آیه جلباب
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره: | احزاب |
شماره آیه: | ۵۹ |
جزء: | ۲۱ |
مکان نزول: | مدینه |
موضوع: | فقهی |
درباره: | حجاب |
آیات مرتبط: | آیه حجاب |
آیه جِلباب (احزاب: ۵۹) از زنان میخواهد جِلبابهایشان را به خود نزدیک کنند تا موردآزار مردان قرار نگیرند. در این آیه واژه «جَلابیب» به کار رفته که جمع جِلباب است. جلباب را نوعی لباس معنا کردهاند که از روسری بزرگتر است.
برخی از مفسران بر این باورند که این آیه مختص زنان آزاد بوده تا با رعایت حجاب از کنیزان تشخیص داده شوند و کسی به آنها تعرض نکند؛ اما گروه دیگری میگویند آیه از همه زنان میخواهد با وقار رفتار کنند تا به آنها گمان بد نبرند و متعرضشان نشوند.
برخی از فقیهان و مفسران با استناد به این آیه گفتهاند بر زن واجب است که صورت خود را از نامحرم بپوشاند.
محتویات
معرفی، متن و ترجمه آیه
آیه ۵۹ سوره احزاب را که در آن از نوعی حجاب سخن گفته شده، آیه «جلباب» نامیدهاند:[۱]
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ...
|
اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزدیکتر است...
|
شأن نزول
به نوشته کتاب تفسیر قمی، علت نزول آیه آن بوده است که در زمان پیامبر(ص)، وقتی زنان برای نماز جماعت به مسجد میرفتند، برخی از جوانان سر راه آنها مینشستند و متعرضشان میشدند.[۲]
معنای جلباب
واژه «جَلابیب» جمع «جِلباب» است. راغب اصفهانی نوشته است جلباب به پیراهن و روسری گفته میشود؛[۳] اما در مجمعالبحرین آمده است جلباب لباسی است بزرگتر از روسری و کوچکتر از رِدا که زنان بر سرشان میگذارند و تا روی سینهشان را میپوشاند.[۴]
منظور از شناختهشدن چیست؟
طبرسی در مجمعالبیان دو تفسیر از عبارت «ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ» مطرح کرده است و دیگر کسانی که آیه را تفسیر کردهاند، یکی از این دو تفسیر را برگزیدهاند:
- طبق تفسیر نخست، که نظر خود طبرسی است، منظور از شناختهشدن در عبارت فوق، این است که معلوم شود آنها زن آزاد هستند و کنیز نیستند و برای همین موردتعرض قرار نگیرند؛ زیرا در آن زمان، برخی متعرض زنانی میشدند که آزاد نبودند. همچنین برخی از منافقان متعرض زنان آزاد میشدند و وقتی بازخواست میشدند، میگفتند گمان میکردیم که کنیز هستند. با این کار، فرصت این بهانهتراشی از منافقان هم گرفته میشد.[۵]
- تفسیر دوم که طبرسی آن را به جَبایی نسبت داده است، میگوید منظور از شناختهشدن آن است که دانسته شود آن زنان اهل حجاب و پاکدامناند تا مردان فاسق سمت آنها نروند؛ زیرا افراد فاسق وقتی ببینند زنی پوشش مناسب دارد و پاکدامن است، متعرضش نمیشوند.[۶] علامه طباطبایی و مرتضی مطهری این برداشت را برگزیدهاند.[۷]
کاربرد فقهی
آیه جلباب، در مباحث فقهی هم مورداستناد قرار گرفته است.[۸] گفتهاند بیشتر مفسران همچون زَمَخشری و فخر رازی از این آیه فهمیده اند بر زن واجب است که صورتش را بپوشاند.[۹] علامه طباطبایی هم چنین برداشتی داشته است.[۱۰] بهگفته جعفر سبحانی، آیتالله بروجردی همین دیدگاه را داشته و استدلال کرده است که با نزدیککردن جلباب که در آیه به آن امر شده، لزوماً کل صورت پوشانده میشود.[۱۱]
مرتضی مطهری و جعفر سبحانی این استدلال را نپذیرفتهاند. بهباور مطهری، این آیه درصدد بیان حدود پوشش نیست؛ بلکه بیانکننده آن است که زنان مسلمان با عفت و وقار رفتار کنند و پوششان تنها جنبه تشریفاتی نداشته باشد. او نوشته است عبارت «فَلَا يُؤْذَيْنَ» (مورد آزار قرار نگیرند) در آیه تأییدکننده این دیدگاه است.[۱۲] سبحانی هم با استناد به همین عبارت، نوشته است هدف از نزدیک کردن جلباب، این بوده که زنان آزاد از کنیزان شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند و با پوشاندن مو این هدف به دست میآید. بنابراین پوشاندن صورت لازم نیست.[۱۳]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ جمعی از محققان، فرهنگنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۶.
- ↑ قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۱۹۶.
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۹۹، ذیل واژه «جلابیب».
- ↑ طریحی، مجمعالبحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۴، ذیل واژه «جلب».
- ↑ طبرسی، مجمعالبیان، ج۸، ص۵۸۱.
- ↑ طبرسی، مجمعالبیان، ج۸، ص۵۸۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۳۹-۳۴۰؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۰۴-۵۰۵.
- ↑ برای نمونه، نگاه کنید به شبیری، کتابالنکاح، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۶۲-۴۷۰؛ سبحانی، نظام النکاح فی الشریعة الاسلامیة الغراء، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۲؛ مکارم شیرازی، کتابالنکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۲.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۵۰۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۳۹.
- ↑ سبحانی، نظام النکاح فی الشریعة الاسلامیة الغراء، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۲.
- ↑ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۵۰۳-۵۰۴.
- ↑ سبحانی، نظام النکاح فی الشریعة الاسلامیة الغراء، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۲.
منابع
- جمعی از محققان، فرهنگنامه علوم قرآنی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودى، دمشق/بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- سبحانی، جعفر، نظام النکاح فی الشریعة الاسلامیة الغراء، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۳۷۵ش.
- شبیری زنجانی، سیدموسی، کتابالنکاح، قم، مؤسسه پژوهشی رایپرداز، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن،، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طریحى، فخرالدین، مجمعالبحرین، تحقیق: سیداحمد حسینی، تهران، کتابفروشى مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
- قمى، على بن ابراهیم، تفسیرالقمی، تحقیق و تصحیح طیّب موسوى جزایرى، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، کتابالنکاح، تحقیق محمدرضا حامدی و مسعود مکارم، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.