حدیث شَجَرِه آفرینش پیامبر(ص) و امام علی(ع) را از یک درخت و آفرینش دیگر پیامبران یا سایر مردم را از درختانی دیگر توصیف می‌کند. این حدیث در جوامع حدیثی شیعه و سنی از برخی صحابه همچون جابر بن عبدالله انصاری و ابوسعید خدری از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است.

حدیث شجره
حدیث شجره
اطلاعات روایت
موضوعامامت، ولایت، مودت اهل بیت(ع)
صادره ازپیامبر(ص)
راویانجابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری،‌ بریده بن حصیب، ابو امامه باهلی و عبدالله بن عمر
منابع شیعهبحار الانوار و امالی شیخ طوسی
منابع سنیشواهد التنزیل، میزان الاعتدال، لسان المیزان، المستدرک علی الصحیحین و تاریخ مدینه دمشق
مؤید قرآنیآیه مودت
مؤید رواییحدیث نور
احادیث مشهور
حدیث سلسلةالذهبحدیث ثقلینحدیث کساءمقبوله عمر بن حنظلةحدیث قرب نوافلحدیث معراجحدیث ولایتحدیث وصایتحدیث جنود عقل و جهلحدیث شجره

شیعیان آفرینش پیامبر(ص) و امام علی(ع) از یک منشأ را، دلیلی بر مساوی بودن آن دو در وجوب اطاعت و ولایت دانسته‌ و با استناد به این حدیث بر لزوم محبت اهل بیت(ع) تأکید کرده‌اند. در تفاسیر شیعه و اهل سنت در تفسیر و تعیین مصداق برخی آیات قرآن از جمله آیه مودت به حدیث شجره استناد شده است.

معرفی و متن حدیث

حدیث شجره، حدیثی از پیامبر(ص) است که خلقت خود و علی بن ابی‌طالب را از یک درخت و خلقت دیگر انبیاء یا باقی مردم را از درخت یا درختانی دیگر توصیف می‌کند. این حدیث با نقل‌های متفاوتی در جوامع حدیثی شیعه و سنی آمده است، از جمله نقل‌های آن عبارت است از:

  • «أَنَا وَ عَلِی مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ النَّاسُ مِنْ أَشْجَارٍ شَتَّی.»[۱]
  • «النَّاسُ مِنْ شَجَرٍ شَتَّی وَ أَنَا وَ عَلِی مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ.»[۲]
  • «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی خَلَقَ الْأَنْبِیاءَ مِنْ أَشْجَارٍ شَتَّی وَ خُلِقْتُ أَنَا وَ عَلِی مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ فَأَنَا أَصْلُهَا وَ عَلِی فَرْعُهَا وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ ثِمَارُهَا وَ أَشْیاعُنَا أَوْرَاقُنَا...»[۳](به درستی که خداوند، پیامبران را از درختان گوناگونی آفرید، ولی من و علی، از یک درخت آفریده شده‌ایم. پس من، ریشه درخت و علی، تنه آن و حسین و حسن، میوه‌های آن و پیروان(شیعیان) ما، برگ‌هایش هستند.)
  • «یا عَلِیّ النَّاسُ مِنْ شَجَرٍ شَتَّی وَ أَنَا وَ أَنْتَ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ...»[۴]
  • «إِنَّ النَّاسَ خُلِقُوا مِنْ أَشْجَارٍ شَتَّی وَ خُلِقْتُ أَنَا وَ عَلِی مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ.»[۵]
  • «أَنَا وَ عَلِىٌّ مِنْ شَجَرَهٍ واحِدَهٍ، وَسائِرُ ­النّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّى.» [۶]

محتوا

حدیث شجره در تفاسیر قرآن ذیل برخی از آیات قرآن از جمله آیه ۴ سوره رعد و آیه ۲۳ سوره شوری برای توضیح و بیان مصادیق آیات نقل شده است.[۷] حسکانی از علمای اهل سنت در کتاب شواهد التنزیل ذیل آیه ۴ سوره رعد «وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیرُ صِنْوان؛ و در زمین قطعه‌های همجوار و باغ‌هایی از انگورها و زراعت و خرما مشابه هم و غیرمشابه هم وجود دارد.»، به نقل از جابر بن عبدالله انصاری آورده است: پیامبر خدا(ص) خطاب به علی(ع) گفت: «ای علی مردم از درختان مختلفی هستند و من و تو از یک درخت هستیم.» و پس از آن آیه ۴ سوره رعد را تلاوت کرد.[۸] حسکانی همچنین از ابوسعید خدری از پیامبر اسلام(ص) آورده است که: «مردم از درختان گوناگونی خلق شده‌اند و من و علی از یک درخت آفریده شده‌ایم، من ریشه آن و علی شاخه آن است؛ پس خوشا به حال کسی که به ریشه آن تمسک جوید و از شاخه آن بخورد.»[۹]

در روایاتی از منابع اهل سنت و شیعه با استناد به حدیث شجره در تفسیر برخی آیات از جمله آیه ۸۹ سوره نمل «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیرٌ مِنْها وَ هُم مَنْ فَزَعٍ یوْمَئِذٍ آمِنُونَ؛ کسانی که کار نیکی انجام دهند پاداشی بهتر از آن خواهند داشت؛ و آنان از وحشت آن روز در امانند»، مراد از حسنه، محبت امام علی(ع) و اهل بیت(ع) معرفی شده است.[۱۰] در یکی از این روایات که ابوامامه باهلی از پیامبر نقل کرده، آمده است که :«پیامبران از درخت دیگری خلق شده‌اند و من و علی از یک درخت آفریده شده‌ایم؛ پس من اصل آن درخت هستم و علی فرع آن و حسن و حسین میوه‌های آن و شیعیان ما برگ‌های آن هستند. پس هرکس به شاخه‌های آن درآویزد نجات می‌یابد و هرکس منحرف شود سقوط می‌کند و اگر هزار سال خدا را عبادت کند و محبت ما را نداشته باشد خدا او را به صورت در آتش می‌افکند.» سپس آیه ۲۳ سوره شوری «َ قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» را تلاوت کرد.[۱۱]

سند

حدیث شجره در جوامع حدیثی شیعه و اهل سنت ازجمله امالی شیخ طوسی،[۱۲] بحارالانوار،[۱۳] کنز العمال،[۱۴] شواهد التنزیل[۱۵] المستدرک علی الصحیحین[۱۶] و المعجم الاوسط[۱۷] و به روایت جابر بن عبدالله انصاری، بریدة بن حصیب، عبدالله بن عمر، ابو سعید خدری و ابوامامه باهلی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است.

در کتاب‌های متعددی ازجمله عبقات الانوار،[۱۸] احقاق الحق،[۱۹] المستدرک علی الصحیحین[۲۰] و نفحات الازهار[۲۱] حدیث شجره را از احادیث صحیح السند و معتبر دانسته‌اند.

جایگاه نزد شیعیان

پیامبر (ص) در روایتی پس از بیان حدیث شجره آیه «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌» تلاوت کرد و بر لزوم محبت به اهل بیت(ع) تأکید نمود.[۲۲] براین اساس عالمان شیعی محبت در این حدیث را محبتی دانسته‌اند که ولایت و خلافت ثمره آن است.[۲۳] قائلان به این نظریه با توجه به آیه ۳۱ سوره آل عمران «قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ الله...؛ (ای پیامبر ما!) بگو: اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید، تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد...»، و بر این باورند که محبت نسبت به اهل بیت(ع) باید همراه با اطاعت از آنان باشد وگرنه در دوستی و محبت خود صادق نخواهیم بود.[۲۴]

هم چنین با بررسی خلقت پیامبر(ص) و امام علی(ع) و اینکه آن دو از یک منشاء آفریده شده‌اند این را دلیلی بر مساوی بودن آن دو در وجوب اطاعت و ولایت دانسته‌اند و برای اثبات مدعای خود به آیه ولایت استناد کرده‌اند.[۲۵] همچنین حدیث شجره را اشاره به یکی بودن پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) در فضیلت و کمال می‌دانند.[۲۶]

پانویس

  1. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۳۰۹؛ متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۱، ص۶۰۸.
  2. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۰، ص۷۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۶۵؛ متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۱، ص۶۰۸.
  3. ابن حجر، لسان المیزان، ۲۰۰۲م، ج۶، ص۳۲۹.
  4. حاکم، مستدرک الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۶۳.
  5. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۱۸۸.
  6. بحرانی، البرهان‌ فى‌ تفسير القرآن‌، الناشر: مؤسسة البعثة، ج۳، ص۲۲۵.
  7. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۴۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۱، ص۲۹۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص۴۱۲.
  8. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۷۵.
  9. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷.
  10. مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۳۸۶-۳۸۷.
  11. ذهبی،‌ میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۳۴۷؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۵۴.
  12. طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۶۱۰.
  13. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۳۰۹، ۱۸۸؛ ج۲۳، ص۲۳۰.
  14. متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۱، ص۶۰۸.
  15. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷، ص۵۵۴.
  16. حاکم، مستدرک الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۶۳.
  17. طبرانی، المعجم الاوسط، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۲۶۳.
  18. حامد حسین، عبقات الأنوار، ۱۳۶۶ش، ج۱۷، ص۲۴۳-۲۴۹.
  19. شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۵۶.
  20. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین،‌ ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۲۶۳.
  21. حسینی میلانی، نفحات الأزهار، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۱۱۵-۱۳۲.
  22. حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۵۷۲.
  23. مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۱.
  24. مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۳.
  25. ابن البطریق، خصائص الوحی المبین فی مناقب امیر المومنین، ۱۴۱۷ق، ص۲۴۶.
  26. رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۶۴۰.

منابع

  • ابن حجر، أبوالفضل أحمد بن علی، لسان المیزان، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۲۰۰۲م.
  • ابن عساکر،‌ أبو القاسم علی بن الحسن، تاریخ مدینه دمشق، بیروت،‌ دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۴۱۵ق.
  • الحافظ ابن البطریق، بحیی بن حسن، خصائص الوحی المبین فی مناقب أمیرالمؤمنین، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۷ق.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
  • حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، محقق محمدباقر محمودی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
  • ذهبی، شمس الدین، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، بیروت،‌ دار المعرفة للطباعة والنشر، ۱۳۸۲ق.
  • رضوانی، علی‌اصغر،‌ شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، تهران، نشر مشعر، ۱۳۸۴ش.
  • شوشتری، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الاوسط، قاهره،‌ دار الحرمین للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۴۱۵ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم،‌ دار الثقافه، ۱۴۱۴ق
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
  • متقی هندی، علاءالدین علی بن حسام‌الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۱ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، قم، نسل جوان، ۱۳۸۶ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
  • میرحامد حسین، عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار، اصفهان، کتابخانه عمومی امام امیرالمومنین، ۱۳۶۶ش.
  • میلانی، سید علی، نفحات الازهار فی خلاصه عبقات الانوار، بی جا، سید علی میلانی، ۱۴۱۴ق.