هامان

مقاله قابل قبول
بدون جعبه اطلاعات
از ویکی شیعه

هامان از شخصیت‌های بلندمرتبه حکومت فرعون در زمان حضرت موسی(ع) بود. نام هامان شش بار در قرآن به کار رفته است که در تمام موارد، همراه با نام فرعون است. در دو آیه نام قارون نیز در کنار این دو آمده است. هامان به جهت کمک‌هایش به فرعون، یکی از درباریان فاسد و گنهکار به شمار آمده است.

منصب هامان

نام هامان شش بار در قرآن ذکر شده است: سه بار در سوره قصص آیات ۶ ، ۸ و ۳۸ و یک بار در سوره عنکبوت آیه ۳۹ و دوبار در سوره غافر آیه ۲۴ و ۳۶. بنا بر آیات قرآن، هامان از شخصیت‌های بلندمرتبه و صاحب‌نفوذ حکومت فرعون در زمان حضرت موسی(ع) بوده است. در قرآن از سپاه مصر، با نام لشکریان فرعون و هامان یاد شده است.[۱]

برخی از مفسران شیعه و اهل سنت، معتقدند هامان، وزیر و مشاور اعظم فرعون بوده است؛[۲] اما شیخ طوسی وزیربودن هامان را نظریه ضعیفی دانسته است.[۳]

پس از آنکه موسی(ع) بر ساحران پیروز شد و موقعیت فرعون به خطر افتاد، به دستور فرعون، هامان برای او قصر و برج بسیار بلندی ساخت تا فرعون بالای آن رفته، از خدای موسی (ع) خبری پیدا کند.[۴] در حدیثی پیامبر(ص) دوازده نفر از بدترین انسان‌ها را نام برده است که هامان یکی از آنان است.[۵]

تشابه اسمی بین دو هامان

شباهت اسمی میان وزیر فرعون و وزیر خشایار شا (پادشاه ایران)، موجب شده است که مستشرقین، پیامبر(ص) را به خطای تاریخی متهم کنند. آنها معتقدند پیامبر(ص) بر اثر سوء برداشت از منابع یهودی، هامان وزیر خشایارشا را با وزیر فرعونِ معاصرِ حضرت موسی (ع) اشتباه گرفته است وحال آنکه هامان وجود تاریخی نداشته است؛[۶] اما مفسران شیعه و اهل سنت، این گفته مستشرقین را درست ندانسته‌اند.[۷]

برخی از پژوهشگران معاصر، كتاب اِستِر، [یادداشت ۱]كه هامان را وزیر خشاریارشا می‌داند، اثری افسانه‌ای دانسته و معتقدند با توجه به تحقیقات باستان‌شناسی، ـ كه غربی‌ها انجام داده‌اند ـ گزارش قرآن از هامان مطابق با واقعیت‌های تاریخی است.[۸]

نتیجه تحقیقات درباره شخصیت تاریخی هامان را در موارد ذیل خلاصه کرده‌اند:

  1. خاورشناسان بر اساس پیش‌ فرض‌های اثبات نشده‌ای ادعا کرده‌اند که هامان در قرآن با یک اشتباه تاریخی از داستان کتاب مقدس در مورد خشایارشا به داستان موسی و فرعون راه یافته است.
  2. مدعیان اقتباس قرآن از کتاب مقدس پنداشته‌اند که هامانِ کتاب مقدس، شخصیتی تاریخی مربوط به زمان حکومت هخامنشیان در شوش است، در حالی که منابع مستقل تاریخی وجود چنین شخصی را در آن زمان تأیید نمی‌کند.
  3. منابع تاریخی حاکی از آن است که هامان، مُردخای و اِستر در داستان مربوط به خشایارشا، شخصیت‌هایی افسانه‌ای و خیالی‌اند که نام آنها از نام‌های واقعی مربوط به تمدن‌های دیگر ـ چون بابل و عیلام ـ وام گرفته شده است.
  4. ارتباط بین تمدن مصر و تمدن‌های بابل و عیلام از یک سو و نتایج کشفیات جدید در مورد نام هامان بر سنگ‌نوشته‌های هیروگلیف مصری، این احتمال را قوت می‌بخشد که نام هامان از فرهنگ مصر به بابل و عیلام منتقل شده و در نهایت، نویسنده کتاب استر نیز از این نام‌ها برای داستان‌پردازی خود الهام گرفته باشد.
  5. با توجه به موارد پیش‌ گفته، در این میان اگر کسی دچار اشتباه تاریخی شده باشد، آن نویسنده یا نویسندگان کتاب استر‌ هستند و نه قرآن و پیامبر اسلام.[۸]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. سوره قصص، آیه ۶.
  2. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۶۸۶و۶۴۷؛ علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۳۲۷، ۳۳۱؛ زحیلی، التفسیر المنیر، ۱۴۱۱ق، ج۲۰، ص۶۲، ۲۳۹؛ ج۲۴، ص۱۰۴؛ زمخشری، الکشاف، دار الفکر، ج۳، ص۱۸۰.
  3. طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۹، ص۷۸.
  4. سوره قصص، آیه ۳۸؛ سوره مؤمن، آیه ۳۶.
  5. صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۵۸.
  6. جفری، واژه‌های دخیل در قرآن مجید، ۱۳۷۲ش، ص۳۹۲.
  7. خزائلى، اعلام القرآن، ۱۳۸۰ش، ص۶۶۰؛ رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۵۱۶
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ شاکر، «هامان و ادعای خطای تاریخی در قرآن»، ص۱۴۵-۱۶۴

یادداشت

  1. داستانی در «سِفر استر» از اسفار ۳۹ گانه عهد عتیق از کتب مقدس یهودیان. اِستِر با نام "هدسه"، زاده شد ولی به نام استر مشهور شد.دختر یتیمی که در دربار خشایارشا و وزیرش هامان نفوذ داشت

منابع

  • جفری، آرتور، واژه‌های دخیل در قرآن مجید، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، نشر توس، ۱۳۷۲ش.
  • خزائلی، محمد، اعلام القرآن، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۰ش.
  • رازی، فخرالدین، التفسیر الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۷ق.
  • زحیلی، وهبة، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشّریعة و المنهج، بیروت، دار الفکر المعاصر و دارالفکر، ۱۴۱۱ق.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دارالفکر، بی‌تا.
  • شاکر، محمدکاظم و محمدسعید فیاض، «هامان و ادعای خطای تاریخی در قرآن»، در قرآن شناخت، شماره پیاپی ۵، بهار و تابستان ۱۳۸۹ش.
  • صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
  • طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۲ق.
  • طوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد حبیب قصیر العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۹۳ق.

پیوند به بیرون