موضوع اصلی آن ویژگیهای مؤمنان و کفار و عاقبت آنها در آخرت است. آیه هفتم سوره محمد که بر چگونگی دریافت نصرت الهی اشاره دارد، از آیات مشهور و نامدار این سوره است. آیه چهارم مبنی بر ممنوعیت کشتن اسیران جنگی و آزادی آنان به صورت رایگان یا در قبال دریافت فدیه، از آیات الاحکام آن شمرده شده است.
در امان بودن از فقر و سیراب شدن از چشمههای بهشتی از جمله پاداشهای تلاوت سوره محمد دانسته شده است.
ذکر نام محمد(ص) در آیه دوم [یادداشت ۱]را دلیل نامگذاری این سوره به نام محمد دانستهاند. نام دیگر این سوره قتال است؛ چراکه در بیشتر آیات آن به مسئله جهاد پرداخته است.[۱] این سوره را «الذین کفروا» نیز مینامند؛ چراکه با همین عبارت آغاز میشود.[۲]
محل و ترتیب نزول
سوره محمد جزو سورههای مدنی و در ترتیب نزول، نود و پنجمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، چهل و هفتمین سوره است و در جزء ۲۶ قرآن جای دارد.[۳]جلالالدین سیوطی در الاتقان از نسفی (عمر بن محمد بن احمد نسفی سمرقندی حنفی ۴۶۱ - ۵۳۷ ق. ) نقل کرده که سوره محمد مکی است و البته سیوطی این قول را غریب(غیر معروف) دانسته است. [۴]
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره محمد ۳۸ آیه، ۵۴۲ کلمه و ۲۴۲۴ حرف دارد و به لحاظ حجمی جزو سورههای مَثانی است و کمتر از یک حزب است.[۵]
محتوا
محور اصلی سوره محمد برشمردن صفات واعمال نیک مؤمنان و صفات واعمال خبیث وزشت کافران و مقایسه عاقبت کار و نتائج اعمال هر دو طائفه در قیامت و مسئله جهاد و جنگ با دشمنان اسلام است.[۶] دلیل پرداختن به موضوع جنگ در بیشتر آیات این سوره را به دلیل همزمانی نزول آن با جنگ احد دانستهاند.[۷]
استفاده مکرر از دو واژه اضلال و احباط به معنای تباه شدن و سودبخش نبودن اعمال کافران را در این سوره به کفر و نِفرت کفار از قرآن مرتبط دانستهاند.[۸]
محتوای این سوره را میتوان در موارد ذیل خلاصه كرد:
ایمان و كفر و مقایسۀ حال مؤمنان و كافران در این جهان و جهان دیگر؛
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّـهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴿۷﴾» (اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مىكند و گامهايتان را استوار مىدارد.)
این آیه، برای تشویق مؤمنان به مبارزه با دشمنان است. بر اساس برخی تفاسیر شیعی، تکیه بر مسأله ایمان در این آیه، اشاره به این است که یکى از نشانههاى ایمان راستین، پیکار با دشمنان حق است و تعبیر به یارى کردن خدا به وضوح به معنى یارى کردن آئین اوست. چنانکه در این تفاسیر آمده، یارى کردن پیامبر خدا، شریعت و تعلیمات او، و همینطور در بعضى دیگر از آیات قرآن (سوره حشر آیه ۸) یارى کردن خدا و رسولش، در کنار یکدیگر قرار داده شده است.[۱۱]علامه طباطبایی مفسر بزرگ شیعی نصرت الهی را همان توفیق او می داند که در پرتو آن اسباب غلبه مؤمنان بر کافران حاصل می شود مانند ترسی که خدا در دل کافران می افکند و امور مؤمنان را سامان می بخشد و دل هایشان را محکم وشجاع می کند.[۱۲]
در نهجالبلاغه از امام علی(ع) نقل شده: اگر خدا را يارى كنيد، خداوند شما را يارى مىكند و گامهاى شما را استوار مىسازد، خداوند از روى خوارى و ناچارى از شما نصرت و يارى نمىخواهد، او از شما يارى خواسته در حالى كه خود عزيز و حكيم است و سپاهيان آسمانها و زمين به فرمان او هستند و از شما درخواست قرض كرده در حالى كه گنجهاى آسمان و زمين به او تعلّق دارد و بى نياز و حميد است (بلى اينها نه از جهت نيازى است كه او دارد) بلکه نصرتخواهى و استقراض الهى براى آن است كه شما را بيازمايد و بهترين عامل به نيكىها را مشخص سازد.[۱۳]
آیه نهرهای چهارگانه در بهشت (۱۵)
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ ۖ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى ۖ وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ ترجمه: توصیف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده، چنین است: در آن نهرهایی از آب صاف و خالص که بدبو نشده، و نهرهایی از شیر که طعم آن دگرگون نگشته، و نهرهایی از شرابِ (طهور) که مایه لذّت نوشندگان است، و نهرهایی از عسل مصفّاست، و برای آنها در آن از همه انواع میوهها وجود دارد؛ و (از همه بالاتر) آمرزشی است از سوی پروردگارشان!
علامه طهرانی در باره این رودهای چهارگانه بهشتی براین باور است که مراد از انهار، اصناف و انواع علوم و معارف حقه حقيقيه است، كه حيات قلب منوط به آن است، و غرائز انسان بدان سيراب و اشباع میگردد. وی هم چنین میگوید: آب براساس آیه وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ آیه ۳۰ سوره انبیاء در عالم طبيعت حيات؛ موجودات است.و حيات دل به علم و معرفت خداست، لذا نهرهاى علم و معرفت كه در قلوب جارى است، در بهشت به صورت نهرهاى زلال، و غير متغير، ظاهر و بارز است و مراد از غير آسِن، متعفن نشدن و متغير نشدن آن علوم به وهميات و تشکيکات و عادات باطله، و سنن ضاله، و اعتقادات فاسده است.و اين نهر اختصاص به افرادى دارد که در راه خدا به مقام قلب رسيده، و از علوم حقه الهيه بدون دخالت تغيير نفس بهره مند شدهاند.
منظور از نهرهای شیر ظهور و بروز علومى است كه براى آغازگران سير راه خدا مفيد است مانند شير که برای كودک مفید است، اين نهرها اختصاص به ضعفائى دارد كه استعداد سير در منازل نفس را داشته، و به سبب پرهيز از معاصی و رذائل اخلاق قابليت وصول به مقام قلب را دارند، ولى هنوز به آن مقام نرسيدهاند، واین علوم به نیات فاسده وبدعتها و هوی و هوسها آلوده نشدهاند.
نهر خمر در آخرت همان جذبات الهيه است، كه در اثر تجليات اسما و صفات الهی در قلب پيدا میشود، و چنان عقل را مبهوت و حيران می سازد، كه با وجود مشاهده آنها، عقل دورانديش و محافظه كار و مصلحت انديش را ساقط نموده، و به كلى مراتب هستى را فراموش مى نمايد، و به سبب این خاصیت از آن تعبیر به خمر شده است. اين خمر انسان را از مرتبه عقل به مرتبه بالاتر كه مرتبه شهود و قلب است رهبرى میكند.
منظور از نهرهای عسل تصفيه شده حلاوتهائى است از واردات عالم قدس، و بارقههاى نورانى، و لذتهائى كه در حالات مختلفه براى متوسطين در راه خدا پيدا میشود، و آنها را در ذوق و وجد و توجه به خدا میآورد، و متوجه به كمال خود مینمايد، این نهر اختصاص به افرادى دارد كه در مقام ذوق آن جذبات بوده، و هنوز به مرحله سُكر در اثر مشاهده تجليات در نيامدهاند.[۱۴]
بر پایه روایتی، امام علی(ع)،چهار رود در دنیا را از رودهای بهشت معرفی کرده است که عبارتند از: فرات(رود آب)، نیل(رود عسل)، سَیحان(رود خمر)، و جَیحان(رود شیر) علامه محمدباقر مجلسی احتمال داده که این چهار رود دنیایی با چهار نهر بهشتی در نام مشترک باشند و فضیلت این رودها یا از باب الهام و وحی الهی در نامگذاری مشترکشان با رودهای بهشتی باشد و یا این که مقدرای از آب رودهای بهشتی دراین رودها ریخته میشود چنانچه این نکته درباره فرات در روایات آمده است.[۱۵][یادداشت ۲]
آیه بی نیازی خدا و فقر همگان(۳۸)
هَا أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ ۖ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ ۚ وَاللَّـهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاءُ ۚ وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم ترجمه:شما همان [مردمى] هستيد كه براى انفاق در راه خدا فرا خوانده شدهايد. پس برخى از شما بخل مىورزند، و هر كس بخل ورزد تنها به زيان خود بخل ورزيده، و [گرنه] خدا بىنياز است و شما نيازمنديد؛ و اگر روى برتابيد [خدا] جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.
علامه طباطبائی در المیزان در تفسیر آیه میگوید: این آیه در مقام تأیید ادعای آیه گذشته است که اگر خداوند از شما تمام اموالتان را بخواهد حتماً همه بخل میورزید زیرا اینک هم که از شما انفاق از بعض از اموالتان را میخواهد برخی از شما بخل میورزید. آیه در ادامه تأکید دارد که خداوند از این در خواست قصد بهره بردن و انتفاع ندارد زیرا خداوند بینیاز مطلق است و انفاق خیر دنیا و آخرت افراد را تضمین میکند و بخل خودداری از رسیدن به خیر دنیا و آخرت است. [۱۶]
حضرت محمد(ص): پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در پاسخ به كسى كه پرسيد: آن قوم ديگر كه بخل نمىورزند كيانند؟(يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ)، دستى به شانه سلمان زدند و فرمودند: منظور، قوم سلمان (مردم ایران ) است، سوگند به آن كس كه جانم به دست اوست، اگر ایمان به ثريّا بسته باشد، گروهى از فارسيان آن را به چنگ مىآورند. منبع: حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج۵، ص۴۶.
ملاصدرا در بحث وجوب معرفت خداوند، عبادت را منوط به معرفت او و راههای اثبات خدا را امکان و حدوث برشمرده و امکان ذاتی موجودت را یکی از راههای رسیدن به خداوند و تعبیر (انتم الفقرا) در آیه ۳۸ سوره فاطر را اشاره به امکان ذاتی موجودات دانسته است. [۱۷]وی همچنین بر اساس این آیه خداوند را جواد حقیقیای دانسته که در ذات و افعالش هیچگونه نیازی نیست و تمام موجودات نیازمند به او هستند و معیار فقر موجودات را امکان آنها برشمرده است. [۱۸]
از پیامبر(ص) روایت شده اگر کسی سوره محمد را بخواند، زمانی که از قبر برمیخیزد، به هر سویی که نگاه کند، پیامبر خدا را خواهد دید و خداوند او را از چشمههای بهشتی سیراب میکند.[۱۹] تردید نکردن در دین، گرفتار نشدن به فقر و در امان خداوند و پیامبر بودن، از جمله پاداشهای قرائت سوره محمد است که در روایتی از امام صادق(ع) به آن اشاره شده است.[۲۰]
آیات الاحکام
آیه چهارم سوره محمد را جزو آیات الاحکام دانستهاند که به حکم اسیران جنگی بعد از پایان جنگ میپردازد.[۲۱] در این آیه قتل اسیران جنگی را ممنوع اعلام کرده و رهبر مسلمانان را در آزادی آنها بدون دریافت عوض یا در قبال دریافت فدیه مخیر گذاشته است.[۲۲]
﴿و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند و به آنچه بر محمد [ص] نازل آمده گرویدهاند [که] آن خود حق [و] از جانب پروردگارشان است [خدا نیز] بدیهایشان را زدود و حال [و روز]شان را بهبود بخشید ٢﴾
﴿این بدان سبب است که آنان که کفر ورزیدند از باطل پیروی کردند و کسانی که ایمان آوردند از همان حق که از جانب پروردگارشان است پیروی کردند این گونه خدا برای [بیداری] مردم مثالهایشان را میزند ٣﴾
﴿پس چون با کسانی که کفر ورزیدهاند برخورد کنید گردنها[یشان] را بزنید تا چون آنان را [در کشتار] از پای درآوردید پس [اسیران را] استوار در بند کشید سپس یا [بر آنان] منت نهید [و آزادشان کنید] یا فدیه [و عوض از ایشان بگیرید] تا در جنگ اسلحه بر زمین گذاشته شود این است [دستور خدا] و اگر خدا میخواست از ایشان انتقام میکشید ولی [فرمان پیکار داد] تا برخی از شما را به وسیله برخی [دیگر] بیازماید و کسانی که در راه خدا کشته شدهاند هرگز کارهایشان را ضایع نمیکند ٤﴾
﴿سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ ٥﴾
﴿به زودی آنان را راه مینماید و حالشان را نیکو میگرداند ٥﴾
﴿وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ ٦﴾
﴿و در بهشتی که برای آنان وصف کرده آنان را درمیآورد ٦﴾
﴿مگر در زمین نگشتهاند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنها بودند به کجا انجامیده ستخدا زیر و زبرشان کرد و کافران را نظایر [همین کیفرها در پیش] است ١٠﴾
﴿خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند در باغهایی که از زیر [درختان] آنها نهرها روان است درمیآورد و [حال آنکه] کسانی که کافر شدهاند [در ظاهر] بهره میبرند و همان گونه که چارپایان میخورند میخورند و[لی] جایگاه آنها آتش است ١٢﴾
﴿م ث ل بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده [چون باغی است که] در آن نهرهایی است از آبی که [رنگ و بو و طعمش] برنگشته و جویهایی از شیری که مزهاش دگرگون نشود و رودهایی از بادهای که برای نوشندگان لذتی است و جویبارهایی از انگبین ناب و در آنجا از هر گونه میوه برای آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست [آیا چنین کسی در چنین باغی دلانگیز] مانند کسی است که جاودانه در آتش است و آبی جوشان به خوردشان داده میشود [تا] رودههایشان را از هم فرو پاشد ١٥﴾
﴿و از میان [منافقان] کسانیاند که [در ظاهر] به [سخنان] تو گوش میدهند ولی چون از نزد تو بیرون میروند به دانش یافتگان میگویند هماکنون چه گفت اینان همانانند که خدا بر دلهایشان مهر نهاده است و از هوسهای خود پیروی کردهاند ١٦﴾
﴿آیا [کافران] جز این انتظار میبرند که رستاخیز به ناگاه بر آنان فرا رسد و علامات آن اینک پدید آمده است پس اگر [رستاخیز] بر آنان دررسد دیگر کجا جای اندرزشان است ١٨﴾
﴿پس بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست و برای گناه خویش آمرزش جوی و برای مردان و زنان با ایمان [طلب مغفرت کن] و خداست که فرجام و مآل [هر یک از] شما را میداند ١٩﴾
﴿و کسانی که ایمان آوردهاند میگویند چرا سورهای [درباره جهاد] نازل نمیشود اما چون سورهای صریح نازل شد و در آن نام کارزار آمد آنان که در دلهایشان مرضی هست مانند کسی که به حال بیهوشی مرگ افتاده به تو مینگرند ٢٠﴾
﴿چرا که آنان به کسانی که آنچه را خدا نازل کرده خوش نمیداشتند گفتند ما در کار [مخالفت] تا حدودی از شما اطاعتخواهیم کرد و خدا از همداستانی آنان آگاه است ٢٦﴾
﴿و اگر بخواهیم قطعاً آنان را به تو مینمایانیم در نتیجه ایشان را به سیمای [حقیقی]شان میشناسی و از آهنگ سخن به [حال] آنان پی خواهی برد و خداست که کارهای شما را میداند ٣٠﴾
﴿کسانی که کافر شدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند و پس از آنکه راه هدایت بر آنان آشکار شد با پیامبر [خدا] درافتادند هرگز به خدا گزندی نمیرسانند و به زودی [خدا] کردههایشان را تباه خواهد کرد ٣٢﴾
﴿شما همان [مردمی] هستید که برای انفاق در راه خدا فرا خوانده شدهاید پس برخی از شما بخل میورزند و هر کس بخل ورزد تنها به زیان خود بخل ورزیده و [گرنه] خدا بینیاز است و شما نیازمندید و اگر روی برتابید [خدا] جای شما را به مردمی غیر از شما خواهد داد که مانند شما نخواهند بود ٣٨﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. کسانی که کفر ورزیدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند [خدا] اعمال آنان را تباه خواهد کرد ١ و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند و به آنچه بر محمد [ص] نازل آمده گرویدهاند [که] آن خود حق [و] از جانب پروردگارشان است [خدا نیز] بدیهایشان را زدود و حال [و روز]شان را بهبود بخشید ٢ این بدان سبب است که آنان که کفر ورزیدند از باطل پیروی کردند و کسانی که ایمان آوردند از همان حق که از جانب پروردگارشان است پیروی کردند این گونه خدا برای [بیداری] مردم مثالهایشان را میزند ٣ پس چون با کسانی که کفر ورزیدهاند برخورد کنید گردنها[یشان] را بزنید تا چون آنان را [در کشتار] از پای درآوردید پس [اسیران را] استوار در بند کشید سپس یا [بر آنان] منت نهید [و آزادشان کنید] یا فدیه [و عوض از ایشان بگیرید] تا در جنگ اسلحه بر زمین گذاشته شود این است [دستور خدا] و اگر خدا میخواست از ایشان انتقام میکشید ولی [فرمان پیکار داد] تا برخی از شما را به وسیله برخی [دیگر] بیازماید و کسانی که در راه خدا کشته شدهاند هرگز کارهایشان را ضایع نمیکند ٤ به زودی آنان را راه مینماید و حالشان را نیکو میگرداند ٥ و در بهشتی که برای آنان وصف کرده آنان را درمیآورد ٦ ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر خدا را یاری کنید یاریتان میکند و گامهایتان را استوار میدارد ٧ و کسانی که کفر ورزیدند نگونساری بر آنان باد و [خدا] اعمالشان را برباد داد ٨ این بدان سبب است که آنان آنچه را خدا نازل کرده استخوش نداشتند و [خدا نیز] کارهایشان را باطل کرد ٩ مگر در زمین نگشتهاند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنها بودند به کجا انجامیده ستخدا زیر و زبرشان کرد و کافران را نظایر [همین کیفرها در پیش] است ١٠ چرا که خدا سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند ولی کافران را سرپرست [و یاری] نیست ١١ خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند در باغهایی که از زیر [درختان] آنها نهرها روان است درمیآورد و [حال آنکه] کسانی که کافر شدهاند [در ظاهر] بهره میبرند و همان گونه که چارپایان میخورند میخورند و[لی] جایگاه آنها آتش است ١٢ و بسا شهرها که نیرومندتر از آن شهری بود که تو را [از خود] بیرون راند که ما هلاکشان کردیم و برای آنها یار [و یاوری] نبود ١٣ آیا کسی که بر حجتی از جانب پروردگار خویش است چون کسی است که بدی کردارش برای او زیبا جلوه داده شده و هوسهای خود را پیروی کردهاند ١٤ م ث ل بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده [چون باغی است که] در آن نهرهایی است از آبی که [رنگ و بو و طعمش] برنگشته و جویهایی از شیری که مزهاش دگرگون نشود و رودهایی از بادهای که برای نوشندگان لذتی است و جویبارهایی از انگبین ناب و در آنجا از هر گونه میوه برای آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست [آیا چنین کسی در چنین باغی دلانگیز] مانند کسی است که جاودانه در آتش است و آبی جوشان به خوردشان داده میشود [تا] رودههایشان را از هم فرو پاشد ١٥ و از میان [منافقان] کسانیاند که [در ظاهر] به [سخنان] تو گوش میدهند ولی چون از نزد تو بیرون میروند به دانش یافتگان میگویند هماکنون چه گفت اینان همانانند که خدا بر دلهایشان مهر نهاده است و از هوسهای خود پیروی کردهاند ١٦ و[لی] آنان که به هدایت گراییدند [خدا] آنان را هر چه بیشتر هدایت بخشید و [توفیق] پرهیزگاریشان داد ١٧ آیا [کافران] جز این انتظار میبرند که رستاخیز به ناگاه بر آنان فرا رسد و علامات آن اینک پدید آمده است پس اگر [رستاخیز] بر آنان دررسد دیگر کجا جای اندرزشان است ١٨ پس بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست و برای گناه خویش آمرزش جوی و برای مردان و زنان با ایمان [طلب مغفرت کن] و خداست که فرجام و مآل [هر یک از] شما را میداند ١٩ و کسانی که ایمان آوردهاند میگویند چرا سورهای [درباره جهاد] نازل نمیشود اما چون سورهای صریح نازل شد و در آن نام کارزار آمد آنان که در دلهایشان مرضی هست مانند کسی که به حال بیهوشی مرگ افتاده به تو مینگرند ٢٠ [ولی] فرمانپذیری و سخنی شایسته برایشان بهتر است و چون کار به تصمیم کشد قطعاً خیر آنان در این است که با خدا راست[دل] باشند ٢١ پس [ای منافقان] آیا امید بستید که چون [از خدا] برگشتید [یا سرپرست مردم شدید] در [روی] زمین فساد کنید و خویشاوندیهای خود را از هم بگسلید ٢٢ اینان همان کسانند که خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل] ایشان را ناشنوا و چشمهایشان را نابینا کرده است ٢٣ آیا به آیات قرآن نمیاندیشند یا [مگر] بر دلهایشان قفلهایی نهاده شده است ٢٤ بیگمان کسانی که پس از آنکه [راه] هدایت بر آنان روشن شد [به حقیقت] پشت کردند شیطان آنان را فریفت و به آرزوهای دور و درازشان انداخت ٢٥ چرا که آنان به کسانی که آنچه را خدا نازل کرده خوش نمیداشتند گفتند ما در کار [مخالفت] تا حدودی از شما اطاعتخواهیم کرد و خدا از همداستانی آنان آگاه است ٢٦ پس چگونه [تاب میآورند] وقتی که فرشتگان [عذاب] جانشان را میستانند و بر چهره و پشت آنان تازیانه مینوازند ٢٧ زیرا آنان از آنچه خدا را به خشم آورده پیروی کردهاند و خرسندیش را خوش نداشتند پس اعمالشان را باطل گردانید ٢٨ آیا کسانی که در دلهایشان مرضی هست پنداشتند که خدا هرگز کینه آنان را آشکار نخواهد کرد ٢٩ و اگر بخواهیم قطعاً آنان را به تو مینمایانیم در نتیجه ایشان را به سیمای [حقیقی]شان میشناسی و از آهنگ سخن به [حال] آنان پی خواهی برد و خداست که کارهای شما را میداند ٣٠ و البته شما را میآزماییم تا مجاهدان و شکیبایان شما را باز شناسانیم و گزارشهای [مربوط به] شما را رسیدگی کنیم ٣١ کسانی که کافر شدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند و پس از آنکه راه هدایت بر آنان آشکار شد با پیامبر [خدا] درافتادند هرگز به خدا گزندی نمیرسانند و به زودی [خدا] کردههایشان را تباه خواهد کرد ٣٢ ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و از پیامبر [او نیز] اطاعت نمایید و کردههای خود را تباه مکنید ٣٣ آنان که کفر ورزیدند و مانع راه خدا شدند سپس در حال کفر مردند هرگز خدا از آنان درنخواهد گذشت ٣٤ پس سستی نورزید و [کافران را] به آشتی مخوانید [که] شما برترید و خدا با شماست و از [ارزش] کارهایتان هرگز نخواهد کاست ٣٥ زندگی این دنیا لهو و لعبی بیش نیست و اگر ایمان بیاورید و پروا بدارید [خدا] پاداش شما را میدهد و اموالتان را [در عوض] نمیخواهد ٣٦ اگر [اموال] شما را بخواهد و به اصرار از شما طلب کند بخل میورزید و کینههای شما را برملا میکند ٣٧ شما همان [مردمی] هستید که برای انفاق در راه خدا فرا خوانده شدهاید پس برخی از شما بخل میورزند و هر کس بخل ورزد تنها به زیان خود بخل ورزیده و [گرنه] خدا بینیاز است و شما نیازمندید و اگر روی برتابید [خدا] جای شما را به مردمی غیر از شما خواهد داد که مانند شما نخواهند بود ٣٨﴾
↑ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ...غیر ازاین مورد، در سه سوره دیگر قرآن نام پیامبر(ص) به عنوان محمد آمده است که عبارتند از: سوره آل عمران آیه ۱۴۴ ،
سوره احزاب آیه ۴۰ ،
سوره فتح آیه ۲۹