امالکتاب
اُمُّالکتاب واژهای قرآنی که به دو معنای آیات محکم قرآن و لوح محفوظ به کار میرود. این واژه سهبار و در سورههای آلعمران آیه ۷، رَعد آیه ۳۹ و زُخرُف آیه ۴ آمده است. در برخی روایات، ام الکتاب بر همه قرآن، و در برخی بر سوره حمد اطلاق شده است.
معنای «اُمّ» و «الکتاب»
راغب اصفهانی معنای اصلی «امّ» را «مادر» دانسته که سپس گسترش یافته و به چیزی که اصل برای وجود چیزی دیگر، یا اصل برای تربیت و اصلاح آن یا آغاز چیزی باشد اطلاق شده است.[۱]
کتاب نیز به معنای صحیفهای است که در آن چیزی نوشته شده باشد.[۲] این واژه به صورت معرفه (الکتاب) در مواردی بر تورات[۳] و در موارد زیادی بر قرآن[۴] و نیز بر لوح محفوظ[۵] اطلاق شده است.
معانی ام الکتاب
به معنای آیات محکم یا لوح محفوظ
ترکیب «امّ الکتاب» در قرآن سه بار و در دو معنای متفاوت بهکار رفته است:
۱. آیات محکم: آیه ۷ سوره آل عمران آیات قرآن را به آیات مُحکَم و متشابه تقسیم میکند و آیات محکم را «اُمّالکتاب» میخواند:«هُوَ الَّذِی اَنزَلَ عَلَیکَ الکِتابَ مِنهُ آیاتٌ مُحکَماتٌ هُنَّ اُمُّ الکِتابِ واُخَرُ مُتَشابِهاتٌ...: اوست كسى كه اين كتاب (قرآن) را بر تو فرو فرستاد. پارهاى از آن، آيات محكم (صريح و روشن) است. آنها اساس كتاباند و [پارهاى] ديگر متشابهاتاند» مفسران در توجیه نامگذاری آیات محکم بهام الکتاب دلایلی ذکر کردهاند؛ از جمله اینکه معنای آیات محکم روشن است و این آیات مرجعی برای تفسیر آیات متشابهاند.[یادداشت ۱]
۲. لوح محفوظ: آیه ۳۹ سوره رعد خبر میدهد اُمّالکتاب نزد خداوند است[یادداشت ۲] و آیه ۴ سوره زُخرُف میگوید قرآن در اُمّ الکتاب نزد خداوند، بلندمرتبه و استوار است.[یادداشت ۳] مفسران «اُمّالکتاب» را در این دو آیه به اصل و اساس کتاب معنا کرده و با استناد به آیات ۲۱ و ۲۲ سوره بروج «بَل هُوَ قُرءانٌ مَجید * فی لَوح مَحفوظ» مراد از امالکتاب را لوح محفوظ ـ که هیچگونه تغییر و تبدیل به آن راه ندارد ـ دانستهاند.[۶]
از مجموع دو آیه یاد شده (۳۹ رعد و۴ زخرف) برمیآید که اُمّالکتاب اوّلا نزد خدا است؛ ثانیاً از هرگونه تغییر، تحوّل و زوال مصون است و ثالثاً اندیشه و عقل بشری به آن راه ندارد.[۷]
به معنای سوره حمد
افزون بر دو معنای پیشین، «ام الکتاب» نامی برای سوره فاتحة الکتاب معرفی شده است.[۸] ظاهراً این نام از سوی پیامبر(ص) بر این سوره نهاده شده است. در دو روایت، پیامبر(ص) سوره حمد را اُمّ الکتاب خوانده است.[۹] در روایت دیگر ابی بن کعب میگوید: فاتحة الکتاب را بر پیامبر(ص) خواندم. حضرت سوگند یاد کرد که نه در تورات، نه در انجیل، نه در زبور و نه در قرآن سورهای بسان آن نازل نشده است. آن اُمّ الکتاب و... است.[۱۰] نیز در حدیث دیگری که جابر از رسول خدا(ص) نقل کرده از سوره حمد با نام اُمّ الکتاب یاد شده است[۱۱].
در روایاتی از اهل بیت(ع) نیز امّ الکتاب به سوره فاتحة الکتاب گفته شده است؛ از آن جمله عیاشی در آغاز تفسیر سوره فاتحه از امام صادق(ع) روایت میکند: اسم اعظم خداوند در امّ الکتاب پراکنده است[۱۲] و در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: چهار بار صدای ناله ابلیس بلند شد. چهارمین بار هنگامی بود که ام الکتاب یعنی «اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العلَمین» نازل شد.[۱۳] روایتی نیز از امام رضا(ع) نقل شده که در آن به سوره حمد، اُمّ الکتاب گفته شده است.[۱۴]
در روایت دیگری از امام صادق(ع) که گویا تأویل و تفسیری از باطن آیه است، مراد از اُمّ الکتاب در سوره زخرف، سوره حمد معرفی شده است. آن حضرت مرجع ضمیر «إنّه» را علی بن ابیطالب(ع) دانسته و در پاسخ این پرسش که در کجای اُمّ الکتاب از علی(ع) یاد شده فرمود: در آیه «اِهدِنَا الصِّراطَ المُستَقیم» (حمد،۶)[۱۵]
به معنای علم خداوند
فخر رازی اُمّ الکتاب را به علم منزه از تغییر خداوند معنا کرده است.[۱۶] برخی در توضیح این تفسیر گفتهاند: اُمّ الکتاب ازاینرو به علم الهی تفسیر شده است که آنچه در صحیفههای فرشتگان و جاهای دیگر نوشته میشود موافق علم ازلی الهی است و علم خداوند اساس و ریشه و امّ آن است.[۱۷] این تفسیر از کعب نیز نقل شده است. وی در پاسخ ابن عباس که از اُمّ الکتاب پرسیده بود گفت: خداوند به آنچه میخواست خود بیافریند یا بندگانش بسازند علم داشت، آنگاه به علم خود خطاب کرد که به صورت کتابی درآید، پس کتاب شد.[۱۸]
دیدگاه فلاسفه و حکما
دانشمندان علوم عقلی «اُمّ الکتاب» را بر امور متعددی چون عقل اول از سلسله عقول طولیه دهگانه[۱۹]، نفس کلّیه، انسان کامل، ماهیت حقایق که کتاب از آن متولد میشود و خود نه موجود است و نه معدوم، و لوح محفوظ تطبیق دادهاند.[۲۰]
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه «امّ».
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژه «کتب».
- ↑ رک: سوره بقره، آیه ۵۳ و ۷۹.
- ↑ رک: سوره بقره، آیه ۱؛ سوره آلعمران، آیه ۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۵۳۱.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۳۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۹، ص ۶۰؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۷ق، ج ۱۳، ص ۲۴۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج ۱۸، ص ۸۴.
- ↑ سیوطی، الاتقان، ۱۴۰۷ق، ج ۱، ص ۱۱۶.
- ↑ . سیوطی، الدرالمنثور، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۱۲؛ سیوطی، الاتقان، ۱۴۰۷ق، الاتقان، ج۱، ص۱۱۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج ۱، ص ۸۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج ۱، ص ۸۸.
- ↑ عیاشی، تفسیر عیاشی، المکتبة العلمیة الاسلامیة، ج ۱، ص ۱۹.
- ↑ عیاشی، تفسیر عیاشی، المکتبة العلمیة الاسلامیة، ج ۱، ص ۲۰.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۸۴۶؛ حسینی استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره، ۱۴۰۹ق، ص۵۳۷.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۸۴۶؛ حسینی استرآبادی، تأویل لآیات الظاهره، ۱۴۰۹ق، ص۵۳۷.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۱۳ق، ج ۱۹، ص ۶۶.
- ↑ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۷ق، ج ۱۳، ص ۲۴۵.
- ↑ طبری، جامعالبیان، ۱۴۱۵ق، ج ۱۳، ص ۲۲۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۴۵۸؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص ۲۴۵.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص ۹۱.
- ↑ صدرالمتألهین شیرازی، رسائل فلسفی، ص۲۸۲؛ قیصری، شرح فصوصالحکم، ۱۳۷۵ش، ص۹۱؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۳۰۲-۳۰۳.
یادداشت
- ↑ الف) چون آیات محکم، مطلوب اصلی است و مراد آنها نیز روشن و همچنین مرجع تفسیر آیات متشابه است.(فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۱۷۲؛ مصطفوی، التحقیق، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۳۷؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۱۷۴.) این نظر از شهرت بیشتری میان مفسران برخوردار است. ب) محکم با حَکَم (= داور) هم ریشه است و آیات محکم بسان حَکَمی برای تفسیر آیات متشابه، و روشنگر مراد آنهاست.(ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص ۱۷۵.) ج) چون آیات محکم بیشتر آیات قرآن را فراگرفته است. شاهد این معنا اطلاق «اُمّ العَسکر» بر عَلَم لشکر است، بدان جهت که سپاهیان را بر گرد خود جمع میکند. اطلاق «اُمّ البلد» بر کسی که بیشترِ امور شهر را تدبیر میکند نیز شاهد دیگرِ آن است.(طبری، جامعالبیان، ۱۴۱۵ق، ج ۳، ص ۲۳۱.) د) چون آیات محکم بر فرایض، حدود و احکام مشتمل است.(طبری، جامع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص ۲۳۹.) ه) وجود آیات محکم در همه کتابهای آسمانی،(ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص ۳۵۳.) یا پذیرش این آیات از سوی همه پیروان ادیان الهی،(ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۲۹ق، ج ۱، ص ۳۵۳.) دلیل این نامگذاری است.
- ↑ «یمحوا اللّهُ ما یشاءُ ویثبِتُ و عِندَهام الکِتب : خدا آنچه را خواهد از میان میبرد و [یا] بر جای و استوار میدارد و مادر کتاب نزد اوست»
- ↑ «و اِنَّهُ فی اُمِّ الکِتبِ لَدَینا لَعَلی حَکیم».
منابع
- قرآن کریم
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، به کوشش یوسف مرعشلی، بیروت، دار المعرفة، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تصحیح محمدجعفر یاحقی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.
- آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، به کوشش محمد حسین عرب، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسهالبعثة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- حسینی استرآبادی، سیدشرفالدین، تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهره، به کوشش حسین استادولی، قم، نشر اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، به کوشش صفوان عدنان داوودی، دمشق، دار القلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، قم، بلاغت، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- سجادی، سیدجعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، انتشارات کومش، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
- سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
- سیوطی، جلالالدین، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ ق.
- صدرالمتألهین شیرازی (م ۱۰۵۰ق)، رسائل فلسفی، به کوشش سیدجلالالدین آشتیانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت، اعلمی، افست، قم، انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۹۳ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آیه القرآن، به کوشش صدقی، جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، به کوشش رسولی محلاّتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة، [بیتا].
- فخر رازی، محمد عمر، التفسیر الکبیر، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق.
- قیصری، داود بن محمود، شرح فصوص الحکم، به کوشش آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
پیوند به بیرون