زینب دختر جحش
| مشخصات فردی | |
|---|---|
| زادروز | حدود ۲۰ سال پیش از بعثت |
| محل زندگی | مکه • مدینه |
| مهاجر/انصار | مهاجر |
| خویشاوندان | عبدالله بن جحش |
| درگذشت | سال ۲۰ق، مدینه |
| مدفن | قبرستان بقيع |
| مشخصات دینی | |
| هجرت به | مدینه |
| نقشهای برجسته | از راویان حدیث نبوی |
زینب دختر جَحْش (درگذشت ۲۰ق) از همسران پیامبر(ص) و نخستین مهاجران بود. وی ابتدا با زید بن حارثه، فرزندخوانده پیامبر ازدواج کرد، اما این ازدواج دوام نیاورد و به جدایی انجامید. سپس پیامبر(ص) به فرمان خدا و با هدف از میان برداشتن سنت جاهلی که فرزندخوانده را همطراز فرزند تنی میدانست، با او ازدواج نمود. ازدواج پیامبر با او همواره مورد توجه محققان و مورخان قرار گرفته و بحثهای متعددی را در پی داشته است.
زینب بسیار سخاوتمند بود؛ بهگونهای که پس از مرگش هیچ درهم و دیناری از وی بر جای نماند و دارایی خود را انفاق کرده بود. وی در سال ۲۰ق در مدینه درگذشت و در بقیع به خاک سپرده شد.
جایگاه و معرفی
زینب بنت جحش، از همسران پیامبر(ص) و از نخستین مهاجران به مدینه بود.[۱] جدایی او از زید بن حارثه (فرزندخوانده پیامبر) و ازدواج پس از آن با پیامبر، به موضوعی تبدیل شد که بحثهای فراوانی برانگیخته است.
زینب از روایان حدیث نبوی است. قاسم بن محمد بن ابیبکر، ام حبیبه و محمد بن عبدالله بن جحش از جمله کسانیاند که از او روایت کردهاند.[۲]
زینب، دختر عمه پیامبر بود[۳] او ابتدا برّه نام داشت و پیامبر پس از ازدواج، نامش را به زینب تغییر داد.[۴] عبدالله بن جحش برادر او بود.[۵]
تاریخ دقیق تولد زینب مشخص نیست. وی در سال ۲۰ هجری درگذشت. بیشتر سیرهنویسان سن او را در هنگام وفات ۵۳ سال ذکر کردهاند[۶] که بر این اساس، تولد او حدود ۳۳ سال پیش از هجرت تخمین زده میشود. ابنحجر عسقلانی سن وی را در هنگام وفات ۵۰ سال ذکر کرده است.[۷] مادر عکاشة بن محصن نیز سن زینب را در هنگام هجرت به مدینه سی و اندی ذکر کرده است.[۸]
بنا بر گزارشی که ابنسعد از واقدی نقل کرده، زینب در زمان ازدواج با پیامبر(ص) ۳۵ سال سن داشته[۹] در این صورت تولد او حدود ۲۹ یا ۳۰ سال قبل از هجرت بوده است.
| خدیجه دختر خویلد | (ازدواج: ۲۵ عامالفیل) |
| سوده دختر زمعه | (ازدواج: قبل از هجرت) |
| عایشه دختر ابوبکر | (ازدواج: ۲ق) |
| حفصه دختر عمر بن خطاب | (ازدواج: ۳ق) |
| زینب دختر خزیمه | (ازدواج: ۳ق) |
| ام سلمه دختر ابوامیه | (ازدواج: ۴ق) |
| زینب دختر جحش | (ازدواج: ۵هجری) |
| جویریه دختر حارث | (ازدواج: ۵ یا ۶ق) |
| امحبیبه دختر ابوسفیان | (ازدواج: ۶ یا ۷ق) |
| ماریه دختر شمعون | (ازدواج: ۷ق) |
| صفیه دختر حیی | (ازدواج: ۷ق) |
| میمونه دختر حارث | (ازدواج: ۷ق) |
جدایی از زید و ازدواج با پیامبر
بعد از مهاجرت زینب به مدینه، پیامبر(ص) از زینب برای زید بن حارثه، خواستگاری کرد. زینب پیش از خواستگاری گمان میکرد که پیامبر قصد دارد او را برای خویش خواستگاری کند، اما پس از آنکه دریافت پیامبر وی را برای زید خواستگاری کرده است، مخالفت نمود و چون پیامبر را به این وصلت راضی دید، با درخواست ازدواج موافقت کرد.[۱۰]
میان زینب و زید کشاکش وجود داشت[۱۱] و زید از بداخلاقی زینب نزد پیامبر شکایت میبرد و پیامبر او را به صبر و تحمل همسر دعوت میکرد.[۱۲] تا اینکه پیامبر به فرمان خداوند به جدایی آن دو حکم داد. به گفتۀ بیشتر سیرهنویسان و مورخان، جدایی زینب و زید در سال پنجم هجری[۱۳] و و بنا بر نقلی در سال سوم هجری[۱۴] بوده است.
ازدواج با پیامبر
پیامبر(ص) در سال پنجم هجری قمری با زینب ازدواج کرد.[۱۵] این ازدواج به دستور خداوند[۱۶] و با هدف شکستن سنت جاهلی تحریم ازدواج با همسر سابق پسرخوانده انجام شد[۱۷] و با اعتراض منافقان و مشرکان مواجه گردید.[۱۸] مخالفان با رواج داستانهایی، این ازدواج را دستاویز طعنه و تخریب شخصیت پیامبر قرار دادند. [۱۹] این ماجرا همواره بهعنوان یکی از موضوعات ثابت در متون جدلی مسیحیت علیه اسلام مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.[۲۰]
نزول آیات حجاب
آیات حجاب در خصوص مزاحمت صحابه برای پیامبر(ص) پس از ازدواج ایشان با زینب نازل شده است. تفصیل گزارشهای مختلف را ابنسعد[۲۱] و طبرانی[۲۲] آورده و مفسران نیز ذیل آیات ۵۸ و ۵۹ سوره احزاب به این نکته اشاره کردهاند.[۲۳]
جایگاه زینب نزد پیامبر موجب برانگیخته شدن حسادت برخی از زنان آن حضرت شده بود که در نهایت آیات نخست سوره تحریم در این باره نازل شد.[۲۴] هر چند زینب نیز خود باعث رنجش صفیه دختر حیی بن اخطب، شده بود.[۲۵]
زینب در جنگ حنین همراه پیامبر بود[۲۶] و پس از رحلت پیامبر(ص) میگفت که پس از ایشان هرگز بر مرکبی سوار نخواهم شد، هرچند برای حج باشد.[۲۷]
پیامبر خطاب به عمر که به زینب پرخاش کرده بود، فرمود بهوش باشد که زینب اَوّاهه است و اَوّاه را فروتن در پیشگاه خدا و بسیار زاری کننده در درگاه او و صفت حضرت ابراهیم معنی کرد.[۲۸]
بخشندگی زینب
زینب را بسیار سخاوتمند دانستهاند به گزارش ابنسعد پس از درگذشتش، هیچ درهم و دیناری از او برجا نماند، زیرا تمام دارایی خود را در طول زندگی به مستمندان بخشیده بود.[۲۹] پیامبر(ص) از این خوی او با کنایه یاد میکرد و به دیگر همسرانش میفرمود: «شتابانترین شما در پیوستن به من پس از مرگ، کسی است که دستش از همه بخشندهتر باشد».[۳۰]
در دوران خلافت عمر مستمری سالانهای معادل ۱۲٬۰۰۰ درهم دریافت میکرد در حالی که برای صفیه و جُوَیریه نصف این مقدار تعیین شده بود[۳۱] اما تنها یک سال این مبلغ را گرفت و سال بعد درگذشت. او گرفتن این مستمری را آزمایشی الهی میدانست و از خدا خواسته بود که او را از این وابستگی مالی رهایی بخشد.[۳۲] گزارش شده او مستمری سالیانۀ خود را که ۱۲٬۰۰۰ درهم بود، در مدت چند ساعت میان یتیمان، بیوهزنان و نیازمندان تقسیم کرد.[۳۳]
عایشه از او به عنوان بانویی برتر در دینداری، راستگویی و نیکوکاری یاد کرده[۳۴] و او را محبوبترین همسر پیامبر پس از خود دانسته است.[۳۵] همچنین، بنابر خبری که طبری آن را به صورت مرسل و از قول فقیهان حجاز نقل کرده، پیامبر(ص) در خانۀ زینب درگذشته است.[۳۶]
درگذشت
وی نخستین همسر پیامبر(ص) بود که بعد از رحلت ایشان درگذشت.[۳۷] زینب در سال ۲۰ق درگذشت[۳۸] و عمر بن خطاب بر جنازۀ او نماز گزارد.[۳۹]
ابنسعد[۴۰] و ذهبی[۴۱] در خبری نقل کردهاند که خلیفه دوم دستور داد برای حفظ حرمت زینب، به دلیل پوشیده نبودن تابوت، تنها محارم او در تشییع جنازه حاضر شوند. در این هنگام اسماء بنت عمیس شیوۀ بهره گیری از تابوت را به خلیفه گوشزد کرد و پس از آن به عموم اجازۀ شرکت در تشییع جنازۀ زینب داده شد.[۴۲]
عمر پیشاپیش تابوتِ پوشیده با روکش برجسته حرکت میکرد و میگفت چه نیکو پوششی است که پیکر زنان را پس از مرگ از دیدۀ مردان پوشیده میدارد.[۴۳]
تشییع جنازه
شیوهای که در تشییع زینب (یعنی قرار دادن پیکر وی در تابوت) به کار رفت، پیشتر حضرت زهرا(س) برای خود توصیه کرده و این موضوع را به اسماء بنت عمیس گفت و اسماء گفت که در سنّت تشییع جنازه اهل حبشه تابوت را دیده است و آن را خواهد آورد.[۴۴] اما چون پیکر دختر پیامبر(ص) تشییع رسمی نشده بود، برای نخستین بار این شیوه برای پیکر زینب که از چند حیث والاترینِ همسران پیامبر پس از خدیجه بود، انجام شد.[۴۵]
خاکسپاری
زینب در قبرستان بقیع در کنار خانۀ عقیل و خانۀ محمد بن حنفیه به خاک سپرده شد[۴۶] و برادرزاده و خواهرزادۀ زینب و اسامة بن زید، که همگان بر زینب مَحرم بودند، در گور رفتند و او را به خاک سپردند.[۴۷]
در روز خاکسپاری زینب گرمای هوا شدت یافت، از این رو خلیفه دستور داد روی قبر او خیمهای نصب شود که آن را نخستین خیمۀ نصب شده بر قبر در اسلام دانستهاند.[۴۸]
میراث
تنها میراث باقی مانده از زینب، خانۀ او بود که بعدها، هنگام توسعۀ حرم نبوی در زمان ولید بن عبدالملک، به ۵۰۰۰۰ درهم از وارثان او خریداری شد.[۴۹]
پانویس
- ↑ ابنهشام، ج۲، ص۱۱۴؛ ابنسعد، ج۸، ص۱۰۱.
- ↑ نک: مزی، ج۳۵، ص۱۸۴.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۰۱؛ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹.
- ↑ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹؛ ابنحجر، ج۷، ص۶۶۸.
- ↑ ابناثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۰.
- ↑ نک: ابنسعد، ج۸، ص۱۱۵؛ ابنجوزی، ج۲، ص۴۹.
- ↑ ابنحجر، ج۷، ص۶۷۰.
- ↑ ابنسعد، ج۱، ص۱۱۵.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۱۴.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۰۱؛ طبرانی، ج۲۴، ص۳۹ـ۴۰، ۴۵؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۱ـ۵۲.
- ↑ ابوعبیده، ص۶۲؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۲.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۰۳؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۲؛ طبرانی، ج۲۴، ص۴۱.
- ↑ نک: ابنسعد، ج۸، ص۱۱۴؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۱؛ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹.
- ↑ نگاه کنید به ابوعبیده، ص۶۱؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۱؛ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۲.
- ↑ طیب، اطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۱۰، ص۵۰۷.
- ↑ شیخ طوسی، التبیان، بیروت، ج۸، ص۳۴۵.
- ↑ المبارکفوری، الرحیق المختوم، ۱۴۲۷ق، ص۲۶۵.
- ↑ مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۲۲۰.
- ↑ مهدوی دامغانی، «زینب بنت جحش»، دانشنامه جهان اسلام، ج۲۲، ص۱۴۵.
- ↑ ابنسعد ج۸، ص۱۰۵ـ۱۰۷.
- ↑ طبرانی ج۲۴، ص۴۶ـ۵۰.
- ↑ نک: مقاتل بن سلیمان؛ طبری، تفسیر، ذیل آیه.
- ↑ نک: ابنسعد، ج۸، ص۱۰۷؛ بخاری، ج۶، ص۱۶۶ـ۱۶۷، ج۷، ص۲۳۲؛ مسلم، ج۴، ص۱۸۴ـ۱۸۵.
- ↑ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۰.
- ↑ واقدی، ج۳، ص۹۲۶؛ طبری، تاریخ، ج۳، ص۸۳.
- ↑ واقدی، ج۳، ص۱۱۱۵.
- ↑ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۳ـ۵۴؛ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۲؛ ابنحجر، ج۷، ص۶۶۹.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۱۴.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۰۸؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۵۴؛ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۰-۱۸۵۱.
- ↑ ذهبی، ج۲، ص۲۱۴.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۱۰.
- ↑ نک: ابنسعد، ج۸، ص۱۰۳، ۱۱۰؛ ابنحجر، ج۷، ص۶۷۰.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۰۸، ۱۱۰؛ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۱؛ ابنحجر، ج۷، ص۶۷۱.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۱۴.
- ↑ طبری تاریخ، ج۳، ص۱۸۷.
- ↑ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۰.
- ↑ نک: ابنسعد، ج۸، ص۱۱۵؛ طبرانی، ج۲۴، ص۳۸؛ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۸۵۲.
- ↑ ابنحبیب، ص۸۸؛ مزی، ج۳۵، ص۱۸۵.
- ↑ ابنسعد ج۸، ص۱۱۱.
- ↑ ذهبی ج۲، ص۲۱۲ـ۲۱۳.
- ↑ ابنقتیبه، ص۵۵۵.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۱۲؛ ابنقتیبه، ص۵۵۵.
- ↑ کلینی، ج۳، ص۲۵۱؛ ابنبابویه، ج۱، ص۱۹۴؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۴۳.
- ↑ نک: ابنقتیبه، ص۵۵۵؛ طبرسی، ج۱، ص۲۷۸؛ محب الدین طبری، ص۱۶۶.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۰۹؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۴.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۱۱ـ۱۱۲، ۱۱۳ـ۱۱۴؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۴.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ نک: ابنحبیب، ص۸۸؛ بلاذری، ج۱، ص۵۲۴.
- ↑ ابنسعد، ج۸، ص۱۱۴؛ ذهبی، ج۲، ص۲۱۸.
منابع
- ابوعبیده معمر بن مثنی بصری، تسمیۀ ازواج النبی صلی الله علیه و سلم و اولاده، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
- ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء،بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
- بغدادی، محمد بن حبیب، کتاب المحبر، چاپ ایلزه لیختن شتیتر،بیروت،بی تا.
- ابنحجر عسقلانی، الاصابة فی تمییزالصحابة، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
- ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.
- ابوالفرج ابنجوزی، صفةالصفوة، چاپ محمود فاخوری و محمد رواس قلعه جی،قاهره ۱۳۹۰/ ۱۹۷۰.
- ابنسعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس (اختصارات).
- ابنقتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، چاپ ثروت عکاشه،قاهره ۱۳۷۹/ ۱۹۶۰.
- ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفةالأصحاب، چاپ علی محمد بجاوی،بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.
- ابنهشام، عبدالملک بن هشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم آبیاری و عبدالحفیظ شلبی،بیروت، بیتا.
- مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، چاپ احمد فرید،بیروت ۱۴۲۴/ ۲۰۰۳.
- بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، چاپ محمود فردوس عظم،دمشق ۱۹۹۷/۱۴۱۸.
- ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، (چاپ اختصارات).
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی،موصل ۱۴۰۵/ ۱۹۸۴.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الموری بأعلام الهدی، قم ۱۴۱۷.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم (اختصارات).
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیرآی القرآن (چاپ اختصارات).
- کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی (چاپ اختصارات).
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرالقمی، چاپ سید طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴.
- مزی، جمالالدین بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشّار عوّاد معروف،بیروت ۱۴۲۲/ ۲۰۰۲.
- واقدی، محمد بن عمر، کتاب المغازی الواقدی، چاپ مارسدن جونز،لندن ۱۹۶۶.
- EI۲, s. v. ,"Zaynab BT. DJahash" (by. C. E. Bosworth).
- Robert G. Hoyland, "The Earliest Christian writings on Muhammad: An Appraisal" in: The Biography of Muhammad: The Issue of Sources, ed., Harald Motzki (Leiden, Boston and Köln, ۲۰۰۰).
- Norman Daniel, Islam and the West: the making of an image (Oneword, Oford ۱۹۹۳).
- Daniel J. Sahas, John of Damascus on Islam: The "Heresy of the Ishmaeites,Leiden ۱۹۷۲.
پیوند به بیرون
