آیه امانات

مقاله قابل قبول
استناد ناقص
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
آیه امانات
مشخصات آیه
نام آیهآیه امانات
واقع در سورهنساء
شماره آیه۵۸
جزء۵
اطلاعات محتوایی
موضوعفقهیقضایی
دربارهوجوب رد امانت به صاحبانشان • قضاوت و حکومت بین مردم بر اساس عدالت


آیه امانات (سوره نساء: ۵۸) دربارهٔ لزوم حفظ و بازگرداندن امانت‌ و رعایت عدالت در قضاوت است. مفسران امانت را در این آیه شامل امانت مادی و معنوی دانسته‌اند. طبق مفاد این آیه حفظ امانت را بر هر مسلمانی واجب دانسته‌اند و تفاوتی ندارد که صاحب امانت مسلمان باشد یا غیرمسلمان.

طبرسی درباره شأن نزول این آیه گفته است، پیامبر(ص) پس از فتح مکه، کلید کعبه را از عثمان بن طلحه امانت گرفت. در این زمان عباس عموی پیامبر از ایشان می‌خواهد که کلید کعبه را به او بسپارد؛ امّا آن حضرت درخواست عباس را رد می‌کند و در حالی که این آیه را می‌خواند کلید کعبه را به عثمان بازمی‌گرداند.

متن و ترجمه آیه امانات

﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا ۝٥٨ [نساء:58]
﴿خدا به شما فرمان می‌دهد که سپرده‌ها را به صاحبان آنها رد کنید و چون میان مردم داوری می‌کنید به عدالت داوری کنید در حقیقت نیکو چیزی است که خدا شما را به آن پند می‌دهد خدا شنوای بیناست ۝٥٨



سوره نساء: آیه ۵۸

شأن نزول

طبرسی در تفسیر مجمع البیان درباره سبب نزول این آیه گفته است، پیامبر اسلام (ص) پس از فتح مکه، عثمان بن طلحه را احضار کرد و کلید کعبه را که در اختیار او بود، از او به امانت گرفت تا خانه خدا را از وجود هرگونه بت پاک سازد.[۱] در این زمان عباس عموی پیامبر از آن حضرت خواست که کلید کعبه را به او دهد تا او مقام کلیدداری کعبه را به دست آورد؛ امّا پیامبر تقاضای عباس را رد کرد و در حالیکه آیه ۵۸ سوره نساء را می‌خواند، کلید را به عثمان بازگرداند.[۲]

محتوا

این آیه از دو بخش اصلی تشکیل شده است.[۳] در بخش اول، خداوند به بندگانش دستور می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانشان برگردانند. به اعتقاد علامه طباطبایی، مفسّر شیعه، امانت در این آیه معنای وسیعی دارد و شامل امانت مادی و امانت معنوی از قبیل علوم و معارف می‌شود و انسان‌هایی که حامل این امانات هستند باید برای ادای امانت آنان را به اهلش برسانند.[۴] طبرسی در مجمع البیان از قول ابن عباس، ابن مسعود، قُتاده (قتادة بن دعامه ۶۱-۱۱۷ق. از تابعان اهل بصره)و دیگر مفسران نقل کرده که منظور از امانات هم امانات الهی هستند یعنی اوامر و نواهی خداوند و هم امانات مالی و غیر مالی که بندگان به هم سپرده‌اند. [۵]در تفسیر نمونه نیز گفته شده است، طبق صریح این آیه حفظ امانت بر هر مسلمانی واجب است و تفاوتی ندارد که صاحب امانت مسلمان باشد یا غیر مسلمان.[۶]

در بخش دوم آیه، خداوند دستور می‌دهد که براساس عدالت، بین مردم قضاوت و حکومت کنند.[۷] رابطه میان رد امانات و حکم کردن قاضی براساس عدل این گونه توجیه می‌شود که حکم عادلانه قاضی در امور مالی و غیره مصداق بازگرداندن امانت به اهلش محسوب می‌گردد.[۸]

در روایات مختلف، این آیه به معنای انتقال امامت توسط امام به امام بعدی تفسیر شده است.[۹] در روایتی، امام باقر(ع) مخاطب این آیه را امامان می‌داند که هر امامی باید امامت و رهبری جامعه را به عنوان یک امانت به امام بعد از خود بسپارد و حق ندارد این مقام را از امام بعدی دریغ کند. اما (ع) در ادامه با استناد به ذیل آیه(وَإِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ) امامان را همان حاکمان جامعه دانسته که مأمور به قضاوت و حکم عادلانه میان مردم هستند.[۱۰] علامه طباطبایی این گونه روایات را از باب جری دانسته[۱۱] و اصطلاحِ جَرْی‌ بدین‌ معناست‌ که‌ مفاهیم قرآن‌ از نظر انطباق‌ بر مصادیق‌، قلمرو بسیار وسیعی دارد و فقط به‌ موارد نزول‌ آیات‌ اختصاص‌ ندارد، بلکه‌ در هر موردی‌ که‌ با مورد نزول‌، (از نظر ملاک‌) یکسان‌ باشد، جاری‌ می‌شود.[۱۲] فخر رازی آیه را مختص به شأن نزول ندانسته است و با بیان این که انسان یا با خدا و یا دیگران و یا با خودش معامله می کند و رعایت امانت در هر سه لازم است؛ امانت با خدا را همان انجام واجبات و ترک محرمات و امانت با مردم را به بازگرداندن امانات و حفظ اسرار و غیر اینها و امانت با خویشتن را برگزیدن چیزی دانسته که سودمندتر و دربردارنده مصلحت بیشتر برای دین و دنیا اوست دانسته است. [۱۳]

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۹.
  2. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۹۹.
  3. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۷۸.
  4. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۷۸.
  5. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۱۲.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۳۰.
  7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۳۰.
  8. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۸۵.
  9. حویزی، تفسیرنور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج ۱، ص۴۹۶؛ «احادیث آیه ۵۸ از سوره نساء»، وبگاه تفسیر اهل بیت علیهم السلام.
  10. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۸۵.
  11. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص ۳۸۵.
  12. علامه طباطبایی، الميزان، ۱۳۹۰ق، ج۲، ص۶۷.
  13. رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۰، ص۱۰۹.

منابع

  • قرآن کریم.
  • «احادیث آیه ۵۸ از سوره نساء»، وبگاه تفسیر اهل بیت علیهم السلام، تاریخ بازدید: ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳ش.