آیه ۱۲۹ سوره بقره
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| واقع در سوره | بقره |
| جزء | اول |
| اطلاعات محتوایی | |
| مکان نزول | مدینه |
| درباره | دعای حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) |
| آیات مرتبط | آیه ۱۲۷ سوره بقره • آیه ۱۲۸ سوره بقره |
آیه ۱۲۹ سوره بقره دعای حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) برای بعثت پیامبری از نسل مسلمان خودشان است تا اهداف پیامبران را محقق سازد. مفسران شیعه، با استناد به حدیثی نبوی، منظور از رسول را حضرت محمد(ص) دانستهاند و همچنین مقصود از کتاب در این آیه را قرآن میدانند.
در تبیین مفهوم حکمت، آرای تفسیری مختلفی وجود دارد. تفسیر نمونه آن را به دانشها، اسرار و نتایج احکام و قوانین الهی تعریف میکند، در حالی که سیده نصرت امین مفاد جامع آن را شناخت حقیقت موجودات به اندازه توان بشر میداند. در کنار حکمت، وظیفه تزکیه نیز مطرح است که به معنای پاکسازی مردم از کفر، شرک، گمراهی، رذیلتهای اخلاقی و انواع گناهان است. جوادی آملی در این زمینه تأکید میکند که هدف اصلی بعثت، تزکیه روح و جان انسان است و تعلیم تنها وسیلهای برای رسیدن به آن هدف غایی محسوب میشود.
دعا برای تحقق اهداف پیامبران
حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) در آیه ۱۲۹ سوره بقره از خداوند درخواست کردند تا پیامبری از نسل خودشان مبعوث کند تا سه رسالت را محقق سازد، تلاوت آیات الهی بر مردم، آموزش کتاب و حکمت، و تزکیه. این موارد همان اهداف پیامبران قلمداد میشود.[۱] بیشتر مفسران منظور از کتاب در آیه را قرآن دانستهاند.[۲] با این حال علی مشکینی مفسر شیعی مفاد تعلیم کتاب در آیه را علاوه بر آموزش قرآن، شامل آموزش کتابهای آسمانی گذشته نیز میداند.[۳]
﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ١٢٩﴾ [بقره:129]|﴿پروردگارا در میان آنان فرستادهای از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه شان کند زیرا که تو خود شکست ناپذیر حکیمی ١٢٩﴾
ارتباط با آیات پیشین
طبق آیات ۱۲۷ و ۱۲۸ سوره بقره، هنگامی که ابراهیم و اسماعیل به تجدید بنای کعبه مشغول بودند، دعا کردند که خداوند پذیرش ساختن کعبه را از آنها قبول کند، خود و نسلشان را در برابر فرمان خدا تسلیم قرار دهد، مناسک و نحوه پرستش را به ایشان بیاموزد و توبهشان را قبول کند.[۴] ضمیر هُمْ در تعبیر فیهِمْ (در میان آنان) در این آیه به همین فرزندان اشاره دارد.[۵] در ادامه و در آیه ۱۲۹، درخواست فرستادن پیامبری از نسل خودشان، ششمین و آخرین تقاضای منقول از آنان برای هدایت الهی جامعه بود.[۶]
مصداق رسول
به نطر مفسران شیعه منظور از رسول در این آیه پیامبر اکرم است.[۷] چنانچه خود پیامبر(ص) نیز می فرمود من دعای پدرم، ابراهیم هستم.[۸] گفته شده خود دعا و شواهد همراه آن نشان میدهد منظور از رسول در آن، حضرت محمد(ص) است، زیرا شهری که ابراهیم در آیه ۱۲۶ سوره بقره برای آن امنیت و برای ساکنانش روزی خواست، مکه بود. علاوه بر اینکه تنها محمد(ص) از میان نسل اسماعیل(ع) در آن مبعوث شد.[۹] جوادی آملی انحصار معنای رسول در حضرت محمد(ص) را نپذیرفته و ایشان را یکی از مصادیق این دعا و انبیای ابراهیمی میشمارد.[۱۰]
کلمه مِنهُم (از آنان) به دعای آیه ۱۲۹ بقره اشاره دارد که پیامبران باید از جنس بشر باشند. به گفته مکارم شیرازی با وجود صفات و غرایز انسانی در رهبران الهی آنان سرمشق شایستهای برای مردم خواهند بود و همچنین دردها، نيازها و مشكلات آنان را بهتر می فهمند.[۱۱]
معنای حکمت و تزکیه
مفسران به بیان معنای حکمت در آیه ۱۲۹ بقره پرداختهاند. تفسیر نمونه منظور از حکمت را دانشها، اسرار و نتایج احکام و قوانین الهی شمرده که پیامبر برای مردم بیان میکند، ولی کتاب به کتابهای آسمانی اشاره دارد.[۱۲] سیده نصرت امین مفسر شیعه، در تعیین معنای حکمت به شناخت حقیقت موجودات به اندازه توان بشر اشاره کرده و این تعریف حکیمان را بهترین و جامعترین معنای حکمت دانسته است. وی همچنین دیدگاههای مفسران دیگر را یاد میکند؛ از جمله،شناخت دین، سنت پیامبر(ص)، علم به احکامی که تنها با راهنمایی رسول فهمیده شود و نیز نوری که دل انسان را روشن سازد. در نظر او همه این معانی، جلوههایی از همان شناخت حقیقت اشیا است که اساس حکمت را تشکیل میدهد.[۱۳] در تفسیر روان اثر مشکینی هم حکمت به مجموعه احکام مستقل عقل، شناخت حقایق موجودات و احکام شریعت تعریف شده است.[۱۴]
مقصود از تزکیه مردم را پاکسازی آنان از کفر، شرک، گمراهی، رذیلتهای اخلاقی و انواع گناهان دانستهاند که در بالاترین درجه آن عصمت قرار دارد.[۱۵] فخر رازی، مفسر اهل سنت معتقد است «تزکیه پیامبر» یعنی آموزش و ارشاد ظاهری، نه تصرّف در باطن انسانها، زیرا پیامبر چنین قدرتی ندارد و اگر هم میداشت، بهکاربردنش موجب جبر میشد. جوادی آملی میگوید برخلاف فخر رازی، پیامبر به اذن خدا قدرت تأثیر معنوی بر نفوس انسانها را دارد، بیآنکه اختیارشان سلب شود؛ و اگر هم این تأثیر جبر باشد، باز با مبنای جبرگرایانه خود فخر رازی منافاتی ندارد.[۱۶]
اولویت تربیت یا تعلیم؟
بر اساس دیدگاه جوادی آملی در عبارت آیه ۱۲۹ بقره، تعلیم از تزکیه پیش افتاده است، زیرا آموزش و شناخت احکام و معارف، نقش مقدمه را برای پرورش و تزکیه انسان ایفا میکند. با این حال، اهمیت تزکیه در واقع از تعلیم بیشتر است و هدف نهایی پیامبران محسوب میشود، چرا که هدف اصلی، تزکیه روح و جان انسان است و تعلیم صرفاً وسیلهای برای رسیدن به آن هدف والا است.[۱۷] صادقی تهرانی، مفسر شیعی هم با اشاره به سه آیه دیگر از قرآن که در آنها کلمه تزکیه پیش از تعلیم آمده، نتیجه میگیرد که در رسالت پیامبر، پالایش و تربیت اخلاقی مردم بر تعلیم آنان مقدم و مهمتر است.[۱۸]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۵۶ ـ ۴۵۷؛ بانو امین، مخزن العرفان، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۸۶ ـ ۸۷.
- ↑ شیخ طوسی، تفسیر تبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۶۷.
- ↑ مشکینی، تفسیر روان، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۴۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۵۴ ـ ۴۵۶.
- ↑ شیخ طوسی، تفسیر تبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۴۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۵۴ ـ ۴۵۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۸۷؛ شیخ طوسی، تفسیر تبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۶۶؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۷۳.
- ↑ بحرانی، تفسیر برهان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۳۳۴؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۶۹.
- ↑ کرمی، نتائج الفکر، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۵۸.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۸۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۵۶ ـ ۴۵۷.
- ↑ بانو امین، مخزن العرفان، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۸۵.
- ↑ مشکینی، تفسیر روان، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۴۳.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۹۹.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۸۷-۸۶.
- ↑ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۱۰۰ ـ ۱۰۲.
- ↑ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.
منابع
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۱ش.
- بانو امین، نصرت بیگم، مخزن العرفان در علوم قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، بنیاد بعثت، ۱۳۷۳ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، تفسیر تبیان، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- صادقی تهرانی، محمد، البلاغ فی تفسیر القرآن بالقرآن، قم، مکتبة محمد الصادقی الطهرانی، قم، ۱۴۱۹ق.
- طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
- کرمی، محمد، نتائج الفکر فی شرح الباب الحادی عشر، قم، مهدی یار، ۱۴۲۶ق.
- مشکینی، علی، تفسیر روان، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۲ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.