خطبه حضرت فاطمه در جمع زنان مدینه

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
خطبه حضرت فاطمه در جمع زنان مدینه
خطبه حضرت فاطمه در جمع زنان مدینه
اطلاعات روایت
نام‌های دیگرخطبه عیادت
موضوعغصب خلافت، توبیخ مهاجر و انصار، ویژگی‌های حکومت علوی، پیش‌بینی آینده شوم جهان اسلام
صادره ازحضرت فاطمه(س)
راویانامام علی(ع)، فاطمه دختر امام حسن(ع)، سوید بن غفله
اعتبار سندمتواتر
منابع شیعهمعانی الاخبار، الاحتجاج، دلائل الامامه
منابع سنیبلاغات النساء، شرح نهج البلاغه ابن‌ابی‌الحدید
احادیث مشهور
حدیث سلسلةالذهبحدیث ثقلینحدیث کساءمقبوله عمر بن حنظلةحدیث قرب نوافلحدیث معراجحدیث ولایتحدیث وصایتحدیث جنود عقل و جهلحدیث شجره


خطبه حضرت فاطمه(س) در جمع زنان مدینه یا خطبه عیادت سخنان حضرت زهرا(س) دختر پیامبر(ص) در جمع زنان مدینه، در اعتراض به غصب خلافت است. این سخنان که در بستر بیماریِ منجر به شهادت حضرت فاطمه(س) ایراد شد، به‌دلیل ترسیم وضعیت موجود پس از رحلت پیامبر(ص)، هشدار نسبت به آینده جامعه اسلامی و فصاحت و بلاغت دارای اهمیت دانسته شده است.

حضرت فاطمه(س) در خطبه عیادت ضمن اعلام برائت از پیمان‌شکنان و نکوهش مردم دنباله‌رو، تصویری از بی‌وفایی آنان ترسیم می‌کند و در چند محور به تبیین شرایط موجود، پیش‌بینی آینده‌ای ناخوشایند برای مسلمانان، ویژگی‌های حکومت علوی، ضعف فکری و اختلاف نظرات مردم مدینه، مسئولیت مردم در برابر فساد حکومت و ترسیم چهره سقیفه می‌پردازد. او در این خطبه به چند آیه قرآن از جمله آیه ۸۰ سوره مائده درباره عاقبت پیروی از هوا و هوس، ۹۶ سوره اعراف و ۵۱ سوره زمر درباره ملامت کسانی که از حق پیروی نمی‌کنند و ۳۵ سوره یونس درباره انسان‌های شایسته رهبری نیز استناد می‌کند.

خطبه حضرت زهرا(س) در جمع زنان مهاجر و انصار به طرق مختلف در کتاب‌های روایی شیعه و اهل‌سنت آمده است. این خطبه همچنین توسط پژوهشگران دینی در کتاب‌های مرتبط با زندگی حضرت فاطمه(س) و شرح‌های خطبه‌های آن حضرت، شرح داده شده است.

معرفی و اهمیت

خطبه حضرت فاطمه(س) در جمع زنان مدینه یا خطبه عیادت، سخنانی است که حضرت فاطمه(س) در بستر بیماریِ منجر به شهادتش برای زنانی که به عیادت او آمده بودند، ایراد کرد.[۱] درباره تعداد زنان عیادت‌کننده و اینکه چه کسانی بوده‌اند، اطلاع دقیقی وجود ندارد[۲] البته در کتاب بلاغات النساء[۳] و شرح ابن‌ابی‌الحدید بر نهج‌البلاغه[۴] آمده است که تعدادی از زنان مهاجر و انصار به حضور فاطمه آمدند و در تاریخ یعقوبی ذکر شده زنان پیامبر(ص) و عده‌ای از زنان قریش به عیادت او رفته بودند.[۵]

برخی از پژوهشگران، سخنان فاطمه زهرا(س) در جمع زنان مدینه را دارای فصاحت، بلاغت و محتوای شگفت‌انگیزی می‌دانند.[۶] به گفته آنان با توجه به شناختی که حضرت فاطمه از تحولات جامعه نوپای اسلامی داشتند و برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطبان خود، از کنش‌های گفتاری متعددی چون کنش اظهاری، عاطفی و ترغیبی در این خطبه استفاده کرده است.[۷] این متن را همچنین حاکی از آگاهی حضرت فاطمه نسبت مسائل و جریان‌های حاکم بر مدینه دانسته‌اند.[۸]

مکارم شیرازی از مراجع تقلید این خطبه را همانند خطبه فدکیه دارای آهنگی رسا و شجاعانه و البته لحنی غم‌انگیزتر می‌داند.[۹] به گفته او، اگرچه حضرت فاطمه بسیار مورد ستم واقع شده بود و به‌خاطر جراحات ناشی از ماجرای هجوم به خانه‌اش در بستر بیماری افتاده بود؛ ولی در این خطبه از حال خودش هیچ نگفت و محور تمام سخنان او غصب خلافت، مظلومیت علی(ع) و خطرات آینده این انحراف بزرگ بود و این نشانه ایثار و مقام رضا و تسلیم او در برابر خداوند است.[۱۰]

زمینه ایراد خطبه

حضرت فاطمه در اواخر عمر (پس از واقعه هجوم به خانه‌اش)، به بستر بیماری افتاد و زنان مهاجر و انصار به عیادت او رفتند.[۱۱] درباره انگیزه زنان عیادت‌کننده گفته شده مردان مهاجر و انصار به دلیل اتفاقات ناگوار صورت گرفته درباره حضرت زهرا، خود را مسئول می‌دانستند؛ به‌همین‌دلیل زنان خود را به این دیدار فرستادند تا از بار گناه خود کاسته و وجدان خویش را راضی کنند.[۱۲] همچنین برخی معتقدند که انگیزه‌های سیاسی برای بهبود رابطه خاندان پیامبر(ص) با حاکم وقت و تلطیف فضای مدینه، انگیزه این دیدار بوده است.[۱۳]

محتوای خطبه

حضرت زهرا(س):

«از دنیای شما بسی بیزار و مردانتان را دشمن می‌دارم! حال و قالشان را آزمودم و از آنچه کردند، بسی ناخشنودم و آنان را به کناری نهادم.»[۱۴]

حضرت زهرا(س) در خطبه عیادت، ضمن اعلام برائت از پیمان‌شکنان[۱۵] و نکوهش مردم دنباله‌رو، تصویری از بی‌وفایی آنان ترسیم می‌کند[۱۶] و در چند محور به تبیین شرایط موجود، پیش‌بینی آینده‌ای ناخوشایند برای مسلمانان، ویژگی‌های حکومت علوی، ضعف فکری و تشتت آراء، مسئولیت مردم در برابر فساد حکومت و ترسیم چهره جریان سقیفه می‌پردازد.[۱۷] او در این خطبه به چند آیه قرآن از جمله آیه ۸۰ سوره مائده درباره عاقبت پیروی از هوا و هوس، ۹۶ سوره اعراف و ۵۱ سوره زمر در ملامت عدم پیروی از حق و ۳۵ سوره یونس درباره انسان‌های شایسته رهبری استناد می‌کند.[۱۸]

نکوهش مردم

فاطمه زهرا(س) در ابتدای خطبه، مهاجرین و انصار را به دلیل بازی خوردن از جریان حاکم[۱۹] و همچنین سکوتشان در برابر جریان انحرافی و همراهی با آنان، نکوهش و از اینکه اراده‌های آهنین آنها در زمان پیامبر(ص) به سستی گراییده، شکایت می‌کند.[۲۰] و آنان را به شمشیرهای شکسته و نیزه‌های شکافته تشبیه می‌کند.[۲۱] به گفته حسینعلی منتظری این تشبیهات نشان از ضعف فکری و تشتت آرای مسلمانان در مقابل حوادث رخ داده پس از رحلت پیامبر(ص) دارد.[۲۲] حضرت زهرا مسئولیت غصب خلافت را به عهده مهاجر و انصار می‌داند چون تابع جو حاکم شدند[۲۳] و اینکه ننگ آن تا همیشه تاریخ به دامن آنها خواهد ماند.[۲۴]

تبیین علل کنار زدن علی(ع) از خلافت

در دومین فراز خطبه، فاطمه انگیزه اصلی کنار گذاشتن امام علی(ع) از خلافت را تسلیم‌ناپذیری و شجاعت او در میدان‌های نبرد با دشمنان اسلام، چشیدن سوزش شمشیر او، بی‌اعتنایی او نسبت به مرگ، خشم او در راه خدا و عدم سازش با دشمنان خدا می‌داند.[۲۵]

ویژگی‌های حکومت علی(ع)

فاطمه(س) در بخشی از خطبه خود توضیح می‌دهد که اگر علی(ع) حاکم می‌شد، چگونه حکومتی نصیب مردم می‌شد. جداسازی حق از باطل و جلوگیری از خودکامه شدن حکومت به دست بازماندگان مشرکان، دلسوزی و خیرخواهی حاکم برای مسلمانان و عدم خشونت‌ورزی نسبت به آنان در مسیر هدایت، سیراب شدن تشنگان عدالت از چشمه حقیقت، عدم دلبستگی حاکم به امور دنیوی، بازشناساندن دروغگو از راستگو و سرازیر شدن برکت به جامعه اسلامی به‌واسطه رعایت تقوای الهی نشانه‌های چنین حکومتی است.[۲۶]

توصیف حاکمان غاصب

حضرت زهرا(س) در فراز بعدی، شگفتی خود را از کار مسلمانان ابراز می‌دارد، که به کدام دلیل به دنبال دوستان دروغین رفته و سرپرستان نااهل را انتخاب کردند و به چه امیدی این‌همه ستم و بیداد مرتکب شدند.[۲۷] برخی نیز گفته‌اند شاید مراد حضرت در این فراز این باشد که مردم با چه مستندی، تکیه‌گاه قوی و محکمی مثل حضرت علی و اهل بیت(ع) را رها کرده و به‌جای آنان دیگران را انتخاب کرده‌اند.[۲۸] به تعبیر او مردم سَر را رها کرده و دُم را چسبیده‌اند و به دنبال عوام رفتند و عالِم را رها کردند و تبهکاری خود را نیکوکاری می‌پندارند. فاطمه(س) آنها را فاسدانی می‌داند که فساد خویش را صلاح می‌انگارند.[۲۹]

پیش‌بینی آینده‌ای ناآرام

هشدار نسبت به ثمره انتخاب نادرست، آخرین بخش سخنان فاطمه(س) در این دیدار است. او مردم را نسبت به شمشیرهای برنده، سلطه تجاوزکارانی ستمگر و خونخوار و هرج و مرجی فراگیر و حکومتی مستبد که ثروت مسلمانان را بر باد می‌دهد و جمعیت آنان را پراکنده می‌کند هشدار می‌دهد.[۳۰] به گفته مکارم شیرازی شاید اشاره فاطمه(س) به حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس و افرادی چون حجاج بن یوسف و اتفاقاتی چون واقعه حره باشد.[۳۱]

واکنش مردان مهاجر و انصار به سخنان فاطمه

به گفته سوید بن غفله پس از آنکه زنان سخنان فاطمه(س) را برای مردان خود بازگو کردند، دسته‌ای از آنان برای عذرخواهی نزد آن حضرت آمدند و به بهانه اینکه با ابوبکر بیعت کرده و شرعاً نمی‌توانند بیعت خود را بشکنند، از کمک به اهل‌بیت(ع) خود را معذور دانستند. حضرت زهرا(س) پس از شنیدن سخنان آنان، گفت: دور شوید و با من سخن نگویید که عذرخواهی شما غیرصادقانه است[۳۲] و هیچ بهانه‌ای برای دفاع نکردن از حق نخواهید داشت و در قبال فجایعی که در آینده پیش خواهد آمد، مسئولید.[۳۳]

منابع خطبه

خطبه حضرت زهرا(س) در جمع زنان مهاجر و انصار هم از راویان معصوم و هم غیرمعصوم در کتب شیعه و اهل سنت روایت شده است.[۳۴] این خطبه با چندین سند نقل شده[۳۵] ازجمله:

شرح‌ها

تصویر کتاب ملکه اسلام اثر میرزا خلیل کمره‌ای

خطبه حضرت زهرا(س) در جمع زنان مدینه هم به‌صورت مستقل و هم در ضمن کتاب‌ها درباره آن حضرت و شروح خطبه‌های او، شرح داده شده است.

  • ملکه اسلام، شرح خطبه فدکیه و خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها در جمع زنان مدینه اثر میرزا خلیل کمره‌ای.[۴۴]
  • رنج‌نامه کوثر آفرینش- شرح خطبه دوم، عیادت زنان مهاجر و انصار از حضرت زهرا(س)، اثر سید مجتبی برهانی.
  • شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها و ماجرای فدک نوشته حسینعلی منتظری.[۴۵] (شرح دو خطبه فدکیه و خطبه عیادت)
  • زهرا برترین بانوی جهان تألیف ناصر مکارم شیرازی.[۴۶] (شرح دو خطبه فدکیه و خطبه عیادت در ضمن تاریخ‌نگاری زندگانی حضرت فاطمه از ولادت تا رحلت پیامبر(ص) و پس از آن)
  • سیره و سیمای ریحانه پیامبر(ص) نوشته علی کرمی فریدنی.[۴۷] (شرح خطبه‌های حضرت زهرا در ضمن تبیین زندگی و فضایل حضرت فاطمه زهرا (س) در ۲۲بخش)

متن و ترجمه

خطبه حضرت فاطمه در جمع زنان مدینه
متن ترجمه

وَ قَالَ سُوَیْدُ بْنُ غَفَلَةَ لَمَّا مَرِضَتْ فَاطِمَةُ س الْمَرْضَةَ الَّتِی تُوُفِّیَتْ فِیهَا دَخَلَتْ عَلَیْهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ یَعُدْنَهَا فَقُلْنَ لَهَا کَیْفَ أَصْبَحْتِ مِنْ عِلَّتِکِ یَا ابْنَةَ رَسُولِ اللهِ فَحَمِدَتِ اللهَ وَ صَلَّتْ عَلَی أَبِیهَا

در کتاب احتجاج از سوید بن غفله روایت شده است: چون فاطمه علیها السّلام بیمار شد به آن بیماری که موجب رحلت آن حضرت گردید به هنگام شدّت یافتن بیماریش گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادتش جمع شدند و بر آن حضرت سلام کرده گفتند: ای دختر رسول خدا! وضع بیماریت چگونه است و با آن چه می‌کنی؟ آن حضرت ستایش خداوند سبحان کرده بر پدرش درود فرستاد.

ثُمَّ قَالَتْ أَصْبَحْتُ وَ اللهِ عَائِفَةً لِدُنْیَاکُنَّ قَالِیَةً لِرِجَالِکُنَّ لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ سَئِمْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ اللَّعِبِ بَعْدَ الْجِدِّ وَ قَرْعِ الصَّفَاةِ وَ صَدْعِ الْقَنَاةِ وَ خَتْلِ الْآرَاءِ وَ زَلَلِ الْأَهْوَاءِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ

سپس گفت: حالم به‌گونه‌ای است که از دنیای شما بسی بیزار و مردانتان را دشمن می‌دارم! حال و قالشان را آزمودم و از آنچه کردند، بسی ناخشنودم و آنان را به کناری نهادم. چرا که چون تیغ زنگارخورده نابرّا و چون نیزه از قد دونیم شده، و صاحبان اندیشه‌های تیره و نارسایند. چه بد ذخیره‌ای از پیش برای خود فرستادند. خشم خداوند را به جان خریدند و در آتش و نیران پاینده‌اند.

لَا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدْتُهْم رِبْقَتَهَا وَ حَمَّلْتُهُمْ أَوْقَتَهَا وَ شَنَنْتُ عَلَیْهِمْ غَارَاتِهَا فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ وَیْحَهُمْ أَنَّی زَعْزَعُوهَا عَنْ رَوَاسِی الرِّسَالَةِ وَ قَوَاعِدِ النُّبُوَّةِ وَ الدَّلَالَةِ وَ مَهْبِطِ الرُّوحِ الْأَمِینِ وَ الطَّبِینِ بِأُمُورِ الدُّنْیَا وَ الدِّینِ أَلا ذلِکَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِینُ

از سر ناچاری ریسمان امور و وظایف را به گردن آنان انداخته، سنگینی و مسئولیت کار را بدان‌ها واگذاردم و ننگ عدالت‌کشی را بر آنها بار کردم. نفرین ابد بر این مکّاران، دور باشند از رحمت حق این ستمکاران، وای بر آنان! ازچه‌رو تمرکز حق را در مرکز خود سبب نگشتند؟ و از این راه خلافت را از پایه‌های نبوّت دور داشتند و از سرایی که محل نزول جبرئیل بود، به دیگر سرا بردند و از ید قدرت کاردانان دین و دنیا خارج ساختند! به هوش! که زیانی بس بزرگ است!

وَ مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ ع نَقَمُوا وَ اللهُ مِنْهُ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ لِحَتْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَکَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللهِ وَ تَاللهِ لَوْ مَالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللَّائِحَةِ وَ زَالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْوَاضِحَةِ لَرَدَّهُم إِلَیْهَا وَ حَمَلَهُمْ عَلَیْهَا وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً لَا یَکْلُمُ حشاشه [خِشَاشُهُ‏] وَ لَا یَکِلُّ سَائِرُهُ وَ لَا یَمَلُّ رَاکِبُهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً صَافِیاً رَوِیّاً تَطْفَحُ ضَفَّتَاهُ وَ لَا یَتَرَنَّقُ جَانِبَاهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً

چه چیزی سبب گردید تا از علی علیه‌السلام عیب‌جویی کنند؟ عیب او گفتند؛ زیرا شمشیرش، خویش و بیگانه، شجاع و ترسو نمی‌شناخت. دریافتند که او به مرگ توجهی ندارد. دیدند که او چگونه بر آنها می‌تازد و آنان را به وادی فنا می‌افکند و برخی را برای عقوبت و سرمشق دیگران باقی می‌گذارد. به کتاب خدا مسلط و دانا، و خشم او در راه خوشنودی خداوند بود. به خداوند سوگند اگر از طریق آشکار و نمایان حق منحرف نشده از قبول دلایل و حجت‌های روشن و مبیّن، امتناع نمی‌نمودند، آنان را به راه مستقیم، هادی و رهنمون می‌شد و از انحراف و اعوجاج آنان جلوگیری می‌نمود. به خداوند سوگند، اگر مردانتان در خارج نشدن زمام امور، از دستان علی پای می‌فشردند و تدبیر کار را آنچنان که پیامبر بدو سپرده بود، تحویل او می‌دادند علی آن را به سهولت راه می‌برد و این شتر را به سلامت به مقصد می‌رساند، آن‌گونه که حرکت این شتر رنج‌آور نمی‌شد. علی آنان را به آبشخوری صاف و مملو و وسیع هدایت می‌کرد که آب از اطرافش سرازیر می‌شد و هرگز رنگ کدورت به خود نمی‌گرفت. او آنان را از این آبشخور سیراب به در می‌آورد.

وَ نَصَحَ لَهُمْ سِرّاً وَ إِعْلَاناً وَ لَمْ یَکُنْ یَتَحَلَّی مِنَ الدُّنْیَا بِطَائِلٍ وَ لَا یَحْظَی مِنْهَا بِنَائِلٍ غَیْرَ رَیِّ النَّاهِلِ وَ شُبْعَةِ الْکَافِلِ وَ لَبَانَ لَهُمُ الزَّاهِدُ مِنَ الرَّاغِبِ وَ الصَّادِقُ مِنَ الْکَاذِبِ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هؤُلاءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِینَ

علی خیر و نیکی را در نهان و آشکار برای آنان خوش می‌دارد. او اگر بر مسند می‌نشست هرگز بهره‌ای فراوان از بیت‌المال را به خود اختصاص نمی‌داد و از فزونی و ثروت دنیا جز به مقدار نیاز برداشت نمی‌کرد، به مقدار آبی که تشنگی را فرونشاند و خوراکی که گرسنگی را برطرف نماید. (در آن هنگام) مرد پارسا، از تشنه حطام دنیا بازشناخته می‌شد و راستگو از دروغگو متمایز می‌گشت، در این صورت ابواب برکات آسمانی و زمین بر آنان گشوده می‌شد و خداوند به‌زودی آنان را به سبب اعمال و کردارشان مؤاخذه خواهد کرد. زیرا اگر ساکنان قریه‌ای ایمان آورده خداترسی پیشه می‌ساختند برکات زمین و آسمان را بر آنان فرو می‌ریختیم. امّا آنان دروغ گفتند و ما آنان را در برابر آنچه که به دست آورده بودند، گرفتار آوردیم «و کسانی از اینان که ستم روا داشتند نتیجه سوء کردارشان را به‌زودی خواهند یافت آنان هرگز بر ما چیرگی نخواهند یافت».

أَلَا هَلُمَّ فَاسْمَعْ وَ مَا عِشْتَ أَرَاکَ الدَّهْرَ عَجَباً- وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ لَیْتَ شِعْرِی إِلَی أَیِّ سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ إِلَی أَیِّ عِمَادٍ اعْتَمَدُوا وَ بِأَیَّةِ عُرْوَةٍ تَمَسَّکُوا وَ عَلَی أَیَّةِ ذُرِّیَّةٍ أَقْدَمُوا وَ احْتَنَکُوا لَبِئْسَ الْمَوْلی وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ وَ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا اسْتَبْدَلُوا وَ اللهِ الذَّنَابَی بِالْقَوَادِمِ وَ الْعَجُزَ بِالْکَاهِلِ فَرَغْماً لِمَعَاطِسِ قَوْمٍ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً ... أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ- وَیْحَهُمْ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ

بیایید! و بشنوید! روزگار چه طرفه معجونی در نهان دارد و چه بازیچه‌ها یکی از پس دیگری آشکار می‌سازد. ای کاش می‌دانستم به چه پناهگاهی تکیه داده‌اند؟ و کدامین ستون را پشتیبان گرفته‌اند؟ و به کدامین ریسمان تمسّک جسته‌اند؟ و بر چه خاندانی پیش‌قدم شده، استیلا جسته‌اند؟ شگفتا! که بدسرپرستی انتخاب کرده و بد دوستانی برگزیده‌اند و ستمکاران [که به‌جای خداوند شیطان را اطاعت نمودند] چه بد مبادله کردند. اینان روی بال، به‌جای پرهای بزرگ، دم را قرار داده‌اند، سر واگذارده دم اختیار نمودند. به خاک مذلّت ساییده باد بینی قومی که «خیال کردند با این اعمال کار خوبی را انجام داده‌اند. بدانید که آنان فاسدند، ولی خود نمی‌دانند». وای بر آنان! «آیا آن کس که مردم را به راه راست فرا می‌خواند، سزاوار پیروی است یا آنکه خود راه نمی‌داند؟ وای بر شما! چه بد داوری می‌کنید».

أَمَا لَعَمْرِی لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَیْثَمَا تُنْتَجُ ثُمَّ احْتَلَبُوا مِلْءَ الْقَعْبِ دَماً عَبِیطاً وَ ذُعَافاً مُبِیداً هُنَالِکَ یَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَ یُعْرَفُ الْبَاطِلُونَ غِبَّ مَا أُسِّسَ الْأَوَّلُونَ ثُمَّ طِیبُوا عَنْ دُنْیَاکُمْ أَنْفُساً وَ اطْمَأَنُّوا لِلْفِتْنَةِ جَاشاً وَ أَبْشِرُوا بِسَیْفٍ صَارِمٍ وَ سَطْوَةِ مُعْتَدٍ غَاشِمٍ وَ بِهَرْجٍ شَامِلٍ وَ اسْتِبْدَادٍ مِنَ الظَّالِمِینَ یَدَعُ فَیْئَکُمْ زَهِیداً وَ جَمْعَکُمْ حَصِیداً فَیَا حَسْرَتَی لَکُمْ وَ أَنَّی بِکُمْ وَ قَدْ عَمِیَتْ عَلَیْکُمْ أَ نُلْزِمُکُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها کارِهُونَ

امّا به جان خود سوگند که نطفه این بسته شده است. [و شتر این فتنه آبستن شده به همین زودی خواهد زایید] انتظار کشید تا این فساد در پیکر اجتماع اسلامی منتشر شود. از پستان شتر پس از این خون و زهری که زود هلاک‌کننده است، بدوشید. «در اینجاست که پویندگان راه باطل زیان بینند» و مسلمانانی که در پی خواهند آمد، در می‌یابند که احوال مسلمانان صدر اسلام چگونه بوده است. قلبتان با فتنه‌ها آرام خواهد گرفت. بشارتتان باد به شمشیرهای کشیده و برّان، و حمله جائر و متجاسر ستمکار، و درهم شدن امور همگان و خودرأیی ستمگران! غنایم و حقوق شما را اندک خواهند داد. و جمع شما را با شمشیرهایشان دور خواهند کرد. و شما جز میوه حسرت برداشت نخواهید نمود. کارتان به کجا خواهد انجامید؟ درحالی‌که «حقایق امور بر شما مخفی گردیده است. آیا شما را به کاری وادارم که از آن کراهت دارید؟».

قَالَ سُوَیْدُ بْنُ غَفَلَةَ فَأَعَادَتِ النِّسَاءُ قَوْلَهَا ع عَلَی رِجَالِهِنَّ فَجَاءَ إِلَیْهَا قَوْمٌ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ مُعْتَذِرِینَ وَ قَالُوا یَا سَیِّدَةَ النِّسَاءِ لَوْ کَانَ أَبُو الْحَسَنِ ذَکَرَ لَنَا هَذَا الْأَمْرَ قَبْلَ أَنْ یُبْرَمَ الْعَهْدُ وَ یُحْکَمَ الْعَقْدُ لَمَا عَدَلْنَا عَنْهُ إِلَی غَیْرِهِ فَقَالَتْ ع إِلَیْکُمْ عَنِّی فَلَا عُذْرَ بَعْدَ تَعْذِیرِکُمْ وَ لَا أَمْرَ بَعْدَ تَقْصِیرِکُمْ.[۴۸]


سوید بن غفله می‌گوید: زنان حاضر در مجلس، سخنان حضرت فاطمه علیها السلام را پیش مردان خود بازگو و تکرار کردند. متعاقب آن، گروهی از بزرگان و رؤسای مهاجرین و انصار درحالی‌که اعتذار می‌جستند و اظهار ندامت، نزد حضرت زهرا علیها السلام آمدند و به آن حضرت گفتند: ای سرور زنان عالم! اگر ابو الحسن (علی علیه السّلام) برای ما حقایق را عنوان می‌کرد قبل از آنکه ما با دیگری (ابو بکر) عهد وثیق و پیمان استوار و محکم بسته باشیم، هرگز از او روی برنتافته به دیگری میل نمی‌کردیم. حضرت فاطمه علیها السّلام فرمود: من مسئولیت بازگویی حقایق را داشتم (نصیحتی بود از من به شما) حجّت را بر شما تمام کردم. عذر شما، عذر مقبول و پسندیده‌ای نیست و تقصیر و کوتاهی شما مسلّم و هیچ بهانه و توجیهی بعد از آن متصوّر نیست.[۴۹]

پانویس

  1. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۰۸.
  2. خشاوی، زندگانی سیاسی حضرت فاطمه زهرا(س)، ۱۳۷۸ش، ص...
  3. ابن‌طیفور، بلاغات النساء، ص۱۹.
  4. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۶، ص۲۳۳.
  5. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۱۵.
  6. کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، ۱۳۸۰ش، ص۷۳۴.
  7. خزاعی و همکاران، «تحلیل خطبه عیادت بر پایه نظریه کنش گفتاری»، ص۷-۸.
  8. فتاحی‌زاده و رسولی، «اسناد و شروح خطبه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها»، ص۱۷-۱۸.
  9. مکارم شیرازی، زهرا برترین بانوی جهان، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۱.
  10. مکارم شیرازی، زهرا برترین بانوی جهان، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۲-۲۱۵.
  11. خزاعی و همکاران، «تحلیل خطبه عیادت بر پایه نظریه کنش گفتاری»، ص۱۶.
  12. کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، ۱۳۸۰ش، ص۷۳۴.
  13. خزاعی و همکاران، «تحلیل خطبه عیادت بر پایه نظریه کنش گفتاری»، ص۱۶.
  14. روحانی، زندگانى حضرت زهرا عليها السلام (ترجمه جلد ۴۳ بحار الانوار)، ۱۳۷۷ش، ص۵۸۰-۵۸۳.
  15. پورسید آقایی، «خطبه‌های فاطمه(س)»، ص۶۰.
  16. منتظری، خطبه فاطمه زهرا سلام الله علیها و ماجرای فدک، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۹.
  17. منتظری، خطبه فاطمه زهرا سلام الله علیها و ماجرای فدک، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۱؛ دشتی، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س)، ۱۳۸۱ش، ص۹۰-۹۶؛ کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، ۱۳۸۰ش، ص۷۳۷-۷۴۵.
  18. پورسید آقایی، «خطبه‌های فاطمه(س)»، ص۶۰.
  19. کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، ۱۳۸۰ش، ص۷۳۷.
  20. مکارم شیرازی، زهرا برترین بانوی جهان، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۱.
  21. کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، ۱۳۸۰ش، ص۷۳۸.
  22. منتظری، خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها، ۱۳۷۴ش، ص۳۸۳-۳۸۴.
  23. منتظری، خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها، ۱۳۷۴ش، ص۳۸۵.
  24. مکارم شیرازی، زهرا برترین بانوی جهان، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۲.
  25. دشتی، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س)، ۱۳۸۱ش، ص۹۲؛ منتظری، شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها، ۱۳۷۴ش، ص۳۹۳-۳۹۵.
  26. مکارم شیرازی، زهرا برترین بانوی جهان، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۷-۲۲۸؛ منتظری، شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها، ۱۳۷۴ش، ص۴۰۲-۴۱۰؛ کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، ۱۳۸۰ش، ص۷۴۱.
  27. کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، ۱۳۸۰ش، ص۷۴۲-۷۴۳؛
  28. منتظری، شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها، ۱۳۷۴ش، ص۴۱۴.
  29. دشتی، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س)، ۱۳۸۱ش، ص۹۴-۹۵.
  30. کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، ۱۳۸۰ش، ص۷۴۴-۷۴۵؛ دشتی، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(س)، ۱۳۸۱ش، ص۹۵.
  31. مکارم شیرازی، زهرا برترین بانوی جهان، ۱۳۷۹ش، ص۲۳۸-۲۴۱.
  32. منتظری، خطبه فاطمه زهرا سلام الله علیها و ماجرای فدک، ۱۳۷۴ش، ص۴۲۴-۴۲۶.
  33. کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر، ۱۳۸۰ش، ص۷۴۸-۷۴۹.
  34. فتاحی‌زاده و رسولی، «اسناد و شروح خطبه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها»، ص۱۸.
  35. مکارم شیرازی، زهرا برترین بانوی جهان، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۵.
  36. شیخ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۵۴-۳۵۶.
  37. طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۵.
  38. ابن‌طیفور، بلاغات النساء، ص۱۹.
  39. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۶، ص۲۳۳.
  40. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۰۸.
  41. علامه حلی، خلاصه الاقوال، ۱۴۱۷ق، ص۱۶۳.
  42. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۵۹.
  43. منتظری، خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها و ماجرای فدک، ۱۳۷۴ش، ص ۳۷۶-۳۷۷.
  44. نگاهی به کتاب «ملکه اسلام»، کتابی در شرح خطبه های حضرت زهرا(س)، مندرج در سایت دارالعرفان.
  45. منتظری، شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها و ماجرای فدک، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۱-۴۲۸.
  46. مکارم شیرازی، زهرا برترین بانوی جهان، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۱-۲۴۷.
  47. کرمی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر (ص)، ۱۳۸۰ش، ص۷۳۳-۷۴۹.
  48. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۰۸-۱۰۹.
  49. روحانی، زندگانى حضرت زهرا عليها السلام( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار)، ۱۳۷۷ش، ص۵۸۰-۵۸۳.

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌طیفور، ابی‌الفضل احمد بن ابی‌طاهر، بلاغات النساء، مکتبة بصیرتی، بی‌تا.
  • برهانی، سید مجتبی، رنج‌نامه کوثر شرح خطبه دوم عیادت زنان مهاجر و انصار از حضرت زهرا سلام الله علیها، قم، حماسه قلم، ۱۳۹۹ش.
  • پورسیدآقایی، سید مسعود، «خطبه‌های فاطمه(س)، در دانشنامه فاطمی، زیر نظر علی‌اکبر رشاد، جلد سوم، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۳ش.
  • خزاعی، محبوبه؛ خاکپور، حسین؛ حسومی، ولی‌الله، «تحلیل خطبه عیادت حضرت زهرا(س) بر پایه نظریه کنش گفتاری»، در فصلنامه تاریخ اسلام، شماره ۸۰، ۱۳۹۸ش.
  • خشاوی، شهین، زندگانی سیاسی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها، تهران، نشر عابد، ۱۳۷۸ش.
  • دشتی، محمد، فرهنگ سخنان فاطمه زهرا سلام الله علیها، قم، موسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، ۱۳۸۱ش.
  • روحانی، محمد، زندگانی حضرت زهرا علیها السلام، ترجمه جلد ۴۳ بحارالانوار، تهران، نشر مهام، ۱۳۷۷ش.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۴۰۳ق.
  • طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج‏، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
  • طبرى آملى صغير، محمد بن جرير بن رستم‏، دلائل الامامة، قم، نشر بعثت، ۱۴۱۳ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفه الرجال، قم، موسسه نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق.
  • فتاحی‌زاده، فتحیه، رسولی راوندی، محمدرضا، «اسناد و شروح خطبه‌های حضرت زهرا سلام الله علیها»، در فصلنامه تخصصی مطالعات قرآن و حدیث سفینه، شماره ۴۵، ۱۳۹۵ش.
  • کرمی فریدنی، علی، سیره و سیمای ریحانه پیامبر(ص)، قم، نشر دلیل ما، ۱۳۸۰ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیا‌ء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، زهرا(س) برترین بانوی جهان، قم، نشر سرور، ۱۳۷۹ش.
  • منتظری، حسینعلی، شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها و ماجرای فدک، قم، دفتر حضرت آیت الله العظمی منتظری، ۱۳۷۴ش.
  • یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر، بی تا.