بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَالطُّورِ «۱» وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ «۲» فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ «۳» وَالْبَيْتِ الْمَعْمُورِ «۴» وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ «۵» وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ «۶» إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ «۷» مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ «۸» يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا «۹» وَتَسِيرُ الْجِبَالُ سَيْرًا «۱۰» فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «۱۱» الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ «۱۲» يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا «۱۳» هَٰذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ «۱۴» أَفَسِحْرٌ هَٰذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ «۱۵» اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ ۖ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «۱۶» إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَعِيمٍ «۱۷» فَاكِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ «۱۸» كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «۱۹» مُتَّكِئِينَ عَلَىٰ سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ ۖ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «۲۰» وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ ۚ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ «۲۱» وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «۲۲» يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ «۲۳» وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «۲۴» وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ «۲۵» قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ «۲۶» فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ «۲۷» إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ ۖ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ «۲۸» فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ «۲۹» أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ «۳۰» قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ «۳۱» أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَٰذَا ۚ أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ «۳۲» أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ ۚ بَلْ لَا يُؤْمِنُونَ «۳۳» فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ «۳۴» أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ «۳۵» أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۚ بَلْ لَا يُوقِنُونَ «۳۶» أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ «۳۷» أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ ۖ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ «۳۸» أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَكُمُ الْبَنُونَ «۳۹» أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ «۴۰» أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ «۴۱» أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ «۴۲» أَمْ لَهُمْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ «۴۳» وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ «۴۴» فَذَرْهُمْ حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ «۴۵» يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ «۴۶» وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَٰلِكَ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ «۴۷» وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا ۖ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ «۴۸» وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ «۴۹»
سوره طور
![]() | |
شماره سوره | ۵۲ |
---|---|
جزء | ۲۷ |
نزول | |
ترتیب نزول | ۷۶ |
مکی/مدنی | مکی |
اطلاعات آماری | |
تعداد آیات | ۴۹ |
تعداد کلمات | ۳۱۳ |
تعداد حروف | ۱۳۲۴ |
سوره طور پنجاه و دومین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۷ جای دارد. در آیه نخست این سوره به «طور» سوگند یاد شده و به همین دلیل این سوره را طور نامیدهاند. گفته شده منظور از طور، کوهی است که در آن به حضرت موسی(ع) وحی میشد. سوره طور کافران را تهدید به عذاب میکند و ویژگیهایی از آن عذاب را بیان میکند. سپس بخشی از نعمتهای بهشتیان را شرح میدهد و منکرانِ نبوت پیامبر(ص) را توبیخ میکند. درباره فضیلت تلاوت سوره طور، از جمله در روایات نقل شده است اگر کسی آن را بخواند، از عذاب جهنم به دور است و در بهشت جای دارد و خیر دنیا و آخرت به او داده میشود.
معرفی
- نامگذاری
این سوره را از آن رو سوره طور نامیدهاند که در آیه نخست آن به «طور» سوگند یاد شده است.[۱] علامه طباطبایی در المیزان مینویسد: منظور از طور همان کوهی است که در آن به حضرت موسی(ع) وحی میشد و در دیگر آیات قرآن نیز مقدس شمرده شده و به آن سوگند یاد شده است مانند سوره مریم آیه ۵۲[یادداشت ۱][۲]
- محل و ترتیب نزول
سوره طور جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول، هفتاد و ششمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، پنجاه و دومین سوره است[۳] و در جزء ۲۷ قرآن جای دارد.
- تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره طور، ۴۹ آیه، ۳۱۳ کلمه و ۱۳۲۴ حرف دارد. این سوره به لحاظ حجمی جزو سورههای مُفَصَّلات (دارای آیات کوتاه) است و با سوگند آغاز میشود.[۴]
محتوا
به نوشته المیزان، محور اصلی سوره طور، تهديد كسانى است كه با حق عناد مىورزند. این سوره كافران را به عذابى كه در روز قيامت برایشان، در نظر گرفته شده، بیم داده و با بیان سوگندهايى، وقوع آن عذاب را حتمی اعلام کرده است. سوره سپس پارهاى از ویژگیهای آن عذاب را بیان کرده و در مقابل، بخشی از نعمتهاى بهشتیان را شرح داده است. پس از آن نیز تکذیب کنندگان نبوت پیامبر(ص) و تهمتزنندگان به او را توبیخ کرده است. این سوره در پایان ، پیامبر(ص) را به تسبیح پروردگار فرمان داده است.[۵]
هشدار به منکران تعالیم پیامبر درباره قیامت | |||||||||||||||||||||||
گفتار سوم؛ آیه ۴۴-۴۹ وظیفه پیامبر در برابر منکران قیامت | گفتار دوم؛ آیه ۲۹-۴۳ پاسخ به مخالفان تعالیم پیامبر درباره عذاب قیامت | گفتار اول؛ آیه ۱-۲۸ فرارسیدن روز قیامت قطعی است | |||||||||||||||||||||
وظیفه اول؛ آیه ۴۴-۴۷ وانهادن عذاب کافران به خدا | پاسخ اول؛ آیه ۲۹-۳۱ پیامبر کاهن، مجنون و شاعر نیست | مطلب اول؛ آیه ۱-۱۰ حتمیبودن عذاب روز قیامت | |||||||||||||||||||||
وظیفه دوم؛ آیه ۴۸-۴۹ صبر و تسبیح و بندگی خدا | پاسخ دوم؛ آیه ۳۲-۳۴ طغیانگری و بیایمانی، ریشه انکار پیامبر | مطلب دوم؛ آیه ۱۱-۱۶ عذاب منکران دین در روز قیامت | |||||||||||||||||||||
پاسخ سوم؛ آیه ۳۵-۳۶ خلقت کافران با دیگران تفاوتی ندارد و دچار عذاب میشوند | مطلب سوم؛ آیه ۱۷-۲۸ پاداش متقین در روز قیامت | ||||||||||||||||||||||
پاسخ چهارم؛ آیه ۳۷-۳۹ کافران در انتخاب پیامبر نقش ندارند | |||||||||||||||||||||||
پاسخ پنجم؛ آیه ۴۰ پیامبر از شما مزدی نخواسته است | |||||||||||||||||||||||
پاسخ ششم؛ آیه ۴۱-۴۲ انکار پیامبر یک نیرنگ است؛ نه آگاهی از غیب | |||||||||||||||||||||||
پاسخ هفتم؛ آیه ۴۳ خدا شریکی ندارد و باید به فرستاده او ایمان آورد | |||||||||||||||||||||||
موقعیت جغرافیایی طور سیناء
طور سینا در جنوب صحرای سینا قرار گرفته و صحرای سینا نیز در بخش شمال شرقی کشور مصر و هممرز با فلسطین، اردن و عربستان است. در آن ناحیه، کوههای متعددی وجود دارد که کوه سینا در میان آنها است.[۷] ابن منظور، لغت شناس و ادیب، طور سیناء را به عنوان کوهی در شام معرفی میکند.[۸]
برخی احتمال دادهاند که مقصود از طور سیناء، مجموعهای از کوهها بوده است و وقایع مختلف طور سیناء، در مجموعه این کوهها رخ داده است نه یک کوه خاص.[۹] همچنین بنابر اعتقاد برخی محققان، استفاده قرآن از دو تعبیر «سیناء» و «سینین» اشاره به همین نکته دارد؛ زیرا یاء و نون در انتها کلمه دلالت بر کوچک بودن دارد و طور سینین در واقع بخشی از طور سیناء است.[۱۰]
امروزه در جنوب صحرای سینا، کوهی به نام کوه سیناء وجود دارد که در نزدیکی دِیر کاترین مقدس قرار گرفته است.[۱۱]
فضیلت و خواص
در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) روایت شده است اگر کسی سوره طور را بخواند، بر خداوند است(و این حق را با لطف الهی پیدا میکند) که او را از عذاب جهنم حفظ کند و در بهشت جای دهد.[۱۲] همچنین روایت شده است پیامبر(ص) سوره طور را در نماز مغرب، قرائت میکرد.[۱۳] در روایاتی دیگر از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده است کسی که سوره طور را میخواند، خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا میکند.[۱۴]
آیات مشهور
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ ۚ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ(آیه ۲۱)
ترجمه:و کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان [به نوعی] در ایمان از آنان پیروی کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنان ملحق می کنیم و هیچ چیز از اعمالشان را نمی کاهیم؛ هر انسانی در گرو اعمال خویش است.
مفسران در بحث شفاعت به این آیه استناد کردهاند وتصریح کردهاند که بر اثر شفاعت الحاق و لحوق در اعمال صورت می گیرد، یعنى خداوند متعال عین اعمال حسنه پدران و آباء را به ذریه و فرزندانِ ملحق شده مى دهد و آنان را نیز در رتبه و ردیف پدران و نیاکان در مى آورد. به باور آنها نفس این الحاق و لحوق در اثر طهارت ذات و عقیده پاک و ایمان و نیت خالص ذریه است که موجب الحاق آنان در عمل به آباء و اجدادشان مى شود؛ و چون این عقیده و ایمان و خلوص و نیت طاهر از مُکتسبات و حاصل تلاش خودِ ذریه است، بنابراین آنچه از اعمال سیئه آنها زدوده شود و به جاى آن از اعمال حسنه آباء و پدران جایگزینش گردد، همه و همه در اثر کسب و کارکرد خود ذریه است. [۱۵].علامه طباطبایی مفسر شیعی در تفسیر المیزان تصریح دارد بر این که از آیه استفاده میشود که قطعا ایمان ذریه این مومنان کمتر از ایمان پدرانشان است زیرا اگر بیشتر یا مساوی باشد هیچ نعمت و منّتی در حقشان صورت نگرفته است. [۱۶]روایات فراوانی نیز در باره نقش و تأثیر محبت به اولیاء دین در لحوق به آنان در کتب روایی وارده شده است امام باقر(ع) در روایتی به جابر جعفی فرمود: اگر میخواهی بدانی كه آيا در تو خيری هست، نگاه به دلت بکن ؛ پس اگر ديدی که دلت اهل طاعت خدا را دوست دارد و اهل معصيت خدا را دشمن دارد، پس بدان که در تو خيری هست و خداوند ترا دوست دارد، و اگر ديدی اهل طاعت خدا را دشمن دارد و اهل معصيت خدا را دوست دارد، پس بدان که در تو شرّی هست و خداوند تو را دشمن دارد؛ و انسان هميشه با محبوب خود معيّت(همراهی) دارد.» [۱۷]
متن و ترجمه
به نام خداوند رحمتگر مهربان، سوگند بهطور «۱» و کتابی نگاشته شده «۲» در طوماری گسترده «۳» سوگند به آن خانه آباد [خدا] «۴» سوگند به بام بلند [آسمان] «۵» و آن دریای سرشار [و افروخته] «۶» که عذاب پروردگارت واقعشدنی است «۷» آن را هیچ بازدارنده ای نیست «۸» روزی که آسمان سخت در تب و تاب افتد «۹» و کوهها [جمله] به حرکت درآیند «۱۰» پس وای بر تکذیب کنندگان در آن روز «۱۱» آنان که به یاوه سرگرمند «۱۲» روزی که به سوی آتش جهنم کشیده میشوند [چه] کشیدنی «۱۳» [و به آنان گویند] این همان آتشی است که دروغش میپنداشتید «۱۴» آیا این افسون است یا شما [درست] نمیبینید «۱۵» به آن درآیید خواه بشکیبید یا نشکیبید به حال شما یکسان است تنها به آنچه میکردید مجازات مییابید «۱۶» پرهیزگاران در باغهایی و [در] ناز و نعمتند «۱۷» به آنچه پروردگارشان به آنان داده دلشادند و پروردگارشان آنها را از عذاب دوزخ مصون داشتهاست «۱۸» [به آنان گویند] به [پاداش] آنچه به جای میآوردید بخورید و بنوشید گواراتان باد «۱۹» بر تختهایی ردیف هم تکیه زدهاند و حوران درشت چشم را همسر آنان گرداندهایم «۲۰» و کسانی که گرویده و فرزندانشان آنها را در ایمان پیروی کردهاند فرزندانشان را به آنان ملحق خواهیم کرد و چیزی از کار[ها]شان را نمیکاهیم هر کسی در گرو دستاورد خویش است «۲۱» با [هر نوع] میوه و گوشتی که دلخواه آنهاست آنان را مدد [و تقویت] میکنیم «۲۲» در آنجا جامی از دست هم میربایند [و بر سرش همچشمی میکنند] که در آن نه یاوه گویی است و نه گناه «۲۳» و برای [خدمت] آنان پسرانی است که بر گردشان همی گردند انگاری آنها مرواریدی اند که [در صدف] نهفتهاست «۲۴» و برخیشان رو به برخی کنند [و] از هم پرسند «۲۵» گویند ما پیشتر در میان خانواده خود بیمناک بودیم «۲۶» پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ کرد «۲۷» ما از دیرباز او را میخواندیم که او همان نیکوکار مهربان است «۲۸» پس اندرز ده که تو به لطف پروردگارت نه کاهنی و نه دیوان «۲۹» یا میگویند شاعری است که انتظار مرگش را میبریم [و چشم به راه بد زمانه بر اوییم] «۳۰» بگو منتظر باشید که من [نیز] با شما از منتظرانم «۳۱» آیا پندارهایشان آنان را به این [موضعگیری] وامیدارد یا [نه] آنها مردمی سرکشند «۳۲» یا میگویند آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند «۳۳» پس اگر راست میگویند سخنی مثل آن بیاورند «۳۴» آیا از هیچ خلق شدهاند یا آنکه خودشان خالق [خود] هستند «۳۵» آیا آسمانها و زمین را [آنان] خلق کردهاند [نه] بلکه یقین ندارند «۳۶» آیا ذخایر پروردگار تو پیش آنهاست یا ایشان تسلط [تام] دارند «۳۷» آیا نردبانی دارند که بر آن [بر شوند و] بشنوند پس باید شنونده آنان برهانی آشکار بیاورد «۳۸» آیا خدا را دختران است و شما را پسران «۳۹» آیا از آنها مزدی مطالبه میکنی و آنان از [تعهد ادای] تاوان گرانبارند «۴۰» آیا [علم] غیب پیش آنهاست و آنها مینویسند «۴۱» یا میخواهند نیرنگی بزنند و [لی] آنان که کافر شدهاند خود دچار نیرنگ شدهاند «۴۲» آیا ایشان را جز خدا معبودی است منزه است خدا از آنچه [با او] شریک میگردانند «۴۳» و اگر پاره سنگی را در حال سقوط از آسمان ببینند میگویند ابری متراکم است «۴۴» پس بگذارشان تا به آن روزی که در آن بیهوش میافتند برسند «۴۵» روزی که نیرنگشان به هیچوجه به کارشان نیاید و حمایت نیابند «۴۶» و در حقیقت غیر از این [مجازات] عذابی [دیگر] برای کسانی که ظلم کردهاند خواهد بود ولی بیشترشان نمیدانند [که آن عذاب چیست] «۴۷» و در برابر دستور پروردگارت شکیبایی پیشه کن که تو خود در حمایت مایی و هنگامی که [از خواب] برمیخیزی به نیایش پروردگارت تسبیح گوی «۴۸» و [نیز] پاره ای از شب و در فروشدن ستارگان تسبیحگوی او باش «۴۹»
سوره پیشین: سوره ذاریات |
سوره طور سورههای مکی • سورههای مدنی |
سوره پسین: سوره نجم |
١.فاتحه ٢.بقره ٣.آلعمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس |
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۴۰۸.
- ↑ علامه طباطبایی، الميزان، ۱۴۱۷، ج۱۹، ص۶.
- ↑ معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.
- ↑ خرمشاهی، دانشنامه قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۲.
- ↑ علامه طباطبایی، الميزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۵و۶.
- ↑ خامهگر، محمد، ساختار سورههای قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۰ش، ج۵، ص۲۹۳.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۵۰۸.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۰ش، ج۵، ص۲۹۳.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۰ش، ج۵، ص۲۹۵.
- ↑ مجموعه نویسندگان، موجز دائرة المعارف الاسلامیة،۱۴۱۸ق، ج۲۲، ص ۶۹۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۴۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۴۵.
- ↑ شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۶.
- ↑ طهرانی، سید محمدحسین، معادشناسی، ج۹، ص۲۸۰-۲۸۱
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۱۹، ص۱۲.
- ↑ الكليني، الكافي، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۶.
یادداشت
- ↑ وَنَادَيْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق و مصحح: میر دامادی، جمالالدین، بیروت، دارالفکر، دارصادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
- دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، ج۲، تهران: دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم: دار الشریف رضی، ۱۴۰۶ق.
- طالقانى سيد محمود، پرتوى از قرآن، تهران، شركت سهامى انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم: انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران: انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- قمی، على بن ابراهيم، تفسیر القمی، تحقیق: سيد طيب موسوى جزايرى، قم، دارالکتاب، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش.
- مجموعه نویسندگان، موجز دائرة المعارف الإسلامية،بی جا، مركز الشارقة للإبداع الفكري، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
- معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بیجا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ۱، ۱۳۷۱ش.
- مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، تهران: دار الكتب الإسلامية، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
پیوند به بیرون