سوره شوری چهل و دومین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۵ جای دارد. وجه تسمیه این سوره به «شوری»، استفاده از این واژه به عنوان یکی از صفات مؤمنان در آیه ۳۸ است. موضوع محوری سوره شوری وحی است و به موضوعات دیگری مثل توحید، معاد و صفات مؤمنان و کفار نیز پرداخته است.
وجه تسمیه سوره شوری از آیه ۳۸ آن گرفته شده است؛ در این آیه مشورت را یکی از صفات مؤمنان میشمارد.[۱] این سوره را به مناسبت نخستین آیات آن «حم عسق» نیز نامیدهاند.[۲]
سوره شوری دارای ۵۳ آیه،[یادداشت ۱] ۸۶۰ کلمه و ۳۵۲۱ حرف است. [۶] این سوره سومین سوره از سورههای حامیمات و یا حوامیم هفتگانه و بیست و سومین سورهای است که با حروف مقطعه آغاز میشود و از لحاظ حجم از سورههای مثانی و کمی بیش از یک حزب است.[۷]
محتوا
موضوع محوری و هدف اصلی سوره شوری مسئله وحی است[یادداشت ۲] و آیات توحیدی و صفات مومنان و کافران و چگونگی معاد آنان از دیگر اهداف سوره است. [۸] توصیه به استقامت رسول خدا(ص) در امر تبلیغ دین، دعوت مردم به سوی خدا، وحدت ادیان آسمانی، نهی مردم از تفرقه و اختلاف در دین خدا، عفو لغزشهای دیگران و غلبه بر خشم خود از دیگر موضوعات این سوره است. در سوره شوری به مباحثی مانند مسئله توحید، معاد، توبه، توبهپذیری خداوند و امر به مشورت و همکاری در امور جامعه و حکومت نیز اشاره شده است.[۹]
شأن نزول برخی از آیات
برای چند آیه از سوره شوری از جمله آیه ۲۳ و ۲۷، شأن نزولهایی در کتابهای اسباب نزول روایت شده است.
مودت اهل بیت
درباره شأن نزول آیه ۲۳ سوره شوری «...قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ...؛ بگو: «به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى در باره خويشاوندان.» از ابن عباس نقل شده، هنگامی که پیامبر اسلام(ص) به مدینه آمد، به دلیل حوادثی با تنگدستی مواجه شد؛ به همین روی برخی از انصار مالی جمع کرده نزد آن حضرت آوردند و خواستار کمک به پیامبر شدند. پس از این بود که آیه ۲۳ سوره شوری نازل شد و به جای اجر رسالت، مودت خویشان خود را از آنان خواستار شد.[۱۱] ابوالفتوح رازی نیز به نقل از قتاده، نزول این آیه را در پاسخ به سخن اهل مکه مبنی بر اینکه پیامبر برای ادای رسالتش طمع مزد دارد، میداند.[۱۲]امام باقر(ع) در روایتی امامان(ع) را قربی دانسته است .[۱۳]
تمنای مال دنیا
بر اساس نقل خباب بن ارت نزول آیه ۲۷ سوره شوری «وَلَوْ بَسَطَ اللَّـهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَـٰكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ؛ و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند، مسلماً در زمين سر به عصيان برمىدارند، ليكن آنچه را بخواهد به اندازهاى [كه مصلحت است] فرو مىفرستد. به راستى كه او به [حال] بندگانش آگاهِ بيناست.» درباره کسانی است که آرزومند اموال بنی نضیر و بنی قریظه بودند و بر اساس روایت ابو عثمان مؤذن از عمرو بن حریث این آیه درباره اصحاب صفه است که نعمت و ثروت دنیا را تمنا میکردند.[۱۴]علامه طباطبائی مفسر شیعه در توضیح این روایت میگوید بر اساس این روایت آیه در مدینه نازل شده است (زیرا ماجرای صفه مربوط به مدینه است) در حالی که سوره شوری مکی است پس میتوان گفت که این آیه بر اصحاب صفه تطبیق شده نه این که در شأن آنان نازل شده باشد.[۱۵]
وحی به پیامبران
نزول آیه ۵۱ سوره شوری «وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّـهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ؛ و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه] وحى يا از فراسوى حجابى، يا فرستادهاى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد.» را در جواب یهود دانستهاند که عدم ایمان خود به پیامبر را به این دلیل میدانستند که پیامبر چرا مانند موسی با خدا سخن نمیگوید و به او نمینگرد. این آیه، سخن گفتن انسان با خدا را فقط از طریق وحی یا از فراسوی حجاب و یا با ارسال فرستادگان دانستهاست.[۱۶]
«ذَٰلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّـهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۗ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ شَكُورٌ﴿۲۳﴾» (اين همان [پاداشى] است كه خدا بندگان خود را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند [بدان] مژده دادهاست. بگو: «به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى در باره خويشاوندان.» و هر كس نيكى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد]، براى او در ثواب آن خواهيم افزود. قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است.)
این آیه مودت اهل بیت (ع) را مزد رسالت پیامبر اسلام(ص) دانستهاست. علامه طباطبایی ذیل این آیه معتقد است، اگرچه در قرآن بارها تاکید شده پیامبر برای رسالتش هیچ اجری طلب نمیکند و اجر رسالت را فقط پذیرش دعوت خود قرار داده؛[۱۷] اما در این آيه، خداوند برابر رسالت پیامبر اجری قرار داده که باتوجه به آیات دیگر میتوان به این نتیجه رسید که طلب اجر در این آیه نیز مانند دیگر آیات، در طول رسالت و پذیرش دعوت پیامبر است.[۱۸]
روایت است امام سجاد(ع) بعد از واقعه کربلا و زمانی که به عنوان اسیر در شام به سر میبردند، در جواب بیحرمتی مردی دمشقی، فرمودند آیه ۲۳ سوره شوری را خواندهای؟پاسخ داد آری، امام فرمود قربی در این آیه ما هستیم.[۱۹]
«وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ﴿۳۸﴾» (و كسانى كه [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا كردهاند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان دادهايم، انفاق مىكنند.)
این آیه به دنبال دو آیه قبل برخی دیگر از صفات مؤمنان را معرفی می کند و اموری مانند: اقامه نماز، مشورت در کارها و انفاق را از مصادیق استجابت دعوت خداوند قرار داده است.[۲۰] در روایتی از پیامبر اسلام مشورت راهی برای رسیدن به خیر و رشد معرفی شده است.[۲۱]امام علی(ع) در روایتی مشورت کردن با مردان بزرگ را شریک شدن در عقل و دانش آنها دانسته است.[۲۲]
آیات الاحکام
آیه ۴۰ سوره شوری «وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا ۖ فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّـهِ؛ و جزاى بدى، مانند آن، بدى است. پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند، پاداش او بر [عهده] خداست.» را از آیات الاحکام دانستهاند.[۲۳] این آیه را دلیل بر جواز مقابله به مثل و قصاص معرفی کرده[۲۴] و عفوی که در آیه آمده را فقط در جایی که ظالم از بدی خود توبه کند جایز میدانند؛ زیرا در غیر اینصورت، عفو باعث جسورتر شدن او میشود.[۲۵]
در فضیلت قرائت سوره شوری از پیامبر اکرم(ص) روایت شده، هرکسی سوره شوری را بخواند، فرشتگان بر او درود فرستاده و برایش استغفار و رحمت طلب میکنند.[۲۶] در حدیثی از امام صادق(ع) نیز آمده است: «کسی که سورۀ شوری را بخواند روز قیامت با صورتی سفید و درخشنده همچون آفتاب محشور میشود تا در پیشگاه خدا حاضر شود و خداوند میفرماید: بنده من! قرائت سورۀ حم، عسق را تداوم دادی، در حالی که پاداش آن را نمیدانستی؛ اما اگر میدانستی چه پاداشی دارد هیچگاه از قرائت آن خسته نمیشدی؛ ولی من امروز پاداش تو را به تو خواهم داد؛ سپس دستور میدهد او را وارد بهشت و غرق در نعمتهای ویژه بهشتی کنند.»[۲۷]
در خواص این سوره نیز از امام صادق(ع) روایت شده هر کس این سوره را بنویسد و با خود همراه داشته باشد از شر مردم در امان است. [۲۸]
﴿چیزی نمانده که آسمانها از فرازشان بشکافند و [حال آنکه] فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبیح میگویند و برای کسانی که در زمین هستند آمرزش میطلبند آگاه باش در حقیقت خداست که آمرزنده مهربان است ٥﴾
﴿و بدین گونه قرآن عربی به سوی تو وحی کردیم تا [مردم] مکه و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی و از روز گردآمدن [خلق] که تردیدی در آن نیست بیم دهی گروهی در بهشتند و گروهی در آتش ٧﴾
﴿پدیدآورنده آسمانها و زمین است از خودتان برای شما جفتهایی قرار داد و از دامها [نیز] نر و ماده [قرار داد] بدین وسیله شما را بسیار میگرداند چیزی مانند او نیست و اوست شنوای بینا ١١﴾
﴿از [احکام] دین آنچه را که به نوح در باره آن سفارش کرد برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم و آنچه را که در باره آن به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم که دین را برپا دارید و در آن تفرقهاندازی مکنید بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوی آن فرا میخوانی گران میآید خدا هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را که از در توبه درآید به سوی خود راه مینماید ١٣﴾
﴿و فقط پس از آنکه علم برایشان آمد راه تفرقه پیمودند [آن هم] به صرف حسد [و برتری جویی] میان همدیگر و اگر سخنی [دایر بر تاخیر عذاب] از جانب پروردگارت تا زمانی معین پیشی نگرفته بود قطعا میانشان داوری شده بود و کسانی که بعد از آنان کتاب [تورات] را میراث یافتند واقعا در باره او در تردیدی سخت [دچار]اند ١٤﴾
﴿بنابراین به دعوت پرداز و همان گونه که ماموری ایستادگی کن و هوسهای آنان را پیروی مکن و بگو به هر کتابی که خدا نازل کرده است ایمان آوردم و مامور شدم که میان شما عدالت کنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست میان ما و شما خصومتی نیستخدا میان ما را جمع میکند و فرجام به سوی اوست ١٥﴾
﴿و کسانی که در باره خدا پس از اجابت [دعوت] او به مجادله میپردازند حجتشان پیش پروردگارشان باطل است و خشمی [از خدا] برایشان است و برای آنان عذابی سخت خواهد بود ١٦﴾
﴿کسانی که به آن ایمان ندارند شتابزده آن را میخواهند و کسانی که ایمان آوردهاند از آن هراسناکند و میدانند که آن حق است بدان که آنان که در مورد قیامت تردید میورزند قطعا در گمراهی دور و درازیاند ١٨﴾
﴿آیا برای آنان شریکانی است که در آنچه خدا بدان اجازه نداده برایشان بنیاد آیینی نهادهاند و اگر فرمان قاطع [در باره تاخیر عذاب در کار] نبود مسلما میانشان داوری میشد و برای ستمکاران شکنجهای پر درد است ٢١﴾
﴿[در قیامت] ستمگران را از آنچه انجام دادهاند هراسناک میبینی و [جزای عملشان] به آنان خواهد رسید و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند در باغهای بهشتند آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت این است همان فضل عظیم ٢٢﴾
﴿این همان [پاداشی] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند [بدان] مژده داده است بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم مگر دوستی در باره خویشاوندان و هر کس نیکی به جای آورد [و طاعتی اندوزد] برای او در ثواب آن خواهیم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است ٢٣﴾
﴿آیا میگویند بر خدا دروغی بسته است پس اگر خدا بخواهد بر دلت مهر مینهد و خدا باطل را محو و حقیقت را با کلمات خویش پا برجا میکند اوست که به راز دلها داناست ٢٤﴾
﴿و [درخواست] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند اجابت میکند و از فضل خویش به آنان زیاده میدهد و[لی] برای کافران عذاب سختی خواهد بود ٢٦﴾
﴿و اگر خدا روزی را بر بندگانش فراخ گرداند مسلما در زمین سر به عصیان برمیدارند لیکن آنچه را بخواهد به اندازهای [که مصلحت است] فرو میفرستد به راستی که او به [حال] بندگانش آگاه بیناست ٢٧﴾
﴿و آنچه به شما داده شده برخورداری [و کالای] زندگی دنیاست و آنچه پیش خداست برای کسانی که گرویدهاند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پایدارتر است ٣٦﴾
﴿و هر که را خدا بیراه گذارد پس از او یار [و یاور]ی نخواهد داشت و ستمگران را میبینی که چون عذاب را بنگرند میگویند آیا راهی برای برگشتن [به دنیا] هست ٤٤﴾
﴿آنان را میبینی [که چون] بر [آتش] عرضه میشوند از [شدت] زبونی فروتن شدهاند زیرچشمی مینگرند و کسانی که گرویدهاند میگویند در حقیقت زیانکاران کسانیاند که روز قیامتخودشان و کسانشان را دچار زیان کردهاند آری ستمکاران در عذابی پایدارند ٤٥﴾
﴿پس اگر روی برتابند ما تو را بر آنان نگهبان نفرستادهایم بر عهده تو جز رسانیدن [پیام] نیست و ما چون رحمتی از جانب خود به انسان بچشانیم بدان شاد و سرمست گردد و چون به [سزای] دستاورد پیشین آنها به آنان بدی رسد انسان ناسپاسی میکند ٤٨﴾
﴿و هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید جز [از راه] وحی یا از فراسوی حجابی یا فرستادهای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی نماید آری اوست بلندمرتبه سنجیدهکار ٥١﴾
﴿وهمین گونه روحی از امر خودمان به سوی تو وحی کردیم تو نمیدانستی کتاب چیست و نه ایمان [کدام است] ولی آن را نوری گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه مینماییم و به راستی که تو به خوبی به راه راست هدایت میکنی ٥٢﴾
﴿راه همان خدایی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست هشدار که [همه] کارها به خدا بازمیگردد ٥٣﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. حاء میم ١ عین سین قاف ٢ این گونه خدای نیرومند حکیم به سوی تو و به سوی کسانی که پیش از تو بودند وحی میکند ٣ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و او بلندمرتبه بزرگ است ٤ چیزی نمانده که آسمانها از فرازشان بشکافند و [حال آنکه] فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبیح میگویند و برای کسانی که در زمین هستند آمرزش میطلبند آگاه باش در حقیقت خداست که آمرزنده مهربان است ٥ و کسانی که به جای او دوستانی برای خود گرفتهاند خدا بر ایشان نگهبان است و تو بر آنان گمارده نیستی ٦ و بدین گونه قرآن عربی به سوی تو وحی کردیم تا [مردم] مکه و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی و از روز گردآمدن [خلق] که تردیدی در آن نیست بیم دهی گروهی در بهشتند و گروهی در آتش ٧ و اگر خدا میخواست قطعا آنان را امتی یگانه میگردانید لیکن هر که را بخواهد به رحمت خویش درمیآورد و ستمگران نه یاری دارند و نه یاوری ٨ آیا به جای او دوستانی برای خود گرفتهاند خداست که دوست راستین است و اوست که مردگان را زنده میکند و هموست که بر هر چیزی تواناست ٩ و در باره هر چیزی اختلاف پیدا کردید داوریش به خدا [ارجاع میگردد] چنین خدایی پروردگار من است بر او توکل کردم و به سوی او بازمیگردم ١٠ پدیدآورنده آسمانها و زمین است از خودتان برای شما جفتهایی قرار داد و از دامها [نیز] نر و ماده [قرار داد] بدین وسیله شما را بسیار میگرداند چیزی مانند او نیست و اوست شنوای بینا ١١ کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست برای هر کس که بخواهد روزی را گشاده یا تنگ میگرداند اوست که بر هر چیزی داناست ١٢ از [احکام] دین آنچه را که به نوح در باره آن سفارش کرد برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم و آنچه را که در باره آن به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نمودیم که دین را برپا دارید و در آن تفرقهاندازی مکنید بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوی آن فرا میخوانی گران میآید خدا هر که را بخواهد به سوی خود برمیگزیند و هر که را که از در توبه درآید به سوی خود راه مینماید ١٣ و فقط پس از آنکه علم برایشان آمد راه تفرقه پیمودند [آن هم] به صرف حسد [و برتری جویی] میان همدیگر و اگر سخنی [دایر بر تاخیر عذاب] از جانب پروردگارت تا زمانی معین پیشی نگرفته بود قطعا میانشان داوری شده بود و کسانی که بعد از آنان کتاب [تورات] را میراث یافتند واقعا در باره او در تردیدی سخت [دچار]اند ١٤ بنابراین به دعوت پرداز و همان گونه که ماموری ایستادگی کن و هوسهای آنان را پیروی مکن و بگو به هر کتابی که خدا نازل کرده است ایمان آوردم و مامور شدم که میان شما عدالت کنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست میان ما و شما خصومتی نیستخدا میان ما را جمع میکند و فرجام به سوی اوست ١٥ و کسانی که در باره خدا پس از اجابت [دعوت] او به مجادله میپردازند حجتشان پیش پروردگارشان باطل است و خشمی [از خدا] برایشان است و برای آنان عذابی سخت خواهد بود ١٦ خدا همان کسی است که کتاب و وسیله سنجش را به حق فرود آورد و تو چه میدانی شاید رستاخیز نزدیک باشد ١٧ کسانی که به آن ایمان ندارند شتابزده آن را میخواهند و کسانی که ایمان آوردهاند از آن هراسناکند و میدانند که آن حق است بدان که آنان که در مورد قیامت تردید میورزند قطعا در گمراهی دور و درازیاند ١٨ خدا نسبت به بندگانش مهربان است هر که را بخواهد روزی میدهد و اوست نیرومند غالب ١٩ کسی که کشت آخرت بخواهد برای وی در کشته اش میافزاییم و کسی که کشت این دنیا را بخواهد به او از آن میدهیم و[لی] در آخرت او را نصیبی نیست ٢٠ آیا برای آنان شریکانی است که در آنچه خدا بدان اجازه نداده برایشان بنیاد آیینی نهادهاند و اگر فرمان قاطع [در باره تاخیر عذاب در کار] نبود مسلما میانشان داوری میشد و برای ستمکاران شکنجهای پر درد است ٢١ [در قیامت] ستمگران را از آنچه انجام دادهاند هراسناک میبینی و [جزای عملشان] به آنان خواهد رسید و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند در باغهای بهشتند آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت این است همان فضل عظیم ٢٢ این همان [پاداشی] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند [بدان] مژده داده است بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم مگر دوستی در باره خویشاوندان و هر کس نیکی به جای آورد [و طاعتی اندوزد] برای او در ثواب آن خواهیم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است ٢٣ آیا میگویند بر خدا دروغی بسته است پس اگر خدا بخواهد بر دلت مهر مینهد و خدا باطل را محو و حقیقت را با کلمات خویش پا برجا میکند اوست که به راز دلها داناست ٢٤ و اوست کسی که توبه را از بندگان خود میپذیرد و از گناهان درمیگذرد و آنچه میکنید میداند ٢٥ و [درخواست] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند اجابت میکند و از فضل خویش به آنان زیاده میدهد و[لی] برای کافران عذاب سختی خواهد بود ٢٦ و اگر خدا روزی را بر بندگانش فراخ گرداند مسلما در زمین سر به عصیان برمیدارند لیکن آنچه را بخواهد به اندازهای [که مصلحت است] فرو میفرستد به راستی که او به [حال] بندگانش آگاه بیناست ٢٧ و اوست کسی که باران را پس از آنکه [مردم] نومید شدند فرود میآورد و رحمت خویش را میگسترد و هموست سرپرست ستوده ٢٨ و از نشانههای [قدرت] اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از [انواع] جنبنده در میان آن دو پراکنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست ٢٩ و هر [گونه] مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیاری درمیگذرد ٣٠ و شما در زمین درمانده کننده [خدا] نیستید و جز خدا شما را سرپرست و یاوری نیست ٣١ و از نشانههای او سفینههای کوه آسا در دریاست ٣٢ اگر بخواهد باد را ساکن میگرداند و [سفینهها] بر پشت [آب] متوقف میمانند قطعا در این [امر] برای هر شکیبای شکرگزاری نشانههاست ٣٣ یا به [سزای] آنچه [کشتینشینان] مرتکب شدهاند هلاکشان کند و[لی] از بسیاری درمیگذرد ٣٤ و [تا] آنان که در آیات ما مجادله میکنند بدانند که ایشان را [روی] گریزی نیست ٣٥ و آنچه به شما داده شده برخورداری [و کالای] زندگی دنیاست و آنچه پیش خداست برای کسانی که گرویدهاند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پایدارتر است ٣٦ و کسانی که از گناهان بزرگ و زشتکاریها خود را به دور میدارند و چون به خشم درمی آیند درمیگذرند ٣٧ و کسانی که [ندای] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا کردهاند و کارشان در میانشان مشورت است و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق میکنند ٣٨ و کسانی که چون ستم بر ایشان رسد یاری میجویند [و به انتقام برمیخیزند ٣٩ و جزای بدی مانند آن بدی است پس هر که درگذرد و نیکوکاری کند پاداش او بر [عهده] خداست به راستی او ستمگران را دوست نمیدارد ٤٠ و هر که پس از ستم [دیدن] خود یاری جوید [و انتقام گیرد] راه [نکوهشی] بر ایشان نیست ٤١ راه [نکوهش] تنها بر کسانی است که به مردم ستم میکنند و در [روی] زمین به ناحق سر برمیدارند آنان عذابی دردناک [در پیش] خواهند داشت ٤٢ و هر که صبر کند و درگذرد مسلما این [خویشتن داری حاکی] از اراده قوی [در] کارهاست ٤٣ و هر که را خدا بیراه گذارد پس از او یار [و یاور]ی نخواهد داشت و ستمگران را میبینی که چون عذاب را بنگرند میگویند آیا راهی برای برگشتن [به دنیا] هست ٤٤ آنان را میبینی [که چون] بر [آتش] عرضه میشوند از [شدت] زبونی فروتن شدهاند زیرچشمی مینگرند و کسانی که گرویدهاند میگویند در حقیقت زیانکاران کسانیاند که روز قیامتخودشان و کسانشان را دچار زیان کردهاند آری ستمکاران در عذابی پایدارند ٤٥ و جز خدا برای آنان دوستانی [دیگر] نیست که آنها را یاری کنند و هر که را خدا بیراه کذارد هیچ راهی برای او نخواهد بود ٤٦ پیش از آنکه روزی فرا رسد که آن را از جانب خدا برگشتی نباشد پروردگارتان را اجابت کنید آن روز نه برای شما پناهی و نه برایتان [مجال] انکاری هست ٤٧ پس اگر روی برتابند ما تو را بر آنان نگهبان نفرستادهایم بر عهده تو جز رسانیدن [پیام] نیست و ما چون رحمتی از جانب خود به انسان بچشانیم بدان شاد و سرمست گردد و چون به [سزای] دستاورد پیشین آنها به آنان بدی رسد انسان ناسپاسی میکند ٤٨ فرمانروایی [مطلق] آسمانها و زمین از آن خداست هر چه بخواهد میآفریند به هر کس بخواهد فرزند دختر و به هرکس بخواهد فرزند پسر میدهد ٤٩ یا آنها را پسر[ان] و دختر[انی] توام با یکدیگر میگرداند و هر که را بخواهد عقیم میسازد اوست دانای توانا ٥٠ و هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید جز [از راه] وحی یا از فراسوی حجابی یا فرستادهای بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحی نماید آری اوست بلندمرتبه سنجیدهکار ٥١ وهمین گونه روحی از امر خودمان به سوی تو وحی کردیم تو نمیدانستی کتاب چیست و نه ایمان [کدام است] ولی آن را نوری گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه مینماییم و به راستی که تو به خوبی به راه راست هدایت میکنی ٥٢ راه همان خدایی که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست هشدار که [همه] کارها به خدا بازمیگردد ٥٣﴾