از آیات مشهور سوره نجم، آیه ۳ و ۴ است که میگوید پیامبر(ص) از روی هوا و هوس سخن نمیگوید و برای اثبات عصمت پیامبر(ص) مورد استناد قرار گرفته است. آیات ۸ و ۹ که فاصله پیامبر تا خداوند یا جبرئیل را در معراج، به اندازه دو کمان توصیف میکند نیز از جمله آیات مشهور این سوره است.
در فضیلت تلاوت سوره نجم نقل شده است قاری این سوره در میان مردم، محبوب خواهد بود.
این سوره را به این مناسبت که در آیه اولش خداوند به نجم (ستاره یا ستارگان ثریا) سوگند یاد کرده، نجم یا وَالنَّجم مینامند.[۱]
ترتیب و محل نزول
سوره نجم از سورههای مکی و در ترتیب نزول، بیست و سومین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، پنجاه و سومین سوره است که در جزء ۲۷ قرآن جای دارد.[۲] به اعتقاد برخی، سوره نجم اولین سورهای است که پیامبر(ص) بعد از علنیکردن دعوت خود به اسلام، آن را آشکار و با صدای بلند در حرم مکه تلاوت کرد.[۳]
تعداد آیات و کلمات
سوره نجم ۶۲ آیه، ۳۵۹ کلمه و ۱۴۳۲ حرف دارد. این سوره از نظر حجمی جزو سورههای مُفَصلات قرآن و در حدود نیم حِزب است.[۴]
دارای سجده واجب
سوره نجم جزو چهار سورهای است که سجدهواجب دارند[۵] و به آنها عزائم گفته میشود.[۶] در سوره نجم با تلاوت یا شنیدن آیه ۶۲ واجب است که سجده کنیم.[۷] از دیگر احکام سورههای سجدهدار این است که حرام است فرد جُنُب و حائض، سوره سجدهدار (یا آیه سجدهدار) را قرائت کند.[۸][۹]
اشاره به سرنوشت دردناك اقوام پیشین كه در دشمنیِ با حق پافشاری و لجاج و عناد داشتند.[۱۰]علامه طباطبایی مفسر بزرگ شیعی هدف سوره را یادآوری اصول سه گانه اعتقادی یعنی توحید و نبوت و معاد میداند، شروع سوره با نبوت و تصدیق نزول وحی به پیامبر است و ادامهاش توحید است و پایانش معاد است و امربه سجده و عبادت. [۱۱]
ترجمه: از روی هوا و هوس سخن نمیگوید. گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل میشود نیست.
نویسنده تفسیر المیزان براین باور است که هر چند نطق اطلاق دارد و از تمام سخنان پیامبر هوی و هوس نفی شده است ولی به قرینه مقام که آیه خطاب به مشرکانی است که وحی را انکار می کردند و پیامبر را به پندار خودشان دروغگو میدانستند، آیه را تاییدی بر نفی هوی و هوس پیامبر در تلاوت قرآن و دعوت مردم به سوی خدا می داند.[۱۳] اما بنابر دیدگاه تفسیر نمونه، اینکه پیامبر(ص) از روی هوا و هوس سخن نمیگوید، فقط در مورد آیاتقرآن نیست، بلکه شامل سنت (گفتار و رفتار) او نیز میشود؛[۱۴] بر همین اساس برخی این آیه را دلیلی بر معتبربودن سنت پیامبر(ص) شمردهاند.[۱۵] همچنین برای اثبات عصمت پیامبر(ص) از این آیه استفاده شده است.[۱۶] در تفسیر البرهان، روایات مختلفی در این باره نقل شده است که وقتی پیامبر(ص) درباره منزلت امام علی(ع) یا جانشینی وی سخن گفت، عدهای گفتند پیامبر درباره پسرعموی خود از روی هوا و هوس سخن میگوید؛ برای همین آیات نخست سوره نجم نازل شد.[۱۷]
ترجمه: سپس نزدیک رفت و نزدیکتر شد. پس [فاصلهاش] به قدر [طول] دو [انتهاى] كمان يا نزديكتر شد.
در میان آیاتی که به قضیه معراج میپردازند، آیه ۸ و ۹ از آیات مشهوریاند که درباره فاصله پیامبر در معراج سخن میگویند. برخی درباره این آیات گفتهاند منظور از فاصله پیامبر به اندازه دو کمان، فاصله جبرئیل با پیامبر است.[۱۸] برخی نیز این فاصله را بین خداوند و پیامبر اکرم به صورت شهود معنوی میدانند.[۱۹]
ترجمه: و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست.
علامه طباطبائی در المیزان منظور از مالکیت انسان را در آیه مالکیت حقیقی نسبت به کارهای خوب و بدی دانسته که انجام میدهد و با او از دنیا به آخرت منتقل میشوند و معنای آیه این است که انسان به صورت حقیقی مالک چیزی نیست که خیر و شرش به او برگردد مگر کارهایی که برایشان زحمت کشیده و تلاش کرده است.[۲۰] وی همچنین بر این باور است که شفاعت و بهرهمندی انسان در آخرت از استغفار و خیراتِ دیگران نیز آثار اعمال خود آدمی هستند؛ زیرا اگر فرد، مؤمن نمیشد، شفاعتی برایش نبود و مردم برای او استغفار نمیکردند.[۲۱]همچنین گفته شده این آیه تلاشِ انسان را ملاک بهرهمندی دانسته است، نه کاری که حتماً به سرانجام برسد؛ پس اگر آدمی تلاش کند، اما به نتیجه نرسد، خداوند به او پاداش خواهد داد.[۲۲] در بحث جبر و اختیار، از این آیه برای اثبات اختیار و آزادی انسان استفاده شده است.[۲۳]
در درباره فضیلت قرائت سوره نجم آمده است قرائتکننده این سوره در میان مردم محبوب خواهد بود[۲۴] و اینکه هر شخصی شب یا روز سوره نجم را بخواند، بین مردم به شایستگی زندگی خواهد کرد و گناهانش آمرزیده خواهد شد.[۲۵]
﴿[این بتان] جز نامهایی بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذاری کردهاید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلی نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروی نمیکنند با آنکه قطعاً از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است ٢٣﴾
﴿و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا کسانی را که بد کردهاند به [سزای] آنچه انجام دادهاند کیفر دهد و آنان را که نیکی کردهاند به نیکی پاداش دهد ٣١﴾
﴿آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاریها جز لغزشهای کوچک خودداری میورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخآمرزش است وی از آن دم که شما را از زمین پدیدآورد و از همانگاه که در شکمهای مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاک مشمارید او به [حال] کسی که پرهیزگاری نموده داناتر است ٣٢﴾
﴿أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى ٣٣﴾
﴿پس آیا آن کسی را که [از جهاد] روی برتافت دیدی ٣٣﴾
﴿وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى ٣٤﴾
﴿و اندکی بخشید و [از باقی] امتناع ورزید ٣٤﴾
﴿أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى ٣٥﴾
﴿آیا علم غیب پیش اوست و او میبیند ٣٥﴾
﴿أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِمَا فِي صُحُفِ مُوسَى ٣٦﴾
﴿یا بدانچه در صحیفههای موسی [آمده] خبر نیافته است ٣٦﴾
﴿وَإِبْرَاهِيمَ الَّذِي وَفَّى ٣٧﴾
﴿و [نیز در نوشتههای] همان ابراهیمی که وفا کرد ٣٧﴾
﴿أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ٣٨﴾
﴿که هیچ بردارندهای بار گناه دیگری را برنمیدارد ٣٨﴾
﴿و پیشتر [از همه آنها] قوم نوح را زیرا که آنان ستمگرتر و سرکشتر بودند ٥٢﴾
﴿وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ٥٣﴾
﴿و شهرها[ی س دوم و عاموره] را فرو افکند ٥٣﴾
﴿فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ٥٤﴾
﴿پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردی] آنچه را پوشاند ٥٤﴾
﴿فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَى ٥٥﴾
﴿پس به کدام یک از نعمتهای پروردگارت تردید روا میداری ٥٥﴾
﴿هَذَا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ٥٦﴾
﴿این [پیامبر نیز] بیمدهندهای از [جمله] بیمدهندگان نخستین است ٥٦﴾
﴿أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ٥٧﴾
﴿[وه چه] نزدیک گشت قیامت ٥٧﴾
﴿لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ ٥٨﴾
﴿جز خدا کسی آشکارکننده آن نیست ٥٨﴾
﴿أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ ٥٩﴾
﴿آیا از این سخن عجب دارید ٥٩﴾
﴿وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ٦٠﴾
﴿و میخندید و نمیگریید ٦٠﴾
﴿وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ٦١﴾
﴿و شما در غفلتید ٦١﴾
﴿فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ٦٢﴾
﴿پس خدا را سجده کنید و بپرستید ٦٢﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود میآید ١ [که] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانی مانده ٢ و از سر هوس سخن نمیگوید ٣ این سخن بجز وحیی که وحی میشود نیست ٤ آن را [فرشته] شدیدالقوی به او فرا آموخت ٥ [سروش] نیرومندی که [مسلط] درایستاد ٦ در حالی که او در افق اعلی بود ٧ سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد ٨ تا [فاصلهاش] به قدر [طول] دو [انتهای] کمان یا نزدیکتر شد ٩ آنگاه به بندهاش آنچه را باید وحی کند وحی فرمود ١٠ آنچه را دل دید انکار[ش] نکرد ١١ آیا در آنچه دیده است با او جدال میکنید ١٢ و قطعاً بار دیگری هم او را دیده است ١٣ نزدیک سدرالمنتهی ١٤ در همانجا که جنةالماوی است ١٥ آنگاه که درختسدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود ١٦ دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت ١٧ به راستی که [برخی] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید ١٨ به من خبر دهید از لات و عزی ١٩ و منات آن سومین دیگر ٢٠ آیا [به خیالتان] برای شما پسر است و برای او دختر ٢١ در این صورت این تقسیم نادرستی است ٢٢ [این بتان] جز نامهایی بیش نیستند که شما و پدرانتان نامگذاری کردهاید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلی نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را که دلخواهشان است پیروی نمیکنند با آنکه قطعاً از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است ٢٣ مگر انسان آنچه را آرزو کند دارد ٢٤ آن سرا و این سرا از آن خداست ٢٥ و بسا فرشتگانی که در آسمانهایند [و] شفاعتشان به کاری نیاید مگر پس از آنکه خدا به هر که خواهد و خشنود باشد اذن دهد ٢٦ در حقیقت کسانی که آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذاری به صورت مؤنث نام مینهند ٢٧ و ایشان را به این [کار] معرفتی نیست جز گمان [خود] را پیروی نمیکنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودی نمیرساند ٢٨ پس از هر کس که از یاد ما روی برتافته و جز زندگی دنیا را خواستار نبوده است روی برتاب ٢٩ این منتهای دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] کسی که از راه او منحرف شده داناتر و او به کسی که راه یافته [نیز] آگاهتر است ٣٠ و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا کسانی را که بد کردهاند به [سزای] آنچه انجام دادهاند کیفر دهد و آنان را که نیکی کردهاند به نیکی پاداش دهد ٣١ آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاریها جز لغزشهای کوچک خودداری میورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخآمرزش است وی از آن دم که شما را از زمین پدیدآورد و از همانگاه که در شکمهای مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاک مشمارید او به [حال] کسی که پرهیزگاری نموده داناتر است ٣٢ پس آیا آن کسی را که [از جهاد] روی برتافت دیدی ٣٣ و اندکی بخشید و [از باقی] امتناع ورزید ٣٤ آیا علم غیب پیش اوست و او میبیند ٣٥ یا بدانچه در صحیفههای موسی [آمده] خبر نیافته است ٣٦ و [نیز در نوشتههای] همان ابراهیمی که وفا کرد ٣٧ که هیچ بردارندهای بار گناه دیگری را برنمیدارد ٣٨ و اینکه برای انسان جز حاصل تلاش او نیست ٣٩ و [نتیجه] کوشش او به زودی دیده خواهد شد ٤٠ سپس هر چه تمامتر وی را پاداش دهند ٤١ و اینکه پایان [کار] به سوی پروردگار توست ٤٢ و هم اوست که میخنداند و میگریاند ٤٣ و هم اوست که میمیراند و زنده میگرداند ٤٤ و هم اوست که دو نوع میآفریند نر و ماده ٤٥ از نطفهای چون فرو ریخته شود ٤٦ و هم پدیدآوردن [عالم] دیگر بر [عهده] اوست ٤٧ و هم اوست که [شما را] بینیاز کرد و سرمایه بخشید ٤٨ و هم اوست پروردگار ستاره شعری ٤٩ و هم اوست که عادیان قدیم را هلاک کرد ٥٠ و ثمود را [نیز هلاک کرد] و [کسی را] باقی نگذاشت ٥١ و پیشتر [از همه آنها] قوم نوح را زیرا که آنان ستمگرتر و سرکشتر بودند ٥٢ و شهرها[ی س دوم و عاموره] را فرو افکند ٥٣ پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردی] آنچه را پوشاند ٥٤ پس به کدام یک از نعمتهای پروردگارت تردید روا میداری ٥٥ این [پیامبر نیز] بیمدهندهای از [جمله] بیمدهندگان نخستین است ٥٦ [وه چه] نزدیک گشت قیامت ٥٧ جز خدا کسی آشکارکننده آن نیست ٥٨ آیا از این سخن عجب دارید ٥٩ و میخندید و نمیگریید ٦٠ و شما در غفلتید ٦١ پس خدا را سجده کنید و بپرستید ٦٢﴾
↑ نظر علما درباره این حرامبودن متفاوت است: برخی گفتهاند فرد جنب هیچ آیهای از این سورهها را نباید بخواند؛ اما برخی دیگر گفتهاند فرد نباید آیهٔ دارای سجده را بخواند (بنیهاشمی، توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۲۲۵-۲۲۷).