پرش به محتوا

مارقین

مقاله قابل قبول
پیوند کم
بدون جعبه اطلاعات
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
استناد ناقص
شناسه ناقص
از ویکی شیعه

مارقین به‌معنای خارج‌شدگان از دین به گروهی گفته شده که پس از جنگ صِفّین و ماجرای حَکَمیت، با شعار لا حُکمَ الّا لِلَّه از امام علی(ع) جدا شدند و جنگ نهروان را به راه انداختند.

مارقین
رهبر/رهبرانعبدالله بن وَهب، و حمزة بن سِنان
شخصیت‌های مؤثرشُرَیح بن أوفَی، زید بن حُصین
گروه‌ها و احزابفرقه‌های خوارج: اباضیه، ازارقه، نجدات، عجارده، صفریه و شبیبیه
زمینه‌ها/عللخارج‌شدگان از دین پس از جنگ صفین و ماجرای حکمیت
شعارلا حکم الا لله
طرفینامام علی(ع) و یارانش، خوارج
خساراتشهادت کمتر از ده نفر از یاران امام علی(ع)، کشته شدن همه مارقین جز ۱۰ نفر


این گروه که به خوارج معروف شدند، با ویژگی‌هایی همچون سطحی‌نگری در دین شناخته می‌شوند. امام علی(ع) در نهج‌البلاغه در دوازده خطبه و یک حکمت به تحلیل و نقد عقاید و رفتار آنان پرداخته است. از جمله عقاید آنان، تکفیر امام علی(ع) به دلیل پذیرش حکمیت بود.

از چهره‌های برجسته مارقین می‌توان به عبدالله بن وَهب، و حمزة بن سِنان اشاره کرد. آنان در نبرد نهروان از سپاه امام علی شکست خوردند. برخی از آن‌ها در سپاه امام حسن(ع) در مقابل معاویه حضور یافتند و در ترور نافرجام او نقش داشتند.

تعریف

مارقین به خارج‌شدگان از دین معنا شده است.[۱] در اصطلاح به گروهی گفته می‌شود که در جنگ نهروان در مقابل امام علی(ع) قرار گرفتند.[۲] به گفته نصر بن مزاحم نویسنده کتاب وقعه الصفین، خوارج در ابتدا از سپاهیان امام علی(ع) بودند، اما پس از ماجرای حکمیت و اختلاف نظر با حضرت(ع)، شعار «لا حُکمَ الّا لِلَّه» سر دادند و قبول حکمیت را گناهی بزرگ شمردند.[۳] آنها معتقد بودند که در مسئله حکمیت همگان به ویژه حضرت علی(ع) باید از این لغزش توبه کنند.[۴] همچنین معتقد بودند که حضرت علی(ع) به‌خاطر قبول حکمیت کافر شده و باید از وی تبری کرده و دوری جست.[۵]

جایگاه و اهمیت

طبق نقل علامه مجلسی در بحارالانوار، پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) پیشگویی کردند: «ای علی، پس از من با ناکثین، قاسطین و مارقین جنگ خواهی کرد.»؛ این روایت در منابع شیعه و سنی به‌صورت متواتر ذکر شده است.[۶] در نهج‌البلاغه، دوازده خطبه و یک حکمت به موضوع مارقین اختصاص یافته است.[۷] خطبه شقشقیه؛[۸] خطبه قاصعه،[۹] و نیز خطبه ۴۰ نهج البلاغه،[۱۰] از جمله آنهاست. همچنین نام مارقین در زیارت امیرالمؤمنین(ع) در عید غدیر[۱۱] و در دعای ندبه،[۱۲] نیز ذکر شده است.

در جامعه اسلامی مارقین با عنوان «قاری» و یا «قُرّاء» شناخته می‌شدند؛[۱۳] برخی پژوهشگران با استناد به روایات متعددی از پیامبر(ص)، از جمله ویژگی‌های مارقین را قاریان سطحی‌نگر، افراط در دین، کم‌خِرَد، خارج‌شوندگان از اسلام ذکر کرده‌اند.[۱۴] محمد محمد ری‌شهری، حدیث شناس، با استناد به متون تاریخی و حدیثی جنگ افرزوان نهروان را با عناوین مارقین (برون‌شدگان از دین)، خوارج (سرپیچان از فرمان امام(ع))، حَروریه (محل اجتماع آنان)، شُرات ( فدا کردن جان خویش برای پاداش آخرت)، بُغات(ستمگران) توصیف کرده است.[۱۵]

برخی منابع از چهره‌های برجسته مارقین، شُرَیح بن أوفَی، زید بن حُصین، حمزة بن سِنان و عبدالله بن وَهب را نام برده‌اند.[۱۶] اشعث بن قیس، یکی از عوامل نفوذی معاویه در لشکر امام(ع) بود که نقش مهمی در گمراه کردن مارقین داشت.[۱۷] به گفته محمدی ری‌شهری، دشواری رویارویی این جریان فکری به ظاهر قرآنی و با پیشانی‌های پینه‌بسته از فروانی سجود را می‌توان از کلام امام علی(ع) دریافت که فرمود: من چشم فتنه را درآوردم که جز من کسی جرئت آن را نداشت.[۱۸] امام علی(ع) پس از نبرد نهروان فرمودند، خوارج در نسل‌های آینده باقی می‌مانند و هر از گاهی ظهور می‌کنند؛ هر بار که یکی از آن‌ها ظاهر شود، سرکوب خواهد شد تا در نهایت فقط گروهی دزد و غارتگر از آن‌ها باقی بماند.[۱۹] آنها در لشکر امام حسن(ع) در نبرد با معاویه حاضر شدند اما مشکلات زیادی برای حضرت ایجاد کردند،[۲۰] و نیز عامل حمله به حضرت(ع) و سبب زخمی کردن ایشان شدند.[۲۱]

عقاید

به گفته نوبختی نویسنده کتاب فرق الشیعه، مارقین، حضرت علی(ع)، عثمان، معاویه و حکمین را کافر می‌دانستند؛ به اعتقاد آنان خلیفه و جانشین پیغمبر لازم نیست که عرب و از قبیله قریش باشد، و خلافت غیر عرب و حتی غلامان را نیز جایز می‌دانستند، به شرط آنکه او شخصی باتقوی و شمشیرزن و عادل باشد.[۲۲] فرقه اباضیه، ازارقه، نجدات، عجارده، صفریه و شبیبیه از فرقه‌های معروف مارقین شمرده شده‌اند.[۲۳] فرقه شبیبیه در خلافت فرقی بین جنس زن و مرد نمی‌گذاشتند، و امامت زنان را نیز جایز می‌دانسته‌اند.[۲۴]

به گفته نوبختی در کتاب فرق الشیعه، مارقین معتقد بودند که مرتکبان گناهان کبیره کافر هستند و ریختن خون آن‌ها مباح است؛ همچنین ازدواج با زنان و دختران و گروه‌هایی که از آن‌ها تبری می‌جستند را جایز نمی‌دانستند و خروج با امامان خود علیه کافران و منافقان را وظیفه‌ای واجب می‌دانستند.[۲۵] به گفته وی، برخی از گروه‌های مارقین، حتی کسانی را که از جنگ خودداری می‌کردند، هرچند طرفدارشان بودند، کافر می‌دانستند.[۲۶] آنها معتقد بودند سوره یوسف بخشی از قرآن نیست و می‌گفتند این سوره یک داستان عاشقانه است که نباید در قرآن جای داشته باشد.[۲۷]

فرجام مارقین

امام علی(ع) در سال‌های ۳۷، ۳۸ق در منطقه‌ای به نام نهروان با مارقین وارد جنگ شد.[۲۸] پیش از آغاز نبرد، امام علی(ع) آنان را به بازگشت و توبه دعوت کرد که در نتیجه، شمار زیادی از آنها از سپاه جدا شدند.[۲۹] در این نبرد تمامی آنها به‌جز ده نفر کشته شدند و چهارصد نفر نیز زخمی گشتند، در حالی که از یاران امام علی(ع) کمتر از ده نفر به شهادت رسیدند.[۳۰] یکی از بازماندگان این جنگ، ابن ملجم مرادی بود که در ۱۹ رمضان سال ۴۰ق با شمشیری زهرآلود، امام علی(ع) را در محراب مسجد کوفه به شهادت رساند.[۳۱]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۳۴۱.
  2. آخوندی و دیگران، اصطلاحات نظامی در فقه اسلامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی ولی فقیه، ۱۳۷۸ش، ص۱۰۸.
  3. مِنقری، وقعة صفین‏‏، ۱۴۰۴ق‏، ص۵۱۳.
  4. منقری، وقعة صفین‏‏، ۱۴۰۴ق‏، ص۵۱۳.
  5. نوبختی، فرق الشیعه، ترجمه محمدجواد مشکور، ۱۳۵۳ش، ص۶.
  6. علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۰، ص۵۸۸.
  7. خزعلی، «ناکثین، قاسطین و مارقین در نهج البلاغه»، ص۳۹۸.
  8. نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه۳، ص۴۹.
  9. نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۲، ص۳۰۰.
  10. نهج‌البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۴۰، ص۸۲.
  11. ابن طاووس، الإقبال بالأعمال الحسنة، ۱۳۷۶ش، ج‏۲، ص۳۰۷.
  12. علامه مجلسی، محمدباقر، زاد المعاد - مفتاح الجنان، ۱۴۲۳ق، ص۳۰۵.
  13. محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه امیرالمومنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۵۹.
  14. محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه امیرالمومنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۳۹-۳۴۵.
  15. محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه امیرالمومنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۳۲-۳۳۷.
  16. محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه امیرالمومنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۵۹ و ۳۶۹.
  17. محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه امیرالمومنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۲۸.
  18. محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه امیرالمومنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۲۹۳.
  19. نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه ۶۰.
  20. آل یاسین، صلح الحسن(ع)، ۱۳۷۳ش، ص۳۹.
  21. ابن بابویه‏، علل الشرائع‏، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۲۰؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۱۷.
  22. نوبختی، ترجمه فرق الشیعه نوبختی، محمدجواد مشکور، ۱۳۵۳ش، ص۶۸.
  23. نوبختی، ترجمه فرق الشیعه نوبختی، محمدجواد مشکور،۱۳۵۳ش، ص۶۸.
  24. نوبختی، ترجمه فرق الشیعه نوبختی، محمدجواد مشکور، ۱۳۵۳ش، ص۶۸.
  25. نوبختی، ترجمه فرق الشیعه نوبختی، محمدجواد مشکور، ۱۳۵۳ش، ص۶۸.
  26. نوبختی، ترجمه فرق الشیعه نوبختی، محمدجواد مشکور، ۱۳۵۳ش، ص۶۸.
  27. نوبختی، ترجمه فرق الشیعه نوبختی، محمدجواد مشکور، ۱۳۵۳ش، ص۶۸.
  28. محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه امیرالمومنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۷۳.
  29. دینوری، اخبار الطوال، ترجمه مهدوی دامغانی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ص۲۱۰.
  30. بلاذری، انساب الاشراف، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۳۷۳-۳۷۵.
  31. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰.

منابع‌

  • آخوندی، مصطفی و دیگران، اصطلاحات نظامی در فقه اسلامی، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی ولی فقیه، اداره آموزش های عقیدتی سیاسی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • آل یاسین، شیخ راضی، صلح الحسن(ع)، قم، الشریف الراضی، ۱۳۷۳ش/ ۱۴۱۴ق.
  • ابن طاووس، على بن موسی، الإقبال بالأعمال الحسنة( ط- الحديثة)، محقق: جواد قيومى اصفهانى، قم، دفتر تبليغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع - دار صادر، محقق: جمال الدین میر دامادی، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
  • المنقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین‏، تصحیح: عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، چاپ دوم‏، ۱۴۰۴ق‏.
  • بلاذری، انساب الاشراف، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، موسسة الاعلمی للمطبوعات، بی‌تا.
  • خزعلی، ابوالقاسم، «ناکثین، قاسطین و مارقین در نهج البلاغه»، در مجموعه مقالات و سخنرانی‌ها در کنگره بین‌المللی هزاره نهج‌البلاغه، ج۱، بی‌تا.
  • دینوری، اخبار الطوال، ترجمه مهدوی دامغانی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
  • سیدرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی‏، علل الشرائع‏، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول‏، ۱۳۸۵ش.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، دانش‌نامه امیرالمومنین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۶، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • نوبختی، حسن بن موسی، ترجمه فرق الشیعه نوبختی : با دو مقدمه زندگینامه نوبختی و کتابهای فرق الشیعه؛ نگاهی به شیعه و دیگر فرقه های اسلام تا پایان قرن سوم هجری، مترجم: محمدجواد مشکور، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳ش.