عقیل بن ابیطالب از صحابه پیامبر(ص)، برادر امام علی(ع) و از نسبشناسان قریش بود. مسلم بن عقیل فرستاده امام حسین(ع) به سوی مردم کوفه فرزند اوست.
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | عقیل بن ابیطالب |
کنیه | ابویزید |
زادروز | ده سال بعد از عام الفیل |
زادگاه | مکه |
محل زندگی | مکه، مدینه |
مهاجر/انصار | مهاجر |
نسب/قبیله | قریش |
خویشاوندان | ابوطالب، امام علی(ع) |
درگذشت | دوران حکومت معاویه، مدینه |
مدفن | بقیع |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | بعد از جنگ بدر |
حضور در جنگها | جنگ موته |
هجرت به | مدینه |
دلیل شهرت | برادر امام علی(ع) و پدر مسلم |
نقشهای برجسته | نسبشناس قبیله قریش |
زندگینامه
عقیل فرزند ابوطالب و فاطمه بنت اسد است.[۱] بنا بر برخی گزارشها، وی از برادرش حضرت علی(ع) بیست سال بزرگتر بوده است[۲]ازاینرو ده سال بعد از عام الفیل متولد شده است.[۳]
عقیل از قبیله قریش، نسبشناس و آگاه به تاریخ عرب بوده است.[۴] همچنین او فردی حاضرجواب معرفی شده است.[۵] در منابع صحابهنگاری درگذشت عقیل در دوره معاویة بن ابیسفیان[۶]یا ابتدای خلافت یزید (قبل از واقعه حَرّه)[۷] ذکر شده است.
اسلام آوردن و شرکت در غزوات
عقیل پس از جنگ بدر اسلام آورد. به گزارش ابنسعد در الطبقات الکبریٰ، عقیل به اجبار در جنگ بدر در سپاه مشرکان بود. او در این جنگ توسط مسلمانان اسیر شد؛ اما چون پولی نداشت عمویش عباس، فِدیهاش را پرداخت و او را آزاد کرد.[۸] به گفتۀ ابنقُتیبه، عقیل بلافاصله پس از آزادی از اسارت، مسلمان شد.[۹] البته محمدصادق نجمی تاریخپژوه شیعه احتمال داده او پیشتر در مکه، اسلام آورده بود، اما ایمان خود را مخفی میکرد و پس از جنگ بدر، آن را آشکار کرد.[۱۰] پیامبر(ص) نیز پیش از شروع جنگ بدر از مسلمانان خواسته بود: در صورت دیدن عباس، عقیل، نوفل بن حارث و بَخْتَری آنان را نکشند. چرا که به ستم بیرون آورده شدهاند.[۱۱] با این حال، برخی از صحابهنگاران از مسلمانشدن عقیل پس از صلح حُدَیبیه (سال ششم قمری) سخن گفتهاند[۱۲] ابنحجر عسقلانی نیز بر این باور است که عقیل در فتح مکه (سال هشتم قمری) مسلمان شد و در ابتدای سال هشتم هجری به مدینه هجرت کرد.[۱۳] البته در مناقب ابنشهرآشوب از حضور عقیل در ولیمه ازدواج علی(ع) که چند ماه پس از جنگ بدر در مدینه، سخن به میان آمده است.[۱۴]
من تو را دو جور دوست دارم؛ دوستداشتنی به خاطر خویشاوندبودن و دوستداشتنی به خاطر محبتی که عمویم ابوطالب به تو داشت.
به گفته ابنحجر عسقلانی عقیل در جنگ موته شرکت کرد. اما گزارشی از حضورش در فتح مکه، غزوه طایف، جنگ خیبر و جنگ حنین وجود ندارد و گویا بیمار بوده است.[۱۶] با این حال طبق روایتی که زبیر بن بکار نقل کرده او در جنگ حُنین از کسانی بود که هنگام فرار برخی از لشکریان، ثابتقدم ماند.[۱۷] پیامبر برای او از محصولات خیبر سهمی اختصاص داد گفته میشود چون او بر اثر عارضه جسمانی خانهنشین شده بود این سهم برای تأمین مخارج زندگیاش اختصاص یافت.[۱۸]
احادیث متعددی به واسطه او از پیامبر(ص) نقل شده است.[۱۹]
عقیل، در زمان عمر بن خطاب برای همکاری در تقسیم بیتالمال فراخوانده شد.[۲۰]
همراهی عقیل با امام علی(ع)
عقیل به هنگام غسل پیامبر(ص) و دفن آن حضرت توسط علی(ع) حضور داشت.[۲۱] او همچنین در تشییع و تدفین حضرت فاطمه(س) حضور داشته است.[۲۲]
زمانی که عثمان، ابوذر را به رَبذه، تبعید کرد و مردم را از مشایعت او منع نمود، او به همراه امام علی(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و عمار، ابوذر را بدرقه کردند.[۲۳]
اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی است بدبخت. و چون از این امور [حمله ضحاک و بیوفایی کوفیان] مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کردهاند. ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو میزیایم تا تو میزیای، و با تو میمیریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظهای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّواجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشایند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.
نهج السعادة، محمودی، ج۵، ص۲۰۹- ۳۰۰.
عقیل پس از انتقال پایتخت اسلامی به کوفه، در مدینه ماند و در هیچیک از جنگهای امام علی(ع) حاضر نبود.[۲۴] به گفته محمدصادق نجمی دلیل عدم حضور عقیل در جنگهای امام علی(ع)، نابینایی است که در پس از جنگ موته بر او عارض شده بود.[۲۵]
پس از ماجرای حکمیت، معاویه لشکری به فرماندهی ضحّاک بنقیس به عراق فرستاد.[۲۶] حضرت علی(ع) سپاهی را به فرماندهی حجر بن عدی تجهیز کرد و لشکر ضحاک را شکست داد.[۲۷] این اخبار به عقیل رسید او نامهای به امام نوشت و از او کسب تکلیف کرد.[۲۸] امام در نامهای به عقیل خبر داد که فتنه ضحاک دفع شده و او را از نگرانی رهانید.[۲۹]
عقیل در نامهای که در اواخر خلافت امام علی(ع) نوشته، ارادت خود به علی(ع) را بازگو کرده و پیوستن گروه عبدالله بن ابیسرح به معاویه را دشمنی با خدا و رسول او و نیز خاموشکردن نور الهی معرفی میکند. امام علی(ع) نیز در پاسخ عقیل بر ادامه جهاد علیه معاویه و دشمنان دین تأکید کرده و او و فرزندانش را از حضور در جبهههای نبرد علیه دشمنان دین معاف کرده است.[۳۰]
درخواست پرداخت قرض از بیتالمال
هنگامی که علی(ع) زمام امور خلافت را در کوفه در دست داشت، عقیل از او درخواست کرد که بدهیاش را ادا کند. علی(ع) زمانی که از مقدار قرض که صدهزار درهم بود جویا شد فرمود: «سوگند به خدا آنقدر ندارم که بتوانم قرض تو را ادا کنم، صبر کن تا جیره شخص من برسد، تا آخرین حد توان، به تو کمک میکنم...»
عقیل گفت از بیتالمال بده، ولی حضرت از این امر امتناع کرد[۳۱] او آهنی گداخته را به دست عقیل که نابینا بود نزدیک کرد، عقیل به خیال اینکه پول است دست به آن زد، ولی با آهن داغ مواجه شده و اعتراض کرد، امام علی(ع) به وی فرمود تو طاقت این آتش را نداری من چگونه با زیر پا نهادن حق مردم آتش جهنم را تحمل کنم.[۳۲]این ماجرا در تاریخ به داستان الحدیدة المحماة (آهن گداخته) مشهور شده است.[۳۳]
ملاقات عقیل با معاویه
«با آنکه معاویه در حق او (عقیل) بذل و بخشش بسیار کرد عقیل هرگز نه پیش او از علی شکایت کرد نه با او در مخالفت با علی همداستان شد.»[۳۴]
بنا بر گزارش منابع، عقیل دیداری با معاویه داشته است.[۳۵] بنا بر برخی از منابع اهلسنت این دیدار در زمان حیات امام علی(ع) و با هدف درخواست کمک از معاویه برای ادای بدهی[۳۶] و یا رابطه خویشاوندی[۳۷] انجام شده است. در گزارش این منابع آمده است که معاویه در این دیدار گفت: اگر عقیل نمیدانست که من برای او از برادرش بهترم نزد ما نمیآمد و او را رها نمیکرد. عقیل پاسخ داد: برادرم برایم در دینم بهتر است و تو در دنیایم برایم بهتری؛ و من دنیایم را ترجیح دادم؛ و از خدا عاقبت بهخیری را میخواهم.[۳۸]
«گوئی پیامبر بود و صحابهاش مگر این که پیامبر در بینشان نبود و تو همچون ابوسفیان هستی و یارانش مگر این که ابوسفیان در جمعتان نیست.»[۳۹]
به گفته ابنابیالحدید نظر همه راویان ثقه بر این است که رفتن عقیل به شام پس از شهادت امام علی(ع) بوده است.[۴۰] همچنین به گفته محمدصادق نجمی تاریخپژوه شیعه از سؤالاتی که معاویه در این ملاقات درباره افرادی که موقعیت خاصی داشتند همچون امام حسن(ع)، ابنزبیر و مروان از عقیل پرسید مشخص میشود که عقیل پس از شهادت امام علی(ع) نزد معاویه رفته است.[۴۱] محمدصادق نجمی گفته است که عملکرد عقیل نشان میدهد که او برای خویشاوندی و ادای دین نزد معاویه نرفته است بلکه عملکرد و دفاع او از علی(ع) خلاف آن را نشان میدهد.[۴۲]
فرزندان
ابنسعد تاریخنگار قرن سوم از مسلم، یزید، سعید، جعفر اکبر، ابوسعید احول، عبدالله، عبدالرحمان، عبدالله اصغر، علی، جعفر اصغر، حمزه، عثمان، امقاسم، زینب و امنعمان به عنوان فرزندان او نام برده است.[۴۳] در منابع دیگر از عبیدالله، امعبدالله، محمد، فاطمه، امهانی، اسماء، رَمْله و زینب نیز به عنوان فرزندان او یاد شده است. از میان فرزندان او جعفر، مسلم، عبدالله و عبدالرحمان در واقعه کربلا به شهادت رسیدند. البته برخی گفتهاند شش تن از فرزندان او در واقعه کربلا به شهادت رسیدند.[۴۴] شیخ مفید، از دختری به نام اُمّ لُقمان نیز نامبرده که به همراه دیگر خواهرانش هنگام شنیدن خبر شهادت امام حسین(ع)، گریه و زاری میکرده است.[۴۵]
دفن بزرگان بنیهاشم در خانه عقیل
عقیل، خانه وسیعی در بقیع داشته است[۴۶] در گذر زمان، این خانه مکان دفن افرادی از بنیهاشم شده[۴۷] و بعدها به قبرستان بقیع ملحق گشته است. ائمه بقیع، فاطمه بنت اسد مادر عقیل و عباس بن عبدالمطلب[۴۸] از افرادیاند که در این خانه دفن شدهاند. بر قبور آنان بقعهای ساخته شده بود؛ این بقعه در حمله وهابیان به بقیع تخریب شده است.[۴۹]
پانویس
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۱.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۱.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۳؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.
- ↑ ابنحجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۹.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۲.
- ↑ ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۵۶.
- ↑ نجمی، عقیل بن ابیطالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۴۹.
- ↑ بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۲۸
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.
- ↑ ابنحجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۵۴
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸
- ↑ ابنحجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.
- ↑ ابنحجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.
- ↑ نجمی، «انگیزه سفر عقیل به شام و پذیرفتن هدیه از معاویه»، ص۷۶.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۵۴۲.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۴۰.
- ↑ الهلالی، کتاب سلیم، ۱۴۰۵ق، ص۶۶۵.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۳، ص۱۸۳.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.
- ↑ نجمی، «انگیزه سفر عقیل به شام و پذیرفتن هدیه از معاویه»، ص۷۶.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۵-۵۶.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.
- ↑ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰؛ مدنی شیرازی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۱۵۵.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۰۹.
- ↑ ابنأبیالحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۴۵؛ دیلمی، إرشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۱۶.
- ↑ قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۱۲۵.
- ↑ زرینکوب، بامداد اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۵.
- ↑ نگاه کنید به ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.
- ↑ ابنحجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۹.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۱.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۱.
- ↑ ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۲.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.
- ↑ نجمی، عقیل بن ابیطالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۵۱.
- ↑ نجمی، «انگیزه سفر عقیل به شام و پذیرفتن هدیه از معاویه»، ص۷۱-۷۲.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۱-۳۲.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹-۷۰.
- ↑ المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۳۳.
- ↑ سمهودی، وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۹۵.
- ↑ ابنشبه، تاریخ المدینة المنوره، منشورات دار الفکر، ج۱، ص۱۲۷.
- ↑ نجمی، «تاریخ حرم ائمه بقیع»، ص۱۷۵.
منابع
- ابنابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهج البلاغة لابنابیالحدید، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
- ابناثیر، علی بن ابیکرم، اسد الغابة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م.
- ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- ابنسعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
- ابنشبه نمیری، عمر بن شبه، تاریخ المدینة المنورة (اخبار المدینة النبویة)، تحقیق: محمد شلتوت، منشورات دار الفکر، بیتا.
- ابنشهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله بن محمد، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، الطبعة الاولی، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
- دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلی الصواب، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- زرینکوب، عبدالحسین، بامداد اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۹ش.
- سمهودی، علی بن عبدالله، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، بیروت، دار الکتب العلمیة، الطبعة الأولی، ۱۴۱۹ق.
- کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۵ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار االإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مجلسی، محمدتقی، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- محمودی، محمدباقر، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة، بیروت، مؤسسة التضامن الفکری، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۸م.
- مدنی شیرازی، سید علیخان، الدرجات الرفیعة فی طبقات الشیعة، تحقیق سید محمدصادق بحرالعلوم، قم، منشورات مکتبة بصیرتی، ۱۳۹۷ق.
- مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین(ع)، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش.
- نجمی، محمدصادق، «تاریخ حرم ائمه بقیع»، میقات حج، شماره۴، تابستان ۱۳۷۲.
- نجمی، محمدصادق، «عقیل بن ابیطالب در میزان تاریخ صحیح»، مجله میقات حج، شماره ۱۵، بهار ۱۳۷۵ش، شمار۱۵.
- نجمی، محمدصادق، «انگیزه سفر عقیل به شام و پذیرفتن هدیه از معاویه»، میقات حج، شماره ۱۶، تابستان ۱۳۷۵ش.
- یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸ش.
پیوند به بیرون