سوره نوح هفتاد و یکمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۹ جای دارد. نامگذاری این سوره به نام نوح به دلیل پرداختن به داستان حضرت نوح(ع) است. این سوره ترسیمی است از بیان مبارزه دائمی طرفداران حق و باطل و برنامههایی که طرفداران حق در مسیر خود باید به کار بندند. این سوره از سورههای مفصلات یعنی سورههای نسبتا کوچک قرآن است.
دو آیه تاخیر اجل و طلب غفران برای خود و مؤمنان از آیات مشهور این سوره است. در فضیلت تلاوت این سوره نقل شده هر كس سوره نوح (ع) را قرائت كند، از مؤمنانی است كه دعای حضرت نوح (ع) شامل حال او میشود.
نامگذاری این سوره به نام «نوح» را به دلیل شرح داستان حضرت نوح(ع) از ابتدا تا انتهای این سوره دانستهاند.[۱]
محل و ترتیب نزول:
سوره نوح جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول، هفتاد و یکمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف نیز هفتاد و یکمین سوره است و در جزء ۲۹ قرآن جای دارد.[۲]
داستان نوح و سرگذشت قوم او در سورههای متعددی از قرآن[یادداشت ۳] اشاره شده؛ ولی آنچه در سوره نوح (ع) آمده قسمت خاصی از زندگی اوست که در جای دیگری به این سبک نیامدهاست.[۶] در این سوره به دعوت مستمر او به سوی توحید و کیفیت این دعوت و چگونگی برخورد حضرت نوح(ع) با قوم لجوج خود که حاضر به ایمان آوردن نبودند، پرداخته شده است.[۷]
در این سوره مطالب دیگری متناسب با داستان حضرت نوح مطرح شده است.
چند نکته تفسیری ذیل برخی از آیات سوره نوح ارائه شده است
اصول سهگانه دعوت حضرت نوح(ع)
آیه سوم سوره نوح «أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ» را دربردارنده اصول سهگانه دعوت حضرت نوح(ع) دانستهاند. علامه طباطبایی بخش اول آیه «أَنِ اعْبُدُوا اللهَ» را نشاندهنده شناخت قوم نوح نسبت به خدا میداند؛ ولی آنها چون وثنی بودند به جای پرستش خدا، بتها را به عنوان شفیع نزد خدا عبادت میکردند؛ به همین دلیل اصل اول دعوت نوح را دعوت به توحید در عبادت معرفی میکند.[۱۰] دومین اصل برگرفته از عبارت «وَ اتَّقُوهُ» اجتناب از گناهان کبیره و صغیره یعنی شرک و پایینتر از آن و در مقابل آن انجام اعمال صالحی است که نباید ترک شود. اصل سوم از فراز سوم آیه «وَ أَطِيعُونِ» گرفته شده که آن را اطاعت از نوح، تصدیق رسالتش و گرفتن معالم( نشانههای پیمودن راه ) دین از او دانستهاند.[۱۱]
کسب رحمت و برکت با استغفار
آیات ۱۰ تا ۱۲ سوره نوح «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَارًا»[یادداشت ۴]استغفار را از جمله راههای کسب رحمت و برکت خداوند معرفی کردهاست.[۱۲] ذیل این آیات روایاتی وارد شده که جلب منفعت و رحمت خداوند را منوط به طلب آمرزش از خداوند کردهاست.[۱۳][یادداشت ۵]
آیات مشهور
دو آیه ۴ و ۲۸ سوره نوح درباره تاخیر زمان مرگ و طلب غفران برای خود و مؤمنان از آیات مشهور و نامدار این سوره است.
«يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ إِنَّ أَجَلَ اللَّـهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴿۴﴾» ([تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و [اجل] شما را تا وقتى معين به تأخير اندازد. اگر بدانيد، چون وقت مقرر خدا برسد، تأخير بر نخواهد داشت.)
به تأخیر افتادن اَجَل یا زمان مرگ انسان از مباحث کلامی است که ذیل آیه چهارم سوره نوح به آن پرداخته شده است.[۱۴] در این آیه خطاب به مشرکان آمده است در صورت ایمان به اصول سهگانه دعوت حضرت نوح(ع) گناهان شما بخشیده و اجل شما به تأخیر میافتد.[۱۵]
بسیاری از مفسران شیعی طبق مفاد این آیه «اجل» را به «اجل معلق» و اجل مسمی یا «اجل نهایی» و به تعابیر دیگر به اجل نزدیک و دور یا اجل مشروط و اجل مطلق تقسیم کردهاند؛ بر این اساس «اجل معلق» به وسیله راهکارهایی از جمله استغفار قابل تأخیر است و اجل نهایی که از آن به «اجل الله» نیز تعبیر شده، حتمی است و قابل تغییر نیست.[۱۶]علامه طباطبایی تأخير مرگ تا اجلى معين را در این آیه، نتيجه عبادت خدا، تقوى و اطاعت رسول دانسته و اینکه به كفار وعده داده شده اگر صاحب ايمان و تقوا و اطاعت شوند، اجل كوتاهترشان را تا اجل مسمى به تأخير مىاندازد.[۱۷]
تأخیر اجل، مورد تایید روایات نیز واقع شده است. [۱۸] در روایتی از امام صادق(ع) آمده است «مَنْ یَمُوتُ بالذُنوب أَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بالآجال وَ مَنْ یَعیشُ بالإحْسان أَکْثَرُ ممَّن یَعیشُ بالأَعمار؛ آنها كه بر اثر گناهان مىميرند بيش از آنها هستند كه به مرگ الهى( اجل مقرّر) از دنيا مىروند و كسانى كه بر اثر نيكوكارى عمر طولانى پيدا مىكنند بيش از كسانى هستند كه بر اثر عوامل طبيعى عمرشان زياد مىشود»[۱۹]
آیه طلب غفران بر ای پدر و مادر و خویشان(۲۸)
آیه ۲۸ سوره نوح درباره طلب غفران برای خود، والدین و مؤمنان از دعاهای قرآنی مشهوری است که در قنوت نماز نیز خوانده میشود.
«رَّبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا﴿۲۸﴾» (پروردگارا، بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنى كه در سرايم درآيد و بر مردان و زنان با ايمان ببخشاى و جز بر هلاكت ستمگران ميفزاى.)
طلب آمرزش از سوی حضرت نوح(ع) را به دلیل امکان ترک اولایی دانستهاند که ممکن است از سوی او سر زده باشد همچنانکه اولیاء الله بعد از همه تلاشی که در راه خدا از خود نشان میدهند باز خویش را مقصر می دانند تا هرگز گرفتار غرور نشوند.[۲۰]علامه طباطبایی منظور از «ولمن دخل بیتی» را اقوام و خویشان مؤمن و منظور از «و للمومنین و المومنات» را همه مران و زنان مؤمن تا روز قیامت دانسته است. به نظر وی واژه تبار اشاره به هلاکتی است که در آخرت باعث عذاب اخروی و در دنیا باعث نابودی میگردد. و این همان گمراهی و غرق شدن قوم نوح است.[۲۱] فرازهایی از آیه ۲۸ سوره نوح در رکعت دوم نماز فرزند برای پدر ومادر که مشهور به نماز والدین است ده مرتبه خوانده می شود. [۲۲]
در فضیلت تلاوت سوره نوح از پیامبر اکرم(ص) نقل شده هر كس سوره نوح را قرائت كند، از مؤمنانی است كه دعای حضرت نوح شامل حال او میشود.[۲۳]
از امام صادق(ع) نیز روایت است هر كس كه به خدا ایمان دارد و كتابش را قرائت میكند، قرائت سوره نوح را رها نكند. هر بندهای كه با امید به پاداش الهی و شكیبایی در راه خدا سوره نوح را در نمازهای واجب و مستحب خود بخواند خداوند او را در بهشت در خانههای نیكوكاران(ابرار) مسكن دهد.[۲۴] در برخی روایات برای قرائت این سوره خواصی چون رهایی از اسارت، سلامتی در سفر[۲۵] و بهبود وضعیت مالی[۲۶] و همچنین برآورده شدن حاجات نقل شده است.[۲۷]
﴿و من هر بار که آنان را دعوت کردم تا ایشان را بیامرزی انگشتانشان را در گوشهایشان کردند و ردای خویشتن بر سر کشیدند و اصرار ورزیدند و هر چه بیشتر بر کبر خود افزودند ٧﴾
﴿پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنی که در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشای و جز بر هلاکتستمگران میفزای ٢٨﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. ما نوح را به سوی قومش فرستادیم که قومت را پیش از آنکه عذابی دردناک به آنان رسد هشدار ده ١ [نوح] گفت ای قوم من من شما را هشدار دهندهای آشکارم ٢ که خدا را بپرستید و از او پروا دارید و مرا فرمان برید ٣ [تا] برخی از گناهانتان را بر شما ببخشاید و [اجل] شما را تا وقتی معین به تأخیر اندازد اگر بدانید چون وقت مقرر خدا برسد تأخیر برنخواهد داشت ٤ [نوح] گفت پروردگارا من قوم خود را شب و روز دعوت کردم ٥ و دعوت من جز بر گریزشان نیفزود ٦ و من هر بار که آنان را دعوت کردم تا ایشان را بیامرزی انگشتانشان را در گوشهایشان کردند و ردای خویشتن بر سر کشیدند و اصرار ورزیدند و هر چه بیشتر بر کبر خود افزودند ٧ سپس من آشکارا آنان را دعوت کردم ٨ باز من به آنان اعلام نمودم و در خلوت [و] پوشیده نیز به ایشان گفتم ٩ و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است ١٠ [تا] بر شما از آسمان باران پی در پی فرستد ١١ و شما را به اموال و پسران یاری کند و برایتان باغها قرار دهد و نهرها برای شما پدیدآورد ١٢ شما را چه شده است که از شکوه خدا بیم ندارید ١٣ و حال آنکه شما را مرحله به مرحله خلق کرده است ١٤ مگر ملاحظه نکردهاید که چگونه خدا هفت آسمان را توبرتو آفریده است ١٥ و ماه را در میان آنها روشناییبخش گردانید و خورشید را [چون] چراغی قرار داد ١٦ و خدا[ست که] شما را [مانند] گیاهی از زمین رویانید ١٧ سپس شما را در آن بازمیگرداند و بیرون میآورد بیرونآوردنی [عجیب] ١٨ و خدا زمین را برای شما فرشی [گسترده] ساخت ١٩ تا در راههای فراخ آن بروید ٢٠ نوح گفت پروردگارا آنان نافرمانی من کردند و کسی را پیروی نمودند که مال و فرزندش جز بر زیان وی نیفزود ٢١ و دست به نیرنگی بس بزرگ زدند ٢٢ و گفتند زنهار خدایان خود را رها مکنید و نه و د را واگذارید و نه سواع و نهٔ غوث و نهٔ عوق و نه ن سر را ٢٣ و بسیاری را گمراه کردهاند [بار خدایا] جز بر گمراهی ستمکاران میفزای ٢٤ [تا] به سبب گناهانشان غرقه گشتند و [پس از مرگ] در آتشی درآورده شدند و برای خود در برابر خدا یارانی نیافتند ٢٥ و نوح گفت پروردگارا هیچکس از کافران را بر روی زمین مگذار ٢٦ چرا که اگر تو آنان را باقی گذاری بندگانت را گمراه میکنند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند ٢٧ پروردگارا بر من و پدر و مادرم و هر مؤمنی که در سرایم درآید و بر مردان و زنان با ایمان ببخشای و جز بر هلاکتستمگران میفزای ٢٨﴾
↑این سوره به نظر قاریان کوفه ۲۸، به نظر قاریان بصره و شام ۲۹ و به عقیده بعضی دیگر از قاریان ۳۰ آیه است که نظریه اول مشهور است.(خرمشاهی، «سوره نوح»، ص۱۲۵۸.)
↑ممتحنات ۱۶ سوره قرآن است که گفته شده سیوطی آنها را به نام ممتحنات ذکر کرده است.(رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۵۹۶) این سورهها عبارتند از: فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صف، جن، نوح، مجادله، ممتحنه و تحریم (رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰.)
↑در سورههای شعرا، مؤمنون، اعراف، انبیا و به ویژه در ۲۵ آیه از سوره هود (آیات ۲۵ تا ۴۹) به داستان نوح پرداخته شده است.
↑ ترجمه: بازگفتم: به درگاه خدای خود توبه کنید و آمرزش طلبید که او بسیار خدای آمرزندهای است.تا بارانهای پربرکت آسمان را پی در پی بر شما فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهای سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد!
↑ به عنوان نمونه: قال رسول الله صلى الله عليه و آله: .. من استبطأ الرزق فليستغفر الله... عن على عليه السلام انه قال: و الاستغفار يزيد في الرزق.