ستون حَنّانه ، به عربی «اسطوانة الحَنّانة» (به معنای ستون گریه‌کننده)، نام یکی از ستون‌های مسجد النبی است. این ستون در محل درخت نخلی قرار دارد که بنا بر گزارش‌های تاریخی از فراق پیامبر(ص) نالید. در حال حاضر این ستون در مسجد النبی وجود ندارد و عده‌ای می‌گویند ابن ابی کعب، ستون را به خانه خود برده و برخی روایات حاکی از دفن ستون زیر منبر پیامبر(ص) است.


شرح ماجرا

شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال هنگام ذکر معجزات پیامبر اکرم(ص) جریان این واقعه را چنین نقل می‌کند:

خاصّه و عامّه به سندهای بسیار روایت کرده‌اند که چون حضرت رسول(ص) به مدینه هجرت نمود و مسجد را بنا کرد در جانب مسجد درخت خرمائی خشک کهنه بود و هرگاه که حضرت(ص) خطبه می‌خواند بر آن درخت تکیه می‌فرمود پس مردی آمد و گفت: یا رسول‌اللّه، رخصت ده که برای تو منبری بسازم که در وقت خطبه بر آن قرار گیری و چون مرخص شد برای حضرت(ص) منبری ساخت که سه پایه داشت و حضرت(ص) بر پایه سوم می‌نشست، اول مرتبه که آن حضرت(ص) بر منبر برآمد آن درخت به ناله آمد، مانند ناله‌ای که ناقه در مفارقت فرزند خود کند؛ پس حضرت(ص) از منبر به زیر آمد و درخت را دربرگرفت تا ساکن شد. حضرت(ص) فرمود: اگر من آن را دربرنمی‌گرفتم تا قیامت ناله می‌کرد.[۱][یادداشت ۱][۲]

این ستون به جهت ناله‌ای که سر داد و نیز آمدن تعبیر «حنّ الی» در حدیث نبوی،[۳] به «حنّانه» شهرت یافته است.[۴]

این داستان در منابع دیگری نیز با اندکی تفاوت در جزئیات نقل شده است.[۵] برخی از مفسران در ذیل آیه ۷۴ سوره بقره درباره اعطای فهم به جمادات، به این قضیه اشاره کرده‌اند.[۶]

ستون حنانه در گذر تاریخ

امروزه ستونی به این نام در مسجد النبی وجود ندارد. درباره سرنوشت این ستون اقوال مختلفی مطرح شده است.

 
روضه شریفه

برخی گفته‌اند این ستون را بنی امیه پس از تجدید بنای مسجد قطع کردند و از بین بردند[۷] و آنچه بعد از بازسازی مسجد با نام ستون حنّانه در منابع یاد شده و نماز خواندن کنار آن مستحب است،[۸] ظاهراً جای آن است نه خود ستون. بنا بر روایتی، پس از تخریب مسجد، اُبَی بن‌ کعب این ستون را به خانه خود برد و از آن نگهداری کرد.[۹] در روایتی نیز آمده است که پیامبر(ص) فرمود که آن درخت را کندند و در زیر منبر دفن کردند.[۱۰]


معجزه‌ بودن این ماجرا

برخی نالیدن این ستون را از معجزات پیامبر(ص) ذکر کرده‌اند. شافعی این معجزه را برتر از زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(ع) دانسته است.[۱۱] قاضی عبدالجبار[۱۲] در این مورد دوگانه برخورد کرده است، در جایی می‌گوید که برخی، ناله این ستون و تسبیح سنگ‌ریزه در دست پیامبر و این قبیل امور را از معجزات پیامبر نمی‌دانسته‌اند، زیرا انجام چنین کارهایی توسط انسان‌های دیگر محال نیست؛ اما در جای دیگر[۱۳] به‌تفصیل این قضیه را نقل کرده و آن را از معجزات پیامبر و اصل خبر را متواتر دانسته است.[۱۴]

ستون حنانه در شعر عربی و فارسی

در شعر عربی و فارسی نیز نالیدن این ستون از معجزات پیامبر و از موارد شعور نباتات دانسته شده است و شاعران متعددی در قصاید خود در مدح پیامبر به این قضیه اشاره کرده‌اند.[۱۵] جلال‌الدین مولوی بلخی نیز این داستان را در مثنوی معنوی[۱۶] آورده و چندین بار نیز در غزلیات خود[۱۷] به آن اشاره کرده است.[۱۸]

استن حنانه از هجر رسول
ناله می‌زد همچو ارباب عقول
گفت پیغمبر چه خواهی‌ای ستون
گفت جانم از فراقت گشت خون
مسندت من بودم از من تاختی
بر سر منبر تو مسند ساختی

یا[۱۹]

بنواخت نور مصطفی آن استن حنانه را
کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو


پانویس

  1. منتهی الامال، ج۱، ذیل عنوان "معجزات پیامبر(ص).
  2. راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۶۵.
  3. رجوع کنید به صنعانی، ج۳، ص۱۸۵-۱۸۶.
  4. قطب راوندی، ج۱، ص۱۶۵.
  5. رجوع کنید به صنعانی،المصنَّف، ج ۳، ص۱۸۵-۱۸۶؛ دارمی،سنن الدارمی، ج۱، ص۱۶؛ بخاری، صحیح، ج ۴، ص۱۷۳-۱۷۴؛ ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ص۳۴۰-۳۴۵.
  6. رجوع کنید به طبری؛ میبدی؛ قرطبی، ذیل آیه.
  7. رجوع کنید به قطب راوندی، ج ۱، ص۱۶۶؛ ابن‌حجر عسقلانی، فتح‌الباری، ج ۶، ص۴۴۴.
  8. رجوع کنید به نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۲۶؛ ج۱۰، ص۱۹۵.
  9. رجوع کنید به ابن‌ماجه،سنن ابن‌ماجة، ج ۱، ص۴۵۴
  10. منتهی الامال، ج۱، ذیل عنوان "معجزات پیامبر(ص).
  11. رجوع کنید به بیهقی،الاعتقاد و الهدایة، ص۲۷۱-۲۷۲.
  12. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۵، ص۲۰۴.
  13. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۱۶، ص۴۱۶-۴۱۷.
  14. نیز رجوع کنید به قاضی عیاض، الشفاء، ج۱، ص۳۰۳.
  15. برای دیگر اشعار رجوع کنید به شرف‌الدین بوصیری، دیوان، ص۱۷۶؛ صفی‌الدین حلّی، دیوان، ج۱، ص۱۴۸؛ مقدسی، ج۵، ص۳۷؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۸۰؛ مَقَّری،ازهار الریاض، ج ۳، ص۲۵۱
  16. مولوی، مثنوی معنوی، ج ۱، دفتر۱، بیت ۲۱۱۳-۲۱۲۲.
  17. برای نمونه رجوع کنید به مولوی، ج۱، ص۱۶۱، ۱۶۳، ۲۴۸، ج۲، ص۳، ۱۵۲، ج۵، ص۱۱، ۱۲۰.
  18. مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش ۱۰۵ - نالیدن ستون حنانه چون برای پیغامبر(ص) منبر ساختند کی جماعت انبوه شد گفتند ما روی مبارک ترا بهنگام وعظ نمی‌بینیم و شنیدن رسول و صحابه آن ناله را و سال و جواب مصطفی صلی الله علیه و سلم با ستون صریح.
  19. مولوی، دیوان شمس، غزلیات، غزل شمارهٔ ۲۱۳۱.

یادداشت

  1. أَنَّ نَبِيَّ اللَّهِ ص لَمَّا بَنَى مَسْجِدَهُ كَانَ فِيهِ جِذْعُ نَخْلٍ إِلَى جَانِبِ الْمِحْرَابِ يَابِسٌ عَتِيقٌ إِذَا خَطَبَ يَسْتَنِدُ إِلَيْهِ فَلَمَّا اتُّخِذَ لَهُ الْمِنْبَرُ وَ صَعِدَهُ حَنَّ ذَلِكَ الْجِذْعُ كَحَنِينِ النَّاقَةِ إِلَى فَصِيلِهَا فَنَزَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَاحْتَضَنَهُ فَسَكَنَ مِنَ الْحَنِينِ ثُمَّ رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ يُسَمَّى الحَنَّانَةَ.


منابع

  • ابن‌بطوطه، رحلة ابن‌بطوطة، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
  • ابن‌جبیر، رحلة ابن‌جبیر، بیروت، ۱۹۸۶.
  • ابن‌حجر عسقلانی، فتح‌الباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست بیروت، [بی‌تا].
  • ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، نجف، ۱۹۵۶م.
  • ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، [قاهره ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م]، چاپ افست بیروت، [بی‌تا].
  • ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، حیدرآباد، دکن، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
  • باقلانی، محمد بن‌طیب، کتاب تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل، چاپ عمادالدین احمد حیدر، بیروت، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۳م.
  • بخاری، محمد بن‌اسماعیل صحیح البخاری، [چاپ محمد ذهنی افندی]، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م، چاپ افست بیروت، [بی‌تا].
  • بوصیری، محمد بن‌سعید، دیوان، چاپ محمد سیدکیلانی، مصر، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
  • اربلی، علی بن‌عیسی بهاءالدین، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • بیهقی، احمد بن‌حسین، الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد علی مذهب السلف و اصحاب الحدیث، چاپ احمد عصام کاتب، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
  • دارمی، عبداللّه بن‌عبدالرحمان، سنن الدارمی، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق، مکتبةالاعتدال، [بی‌تا].
  • صفی‌الدین حلّی، عبدالعزیز بن‌سرایا، دیوان، چاپ محمد حور، عَمّان، ۲۰۰۰م.
  • صنعانی، عبدالرزاق بن‌همام، المصنَّف، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
  • طبرسی، فضل بن‌حسن ، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، ۱۴۱۷ق.
  • طبری، جامع.
  • طوسی، محمد بن‌حسن، الامالی، قم، ۱۴۱۴ق.
  • غزالی، محمد بن‌م حمد، احیاء علوم الدین، بیروت، ۱۴۰۶م/۱۹۸۶ق.
  • قاضی عبدالجبار بن‌احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۱۵، چاپ محمود خضیری و محمود
  • قاسم، محمد، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵، ج ۱۶، چاپ امین خولی، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
  • قاضی عیاض، عیاض بن‌موسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، بیروت، ۱۴۰۹ق.
  • قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • قمی، شیخ عباس، منتهی الامال،
  • سعید بن‌هبةاللّه قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، قم، ۱۴۰۹ق.
  • مجلسی، بحارالانوار.
  • مطهر بن‌طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹م، چاپ افست تهران، ۱۹۶۲م.
  • مَقَّری، احمد بن‌محمد، ازهار الریاض فی اخبار عیاض، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، ج۳، قاهره، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
  • مولوی، جلال‌الدین محمد بن‌محمد، کلیات شمس، یا، دیوان کبیر، چاپ بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران، ۱۳۵۵ش.
  • مولوی، جلال‌الدین محمد بن‌محمد، مثنوی معنوی، تصحیح رینولد آلن نیکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران، ۱۳۶۳ش.
  • میبدی، احمد بن‌محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، چاپ علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • نوری، حسین بن‌محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸ق.

پیوند به بیرون