳۵۴.
.
کلمات قصار شامل ۴۸۰ کلمه قصار است.[۵۵] در این بخش گزیده سخنان حکمتآمیز امیرالمؤمنین(ع)، پندها و نیز پاسخ پرسشها و گفتارهای کوتاه وی آمده است.[۵۶] سید رضی در میانه کلمات قصار نهج البلاغه فصلی را با عنوان «فصل فی غرائب کلامه» فصلی در باره سخنان شگفت امیرالمؤمنین (ع) گشوده که به اعتقاد او نیازمند به تفسیر است. این فصل دارای ۹ حدیث است که نخستین آنها درباره ظهور امام زمان(ع) است. حضرت دراین سخن فرموده چون وقت ظهور فرا برسد آقاى بزرگوار و پيشواى دين (از پنهان بودن و نگرانى آشكار گرديده بر مقام سلطنت و خلافت خود) مستقرّ و پابرجا گردد، پس (مؤمنان از اطراف جهان) نزد او گرد آيند چنانكه پارههاى ابر در فصل پاييز گرد آمده به هم مىپيوندند. سيّد رضىّ در تفسیر این سخن گفته که يعسوب يعنى سرور بزرگوار و زمامدار كارهاى مردم در آنروز و قزع پارههاى ابر است كه قزع پارههاى ابر است كه بی آب و باران است. [یادداشت ۱][۵۷] فیض الاسلام مترجم و شارح مشهور نهج البلاغه در توضیح این کلام حضرت گفته است که منظور از «ضَرب بِذَنَبِه» این است که امام زمان پس از نگرانى پابرجا مىگردد، زيرا «يَعسوب» در لغت به معنى پادشاه زنبور عسل است كه بيشتر از روز را با دو بالش پرواز مىکند، و چون دُم بر زمين گذار و حركت و پرواز را ترک میکند مستقرّ میشود) و قَزَع الخریف پارههاى ابر پاییزی است که (رقيق و نازک است خواه آب دار و خواه بی آب و باران) و اینكه امیرالمؤمنین (ع) اصحاب حضرت مهدی (ع) را به پارههاى ابر پاییز تشبیه نموده براى آن است که پايیز اوّل زمستان است و ابرهاى پراکنده در آن هنگام زود به هم مىپيوندند ؛ همینگونه اصحاب امام زمان(ع) زود گرد او جمع خواهند شد. [۵۸]
ترجمه، شرح و مستدرک
نهج البلاغه به زبانهای مختلف از جمله فارسی، انگلیسی، فرانسه، هندی، ایتالیایی، ترکی استانبولی، اردو، مالایی، آلبانیایی، بوسنیایی، گجراتی، آشوری، ارمنی، سواحلی، هوسائی، ژاپنی، چینی، روسی، اسپانیایی ترجمه شده است.[۵۹] شمار ترجمههای نهج البلاغه بیش از ۱۰۰ عنوان است.[۶۰] این کتاب حدود ۱۰ ترجمه مختلف به زبان انگلیسی، ۱۳ ترجمه به زبان اردو و ۱۶ ترجمه به زبانهای دیگر دارد.[۶۱]
جعفر سبحانی معتقد است با وجود اینکه در سالهای اخیر ترجمههای متعددی از نهج البلاغه به زبان فارسی منتشر شده است اما بسیاری از آنها به دلیل عدم توجه کافی به علوم عربی، قواعد و لغتشناسی ترجمههای صحیح و قابل قبولی نیستند، میتوان گفت این آثار برداشت مترجم از متن نهج البلاغه هستند. به نظر او ترجمه ملاصالح قزوینی که به زبان فارسی قدیم نوشته شده است و همچنین ترجمه سید جعفر شهیدی متقنترین و فصیحترین ترجمه از این اثر ارزشمند هستند.[۶۲] علاوه بر این از میان ترجمههای فارسی به ترجمه سید علینقی فیضالاسلام، عبدالمحمد آیتی، محمدتقی جعفری، محمد دشتی و محمدمهدی فولادوند[۶۳] و از میان ترجمههای انگلیسی میتوان به ترجمه طاهره صَفّارزاده اشاره کرد.[۶۴]
ترجمه نهج البلاغه به صورت شعر نیز در زبانهای مختلف توسط شاعران انجام شده است، که از جمله آنها میتوان به ترجمه منظوم نهج البلاغه توسط بعضی از ادبا در بمبئی هند، ترجمه منظوم نهج البلاغه توسط محمدعلی انصاری قمی، ترجمه منظوم نهج البلاغه توسط مهدی شفیعی، ترجمه منظوم نهج البلاغه توسط ناصر باریکانی و همچنین ترجمه منظوم نهج البلاغه به زبانی سندی توسط حافظ میرمحمدحسن علی خان حیدری و ترجمه منظوم نهج البلاغه به زبان ترکی توسط حسن ملایی علمداری اشاره کرد.[۶۵]
شرحها
شرحنویسی بر نهج البلاغه چند سال پس از تالیف آن شروع شد و تا عصر حاضر ادامه یافته است.[۶۶] برخی ادعا کردهاند که در تاریخ اسلامی پس از قرآن کریم تقریبا هیچ کتابی نیست که به اندازه نهج البلاغه برای آن شرح و تفسیر نوشته شده باشد.[۶۷] تعداد فراوان شرحهای نوشته شده احصا و جمعآوری دقیق آنها را مشکل کرده و فهرستنویسان شرح های مختلفی را بیان کردهاند.[۶۸] در «کتابنامه نهج البلاغه» بیش از ۳۰۰ اثر پیرامون این کتاب به زبانهای مختلف ذکر شده است که به اذعان نویسنده، این فهرست هنوز جامع نیست.[۶۹] آنچه در ذیل آمده است صرفاً برخی از شرحهای مهم به زبان فارسی و عربی است که امروزه موجود است.
- فارسی[۷۰]
- ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، محمد تقی جعفری.
- ترجمه و شرح نهج البلاغه، سید علی نقی فیضالاسلام.
- شرح نهج البلاغه، میرزا محمد باقر نواب لاهیجی.
- پیام امام امیرالمومنین(ع): شرح تازه و جامعی بر نهجالبلاغه، آیت الله مکارم شیرازی.
- عربی
- شرح ابن ابی الحدید، شاعر و ادیب معتزلی. به عقیده برخی این شرح باعث تحولی بنیادین در نگارش شرح نهج البلاغه شد.[۷۱]
- منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، حبیب الله الهاشمی الخوئی (۱۲۶۸-۱۳۲۴ق.)
- منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، قطب الدین الراوندی (متوفای ۵۷۳ق.)؛ المحقق عزیزالله العطاردی.
- حدائق الحقائق فی شرح نهج البلاغة، قطب الدین الکیدری البیهقی؛ تحقیق عزیزالله العطاردی. نگارش این شرح در سال ۵۷۶ق. پایان یافته است.
مستدرکات
کتابهای مستدرک به کتابهایی گفته میشوند که با هدف تکمیلِ کتابی دیگر و جبران کاستیهای آن تالیف شدهاند.[۷۲] بنابراین منظور از مستدرکات نهجالبلاغه کتابهایی است که با هدف جمع کردن سخنان و مواعظی از امیرالمومنین(ع) که مورد غفلت سید رضی قرار گرفته است، تالیف شدهاند.[۷۳] گفته شده از سید رضی به عنوان اولین مستدرکنویس نهج البلاغه نام برده شده، او برخی از صفحات کتاب نهج البلاغه را سفید گذاشته بود تا اگر در آینده سخنان و کلمات جدیدی از امام علی(ع) به دستش رسید، به نهج البلاغه اضافه کند.[۷۴]
با توجه به اینکه نهج البلاغه گزیده سخنان امام علی(ع) بود، بعد از سید رضی بسیاری از علما تلاش کردند دیگر سخنان امام را که در نهج البلاغه نیامده است؛ اما در کتابهای دیگر وجود دارند را جمع آوری کرده و بر نهج البلاغه بیافزایند.[۷۵] برخی از این آثار عبارتند از:[۷۶]
- التذییل علی نهج البلاغه: این کتاب تالیف عبداللهبن اسماعیل حلبی است که در قرن پنجم هجری قمری تالیف شده است.
- ملحق نهج البلاغه: این کتاب اثر احمد بن یحی بن احمد بن ناقه است که در سال ۷۲۹ قمری تالیف شده است.
- مستدرک نهج البلاغه: این کتاب اثر شیخ هادی کاشف الغطاء(درگذشت:۱۳۶۱ق.) است [یادداشت ۲]که نخستین چاپش در سال۱۳۵۴ق. است. [۷۷]
- تمام نهج البلاغه تألیف سید صادق موسوی شیرازی؛ مؤسسه اَعلمی بیروت در سال ۱۴۲۶ق، این اثر را در هشت جلد منتشر کرده است.[۷۸]
اسناد و مدارک نهج البلاغه
ذکر نکردن اسناد سخنان امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه، یکی از ابهامات مطرح شده در مورد این کتاب است.[۷۹] گفته شده که نهج البلاغه گزیده سخنان امام علی(ع) است و چون منابع این کتاب در زمان سید رضی رایج و مشهور بوده، وی لزومی بر ذکر نام منابع احساس نکرده است.[۸۰] اما به هر حال علما و پژوهشگران متعددی برای اثبات صحت انتساب نهج البلاغه به حضرت علی(ع) تلاش کردهاند که اسناد روایات و سخنان موجود در این کتاب را از لابلای دهها کتاب و منبع کهن در قالب مجموعههای متعددی به نام اسناد و مدارک نهج البلاغه جمعآوری کنند.[۸۱]
کتابهای «مدارک نهج البلاغه و دفع الشبهات عنه» از شیخ هادی کاشف الغطاء، «مصادر نهج البلاغه فی مدارک نهج البلاغه» از هبةالدین شهرستانی، «مصادر نهج البلاغه» از عبدالله نعمه، «اسناد و مدارک نهج البلاغه» و «روات و محدثین نهج البلاغه» از محمد دشتی، «بحثی کوتاه پیرامون مدارک نهج البلاغه» از رضا استادی، «مصادر نهج البلاغه و اسانیده» از سید عبدالزهرا حسینی خطیب و «تکمله منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه» از حسن حسنزاده آملی از جمله کتابهای مستقلی هستند که به ذکر سندهای سخنان امام علی(ع) در نهج البلاغه پرداختهاند.[۸۲]
نهج البلاغه در عصر معاصر
برخی گزارش کردهاند که نهج البلاغه در فرهنگ اسلامی و شیعی در قرون گذشته غریب بوده و حتی این کتاب در میان طلاب حوزه علمیه جایگاه در خور توجهی نداشته است.[۸۴] اما برخی معتقدند در عصر معاصر مخصوصا بعد از انقلاب اسلامی ایران این مساله تا حدودی جبران شده است.[۸۵] گفته شده در جمهوری اسلامی ایران نهج البلاغه با ظهور در رسانه و فرهنگ وارد توده مردم شده و به نوعی در فرهنگ عمومی حضور پیدا کرده است،[۸۶] به گونهای که نهج البلاغه یکی از کتابهایی است که در کنار قرآن کریم در بسیاری از خانههای ایرانیان مسلمان یافت میشود.[۸۷]
بعد از شکل گیری جمهوری اسلامی در ایران، همایشها و مسابقههای ملی و بینالمللی متعددی در خصوص نهج البلاغه برگزار شد. مؤسسات و مراکزی با محوریت نهج البلاغه شکل گرفت. در برخی از رشتههای علوم انسانی درسی با عنوان نهج البلاغه برای تدریس اضافه شد و دانشکده نهجالبلاغه و پژوهشکده نهجالبلاغه تأسیس گردید.[۸۸] در حوزه علمیه قم نیز رشته تخصصی نهج البلاغه به منظور پذیرش و آموزش طلاب برای کارشناسی ارشد راه اندازی شد.
در حال حاضر دو نشریه علمی پژوهشی با محوریت نهج البلاغه با عنوان «پژوهشهای نهج البلاغه»[۸۹] و «پژوهشنامه نهج البلاغه»[۹۰] در حال انتشار هستند. همچنین مقالات متعددی در نشریات کشور در مورد نهج البلاغه نوشته شده است و پایاننامههای زیادی نیز توسط دانشجویان با محوریت نهج البلاغه تألیف شده است.[۹۱] در حوزههای علمیه شخصیتهای علمی مشهوری به تدریس نهج البلاغه پرداختهاند در تاریخ معاصر مطهری از میرزا علیآقا شیرازی دراین زمینه به عنوان یک نمونه یاد کرده است. مطهری همچنین در کتاب عدل الهی، میرزا علی را نهجالبلاغه مجسم میداند که مواعظ آن کتاب در اعماق جانش ریشه دوانده بود. [۹۲] حسینعلی منتظری از شاگردان میرزا علیآقا شیرازی نیز علاوه بر تدریس نهج البلاغه در حوزه علمیه قم شرحی را با عنوان درسهایی از نهج البلاغه، بر این کتاب نوشته است.[۹۳] به باور منتظری، نهج البلاغه باید در برنامه درسهای حوزوی گنجانده شود و بزرگان حوزه متصدی تدریس و ترویج آن گردند.[۹۴]
نرمافزارها
- منهج النور یا دانشنامه علوی: این نرمافزار را مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور در قم تهیه کرده است. در این نرمافزار ۱۱۰ عنوان کتاب با بیش از ۲۸۰ جلد وجود دارد. همچنین در این نرمافزار ۳۳ شرح و تعلیقه در ۱۶۳ جلد به زبانهای فارسی و عربی قرار داده شده است. ۲۶ ترجمه به زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسه از دیگر ویژگیهای این نرمافزار است.[۹۵]
- موسوعه نهج البلاغه این نرم افزار شامل ۱۷۶ جلد کتاب در ۳۸ عنوان همچون شرح، ترجمه، مفردات، مصادر، منظومهها، امثال و حکم نهج البلاغه میباشد. این نرم افزار توسط مرکز تحقیقات کامپيوتری نور در قم تهیه و تدوین شده است.[۹۶]
- دانشنامه جامع نهج البلاغه این نرمافزار که به همت مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان تهیه شده، دهها شرح و ترجمه در شش زبان دنیا دارد. دسترسی به هزاران موضوع متنوع به صورت ساختار درختی و قابلیت نمایش مصادر نهج البلاغه از دیگر خصوصیتهای این نرمافزار است.[۹۷]
بنیاد نهج البلاغه
بنیاد نهج البلاغه در سال ۱۳۵۳ش با هدف ترویج و پژوهش تخصص نهج البلاغه تأسیس شد.[۹۸] تأسیس کتابخانه تخصصی برای نهج البلاغه، گردآوری نسخههای دیجیتالی از نسخ خطی نهج البلاغه، برگزاری چند کنگره علمی درباره نهج البلاغه و تدوین دورههای آموزشی نهج البلاغه از فعالیتهای این مؤسسه است.[۹۹]
تردید در نهج البلاغه
دو تردید در مورد کتاب نهج البلاغه مطرح شده است؛ برخی عنوان کردهاند که این کتاب را برادر سید رضی یعنی سید مرتضی جمع آوری کرده است و برخی نیز در انتساب محتوای این کتاب به حضرت علی(ع) تردید کردهاند.[۱۰۰] ابن خلکان مورخ مشهور اهل سنت، ابن حجر در لسان المیزان و یافعی در مرآت الجنات از جمله افرادی هستند که نسبت به هر دو مساله اظهار تردید کردهاند. [۱۰۱] این در حالی است که بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت معتقدند که سید رضی این کتاب را جمعآوری کرده و هیچ کدام از خطبهها و دیگر بخشهای نهج البلاغه تالیف سید مرتضی نبوده است.[۱۰۲]
نجاشی دانشمند رجالی و معاصر سید رضی نیز این کتاب را به سید رضی نسبت داده است.[۱۰۳] برخی نیز عنوان کردهاند؛ سید رضی در ترجمه برخی از کلمات بارها گفته است «قال الرضی»، این مساله نشان دهنده این است که سید رضی این کتاب را جمع آوری کرده است.[۱۰۴] علاوه بر این گروهی از محققین اجازههای باقیمانده از علمای شیعه و رساندن سلسله سند نهج البلاغه به سید رضی را دلیلی بر این میدانند که این کتاب را سید رضی جمع آوری کرده است.[۱۰۵] علامه بحرالعلوم سخنان ابن خلکان و تابعانش را مردود میداند و آن را ناشی از نادانی و انحراف از مذهب امامان عنوان میکند.[۱۰۶]
ابنابیالحدید شبهۀ انتساب محتوای نهج البلاغه به امام علی(ع) را از روی هواپرستی و تعصب کورکورانه دانسته است.[۱۰۷] استدلالی که ابنابیالحدید بر رد این ادعا بیان کرده این است که از طرفی بخشی از نهج البلاغه قطعا از سخنان امام علی(ع) است، چرا که با نقلهای متواتر درستی آن ثابت شده است؛ و از طرفی دیگر هر ذوق سلیمی بر یکدست بودن نهج البلاغه حکم میکند.[۱۰۸] ابن تیمیه نیز براساس آنچه شاگردش صلاحالدین صفدی نقل میکند نهج البلاغه را کلام امام علی(ع) میدانسته است.[۱۰۹]
برخی نیز در پاسخ به تردیدهایی که نهج البلاغه را کلام سید رضی میدانند، چنین استدلال کردهاند که دانشمندان و ادیبان متعددی قبل از سید رضی خطبهها و سخنان امام علی(ع) را جمع آوری کردهاند و همان اسناد و کتابها بخشی از منابع سید رضی برای جمعآوری نهج البلاغه بوده است.[۱۱۰] یعقوبی متوفی سال ۲۹۲ هجری قمری در کتابش سخن از چهارصد خطبه به جای مانده از علی(ع) به میان آورده است،[۱۱۱] یا اینکه مسعودی متوفی ۳۴۶ هجری قمری در مروج الذهب تعداد خطبههای به جا مانده از علی ابن ابیطالب را ۴۸۰ خطبه دانسته است،[۱۱۲] به گفته ابن شعبه حرانی، مؤلف کتاب تحفالعقول اگر فقط خطبههای امیرالمومنین(ع) درباره توحید جمعآوری شود، حجم آن به اندازه همان کتاب تحفالعقول میشود.[۱۱۳]
انتقادات
برخی از علما ضمن تمجید و تحسین آنچه سید رضی در مورد نهج البلاغه انجام داده است، انتقاداتی نیز به این کتاب وارد کردهاند.[۱۱۴] شیخ محمد تقی شوشتری در مقدمه کتاب «بهجالصباغه فی شرح نهج البلاغه» معتقد است که چون تلاش و سعی سید رضی انتخاب سخنان فصیح و بلیغ حضرت بوده است در برخی از موارد به اشتباه سخنانی که دشمنان امام علی(ع) به ایشان نسبت دادهاند را نیز در نهج البلاغه آورده است و همچنین در برخی دیگر از موارد سخنان امیرالمومنین(ع) را تقطیع کرده است.[۱۱۵] شوشتری همچنین عنوان کرده است که عمده کتابهای مورد استفاده سید رضی کتابهای اهل سنت بوده است؛ لذا او برخی از کلمات که انتساب آنها به حضرت تکذیب شده است را نیز در نهج البلاغه آورده است. انتساب برخی از سخنان دیگر ائمه به امام علی(ع) نیز از دیگر انتقادات وارده به این کتاب ذکر شده است.[۱۱۶]
کتابت و چاپ نهج البلاغه
به گزارش برخی، نهج البلاغه از جمله کتابهایی است که صدها نسخه از آن تا قبل از ظهور پدیده چاپ دستنویس شده است.[۱۱۷] برخی گزارش کردهاند که تا کنون ۳۰۰ نسخه دستنویس و خطی از نهج البلاغه شناسایی شده است، که البته ممکن است نسخههای دیگری در کتابخانههای شخصی و عمومی موجود باشند که هنوز شناسایی نشدهاند.[۱۱۸] سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی کتابشناس و نسخهشناس شیعه، در تحقیقات خود، ویژگیهای ۱۶۰ نسخه قدیمی نهج البلاغه (متعلق به قرنهای پنجم تا دهم هجری) را ذکر کرده است.[۱۱۹]
برخی از صاحبنظران نسخه خطی و قدیمی متعلق به سال ۴۶۹قمری که توسط حسین بن حسن مودب کتابت شده و در کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی وجود دارد، نسخه سال ۴۸۵قمری به خط فضلالله بن طاهر حسینی، نسخه قرن ۵ قمری متعلق به کتابخانه حسین علی محفوظ و چندین نسخه دیگری که در قرن ۵ کتابت شده است را از مهمترین و قدیمیترین نسخههای نهج البلاغه برشمردهاند.[۱۲۰]
چاپ
نهج البلاغه در کشورهای ایران، مصر، لبنان، سوریه، قطر، همراه با شرحها و ترجمههای مختلف صدها بار چاپ شده است.[۱۲۱] در برخی تحقیقها قدیمیترین چاپ کتاب نهج البلاغه برای سال ۱۲۴۷ قمری معرفی شده که در تبریز انتشار یافته است.[۱۲۲] برخی از صاحبنظران مهمترین چاپهای نهج البلاغه را چاپ مصر در سال ۱۳۱۷ قمری با تحقیق و تعلیق محمد حسن نائلی مرصفی در دو جلد، چاپ بیروت با شرح محمد عبده در سال ۱۳۰۲ قمری، چاپ صبحی صالح در سال ۱۳۸۷ قمری در بیروت، چاپ سید علی نقی فیض الاسلام اصفهانی در سال ۱۴۰۵ قمری به همراه ترجمه فارسی و چاپ بنیاد نهج البلاغه با تصحیح عزیزالله عطاردی از روی چند نسخه خطی و کهن در سال ۱۴۱۳قمری در تهران گزارش کردهاند.[۱۲۳]
مطالعه بیشتر
- دانشنامه امام علی، جلد دوازدهم: این کتاب با حمایت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه با سرپرستی علیاکبر رشاد توسط نویسندگان متعدد تالیف و در سال ۱۳۸۰ شمسی منتشر شده است.
- کاوشی در نهج البلاغه: این کتاب توسط جمعی از محققان با حمایت بنیاد نهج البلاغه در ۲۸۷ صفحه تالیف و در سال ۱۳۶۴ منتشر شده است.
- آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه: این کتاب توسط مهدی مهریزی تالیف و توسط دفتر نشر و تحقیقات مرکز جهانی علوم اسلامی در سال ۱۳۷۷ منتشر شده است.
- آموزش نهج البلاغه: این کتاب توسط سید محمد مهدی جعفری تالیف و توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۸۰ شمسی منتشر شده است.
- امیرالمومنین و نهج البلاغه: این کتاب با حمایت بنیاد نهج البلاغه توسط عزیزالله عطاردی تالیف و در سال ۱۳۷۹ منتشر شده است.
پانویس
- ↑ مصطفوی، «معرفی نهجالبلاغه»، ص۲۳.
- ↑ حافظیان بابلی، «نهج البلاغه»، ص۱۱.
- ↑ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۴، ص۴۱۳.
- ↑ نهج البلاغه، محقق عطاردی قوچانی، مقدمه سید رضی، ۱۴۱۳ق، ص۲.
- ↑ نهج البلاغه، محقق عطاردی قوچانی، مقدمه سید رضی، ۱۴۱۳ق، ص۳.
- ↑ نهج البلاغه، محقق عطاردی قوچانی،۱۴۱۳ق، مقدمه سید رضی، ص۴.
- ↑ عبده، شرح نهج البلاغة، قاهره، ص۱۰.
- ↑ مصطفوی، «معرفی نهجالبلاغه»، ص ۳۵.
- ↑ مصطفوی، «معرفی نهجالبلاغه»، ص ۳۵.
- ↑ نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام، ۱۳۷۹ش، ج۳، ص۴۲۳.
- ↑ مصطفوی، رابطه نهجالبلاغه و قرآن، ۱۳۸۶ش، ص ۳۳-۳۴.
- ↑ مصطفوی، رابطه نهجالبلاغه و قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۵؛ رفیعی، «اصالت علوی نهجالبلاغه»، ص۱۳۱.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی(ع)، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۵۰-۵۲.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی(ع)، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۷۸.
- ↑ مویدی، «راهنمای پژوهش و تحقیق در نهج البلاغه»، ص۱۵۵.
- ↑ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص۲۱۸.
- ↑ مصطفوی، رابطه نهجالبلاغه و قرآن، ۱۳۸۶ش، ص ۳۹.
- ↑ استادی، کتابنامه نهجالبلاغه، ۱۳۵۹ش.
- ↑ نگاه کنید به: الحسینی الخطیب، مصادر نهج البلاغة و أسانيده، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۵-۱۱۹.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۳۲.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ۱۴۰۴ق، ج۷، ص۲۱۴.
- ↑ جرداق، الامام علی(ع) صوت العدالة الانسانیة، ۲۰۱۰م، ص۲۸۲.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة لابنابیالحدید، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۴.
- ↑ الحسینی الخطیب، مصادر نهجالبلاغة و أسانيده، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۸-۱۰۹.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۷.
- ↑ هاشمی خویی، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۰ق، ج۲۱، ص۳۷۹.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ۱۴۰۴ق، ج۱۹، ص۱۸۴؛ هاشمی خویی، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۰ق، ج۲۱، ص۳۷۹؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین، ۱۳۸۶ش، ج۱۴، ص ۳۹۵.
- ↑ «بندی از شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید»، وبگاه کتابخانه و موزۀ ملی مَلِک.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۹.
- ↑ عبده، شرح نهج البلاغة، قاهره، ص۱۰.
- ↑ عبده، شرح نهج البلاغة، قاهره، ص۱۰.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۱۵۳.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۴۲.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۴۴.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۴۵.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۴۴.
- ↑ جوادی آملی، «تفسیر سوره جمعه جلسه ۱۰».
- ↑ محمدی و دشتی، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، ۱۳۶۹ش، ص یک.
- ↑ شهیدی، «مقدمه»، در نهج البلاغه، ۱۳۷۸ش، ص ید.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۱۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۳۵۹- ۳۶۰.
- ↑ ابنمیثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵۱؛ شهرستانی، پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ش، ص۶۰.
- ↑ طالقانی، پرتوی از نهجالبلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۳-۱۴۲.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۳۵۹؛ طالقانی، پرتوی از نهجالبلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۳۵۹.
- ↑ خویی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۰ق، ج۶، ص۷۰؛ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۳۵۹.
- ↑ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، ۱۴۱۵ق، خطبه ۸۳، ص۱۳۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۳۶۰.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۳۶۰.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۱۹.
- ↑ شهیدی، «مقدمه»، در نهج البلاغه، ۱۳۷۷ش، ص یه.
- ↑ بهشتی، و پیام صدریه، «اخلاق سیاسی در نامههای نهج البلاغه»، ص۱۲.
- ↑ شهیدی، «مقدمه»، در نهج البلاغه، ۱۳۷۸ش، ص یه.
- ↑ محمدی و دشتی، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، ۱۳۶۹ش، ص یک.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۹.
- ↑ نهج البلاغه، فصل غرائب کلام امام، شماره ۱.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ج۶، ص ۱۲۰۲.
- ↑ دینپرور، «نهج البلاغه، منشور جاودان»، ص۶۰و۶۴.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۷۷.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۷۷.
- ↑ «گذری بر نهجالبلاغه، در گفتوگو با آیتالله جعفر سبحانی»، ص۴۵.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۷۸.
- ↑ «صفارزاده نهج البلاغه را به سه زبان ترجمه کرد»، در پایگاه اطلاعرسانی حوزه.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۷۸-۷۹.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۷۳.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۱۱۹.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۷۳.
- ↑ استادی، کتابنامه نهج البلاغه، ۱۳۵۹ش، ص۳-۴.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۷۶-۷۷.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۱۲۴.
- ↑ نجف زاده، دانش حدیث، ص۲۷۳.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۲۸.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۲۸.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۲۸.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۲۸-۲۹.
- ↑ طهرانی، الذریعه، ۱۴۰۸ق، ج۲۱، ص۶.
- ↑ موسوی، تمام نهج البلاغه، ۱۴۲۶ق، صفحه شناسنامه کتاب.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۲۲.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰، ج۱۲، ص۲۲.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۲۵.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص ۲۵-۲۷.
- ↑ تمبرهای ایران، ۱۳۸۷ش، ص۱۹.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۳۴۷-۳۵۱.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱۳۷۲ش، ج۱۶، ص۳۴۷-۳۵۱.
- ↑ دینپرور، «نهج البلاغه، منشور جاودان»، ص۶۱.
- ↑ «نهجالبلاغه پارسی در بوته نقد»، ص۹۸.
- ↑ دینپرور، «نهج البلاغه، منشور جاودان»، ص۶۱-۶۲.
- ↑ مراجعه شود به سایت فصلنامه: www.nahjmagz.ir
- ↑ مراجعه شود به سایت فصلنامه: https://nab.basu.ac.ir
- ↑ دینپرور، «نهج البلاغه، منشور جاودان»، ص۶۲.
- ↑ مطهری، عدل الهی، ۱۳۷۶ش، ص۲۱۲.
- ↑ نگاه کنید به: منتظری، درسهایی از نهج البلاغه، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۶۳.
- ↑ منتظری، درسهایی از نهج البلاغه، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۶۳.
- ↑ «منهج النور (دانشنامه علوی)»، ص۱۶۴.
- ↑ ماهنامه رهآورد نور، «لوح فشرده موسوعه نهج البلاغه»، ص۳۸.
- ↑ سجادی، «معرفی CD نهج البلاغه حوزه علمیه اصفهان»، ص۲۲۶-۲۲۷.
- ↑ زمانی، آشنایی با نهادهای علمی و فرهنگی؛ بنیاد نهج البلاغه، ص۳۴.
- ↑ ربیعی، «بنیاد نهج البلاغه»، ص۴۳۹.
- ↑ قرن هشتم، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۱۴؛ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۵-۱۱۶.
- ↑ قرن هشتم، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۱۴؛ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۵-۱۱۶.
- ↑ نگاه کنید به: شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۵- ۱۲۵.
- ↑ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۵.
- ↑ قرن هشتم، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۱۴.
- ↑ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۹؛ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۲۱.
- ↑ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۷.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه ابنابیالحدید، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۱۲۷.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه ابنابیالحدید، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۱۲۸.
- ↑ الصفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۲۷۷؛ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۷.
- ↑ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۹ .
- ↑ یعقوبی، مشاکلهالناس لزمانهم، بیروت، ص۴۸ و ۱۲.
- ↑ مسعودی، مروجالذهب، مصر، ج۲، ص۴۱۷.
- ↑ حَرّانی، تُحَف العُقول، ۱۴۰۴ق، ص۶۱.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۷۰.
- ↑ شوشتری، بهجالصباغه فی شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۷-۲۳.
- ↑ شوشتری، بهجالصباغه فی شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۱۷-۲۳.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی(ع)، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۸۳.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی(ع)، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۸۳.
- ↑ نگاه کنید به: طباطبایی، «المُتَبَقّی من مخطوطات نهج البلاغة حتی نهایة القرن الثامن»، کل مقاله؛ طباطبایی، «ما تبقّی من مخطوطات نهج البلاغه»، کل مقاله؛ طباطبایی، «في رحاب نهج البلاغة»، کل مقاله.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی(ع)، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۸۴-۸۵.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی(ع)، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۸۰.
- ↑ نگاه کنید به: الطباطبائي، «في رحاب نهج البلاغة»، ص۲۴.
- ↑ رشاد، دانشنامه امام علی(ع)، ۱۳۸۰ش، ج۱۲، ص۸۰.
یادداشت
- ↑ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ ضَرَبَ یَعْسُوبُ الدِّینِ بِذَنَبِهِ فَیَجْتَمِعُونَ إِلَیْهِ کَمَا یَجْتَمِعُ قَزَعُ الْخَرِیفِ
- ↑ وی نوه علی بن جعفر کاشفالغطاء است.سلسله نسب او این است: هادی بن عباس بن علی بن جعفر
منابع
- ابنابیالحدید، عزالدین ابوحامد، شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، قم، کتابخانه عمومی آیتالله مرعشی نجفی، ۱۳۳۷ش.
- ابنابیالحدید، عزالدین ابوحامد، شرح نهجالبلاغه، تحقیق: مقدمه محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق،
- استادی، رضا، کتابنامه نهجالبلاغه، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، ۱۳۵۹ش.
- الحسینی الخطیب، السید عبد الزهراء، مصادر نهج البلاغة وأسانیده، بیروت، دار الزهراء، ۱۴۰۹ق.
- الصفدی، صلاح الدین، الوافی بالوفیات، تحقیق: احمد الارناؤوط و تركی مصطفى، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۲۰ق.
- امین، محسن، أعیان الشیعه، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ق.
- طباطبایی، السید عبدالعزیز، «فی رحاب نهج البلاغة»، تراثنا، شماره ۲۹، شوال-ذوالحجة ۱۴۱۲ق.
- طباطبایی، «المُتَبَقّی من مخطوطات نهج البلاغة حتی نهایة القرن الثامن»، تراثنا، شماره ۵، شوال-ذوالحجة ۱۴۰۶ق.
- طباطبایی، «ما تَبقّی من مخطوطات نهج البلاغه»، تراثنا، شماره ۷و۸، ربیعالثانی-رمضان ۱۴۰۶ق.
- ابنمیثم بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر کتاب، ۱۴۰۴ق.
- ربیعی، منیژه، «بنیاد نهج البلاغه»، در جلد ۴ دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، ۱۳۷۷ش.
- بهشتی، احمد، و پیام صدریه، «اخلاق سیاسی در نامههای نهج البلاغه»، در فصلنامه پژوهشهای نهج البلاغه، شماره ۳۰، پاییز ۱۳۸۹ش.
- «بندی از شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید»، وبگاه کتابخانه و موزۀ ملی مَلِک، تاریخ بازدید: ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ش.
- «منهج النور (دانشنامه علوی)»، در فصلنامه پژوهش و حوزه، شماره ۱۵، پاییز ۱۳۸۲ش.
- «نهجالبلاغه پارسی در بوته نقد»، فصلنامه پژوهشهای نهجالبلاغه، شماره ۱، پاییز ۱۳۸۰ش.
- تمبرهای ایران، قم، مؤسسه فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان، ۱۳۸۷ش.
- تهرانی، آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشيعه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
- جرداق، جورج، الامام علی صوت العدالة الانسانیة، بیروت، دار مکتبة الحیاة، ۱۹۷۰م.
- حرانی، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول،تحقیق علیاکبر غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۰۴ق.
- خامنهای، سید علی، بازگشت به نهجالبلاغه، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، ۱۳۷۲ش.
- خویی، میرزا حبیبالله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، تهران، مکتبة الاسلامیة، ۱۳۵۸ش.
- هاشمی خویی، میرزا حبیب الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، مترجم: حسن زاده آملى، حسن و كمرهاى، محمد باقر، محقق / مصحح: ميانجى، ابراهيم، ناشر: مكتبة الإسلامية، چاپ چهارم، تهران ۱۴۰۰ق.
- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۶ش.
- دینپرور، سید جمالالدین، «نهج البلاغه، منشور جاودان»، پژوهشهای نهجالبلاغه، شماره ۲ و ۳، زمستان ۱۳۸۰ش.
- رشاد، علیاکبر، دانشنامه امام علی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۰ش،
- رفیعی، بهروز، «اصالت علوی نهجالبلاغه»، فصلنامه روششناسی علوم انسانی، شماره ۲۶، بهار ۱۳۸۰ش.
- «گذری بر نهجالبلاغه، در گفتوگو با آیتالله جعفر سبحانی»، در مجله قَبَسات، شماره ۱۹، بهار ۱۳۸۰ش.
- سجادی، سید احمد، «معرفی CD نهج البلاغه حوزه علمیه اصفهان»، مجله پژوهش و حوزه، شماره ۳، پاییز ۱۳۷۹ش.
- شمیم یاس، «بنیاد نهجالبلاغه»، مجله شمیم یاس، شماره ۷، مهر ۱۳۸۲ش.
- شوشتری، محمد تقی، بهجالصباغه فی شرح نهجالبلاغه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۷ش.
- شهرستانی، سیدهبةالدین و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، تهران، بنیاد نهج البلاغه، ۱۳۸۷ش.
- شهرستانی، سیدهبهالدین، پیرامون نهجالبلاغه،قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- عبده، محمد، شرح نهج البلاغة، تصحیح محمدمحیی الدین عبدالحمید، قاهره، مطبعة الاستقامه، بی تا.
- قرن هشتم، شرح نهجالبلاغه، مصحح عزیزالله عطاردی، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، ۱۳۷۵ش.
- ماهنامه رهآورد نور، «لوح فشرده موسوعه نهج البلاغه»، ماهنامه رهآورد نور، شماره ۱۳، شهریور ۱۳۷۹ش.
- محمدی، سیدکاظم و دشتی، محمد، المعجم المفهرس لالفاظ نهج البلاغه، قم، نشر امام علی(ع)، ۱۳۶۹ش.
- مسعودی، علیبن حسین، مروجالذهب، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، مصر، مطبعة السعاده.
- مصطفوی، جواد، رابطه نهجالبلاغه و قرآن، تهران، بنیاد نهجالبلاغه، ۱۳۸۶ش،
- مصطفوی، سید جواد، «معرفی نهج البلاغه»، مشکات، شماره ۴۰۱، پاییز ۱۳۶۱ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۲ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام؛ شرح تازه و جامعی بر نهجالبلاغه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
- موسوی، سید صادق، تمام نهج البلاغه، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۶ق.
- مؤیدی، ابوالحسن، «راهنمای پژوهش و تحقیق در نهج البلاغه»،فصلنامه مطالعات تفسیری، شماره ۱، بهار ۱۳۸۹ش.
- منتظری، حسینعلی، درسهایی از نهج البلاغه، تهران، انتشارات سرایی ۱۳۸۰ش.
- نجفزاده بار فروش، محمدباقر، دانش حدیث، تهران، ماجد، ۱۳۷۳ش.
- نهج البلاغه، تحقیق عزیزالله عطاردی قوچانی، تهران، بنیاد نهج البلاغه، ۱۴۱۳ق.
- شهیدی، سید جعفر، «مقدمه»، در نهجالبلاغه، تألیف سید رضی، تهران، شرکت انتشارات تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش.
- نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، تهران، نشر اسوه، ۱۴۱۵ق.
- نهج البلاغه، ترجمه سید علی نقی فیضالاسلام، تهران، انتشارات فقیه، ۱۳۷۹ش.
- یعقوبی، احمدبن ابی یعقوب بن واضح، مشاکلةالناس لزمانهم، تحقیق ولیم ملورد، بیروت، دارالکتاب الجدید.
- «صفارزاده نهج البلاغه را به سه زبان ترجمه کرد»، در پایگاه اطلاعرسانی حوزه، تاریخ درج: ۶ شهریور ۱۳۸۷ش، تاریخ بازدید: ۱۸ تیر ۱۴۰۳ش.