شهادت حضرت فاطمه(س) از باورهای غالب و دیرینه در میان شیعیان است که بر اساس آن، حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر اکرم(ص) نه به مرگ طبیعی، بلکه در اثر آسیب‌های واردشده از سوی برخی از صحابه پیامبر به شهادت رسیده است. اهل‌سنت، درگذشت وی را ناشی از غم و اندوه رحلت پیامبر(ص) دانسته‌اند؛ اما شیعیان، عامل اصلی شهادت او را عمر بن خطاب می‌دانند و در ایام فاطمیه به عزاداری برای فاطمه(س) می‌پردازند.

شهادت حضرت فاطمه(س)
خوشنویسی فرازی از زیارت‌نامه حضرت فاطمه(س) که در آن فاطمه(س)، شهید خطاب شده است.
خوشنویسی فرازی از زیارت‌نامه حضرت فاطمه(س) که در آن فاطمه(س)، شهید خطاب شده است.
زمان۳ جمادی‌الثانی، ۱۱ق.
مکانمدینه، خانه حضرت فاطمه(س)
علتآسیب‌های وارد شده
عاملانعمر بن خطاب، قنفذ
پیامدهاشهادت حضرت محسن بن علی(ع)
مرتبطهجوم به خانه فاطمه(س)

شیعیان برای شهادت حضرت زهرا(س) به مواردی استناد کرده‌اند؛ از جمله آنکه بنابر روایتی از امام کاظم(ع)، عنوان صِدّیقه شهیده برای فاطمه(س) به‌کار رفته است. همچنین محمد بن جریر طبری، متکلم امامی قرن سوم هجری، در کتاب دلائل الامامه، روایتی از امام صادق(ع) نقل کرده که در آن، علت شهادت فاطمه(س)، سقط جنین او در اثر ضربه دانسته شده است.

منابع شیعه و اهل‌سنت به جزئیاتی از وقایع منتهی به درگذشت حضرت فاطمه(س) اشاره کرده‌اند؛ از جمله هجوم به خانه فاطمه و امام علی(ع)، سقط شدن جنین (محسن) و همچنین سیلی‌زدن و تازیانه‌زدن به وی. کهن‌ترین منبعی که در این باره مورد استناد شیعیان قرار گرفته، کتاب سُلَیْم بن قیس هِلالی است که در قرن اول هجری قمری نگاشته شده است. شیعیان همچنین شهادت فاطمه(س) را مستند به روایاتی دانسته‌اند که در منابع اهل‌سنت نیز وجود دارد. کتاب «الهجوم علی بیت فاطمه» در این باره روایاتی از ۸۴ راوی را در منابع اهل‌سنت نقل کرده است.

باور به شهادت حضرت زهرا(س) با شبهاتی مواجه شده و به آنها پاسخ‌هایی نیز داده شده است؛ از جمله در پاسخ به اینکه خانه‌های مدینه در آن روزگار درب نداشته است، سید جعفر مرتضی عاملی (درگذشته ۱۴۴۱ق) تاریخ‌پژوه شیعه، به روایاتی استناد کرده که دَر داشتن خانه‌های مدینه، امری رایج بوده است. همچنین در پاسخ به اینکه اگر فاطمه(س) مورد حمله قرار گرفته است، چرا امام علی(ع) و دیگران سکوت کرده و از وی دفاع نکرده‌اند، علاوه بر بیان آنکه علی(ع) به‌دستور پیامبر اکرم(ص) و برای حفظ مصالح مسلمانان مأمور به صبر و سکوت بوده، گفته شده است بنابر نقلی که در کتاب سلیم وجود دارد، پس از اقدام عمر بن خطاب، علی(ع) به وی حمله کرد و او را زمین زد، اما عمر از دیگران کمک خواست و آنان علی(ع) را بستند. نویسندگان اهل‌سنت مواردی از مناسبات مثبت میان امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) با خلفای سه‌گانه را مستندی برای ردّ شهادت وی دانسته‌اند؛ اما از نظر نویسندگان شیعه مشورت خلفا با علی(ع) دلیل بر همکاری و همدلی او با آنان نیست چرا که راهنمایی درباره احکام دین بر هر عالمی واجب است. همچنین خلفا، علی(ع) را منزوی کرده بودند و در مواردی از سرناچاری با او مشورت می‌کردند نه اینکه او مشاور آنها بوده باشد. همچنین شیعیان درباره ازدواج ام‌کلثوم، دختر امام علی، با عمر بن خطاب، گفته‌اند که این ازدواج با زور و اجبار صورت گرفته و نمی‌تواند نشانهٔ ارتباط نزدیک میان امام علی(ع) و خلفا باشد.

اهمیت موضوع

منظور از شهادت فاطمه زهرا(س)، درگذشت فاطمه دختر پیامبر اکرم(ص) نه به مرگ طبیعی، بلکه در اثر آسیب‌های وارد شده از سوی برخی صحابه پیامبر(ص) است. موضوع شهادت یا مرگ طبیعی فاطمه(س) جزو موضوعات اختلافی بین شیعه و اهل‌سنت است.[۱] شیعیان با وجود برخی اختلافاتی که در نقل حوادث پس از رحلت پیامبر(ص) دارند، غالباً معتقدند فاطمه زهرا(س) به شهادت رسیده و این رخداد را ناشی از ضربه به پهلو و سقط جنین او می‌دانند. در مقابل، اهل‌سنت معتقدند که وی به مرگ طبیعی و در اثر بیماری و ناراحتی از رحلت رسول خدا(ص) درگذشته است.[۲]

شیعیان همه ساله در روزهایی موسوم به ایام فاطمیه، برای شهادت حضرت زهرا(س) عزاداری می‌کنند.[۳] به همین مناسبت، روز ۳ جمادی‌الثانی که بنا به نقل مشهورتر روز شهادت فاطمه بوده [۴] در ایران تعطیل رسمی است[۵] و هیئت‌های عزاداری در خیابان‌ها حضور پیدا می‌کنند.[۶] از آنجا که شیعیان، عامل اصلی شهادت فاطمه(س) را عمر بن خطاب می‌دانند، در بسیاری از مجالس عزاداری سخنانی در مذمت او گفته می‌شود[۷] و عده‌ای نیز او را لعن می‌کنند. همین نکته یکی از زمینه‌های اختلاف بین شیعیان و اهل‌سنت است.[۸] موضوع شهادت فاطمه(س) حتی باعث شده است که برخی از شیعیان، روز نهم ربیع‌الاول را که بنابر نقلی روز کشته شدن عمر بن خطاب شمرده‌ شده، عید الزهرا(س) بخوانند و در آن شادی کنند.[۹]

تاریخچه

شهادت حضرت فاطمه(س)
نقشمعصوماصحاب کساء
نامفاطمه
کنیهام ابیها • ام الائمه • ام الحسن • ام الحسین • ام المحسن
زادروز۲۰ جمادی‌الثانی، سال ۵ بعثت
زادگاهمکه
شهادت۳ جمادی‌الثانی، ۱۱ق.
مدفنناشناخته
محل زندگیمکهمدینه
لقب(ها)زهراصدیقه • طاهره • راضیه • مرضیه • مبارکه • بتولسیده نساء العالمینکوثر
پدرپیامبر اکرم(ص)
مادرخدیجه(س)
همسرامام علی(ع)
فرزندانحسنحسینمحسنزینبام کلثوم
طول عمراختلافی: نظر رایج شیعه: ۱۸ - ۱۹ سال


اختلاف بر سر موضوع شهادت یا مرگ طبیعی فاطمه زهرا(س) اختلافی طولانی است؛ بنابر نقل برخی از پژوهشگران، در کتاب «التحریش» نوشته ضرار بن عمرو که در قرن دوم می‌زیسته است، نوشته شده که شیعیان معتقدند فاطمه(س) در اثر ضربت عمر بن خطاب از دنیا رفته است.[۱۰] همچنین عبدالله بن یزید فزاری، متکلم قرن دوم، در «کتاب الردود» به اعتقاد شیعیان به آسیب دیدن فاطمه از سوی برخی صحابه و سِقط شدن جنین او اشاره کرده است.[۱۱] به گفته محمدحسین کاشف‌الغطاء (درگذشته ۱۳۷۳ق)، شاعران شیعهٔ قرن دوم و سوم قمری مثل کُمیت اسدی، سید حِمیَری و دِعبِل خُزاعی، ستم‌هایی که بر فاطمه روارفته را به نظم درآورده‌اند.[۱۲]

به گفته عبدالکریم شهرستانی (درگذشته ۵۴۸ق)، فرقه‌شناس معروف اهل‌سنت، ابراهیم بن سیار معروف به نَظّام معتزلی (درگذشته ۲۲۱ق) معتقد بود جنینِ در رحم فاطمه(س) در اثر ضربه عمر سقط شده است.[۱۳] به گفته شهرستانی این عقیده و برخی دیگر از باورهای نظام معتزلی باعث شد که او از هم‌ردیفان خود فاصله بگیرد.[۱۴] قاضی عبدالجبار معتزلی (درگذشته ۴۱۵ق) در کتاب «تثبیت دلائل النبوة» با اشاره به باور شیعیان به آسیب دیدن فاطمه و سِقط شدن جنین او، از برخی علمای شیعه معاصر خود در مصر، بغداد و برخی مناطق شام نام برده است که برای فاطمه و فرزندش محسن سوگواری می‌کنند و می‌گریند.[۱۵] در کتاب‌های اهل‌سنت کسانی که معتقد به شهادت حضرت زهرا(س) بوده‌اند، رافضی خوانده شده‌اند.[۱۶]

ریشه اختلاف

ریشه اختلاف در موضوع شهادت فاطمه آن است که درگذشت فاطمه مدتی کوتاه پس از رحلت پیامبر(ص) و در کشاکش درگیری‌ها بر سر جانشینی حضرت محمد(ص) رخ داده است. پس از آنکه گروهی از مهاجران و انصار در سقیفه بنی‌ساعده با ابوبکر بیعت کردند، گروهی از صحابه با توجه به سفارش‌های پیامبر به خلافت و جانشینی علی بن ابی‌طالب، از بیعت با ابوبکر امتناع کردند. به همین جهت به دستور ابوبکر، عمر بن خطاب به همراه عده‌ای دیگر برای بیعت گرفتن از علی، به درِ خانه او رفتند و عمر تهدید کرد که در صورت بیعت نکردن، خانه فاطمه را با ساکنانش به آتش می‌کشد.[۱۷] در همین دوران، فاطمه(س) برای اعتراض به مصادره فدک توسط عاملان ابوبکر، با وی دیدار و فدک را از او مطالبه کرده است[۱۸] و پس از امتناع دستگاه خلافت از بازگرداندن فدک، در مسجد مدینه خطبه‌ای اعتراضی ایراد کرده است.[۱۹]

منابع شیعه تقریبا اتفاق نظر دارند که محسن جنین فاطمه در اثر حمله به خانه او سِقط شده است[۲۰] و بنابر برخی منابع اهل‌سنت او زنده به دنیا آمده و در کودکی از دنیا رفته است.[۲۱] با این حال ابن‌ابی‌الحدید معتزلی (درگذشته ۶۵۶ق) شارح نهج‌البلاغه در مناظره با استادش ابوجعفر نقیب به سقط محسن در جریان بیعت گرفتن از علی(ع) اشاره کرده است.[۲۲] همچنین این اعتقاد به ابراهیم بن سیار معروف به نَظّام معتزلی (درگذشته ۲۲۱ق) نیز نسبت داده شده است.[۲۳]

بر اساس نقل‌های متعدد، فاطمه شبانه دفن شده است.[۲۴] به گفته یوسفی غروی تاریخ‌پژوه قرن پانزدهم، این دفنِ شبانه بنابر وصیت فاطمه زهرا بوده است؛[۲۵] زیرا چنانکه در چند روایت آمده است،[۲۶] فاطمه دوست نداشت کسانی که بر او ستم کرده بودند در تشییع و تدفین او حاضر شوند.

منابع و دلایل شیعیان برای اثبات شهادت

شیعیان با استناد به روایتی از امام کاظم(ع) که در آن فاطمه زهرا(س) صدیقه شهیده خوانده شده، وی را شهید می‌خوانند.[۲۷] طبری در دلائل الامامه نیز روایتی از امام صادق(ع) آورده که علت شهادت فاطمه زهرا(س) را سقط جنین او در اثر ضربه دانسته است.[۲۸] بنابر این روایت، این ضربه را قنفذ غلام عمر به دستور او وارد کرده است.[۲۹] بنابر روایتی دیگر که در نهج‌البلاغه نقل شده است، امام علی(ع) از جمع شدن امت برای ستم بر فاطمه سخن گفته است.[۳۰]

میرزا جواد تبریزی، از مراجع تقلیدشیعه، سخنان امام علی(ع) هنگام دفن فاطمه(س)، روایت امام کاظم(ع)، روایت امام صادق(ع) در دلائل الامامه، مخفی بودن قبر فاطمه(س) و وصیت او به دفن شبانه را جزو دلایل اثبات شهادت به شمار آورده است.[۳۱]

منابع شیعه

در کتاب الهجوم، نوشته عبدالزهراء مهدی، نویسنده قرن پانزدهم، ۲۶۰ روایت و نقل تاریخی از بیش از ۱۵۰ راوی و نویسنده شیعه گردآوری شده است که در هر یک از آنها بخشی از علل شهادت فاطمه زهرا(س) ذکر شده است؛ مثل هجوم به خانه فاطمه، اسقاط جنین او، سیلی زدن و تازیانه زدن به او.[۳۲] قدیمی‌ترین منبع مورد استناد نویسندگان شیعه، کتاب سلیم بن قیس است که در سال ۹۰ قمری درگذشته است.[۳۳] بنابه گفته شیخ طوسی (درگذشته ۴۶۰ق) در کتاب تلخیص الشافی، شیعیان اختلافی ندارند که عمر ضربه‌ای به شکم فاطمه(س) زده که باعث شده فرزندش سقط شود و روایات شیعه در این باره مستفیض است.[۳۴]

استناد شیعیان به منابع اهل‌سنت

شیعیان برای اثبات برخی از وقایع منتهی به شهادت فاطمه زهرا(س) به منابع متعددی از کتاب‌های حدیثی و تاریخی و حتی فقهی اهل‌سنت استناد کرده‌اند؛ به عنوان نمونه کتاب الهجوم علی بیت فاطمه با فهرست کردن ۸۴ راوی و نویسنده تلاش کرده است مجموعه گزار‌ش‌های واردشده در کتاب‌های اهل‌سنت درباره هجوم به خانه فاطمه را گردآوری کند.[۳۵] قدیمی‌ترین منبع در این فهرست، کتابی به نام المغازی نوشته موسی بن عقبه (درگذشته ۱۴۱ق) است.[۳۶]

حسین غیب‌غلامی (متولد ۱۳۳۸ش) نیز در کتاب «إحراقُ بیت فاطمة فی الکتب المعتبرة عند أهل السنة» بیش از ۲۰ روایت از کتاب‌ها و راویان اهل‌سنت را گردآوری کرده است.[۳۷] نخستین روایت او از کتاب المُصَنَف ابن‌ابی‌شیبه (درگذشته ۲۳۵ق)[۳۸] و آخرین روایت در این کتاب، نقلی از کتاب کَنزُ العُمال نوشته متقی هندی (درگذشته ۹۷۷ق) است.[۳۹] همچنین در کتابی با عنوان «شهادت مادرم زهرا افسانه نیست»، ماجرای هجوم به خانه فاطمه از ۱۸ کتاب اهل‌سنت نقل شده است.[۴۰] این منابع، ماجرای تلاش برای بیعت گرفتن از امام علی(ع) و تهدید به آتش زدن خانه او در روز بیعت را با عبارت‌های مختلف و از راویان متعدد نقل کرده‌اند.[۴۱]

برخی پرسش‌ها درباره واقعه

تعدادی از نویسندگان و پژوهشگران، با طرح سؤالات و اشکالاتی تاریخی، در درستی روایات آتش زدن خانه امام علی(ع) و فاطمه(س) خدشه وارد کرده‌اند؛ از جمله آنکه خانه‌های مدینه در آن دوران در نداشته است، یا آنکه عدم دفاع علی(ع) و دیگران از فاطمه(س) را مورد سؤال قرار داده‌اند و یا در سقط جنین فاطمه زهرا(س) تشکیک کرده‌اند. در برابر این اشکالات، پاسخ‌هایی نیز از سوی تاریخ‌نگاران و پژوهشگرانی از جمله سید جعفر مرتضی عاملی (درگذشته ۱۴۴۱ق) بیان شده است.[۴۲]

خانه‌های مدینه بدون در بوده‌اند؟

برخی گفته‌اند که در مدینه‌ آن روزگار، خانه‌ها دَر نداشته‌اند[۴۳] و نتیجه گرفته‌اند که بنابراین ماجرای آتش زدن درِ خانه فاطمه نمی‌تواند صحیح باشد. در مقابل، جعفر مرتضی در کتاب مأساة الزهراء منابعی را ذکر کرده که بر اساس آنها در داشتن خانه‌ها امری رایج بوده و خانه فاطمه نیز در داشته است.[۴۴]

چرا علی و دیگران دفاع نکردند؟

یکی از پرسش‌ها درباره ماجرای حمله به خانه حضرت فاطمه(س) و شهادت او آن است که چرا علی(ع) که به شجاعت معروف است و نیز دیگر صحابه درباره این حرکت سکوت کردند و از فاطمه دفاع نکردند؟[۴۵] افزون بر اهل‌سنت، محمدحسین کاشف‌الغطاء، مرجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم، نیز چنین پرسشی را مطرح کرده است.[۴۶] پاسخ اصلی شیعیان به این نکته آن است که علی(ع) به دستور پیامبر اکرم(ص) و برای حفظ مصالح اسلام مأمور به صبر و سکوت بود.[۴۷][یادداشت ۱] در اشعار شاعران نیز به عهد حضرت با پیامبر و ماموریتش به صبر پس از او اشاره شده است.سید رضا هندی در ابیاتی از قصیده ی معروفش(قصیده رائیه)گفته است.

لو لم تُؤمَر بالصبر و کظم
الغیظ ولَیْتَک لم تؤمر
ما نال الامرَ اخوتیم
و لا تناوله منه حبتر

ترجمه: چنانچه تو مأمور به صبر و شکیبائی و فرو نشاندن خشم و غضب نبودی! و ای‌کاش که مأمور نبودی!به امر ولایت بر مردم و خلافت، اخوتیم (ابوبکر) نائل نمی شد و سپس حبتر (عمر) به ولایت از ناحیه او نمی رسید.[۴۸]

غیر از اینکه بنابر نقل سلمان فارسی در کتاب سلیم (که یوسفی غروی ‌آن را قوی‌ترین و قدیمی‌ترین نقل ماجرا می‌داند)، پس از حمله عمر به فاطمه(س)، علی(ع) به عمر حمله کرد و او را به زمین زد؛ چنانکه گویا قصد کشتن او را دارد و سپس به او گفت اگر عهد رسول خدا با من نبود آنگاه می‌دانستی که تو نمی‌توانی داخل خانه من شوی. در این هنگام، عمر از دیگران کمک خواست و همراهان او هجوم آورده، علی(ع) را از او جدا کرده و او را بستند.[۴۹]

تشکیک در سقط محسن

گروهی از نویسندگان اهل‌سنت با تشکیک در ماجرای سقط، محسن بن علی(ع) در ماجرای روز بیعت معتقدند او قبل از این روز به دنیا آمده و در کودکی از دنیا رفته است.[۵۰] اما غالب شیعیان معتقدند او در ماجرای هجوم به خانه علی(ع) و در اثر ضربه سقط شده است.[۵۱] چنانکه تعداد معدودی از منابع اهل‌سنت نیز بر سقط یا اسقاط محسن تصریح کرده‌اند.[۵۲] نویسنده کتاب «المحسن السبط مولود أم سقط» در باب سوم کتاب، با مطالعه تطبیقی متون تاریخی نتیجه گرفته‌ است که سقط محسن بن علی در روز هجوم به خانه علی و در اثر ضربه‌ و فشاری بوده که به فاطمه(س) وارد شده است.[۵۳]

عدم اشاره به آتش زدن خانه در منابع تاریخی

یکی از پرسش‌ها و ابهامات ماجرای شهادت حضرت زهرا(س) آن است که آنچه در بسیاری از کتاب‌های تاریخی و حدیثی اهل‌سنت ذکر شده، فقط تهدید به آتش زدن خانه بوده و تصریح نشده که در عمل هم این اتفاق افتاده است.[۵۴] با این حال، محققان چندین مجموعه، منابع اثبات‌کننده اصل ماجرای هجوم را گردآوری کرده‌اند؛ از جمله کتاب الهجوم علی بیت فاطمه،[۵۵] و کتاب احراق بیت فاطمة.[۵۶] در برخی از این منابع به صراحت درباره ضربه زدن به فاطمه(س) و ورود به خانه و سقط جنین سخن گفته شده است.[۵۷]

گروهی از نویسندگان اهل سنت درباره اصالت سند این نقل‌های تاریخی تشکیک کرده‌اند.[۵۸] ولی در مواردی نیز اشکال آنها جنبه سندی ندارد؛ مثلا المُدَیهش نویسنده سنی(وهابی) کتاب فاطمة بنت النبی برای رد کردن ماجرای هجوم و سقط، نقل تاریخ یعقوبی را با این توجیه که نویسنده آن رافضی است و کتابش ارزش علمی ندارد، کنار می‌گذارد[۵۹] و نیز نقل ابن‌عبد ربه در کتاب العقد الفرید را نیز بدون اشکال سندی، نقلی مُنکَر توصیف می‌کند و می‌گوید شاید او هم شیعه باشد و این نکته را باید تحقیق کرد.[۶۰] او همچنین نقل کتاب الامامة و السیاسة را به این دلیل کنار می‌گذارد که نویسنده آن ابن‌قتیبه دینوری نیست.[۶۱] مدیهش حتی برای نفی استناد به کلمات امام علی(ع)، انتساب نهج البلاغه به او را انکار می‌کند.[۶۲] با این همه، نویسندگان اهل‌سنت به دلیل روایات فراوانی که درباره تهدید نقل شده است، اصل تهدید و اجتماع در مقابل خانه علی(ع) و فاطمه(س) را انکار نکرده‌اند.[۶۳]

تعبیر وفات در منابع کهن

یکی از دلایل مخالفان شهادت فاطمه زهرا(س) آن است که در منابع کهن شیعه برای درگذشت وی از تعبیر وفات استفاده شده است، نه تعبیر شهادت. گروهی از نویسندگان شیعه پاسخ داده‌اند که تعبیر وفات در زبان عربی، مفهومی عام است که هم شامل مرگ طبیعی می‌شود و هم مرگ در اثر عوامل دیگر مثل مسموم شدن توسط دیگران. به عنوان نمونه در مقاله «شهادت یا وفات حضرت زهرا سلام‌الله علیها» مواردی از این کاربردها نقل شده‌است؛ مثل آنکه برخی منابع تاریخی اهل‌سنت برای اشاره به درگذشت عمر و عثمان از تعبیر وفات استفاده کرده‌اند، در حالی که هر دو اینان به قتل رسیده‌اند.[۶۴] چنانکه طبرسی در جایی برای اشاره به شهادت امام حسین(ع) نیز از تعبیر وفات استفاده کرده است.[۶۵]

رابطه خوب امام علی(ع) با خلفا

یکی از دلایل اهل‌سنت برای انکار شهادت فاطمه زهرا(س) تکیه بر رابطه صمیمانه بین خلفا و امام علی(ع) و خانواده او است. در کتاب مفصل «فاطمة بنت النبی»، نویسنده تلاش کرده است نشان دهد که خلیفه اول و دوم به فاطمه زهرا(س) محبت فراوان داشته‌اند،[۶۶] اما با این همه، نویسنده در جمع‌بندی تصریح می‌کند که فاطمه پس از ماجرای فدک با ابوبکر قطع ارتباط کرد و با او بیعت هم نکرد.[۶۷] محمد نافع از نویسندگان اهل‌سنت کتابی با نام «رحماء بینهم» نوشته و در آن تلاش کرده است نشان دهد که خلفای سه‌گانه رابطه‌ای خوب با علی داشته‌اند.[۶۸] همچنین در مقاله‌ای در فصلنامه ندای‌ اسلام، نویسنده با نقل مواردی از رابطه بین خلفا و امام علی(ع) و نیز رابطه زنان و دختران ایشان با فاطمه(س) تلاش کرده است که نشان دهد، این رابطه با توهین به فاطمه و کتک زدن او سازگاری ندارد.[۶۹] به گفته سید مرتضی (درگذشته ۴۳۶ق) متکلم شیعه از اینکه امام علی(ع) به خلفا مشورت می‌داده نمی‌توان همکاری او با آنها را استفاده کرد چرا که راهنمایی درباره احکام الهی و دفاع از مسلمانان بر هر عالمی واجب است.[۷۰] همچنین نویسنده کتاب «دانشنامه روابط سیاسی حضرت علی(ع) با خلفاء» پس از بررسی ۱۰۷ مورد از مشاوره‌های امام علی(ع) با خلفای سه‌گانه به این نتیجه رسیده که مشورت خلفا با امام علی(ع)، نشانه همدلی و موافقت او با خلفا نیست چراکه اکثر این مشاوره‌ها در نظرخواهی عمومی صورت گرفته است نه اینکه خلفا علی(ع) را وزیر و مشاور خود قرار داده باشند بلکه علی در انزاوی سیاسی به کشاورزی و حفر چاه مشغول بود. همچنین اگر در مواردی خلفا با علی(ع) مشورت می‌کردند از سر ناچاری و بازشدن گره‌ها بوده است.[۷۱]

ازدواج ام کلثوم دختر امام علی با خلیفه دوم از دیگر مثال‌هایی است که برای اثبات دوستی و محبت عمر به اهل‌بیت استفاده می‌شود که با دخالت او در شهادت فاطمه(س) منافات دارد.[۷۲] برخی از نویسندگان وقوع این ازدواج را نفی می‌کنند.[۷۳] سید مرتضی آن را تحت اجبار و تهدید می‌داند[۷۴] که در این صورت نمی‌تواند نشانگر رابطه صمیمی بین دو نفر باشد.[۷۵] روایتی از امام صادق(ع) نیز برای تأیید اجبار در این ازدواج با تعبیر «غصب» نقل شده است.[۷۶][یادداشت ۲]

نام‌گذاری فرزندان اهل‌بیت به نام خلفا

گروهی از اهل‌سنت بر این نکته تأکید می‌کنند که چون امام علی(ع) نام خلفا را بر فرزندان خود گذاشته، پس به خلفا محبت داشته است[۷۷] و این با ادعای شهادت حضرت زهرا(س) سازگاری ندارد. این مطلب در جزوه‌ای به نام «اسئلة قادت شباب الشیعة الی الحق» (پرسش‌هایی که جوانان شیعه را به حقیقت راهنمایی می‌کند) نیز آمده است.[۷۸]

سید علی شهرستانی (متولد ۱۳۳۷ش) در کتابی با نام التسمیات بین التسامح العلوی و التوظیف الاموی، تحلیل مفصلی از نامگذاری‌ها در صدر اسلام تا قرن‌های بعدی ارائه داده و ضمن بیان ۲۹ نکته اصلی نتیجه گرفته‌ است که این نوع نام‌گذاری‌ها نمی‌تواند نشانگر رابطه خوب بین افراد باشد، چنانکه عدم نام‌گذاری هم نمی‌تواند نشانه دشمنی باشد؛[۷۹] چرا که این اسامی، قبل و بعد از خلفا نیز رایج بوده است.[۸۰] از سوی دیگر بنابر روایتی از خلیفه دوم، امام علی(ع) او را دروغگو و خائن می‌دانسته است[۸۱] یا اینکه ابوبکر اصولاً نام شخص خاصی نیست و کنیه است و کسی کنیه را به عنوان نام برای فرزندش انتخاب نمی‌کند.[۸۲]

ابن تیمیه حرانی (درگذشته ۷۲۸ق)، عالم نامدار اهل‌سنت، نیز معتقد است که نام‌گذاری به اسم کسی دلیل بر محبت به او نیست؛ چنانکه پیامبر(ص) و صحابه از اسامی کفار استفاده می‌کردند.[۸۳] به گفته سید علی شهرستانی دو رساله دیگر نیز درباره نام‌گذاری فرزندان ائمه با نام خلفا نوشته شده که یکی نوشته وحید بهبهانی (درگذشته ۱۲۰۵ق) و دیگری نوشته تنکابنی (درگذشته ۱۳۰۲ق)، نویسنده قصص العلماء، است.[۸۴]

کتاب‌های درباره موضوع

درباره شهادت حضرت فاطمه کتاب‌هایی به صورت مستقل نوشته شده است برخی از آنها عبارتند از:

  • بیت الاحزان فی مصائب سیدة النسوان (نوشته شده ۱۳۳۰ق) اثر شیخ عباس قمی به زبان عربی. در بخشی از کتاب حوادث مربوط به زندگی فاطمه(س) پس از رحلت پیامبر(ص) و شهادت او گزارش شده است.[۸۵] این کتاب با عنوان «رنج‌ها و فریادهای فاطمه سلام الله علیها» به فارسی ترجمه شده است.
  • مَأساةُ الزّهراء(س)، شُبَهات و رُدود اثر جعفر مرتضی عاملی (درگذشته ۱۴۴۱ق) به زبان عربی. نویسنده در این کتاب تلاش کرده به شبهاتی که درباره حوادث اواخر زندگی فاطمه زهرا(س) و شهادت او مطرح شده، پاسخ دهد این کتاب با عنوان «رنج‌های حضرت زهرا سلام‌الله علیها» به فارسی ترجمه شده است.
  • کتاب الهجوم، نوشته عبدالزهراء مهدی، نویسنده قرن پانزدهم، ۲۶۰ روایت و نقل تاریخی از بیش از ۱۵۰ راوی و نویسنده شیعه گردآوری شده است که در هر یک از آنها بخشی از علل شهادت فاطمه زهرا(س) ذکر شده است.[۸۶]

همچنین نویسندگان اهل‌سنت کتاب‌هایی با هدف خوب نشان دادن روابط خلفا با اهل‌بیت و انکار شهادت حضرت فاطمه نوشته‌اند از جمله:

  • «فاطمة الزهراء بنت رسول الله و ام الحسنین» نوشته عبدالستار الشیخ: این کتاب که یکی از شماره‌های یک مجموعه بزرگ از معرفی شخصیت‌های مسلمان است، به زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) اختصاص دارد. نویسنده در این کتاب اشاره‌ای به ماجراهای روز بیعت و آتش‌زدن خانه فاطمه نکرده است. در این کتاب فقط تحت عنوان میراث النبی(ع) به اختلاف درباره ماجرای فدک اشاره شده و نتیجه‌گیری نویسنده آن است که هیچ اختلافی بین فاطمه و ابوبکر درباره فدک وجود نداشته است[۸۷] و حتی دلیلی بر اینکه فاطمه زهرا(س) از خلیفه اول و دوم ناراحت بوده است وجود ندارد و اینکه فاطمه در روز عیادت با آن دو صحبت نکرده است، ساخته ذهنیت یک راوی است.[۸۸] به ادعای نویسنده این ماجرا ساخته و پرداخته علمای شیعه است.[۸۹]
  • «بین الزهراء و الصدیق حقیقة و تحقیق» نوشته بدر العمرانی: در سال ۲۰۱۴م منتشر شده و موضوع آن رابطه ابوبکر خلیفه اول با فاطمه(س) است.[۹۰]
  • «دفاعاً عن الآل و الاصحاب»؛ این کتاب نویسنده مشخصی ندارد و در بیش از هزار صفحه توسط جمعیة الآل و الاصحاب در سال ۱۴۳۱ق در بحرین منتشر شده است.[۹۱] موضوع این کتاب به طور کلی پاسخ به انتقادات و شبهاتی است که ناظر به باورهای اهل‌سنت است. بخش‌هایی از این کتاب به ماجرای شهادت حضرت زهرا(س) اختصاص دارد.[۹۲]

پانویس

  1. مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۱۴.
  2. نگاه کنید به المدیهش، فاطمة بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۳، ص۴۳۱-۵۵۰.
  3. مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص۳۶۵.
  4. شبیری، «شهادت فاطمه(س)»، ج۱، ص۳۴۷.
  5. «ماجرای تعطیل شدن روز شهادت حضرت زهرا»، سایت آفتاب‌نیوز.
  6. برای نمونه نگاه کنید به «حرکت دسته عزاداری فاطمیه مقدسه زنجان»، سایت خبرگزاری فارس؛ «مراسم بزرگ عزاداری فاطمیه با حضور...»، سایت خبرگزاری شفقنا.
  7. مظاهری، فرهنگ سوگ شیعی، ۱۳۹۵ش، ص۳۶۶.
  8. «نظر مراجع تقلید درباره توهین به مقدسات اهل‌سنت»، سایت خبرگزاری مهر.
  9. مسائلی، نهم ربیع، جهالت‌ها، خسارت‌ها، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۷-۱۱۹.
  10. «آیا اعتقاد به شهادت و مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها دارای سابقه تاریخی می‌باشد؟»، سایت تحقیقاتی ولی‌عصر(عج).
  11. سلیمی, Early Ibadi Theology: New Material on Rational Thought in Islam from the Pen of al-Fazārī, ص۳۳.
  12. کاشف‌الغطاء، جنة المأوی، ۱۴۲۹ق، ص۶۲.
  13. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۱.
  14. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۱.
  15. قاضی عبدالجبار، تثبیت دلائل النبوة، ۲۰۰۶م، ج۲، ص۵۹۵.
  16. نگاه کنید به صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۵؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۱۵، ص۵۷۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۶۰۹.
  17. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‏۳، ص۲۰۲؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۳.
  18. بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۴۰ و ۴۱.
  19. شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا علیهاالسلام، ۱۳۶۲ش، ص۱۲۶-۱۳۵.
  20. الله اکبری، «محسن بن علی»، ص۶۸-۷۲. برای نمونه نگاه کنید به مقدس اردبیلی، اصول دین، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۳-۱۱۴؛ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۵.
  21. ابن‌قتیبه دینوری، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۲۱۱.
  22. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۴، ص۱۹۲–۱۹۳.
  23. شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۷۱.
  24. یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۴۳۸ق، ج۴، ص۱۵۷-۱۶۲.
  25. یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۴۳۸ق، ج۴، ص۱۴۴-۱۴۷.
  26. برای نمونه نگاه کنید به فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۵۱.
  27. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۵۸.
  28. طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴.
  29. طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴.
  30. نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، ص۳۱۹، خطبه۲۰۲.
  31. تبریزی، صراط النجاة، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۴۴۰-۴۴۱.
  32. مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۲۲۱-۳۵۶.
  33. مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۲۲۱.
  34. طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۱۵۶.
  35. مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۱۵۴-۲۱۷.
  36. مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۱۵۴-۱۵۵.
  37. غیب‌غلامی، احراق بیت فاطمه، ۱۳۷۵ش.
  38. غیب‌غلامی، احراق بیت فاطمه، ۱۳۷۵ش، ص۷۹.
  39. غیب‌غلامی، احراق بیت فاطمه، ۱۳۷۵ش، ص۱۹۲.
  40. جمعی از نویسندگان، شهادت مادرم زهرا افسانه نیست، ۱۳۸۸ش، ص۲۵-۳۲.
  41. جمعی از نویسندگان، شهادت مادرم زهرا افسانه نیست، ۱۳۸۸ش، ص۲۵-۳۲.
  42. برای نمونه نگاه کنید: عاملی، مأساة الزهراء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۲۶۶-۲۷۷، ج۲، ص۲۲۹-۳۲۱.
  43. طبسی، حیاة الصدیقة فاطمة، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۷. نویسنده کتاب، این ادعا را به کسانی نسبت می‌دهد که با تاریخ آشنا نیستند.
  44. عاملی، مأساة الزهراء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۲۹-۳۲۱.
  45. المدیهش، فاطمة بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۵، ص۶۸-۷۰ و ۸۳.
  46. کاشف‌الغطاء، جنة المأوی، ۱۴۲۹ق، ص۶۴؛ مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۴۴۶.
  47. نگاه کنید به عاملی، مأساة الزهراء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۲۶۶-۲۷۷؛ مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۴۴۶-۴۴۹ و ۴۵۲-۴۵۸؛ کوثرانی، ۱۲ شبهة حول الزهراء، ص۱۵-۲۶.
  48. طهرانی، سید محمد حسین، مکتوبات خطی، جُنگ ۱۶، صفحه۱۰۹.
  49. یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱۴۳۸ق، ج۴، ص۱۱۲.
  50. برای گزارشی کامل از منابع اهل‌سنت درباره محسن نگاه کنید به: المدیهش، فاطمة بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۳، ص۴۱۱-۴۱۴؛ الموسوی الخرسان، المحسن السبط مولود أم سقط، ۱۴۳۰ق، ص۱۰۵-۱۱۱.
  51. طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۱۵۶.
  52. الموسوی الخرسان، المحسن السبط مولود أم سقط، ۱۴۳۰ق، ص۱۱۹-۱۲۸.
  53. الموسوی الخرسان، المحسن السبط مولود أم سقط، ۱۴۳۰ق، ص۲۰۷.
  54. مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۴۶۷؛ فضل‌الله، الزهراء القدوة، ۱۴۲۱ق، ص۱۰۹-۱۱۰.
  55. مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۱۵۴-۲۱۷.
  56. غیب‌غلامی، احراق بیت فاطمه، ۱۳۷۵ش.
  57. سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۵۰؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۳۸۴ش، ص۱۴۶؛ طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۶۷.
  58. به عنوان نمونه نگاه کنید به المدیهش، فاطمة‌ بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۵، ص۲۱-۳۵.
  59. المدیهش، فاطمة بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۵، ص۸۰.
  60. المدیهش، فاطمة بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۵، ص۶۳.
  61. المدیهش، فاطمة بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۵، ص۷۹-۸۰.
  62. المدیهش، فاطمة بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۵، ص۸۱.
  63. به عنوان نمونه نگاه کنید به المدیهش، فاطمة‌ بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۵، ص۲۱-۳۵.
  64. نگاه کنید به محسنی، «شهادت یا وفات حضرت زهرا سلام‌الله علیها»، سایت راسخون.
  65. طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۷۳، به نقل از محسنی، «شهادت یا وفات حضرت زهرا سلام‌الله علیها»، سایت راسخون.
  66. نگاه کنید به المدیهش، فاطمه بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۴، ص۳۵۷، تا آخر، و ج۵ از ابتدا تا ص۸۹.
  67. نگاه کنید به المدیهش، فاطمه بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۴، ص۵۲۱-۵۲۳.
  68. «رحماء بینهم»، سایت نیل و فرات.
  69. مرجانی، «ارتباط و محبت خلفای ثلاثه با علی و فاطمه رضی‌الله عنهما»، سایت سنی‌آنلاین.
  70. سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۵۱.
  71. لباف، دانشنامه روابط سیاسی حضرت علی(ع) با خلفا، ۱۳۸۸ش، ص۷۳-۷۶.
  72. المدیهش، فاطمة بنت النبی، ۱۴۴۰ق، ج۵، ص۵۴.
  73. نگاه کنید به الله‌اکبری، «ازدواج ام‌کلثوم با عمر از نگاه فریقین»، ص۱۱-۱۲.
  74. نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۷۲-۲۷۳.
  75. الله‌اکبری، «ازدواج ام‌کلثوم با عمر از نگاه فریقین»، ص۱۱-۱۲.
  76. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۵، ص۳۴۶، ح۱.
  77. حسینی، «مقدمه مترجم»، نام خلفا بر فرزندان امامان، ص۱۱.
  78. شهرستانی، التسمیات، ۱۴۳۱ق، ص۱۲.
  79. شهرستانی، التسمیات، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۷-۴۸۸.
  80. شهرستانی، التسمیات، ۱۴۳۱ق، ص۹۸-۹۹.
  81. نیشابوری، المسند الصحیح، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۳۷۷.
  82. شهرستانی، التسمیات، ۱۴۳۱ق، ص۴۲۷-۴۷۲.
  83. ابن‌تیمیه، منهاج السنة، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۴۱-۴۲.
  84. شهرستانی، التسمیات، ۱۴۳۱ق، ص۱۴.
  85. نگاه کنید به «بیت‌الاحزان فی ذکر احوال سیدة نساء العالمین»، ص۶۰-۶۲.
  86. مهدی، الهجوم، ۱۴۲۵ق، ص۲۲۱-۳۵۶.
  87. الشیخ، فاطمة الزهراء، دار القلم، ص۲۹۹-۳۱۸.
  88. الشیخ، فاطمة الزهراء، دار القلم، ص۳۱۹-۳۲۶.
  89. الشیخ، فاطمة الزهراء، دار القلم، ص۳۲۷.
  90. «بین الزهراء و الصدیق»، سایت الکتبی.
  91. «اطلاعات کتاب دفاعا عن الآل و الأصحاب»، سایت عربیک بوک شاپ.
  92. «کتاب دفاعا عن الآل و الرسول»، سایت فیصل نور.

یادداشت

  1. بر اساس روایتی که در کتاب کافی آمده است علی(ع) در حضور پیامبر(ص) عهد کرد که در برابر ستم‌هایی که پس از رحلت پیامبر بر او می‌شود و در برابر هتک حرمت خود صبر پیشه کند و خشم خود را فروبنشاند. (کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۲) سید محمد یزدانی در کتاب شبهه پژوهی روایات شیعه و سنی که مأمور به صبر بودن امام علی(ع) را ثابت می‌کند، جمع آوری کرده است. (یزدانی، شبهه پژوهی، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۷۰-۴۸۱)
  2. إِنَّ ذَلِكَ فَرْجٌ غُصِبْنَاهُ‌

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
  • ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، بیروت، دار البشائر الإسلامية، ۲۰۰۲م.
  • ابن‌عبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، تحقیق مفید محمد قمیحه و عبدالمجید ترحینی، بیروت، درالکتب العلمیة، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
  • ابن‌قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۶۰م.
  • ابن‌‌تیمیه، محمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة، تحقیق محمد رشاد سالم، ریاض، جامعة الامام محمد بن سعود الإسلامیة، ۱۴۰۶ق.
  • الله‌اکبری، محمد، ازدواج ام‌کلثوم و عمر از نگاه فریقین، در مجله طلوع، شماره ۲۳، پاییز ۱۳۸۶ش.
  • الله اکبری، محمد، «محسن بن علی»، در مجله طلوع، شماره ۲۹، پاییز ۱۳۸۸ش.
  • المدیهش، ابراهیم بن عبدالله، فاطمة بنت النبی سیرتها، فضائلها،‌ مسندها، ریاض، دار الآل و الصحب، ۱۴۴۰ق.
  • «بیت‌الاحزان فی ذکر احوال سیدة نساء العالمین»، بقیة‌الله، شماره۸۵، ربیع‌الثانی، ۱۴۱۹ق.
  • بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعه، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • تبریزی، جواد، صراط النجاة، قم، مکتب حضرت آیت‌الله العظمی التبریزی، ۱۴۱۸ق. این کتاب در اصل صراط النجاة آیت‌الله خوئی است که با تعلیقات آیت‌الله تبریزی منتشر شده است.
  • جمعی از نویسندگان، شهادت مادرم زهرا افسانه نیست، بی‌جا، انتشارات امیر کلام، ۱۳۸۸ش.
  • «حرکت دسته عزاداری فاطمیه مقدسه زنجان»، سایت خبرگزاری فارس، تاریخ درج مطلب: ۳۰ دی ۱۳۹۷ش، تاریخ بازدید: ۲۹ آبان ۱۴۰۰ش.
  • حسینی، سید هادی، «مقدمه مترجم»، در کتاب نام خلفا بر فرزندان امامان، نوشته سید علی شهرستانی، قم، انتشارات دلیل ما، ۱۳۹۰ش.
  • دفاعا عن الآل و الأصحاب، بحرین، جمعیة الآل و الأصحاب، ۱۴۳۱ق.
  • ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق.
  • سید رضی، نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، قم، دار الهجرة، ۱۴۱۴ق.
  • سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، قم، الهادی، ۱۴۲۰ق.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، الشافی فی الامامه، تحقیق سید عبدالزهراء حسینی، تهران، مؤسسة الصادق(ع)، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • شبیری، سید محمدجواد، «شهادت فاطمه(س)»، دانشنامه فاطمی(س)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • شهرستانی، سید علی، التسمیات بین التسامح العلوی و التوظیف الأموی، مشهد، مؤسسة الرافد، ۱۴۳۱ق.
  • شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، تحقیق محمد بدران، قم، انتشارات شریف رضی، ۱۳۶۴ش.
  • شیخ، عبدالستار، فاطمة الزهراء بنت رسول لله و ام الحسنین، دمشق، دار القلم، ۱۴۳۶ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمود محرمی زرندی، قم، الموتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، بیروت، دار إحياء التراث، ۱۴۲۰ق
  • طبرسی، حسن بن علی، مناقب الطاهرین، تحقیق حسین درگاهی، تهران، رایزن، ۱۳۷۹ش.
  • طبری، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الامامة، قم، مؤسسه بعثت، ۱۴۱۳ق.
  • طبسی، محمدجواد، حیاة الصدیقة فاطمة، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، تحقیق حسین بحرالعلوم، قم، انتشارات محبین، ۱۳۸۲ش.
  • عاملی، سید جعفر مرتضی، مأساة الزهراء، بیروت، دارالسیرة، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
  • غیب‌غلامی، حسین، إحراق بیت فاطمه فی الکتب المعتبرة عند أهل السنة، نشر مؤلف، ۱۳۷۵ش.
  • فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم،‌ انتشارات رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • فضل‌الله، سید محمدحسین، الزهراء القدوة، گردآوری حسین احمد الخشن، بیروت،‌ دار الملاک، ۱۴۲۱ق.
  • قاضی عبدالجبار بن احمد، تثبیت دلائل النبوة، تحقیق عبدالکریم عثمان، قاهره، دارالمصطفی، ۲۰۰۶م.
  • کاشف‌الغطاء، محمدحسین، جنة المأوی، تحقیق سید محمدعلی قاضی طباطبائی، قم، انتشارات دلیل ما، ۱۴۲۹ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • لباف، علی، دانشنامه روابط سیاسی حضرت علی علیه‌السلام، تهران، منیر، ۱۳۸۸ش.
  • «ماجرای تعطیل شدن روز شهادت حضرت زهرا»، سایت آفتاب‌نیوز، تاریخ درج مطلب: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ش، تاریخ بازدید: ۲۹ آبان ۱۴۰۰ش.
  • محسنی، مصطفی، «شهادت یا وفات حضرت زهرا سلام‌الله علیها»، سایت راسخون.
  • «مراسم بزرگ عزاداری فاطمیه با حضور حضرت آیت‌الله وحید خراسانی و دسته‌های عزاداری برگزار شد»، سایت خبرگزاری شفقنا، تاریخ درج مطلب: ۲۸ دی ۱۳۹۹ش، تاریخ بازدید: ۲۹ آبان ۱۴۰۰ش.
  • مرجانی، حبیب‌الله، «ارتباط و محبت بین خلفای ثلاثه و حضرت علی و فاطمه رضی‌الله عنهما»، در فصلنامه ندای اسلام، شماره ۵۴، زاهدان، دار العلوم، ۱۳۹۶ش.
  • مسائلی،‌ مهدی، نهم‌ ربیع: جهالت‌ها خسارت‌ها، چاپ دوم، قم، انتشارات وثوق، ۱۳۸۷ش.
  • مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، قم، انصاریان، ۱۳۸۴ش.
  • مظاهری، محسن‌حسام، فرهنگ سوگ شیعی، ویراست یکم، تهران، نشر خیمه، ۱۳۹۵ش.
  • مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، اصول دین، تحقیق محسن صادقی، قم، مؤسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش.
  • مهدی، عبدالزهراء، الهجوم علی بیت فاطمه، تهران، انتشارات برگ رضوان، ۱۴۲۵ق.
  • موسوی خرسان، سید محمدمهدی، المحسن السبط مولود أم سقط، نجف، منشورات رافد، ۱۴۳۰ق.
  • «نظر مراجع تقلید درباره توهین به مقدسات اهل‌سنت»، سایت خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۱۵ آبان ۱۳۹۸ش، تاریخ بازدید: ۲۹ آبان ۱۴۰۰ش.
  • نیشابوری، مسلم بن حجاج، المسند الصحیح، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • یزدانی، سید محمد، شبهه پژوهی، مشهد، اعتقاد ما، اول، ۱۳۹۵ش.
  • یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۳۸ق.