سوره اعراف

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
سوره اعراف
اعراف
شماره سوره۷
جزء۸ و ۹
نزول
ترتیب نزول۳۹
مکی/مدنیمکی
اطلاعات آماری
تعداد آیات۲۰۶
تعداد کلمات۳۳۴۶
تعداد حروف۱۴۴۳۷


سوره اعراف هفتمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء هشتم و نهم قرآن جای دارد. این سوره به سبب بازگویی ماجرای اصحاب اعراف در روز قیامت بدین نام خوانده شده است.

سوره اعراف همانند دیگر سوره‌های مکی، بیشتر ناظر به بحث از مبدأ و معاد، اثبات توحید، دادگاه رستاخیز، مبارزه با شرک، تثبیت مقام و موقعیت انسان در جهان آفرینش است. هدف این سوره نیز تقویت عقیده و مبانی ایمان در مسلمانان دانسته شده است. سوره اعراف به پیمان‌هایی که خدا از انسان‌ها در مسیر هدایت و صلاح گرفته، از جمله در عالم ذر اشاره می‌کند و برای نشان دادن شکست و ناکامی اقوامی که از مسیر توحید منحرف شده‌اند، به سرگذشت اقوام پیشین و پیامبرانی همچون نوح(ع)، لوط(ع) و شعیب(ع) می‌پردازد.

آیه ۴۶ درباره اصحاب اعراف، آیات ۵۴ تا ۵۶ معروف به آیه سخره و آیه ۱۷۲ معروف به آیه میثاق از آیات نامدار سوره اعراف است. در فضیلت تلاوت این سوره آمده است هر فردی که سوره اعراف را بخواند؛ خداوند میان او و ابلیس مانعی قرار می‌دهد و در روز قیامت، حضرت آدم(ع) را شفیع او قرار می‌دهد.

آیه ۱۹۹ سوره اعراف به خط ثلث: «گذشت پیشه كن و به [كار] پسندیده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب»

معرفی

نامگذاری

نام‌گذاری این سوره به نام «اعراف» به دلیل سخن از اعراف و اصحاب آن در روز قیامت است.[۱] واژه اعراف دوبار در قرآن کریم در آیات ۴۶ و ۴۸ سوره اعراف ذکر شده است.[۲] نام دیگر این سوره «المص» (خوانده می‌شود: الف لام میم صاد) است؛ زیرا فقط همین سوره با این حروف مُقَطَّعه آغاز می‌شود.[۳] از این سوره با نام‌های «میقات» (برگرفته از آیه ۱۴۳) و «میثاق» (برگرفته از آیه ۱۷۲) نیز یاد شده است.[۴]

ترتیب و محل نزول

سوره اعراف جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، سی و نهمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، هفتمین سوره است و در جزء‌های هشتم و نهم قرآن جای دارد.[۵] این سوره بعد از سوره صاد و قبل از سوره جن نازل شده است.[۶]

تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها

سوره اعراف ۲۰۶ آیه،[یادداشت ۱] ۳۳۴۶ کلمه و ۱۴۴۳۷ حرف دارد.[۷] این سوره از نظر حجمی جزو سوره‌های سَبعُ طِوال یکی از سوره‌های طولانی قرآن است که بیش از یک جزء را در بر دارد و در بین سوره‌های مکی طولانی‌ترین آنها است.[۸]

سوره اعراف در ترتیب نزول اولین سوره‌ای است که حروف مقطعه آن بیش از یک حرف است؛ زیرا سوره‌های قبل از آن مانند سوره ق، سوره ص و سوره قلم با یک حرف آغاز شده است.[۹] علامه طباطبایی شروع این سوره با حروف مقطعه «المص» را نشان آن می‌داند که سوره اعراف افزون بر مضامین سوره‌های آغاز شده با حروف مقطعه «الم»، بر مضامین سوره‌ ص نیز مشتمل است.[۱۰]

آیه ۲۰۶ سوره اعراف از آیات دارای سجده است که امامیه و شافعی آن را مستحب و دیگر فرقه‌ها آن را واجب می‌دانند.[۱۱]

محتوا

سوره اعراف را همانند سوره‌هایی که در مکه نازل شده‌اند، (۸۰ تا ۹۰ سوره) با توجه به وضع محیطی مکه، بیشتر ناظر به بحث از مبداء و معاد، اثبات توحید، دادگاه رستاخیز، مبارزه با شرک و تثبیت مقام و موقعیت انسان در جهان آفرینش دانسته و هدف آن را تقویت عقیده و مبانی ایمان در مسلمانان می‌دانند.[۱۲]

سوره اعراف به پیمان‌هایی که خدا از انسان‌ها در مسیر هدایت و صلاح گرفته، از جمله در عالم ذر اشاره می‌کند و برای نشان دادن شکست و ناکامی اقوامی که از مسیر توحید منحرف شده‌اند به سرگذشت اقوام پیشین و انبیای گذشته از جمله نوح(ع)، لوط(ع) و شعیب(ع) می‌پردازد.[۱۳]

مأمور ساختن پیامبر اسلام(ص) به انذار در آیات نخست سوره اعراف و فرمان به سیره حسنه و رفتار ملایم در آیات پایانی سوره برای نفوذ سخنش در دل‌ها را نشان از ارتباط معنایی میان آغاز و انجام این سوره دانسته‌اند.[۱۴]

نزول سوره اعراف در سخت‌ترین شرایط مسلمانان در مکه و در دوران محاصره اقتصادی در شعب ابی طالب را به غرض یادآوری پیمان و عهدی که انسان‌ها با خدا بستند و اهمیت پایبندی به این عهد دانسته‌اند.[۱۰]

داستان‌ها و روایت‌های تاریخی

در سوره اعراف داستان‌هایی از سرگذشت آدم و حوا در بهشت، نوح، صالح، لوط، شعیب و موسی نقل شده است.

  • داستان آفرینش آدم، ساکن شدن در بهشت و استفاده از نعمت‌های بهشتی، خوردن میوه ممنوعه و همچنین سرنوشت ابلیس؛ (آیات ۱۱-۲۷)
  • داستان نوح: رسالت، گفتگو با قوم، طوفان؛ (آیات ۵۹-۶۴)
  • داستان صالح: رسالت، گفتگو با قوم، معجزه ناقه، عذاب قوم با زلزله؛ (آیات ۷۳-۷۹)
  • داستان لوط: گفتگو با قوم، عذاب آنان با باران سنگ؛ (آیات ۸۰-۸۴)
  • داستان شعیب: رسالت، گفتگو با قوم، عذاب قوم با زلزله؛ (آیات ۸۵-۹۲)
  • داستان موسی: دعوت فرعون، معجزه تبدیل عصا به اژدها و ید بیضاء، مبارزه با ساحران در شهر، تهدید فرعون، رنج بنی‌اسرائیل، عذاب قوم فرعون و غرق شدن‌شان در دریا و عبور بنی‌اسرائیل، میقات موسی در کوه طور، نزول الواح بر موسی، گوساله سامری، برگزیدن هفتاد نفر از بنی‌اسرائیل برای میقات، دوازده گروه بنی‌اسرائیل و چشمه‌های دوازده‌گانه، تغییر کلمات وحی‌شده، تجاوز در شنبه، مسخ شدن و آوارگی بنی‌اسرائیل. (آیات ۱۰۳-۱۶۹)

شأن نزول برخی آیات

برای برخی از آیات سوره اعراف شأن نزول‌هایی ذکر شده است:

زینت بدن هنگام عبادت

اعراب زمان جاهلی هنگام طواف کعبه به صورت عریان و بدون لباس طواف می‌کردند به همین دلیل آیه ۳۱ سوره اعراف «یابَنىِ ءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَكمُ‏ْ عِندَ كلُ‏ِّ مَسْجِد؛اى فرزندان آدم، به هنگام هر عبادت لباس خود را بپوشید». [یادداشت ۲]در تقبیح این عمل نازل و از آنان خواست هنگام عبادت خداوند لباس خود را بپوشند و خود را تزیین کنند.[۱۶] درباره واژه زینت و تعیین مصادیق آن نیز تفاسیر[یادداشت ۳] مختلفی شده؛ برخی گفته‌اند چون قرآن به مال و فرزند، «زينت» گفته است، «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا»(سوره کهف آیه ۴۶) ممكن است آيه بيانگر اين باشد كه مال و فرزند خود را هنگام رفتن به مسجد همراه داشته باشيد، تا با مال، به حل مشكلات اقتصادى مسلمانان بپردازيد و با حضور فرزند در مساجد و جماعات، مشكلات تربيتى نسل آينده را حل كنيد. [۱۷]

خسران‌ بلعم باعورا

ابن مسعود، ابن عباس و برخی دیگر از مفسران می‌گویند آیه ۱۷۵ سوره اعراف « وَاتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَینَاهُ آیاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِینَ؛ و خبر آن كس را كه آیات خود را به او داده بودیم براى آنان(قوم پیامبر، یهودیان، بنی اسرائیل )بخوان كه از آن عارى گشت؛ آنگاه شیطان، او را دنبال كرد و از گمراهان شد.» را درباره مردی از بنی‌اسرائیل به نام بلعم باعورا[یادداشت ۴] می‌دانند که در شهر جباران زندگی می‌کرد. هنگامی که موسی(ع) و بنی‌اسرائیل به این شهر وارد شدند، اقوام بلعم از تندخویی موسی و لشکر بزرگش گفتند که اگر بر ما مسلط شود همه ما را می‌کشد و از بلعم خواستند که موسی را نفرین کند. بلعم گفت اگر چنین دعایی کنم دنیا و آخرت من از دست می‌رود ولی اقوام او پیوسته اصرار کردند تا بلعم، موسی و لشکرش را نفرین کرد و خدا عنایت خود را از بلعم گرفت و از خسران زدگان شد.[۱۸]

علم به روز قیامت

درباره نزول آیه ۱۸۷ سوره اعراف «یسَْلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَیانَ مُرْسَئهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبىّ‏ِ لَا یجَُلِّیهَا لِوَقْتهَِا إِلَّا هُوَ؛ درباره قیامت از تو می‌پرسند كه چه وقت فرا می‌رسد. بگو: علم آن نزد پروردگار من است. تنها اوست كه چون زمانش فرا رسد آشكارش می‌سازد» آمده است عده‌ای از قوم یهود یا تعدادی از قریش نزد پیامبر آمده و از زمان قیامت سوال پرسیدند که این آیه در جواب این گروه نازل شد.[۱۹][یادداشت ۵]

خداوند مالک علم غیب

اهل مكه از پیامبر(ص) پرسیدند: یا محمد آیا پروردگار تو از قیمت‏‌هاى ارزان پیش از آن كه گران شود، تو را با خبر می‌سازد تا آن‌را بخرى و سود ببرى؟ و از چراگاه و از زمین پیش از آنكه آسیب زده و خشک شود؛ تو را مطلع می‌كند تا به جاى سبز و خرم بروى؟ که آیه ۱۸۸ سوره اعراف «قُل لَّا أَمْلِكُ لِنَفْسىِ نَفْعًا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ الله وَ لَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَیبَ لاَسْتَكْثرَْتُ مِنَ الْخَیرِْ؛ بگو: من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا بخواهد و اگر علم غیب می‌دانستم بر خیر خود بسى می‌افزودم...» در پاسخ به این افراد نازل شد.[۲۰][یادداشت ۶]

آهسته خواندن اذکار در نماز جماعت

درباره سبب نزول آیه ۲۰۴ سوره اعراف «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا؛ چون قرآن خوانده شود به آن گوش فرا دهید و خاموش باشید» آمده است: مسلمانان در نماز جماعت به همراه امام جماعت قرآن می‌خواندند. آیه فوق نازل شده و دستور به سکوت و توجه به قرائت قرآن توسط امام جماعت داده شد.[۲۱] طبرسی نیز گفته است مسلمانان در زمان نماز صحبت می‌کردند و زمانی که فردی وارد می‌شد و سوال می‌کرد رکعت چندم هستید، پاسخ او را می‌دادندکه آیه نازل شد و از صحبت کردن در نماز نهی کرد.[۲۲]

نکات تفسیری

آیاتی از سوره اعراف مانند آیات «یا بنی آدم» و آیه «لن ترانی» دارای نکات تفسیری اعتقادی و اخلاقی است که بدان اشاره می‌شود:

آیات «یا بنی آدم»

خداوند پس از بیان داستان حضرت آدم(ع) و حوا و مواجهه آنان با شیطان در ضمن چند آیه، (۲۶، ۲۷-۳۰، ۳۱-۳۴ و ۳۵) چهار فرمان که آنها را ضامن رشد و سعادت انسان دانسته‌اند، به انسان‌ها می‌دهد. این آیات که با عبارت «یا بنی آدم» آغاز می‌شود را مرتبط با عوامل لغزش آدم و حوا قرار داده‌اند. بدین سان از انسان می‌خواهد که با رعایت این نکات از گمراهی و سقوط در امان بماند. این اصول چهارگانه را همان پیمان‌های خداوند با انسان دانسته‌اند که درباره رعایت تقوا (آیه ۲۶)، پیروی نکردن از شیطان (آیات ۲۷ تا ۳۰)، پیمودن مسیر اعتدال در زندگی و اجتناب از اسراف و زیاده‌روی (آیات ۳۱ تا ۳۴) و پیروی از دستورات انبیای الهی (آیه ۳۵) است.[۲۳]

محال بودن ورود تکذیب‌کنندگان آیات خدا به بهشت (آیه ۴۰)

خداوند در آیه ۴۰ سوره اعراف با دو عبارت امکان ورود تکذیب‌کنندگان آیات الهی به بهشت را رد کرده است:

  • تعبیر «لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ»ترجمه: (هرگز) درهای آسمان به رویشان(تکذیب کنندگان آیات الهی) گشوده نمی‌شود؛ و (هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر اینکه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! به سرنوشت افراد متکبر و لجوج که زیر بار آیات الهی نمی‌روند و در برابر حق تسلیم نمی‌گردند، پرداخته است.[۲۴] علامه طباطبایی عدم باز شدن درهای آسمان به سوی تکذیب‌کنندگان آیات الهی به عدم پذیرش کارهایشان و عدم صعود ارواح آنان و همچنین عدم ورود آنان به بهشت تفسیر کرده است و مضمون این آیه را در محرومیت از ورود تکذیب کنندگان آیات الهی به بهشت مانند آیه ۱۶۷ سوره بقره دانسته که فرموده است:وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ ترجمه:و هرگز(پیروی کنندگان از پیشوایان باطل) از آتش (دوزخ) خارج نخواهند شد![۲۵] منظور از آسمان را نیز در این آیه کنایه از مقام قرب الهی دانسته‌اند.[۲۶]
  • تعبیر «حَتَّىٰ یلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ» را تعبیری کنایی برای اشاره به محال بودن عدم ورود تکذیب‌کنندگان آیات الهی به بهشت دانسته‌اند تا به صورت حسی آن را درک کنند و هیچ تردیدی در آن وجود نداشته باشد؛ چراکه ممکن نیست شتر با جثه بزرگش بتواند از سوراخ باریک سوزن عبور کند.[یادداشت ۷][۲۷] این گونه سخن گفتن را از باب تعلیق بر محال دانسته‌اند؛ با این توضیح که عرب برای چیزی که تحقق پیدا نمی‌کند چنین مثل می‌زند.[۲۸]

منع تکلیف ما لایطاق (آیه ۴۲)

بحث تکلیف مالایطاق از جمله مباحث کلامی است که نظرات مختلفی در مورد آن وجود دارد. امامیه و معتزله از مخالفان تکلیف ما لایطاق به ادله‌ای از جمله آیه ۴۲ سوره اعراف استناد کرده‌اند. براساس این آیه، خداوند هر شخصی را به اندازه توانش تکلیف می‌کند.[۲۹]

خوف و رجا (آیه ۵۶)

آیات مختلفی در قرآن دستور به خوف و رجا در کنار یکدیگر داده‌اند؛ از جمله در آیه ۵۶ سوره اعراف[یادداشت ۸] این دستور تکرار شده که در مقابل خداوند هم خوف وجود داشته باشد و هم طمع به عفو و بخشش او.

عبارت «لن ترانی» (آیه ۱۴۳)

این آیه به درخواست موسی به نمایندگی از بنی اسرائیل برای دیدن خداوند و جواب خداوند اشاره دارد.[۳۰] مفسران درباره علت تقاضای موسی برای دیدن خدا و عبارت «لن ترانی»

بحث‌های کلامی و تفسیری زیادی ارائه کرده‌اند. مکارم شیرازی در تفسیر نمونه علت این درخواست موسی را با وجود علم او به عدم امکان دیدن خدا فقط به نمایندگی از بنی اسرائیل می‌داند و اینکه آنان ایمان خود را منوط به دیدن خداوند کرده‌اند. وی با استناد به روایتی از امام رضا این درخواست را نیز ماموریت خداوند به موسی دانسته تا همگان جواب خداوند را بشنوند.[۳۱][یادداشت ۹] علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مراد از درخواست رؤیت در این آیه را نه درخواست رؤیت بصری و ظاهری خدا که آن را در شأن حضرت موسی از پیامبران اولوالعزم نمی‌داند؛ بلکه غرض موسی را غیر از دیدن بصری و ظاهری معمولی می‌داند. وی مراد از درخواست رؤیت خدا توسط موسی را قطعی‌ترین و روشن‌ترین مراحل علم می‌داند که تعبیر آن به رؤیت به دلیل مبالغه در روشنی و قطعیت آن است. علامه طباطبایی بر معلوماتی که برای ذات انسان حاضرند و درک آنها نیاز به فکر ندارد، اطلاق رؤیت می‌کند.[۳۲]

مضمون «لن ترانی» در اشعار

مضمون آیه لن ترانی در اشعار شاعران نیز مشاهده می شود.

مولوی:

مولوی:
به فلک برآ چو عیسی ارنی بگو چو موسی که خدا تو را نگوید که خموش لن ترانی
اعتمادی دارد او بر عشق دوستگر سماع لن ترانی می‌کند


همام تبریزی:

به سماع چون درآیی زخیال خویش بگذرنفسی مگر نظر را به جمال او رسانی
وگر آن نظر میسر نشود تو را همان بسکه کنند التفاتی به جواب لن ترانی

رضی الدین آرتیمانی:

الهی همچو موسی رب ارنی را نمی‌گویمکه مهر خامشی از لن ترانی بر میان بندد

صائب تبریزی:

تجلی سنگ را نومید نگذاشتمترس از دور باشِ لن‌ترانی

سعدی:

موسی طور عشقم در وادی تمنامجروح لن ترانی چون خود هزار دارم

[۳۳]

آیات مشهور

آیه وزن در قیامت

آیه ۸ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ۚ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ترجمه: وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانی که میزان‌های (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند!

آیه ۸ سوره اعراف درباره معیار سنجش اعمال درقیامت است واین که ميزانِِ روز قيامت حقّ و حقيقت است. در آن روز هم حاكميّت با حقّ است، «هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِله الْحَقِّ»سوره کهف آیه ۴۴ و هم روز حقّ است، «ذلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ» سوره نبأ آیه ۳۹ و هم ميزانِ سنجش، حقّ است. «وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ» سوره اعراف. «ميزان»، وسيله‌ى سنجش است و هر چيزى وسيله‌ى سنجش خاصّى دارد، مثلًا ديوار را با شاقول، گرمى و سردى هوا را با دماسنج، ميوه را با كيلو و پارچه را با متر مى‌سنجند، همان گونه كه وسيله‌ى سنجش انسان‌هاى عادّى، انسان‌هاى كامل مى‌باشند. [۳۴] علامه طهرانی نیز در توضیح این آیه تاکید دارد که اعمال‌ بد اصولاً وزن‌ و ثقل‌ و سنگينی ندارند و آنچه‌ در بين‌ عوامّ مردم معروف‌ است‌ كه‌ در روز قيامت‌ در يك‌ كفّه‌ از ترازو اعمال‌ خوب‌ را می‌گذارند و در كفّه‌ ديگر اعمال‌ بد را می‌گذارند، و اگر كفّه‌ اعمال‌ خوب‌ سنگينی كرد و پائين‌ آمد انسان‌ را به‌ بهشت‌ می‌برند، و چنانچه‌ كفّه‌ اعمال‌ بد سنگينی كرد او را به‌ جهنّم‌ می‌برند؛ يك‌ حرف‌ بی اساس و ساخته‌ و پرداخته‌ خود آنهاست، و در اين‌ باره‌ نه‌ آيه‌ای هست و نه‌ روايتی. میزان مردم‌ در روز قيامت‌ آن‌ چيزی است‌ كه‌ قدر هر انسانی را و قيمت‌ او را بر حسب‌ عقيده‌ و اخلاق‌ و كردارش‌ مشخّص‌ كند و معيّن‌ نمايد؛ و اين‌ معيار همان انبياء و اوصياء آنان‌ ـ عليهم‌ السّلام‌ ـ هستند زيرا كه‌ قدر و قيمت‌ مردم‌ و مقدار خوبی‌ها و بدی‌های آنان‌ فقط‌ بر حسب‌ اندازه‌گيری با آنها، و با متابعت‌ شرايع‌ آنان‌ و پيروی از آثارشان‌، و ترك‌ متابعت‌ و پيروی از آنها روش می‌شود.در نتیجه ميزان‌ هر امّتی پيامبر آن‌ امّت‌، و وصّی آن‌ پيامبر، و شريعتی است‌ كه‌ آن‌ پيامبر آورده‌ است‌. پس‌ كسانی كه‌ حسنات‌ آنان‌ سنگين‌ و بسيار باشد آنها رستگارانند، و كسانی كه‌ حسناتشان‌ سبك‌ و اندك‌ است‌ آنان کسانی هستند كه‌ با تکذیب پیامبران و جانشینانشان به خویشتن ستم‌ و ظلم روا داشته‌اند و نفوس خویش را تباه‌ و فاسد و ضايع‌ كرده‌اند[۳۵]

آیه اَجَل و سرآمد داشتن امت ها

آیه ۳۴ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ترجمه:برای هر قوم و اُمت و جمعیّتی، زمان و سرآمد (معیّنی) است؛ و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر می‌کنند، و نه بر آن پیشی می‌گیرند.

تفسیر نمونه بر این باور است که ملت‌های جهان(به تعبیر آیه امّت‌ها) همانند افراد، دارای مرگ و حیاتند، ملت‌هایی از صفحه زمین برچیده می‌شوند، و به جای آنها ملت‌های دیگری قرار می‌گیرند، قانون مرگ و حیات مخصوص افراد انسان نیست، بلکه اقوام و جمعیت‌ها و جامعه‌ها را نیز در بر می‌گیرد با این تفاوت که مرگ ملت‌ها غالبا بر اثر انحراف از مسیر حق و عدالت و روی آوردن به ظلم و ستم و غرق شدن در دریای شهوات و فرو رفتن در امواج تجمل پرستی و تن‌پروری می‌باشد.هنگامی که ملت‌های جهان در چنین مسیرهایی گام بگذارند، و از قوانین مسلم آفرینش منحرف گردند، سرمایه‌های هستی خود را یکی پس از دیگری از دست خواهند داد و سر انجام سقوط می‌کنند.[۳۶] برخی از محققان به این آیه درباره ظهور و سقوط تمدن ها استشهاد کرده‌اند. [۳۷]


آیات ۴۶ درباره اصحاب اعراف، آیه ۱۴۲ درباره میقات حضرت موسی(ع) با خداوند و آیه ۱۷۲ با نام آیه میثاق از آیات مشهور سوره اعراف است.

آیه ۴۳

«...وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَـٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِی لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّـهُ...﴿۴۳﴾»
 (و مى‌گویند: «ستایش خدایى را كه ما را بدین [راه‌] هدایت نمود، و اگر خدا ما را رهبرى نمى‌كرد ما خود هدایت نمى‌یافتیم.)

خداوند این گفتار را از قول بهشتیانی ذکر کرده که در بهشت هیچ گونه کینه‌ای از یکدیگر در قلوب آنها نیست و میان آنها صلح و صفا و محبت برقرار است و در کنار نهرهای پر آبی در بهشت زندگی می‌کنند.[۳۸] این گفتار شکری است بر نعمت‌های الهی و به همین جهت مشهور شده است.[۳۹]

آیه اعراف (۴۶)

«وَبَینَهُمَا حِجَابٌ ۚ وَعَلَى الْأَعْرَ‌افِ رِ‌جَالٌ یعْرِ‌فُونَ كُلًّا بِسِیمَاهُمْ ۚ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَیكُمْ ۚ لَمْ یدْخُلُوهَا وَهُمْ یطْمَعُونَ﴿۴۶﴾»
 (و میان آن دو [گروه‌]، حایلى است، و بر اعراف، مردانى هستند كه هر یك [از آن دو دسته‌] را از سیمایشان مى‌شناسند و بهشتیان را - كه هنوز وارد آن نشده و[لى‌] [بدان‌] امید دارند- آواز مى‌دهند كه: «سلام بر شما.»)

اعراف را منطقه‌ای حد فاصل بهشت و دوزخ معرفی کرده‌اند.[۴۰] در این آیه از انسان‌هایی سخن به میان آمده است که بر فراز اعراف قرار دارند و مشرف بر دوزخیان و بهشتیان هستند.[۴۱]

در مورد مصادیق اعراف، میان اهل سنت و شیعه، اختلاف است. بنابر نظر اهل سنت، اصحاب اعراف کسانی‌اند که گناهان و کارهای خیر آنها با هم برابر است؛ اما بیشتر عالمان شیعه با استناد به آیات قرآن و روایات معتقدند اصحاب اعراف پیامبران الهی و ائمه اطهار(ع) هستند.[۴۲] برخی نیز اصحاب اعراف را آن دسته از ملائکه‌ دانسته‌اند که بر بالای اعراف ناظر اشخاص‌اند و هر کس را از سیما و چهره‌اش می‌شناسند.[۴۳]

آیه سخره

«إِنَّ رَبَّكُمُ اللهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ الله رَبُّ الْعَالَمِينَ﴿۵۴﴾»
 (به یقین پروردگار شما خداست که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید، سپس بر تخت [فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش] چیره و مسلط شد، شب را در حالی که همواره با شتاب روز را می‌جوید بر روز می‌پوشاند، و خورشید و ماه و ستارگان را که مُسخّر فرمان اویند [پدید آورد] آگاه باشید که آفریدن و فرمان [نافذ نسبت به همه موجودات] مخصوص اوست همیشه سودمند و با برکت است، پروردگار عالمیان.)

آیه سخره بر مسخر بودن همه اشیاء تحت اراده خداوند دلالت دارد؛ به همین دلیل به این نام معروف شده است.[۴۴] در روایات برای خواندن این آیه خواصی همچون آرامش قلبی، دفع وسوسه و حفظ از ساحران و شیاطین ذکر شده است.[۴۵] خواندن آیه سخره بعد از نماز صبح، هنگام رسیدن حاجی به عرفات و هنگام ورود به مسجد، مستحب است.[۴۶]

آیه نزول برکات (۹۶)

«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَ‌ىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَ‌كَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْ‌ضِ وَلَـٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا یكْسِبُونَ﴿۹۶﴾»
 (و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً بركاتى از آسمان و زمین برایشان مى‌گشودیم، ولى تكذیب كردند؛ پس به [كیفر] دستاوردشان [گریبان‌] آنان را گرفتیم.)

آیه ۹۶ سوره اعراف را نتیجه‌گیری آیات گذشته درباره سرگذشت اقوامی چون قوم هود، صالح، شعیب و نوح دانسته‌اند.[۴۷] در این آیه به صراحت نزول برکات آسمان و زمین و دوری از خشم خداوند را در نتیجه پرهیزکاری و تقوای الهی دانسته است.[۴۸] علامه طباطبایی نزول برکات( انواع خیرات فراوان) را در نتیجه ایمان و تقوای همه مردم دانسته نه ایمان افراد محدودی در جامعه؛ چراکه به نظر وی کفر و فسق بیشتر افراد جامعه، با ایمان و تقوای چند نفر محدود تاثیر چندانی نخواهد داشت.[۴۹]

آیه «وواعدنا موسی» (۱۴۲)

«وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِینَ لَیلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ‌ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَ‌بِّهِ أَرْ‌بَعِینَ لَیلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِیهِ هَارُ‌ونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ﴿۱۴۲﴾»
 (و با موسى، سى شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام كردیم. تا آنكه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد. و موسى [هنگام رفتن به كوه طور] به برادرش هارون گفت: «در میان قوم من جانشینم باش، و [كار آنان را] اصلاح كن، و راه فسادگران را پیروى مكن.»)

آیه ۱۴۲ و آیات بعدی را اشاره به یکی دیگر از صحنه‌های زندگی بنی‌اسرائیل و درگیری آنان با موسی دانسته‌اند.[۵۰] در این آیه به ماجرای رفتن موسی به میعادگاه پروردگار در کوه طور و گرفتن احکام تورات از طریق وحی و تکلم با خدا و آوردن جمعی از بزرگان بنی‌اسرائیل برای مشاهده این جریان و اثبات اینکه خداوند را با چشم نمی‌توان دید و به دنبال آن به گوساله‌پرستی و انحراف از مسیر توحید اشاره می‌کند.[۵۱]

نکاتی در این آیه قابل تأمل است نخست این که تفاوت وقت و میقات در این است که وقت فقط نشانگر مقداری از زمان است ولی میقات همان وقت است ولی برای انجام کار یا کارهای معینی در آن بازه زمانی مانند مواقیت حج(مواقیت جمع میقات است) که برای انجام کار های عبادی مخصوص در ایام حج و در زمان هایی معین است. نکته دوم آن که موسی(ع) در میقات چهل شبانه روز توقف داشته ولی در آیه فقط به شب ها ( اربعین لیله) اشاره شده چون که میقات موسی برای تقرب و بندگی و مناجات بوده واین کارها با شب مناسبت بیشتری دارد؛ زیرا در شب انسان حواسش جمع تر و توجهش بیشتر است و آمادگی روحی اش برای اُنس با پرودرگار بیشتر است. نکته سوم این که از آنجا که هارون برادر موسی پیامبری معصوم است پس این که موسی به او می گوید:أَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ترجمه: (راه صلاح پيش گير و به طريق مفسدان مرو) به این جهت است که در قوم موسی مفسدان دارای نفوذی بودند و موسی برادرش را نهی می کند و هشدار می دهد که مبادا به صلاح‌دید آنان عمل کند و جامعه را براساس نظر آنان مدیریت نکند و گرنه منظورش نهی کردن برادرش از کفر و معصیت نبوده است. [۵۲]



آیه ۱۴۲ سوره اعراف را در نماز دهه اول ذی‌الحجه که بین دو نماز مغرب و عشاء خوانده می‌شود بعد از سوره حمد و سوره توحید در هر رکعت می‌خوانند؛[۵۳] به همین جهت این آیه از آیات مشهور قرآن دانسته می‌شود.

آیه میثاق (۱۷۲)

«وَإِذْ أَخَذَ رَ‌بُّكَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِ‌هِمْ ذُرِّ‌یتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَ‌بِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَن تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَـٰذَا غَافِلِینَ﴿۱۷۲﴾»
 (هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت كه آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند: «چرا، گواهى دادیم.» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم.)

به آیه میثاق، آیه اخذ میثاق[۵۴] و آیه ذر[۵۵] نیز گفته‌اند؛ زیرا به پیمان و میثاقی گرفته شده از انسان‌ها،[۵۶] مبنی بر ربوبیت[۵۷] و یا وحدانیت خداوند،[۵۸] اشاره دارد. در این آیه از پیامبر اسلام(ص) خواسته شده، یاد‌آور میثاق میان انسان‌ها با خداوند باشد که تنها او را پروردگار خویش بدانند و به‌همین دلیل روز قیامت هیچ توجیهی از ایشان پذیرفته نخواهد شد و این پیمان روشن شاید زمینه بازگشت ایشان را فراهم سازد.[۵۹] به این پیمان، پیمان الست و به عالمی که پیمان در آن صورت گرفته، عالم ذر گفته می‌شود.[۶۰]

هدف آیه میثاق، اتمام حجت با تمامی بندگان خداوند به شکلی روشن است.[۶۱] با وجود این پیمان، انسان‌ها نمی‌توانند با بهانه‌هایی همچون غفلت به عنوان عاملی درونی[۶۲] و یا اثرپذیری از جامعه و پیروی از گذشتگان به عنوان سببی بیرونی،[۶۳] پرودگار خویش را از یاد ببرند؛ بنابراین خداوند در روز قیامت به استنادِ پیمان نخستین، ایشان را مورد بازخواست قرار خواهد داد.[۶۴]

آیات الاحکام

فقها از برخی آیات سوره اعراف برای استنباط احکام فقهی استفاده کرده‌اند که بیشتر مرتبط با احکام نماز است. آیاتی که یا حکم شرعی در آن وجود دارد یا در فرآیند استنباط احکام مورد استفاده قرار می‌گیرند، آیات الاحکام خوانده می‌شود.[۶۵] در جدول زیر به برخی از آیات الاحکام سوره اعراف اشاره شده است:

شماره آیه آیه باب موضوع
۲۶ یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیكُمْ لِبَاسًا یوَارِ‌ی سَوْآتِكُمْ وَرِ‌یشًا پوشش و لباس وجوب ستر عورت
۲۹ ...وَأَقِیمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ... نماز اقامه نماز به سمت قبله
۳۱ یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ نماز وجوب ستر عورت در هنگام نماز و حضور در مسجد
۱۶۴ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا ۙ اللهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا ۖ قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ امربه معروف و نهی از منکر وجوب امر به معروف
۱۹۹ خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ‌ بِالْعُرْ‌فِ وَأَعْرِ‌ضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ امر به معروف و نهی از منکر وجوب امر به معروف
۲۰۴ وَإِذَا قُرِ‌ئَ الْقُرْ‌آنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ... نماز سکوت هنگام نماز جماعت و گوش دادن به قرائت امام جماعت

فضیلت

درباره فضیلت تلاوت سوره اعراف از پیامبر اسلام(ص) نقل است: هر فردی که سوره اعراف را بخواند؛ خداوند میان او و ابلیس مانعی قرار می‌دهد و حضرت آدم(ع) را شفیع او در روز قیامت قرار می‌دهد.[۶۶] از امام صادق(ع) نیز روایت است: فردی که سوره اعراف را هر ماه بخواند، در قیامت از افرادی است که نه ترسی دارند و نه محزون می‌گردند.[۶۷]

متن و ترجمه سوره اعراف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

﴿المص ۝١ كِتَابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ ۝٢ اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ ۝٣ وَكَمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ ۝٤ فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا إِلَّا أَنْ قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ۝٥ فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ ۝٦ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ ۝٧ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ۝٨ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ ۝٩ وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ ۝١٠ وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ ۝١١ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ۝١٢ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ ۝١٣ قَالَ أَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ۝١٤ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ۝١٥ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ ۝١٦ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ ۝١٧ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ ۝١٨ وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ ۝١٩ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِنْ سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ ۝٢٠ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ ۝٢١ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ ۝٢٢ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ۝٢٣ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ۝٢٤ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ ۝٢٥ يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ۝٢٦ يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ ۝٢٧ وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ۝٢٨ قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ ۝٢٩ فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ۝٣٠ يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ۝٣١ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ۝٣٢ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ۝٣٣ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ ۝٣٤ يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ۝٣٥ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ۝٣٦ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُمْ مِنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ ۝٣٧ قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ ۝٣٨ وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ ۝٣٩ إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ ۝٤٠ لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِنْ فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ۝٤١ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ۝٤٢ وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ۝٤٣ وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ مَا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَنْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ ۝٤٤ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ ۝٤٥ وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ۝٤٦ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ۝٤٧ وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ ۝٤٨ أَهَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ۝٤٩ وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ ۝٥٠ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ۝٥١ وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ۝٥٢ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنَا مِنْ شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ۝٥٣ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ۝٥٤ ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ۝٥٥ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ۝٥٦ وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنْزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ۝٥٧ وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ ۝٥٨ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ۝٥٩ قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ۝٦٠ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ۝٦١ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنْصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ۝٦٢ أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ۝٦٣ فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ ۝٦٤ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ ۝٦٥ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ۝٦٦ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ۝٦٧ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ ۝٦٨ أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَسْطَةً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ۝٦٩ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ۝٧٠ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ ۝٧١ فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ ۝٧٢ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ۝٧٣ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ۝٧٤ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ۝٧٥ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ۝٧٦ فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ۝٧٧ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ۝٧٨ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ۝٧٩ وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ ۝٨٠ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ۝٨١ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ۝٨٢ فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ ۝٨٣ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ۝٨٤ وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ۝٨٥ وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ۝٨٦ وَإِنْ كَانَ طَائِفَةٌ مِنْكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ ۝٨٧ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ ۝٨٨ قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَعُودَ فِيهَا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنْتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ ۝٨٩ وَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَئِنِ اتَّبَعْتُمْ شُعَيْبًا إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ ۝٩٠ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ۝٩١ الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَأَنْ لَمْ يَغْنَوْا فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْبًا كَانُوا هُمُ الْخَاسِرِينَ ۝٩٢ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ ۝٩٣ وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ ۝٩٤ ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ۝٩٥ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ۝٩٦ أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ ۝٩٧ أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ ۝٩٨ أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ ۝٩٩ أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِهَا أَنْ لَوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَنَطْبَعُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ۝١٠٠ تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ ۝١٠١ وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَإِنْ وَجَدْنَا أَكْثَرَهُمْ لَفَاسِقِينَ ۝١٠٢ ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ۝١٠٣ وَقَالَ مُوسَى يَا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ۝١٠٤ حَقِيقٌ عَلَى أَنْ لَا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ۝١٠٥ قَالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ۝١٠٦ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ ۝١٠٧ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ ۝١٠٨ قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ۝١٠٩ يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ۝١١٠ قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ۝١١١ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ ۝١١٢ وَجَاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قَالُوا إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ۝١١٣ قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ۝١١٤ قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ ۝١١٥ قَالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ ۝١١٦ وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ۝١١٧ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ۝١١٨ فَغُلِبُوا هُنَالِكَ وَانْقَلَبُوا صَاغِرِينَ ۝١١٩ وَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ ۝١٢٠ قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ۝١٢١ رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ ۝١٢٢ قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هَذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْهَا أَهْلَهَا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ۝١٢٣ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ۝١٢٤ قَالُوا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ۝١٢٥ وَمَا تَنْقِمُ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِآيَاتِ رَبِّنَا لَمَّا جَاءَتْنَا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ ۝١٢٦ وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ ۝١٢٧ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ۝١٢٨ قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ ۝١٢٩ وَلَقَدْ أَخَذْنَا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنِينَ وَنَقْصٍ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ ۝١٣٠ فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ۝١٣١ وَقَالُوا مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ ۝١٣٢ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُفَصَّلَاتٍ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا مُجْرِمِينَ ۝١٣٣ وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ۝١٣٤ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُمْ بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنْكُثُونَ ۝١٣٥ فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ ۝١٣٦ وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ ۝١٣٧ وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ۝١٣٨ إِنَّ هَؤُلَاءِ مُتَبَّرٌ مَا هُمْ فِيهِ وَبَاطِلٌ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ۝١٣٩ قَالَ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِيكُمْ إِلَهًا وَهُوَ فَضَّلَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ۝١٤٠ وَإِذْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ ۝١٤١ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ ۝١٤٢ وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ ۝١٤٣ قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ ۝١٤٤ وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ ۝١٤٥ سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ ۝١٤٦ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ۝١٤٧ وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ ۝١٤٨ وَلَمَّا سُقِطَ فِي أَيْدِيهِمْ وَرَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا قَالُوا لَئِنْ لَمْ يَرْحَمْنَا رَبُّنَا وَيَغْفِرْ لَنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ۝١٤٩ وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ۝١٥٠ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ۝١٥١ إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ ۝١٥٢ وَالَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ ۝١٥٣ وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ ۝١٥٤ وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ ۝١٥٥ وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ ۝١٥٦ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ۝١٥٧ قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذِي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَكَلِمَاتِهِ وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ۝١٥٨ وَمِنْ قَوْمِ مُوسَى أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ ۝١٥٩ وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ۝١٦٠ وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ۝١٦١ فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُونَ ۝١٦٢ وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ۝١٦٣ وَإِذْ قَالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُوا مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ۝١٦٤ فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ أَنْجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُوا بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ۝١٦٥ فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ مَا نُهُوا عَنْهُ قُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ ۝١٦٦ وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ ۝١٦٧ وَقَطَّعْنَاهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَمًا مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَمِنْهُمْ دُونَ ذَلِكَ وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ۝١٦٨ فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ۝١٦٩ وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ ۝١٧٠ وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ۝١٧١ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ ۝١٧٢ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ۝١٧٣ وَكَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ۝١٧٤ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ۝١٧٥ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذَلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ۝١٧٦ سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنْفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ ۝١٧٧ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَنْ يُضْلِلْ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ۝١٧٨ وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ ۝١٧٩ وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ۝١٨٠ وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ يَعْدِلُونَ ۝١٨١ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ ۝١٨٢ وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ۝١٨٣ أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ ۝١٨٤ أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ۝١٨٥ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ وَيَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ۝١٨٦ يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً يَسْأَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ۝١٨٧ قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ۝١٨٨ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ۝١٨٩ فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ۝١٩٠ أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ۝١٩١ وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ ۝١٩٢ وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَتَّبِعُوكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ ۝١٩٣ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ۝١٩٤ أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ ۝١٩٥ إِنَّ وَلِيِّيَ اللَّهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَهُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ ۝١٩٦ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ ۝١٩٧ وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لَا يَسْمَعُوا وَتَرَاهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ۝١٩٨ خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ ۝١٩٩ وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ۝٢٠٠ إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ ۝٢٠١ وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ ثُمَّ لَا يُقْصِرُونَ ۝٢٠٢ وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ۝٢٠٣ وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ۝٢٠٤ وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ ۝٢٠٥ إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ ۝٢٠٦

﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. الف لام میم صاد ۝١ کتابی است که به سوی تو فرو فرستاده شده است پس نباید در سینه تو از ناحیه آن تنگی باشد تا به وسیله آن هشدار دهی و برای مؤمنان پندی باشد ۝٢ آنچه را از جانب پروردگارتان به سوی شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید و جز او از معبودان [دیگر] پیروی مکنید چه اندک پند می‌گیرید ۝٣ و چه بسیار شهرها که [مردم] آن را به هلاکت رسانیدیم و در حالی که به خواب شبانگاهی رفته یا نیمروز غنوده بودند عذاب ما به آنها رسید ۝٤ و هنگامی که عذاب ما بر آنان آمد سخنشان جز این نبود که گفتند راستی که ما ستمکار بودیم ۝٥ پس قطعاً از کسانی که [پیامبران] به سوی آنان فرستاده شده‌اند خواهیم پرسید و قطعاً از [خود] فرستادگان [نیز] خواهیم پرسید ۝٦ و از روی دانش به آنان گزارش خواهیم داد و ما [از احوال آنان] غایب نبوده‌ایم ۝٧ و در آن روز سنجش [اعمال] درست است پس هر کس میزانهای [عمل] او گران باشد آنان خود رستگارانند ۝٨ و هر کس میزانهای [عمل] او سبک باشد پس آنانند که به خود زیان زده‌اند چرا که به آیات ما ستم کرده‌اند ۝٩ و قطعاً شما را در زمین قدرت عمل دادیم و برای شما در آن وسایل معیشت نهادیم [اما] چه کم سپاسگزاری می‌کنید ۝١٠ و در حقیقت‌شما را خلق کردیم سپس به صورتگری شما پرداختیم آنگاه به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید پس [همه] سجده کردند جز ابلیس که از سجده‌کنندگان نبود ۝١١ فرمود چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را بازداشت از اینکه سجده کنی گفت من از او بهترم مرا از آتشی آفریدی و او را از گل آفریدی ۝١٢ فرمود از آن [مقام] فرو شو تو را نرسد که در آن [جایگاه] تکبر نمایی پس بیرون شو که تو از خوارشدگانی ۝١٣ گفت مرا تا روزی که [مردم] برانگیخته خواهند شد مهلت ده ۝١٤ فرمود تو از مهلت‌یافتگانی ۝١٥ گفت پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندی من هم برای [فریفتن] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست ۝١٦ آنگاه از پیش رو و از پشت‌سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها می‌تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت ۝١٧ فرمود نکوهیده و رانده از آن [مقام] بیرون شو که قطعاً هر که از آنان از تو پیروی کند جهنم را از همه شما پر خواهم کرد ۝١٨ و ای آدم تو با جفت‌خویش در آن باغ سکونت گیر و از هر جا که خواهید بخورید و[لی] به این درخت نزدیک مشوید که از ستمکاران خواهید شد ۝١٩ پس شیطان آن دو را وسوسه کرد تا آنچه را از عورتهایشان برایشان پوشیده مانده بود برای آنان نمایان گرداند و گفت پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرد جز [برای] آنکه [مبادا] دو فرشته گردید یا از [زمره] جاودانان شوید ۝٢٠ و برای آن دو سوگند یاد کرد که من قطعاً از خیرخواهان شما هستم ۝٢١ پس آن دو را با فریب به سقوط کشانید پس چون آن دو از [میوه] آن درخت [ممنوع] چشیدند برهنگی‌هایشان بر آنان آشکار شد و به چسبانیدن برگ[های درختان] بهشت بر خود آغاز کردند و پروردگارشان بر آن دو بانگ بر زد مگر شما را از این درخت منع نکردم و به شما نگفتم که در حقیقت‌شیطان برای شما دشمنی آشکار است ۝٢٢ گفتند پروردگارا ما بر خویشتن ستم کردیم و اگر بر ما نبخشایی و به ما رحم نکنی مسلماً از زیانکاران خواهیم بود ۝٢٣ فرمود فرود آیید که بعضی از شما دشمن بعضی [دیگر]ید و برای شما در زمین تا هنگامی [معین] قرارگاه و برخورداری است ۝٢٤ فرمود در آن زندگی می‌کنید و در آن می‌می‌رید و از آن برانگیخته خواهید شد ۝٢٥ ای فرزندان آدم در حقیقت ما برای شما لباسی فرو فرستادیم که عورتهای شما را پوشیده می‌دارد و [برای شما] زینتی است و[لی] بهترین جامه [لباس] تقوا است این از نشانه‌های [قدرت] خداست باشد که متذکر شوند ۝٢٦ ای فرزندان آدم زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد چنان‌که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند و لباسشان را از ایشان برکند تا عورتهایشان را بر آنان نمایان کند در حقیقت او و قبیله‌اش شما را از آنجا که آنها را نمی‌بینید می‌بینند ما شیاطین را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آورند ۝٢٧ و چون کار زشتی کنند می‌گویند پدران خود را بر آن یافتیم و خدا ما را بدان فرمان داده است بگو قطعاً خدا به کار زشت فرمان نمی‌دهد آیا چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت می‌دهید ۝٢٨ بگو پروردگارم به دادگری فرمان داده است و [اینکه] در هر مسجدی روی خود را مستقیم [به سوی قبله] کنید و در حالی که دین خود را برای او خالص گردانیده‌اید وی را بخوانید همان گونه که شما را پدیدآورد [به سوی او] برمی‌گردید ۝٢٩ [در حالی که] گروهی را هدایت نموده و گروهی گمراهی بر آنان ثابت‌شده است زیرا آنان شیاطین را به جای خدا دوستان [خود] گرفته‌اند و می‌پندارند که راه‌یافتگانند ۝٣٠ ای فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازی برگیرید و بخورید و بیاشامید و[لی] زیاده‌روی مکنید که او اسرافکاران را دوست نمی‌دارد ۝٣١ [ای پیامبر] بگو زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدیدآورده و [نیز] روزیهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده بگو این [نعمتها] در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده‌اند و روز قیامت [نیز] خاص آنان می‌باشد این گونه آیات [خود] را برای گروهی که می‌دانند به روشنی بیان می‌کنیم ۝٣٢ بگو پروردگار من فقط زشتکاریها را چه آشکارش [باشد] و چه پنهان و گناه و ستم ناحق را حرام گردانیده است و [نیز] اینکه چیزی را شریک خدا سازید که دلیلی بر [حقانیت] آن نازل نکرده و اینکه چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید ۝٣٣ و برای هر امتی اجلی است پس چون اجلشان فرا رسد نه [می‌توانند] ساعتی آن را پس اندازند و نه پیش ۝٣٤ ای فرزندان آدم چون پیامبرانی از خودتان برای شما بیایند و آیات مرا بر شما بخوانند پس هر کس به پرهیزگاری و صلاح گراید نه بیمی بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین می‌شوند ۝٣٥ و کسانی که آیات ما را دروغ انگاشتند و از [پذیرش] آنها تکبر ورزیدند آنان همدم آتشند [و] در آن جاودانند ۝٣٦ پس کیست‌ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد یا آیات او را تکذیب کند اینان کسانی هستند که نصیبشان از آنچه مقرر شده به ایشان خواهد رسید تا آنگاه که فرشتگان ما به سراغشان بیایند که جانشان بستانند می‌گویند آنچه غیر از خدا می‌خواندید کجاست می‌گویند از [چشم] ما ناپدید شدند و علیه خود گواهی می‌دهند که آنان کافر بودند ۝٣٧ می‌فرماید در میان امتهایی از جن و انس که پیش از شما بوده‌اند داخل آتش شوید هر بار که امتی [در آتش] درآید همکیشان خود را لعنت کند تا وقتی که همگی در آن به هم پیوندند [آنگاه] پیروانشان دربارهٔ پیشوایانشان می‌گویند پروردگارا اینان ما را گمراه کردند پس دو برابر عذاب آتش به آنان بده [خدا] می‌فرماید برای هر کدام [عذاب] دو چندان است ولی شما نمی‌دانید ۝٣٨ و پیشوایانشان به پیروانشان می‌گویند شما را بر ما امتیازی نیست پس به سزای آنچه به دست می‌آوردید عذاب را بچشید ۝٣٩ در حقیقت کسانی که آیات ما را دروغ شمردند و از [پذیرفتن] آنها تکبر ورزیدند درهای آسمان را برایشان نمی‌گشایند و در بهشت درنمی‌آیند مگر آنکه شتر در سوراخ سوزن داخل شود و بدینسان بزهکاران را کیفر می‌دهیم ۝٤٠ برای آنان از جهنم بستری و از بالایشان پوششهاست و این گونه بیدادگران را سزا می‌دهیم ۝٤١ و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند هیچ‌کسی را جز به قدر توانش تکلیف نمی‌کنیم آنان همدم بهشتند [که] در آن جاودانند ۝٤٢ و هر گونه کینه‌ای را از سینه‌هایشان می‌زداییم از زیر [قصرهای]شان نهرها جاری است و می‌گویند ستایش خدایی را که ما را بدین [راه] هدایت نمود و اگر خدا ما را رهبری نمی‌کرد ما خود هدایت نمی‌یافتیم در حقیقت فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند و به آنان ندا داده می‌شود که این همان بهشتی است که آن را به [پاداش] آنچه انجام می‌دادید میراث یافته‌اید ۝٤٣ و بهشتیان دوزخیان را آواز می‌دهند که ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود رست‌یافتیم آیا شما [نیز] آنچه را پروردگارتان وعده کرده بود راست و درست‌یافتید می‌گویند آری پس آوازدهنده‌ای میان آنان آواز درمی‌دهد که لعنت‌خدا بر ستمکاران باد ۝٤٤ همانان که [مردم را] از راه خدا بازمی‌دارند و آن را کج می‌خواهند و آنها آخرت را منکرند ۝٤٥ و میان آن دو [گروه] حایلی است و بر اعراف مردانی هستند که هر یک [از آن دو دسته] را از سیمایشان می‌شناسند و بهشتیان را که هنوز وارد آن نشده و[لی] [بدان] امید دارند آواز می‌دهند که سلام بر شما ۝٤٦ و چون چشمانشان به سوی دوزخیان گردانیده شود می‌گویند پروردگارا ما را در زمره گروه ستمکاران قرار مده ۝٤٧ و اهل ا عراف مردانی را که آنان را از سیمایشان می‌شناسند ندا می‌دهند [و] می‌گویند جمعیت‌شما و آن [همه] گردنکشی که می‌کردید به حال شما سودی نداشت ۝٤٨ آیا اینان همان کسان نبودند که سوگند یاد می‌کردید که خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید [اینک] به بهشت درآیید نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید ۝٤٩ و دوزخیان بهشتیان را آواز می‌دهند که از آن آب یا از آنچه خدا روزی شما کرده بر ما فرو ریزید می‌گویند خدا آنها را بر کافران حرام کرده است ۝٥٠ همانان که دین خود را سرگرمی و بازی پنداشتند و زندگی دنیا مغرورشان کرد پس همان گونه که آنان دیدار امروز خود را از یاد بردند و آیات ما را انکار می‌کردند ما [هم] امروز آنان را از یاد می‌بریم ۝٥١ و در حقیقت ما برای آنان کتابی آوردیم که آن را از روی دانش روشن و شیوایش ساخته‌ایم و برای گروهی که ایمان می‌آورند هدایت و رحمتی است ۝٥٢ آیا [آنان] جز در انتظار تاویل آنند روزی که تاویلش فرا رسد کسانی که آن را پیش از آن به فراموشی سپرده‌اند می‌گویند حقا فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند پس آیا [امروز] ما را شفاعتگرانی هست که برای ما شفاعت کنند یا [ممکن است به دنیا] بازگردانیده شویم تا غیر از آنچه انجام می‌دادیم انجام دهیم به راستی که [آنان] به خویشتن زیان زدند و آنچه را به دروغ می‌ساختند از کف دادند ۝٥٣ در حقیقت پروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر عرش [جهانداری] استیلا یافت روز را به شب که شتابان آن را می‌طلبد می‌پوشاند و [نیز] خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شده‌اند [پدیدآورد] آگاه باش که [عالم] خلق و امر از آن اوست فرخنده خدایی است پروردگار جهانیان ۝٥٤ پروردگار خود را به زاری و نهانی بخوانید که او از حدگذرندگان را دوست نمی‌دارد ۝٥٥ و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید و با بیم و امید او را بخوانید که رحمت‌خدا به نیکوکاران نزدیک است ۝٥٦ و اوست که بادها را پیشاپیش [باران] رحمتش مژده‌رسان می‌فرستد تا آن گاه که ابرهای گرانبار را بردارند آن را به سوی سرزمینی مرده برانیم و از آن باران فرود آوریم و از هر گونه میوه‌ای [از خاک] برآوریم بدینسان مردگان را [نیز از قبرها] خارج می‌سازیم باشد که شما متذکر شوید ۝٥٧ و زمین پاک [و آماده] گیاهش به اذن پروردگارش برمی‌آید و آن [زمینی] که ناپاک [و نامناسب] است [گیاهش] جز اندک و بی‌فایده برنمی‌آید این گونه آیات [خود] را برای گروهی که شکر می‌گزارند گونه‌گون بیان می‌کنیم ۝٥٨ همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم پس گفت ای قوم من خدا را بپرستید که برای شما معبودی جز او نیست من از عذاب روزی سترگ بر شما بیمناکم ۝٥٩ سران قومش گفتند واقعاً ما تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم ۝٦٠ گفت ای قوم من هیچ گونه گمراهی در من نیست بلکه من فرستاده‌ای از جانب پروردگار جهانیانم ۝٦١ پیامهای پروردگارم را به شما می‌رسانم و اندرزتان می‌دهم و چیزهایی از خدا می‌دانم که [شما] نمی‌دانید ۝٦٢ آیا تعجب کردید که بر مردی از خودتان پندی از جانب پروردگارتان برای شما آمده تا شما را بیم دهد و تا شما پرهیزگاری کنید و باشد که مورد رحمت قرار گیرید ۝٦٣ پس او را تکذیب کردند و ما او و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم و کسانی را که آیات ما را دروغ پنداشتند غرق کردیم زیرا آنان گروهی کور[دل] بودند ۝٦٤ و به سوی عاد برادرشان هود را [فرستادیم] گفت ای قوم من خدا را بپرستید که برای شما معبودی جز او نیست پس آیا پرهیزگاری نمی‌کنید ۝٦٥ سران قومش که کافر بودند گفتند در حقیقت ما تو را در [نوعی] سفاهت می‌بینیم و جدا تو را از دروغگویان می‌پنداریم ۝٦٦ گفت ای قوم من در من سفاهتی نیست ولی من فرستاده‌ای از جانب پروردگار جهانیانم ۝٦٧ پیامهای پروردگارم را به شما می‌رسانم و برای شما خیر خواهی امینم ۝٦٨ آیا تعجب کردید که بر مردی از خودتان پندی از جانب پروردگارتان برای شما آمده تا شما را هشدار دهد و به خاطر آورید زمانی را که [خداوند] شما را پس از قوم نوح جانشینان [آنان] قرار داد و در خلقت بر قوت شما افزود پس نعمتهای خدا را به یاد آورید باشد که رستگار شوید ۝٦٩ گفتند آیا به سوی ما آمده‌ای که تنها خدا را بپرستیم و آنچه را که پدرانمان می‌پرستیدند رها کنیم اگر راست می‌گویی آنچه را به ما وعده می‌دهی برای ما بیاور ۝٧٠ گفت راستی که عذاب و خشمی [سخت] از پروردگارتان بر شما مقرر گردیده است آیا دربارهٔ نامهایی که خود و پدرانتان [برای بتها] نامگذاری کرده‌اید و خدا بر [حقانیت] آنها برهانی فرو نفرستاده با من مجادله می‌کنید پس منتظر باشید که من [هم] با شما از منتظرانم ۝٧١ پس او و کسانی را که با او بودند به رحمتی از خود رهانیدیم و کسانی را که آیات ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند ریشه‌کن کردیم ۝٧٢ و به سوی [قوم] ثمود صالح برادرشان را [فرستادیم] گفت ای قوم من خدا را بپرستید برای شما معبودی جز او نیست در حقیقت برای شما از جانب پروردگارتان دلیلی آشکار آمده است این ماده‌شتر خدا برای شماست که پدیده‌ای شگرف است پس آن را بگذارید تا در زمین خدا بخورد و گزندی به او نرسانید تا [مبادا] شما را عذابی دردناک فرو گیرد ۝٧٣ و به یاد آورید هنگامی را که شما را پس از [قوم] عاد جانشینان [آنان] گردانید و در زمین به شما جای [مناسب] داد در دشتهای آن [برای خود] کاخهایی اختیار می‌کردید و از کوه‌ها خانه‌هایی [زمستانی] می‌تراشیدید پس نعمتهای خدا را به یاد آورید و در زمین سر به فساد برمدارید ۝٧٤ سران قوم او که استکبار می‌ورزیدند به مستضعفانی که ایمان آورده بودند گفتند آیا می‌دانید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است گفتند بی‌تردید ما به آنچه وی بدان سالت‌یافته است مؤمنیم ۝٧٥ کسانی که استکبار می‌ورزیدند گفتند ما به آنچه شما بدان ایمان آورده‌اید کافریم ۝٧٦ پس آن ماده‌شتر را پی کردند و از فرمان پروردگار خود سرپیچیدند و گفتند ای صالح اگر از پیامبرانی آنچه را به ما وعده می‌دهی برای ما بیاور ۝٧٧ آنگاه زمین‌لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه‌هایشان از پا درآمدند ۝٧٨ پس [صالح] از ایشان روی برتافت و گفت ای قوم من به راستی من پیام پروردگارم را به شما رساندم و خیر شما را خواستم ولی شما [خیرخواهان و نصیحتگران] را دوست نمی‌دارید ۝٧٩ و لوط را [فرستادیم] هنگامی که به قوم خود گفت آیا آن کار زشت[ی] را مرتکب می‌شوید که هیچ‌کس از جهانیان در آن بر شما پیشی نگرفته است ۝٨٠ شما از روی شهوت به جای زنان با مردان درمی‌آمیزید آری شما گروهی تجاوزکارید ۝٨١ ولی پاسخ قومش جز این نبود که گفتند آنان را از شهرتان بیرون کنید زیرا آنان کسانی‌اند که به پاکی تظاهر می‌کنند ۝٨٢ پس او و خانواده‌اش را غیر از زنش که از زمره باقیماندگان [در خاکستر مواد گوگردی] بود نجات دادیم ۝٨٣ و بر سر آنان بارشی [از مواد گوگردی] بارانیدیم پس ببین فرجام گنهکاران چسان بود ۝٨٤ و به سوی [مردم] مدین برادرشان شعیب را [فرستادیم] گفت ای قوم من خدا را بپرستید که برای شما هیچ معبودی جز او نیست در حقیقت‌شما را از جانب پروردگارتان برهانی روشن آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام نهید و اموال مردم را کم مدهید و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید این [رهنمودها] اگر مؤمنید برای شما بهتر است ۝٨٥ و بر سر هر راهی منشینید که [مردم را] بترسانید و کسی را که ایمان به خدا آورده از راه خدا بازدارید و راه او را کج بخواهید و به یاد آورید هنگامی را که اندک بودید پس شما را بسیار گردانید و بنگرید که فرجام فسادکاران چگونه بوده است ۝٨٦ و اگر گروهی از شما به آنچه من بدان فرستاده شده‌ام ایمان آورده و گروه دیگر ایمان نیاورده‌اند صبر کنید تا خدا میان ما داوری کند [که] او بهترین داوران است ۝٨٧ سران قومش که تکبر می‌ورزیدند گفتند ای شعیب یا تو و کسانی را که با تو ایمان آورده‌اند از شهر خودمان بیرون خواهیم کرد یا به کیش ما برگردید گفت آیا هر چند کراهت داشته باشیم ۝٨٨ اگر بعد از آنکه خدا ما را از آن نجات بخشیده [باز] به کیش شما برگردیم در حقیقت به خدا دروغ بسته‌ایم و ما را سزاوار نیست که به آن بازگردیم مگر آنکه خدا پروردگار ما بخواهد [که] پروردگار ما از نظر دانش بر هر چیزی احاطه دارد بر خدا توکل کرده‌ایم بار پروردگارا میان ما و قوم ما به حق داوری کن که تو بهترین داورانی ۝٨٩ و سران قومش که کافر بودند گفتند اگر از شعیب پیروی کنید در این صورت قطعاً زیانکارید ۝٩٠ پس زمین‌لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه‌هایشان از پا درآمدند ۝٩١ کسانی که شعیب را تکذیب کرده بودند گویی خود در آن [دیار] سکونت نداشتند کسانی که شعیب را تکذیب کرده بودند خود همان زیانکاران بودند ۝٩٢ پس [شعیب] از ایشان روی برتافت و گفت ای قوم من به راستی که پیامهای پروردگارم را به شما رسانیدم و پندتان دادم دیگر چگونه بر گروهی که کافرند دریغ بخورم ۝٩٣ و در هیچ شهری پیامبری نفرستادیم مگر آنکه مردمش را به سختی و رنج دچار کردیم تا مگر به زاری درآیند ۝٩٤ آنگاه به جای بدی [=بلا] نیکی [=نعمت] قرار دادیم تا انبوه شدند و گفتند پدران ما را [هم مسلماً به حکم طبیعت] رنج و راحت می‌رسیده است پس در حالی که بی‌خبر بودند بناگاه [گریبان] آنان را گرفتیم ۝٩٥ و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعاً برکاتی از آسمان و زمین برایشان می‌گشودیم ولی تکذیب کردند پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم ۝٩٦ آیا ساکنان شهرها ایمن شده‌اند از اینکه عذاب ما شامگاهان در حالی که به خواب فرورفته‌اند به آنان برسد ۝٩٧ و آیا ساکنان شهرها ایمن شده‌اند از اینکه عذاب ما نیمروز در حالی که به بازی سرگرمند به ایشان دررسد ۝٩٨ آیا از مکر خدا خود را ایمن دانستند [با آنکه] جز مردم زیانکار [کسی] خود را از مکر خدا ایمن نمی‌داند ۝٩٩ مگر برای کسانی که زمین را پس از ساکنان [پیشین] آن به ارث می‌برند باز ننموده است که اگر می‌خواستیم آنان را به [کیفر] گناهانشان می‌رساندیم و بر دلهایشان مهر می‌نهادیم تا دیگر نشنوند ۝١٠٠ این شهرهاست که برخی از خبرهای آن را بر تو حکایت می‌کنیم در حقیقت پیامبرانشان دلایل روشن برایشان آوردند اما آنان به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند [باز] ایمان نمی‌آوردند این گونه خدا بر دلهای کافران مهر می‌نهد ۝١٠١ و در بیشتر آنان عهدی [استوار] نیافتیم و بیشترشان را جدا نافرمان یافتیم ۝١٠٢ آنگاه بعد از آنان موسی را با آیات خود به سوی فرعون و سران قومش فرستادیم ولی آنها به آن [آیات] کفر ورزیدند پس ببین فرجام مفسدان چگونه بود ۝١٠٣ و موسی گفت ای فرعون بی‌تردید من پیامبری از سوی پروردگار جهانیانم ۝١٠٤ شایسته است که بر خدا جز [سخن] حق نگویم من در حقیقت دلیلی روشن از سوی پروردگارتان برای شما آورده‌ام پس فرزندان اسرائیل را همراه من بفرست ۝١٠٥ [فرعون] گفت اگر معجزه‌ای آورده‌ای پس اگر راست می‌گویی آن را ارائه بده ۝١٠٦ پس [موسی] عصایش را افکند و بناگاه اژدهایی آشکار شد ۝١٠٧ و دست‌خود را [از گریبان] بیرون کشید و ناگهان برای تماشاگران سپید [و درخشنده] بود ۝١٠٨ سران قوم فرعون گفتند بی‌شک این [مرد] ساحری داناست ۝١٠٩ می‌خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند پس چه دستور می‌دهید ۝١١٠ گفتند او و برادرش را بازداشت کن و گردآورندگانی را به شهرها بفرست ۝١١١ تا هر ساحر دانایی را نزد تو آرند ۝١١٢ و ساحران نزد فرعون آمدند [و] گفتند [آیا] اگر ما پیروز شویم برای ما پاداشی خواهد بود ۝١١٣ گفت آری و مسلماً شما از مقربان [دربار من] خواهید بود ۝١١٤ گفتند ای موسی آیا تو می‌افکنی یا اینکه ما می‌افکنیم ۝١١٥ گفت‌شما بیفکنید و چون افکندند دیدگان مردم را افسون کردند و آنان را به ترس انداختند و سحری بزرگ در میان آوردند ۝١١٦ و به موسی وحی کردیم که عصایت را بینداز پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعید ۝١١٧ پس حقیقت آشکار گردید و کارهایی که می‌کردند باطل شد ۝١١٨ و در آنجا مغلوب و خوار گردیدند ۝١١٩ و ساحران به سجده درافتادند ۝١٢٠ [و] گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم ۝١٢١ پروردگار موسی و هارون ۝١٢٢ فرعون گفت آیا پیش از آنکه به شما رخصت دهم به او ایمان آوردید قطعاً این نیرنگی است که در شهر به راه انداخته‌اید تا مردمش را از آن بیرون کنید پس به زودی خواهید دانست ۝١٢٣ دستها و پاهایتان را یکی از چپ و یکی از راست‌خواهم برید سپس همه شما را به دار خواهم آویخت ۝١٢٤ گفتند ما به سوی پروردگارمان بازخواهیم گشت ۝١٢٥ و تو جز برای این ما را به کیفر نمی‌رسانی که ما به معجزات پروردگارمان وقتی برای ما آمد ایمان آوردیم پروردگارا بر ما شکیبایی فرو ریز و ما را مسلمان بمیران ۝١٢٦ و سران قوم فرعون گفتند آیا موسی و قومش را رها می‌کنی تا در این سرزمین فساد کنند و [موسی] تو و خدایانت را رها کند [فرعون] گفت بزودی پسرانشان را می‌کشیم و زنانشان را زنده نگاه می‌داریم و ما بر آنان مسلطیم ۝١٢٧ موسی به قوم خود گفت از خدا یاری جویید و پایداری ورزید که زمین از آن خداست آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد می‌دهد و فرجام [نیک] برای پرهیزگاران است ۝١٢٨ [قوم موسی] گفتند پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و [حتی] بعد از آنکه به سوی ما آمدی مورد آزار قرار گرفتیم گفت امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را روی زمین جانشین [آنان] سازد آنگاه بنگرد تا چگونه عمل می‌کنید ۝١٢٩ و در حقیقت ما فرعونیان را به خشکسالی و کمبود محصولات دچار کردیم باشد که عبرت گیرند ۝١٣٠ پس هنگامی که نیکی [و نعمت] به آنان روی می‌آورد می‌گفتند این برای [شایستگی] خود ماست و چون گزندی به آنان می‌رسید به موسی و همراهانش شگون بد می‌زدند آگاه باشید که [سرچشمه] بدشگونی آنان تنها نزد خداست [که آنان را به بدی اعمالشان کیفر می‌دهد] لیکن بیشترشان نمی‌دانستند ۝١٣١ و گفتند هر گونه پدیده شگرفی که به وسیله آن ما را افسون کنی برای ما بیاوری ما به تو ایمان آورنده نیستیم ۝١٣٢ پس بر آنان طوفان و ملخ و کنه ریز و غوکها و خون را به صورت نشانه‌هایی آشکار فرستادیم و باز سرکشی کردند و گروهی بدکار بودند ۝١٣٣ و هنگامی که عذاب بر آنان فرود آمد گفتند ای موسی پروردگارت را به عهدی که نزد تو دارد برای ما بخوان اگر این عذاب را از ما برطرف کنی حتماً به تو ایمان خواهیم آورد و بنی‌اسرائیل را قطعا با تو روانه خواهیم ساخت ۝١٣٤ و چون عذاب را تا سررسیدی که آنان بدان رسیدند از آنها برداشتیم باز هم پیمان‌شکنی کردند ۝١٣٥ سرانجام از آنان انتقام گرفتیم و در دریا غرقشان ساختیم چرا که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل بودند ۝١٣٦ و به آن گروهی که پیوسته تضعیف می‌شدند [بخشهای] باختر و خاوری سرزمین [فلسطین] را که در آن برکت قرار داده بودیم به میراث عطا کردیم و به پاس آنکه صبر کردند وعده نیکوی پروردگارت به فرزندان اسرائیل تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قومش ساخته و افراشته بودند ویران کردیم ۝١٣٧ و فرزندان اسرائیل را از دریا گذراندیم تا به قومی رسیدند که بر [پرستش] بتهای خویش همت می‌گماشتند گفتند ای موسی همان گونه که برای آنان خدایانی است برای ما [نیز] خدایی قرار ده گفت راستی شما نادانی می‌کنید ۝١٣٨ در حقیقت آنچه ایشان در آنند نابود [و زایل] و آنچه انجام می‌دادند باطل است ۝١٣٩ گفت آیا غیر از خدا معبودی برای شما بجویم با اینکه او شما را بر جهانیان برتری داده است ۝١٤٠ و [یاد کن] هنگامی را که شما را از فرعونیان نجات دادیم که شما را سخت‌شکنجه می‌کردند پسرانتان را می‌کشتند و زنانتان را زنده باقی می‌گذاشتند و در این برای شما آزمایش بزرگی از جانب پروردگارتان بود ۝١٤١ و با موسی سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسی [هنگام رفتن به کوه طور] به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشینم باش و [کار آنان را] اصلاح کن و راه فسادگران را پیروی مکن ۝١٤٢ و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت عرض کرد پروردگارا خود را به من بنمای تا بر تو بنگرم فرمود هرگز مرا نخواهی دید لیکن به کوه بنگر پس اگر بر جای خود قرار گرفت به زودی مرا خواهی دید پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود آن را ریز ریز ساخت و موسی بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد گفت تو منزهی به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم ۝١٤٣ فرمود ای موسی تو را با رسالتها و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم [روزگار] برگزیدم پس آنچه را به تو دادم بگیر و از سپاسگزاران باش ۝١٤٤ و در الواح [تورات] برای او در هر موردی پندی و برای هر چیزی تفصیلی نگاشتیم پس [فرمودیم] آن را به جد و جهد بگیر و قوم خود را وادار کن که بهترین آن را فرا گیرند به زودی سرای نافرمانان را به شما می‌نمایانم ۝١٤٥ به زودی کسانی را که در زمین بناحق تکبر می‌ورزند از آیاتم رویگردان سازم [به طوری که] اگر هر نشانه‌ای را [از قدرت من] بنگرند بدان ایمان نیاورند و اگر راه صواب را ببینند آن را برنگزینند و اگر راه گمراهی را ببینند آن را راه خود قرار دهند این بدان سبب است که آنان آیات ما را دروغ انگاشته و غفلت ورزیدند ۝١٤٦ و کسانی که آیات ما و دیدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آیا جز در برابر آنچه می‌کردند کیفر می‌بینند ۝١٤٧ و قوم موسی پس از [عزیمت] او از زیورهای خود مجسمه گوساله‌ای برای خود ساختند که صدای گاو داشت آیا ندیدند که آن [گوساله] با ایشان سخن نمی‌گوید و راهی بدانها نمی‌نماید آن را [به پرستش] گرفتند و ستمکار بودند ۝١٤٨ و چون انگشت ندامت گزیدند و دانستند که واقعاً گمراه شده‌اند گفتند اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نبخشاید قطعاً از زیانکاران خواهیم بود ۝١٤٩ و چون موسی خشمناک و اندوهگین به سوی قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشینی برای من بودید آیا بر فرمان پروردگارتان پیشی گرفتید و الواح را افکند و [موی] سر برادرش را گرفت و او را به طرف خود کشید [هارون] گفت ای فرزند مادرم این قوم مرا ناتوان یافتند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند پس مرا دشمن‌شاد مکن و مرا در شمار گروه ستمکاران قرار مده ۝١٥٠ [موسی] گفت پروردگارا من و برادرم را بیامرز و ما را در [پناه] رحمت‌خود درآور و تو مهربانترین مهربانانی ۝١٥١ آری کسانی که گوساله را [به پرستش] گرفتند به زودی خشمی از پروردگارشان و ذلتی در زندگی دنیا به ایشان خواهد رسید و ما این گونه دروغ‌پردازان را کیفر می‌دهیم ۝١٥٢ و[لی] کسانی که مرتکب گناهان شدند آنگاه توبه کردند و ایمان آوردند قطعاً پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود ۝١٥٣ و چون خشم موسی فرو نشست الواح را برگرفت و در رونویس آن برای کسانی که از پروردگارشان بیمناک بودند هدایت و رحمتی بود ۝١٥٤ و موسی از میان قوم خود هفتاد مرد برای میعاد ما برگزید و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر می‌خواستی آنان را و مرا پیش از این هلاک می‌ساختی آیا ما را به [سزای] آنچه کم‌خردان ما کرده‌اند هلاک می‌کنی این جز آزمایش تو نیست هر که را بخواهی به وسیله آن گمراه و هر که را بخواهی هدایت می‌کنی تو سرور مایی پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین آمرزندگانی ۝١٥٥ و برای ما در این دنیا نیکی مقرر فرما و در آخرت [نیز] زیرا که ما به سوی تو بازگشته‌ایم فرمود عذاب خود را به هر کس بخواهم می‌رسانم و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است و به زودی آن را برای کسانی که پرهیزگاری می‌کنند و زکات می‌دهند و آنان که به آیات ما ایمان می‌آورند مقرر می‌دارم ۝١٥٦ همانان که از این فرستاده پیامبر درس نخوانده که [نام] او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته می‌یابند پیروی می‌کنند [همان پیامبری که] آنان را به کار پسندیده فرمان می‌دهد و از کار ناپسند بازمی‌دارد و برای آنان چیزهای پاکیزه را حلال و چیزهای ناپاک را بر ایشان حرام می‌گرداند و از [دوش] آنان قید و بندهایی را که بر ایشان بوده است برمی‌دارد پس کسانی که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نوری را که با او نازل شده است پیروی کردند آنان همان رستگارانند ۝١٥٧ بگو ای مردم من پیامبر خدا به سوی همه شما هستم همان [خدایی] که فرمانروایی آسمانها و زمین از آن اوست هیچ معبودی جز او نیست که زنده می‌کند و می‌می‌راند پس به خدا و فرستاده او که پیامبر درس‌نخوانده‌ای است که به خدا و کلمات او ایمان دارد بگروید و او را پیروی کنید امید که هدایت‌شوید ۝١٥٨ و از میان قوم موسی جماعتی هستند که به حق راهنمایی می‌کنند و به حق داوری می‌نمایند ۝١٥٩ و آنان را به دوازده عشیره که هر یک امتی بودند تقسیم کردیم و به موسی وقتی قومش از او آب خواستند وحی کردیم که با عصایت بر آن تخته سنگ بزن پس از آن دوازده چشمه جوشید هر گروهی آبشخور خود را بشناخت و ابر را بر فراز آنان سایبان کردیم و گزانگبین و بلدرچین بر ایشان فرو فرستادیم از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و بر ما ستم نکردند لیکن بر خودشان ستم می‌کردند ۝١٦٠ و [یاد کن] هنگامی را که بدیشان گفته شد در این شهر سکونت گزینید و از آن هر جا که خواستید بخورید و بگویید [خداوندا] گناهان ما را فرو ریز و سجده‌کنان از دروازه [شهر] درآیید تا گناهان شما را بر شما ببخشاییم [و] به زودی بر [اجر] نیکوکاران بیفزاییم ۝١٦١ پس کسانی از آنان که ستم کردند سخنی را که به ایشان گفته شده بود به سخن دیگری تبدیل کردند پس به سزای آنکه ستم می‌ورزیدند عذابی از آسمان بر آنان فرو فرستادیم ۝١٦٢ و از اهالی آن شهری که کنار دریا بود از ایشان جویا شو آنگاه که به [حکم] روز شنبه تجاوز می‌کردند آنگاه که روز شنبه آنان ماهیهایشان روی آب می‌آمدند و روزهای غیر شنبه به سوی آنان نمی‌آمدند این گونه ما آنان را به سبب آنکه نافرمانی می‌کردند می‌آزمودیم ۝١٦٣ و آنگاه که گروهی از ایشان گفتند برای چه قومی را که خدا هلاک‌کننده ایشان است‌یا آنان را به عذابی سخت عذاب خواهد کرد پند می‌دهید گفتند تا معذرتی پیش پروردگارتان باشد و شاید که آنان پرهیزگاری کنند ۝١٦٤ پس هنگامی که آنچه را بدان تذکر داده شده بودند از یاد بردند کسانی را که از [کار] بد بازمی‌داشتند نجات دادیم و کسانی را که ستم کردند به سزای آنکه نافرمانی می‌کردند به عذابی شدید گرفتار کردیم ۝١٦٥ و چون از آنچه از آن نهی شده بودند سرپیچی کردند به آنان گفتیم بوزینگانی رانده‌شده باشید ۝١٦٦ و [یاد کن] هنگامی را که پروردگارت اعلام داشت که تا روز قیامت بر آنان [=یهودیان] کسانی را خواهد گماشت که بدیشان عذاب سخت بچشانند آری پروردگار تو زودکیفر است و همو آمرزنده بسیار مهربان است ۝١٦٧ و آنان را در زمین به صورت گروه‌هایی پراکنده‌ساختیم برخی از آنان درستکارند و برخی از آنان جز اینند و آنها را به خوشیها و ناخوشیها آزمودیم باشد که ایشان بازگردند ۝١٦٨ آنگاه بعد از آنان جانشینانی وارث کتاب [آسمانی] شدند که متاع این دنیای پست را می‌گیرند و می‌گویند بخشیده خواهیم شد و اگر متاعی مانند آن به ایشان برسد [باز] آن را می‌ستانند آیا از آنان پیمان کتاب [آسمانی] گرفته نشده که جز به حق نسبت به خدا سخن نگویند با اینکه آنچه را که در آن [کتاب] است آموخته‌اند و سرای آخرت برای کسانی که پروا پیشه می‌کنند بهتر است آیا باز تعقل نمی‌کنید ۝١٦٩ و کسانی که به کتاب [آسمانی] چنگ درمی‌زنند و نماز برپا داشته‌اند [بدانند که] ما اجر درستکاران را تباه نخواهیم کرد ۝١٧٠ و [یاد کن] هنگامی را که کوه [طور] را بر فرازشان سایبان‌آسا برافراشتیم و چنان پنداشتند که [کوه] بر سرشان فرو خواهد افتاد [و گفتیم] آنچه را که به شما داده‌ایم به جد و جهد بگیرید و آنچه را در آن است به یاد داشته باشید شاید که پرهیزگار شوید ۝١٧١ و هنگامی را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذریه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم گفتند چرا گواهی دادیم تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم ۝١٧٢ یا بگویید پدران ما پیش از این مشرک بوده‌اند و ما فرزندانی پس از ایشان بودیم آیا ما را به خاطر آنچه باطل‌اندیشان انجام داده‌اند هلاک می‌کنی ۝١٧٣ و اینگونه آیات [خود] را به تفصیل بیان می‌کنیم و باشد که آنان [به سوی حق] بازگردند ۝١٧٤ و خبر آن کس را که آیات خود را به او داده بودیم برای آنان بخوان که از آن عاری گشت آنگاه شیطان او را دنبال کرد و از گمراهان شد ۝١٧٥ و اگر می‌خواستیم قدر او را به وسیله آن [آیات] بالا می‌بردیم اما او به زمین [=دنیا] گرایید و از هوای ن فس خود پیروی کرد از این رو داستانش چون داستان سگ است [که] اگر بر آن حمله‌ور شوی زبان از کام برآورد و اگر آن را رها کنی [باز هم] زبان از کام برآورد این م ث ل آن گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند پس این داستان را [برای آنان] حکایت کن شاید که آنان بیندیشند ۝١٧٦ چه زشت است داستان گروهی که آیات ما را تکذیب و به خود ستم می‌نمودند ۝١٧٧ هر که را خدا هدایت کند او راه‌یافته است و کسانی را که گمراه نماید آنان خود زیانکارانند ۝١٧٨ و در حقیقت بسیاری از جنیان و آدمیان را برای دوزخ آفریده‌ایم [چرا که] دلهایی دارند که با آن [حقایق را] دریافت نمی‌کنند و چشمانی دارند که با آنها نمی‌بینند و گوشهایی دارند که با آنها نمی‌شنوند آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه‌ترند [آری] آنها همان غافل‌ماندگانند ۝١٧٩ و نامهای نیکو به خدا اختصاص دارد پس او را با آنها بخوانید و کسانی را که در مورد نامهای او به کژی می‌گرایند رها کنید زودا که به [سزای] آنچه انجام می‌دادند کیفر خواهند یافت ۝١٨٠ و از میان کسانی که آفریده‌ایم گروهی هستند که به حق هدایت می‌کنند و به حق داوری می‌نمایند ۝١٨١ و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند به تدریج از جایی که نمی‌دانند گریبانشان را خواهیم گرفت ۝١٨٢ و به آنان مهلت می‌دهم که تدبیر من استوار است ۝١٨٣ آیا نیندیشیده‌اند که همنشین آنان هیچ جنونی ندارد او جز هشداردهنده‌ای آشکار نیست ۝١٨٤ آیا در ملکوت آسمانها و زمین و هر چیزی که خدا آفریده است ننگریسته‌اند و اینکه شاید هنگام مرگشان نزدیک شده باشد پس به کدام سخن بعد از قرآن ایمان می‌آورند ۝١٨٥ هر که را خداوند گمراه کند برای او هیچ رهبری نیست و آنان را در طغیانشان سرگردان وا می‌گذارد ۝١٨٦ از تو دربارهٔ قیامت می‌پرسند [که] وقوع آنچه وقت است بگو علم آن تنها نزد پروردگار من است جز او [هیچ‌کس] آن را به موقع خود آشکار نمی‌گرداند [این حادثه] بر آسمانها و زمین گران است جز ناگهان به شما نمی‌رسد [باز] از تو می‌پرسند گویا تو از [زمان وقوع] آن آگاهی بگو علم آن تنها نزد خداست ولی بیشتر مردم نمی‌دانند ۝١٨٧ بگو جز آنچه خدا بخواهد برای خودم اختیار سود و زیانی ندارم و اگر غیب می‌دانستم قطعاً خیر بیشتری می‌اندوختم و هرگز به من آسیبی نمی‌رسید من جز بیم‌دهنده و بشارتگر برای گروهی که ایمان می‌آورند نیستم ۝١٨٨ اوست آن کس که شما را از ن فس واحدی آفرید و جفت وی را از آن پدیدآورد تا بدان آرام گیرد پس چون [آدم] با او [حوا] درآمیخت باردار شد باری سبک و [چندی] با آن [بار سبک] گذرانید و چون سنگین‌بار شد خدا پروردگار خود را خواندند که اگر به ما [فرزندی] شایسته عطا کنی قطعاً از سپاسگزاران خواهیم بود ۝١٨٩ و چون به آن دو [فرزندی] شایسته داد در آنچه [خدا] به ایشان داده بود برای او شریکانی قرار دادند و خدا از آنچه [با او] شریک می‌گردانند برتر است ۝١٩٠ آیا موجوداتی را [با او] شریک می‌گردانند که چیزی را نمی‌آفرینند و خودشان مخلوقند ۝١٩١ و نمی‌توانند آنان را یاری کنند و نه خویشتن را یاری دهند ۝١٩٢ و اگر آنها را به [راه] هدایت فراخوانید از شما پیروی نمی‌کنند چه آنها را بخوانید یا خاموش بمانید برای شما یکسان است ۝١٩٣ در حقیقت کسانی را که به جای خدا می‌خوانید بندگانی امثال شما هستند پس آنها را [در گرفتاریها] بخوانید اگر راست می‌گویید باید شما را اجابت کنند ۝١٩٤ آیا آنها پاهایی دارند که با آن راه بروند یا دستهایی دارند که با آن کاری انجام دهند یا چشمهایی دارند که با آن بنگرند یا گوشهایی دارند که با آن بشنوند بگو شریکان خود را بخوانید سپس دربارهٔ من حیله به کار برید و مرا مهلت مدهید ۝١٩٥ بی‌تردید سرور من آن خدایی است که قرآن را فرو فرستاده و همو دوستدار شایستگان است ۝١٩٦ و کسانی را که به جای او می‌خوانید نمی‌توانند شما را یاری کنند و نه خویشتن را یاری دهند ۝١٩٧ و اگر آنها را به [راه] هدایت فرا خوانید نمی‌شنوند و آنها را می‌بینی که به سوی تو می‌نگرند در حالی که نمی‌بینند ۝١٩٨ گذشت پیشه کن و به [کار] پسندیده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب ۝١٩٩ و اگر از شیطان وسوسه‌ای به تو رسد به خدا پناه ب ر زیرا که او شنوای داناست ۝٢٠٠ در حقیقت کسانی که [از خدا] پروا دارند چون وسوسه‌ای از جانب شیطان بدیشان رسد [خدا را] به یاد آورند و بناگاه بینا شوند ۝٢٠١ و یارانشان آنان را به گمراهی می‌کشانند و کوتاهی نمی‌کنند ۝٢٠٢ و هر گاه برای آنان آیاتی نیاوری می‌گویند چرا آن را خود برنگزیدی بگو من فقط آنچه را که از پروردگارم به من وحی می‌شود پیروی می‌کنم این [قرآن] رهنمودی است از جانب پروردگار شما و برای گروهی که ایمان می‌آورند هدایت و رحمتی است ۝٢٠٣ و چون قرآن خوانده شود گوش بدان فرا دارید و خاموش مانید امید که بر شما رحمت آید ۝٢٠٤ و در دل خویش پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس بی‌صدای بلند یاد کن و از غافلان مباش ۝٢٠٥ به یقین کسانی که نزد پروردگار تو هستند از پرستش او تکبر نمی‌ورزند و او را به پاکی می‌ستایند و برای او سجده می‌کنند ۝٢٠٦


سوره پیشین:
سوره انعام
سوره اعراف
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره انفال

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


پانویس

  1. خرمشاهی، «سوره اعراف»، ص۱۲۳۸.
  2. محققیان، «سوره اعراف»، ص۶۸۸.
  3. محققیان، «سوره اعراف»، ص۶۸۸.
  4. فیروزآبادی، بصائر ذوی التمییز، المکتبة العلمیة، ج۱، ص۲۰۳-۲۰۴.
  5. معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.
  6. محققیان، «سوره اعراف»، ص۶۸۸.
  7. خرمشاهی، دانشنامه قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۳۸.
  8. سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۴۰۷ق، ج۱،ص۱۳۸.
  9. دروزة، التفسیر الحدیث، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۲.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۶.
  11. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲، ج۴، ص۷۹۳؛ الجزیری، الفقه علی المذاهب الاربعه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۶۰۴.
  12. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۷۴.
  13. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۷۵.
  14. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۳۷۹.
  15. خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  16. واحدی نیشابوری، أسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۲۲۸.
  17. قرائتی، محسن، تفسیر نور، 1383ش، چاپ يازدهم، ذیل آیه، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن
  18. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۸؛ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۰.
  19. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۴۲۳.
  20. واحدی نیشابوری، أسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۲۳۲.
  21. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۶۷.
  22. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۹۱.
  23. خامه‌گر، «سوره اعراف»، ص۶۶.
  24. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۶۹.
  25. طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۱۱۴-۱۱۵.
  26. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.
  27. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۷۰.
  28. مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴، ج۳، ص۳۲۸.
  29. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۱۱۵.
  30. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، چ۶، ص۳۵۵.
  31. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۳۵۵.
  32. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۳۸-۲۳۹.
  33. https://ganjoor.net/
  34. قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش. چاپ۱۱
  35. .طهرانی، سید محمدحسین، معاد شناسی، ج۸، ص۱۱۸-۱۲۰
  36. برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
  37. بی آزار شیرازی، عبدالکریم، طلوع وغروب تمد ن ها، ۱۳۵۸ش.
  38. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۶۷.
  39. مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۲۹.
  40. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۸۴.
  41. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۱۲۱.
  42. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۹۰؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۰۴.
  43. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۱۲۹.
  44. مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۲، ص۳۱۷.
  45. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۳۹؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی، ۱۴۰۷ق، ص۲۹۴؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۷۱.
  46. طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۴؛ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۴۱۰.
  47. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.
  48. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۶۵.
  49. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۰۱.
  50. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۳۳۹.
  51. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۳۳۹.
  52. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۲۳۶
  53. ابن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۵.
  54. جمعی از محققان، فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۸۳.
  55. طیب حسینی، دانشنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.
  56. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.
  57. طیب حسینی، دانشنامه علوم قرآنی، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.
  58. جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، شماره ۵۹، آذر و دی ۱۳۶۵.
  59. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۶۵.
  60. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۲۱۶.
  61. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۲۹۱؛ جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، ۱۳۶۵ش، شماره۵۹.
  62. جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، ۱۳۶۵ش، شماره ۶۰.
  63. جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، ۱۳۶۵ش، شماره ۶۰.
  64. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۲۹۱.
  65. معینی، «آیات الاحکام»، ص۱.
  66. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۶۰۸.
  67. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۵۱۵.

یادداشت

  1. به نظر قاریان بصره و شام ۲۰۵ آیه دارد؛ زیرا آیه اول المص را آیه مستقل ندانسته‌اند.(طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۶۰۸)
  2. مفسران و مترجمان قرآن کلمه«مسجد» را براساس روایات مختلف در این آیه مختلف تفسیر و معنی کرده‌اند: ۱- مسجد(مسجد الحرام وهر مسجدی)۲- عبادت۳-نماز(یومیه و جمعه و نمازهای عید) و البته منافاتی با یکدیگر هم دارند. بحرانی، سید هاشم، البرهان في تفسيرالقرآن، نشر موسسه بعثت، ج۲، ص۵۳۱و ۵۳۲
  3. بحرانی، سید هاشم، البرهان في تفسيرالقرآن، نشر موسسه بعثت، ج۲، ص۵۳۱
  4. هر چند نام بلعم باعورا در این آیه امده است اما چنان چه برخی مفسران نیز گفته‌اند براساس قوانین و سنن الهی نتایج اعمال انسان‌ها و انتخاب هایشان می تواند مشابه یکدیگر باشد و هر کس مانند بلعم باعورا عمل کند می‌تواند به همان فرجام گرفتار شود چنان چه در روایتی از امام رضا(ع) است که گفته :«و هو مثل ضربه الله» ترجمه: بلعم به عنوان مثال ونمونه ای است که خداوند ذکر کرده است. و یا امام باقر(ع) فرموده: «الأصل في ذلك بلعم، ثم ضربه الله مثلا لكل مؤثر هواه على هدى الله من أهل القبلة.» ترجمه:اصل در این آیه بلعم است ولى خداوند مثل زده است به‌آن براى هر كس از اهل قبله كه هواى نفس او را از راه هدايت باز دارد.بدین جهت در روایات مصادیق مختلفی نیز به عنوان نمونه برای افرادی که شبیه بلعم هستند ذکر شده است. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، چاپ مؤسسه اعلمی، ج۴، ص۳۹۵ و طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق. ج۸، ص۳۳۷
  5. انحصار پاره ای از علوم در ذات مقدس خداوند مانند علم به زمان بر پایی قیامت و یا زمان دقیق مرگ انسان ها و یا زمان بارش باران و مانند آن به معنای این نیست که اگر خداوند متعال اراده کند و بخواهد بخشی از این علوم را در اختیار کسانی قرار بدهد محال و ناممکن است و اگر پیامبر اکرم (ص) با صراحت بیان می کند که از علم غیب اطلاعی ندارد به این معنی است که او به حَسَب ذات و طبیعتش فراتر از علوم متعارف وعادی چیزی نمی داند و اگر خداوند نخواهد چیزی را نمی‌داند؛ ولی به تصریح آیات قرآن، خداوند از طریق وحی علومی را در اختیار پیامبرش قرار داده است. طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق. ج۷، ص۹۵و۹۶
  6. بر اساس آیات متعددی از قرآن مانند آیه ۲۶و۲۷ سوره جن عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا*إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ترجمه:دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‌سازد، مگر آن کس را که به پیامبری برگزیده است که فرشتگان را از پیش رو و پشت سر او می‌فرستد (تا اسرار وحی را شیاطین به سرقت گوش نربایند). منظور از بی خبری از علم غیب در موردی است که خداوند اراده نکرده باشد و پیامبر هیچ گونه استقلالی در این زمینه ندارد چنان چه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ج۷ ص۹۵ گفته است وأما قوله : « وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ » فإنما أريد بالعلم الاستقلال به من غير تعليم بوحي وذلك أنه تعالى يُثبت الوحي في ذيل الآية بقوله : « إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى إِلَيَ »
  7. برخی از مفسران و مترجمان قرآن «الجَمَل» را درآیه به معنای ریسمان یا طناب ضخیمی گرفته اند که با آن کشتی را در ساحل مهار می کنند. حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری،تهران:انتشارات ميقات،۱۳۶۳ش، چاپ اول و قرائتی، محسن، تفسير نور،ج۳3، ص۶۵
  8. وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا و او را با بیم و امید بخوانید! (بیم از مسؤولیت‌ها، و امید به رحمتش.
  9. با توجه به مقام عصمت و علم پیامبر اولوالعزمی مانند حضرت موسی نمی توان پذیرفت که در خواست رؤیت خداوتد در خواست خود او بود ه است بلکه اصرار بنی اسرائیل بر این که تا خداوند را با چشم نبینند ایمان می آورند باعث شد که موسی چنین تقاضایی داشته باشد. محقق طوسی نیز در کتاب تجرید الاعتقاد تصریح می کند که این در خواست موسی برای اصرار بنی اسرائیل بوده است. او می نویسد: «و سؤال موسى لقومه» و علامه حلی نیز در شرح این سخن نوشته که: «أن السؤال كان من موسى ع لقومه ليبين لهم امتناع الرؤية» ترجمه : موسی چنین در خواستی را مطرح کرد تا بنی اسرائیل متوجه بشوند که دیدن خداوند با چشم محال وناممکن است. علامه حلی، كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، ج۱، ص۲۹۷

منابع

  • ابن طاووس، علی بن موسی، الإقبال بالأعمال الحسنة، مصحح جواد قيومى اصفهانى، قم، دفتر تبليغات اسلامى‏، ۱۳۷۶ش.
  • ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عدة الداعی،‌ تهران، دار الکتب الإسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • ابوالفتوح رازى، حسين بن على‏، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن‏، مشهد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى‏، ۱۴۰۸ق.
  • اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی احکام القرآن، محقق محمدباقر بهبودی، تهران، مکتبه المرتضویه، بی تا.
  • بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • جریزی، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعة، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۰۶ق.
  • جمعی از نویسندگان، فرهنگ نامه علوم قرآن، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ‫۱۳۹۴ق.
  • جوادی آملی، بررسی آیه میثاق، دوره ۱۳۶۵، شماره ۵۹، مهر و آبان ۱۳۶۵.
  • خامه‌گر، محمد، درایتی، محمدحسن، «سوره اعراف»، در دائره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۲ش.
  • خرمشاهی، قوام الدین، «سوره اعراف» در دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • دروزة، محمدعزه، التفسیر الحدیث، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۲۱ق.
  • رضایی اصفهانی، محمدعلی، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهش‌هاى تفسير و علوم قرآن‏، ۱۳۸۷ش.
  • سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بكر، الإتقان في علوم القرآن‏، بیروت، دار الكتاب العربی، ۱۴۲۱ق.
  • صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.
  • طوسی، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد، بیروت، موسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‏، محمد جواد، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طیب حسینی، سیدمحمود و دیگران، دانشنامه علوم قرآنی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۹۶ش.
  • فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، بیروت، الکتبة العلمیة، بی تا.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز درس‌های قرآن کریم، ۱۳۸۳ش.
  • قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، بنیاد بعثت، تهران، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، اسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، تحقیق: رسولی محلاتی، سید هاشم، تهران،‌ دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۴ق.
  • مفید، محمد بن محمد، المقنعة، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بی‌جا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ۱، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • محققیان، رضا، «سوره اعراف»، در دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶ش.
  • معینی، محسن، «آیات الاحکام»، تحقیقات اسلامی، سال دوازدهم، شماره ۱ و ۲، تهران، بهار و تابستان ۱۳۷۶.
  • واحدى على بن احمد، اسباب نزول القرآن، تحقیق، كمال بسیونى، بیروت، دار الكتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.

پیوند به بیرون