بیعت امام علی(ع) با خلفا
![]() تابلو آغاز سکوت، اثر حسن روحالامین | |
زمان | ۱۱ق الی ۳۵ق |
---|---|
دوره | خلافت ابوبکر، عمر و عثمان |
مکان | مدینه |
علت | تهدید و اجبار و شرایطِ جامعه اسلامی |
نتایج | سکوت ۲۵ ساله امام علی(ع) |
پیامدها | آتش زدن خانه فاطمه، سقط محسن و شهادت حضرت فاطمه(س) |
مرتبط | شهادت حضرت فاطمه و واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) و غصب خلافت |
بیعت امام علی (ع) با خلفا (ابوبکر، عمر و عثمان) یک مبحث تاریخی - کلامی است و در این دو بُعد بررسی میشود. از منظر شیعیان، این بیعت هرگز بهصورت داوطلبانه و واقعی انجام نشد و تمام گزارشهای تاریخی در این زمینه، حاکی از تقیه، فشار سیاسی و اجبار است. در مقابل، اهل سنت این بیعت را نشانهای از مشروعیت خلافت خلفا و نقطه پایانی بر اختلافات سیاسی پس از رحلت پیامبر(ص) میدانند. این رویداد از چنان اهمیتی برخوردار است که همواره در آثار فرقهشناسی، کلامی و تاریخی هر دو مذهب بهصورت گسترده مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.
بیعت در اسلام بهعنوان پیمانی مقدس و آگاهانه میان امت و حاکم مشروع تعریف میشود که باید بر اساس آزادی و رضایت کامل طرفین باشد. بر این اساس، دیدگاه شیعه تأکید دارد که بیعتِ تحتِ اجبار یا تهدید، فاقد ارزش مشروعیتبخشی است. شواهد تاریخی نظیر هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) و تهدیدهای صورتگرفته برای تحمیل بیعت، گواهی بر اکراهیبودن این اقدام از سوی امام علی(ع) است.
عالمان و مورخان شیعه معتقدند امام علی(ع) اگرچه در جریان سقیفه به حق مسلّم خود در جانشینی پیامبر(ص) استناد کرد، اما بهدلیل مصلحتاندیشی و جلوگیری از تفرقه در جامعه نوپای اسلامی، بهناچار سکوت اختیار نمود. او با درک شرایط بحرانی پس از رحلت پیامبر(ص) و خطر فروپاشی وحدت مسلمانان، بیعت را در وضعیتی پذیرفت که یاران کافی برای احقاق حق خود نداشت. این رویکرد، نشاندهنده ژرفاندیشی و مسئولیتپذیری امام(ع) در حفظ کیان امت اسلامی است.
در مقابل، عالمان اهل سنت این بیعت را انتخابی آزادانه و حاکی از رضایت امام(ع) میدانند. به باور آنان، مشارکت فعال امام در امور سیاسی و اجتماعیِ دوران خلفا، دلیلی بر پذیرش مشروعیت اوست. با این حال، تنوع گزارشها درباره جزئیات این رویداد مانند زمان، مکان و چگونگی بیعت موجب شده است که این موضوع به یکی از پیچیدهترین و چالشیترین مباحث تاریخ صدر اسلام تبدیل شود. اهمیت این مسئله تا بدانجاست که آثار مستقل بسیاری به بررسی ابعاد مختلف آن پرداختهاند.
جایگاه و مفهومشناسی
بیعت امام علی(ع) با خلفای سهگانه از رخدادهای مهم و مورد اختلاف در تاریخ صدر اسلام است.[۱] این رویداد در آثار فرقهشناسی، کلامی و تاریخی شیعه و سنّی مورد بررسی قرار گرفته است.[۲] همچنین از مسائل مورد مناقشه میان دو مذهب بزرگ اسلام محسوب شده است.[۳] به گزارش منابع اهل سنت، این بیعتْ مشروعیت خلافت خلفا را محکم کرد و آن پایانی بر اختلافات سیاسی پس از رحلت پیامبر(ص) بود.[۴]
از نگاه شیعه، امامت مَنصبی الهی است و جانشینان پیامبر(ص) از طریق نص مشخص میشوند نه از طریق بیعت مردم.[۵] به همین جهت در مسئله بیعت امام علی(ع) با خلفا، گروهی از علمای شیعه مانند شیخ مفید (درگذشت: ۴۱۳ق) اصل بیعت را انکار کردهاند و گروهی دیگر آن را بیعتی از روی اکراه، اجبار و تقیه دانستهاند.[۶] شیخ صدوق (درگذشت: ۳۸۱ق) توقیعی از امام مهدی(عج) گزارش کرده است که بر اساس آن همه امامان(ع) با طاغوتهای زمانشان بیعت کردهاند و تنها امام مهدی(عج) است که بیعت هیچ طاغوتی بر گردن او نخواهد بود.[۷] سید جعفر مرتضی عاملی (درگذشت: ۱۴۴۱ق) سیرهنگار شیعه معتقد است این روایت ناظر بر بیعت اجباری و اضطراری است، نه بیعتی که همراه با پذیرشِ مشروعیتِ طاغوتها باشد.[۸]
بیعت به چه معناست؟
محمدتقی جعفری (درگذشت: ۱۳۷۷ش) شارح شیعه نهجالبلاغه، بیعت را دارای چند رکن اساسی دانسته است. از نگاه او بیعت در اسلام، پیمانی مقدس و آگاهانه میان مردم و رهبر است که در آن مردم با آزادی کامل با فرد شایسته و مشروع الهی پیمان وفاداری میبندند. در این پیمان رهبری باید شرایط شایستگی تصدی جایگاه را داشته باشد، وگرنه این پیمان خود به خود از بین میرود.[۹] محمدتقی مصباح یزدی (درگذشت: ۱۳۹۹ش) نظریهپرداز شیعه، بیعت را دارای معنای متفاوتی در نگاه شیعه و اهل سنت دانسته است. اهل سنت بیعت را به معنای اعطای مشروعیت حکومت میدانند در صورتی که شیعیان مشروعیت را امری الهی دانستهاند. بیعت در نگاه شیعی به معنای اعلام وفاداری بر حاکم مشروع است.[۱۰] گفته شده اهمیت بررسی معنای بیعت از آن روست که اگر آزادی عمل و رغبت بیعتکننده در شکلگیری آن ضروری باشد، بیعت اجباری نباید به عنوان بیعت حقیقی محسوب شود.[۱۱]
شخصیتها | |
---|---|
پیامبر اسلام(ص) • ابوطالب • حضرت خدیجه(س) • حضرت علی (ع) • حضرت فاطمه(س) • حمزة بن عبدالمطلب • سلمان فارسی • ابوذر غفاری • مقداد بن عمرو • جعفر بن ابیطالب • بلال حبشی • ابوبکر • عمر بن خطاب • عثمان بن عفان • صحابه | |
جنگها غزوهها و سریهها | |
جنگ بدر • جنگ احد• غزوه بنینضیر • غزوه خندق • غزوه بنیقریظه • صلح حدیبیه • غزوه خیبر • فتح مکه • غزوه تبوک • سایر غزوهها • سریهها | |
شهرها و مکانها | |
مکه• شعب ابیطالب • مدینه• طائف • مسجد قبا • مسجدالنبی • سقیفه بنیساعده • خیبر • قبرستان بقیع | |
حوادث | |
بعثت • هجرت به حبشه • لیلة المبیت • هجرت به مدینه • صلح حدیبیه • حجة الوداع • واقعه غدیر • سقیفه • سپاه اسامه | |
مفاهیم مرتبط | |
اسلام• انصار • مهاجرین • تشیع • حج • قریش • بنیهاشم • بنی امیه • جاهلیت | |
امام علی(ع) هیچگاه با خلفا بیعت نکرد
گروهی از علمای شیعه مانند شیخ مفید[۱۲] و سید مرتضی[۱۳] (درگذشت: ۴۳۶ق) معتقدند که امام هیچگاه با خلفای سهگانه بیعت نکرده است. غیاثالدین خواند میر (درگذشت: ۹۴۲ق)، مورخ سنیمذهب معتقد است: بر اساس اعتقاد شیعیان، امام علی(ع) هیچگاه با ابوبکر، عمر و عثمان بیعت نکرده است.[۱۴] خواجه نصیر طوسی (درگذشت: ۶۷۲ق) متکلم و فیلسوف شیعه نیز باور شیعه را عدم بیعت امام علی(ع) با خلفای پیشین خود میداند.[۱۵] شیخ مفید در مورد بیعت نکردن امام علی(ع) با ابوبکر اینگونه استدلال کرده است:
- همه مسلمانان قبول دارند امام علی(ع) بلافاصله با ابوبکر بیعت نکرد. یا برخی از شیعیان معتقدند که اصلا بیعت نکرده است.
- تأخیر اگر گمراهی بود، یعنی امام پس از پیامبر(ص) خطا کرد؛ اما اجماع است که امام هرگز گمراه نشد.
- اگر بیعت واجب بود، تأخیر امام یا از روی جهل (محال) یا عناد (نادرست) است.
- پس بیعت واجب نبوده و امام انجام نداد.[۱۶]
علی کورانی (درگذشت: ۱۴۰۳ش) تاریخپژوه شیعه معتقد است که مراد شیخ مفید این است که حضرت علی(ع) به اختیار بیعت نکرده است و بیعت اجباری بیعت نیست.[۱۷] مقاتل بن عطیه (درگذشت: ۵۰۵ق) عالم شیعی در تحلیلی دیگر با تکیه بر کلام شیخ مفید معتقد است: حضرت علی(ع) هرگز با ابوبکر بیعت نکرد. حتی اگر روایت شود که ابوبکر بر دست بسته علی(ع) زد، این عمل نه نشانه بیعت از روی اختیار است و نه از روی اجبار، زیرا دست بسته نشانه امتناع و نپذیرفتن بیعت است.[۱۸] شیخ طوسی (درگذشت: ۴۶۰ق) روایتی از علی(ع) نقل کرده است که نشان میدهد وی خواسته کسانی که از او خواستهاند تا با ابوبکر بیعت کند را رد کرده است. امام علی(ع) خود را شایسته جانشینی پیامبر دانسته و معتقد بوده حق این است که ابوبکر با او بیعت کند.[۱۹] محمدباقر مجلسی (درگذشت: ۱۱۱۰ق) نیز معتقد است که دست به دست ابوبکر زدن توسط امام علی(ع)، نشانه بیعت واقعی نیست.[۲۰]
بر اساس این دیدگاه، نباید چنین تصور کرد که امام علی(ع) به جهت حفظ مصلحت بیعت کرد؛ بلکه باید این کار حضرت را سکوت و دست برداشتن از مطالبه حق دانست.[۲۱] گفته شده این دیدگاه صحیحتر به نظر میرسد؛ چرا که تاخیر امام علی(ع) موجب خودداری گروهی از بیعت با ابوبکر شده است. پس اگر بعد از مدتی امام بیعت کرده باشد، تکلیف کسانی که به خاطر او بیعت نکردهاند، چیست؟[۲۲] به تعبیر محمدرضا مظفر (درگذشت: ۱۳۸۳ق) عالم شیعی صحیح آن است که بگوییم مردم از بیعت با امام حق یعنی حضرت علی(ع) تخلف کردند. چرا که بیعت کردن یا نکردن در مورد کسی که خودْ امامِ منصوب از جانب خداست معنا ندارد.[۲۳]
بیعت از روی اکراه و اضطرار
برخی از منابع شیعی بیان داشتهاند که اگر بیعتی از جانب امام علی(ع) با خلفا صورت گرفته باشد، نه از روی رضایت بلکه از روی اجبار و برای حفظ اسلام بوده است.[۲۴] به گفته رسول جعفریان (زاده: ۱۳۴۳ش) تاریخپژوه، این تفکر در میان جناحهای متعادل اهلسنت نیز وجود دارد.[۲۵] گزارشهایی در متون اهلسنت نیز وجود دارد که تهدید از جانب سران سقیفه را در بیعت حضرت علی(ع) با ابوبکر نشان میدهد.[۲۶] ثقفی (درگذشت: ۲۸۳ق) در الغارات نامهای نقل میکند که امام علی(ع) اشاره به بیعت خود در شرایط اضطراری آن زمان میداند.[۲۷] به گزارش سید رضی (درگذشت: ۴۰۶ق) در نامه ۲۸ نهج البلاغه که خطاب به معاویه نوشته شده است، امام علی(ع) مجبور شدن برای بیعت را نشانه مظلومیت خود دانسته است.[۲۸] مادلونگ (درگذشت: ۲۰۲۳م) مستشرق و اسلامشناس بر این باور است که پذیرش ظاهری خلافت ابوبکر توسط علی(ع) به معنای حل شدن اختلافات نبوده است. طبق تحلیل وی، ابوبکر اطمینان داشته این پذیرش در این شرایط به صورت اکراهی رخ داده و اگر حضرت علی(ع) موقعیت پیدا کند در مقابل خلافت او خواهد ایستاد.[۲۹]
گزارشهایی از جزئیات بیعت اجباری
ماجرای هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) پس از واقعه سقیفه و بهمنظور گرفتن بیعت از امام علی(ع) برای خلافت ابوبکر رخ داد و بنابر منابع شیعی، به آسیب فاطمه(س) و سقط فرزندش محسن انجامید.[۳۰] برخی صحابه چون سلمان، ابوذر و زبیر با علی(ع) در خانه فاطمه(س) تحصن کردند و از بیعت سر باز زدند.[۳۱] عمر بن خطاب با تهدید به آتشزدن خانه، علی(ع) را به اجبار نزد ابوبکر برد. فاطمه(س) در برابر این برخوردها اعتراض کرد و از ظلم به اهلبیت پیامبر(ص) شکایت نمود.[۳۲] منابع اهلسنت اصل هجوم را پذیرفته، اما برخی جزئیات مانند سقط محسن و شهادت حضرت زهرا(س) در اثر این هجوم را رد کردهاند.[۳۳]
به گزارش ابنقتیبه دینوری (درگذشت: ۲۷۶ق) مورخ سنی، امام علی(ع) هنگامی با ابوبکر بیعت کرد که تهدید به قتل شد.[۳۴] به گفته مسعودی (درگذشت: ۳۴۶ق) تاریخنگار شیعه، علی بن ابیطالب(ع) با اجبار نزد خلیفه اول آورده شد تا بیعت کند. او با مقاومت و امتناع از بیعت، اعلام کرد تنها بنده خدا و برادر پیامبر(ص) است و قصد کشتن او را دارند. در نهایت با فشار دستش را گرفتند، اما چون انگشتانش را بسته بود و باز نشد، خلیفه اول بر همان دست بسته دست نهاد و آن را بیعت تلقی کردند.[۳۵] طبری متکلم امامی قرن سوم، ۷ روایت گزارش کرده است که حکایت از وجود اجبار و تهدید در جریان بیعت با ابوبکر دارد.[۳۶] در بیعت امام علی(ع) با عثمان نیز بلاذری (درگذشت: ۲۷۹ق) گزارشی دارد که بیعت امام با تهدید عبدالرحمن بن عوف صورت گرفته است.[۳۷]
تحلیل بیعت اجباری یا سکوت امام علی(ع)
دانشمندان شیعه، برای بیعت با خلفا یا سکوت امام علی(ع) نسبت به غصب خلافت خویش، دلایلی را بیان کردهاند. اگر چه امام علی(ع) در مقابله و مواجهه با جریان سقیفه حرکت کرد ولی به دلیل وجود مصالح بالاتر به تقابل ادامه نداد.[۳۸]
فتنه و تفرقه در جامعه اسلامی
به عقیده گروهی از دانشمندان شیعه، امام علی(ع) وقتی خطر وقوع فتنه و به هم خوردن صفوف مسلمانان را احساس کرد، علی رغم میل باطنی خود دست به بیعت با ابوبکر زد.[۳۹] رشید رضا (درگذشت: ۱۳۵۴ق) مفسر اهلسنت معتقد است که امام علی(ع) و کسانی که او را شایسته جانشینی پیامبر(ص) میدانستند، به جهت حفظ وحدت با ابوبکر بیعت کردهاند.[۴۰] ابنابیالحدید (درگذشت: بعد از ۶۵۶ق)، شارح معتزلی مذهب نهج البلاغه نیز بر این باور است که امام علی(ع) هنگامی که شکاف جامعه اسلامی را مشاهده کرد، با این که خود را محق بر خلافت میدانست به بیعت با ابوبکر تن داد.[۴۱] طبری (درگذشت: ۳۱۰ق) تاریخنگار اهلسنت گزارش میکند که ابوسفیان، حضرت علی(ع) را دعوت به قیام علیه ابوبکر و احقاق حق کرده است. حضرت علی(ع) ضمن رد این خواسته، عمل ابوسفیان را زمینهسازی برای فتنه و تفرقه بین مسلمانان دانسته است.[۴۲] پذیرش خلافت عمر توسط حضرت علی(ع) و سکوت در دوران خلیفه دوم نیز بر اساس حفظ وحدت جامعه اسلامی در مقابل عمل انجام شده تفسیر شده است.[۴۳]
خطر ارتداد
پس از رحلت پیامبر(ص)، گروهی از تازه مسلمانان از پرداخت زکات خودداری کرده و از باورهای خود برگشتند. مرتضی عسکری (درگذشت: ۱۳۸۶ش) تاریخپژوه شیعه خطر حمله این گروه را بیشتر از جنگ خندق دانسته است.[۴۴] جعفریان، جریان ارتداد اصلیترین مشکل مسلمانان در آن برهه تاریخی به حساب آورده است.[۴۵] به گزارش بلاذری، عثمان به نزد علی(ع) رفت و بیعت نکردن او را مانع وحدت و حضور حداکثری مسلمانان در جنگهای رِدَّة دانست. پس از آن حضرت علی(ع) بیعت کرد.[۴۶] طبق تحلیل رسول جعفریان تاریخپژوه شیعه، حکومت انتظار داشت همانگونه که امام علی(ع) تن به بیعت داده است در جنگهای رده نیز با آنان همراهی کند؛ اما امام علی(ع) چنین همراهی با آنان نداشت.[۴۷] طبق روایتی که سید مرتضی[۴۸] و شیخ طوسی[۴۹] گزارش کردهاند، امام علی(ع) خود را در دوراهی انتخاب میان بیعت با با ابوبکر یا تن دادن به ارتداد جامعه اسلامی تصویر کرده است.
کمی یاران
آگاه باشید به خدا سوگند ابابکر جامۀ خلافت را بر تن کرد در حالی که میدانست جایگاه من به حکومت اسلامی مانند محور آسیاب است به آسیاب که دور آن حرکت میکند... پس من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کنارهگیری کردم و در اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود برخیزم؟ یا در این محیط خفقانزا صبر پیشه کنم؟... پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانهتر دیدم. صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود.
سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۰۷ق، ص۴۸.
جوهری (درگذشت: ۳۲۳ق) گزارش کرده است که امام علی(ع) به بیعت اجبار میشد و کسی از مخالفت وی با بیعت حمایت نکرد؛ بلکه همه او را به بیعت توصیه میکردند.[۵۰] در خطبه ۲۶ نهج البلاغه، امام علی(ع) تنها بودن در مسیر حق را علت صبر تلخ خود دانسته است.[۵۱] به گزارش یعقوبی (درگذشت: ۲۹۲ق) تاریخنگار با گرایش شیعی، علی(ع) از گروهی که متقاضی قیام وی در مقابل ابوبکر بودند خواست که صبح با سر تراشیده برای اینکار حاضر شوند؛ ولی صبح فقط ۳ نفر حاضر شدند.[۵۲] این مسئله در بیعت با خلفای بعدی هم وجود داشته و گفته شده است امام علی(ع) در مقابل عمل انجام شده قرار گرفت.[۵۳] گزارشی از عایشه نقل شده است که امام علی(ع) در واپسین روزهای خلافت ابوبکر از جانشینی عمر آگاه شد و اعتراض کرد، اما ابوبکر به آن توجهی نکرد.[۵۴] در جریان شورای ۶ نفره نیز حضرت علی(ع) عثمان را لایق خلافت ندانست و به برتری خود استدلال کرد.[۵۵] این سخنان به حدیث مناشده مشهور است.[۵۶] صدوق روایتی از امام علی(ع) نقل میکند که نشان میدهد تلاش زیادی برای اقناع آنها صورت داده است ولی تاثیری در آنها نگذاشته است.[۵۷] طبری در المسترشد روایاتی را بیان میکند که نشان میدهد پیامبر(ص) عهدی را از امام علی(ع) گرفته بود که بر اساس آن اگر امام یاران لازم برای احقاق حق نداشت، وظیفه داشت سکوت کند.[۵۸]
بیعت امام علی(ع) با خلفا در نگاه اهل سنت
علمای اهل سنت بیعت امام علی(ع) با خلفا را از روی رضایت و میل دانسته و حمایتهای لفظی و عملی حضرت علی(ع) از ایشان را نشانه تایید و مشروعیتبخشی دانستهاند. به اعتقاد بسیاری از آنها، حضور فعال امام علی(ع) در صحنههای اجتماعی، سیاسی و نظامی در دوران خلافت خلفای سهگانه، مؤید این دیدگاه است که آن حضرت، نه تنها مخالفتی با اصل خلافت ایشان نداشت، بلکه با پذیرش همکاری و مشارکت در اداره امور جامعه، به گونهای عملی صحت و مشروعیت آن را پذیرفته بود.[۵۹]
ابنابیالحدید، شارح معتزلی مذهب نهج البلاغه معتقد است که امام علی(ع) شایستگی خود را برای خلافت بیشتر میدانست. مخالفت ابتدایی وی با خلافت ابوبکر نیز به همین جهت بوده است. اما این مخالفت به معنای تنصیصی دانستن امامت و منحصر بودن مشروعیت در او نیست؛ که علمای شیعه چنین برداشت کردهاند.[۶۰] به عقیده برخی از تجدیدنظرطلبان شیعه نیز امام علی(ع) به دلیل وجود مصالحی چون حفظ وحدت جامعه اسلامی راضی به حکومت خلفا شد و با بیعت کردن به حکومت آنها مشروعیت بخشید.[۶۱]
مکان و زمان بیعت با ابوبکر
در رابطه با زمان و مکان بیعت امام علی(ع) با ابوبکر، گزارشهای مختلفی مطرح شده است.[۶۲] مسئله زمان و مکان بیعت هنگامی مطرح میگردد که اصل بیعت به صورت اختیاری یا اجباری پذیرفته شده باشد.[۶۳] مسجد پیامبر(ص)،[۶۴] در بین راه منزل و مسجد،[۶۵] خانه سعد بن عباده[۶۶] و خانه امام علی(ع)[۶۷] مکانهایی است که در گزارشهای تاریخی به عنوان مکان این بیعت مطرح شده است.
در زمان بیعت نیز دیدگاههایی مطرح شده است. طبق نقل شیخ مفید، همه مسلمانان اجماع دارند که بیعت بلافاصله نبوده و حداقل با سه روز تاخیر بوده است.[۶۸] میرحامد حسین لکهنوی امامتپژوه شیعه معتقد است احادیث تاخیر امام علی(ع) از بیعت که در منابع معتبر اهل سنت چون صحیحین نقل شده است، اساس اعتقاد سقیفه (اجماعی بودن بیعت با ابوبکر) را مخدوش میکند.[۶۹] با این حال، در منابع تاریخی اسلامی نقلهای متفاوتی در این باره وجود دارد که برخی از آنها بیعت را پیش از وفات حضرت زهرا(س) دانستهاند:
- پیش از دفن پیامبر(ص)[۷۰]
- بلافاصله پس از دفن پیامبر(ص)[۷۱]
- پس از جمع کردن قرآن[۷۲]
- چهل روز بعد از خلافت ابوبکر[۷۳]
برخی منابع نیز اشاره کردهاند که امام علی(ع) مادامی که حضرت زهرا(س) در قید حیات بوده است بیعت نکرد.[۷۴] در مورد زمان بیعت بر این اساس نیز دیدگاههایی وجود دارد که هفتاد و چند روز بعد از وفات پیامبر(ص)[۷۵] و شش ماه بعد از آن[۷۶] از جمله این نقلها هستند.

تکنگاری
مسئله بیعت امام علی(ع) با خلفا موضوع نگاشتهای بوده است که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بررسی بیعت حضرت امام علی(ع) با خلفا عنوان کتابی است از سید شفیع هاشمی که به اهتمام موسسه مذاهب اسلامی قم چاپ شده است.[۷۷] این کتاب در سه فصل به مباحثی چون تعریف و تبیین امامت و خلافت، مفهوم بیعت و تحقق یا عدم تحقق، چرایی و چگونگی بیعت امام علی(ع) با خلفا پرداخته است.[۷۸]
- ماجرای بیعت اثری است از سید علیرضا حسینی که به بررسی سندی و محتوایی دو روایت اصلی بیعت امام علی(ع) با ابوبکر در متون اهل سنت (ابنشیبه استاد بخاری و روایت بخاری) میپردازد.[۷۹]
- مظلومی گمشده در سقیفه عنوان اثری از علی لباف با محوریت حضرت علی(ع) است. جلد چهارم این کتاب به مسئله بیعت امام علی(ع) با خلفا پرداخته است.[۸۰]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ اورعی مومنی، «بیعت امام علی با خلفا»، ص۱۶۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: سید مرتضی، الشافی فی الامامه، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۷؛ ابنحزم، الفصل، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۹.
- ↑ هاشمی، بررسی بیعت حضرت امام علی(ع) با خلفا، ۱۳۹۰ش، ص۱۲.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۳۹۶؛ قشیری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۳۸۱؛ ابنعبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۷۳.
- ↑ ابنمیثم، النجاة فی القیامة، ۱۴۱۷ق، ص۶۹.
- ↑ فخری، تاریخ تشیع از صدر اسلام تا پایان دوره خلفای راشدین، ۱۳۸۸ش، ص۱۲۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۵.
- ↑ عاملی، الصحیح من سیرة الإمام علی علیهالسلام، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۳۱۴.
- ↑ جعفری، شرح و تفسیر نهج البلاغه، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۸.
- ↑ مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ۱۳۹۱ش، ص۲۹.
- ↑ یاوری، «بازخوانی زمان و علت بیعت امام علی(ع) با ابوبکر»، ص۱۹۵.
- ↑ شیخ مفید، سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۵۶.
- ↑ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۹.
- ↑ خواند میر، تاریخ حبیب السیر، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۴۴۷.
- ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، علی(ع) میزان الحق، ۱۳۸۶ش، ص۱۹۹.
- ↑ شیخ مفید، سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۵۶.
- ↑ کورانی، سیرهنامه امیرالمومنین، ۱۴۰۱ش، ج۱، ص۶۶۸.
- ↑ ابنعطیه، ابهی المداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۲۰۳.
- ↑ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۶۸.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۶۶.
- ↑ لباف، مظلومی گمشده در سقیفه، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۱۴۹.
- ↑ فخری، تاریخ تشیع از صدر اسلام تا پایان دوره خلفای راشدین، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۰.
- ↑ مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۱۴۸.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: عسکری، نقش عایشه در تاریخ اسلام، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۰۵؛ عاملی، الصحیح من سیرة الإمام علی علیهالسلام، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۳۰۸؛ بیضون، رفتارشناسی امام علی در آیینه تاریخ، ۱۳۷۹ش، ص۳۴؛ حسینی میلانی، جواهر الکلام، ج۱، ص۳۳۷.
- ↑ جعفریان، تاریخ و سیره سیاسی امیر مومنان علی بن ابیطالب(ع)، ۱۳۸۰ش، ص۱۹ و نیز بنگرید: غلامی، پس از غروب، ۱۳۸۸ش، ص۱۸۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: ابنقتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۰-۳۳؛ سلطان الواعظین شیرازی، شبهای پیشاور، ۱۳۷۹ش، ص۵۰۷-۵۱۷.
- ↑ ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۳۰۶.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۰۷ق، ص۳۸۷-۳۸۸.
- ↑ مادلونگ، جانشینی حضرت محمد(ص)، ۱۳۷۷ش، ص۸۰.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: هلالی، کتاب سلیم بن قیس، ۱۴۰۷ق، ص۴۰؛ مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۶؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۶۷.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۰-۳۱.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۵؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۱۵، ص۵۷۸؛ ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۶۰۹.
- ↑ ابنقتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۱.
- ↑ مسعودی، اثبات الوصیة، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۶.
- ↑ طبری، المسترشد فی الامامة، ۱۴۱۵ق، ص۳۷۳-۳۸۴.
- ↑ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۱۲۸.
- ↑ مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ۱۴۴۴ق، ج۱، ص۱۳۶؛ سبحانی تبریزی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۵؛ حسینی میلانی، الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۵۶.
- ↑ ابنشهرآشوب، المناقب، نشر علامه، ج۱، ص۲۶۳؛ غلامی، پس از غروب، ۱۳۸۸ش، ص۱۹۲.
- ↑ رضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۲۲۴.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة المرعشی، ج۱۱، ص۱۱۳.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، ج۳، ص۲۰۹.
- ↑ بیضون، رفتارشناسی امام علی در آیینه تاریخ، ۱۳۷۹ش، ص۴۰-۴۱.
- ↑ عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر اکرم، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۹.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۲۸.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، دارالمعارف، ج۱، ص۵۸۷.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۵۳.
- ↑ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۴۳-۲۴۴.
- ↑ شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۷۹.
- ↑ جوهری بصری، السقیفة و فدک، مکتبة نینوی الحدیثة، ص۶۹.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، ۱۴۰۷ق، ص۶۸.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۶.
- ↑ اورعی مومنی، «بیعت امام علی با خلفا»، ص۱۸۳.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۴، ص۲۵۱.
- ↑ ابنحجر هیتمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۶۹ و ص۴۵۴.
- ↑ اورعی مومنی، «بیعت امام علی با خلفا»، ص۱۸۵.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۷۵.
- ↑ طبری، المسترشد فی الامامة، ۱۴۱۵ق، ص۳۷۰-۳۷۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۳۹۶-۳۹۷؛ ابنحنبل، فضائل الصحابة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۳۶؛ قشیری، صحیح مسلم، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۳۸۱؛ ابنعبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۷۳؛ ابن تیمیة، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۴۹۰ و ج۸، ص۲۹۳.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة المرعشی، ج۱۱، ص۱۱۱-۱۱۳.
- ↑ حسینی طباطبایی، راهی بسوی وحدت اسلامی، ۱۴۰۰ق، ص۱۷۶؛ قلمداران، شاهراه اتحاد، ۱۳۹۰ش، ص۳۰۱.
- ↑ اورعی مومنی، «بیعت امام علی با خلفا»، ص۱۶۶.
- ↑ حسینی میلانی، نگاهی متفاوت به سیره حضرت علی(ع)، ۱۳۹۲ش، ص۱۴۶.
- ↑ هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۷ق، ص۴۵؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۱۰ق، ج۶، ص۳۹۶.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، دارالمعارف، ج۱، ص۵۸۵.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دارالفکر، ج۵، ص۲۴۹؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳۰، ص۲۷۷.
- ↑ ابنعبد ربه، العقد الفرید، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۴.
- ↑ شیخ مفید، سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۵۶.
- ↑ کنتوری، عبقات الانوار، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۸۷.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دارالفکر، ج۶، ص۳۰۲.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، ج۳، ص۲۰۷؛ مسعودی، إثبات الوصیة، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۶.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، دارالمعارف، ج۱، ص۵۸۶؛ ابنعبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۷۴.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۲۶.
- ↑ جوهری بصری، السقیفة و فدک، مکتبة نینوی الحدیثة، ص۶۱.
- ↑ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۰۹؛ ابنقتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۱.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، ج۳، ص۲۰۸؛ ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ هاشمی، بررسی بیعت حضرت امام علی(ع) با خلفا، ۱۳۹۰ش، شناسنامه کتاب.
- ↑ هاشمی، بررسی بیعت حضرت امام علی(ع) با خلفا، ۱۳۹۰ش، ص۱۲-۱۳.
- ↑ حسینی، ماجرای بیعت، ۱۳۸۹ش، ص۹-۱۰.
- ↑ لباف، مظلومی گمشده در سقیفه، ۱۳۸۵ش، ج۴، شناسنامه کتاب.
منابع
- ابن تیمیة الحرانی، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة، جامعة الامام محمد بن سعود الإسلامیة، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
- ابنابیالحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی، بیتا.
- ابناثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر، ۱۳۸۵ق.
- ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، بیروت، دار البشائر الإسلامیة، ۲۰۰۲م.
- ابنحجر هیتمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، بیروت، موسسة الرسالة، ۱۴۱۷ق.
- ابنحزم، علی بن احمد، الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶ق.
- ابنحنبل، أحمد بن محمد، فضائل الصحابة، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۳ق.
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، المناقب، قم، نشر علامه، بیتا.
- ابنعبد البر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق.
- ابنعبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۷ق.
- ابنعساکر، علی بن حسین، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
- ابنعطیه، مقاتل، أبهی المداد فی شرح مؤتمر علماء بغداد، بیروت، الاعلمی فی المطبوعات، ۱۴۲۳ق.
- ابنقتیبة الدینوری، عبدالله بن مسلم، الامامة و السیاسة، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۰ق.
- ابنکثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، بیتا.
- ابنمیثم بحرانی، میثم بن علی، النجاة فی القیامة فی تحقیق أمر الإمامة، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۷ق.
- اورعی مومنی، عبدالله، «بیعت امام علی(ع) با خلفا»، موسوعه رد شبهات ۵: امام علی(ع) ۲، تهران، نشر مشعر، ۱۳۹۵ش.
- بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، قاهرة، جمهوریة مصر العربیة. وزارة الاوقاف. المجلس الاعلی للشئون الاسلامیة. لجنة إحیاء کتب السنة، ۱۴۱۰ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، مصر، دارالمعارف، بیتا.
- بلاذری، احمد بن یحیی، جمل من انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.
- بیضون، ابراهیم، رفتارشناسی امام علی در آیینه تاریخ، ۱۳۷۹ش
- ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۹۵ق.
- جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۶ش.
- جعفریان، رسول، تاریخ خلفا، قم، دلیل ما، ۱۳۸۰ش.
- جعفریان، رسول، تاریخ و سیره سیاسی امیر مومنان علی بن ابیطالب(ع)، قم، دلیل ما، ۱۳۸۰ش.
- جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، انصاریان، ۱۳۸۱ش.
- جوهری بصری، احمد بن عبدالعزیز، السقیفة و فدک، مکتبة نینوی الحدیثة، بیتا.
- حسینی طباطبایی، سیدمصطفی، راهی بسوی وحدت اسلامی، تهران، بینا، ۱۴۰۰ق.
- حسینی میلانی، علی، الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة، قم، الحقایق، ۱۴۱۳ق.
- حسینی میلانی، علی، جواهر الکلام فی معرفة الإمامة والإمام، قم، الحقایق، ۱۳۸۹ش.
- حسینی میلانی، علی، نگاهی متفاوت به سیره حضرت علی(ع)، قم، الحقایق، ۱۳۹۲ش.
- حسینی، علیرضا، ماجرای بیعت، قم، دلیل ما، ۱۳۸۹ش.
- خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، علی(ع) میزان الحق، تهران، مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، ۱۳۸۶ش.
- خواند میر، غیاث الدین بن همام الدین، تاریخ حبیب السیر، تهران، خیام، ۱۳۸۰ش.
- ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۵ق.
- رضا، محمد رشید، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۴ق.
- سبحانی تبریزی، جعفر، فروغ ولایت، قم، موسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۰ش.
- سلطان الواعظین شیرازی، محمد، شبهای پیشاور در دفاع از حریم تشیع، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۹ش.
- سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، تصحیح صبحی الصالح، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۷ق.
- سید مرتضی، علی بن حسین، الشافی فی الامامة، تهران، موسسة الصادق(ع)، ۱۴۰۷ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم، موسسة النشر الاسلامی. التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، ۱۳۶۲ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
- شیخ طوسی، محمد بن الحسن، الامالی، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۴ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، قم، محبین، ۱۳۸۲ش.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
- صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، بیروت، دار إحیاء التراث، ۱۴۲۰ق
- طبری، محمد بن جریر، المسترشد فی الامامة، تهران، مؤسسة الثقافة الإسلامیة لکوشانپور، ۱۴۱۵ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، بینا، بیتا.
- عاملی، جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة الإمام علی علیهالسلام، بیروت، المرکز الإسلامی للدراسات، ۱۴۳۰ق.
- عسکری، مرتضی، سقیفه: بررسی نحوه شکل گیری حکومت پس از رحلت پیامبر اکرم، قم، دانشکده اصول الدین، ۱۳۸۷ش.
- عسکری، مرتضی، نقش عایشه در تاریخ اسلام، قم، موسسه علمی فرهنگی علامه عسکری، ۱۳۹۰ش.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- غلامی، یوسف، پس از غروب، قم، نجم الهدی، ۱۳۸۸ش.
- فخری، محمد، تاریخ تشیع از صدر اسلام تا پایان دوره خلفای راشدین، مشهد، ایلیا فخر، ۱۳۸۸ش.
- قلمداران، حیدرعلی، شاهراه اتحاد، بیجا، نشر حقیقت، ۱۳۹۰ش.
- کنتوری، میر حامد حسین، عبقات الانوار، قم، غلامرضا مولانا بروجردی، ۱۴۰۴ق.
- کورانی، علی، سیرهنامه امیرالمومنین، تهران، چاپ و نشر بین الملل، ۱۴۰۱ش.
- لباف، علی، مظلومی گمشده در سقیفه، تهران، منیر، ۱۳۸۵ش.
- مادلونگ، ویلفرد، جانشینی حضرت محمد(ص)، مشهد، آستان قدس رضوی. بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۷ش.
- مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
- مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق.
- مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق.
- مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۱ش.
- مطهری، مرتضی، اسلام و نیازهای زمان، تهران، صدرا، ۱۴۴۴ق.
- مظفر، محمدرضا، السقیفة، قم، انصاریان، ۱۴۱۵ق.
- هاشمی، سید شفیع، بررسی بیعت حضرت امام علی(ع) با خلفا، قم، آثار نفیس، ۱۳۹۰ش.
- هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، تهران، موسسة البعثة، ۱۴۰۷ق.
- یاوری، محمدجواد، «بازخوانی زمان و علت بیعت امام علی(ع) با ابوبکر»، فصلنامه تاریخ در آینه پژوهش، سال ۴، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۶ش.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.