سوره نحل شانزدهمین سوره قرآن و از سورههای مکی که در جزء ۱۴ قرآن جای گرفته است. این سوره را نحل نامیدهاند؛ زیرا به نحل (زنبور عسل) و الهامخداوند به آن اشاره میکند. سخن از نعمتهای خداوند، اشاره به معاد و دلالیل توحید و عظمت خدا از موضوعات مطرح در این سوره است. سوره نحل به عدل و احسان و هجرت و جهاد توصیه میکند و از ظلم و ستم و پیمانشکنی نهی میکند. حرامبودن خوردن شراب، گوشت مردار، گوشت خوک و خون، از جمله احکام عملی مطرحشده در این سوره است. از پیامبر(ص)روایت شده است هر كس سوره نحل را قرائت كند خداوند نعمتهايى كه در دنيا به او داده با او حساب نخواهد كرد. همچنین در امان ماندن از وسوسه ابلیس و لشکریانش از خواص تلاوت این سوره بیان شده است.
نام مشهور این سوره، نحل است. دلیل این نامگذاری هم این است که در این سوره، آیه ۶۸ به نحل (زنبور عسل) اشاره شده است.[یادداشت ۱] سوره نحل را همچنین سوره نِعَم (جمع نعمت) نامیدهاند؛ چراکه محور اصلی آن ذکر نعمتهای الهی است.[۱]
سوره نحل ۱۲۸ آیه، ۱۸۵۱ کلمه و ۷۸۳۸ حرف دارد. این سوره از نظر حجمی از سورههای متوسط قرآن است که سهچهارم یک جزء قرآن را در بر میگیرد. آیه ۴۸ این سوره، سجده مستحب دارد.[۳] (رجوع کنید به: سورههای سجدهدار)
بخش زیادی از سوره نحل درباره نعمتهای خداوند است. این نعمتها شامل باران، نور آفتاب، انواع گیاهان و میوهها و مواد غذایی و چارپایان میشود.
بیان دلایل توحید و عظمت خدا، سخن از معاد و تهدید مشرکان و مجرمان.
بیان احکام مختلفی همچون دستور به عدل و احسان و هجرت و جهاد و نهی از فحشا و مُنکر و ظلم و ستم و پیمانشکنی. همچنین به شکرگزاری از نعمتها دعوت شده و حضرت ابراهیم بندهای شکرگزار معرفی شده است.
سخن از بدعتهایمشرکان (تحریم پارهاى از حيوانات که در واقع حرام نبودند و استناد آن تحریم به خداوند)
تفسیر المیزان غرض سوره را بیان این واقعیت می داند که غلبه دین حق (دین توحیدی اسلام) قطعی است، زیرا الله یگانه معبود شایسته پرستش است که همه هستی را آفریده و تدبیر می کند و تمام نعمتها از آنِ اوست و دین او تنها دینی است که باید بدان ملتزم و پایبند بود.[۵]
داستانها و روایتهای تاریخی
ادعای کافران بر تعلیم قرآن از سوی فردی عجمی آیه ۱۰۳«وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ» ترجمه:و نيك مىدانيم كه آنان مىگويند: «جز اين نيست كه بشرى به او مىآموزد.» [نه چنين نيست، زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مىدهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است.امین الاسلام طبرسی در تفسیر مجمع البیان نام او را بلعام نقل کرده است. [۷]
پاکدینی ابراهیم آیههای ۱۲۰-۱۲۱
وجوب گرامیداشت شنبه بر یهود آیه ۱۲۴
آیات مشهور
آیه کن فیکون (ارداه الهی)
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (آیه ۴۰) (ترجمه:فرمان ما به هر چيزى كه ارادهاش را بكنيم، اين است كه مىگوييم؛ موجود شو؛ و موجود مىشود.)
تعبیر «کُن فَیکون» در آیات متعددی از قرآن درباره موضوعات مختلفی مشاهده میشود مانند:(آفرینش آسمان ها و زمین) سوره بقره، آیه ۱۱۷؛(ولادت حضرت عیسی و خلقت آدم) سوره آل عمران، آیات ۴۷و۵۹؛( تحقق اراده الهی درروز قیامت) سوره انعام، آیه ۷۳؛ (تحقق اراده الهی)سوره نحل، آیه ۴۰؛ (تحقق اراده الهی)سوره مریم، آیه ۳۵؛ (تحقق اراده الهی در زنده ساختن مردگان)سوره یس، آیه ۸۲؛ (تحقق اراده الهی در زنده ساختن و میراندن)سوره غافر، آیه۶۸.
علامه طباطبایی منظور از قول(قولنا) در این آیه را همان امر و فرمان و حکم و قضای الهی دانسته که در حقیقت همان ایجاد و به وجود آوردن هستی توسط خداوند است و مراتب سلسله اراده الهی را برای به وجود آوردن چیزی اینگونه ترسیم کرده است :۱-اراده ۲- قضاء ۳- امر ۴- قول(کُن فَیکون) و قول الهی همان فعل اوست و فعل او همان موجودات خارجی هستند که با اراده او تحقق یافتهاند. [۸]
آیه سجده همه موجودات
وَلِلهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ (آیه ۴۹)ترجمه:(نه تنها سایهها، بلکه) تمام آنچه در آسمانها و زمین از جنبندگان وجود دارد، و همچنین فرشتگان، برای خدا سجده میکنند و تکبّر نمیورزند.)
آیه ۴۸ درباره حرکت سایههای مخلوقات از راست و چپ و سجده خاضعانه آنها برای خدا است و منظور، حالت سایه تمام موجودات برروی زمین است که چون روی زمین، گسترده و پهن میشوند در واقع همین حالتشان سجده آنهاست. این آیه درباره سجده عمومی تمام جهان هستی است؛ موجودات مادی و هم غیر مادی، آسمانیان و زمینیان، [۹] و منظور از سجده آنان همان انقیاد و خضوع و تسلیم ذاتی آنهاست که همین حقیقت سجده است.[۱۰]علامه طباطبایی بر این باور است که تعبیر «دابّة» در آیه برای آسمانیان، دلالت بر این نکته دارد که در آسمانها نیز دوابّی(جنبدگانی) هستند که ساکنند و در آنها زندگی میکنند.[۱۱]
پاسخ به این سؤال که ملائکه نیز می توانند داخل در دوابّ (جنبندگان) باشند پس چرا در این آیه نامشان جداگانه آمده است از نظر نویسنده تفسیر المیزان این است که نزول و صعود و رفت و آمد آنها، نقل و انتقال و حرکت کردن در مکان مانند موجودات مادی و انسانها و جنیان نیست به همین جهت ملائکه جداگانه مطرح شده اند تا اشاره به این باشد که نوع حرکت آنها مانند دیگر جنبندگان مادی (انسان ها و حیوانات) نیست. [۱۲] اما از نظرطبرسینویسنده تفسیرمجمع البیان این که نام ملائکه جداگانه آمده هم به جهت شرافت مقام آنهاست و هم این که دابّه به موجودی گفته می شود که جنبش دارد و راه میرود در حالی که ملائکه صاحبان بال هستند وپرواز(طیران) درآنان غلبه دارد. [۱۳][یادداشت ۳]
جمله پایانی آیه(وَ هُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ ترجمه: و نیز فرشتگان همه بیهیچ تکبر به سجده و عبادت خدا مشغولند. ) نیز در مقام معرفی ملائکه است و چون بحث آیه در عبودیت است منظور از عدم استکبار ملائکه این است که هیچ غفلتی از خدای سبحان ندارند و هیچ استکباری در ذات و در افعالشان نیست و هیچ مخالفتی در برابر دستورات خدای سبحان و عبادت او ندارند و چون فرشتگان هیچ گونه استکباری ندارند در آیه بعد[یادداشت ۴] به ترس آنها اشاره میکند با این که در پیشگاه الهی جز خیر نیست و لی ترس آنان جنسش از جنس ترسهای عادی که ترس از شر و بدی و عذاب است نیست؛ بلکه ترس از مشاهده پیوسته مقام کبریایی خدای متعال است که هرگز از این مقام پروردگارشان غافل نمیشوند، و پیوسته در مقام امتثالِ بی چون و چرای دستورات خدواند هستند. [۱۴]
ترجمه: خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد؛ و از فحشا و منکر و ستم، نهی میکند؛ خداوند به شما اندرز میدهد، شاید متذکّر شوید!. (آیه۹۰)
این آیه به عنوان جامعترین برنامه اجتماعی، به سه موضوع یعنی عدل، احسان و ایتاء ذیالقربی امر نموده و از سه موضوع فحشا، منکر و بغی نهی کرده است.[۱۵] آیه احسان در زمینههای مختلف مورد توجه فریقین قرار گرفته است[۱۶] و مفسران در مورد معنا و مفهوم هر یک از این اصول، بحثهای مفصلی انجام داده و پیامهای فرهنگی و اجتماعی فراوانی از آن برداشت کردهاند.[۱۷]علامه طباطبایی، عدل را به عدل فردی و اجتماعی تقسیم کرده و عدل فردی را کاری دانسته که تأمین کننده سعادت انسان باشد و عدل اجتماعی را برخورد با دیگران به اندازه استحقاق آنان بر محور عقل وشرع دانسته است و عدل در آیه را عدل اجتماعی دانسته است.او هم چنان احسان را احسان به غیر دانسته که رساندن خیر و نفع به دیگران است بدون آن که دیگران کاری کرده باشند که او بخواهد به آنان پاداش بدهد. بخشیدن به نزدیکان( إِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَی) را نیز از مصادیق احسان دانسته که به سبب اهمیتش جداگانه نیز عنوان شده است.[۱۸]
إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ ۚ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ(آیه ۱۲۰ ترجمه:(تحریمهای) روز شنبه (برای یهود) فقط به عنوان یک مجازات بود، که در آن هم اختلاف کردند؛ و پروردگارت روز قیامت، در آنچه اختلاف داشتند، میان آنها داوری میکند!)
ترجمه: با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوهاى] كه نيكوتر است مجادله نما... . (آیه ١٢٥)
این آیه روش مقابله با مخالفان را بیان میکند. منظور از حکمت، علم و دانش و منطق و استدلال است که جنبه عقلی دارد و مراد از موعظه، سخنی است که عواطف را برمیانگیزد. در آیه آمده است موعظه باید نیکو باشد، یعنی خالی از خشونت، برتریجویی، تحقیر طرف مقابل و تحریک حس لجاجت باشد.[۱۹]
آیات الاحکام
بسیاری از آیات سوره نحل را جزو آیات الاحکام دانستهاند.[۲۰] آیه ۱۱۵ این سوره خوردن سه چیز را حرام اعلام میکند: مردار، خون و گوشت خوک. همچنین گفته شده است از آیات ۵، ۱۰، ۱۱، ۱۴ و ۶۶ـ۶۹ این سوره، حلال بودن عسل، ماهیها، چارپایان و میوههایی چون خرما، انگور و زیتون برداشت میشود.[۲۱] در مورد آیات دیگری از این سوره (آیات ۹۱ـ۹۴) نیز که درباره عهد و قسم است، گفته شده از این آیات حرامبودن شکستن قسم فهمیده میشود.[۲۲] همچنین آیه ۱۰۶ این سوره[یادداشت ۵] را یکی از دلایل قرآنیِ جایزبودن تقیه برشمردهاند[۲۳]
از پیامبر(ص) نقل شده است هر كس اين سوره را بخواند، خداوند نعمتهايى كه در دنيا به او داده با او حساب نخواهد كرد و پاداش او به اندازه كسى است كه، بميرد و وصيتى نيكو از خود به يادگار گذارد و اگر در همان روز يا شبى كه اين سوره را خوانده بميرد، پاداش او مانند كسى است كه با وصيت نيكو و پسنديده از دنيا رفته است.[۲۴]
از امام باقر(ع) نیز روايت شده هر كس سوره نحل را در هر ماه بخواند، در دنيا زيان نبيند و هفتاد نوع بلا - كه آسانترين آنها جنون و جذام و پيسى است - از او دور خواهد شد و جاى او در بهشت عدن است كه در وسط بهشتهاى ديگر قرار دارد.[۲۵]طبرسی در مكارم الاخلاق برای تلاوت این سوره خواصی چون در امان ماندن از ابلیس و لشكریان و پیروانش نقل کرده است.[۲۶]
﴿به وسیله آن کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر] برای شما میرویاند قطعا در اینها برای مردمی که اندیشه میکنند نشانهای است ١١﴾
﴿و اوست کسی که دریا را مسخر گردانید تا از آن گوشت تازه بخورید و پیرایهای که آن را میپوشید از آن بیرون آورید و کشتیها را در آن شکافنده [آب] میبینی و تا از فضل او بجویید و باشد که شما شکر گزارید ١٤﴾
﴿تا روز قیامت بار گناهان خود را تمام بردارند و [نیز] بخشی از بار گناهان کسانی را که ندانسته آنان را گمراه میکنند آگاه باشید چه بد باری را میکشند ٢٥﴾
﴿پیش از آنان کسانی بودند که مکر کردند و[لی] خدا از پایه بر بنیانشان زد درنتیجه از بالای سرشان سقف بر آنان فرو ریخت و از آنجا که حدس نمیزدند عذاب به سراغشان آمد ٢٦﴾
﴿سپس روز قیامت آنان را رسوا میکند و میگوید کجایند آن شریکان من که در باره آنها [با پیامبران] مخالفت میکردید کسانی که به آنان علم داده شده است میگویند در حقیقت امروز رسوایی و خواری بر کافران است ٢٧﴾
﴿همانان که فرشتگان جانشان را میگیرند در حالی که بر خود ستمکار بودهاند پس از در تسلیم درمیآیند [و میگویند] ما هیچ کار بدی نمیکردیم آری خدا به آنچه میکردید داناست ٢٨﴾
﴿و به کسانی که تقوا پیشه کردند گفته شود پروردگارتان چه نازل کرد میگویند خوبی برای کسانی که در این دنیا نیکی کردند [پاداش] نیکویی است و قطعا سرای آخرت بهتر است و چه نیکوستسرای پرهیزگاران ٣٠﴾
﴿بهشتهای عدن که در آن داخل میشوند رودها از زیر [درختان] آنها روان است در آنجا هر چه بخواهند برای آنان [فراهم] استخدا این گونه پرهیزگاران را پاداش میدهد ٣١﴾
﴿آیا [کافران] جز این که فرشتگان [جانستان] به سویشان آیند یا فرمان پروردگارت [دایر بر عذابشان] دررسد انتظاری میبرند کسانی که پیش از آنان بودند [نیز] این گونه رفتار کردند و خدا به ایشان ستم نکرد بلکه آنان به خود ستم میکردند ٣٣﴾
﴿و کسانی که شرک ورزیدند گفتند اگر خدا میخواست نه ما و نه پدرانمان هیچ چیزی را غیر از او نمیپرستیدیم و بدون [حکم] او چیزی را حرام نمیشمردیم پیش از آنان [نیز] چنین رفتار کردند و[لی] آیا جز ابلاغ آشکار بر پیامبران [وظیفهای] است ٣٥﴾
﴿و در حقیقت در میان هر امتی فرستادهای برانگیختیم [تا بگوید] خدا را بپرستید و از طاغوت [=فریبگر] بپرهیزید پس از ایشان کسی است که خدا [او را] هدایت کرده و از ایشان کسی است که گمراهی بر او سزاوار است بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است ٣٦﴾
﴿و با سختترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسی را که میمیرد برنخواهد انگیخت آری [انجام] این وعده بر او حق است لیکن بیشتر مردم نمیدانند ٣٨﴾
﴿[زیرا آنان را] با دلایل آشکار و نوشتهها [فرستادیم] و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی و امید که آنان بیندیشند ٤٤﴾
﴿و اگر خداوند مردم را به [سزای] ستمشان مؤاخذه میکرد جنبندهای بر روی زمین باقی نمیگذاشت لیکن [کیفر] آنان را تا وقتی معین بازپس میاندازد و چون اجلشان فرا رسد ساعتی آن را پس و پیش نمیتوانند افکنند ٦١﴾
﴿و چیزی را که خوش نمیدارند برای خدا قرار میدهند و زبانشان دروغپردازی میکند که [سرانجام] نیکو از آن ایشان استحقا که آتش برای آنان است و به سوی آن پیش فرستاده خواهند شد ٦٢﴾
﴿سوگند به خدا که به سوی امتهای پیش از تو [رسولانی] فرستادیم [اما] شیطان اعمالشان را برایشان آراست و امروز [هم] سرپرستشان هموست و برایشان عذابی دردناک است ٦٣﴾
﴿و ما [این] کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف کردهاند برای آنان توضیح دهی و [آن] برای مردمی که ایمان میآورند رهنمود و رحمتی است ٦٤﴾
﴿و پروردگار تو به زنبور عسل وحی [=الهام غریزی] کرد که از پارهای کوهها و از برخی درختان و از آنچه داربست [و چفتهسازی] میکنند خانههایی برای خود درست کن ٦٨﴾
﴿سپس از همه میوهها بخور و راههای پروردگارت را فرمانبردارانه بپوی [آنگاه] از درون [شکم] آن شهدی که به رنگهای گوناگون است بیرون میآید در آن برای مردم درمانی است راستی در این [زندگی زنبوران] برای مردمی که تفکر میکنند نشانه [قدرت الهی] است ٦٩﴾
﴿و خدا شما را آفرید سپس [جان] شما را میگیرد و بعضی از شما تا خوارترین [دوره] سالهای زندگی [فرتوتی] بازگردانده میشود به طوری که بعد از [آن همه] دانستن [دیگر] چیزی نمیدانند قطعا خدا دانای تواناست ٧٠﴾
﴿و خدا بعضی از شما را در روزی بر بعضی دیگر برتری داده است و[لی] کسانی که فزونی یافتهاند روزی خود را به بندگان خود نمیدهند تا در آن با هم مساوی باشند آیا باز نعمتخدا را انکار میکنند ٧١﴾
﴿و خدا برای شما از خودتان همسرانی قرار داد و از همسرانتان برای شما پسران و نوادگانی نهاد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی بخشید آیا [باز هم] به باطل ایمان میآورند و به عمتخدا کفر میورزند ٧٢﴾
﴿خدا م ث لی میزند بندهای است زرخرید که هیچ کاری از او برنمیآید آیا [او] با کسی که به وی از جانب خود روزی نیکو دادهایم و او از آن در نهان و آشکار انفاق میکند یکسان ستسپاس خدای راست [نه] بلکه بیشترشان نمیدانند ٧٥﴾
﴿و خدا م ث لی [دیگر] میزند دو مردند که یکی از آنها لال است و هیچ کاری از او برنمیآید و او سربار خداوندگارش میباشد هر جا که او را میفرستد خیری به همراه نمیآورد آیا او با کسی که به عدالت فرمان میدهد و خود بر راه راست استیکسان است ٧٦﴾
﴿آیا به سوی پرندگانی که در فضای آسمان رام شدهاند ننگریستهاند جز خدا کسی آنها را نگاه نمیدارد راستی در این [قدرتنمایی] برای مردمی که ایمان میآورند نشانههایی است ٧٩﴾
﴿و خدا برای شما خانههایتان را مایه آرامش قرار داد و از پوست دامها برای شما خانههایی نهاد که آن[ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبک مییابید و از پشمها و کرکها و موهای آنها وسایل زندگی که تا چندی مورد استفاده است [قرار داد ٨٠﴾
﴿و خدا از آنچه آفریده به سود شما سایههایی فراهم آورده و از کوهها برای شما پناهگاههایی قرار داده و برای شما تنپوشهایی مقرر کرده که شما را از گرما [و سرما] حفظ میکند و تنپوشها [=زرهها]یی که شما را در جنگتان حمایت مینماید این گونه وی نعمتش را بر شما تمام میگرداند امید که شما [به فرمانش] گردن نهید ٨١﴾
﴿و چون کسانی که شرک ورزیدند شریکان خود را ببینند میگویند پروردگارا اینها بودند آن شریکانی که ما به جای تو میخواندیم و[لی شریکان] قول آنان را رد میکنند که شما جدا دروغگویانید ٨٦﴾
﴿و [به یاد آور] روزی را که در هر امتی گواهی از خودشان برایشان برانگیزیم و تو را [هم] بر این [امت] گواه آوریم و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است بر تو نازل کردیم ٨٩﴾
﴿و چون با خدا پیمان بستید به پیمان خود وفا کنید و سوگندهای [خود را] پس از استوار کردن آنها مشکنید با اینکه خدا را بر خود ضامن [و گواه] قرار دادهاید زیرا خدا آنچه را انجام میدهید میداند ٩١﴾
﴿و مانند آن [زنی] که رشته خود را پس از محکم بافتن [یکی یکی] از هم میگسست مباشید که سوگندهای خود را میان خویش وسیله [فریب و] تقلب سازید [به خیال این] که گروهی از گروه دیگر [در داشتن امکانات] افزونترند جز این نیست که خدا شما را بدین وسیله میآزماید و روز قیامت در آنچه اختلاف میکردید قطعا برای شما توضیح خواهد داد ٩٢﴾
﴿و اگر خدا میخواست قطعا شما را امتی واحد قرار میداد ولی هر که را بخواهد بیراه و هر که را بخواهد هدایت میکند و از آنچه انجام میدادید حتما سوال خواهید شد ٩٣﴾
﴿و زنهار سوگندهای خود را دستاویز تقلب میان خود قرار مدهید تا گامی بعد از استواریش بلغزد و شما به [سزای] آنکه [مردم را] از راه خدا باز داشتهاید دچار شکنجه شوید و برای شما عذابی بزرگ باشد ٩٤﴾
﴿هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگی پاکیزهای حیات [حقیقی] بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد ٩٧﴾
﴿و چون حکمی را به جای حکم دیگر بیاوریم و خدا به آنچه به تدریج نازل میکند داناتر است میگویند جز این نیست که تو دروغبافی [نه] بلکه بیشتر آنان نمیدانند ١٠١﴾
﴿و نیک میدانیم که آنان میگویند جز این نیست که بشری به او میآموزد [نه چنین نیست زیرا] زبان کسی که [این] نسبت را به او میدهند غیر عربی است و این [قرآن] به زبان عربی روشن است ١٠٣﴾
﴿هر کس پس از ایمان آوردن خود به خدا کفر ورزد [عذابی سختخواهد داشت] مگر آن کس که مجبور شده و[لی] قلبش به ایمان اطمینان دارد لیکن هر که سینهاش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابی بزرگ خواهد بود ١٠٦﴾
﴿با این حال پروردگار تو نسبت به کسانی که پس از [آن همه] زجر کشیدن هجرت کرده و سپس جهاد نمودند و صبر پیشه ساختند پروردگارت [نسبت به آنان] بعد از آن [همه مصایب] قطعا آمرزنده و مهربان است ١١٠﴾
﴿و خدا شهری را م ث ل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان میرسید پس [ساکنانش] نعمتهای خدا را ناسپاسی کردند و خدا هم به سزای آنچه انجام میدادند طعم گرسنگی و هراس را به [مردم] آن چشانید ١١٢﴾
﴿جز این نیست که [خدا] مردار و خون و گوشتخوک و آنچه را که نام غیر خدا بر آن برده شده حرام گردانیده است [با این همه] هر کس که [به خوردن آنها] ناگزیر شود و سرکش و زیادهخواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است ١١٥﴾
﴿[بزرگداشت] شنبه بر کسانی که در باره آن اختلاف کردند مقرر گردید و قطعا پروردگارت روز رستخیز میان آنها در باره چیزی که در مورد آن اختلاف میکردند داوری خواهد کرد ١٢٤﴾
﴿با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهای] که نیکوتر است مجادله نمای در حقیقت پروردگار تو به [حال] کسی که از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهیافتگان [نیز] داناتر است ١٢٥﴾
﴿در حقیقت خدا با کسانی است که پروا داشتهاند و [با] کسانی [است] که آنها نیکوکارند ١٢٨﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. [هان] امر خدا دررسید پس در آن شتاب مکنید او منزه و فراتر است از آنچه [با وی] شریک میسازند ١ فرشتگان را با روح به فرمان خود بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل میکند که بیم دهید که معبودی جز من نیست پس از من پروا کنید ٢ آسمانها و زمین را به حق آفریده است او فراتر است از آنچه [با وی] شریک میگردانند ٣ انسان را از نطفهای آفریده است آنگاه ستیزهجویی آشکار است ٤ و چارپایان را برای شما آفرید در آنها برای شما [وسیله] گرمی و سودهایی است و از آنها میخورید ٥ و در آنها برای شما زیبایی است آنگاه که [آنها را] از چراگاه برمیگردانید و هنگامی که [آنها را] به چراگاه میبرید ٦ و بارهای شما را به شهری میب رند که جز با مشقت بدنها بدان نمیتوانستید برسید قطعا پروردگار شما رئوف و مهربان است ٧ و اسبان و استران و خران را [آفرید] تا بر آنها سوار شوید و [برای شما] تجملی [باشد] و آنچه را نمیدانید میآفریند ٨ و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخی از آن [راهها] کژ است و اگر [خدا] میخواست مسلما همه شما را هدایت میکرد ٩ اوست کسی که از آسمان آبی فرود آورد که [آب] آشامیدنی شما از آن است و روییدنی[هایی] که [رمههای خود را] در آن میچرانید [نیز] از آن است ١٠ به وسیله آن کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر] برای شما میرویاند قطعا در اینها برای مردمی که اندیشه میکنند نشانهای است ١١ و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخر شدهاند مسلما در این [امور] برای مردمی که تعقل میکنند نشانههاست ١٢ و [همچنین] آنچه را در زمین به رنگهای گوناگون برای شما پدیدآورد [مسخر شما ساخت] بیتردید در این [امور] برای مردمی که پند میگیرند نشانهای است ١٣ و اوست کسی که دریا را مسخر گردانید تا از آن گوشت تازه بخورید و پیرایهای که آن را میپوشید از آن بیرون آورید و کشتیها را در آن شکافنده [آب] میبینی و تا از فضل او بجویید و باشد که شما شکر گزارید ١٤ و در زمین کوههایی استوار افکند تا شما را نجنباند و رودها و راهها [قرار داد] تا شما راه خود را پیدا کنید ١٥ و نشانههایی [دیگر نیز قرار داد] و آنان به وسیله ستاره [قطبی] راهیابی میکنند ١٦ پس آیا کسی که میآفریند چون کسی است که نمیآفریند آیا پند نمیگیرید ١٧ و اگر نعمت[های] خدا را شماره کنید آن را نمیتوانید بشمارید قطعا خدا آمرزنده مهربان است ١٨ و خدا آنچه را که پنهان میدارید و آنچه را که آشکار میسازید میداند ١٩ و کسانی را که جز خدا میخوانند چیزی نمیآفرینند در حالی که خود آفریده میشوند ٢٠ مردگانند نه زندگان و نمیدانند کی برانگیخته خواهند شد ٢١ معبود شما معبودی استیگانه پس کسانی که به آخرت ایمان ندارند دلهایشان انکارکننده [حق] است و خودشان متکبرند ٢٢ شک نیست که خداوند آنچه را پنهان میدارند و آنچه را آشکار میسازند میداند و او گردنکشان را دوست نمیدارد ٢٣ و چون به آنان گفته شود پروردگارتان چه چیز نازل کرده است میگویند افسانههای پیشینیان است ٢٤ تا روز قیامت بار گناهان خود را تمام بردارند و [نیز] بخشی از بار گناهان کسانی را که ندانسته آنان را گمراه میکنند آگاه باشید چه بد باری را میکشند ٢٥ پیش از آنان کسانی بودند که مکر کردند و[لی] خدا از پایه بر بنیانشان زد درنتیجه از بالای سرشان سقف بر آنان فرو ریخت و از آنجا که حدس نمیزدند عذاب به سراغشان آمد ٢٦ سپس روز قیامت آنان را رسوا میکند و میگوید کجایند آن شریکان من که در باره آنها [با پیامبران] مخالفت میکردید کسانی که به آنان علم داده شده است میگویند در حقیقت امروز رسوایی و خواری بر کافران است ٢٧ همانان که فرشتگان جانشان را میگیرند در حالی که بر خود ستمکار بودهاند پس از در تسلیم درمیآیند [و میگویند] ما هیچ کار بدی نمیکردیم آری خدا به آنچه میکردید داناست ٢٨ پس از درهای دوزخ وارد شوید و در آن همیشه بمانید و حقا که چه بد است جایگاه متکبران ٢٩ و به کسانی که تقوا پیشه کردند گفته شود پروردگارتان چه نازل کرد میگویند خوبی برای کسانی که در این دنیا نیکی کردند [پاداش] نیکویی است و قطعا سرای آخرت بهتر است و چه نیکوستسرای پرهیزگاران ٣٠ بهشتهای عدن که در آن داخل میشوند رودها از زیر [درختان] آنها روان است در آنجا هر چه بخواهند برای آنان [فراهم] استخدا این گونه پرهیزگاران را پاداش میدهد ٣١ همان کسانی که فرشتگان جانشان را در حالی که پاکند میستانند [و به آنان] میگویند درود بر شما باد به [پاداش] آنچه انجام میدادید به بهشت درآیید ٣٢ آیا [کافران] جز این که فرشتگان [جانستان] به سویشان آیند یا فرمان پروردگارت [دایر بر عذابشان] دررسد انتظاری میبرند کسانی که پیش از آنان بودند [نیز] این گونه رفتار کردند و خدا به ایشان ستم نکرد بلکه آنان به خود ستم میکردند ٣٣ پس [کیفر] بدیهایی که کردند به آنان رسید و آنچه مسخرهاش میکردند آنان را فرا گرفت ٣٤ و کسانی که شرک ورزیدند گفتند اگر خدا میخواست نه ما و نه پدرانمان هیچ چیزی را غیر از او نمیپرستیدیم و بدون [حکم] او چیزی را حرام نمیشمردیم پیش از آنان [نیز] چنین رفتار کردند و[لی] آیا جز ابلاغ آشکار بر پیامبران [وظیفهای] است ٣٥ و در حقیقت در میان هر امتی فرستادهای برانگیختیم [تا بگوید] خدا را بپرستید و از طاغوت [=فریبگر] بپرهیزید پس از ایشان کسی است که خدا [او را] هدایت کرده و از ایشان کسی است که گمراهی بر او سزاوار است بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است ٣٦ اگر [چه] بر هدایت آنان حرص ورزی ولی خدا کسی را که فروگذاشته است هدایت نمیکند و برای ایشان یاریکنندگانی نیست ٣٧ و با سختترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسی را که میمیرد برنخواهد انگیخت آری [انجام] این وعده بر او حق است لیکن بیشتر مردم نمیدانند ٣٨ تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند برای آنان توضیح دهد و تا کسانی که کافر شدهاند بدانند که آنها خود دروغ میگفتهاند ٣٩ ما وقتی چیزی را اراده کنیم همین قدر به آن میگوییم باش بیدرنگ موجود میشود ٤٠ و کسانی که پس از ستمدیدگی در راه خدا هجرت کردهاند در این دنیا جای نیکویی به آنان میدهیم و اگر بدانند قطعا پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود ٤١ همانان که صبر نمودند و بر پروردگارشان توکل میکنند ٤٢ و پیش از تو [هم] جز مردانی که بدیشان وحی میکردیم گسیل نداشتیم پس اگر نمیدانید از پژوهندگان کتابهای آسمانی جویا شوید ٤٣ [زیرا آنان را] با دلایل آشکار و نوشتهها [فرستادیم] و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی و امید که آنان بیندیشند ٤٤ آیا کسانی که تدبیرهای بد میاندیشند ایمن شدند از اینکه خدا آنان را در زمین فرو ببرد یا از جایی که حدس نمیزنند عذاب برایشان بیاید ٤٥ یا در حال رفت و آمدشان [گریبان] آنان را بگیرد و کاری از دستشان برنیاید ٤٦ یا آنان را در حالی که وحشتزدهاند فرو گیرد همانا پروردگار شما رئوف و مهربان است ٤٧ آیا به چیزهایی که خدا آفریده است ننگریستهاند که [چگونه] سایههایشان از راست و [از جوانب] چپ میگردد و برای خدا در حال فروتنی سر بر خاک میسایند ٤٨ و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است برای خدا سجده میکنند و تکبر نمیورزند ٤٩ از پروردگارشان که حاکم بر آنهاست میترسند و آنچه را مامورند انجام میدهند ٥٠ و خدا فرمود دو معبود برای خود مگیرید جز این نیست که او خدایی یگانه است پس تنها از من بترسید ٥١ و آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست و آیین پایدار [نیز] از آن اوست پس آیا از غیر خدا پروا دارید ٥٢ و هر نعمتی که دارید از خداستسپس چون آسیبی به شما رسد به سوی او روی میآورید [و مینالید ٥٣ و چون آن آسیب را از شما برطرف کرد آنگاه گروهی از شما به پروردگارشان شرک میورزند ٥٤ [بگذار] تا آنچه را به ایشان عطا کردهایم ناسپاسی کنند اکنون برخوردار شوید و[لی] زودا که بدانید ٥٥ و از آنچه به ایشان روزی دادیم نصیبی برای آن [خدایانی] که نمیدانند [چیست] مینهند به خدا سوگند که از آنچه به دروغ برمیبافتید حتما سوال خواهید شد ٥٦ و برای خدا دخترانی میپندارند منزه است او و برای خودشان آنچه را میل دارند [قرار میدهند ٥٧ و هر گاه یکی از آنان را به دختر مژده آورند چهرهاش سیاه میگردد در حالی که خشم [و اندوه] خود را فرومیخورد ٥٨ از بدی آنچه بدو بشارت داده شده از قبیله [خود] روی میپوشاند آیا او را با خواری نگاه دارد یا در خاک پنهانش کند وه چه بد داوری میکنند ٥٩ وصف زشت برای کسانی است که به آخرت ایمان ندارند و بهترین وصف از آن خداست و اوست ارجمند حکیم ٦٠ و اگر خداوند مردم را به [سزای] ستمشان مؤاخذه میکرد جنبندهای بر روی زمین باقی نمیگذاشت لیکن [کیفر] آنان را تا وقتی معین بازپس میاندازد و چون اجلشان فرا رسد ساعتی آن را پس و پیش نمیتوانند افکنند ٦١ و چیزی را که خوش نمیدارند برای خدا قرار میدهند و زبانشان دروغپردازی میکند که [سرانجام] نیکو از آن ایشان استحقا که آتش برای آنان است و به سوی آن پیش فرستاده خواهند شد ٦٢ سوگند به خدا که به سوی امتهای پیش از تو [رسولانی] فرستادیم [اما] شیطان اعمالشان را برایشان آراست و امروز [هم] سرپرستشان هموست و برایشان عذابی دردناک است ٦٣ و ما [این] کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف کردهاند برای آنان توضیح دهی و [آن] برای مردمی که ایمان میآورند رهنمود و رحمتی است ٦٤ و خدا از آسمان آبی فرود آورد و با آن زمین را پس از پژمردنش زنده گردانید قطعا در این [امر] برای مردمی که شنوایی دارند نشانهای است ٦٥ و در دامها قطعا برای شما عبرتی است از آنچه در [لابلای] شکم آنهاست از میان سرگین و خون شیری ناب به شما مینوشانیم که برای نوشندگان گواراست ٦٦ و از میوه درختان خرما و انگور باده مستیبخش و خوراکی نیکو برای خود میگیرید قطعا در این[ها] برای مردمی که تعقل میکنند نشانهای است ٦٧ و پروردگار تو به زنبور عسل وحی [=الهام غریزی] کرد که از پارهای کوهها و از برخی درختان و از آنچه داربست [و چفتهسازی] میکنند خانههایی برای خود درست کن ٦٨ سپس از همه میوهها بخور و راههای پروردگارت را فرمانبردارانه بپوی [آنگاه] از درون [شکم] آن شهدی که به رنگهای گوناگون است بیرون میآید در آن برای مردم درمانی است راستی در این [زندگی زنبوران] برای مردمی که تفکر میکنند نشانه [قدرت الهی] است ٦٩ و خدا شما را آفرید سپس [جان] شما را میگیرد و بعضی از شما تا خوارترین [دوره] سالهای زندگی [فرتوتی] بازگردانده میشود به طوری که بعد از [آن همه] دانستن [دیگر] چیزی نمیدانند قطعا خدا دانای تواناست ٧٠ و خدا بعضی از شما را در روزی بر بعضی دیگر برتری داده است و[لی] کسانی که فزونی یافتهاند روزی خود را به بندگان خود نمیدهند تا در آن با هم مساوی باشند آیا باز نعمتخدا را انکار میکنند ٧١ و خدا برای شما از خودتان همسرانی قرار داد و از همسرانتان برای شما پسران و نوادگانی نهاد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی بخشید آیا [باز هم] به باطل ایمان میآورند و به عمتخدا کفر میورزند ٧٢ و به جای خدا چیزهایی را میپرستند که در آسمانها و زمین به هیچ وجه اختیار روزی آنان را ندارند و [به کاری] توانایی ندارند ٧٣ پس برای خدا م ث ل نزنید که خدا میداند و شما نمیدانید ٧٤ خدا م ث لی میزند بندهای است زرخرید که هیچ کاری از او برنمیآید آیا [او] با کسی که به وی از جانب خود روزی نیکو دادهایم و او از آن در نهان و آشکار انفاق میکند یکسان ستسپاس خدای راست [نه] بلکه بیشترشان نمیدانند ٧٥ و خدا م ث لی [دیگر] میزند دو مردند که یکی از آنها لال است و هیچ کاری از او برنمیآید و او سربار خداوندگارش میباشد هر جا که او را میفرستد خیری به همراه نمیآورد آیا او با کسی که به عدالت فرمان میدهد و خود بر راه راست استیکسان است ٧٦ و نهان آسمانها و زمین از آن خداست و کار قیامت جز مانند یک چشم بر هم زدن یا نزدیکتر [از آن] نیست زیرا خدا بر هر چیزی تواناست ٧٧ و خدا شما را از شکم مادرانتان در حالی که چیزی نمیدانستید بیرون آورد و برای شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد که سپاسگزاری کنید ٧٨ آیا به سوی پرندگانی که در فضای آسمان رام شدهاند ننگریستهاند جز خدا کسی آنها را نگاه نمیدارد راستی در این [قدرتنمایی] برای مردمی که ایمان میآورند نشانههایی است ٧٩ و خدا برای شما خانههایتان را مایه آرامش قرار داد و از پوست دامها برای شما خانههایی نهاد که آن[ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبک مییابید و از پشمها و کرکها و موهای آنها وسایل زندگی که تا چندی مورد استفاده است [قرار داد ٨٠ و خدا از آنچه آفریده به سود شما سایههایی فراهم آورده و از کوهها برای شما پناهگاههایی قرار داده و برای شما تنپوشهایی مقرر کرده که شما را از گرما [و سرما] حفظ میکند و تنپوشها [=زرهها]یی که شما را در جنگتان حمایت مینماید این گونه وی نعمتش را بر شما تمام میگرداند امید که شما [به فرمانش] گردن نهید ٨١ پس اگر رویگردان شوند بر تو فقط ابلاغ آشکار است ٨٢ نعمتخدا را میشناسند اما باز هم منکر آن میشوند و بیشترشان کافرند ٨٣ و [یاد کن] روزی را که از هر امتی گواهی برمیانگیزیم سپس به کسانی که کافر شدهاند رخصت داده نمیشود و آنان مورد بخشش قرار نخواهند گرفت ٨٤ و چون کسانی که ستم کردهاند عذاب را ببینند [شکنجه] آنان کاسته نمیگردد و مهلت نمییابند ٨٥ و چون کسانی که شرک ورزیدند شریکان خود را ببینند میگویند پروردگارا اینها بودند آن شریکانی که ما به جای تو میخواندیم و[لی شریکان] قول آنان را رد میکنند که شما جدا دروغگویانید ٨٦ و آن روز در برابر خدا از در تسلیم درآیند و آنچه را که برمیبافتند بر باد میرود ٨٧ کسانی که کفر ورزیدند و از راه خدا بازداشتند به [سزای] آنکه فساد میکردند عذابی بر عذابشان میافزاییم ٨٨ و [به یاد آور] روزی را که در هر امتی گواهی از خودشان برایشان برانگیزیم و تو را [هم] بر این [امت] گواه آوریم و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است بر تو نازل کردیم ٨٩ در حقیقت خدا به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد و از کار زشت و ناپسند و ستم بازمیدارد به شما اندرز میدهد باشد که پند گیرید ٩٠ و چون با خدا پیمان بستید به پیمان خود وفا کنید و سوگندهای [خود را] پس از استوار کردن آنها مشکنید با اینکه خدا را بر خود ضامن [و گواه] قرار دادهاید زیرا خدا آنچه را انجام میدهید میداند ٩١ و مانند آن [زنی] که رشته خود را پس از محکم بافتن [یکی یکی] از هم میگسست مباشید که سوگندهای خود را میان خویش وسیله [فریب و] تقلب سازید [به خیال این] که گروهی از گروه دیگر [در داشتن امکانات] افزونترند جز این نیست که خدا شما را بدین وسیله میآزماید و روز قیامت در آنچه اختلاف میکردید قطعا برای شما توضیح خواهد داد ٩٢ و اگر خدا میخواست قطعا شما را امتی واحد قرار میداد ولی هر که را بخواهد بیراه و هر که را بخواهد هدایت میکند و از آنچه انجام میدادید حتما سوال خواهید شد ٩٣ و زنهار سوگندهای خود را دستاویز تقلب میان خود قرار مدهید تا گامی بعد از استواریش بلغزد و شما به [سزای] آنکه [مردم را] از راه خدا باز داشتهاید دچار شکنجه شوید و برای شما عذابی بزرگ باشد ٩٤ و پیمان خدا را به بهای ناچیزی مفروشید زیرا آنچه نزد خداست اگر بدانید همان برای شما بهتر است ٩٥ آنچه پیش شماست تمام میشود و آنچه پیش خداست پایدار است و قطعا کسانی را که شکیبایی کردند به بهتر از آنچه عمل میکردند پاداش خواهیم داد ٩٦ هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگی پاکیزهای حیات [حقیقی] بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد ٩٧ پس چون قرآن میخوانی از شیطان مطرود به خدا پناه بر ٩٨ چرا که او را بر کسانی که ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکل میکنند تسلطی نیست ٩٩ تسلط او فقط بر کسانی است که وی را به سرپرستی برمیگیرند و بر کسانی که آنها به او [=خدا] شرک میورزند ١٠٠ و چون حکمی را به جای حکم دیگر بیاوریم و خدا به آنچه به تدریج نازل میکند داناتر است میگویند جز این نیست که تو دروغبافی [نه] بلکه بیشتر آنان نمیدانند ١٠١ بگو آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده تا کسانی را که ایمان آوردهاند استوار گرداند و برای مسلمانان هدایت و بشارتی است ١٠٢ و نیک میدانیم که آنان میگویند جز این نیست که بشری به او میآموزد [نه چنین نیست زیرا] زبان کسی که [این] نسبت را به او میدهند غیر عربی است و این [قرآن] به زبان عربی روشن است ١٠٣ در حقیقت کسانی که به آیات خدا ایمان ندارند خدا آنان را هدایت نمیکند و برایشان عذابی دردناک ١٠٤ تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند و آنان خود دروغگویانند ١٠٥ هر کس پس از ایمان آوردن خود به خدا کفر ورزد [عذابی سختخواهد داشت] مگر آن کس که مجبور شده و[لی] قلبش به ایمان اطمینان دارد لیکن هر که سینهاش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابی بزرگ خواهد بود ١٠٦ زیرا آنان زندگی دنیا را بر آخرت برتری دادند و [هم] اینکه خدا گروه کافران را هدایت نمیکند ١٠٧ آنان کسانیاند که خدا بر دلها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند ١٠٨ شک نیست که آنها در آخرت همان زیانکارانند ١٠٩ با این حال پروردگار تو نسبت به کسانی که پس از [آن همه] زجر کشیدن هجرت کرده و سپس جهاد نمودند و صبر پیشه ساختند پروردگارت [نسبت به آنان] بعد از آن [همه مصایب] قطعا آمرزنده و مهربان است ١١٠ [یاد کن] روزی را که هر کس میآید [و] از خود دفاع میکند و هر کس به آنچه کرده بی کم و کاست پاداش مییابد و بر آنان ستم نمیرود ١١١ و خدا شهری را م ث ل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان میرسید پس [ساکنانش] نعمتهای خدا را ناسپاسی کردند و خدا هم به سزای آنچه انجام میدادند طعم گرسنگی و هراس را به [مردم] آن چشانید ١١٢ و به یقین فرستادهای از خودشان برایشان آمد اما او را تکذیب کردند پس در حالی که ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت ١١٣ پس از آنچه خدا شما را روزی کرده استحلال [و] پاکیزه بخورید و نعمتخدا را اگر تنها او را میپرستید شکر گزارید ١١٤ جز این نیست که [خدا] مردار و خون و گوشتخوک و آنچه را که نام غیر خدا بر آن برده شده حرام گردانیده است [با این همه] هر کس که [به خوردن آنها] ناگزیر شود و سرکش و زیادهخواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است ١١٥ و برای آنچه زبان شما به دروغ میپردازد مگویید این حلال است و آن حرام تا بر خدا دروغ بندید زیرا کسانی که بر خدا دروغ میبندند رستگار نمیشوند ١١٦ [ایشان راست] اندک بهرهای و[لی] عذابشان پر درد است ١١٧ و بر کسانی که یهودی شدند آنچه را قبلا بر تو حکایت کردیم حرام گردانیدیم و ما بر آنان ستم نکردیم بلکه آنها به خود ستم میکردند ١١٨ [با این همه] پروردگار تو نسبت به کسانی که به نادانی مرتکب گناه شده سپس توبه کرده و به صلاح آمدهاند البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است ١١٩ به راستی ابراهیم پیشوایی مطیع خدا [و] حقگرای بود و از مشرکان نبود ١٢٠ [و] نعمتهای او را شکرگزار بود [خدا] او را برگزید و به راهی راست هدایتش کرد ١٢١ و در دنیا به او نیکویی و [نعمت] دادیم و در آخرت [نیز] از شایستگان خواهد بود ١٢٢ سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم حقگرای پیروی کن [چرا که] او از مشرکان نبود ١٢٣ [بزرگداشت] شنبه بر کسانی که در باره آن اختلاف کردند مقرر گردید و قطعا پروردگارت روز رستخیز میان آنها در باره چیزی که در مورد آن اختلاف میکردند داوری خواهد کرد ١٢٤ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهای] که نیکوتر است مجادله نمای در حقیقت پروردگار تو به [حال] کسی که از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهیافتگان [نیز] داناتر است ١٢٥ و اگر عقوبت کردید همان گونه که مورد عقوبت قرار گرفتهاید [متجاوز را] به عقوبت رسانیدو اگر صبر کنید البته آن برای شکیبایان بهتر است ١٢٦ و صبر کن و صبر تو جز به [توفیق] خدا نیست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نیرنگ میکنن دل تنگ مدار ١٢٧ در حقیقت خدا با کسانی است که پروا داشتهاند و [با] کسانی [است] که آنها نیکوکارند ١٢٨﴾
↑ وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ سوره نحل آیه ۶۸ ترجمه:و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» (و الهام غریزی) نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین!
↑ علامه طباطبایی احتمال قوی داده که ۴۰ آیه سوره نحل در اواخر اقامت پیامبر(ص) در مکه و کمی پیش از هجرت نازل شده و از آیه ۴۱ به بعد(وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا...) در اوایل هجرت پیامبر به مدینه نازل شده باشد. ودر جمع بندی نهایی برخی از آیات را (هر چند روایتی آن را تایید نکند) قطعاً مدنی می داند. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق. ج۱۲، ص۲۰۲-۲۰۳
↑ و إنما خَصّ الملائكة بالذكر تشريفا لهم و لِأن اسم الدابّة يقع على ما يدُبّ و يمشي و هم أولو الأجنحة فَصِفة الطيران أغلب عليهم. تفسیرمجمع البیان، الناشر
منشورات اسماعيليان، ج۶، ص۱۶۳
↑ يَخَافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (ترجمه: و از قهر خدا که فوق همه آنهاست میترسند و هر چه مأمورند اطاعت میکنند.)
↑ مَنْ كَفَرَ بِالله مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (ترجمه: کسانی که بعد از ایمان کافر شوند -بجز آنها که تحت فشار واقع شدهاند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است- آری، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشودهاند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان!) این آیه در مورد گروهی از مسلمانان نازل گردید که در چنگال مشرکان گرفتار شدند و آنها را مجبور به بازگشت از اسلام و اظهار کلمات کفر و شرک کردند.آنها «عمار» و پدرش «یاسر» و مادرش «سمیّه» و «صهیب» و «بلال» و «خبّاب» بودند پدر و مادر عمار در این ماجرا سخت مقاومت کردند و کشته شدند، ولی عمار که جوان بود آنچه را مشرکان میخواستند به زبان آورد. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه ج11 ص417