صَحیفه مَلعونه یا صحیفه مشئومه پیمان‌نامه تعدادی از صحابه پیامبر(ص) با هدف غصب خلافت از امام علی(ع) اندکی پیش از رحلت پیامبر اسلام(ص). بنابر منابع شیعی، گروهی از صحابه پیش از واقعه غدیر با هم پیمان بستند که نگذارند خلافت به خاندان پیامبر(ص) برسد. آنان می‌خواستند رسول خدا را در گردنه کوه هَرشا به قتل برسانند. پس از واقعه غدیر نیز در مدینه جمع شدند و بر پیمان خود تأکید کردند و این جمع، صحیفه ملعونه دوم خوانده شده است. پیامبر(ص) در خطبه غدیر اصحاب صحیفه را اهل آتش دانسته و از آنان بیزاری جست.

نام‌گذاری

عده‌ای در زمان حیات رسول‌خدا(ص) گرد هم آمدند و پیمان‌نامه‌ای امضا کردند که نگذارند خلافت به امام علی(ع) برسد.[۱] این پیمان‌نامه در منابع شیعه، صحیفه ملعونه[۲] و مشئومه خوانده شده است. [۳][منبع بهتری نیاز است][۴] به گفته برخی محققان، صحیفه ملعونه دو بار اتفاق افتاده‌ است؛[۵] یکی قبل از واقعه غدیر و دیگری پس از آن.[۶] به باور علامه بحرانی، ۷۹ و ۸۰ سوره زخرف[۷] و آیه ۱۰ سوره مجادله به صحیفه ملعونه اشاره دارد.[۸] همچنین ابن شهر آشوب در ذیل آیات ۱۶۷ سوره بقره و ۱۱۸ آل عمران به صحیفه ملعونه اشاره کرده است.[۹]

برخی از محدثان شیعه همچون سلیم بن قیس،[۱۰] شیخ عباس قمی[۱۱] و سید ابن طاووس (به نقل از ارشاد القلوب[۱۲] به این موضوع پرداخته‌اند. همچنین به‌گفته مجلسی، این واقعه در کتاب «النشر و الطی» از کتب اهل‌سنت آمده‌ است.[۱۳]

صحیفه ملعونه اول

به باور سید ابن طاووس واقعه صحیفه ملعونه بعد از ایام حج و قبل از حرکت پیامبر به سوی غدیرخم در مکه اتفاق افتاد.[۱۴] اعضای این صحیفه در کنار کعبه با هم عهد بستند که نگذارند خلافت پس از پیامبر، به خاندانش برسد و خود خلافت را بر عهده بگیرند.[۱۵] این پیمان‌نامه توسط همه اعضا امضا شد. ابوعبیده جراح کاتب این قرارداد بود و آن‌ را در کنار کعبه دفن کرد.[۱۶] شیخ عباس قمی معتقد است نویسنده این صحیفه سعید بن عاص بود.[۱۷] به باور برخی، ابوبکر، عمر، معاذ بن جبل و سالم مولی ابی‌حذیفه از اصحاب صحیفه شمرده شده‌اند.[۱۸] برخی نیز نام مغیرة بن شعبة و عبدالرحمن بن عوف را اضافه کرده‌اند.[۱۹]

بر اساس برخی منابع، اصحاب صحیفه پس از مشورت با هم تصمیم گرفتند پیامبر را در راه بازگشت از حجة الوداع در سرازیری گردنه کوه هَرشا به قتل برسانند. این افراد چهارده نفر بودند و در جنگ تبوک نیز همین نقشه را داشتند.[۲۰] پیامبر قبل از نوشته شدن صحیفه ملعونه توسط خداوند از آن خبر داشت.[۲۱] به باور برخی این پیمان‌نامه اولین اقدام علیه واقعه‌ غدیر و آغازی برای به‌دست گرفتن خلافت بود.[۲۲]

برخی معتقدند حدیثِ «ما انبیاء میراث نمی‌گذاریم و هر چه بعد از ما بماند صدقه است»، اولین بار توسط اصحاب صحیفه جعل شده است.[۲۳] بر اساس کتاب اسرار آل محمد، امام علی(ع) در سخنانی با طلحه، در جواب حدیثِ جعلیِ جمع نشدن نبوت و خلافت در اهل‌بیت، به صحیفه ملعونه اشاره کرده است.[۲۴]

صحیفه ملعونه دوم

پس از تلاش بی‌نتیجه برای قتل پیامبر و اعلام ولایت امام علی(ع) در روز غدیر، عده‌ای بعد از ورود به مدینه در خانه ابوبکر جمع شدند و در آنجا پیمان دیگری بستند.[۲۵] چنانکه در برخی منابع آمده، در این پیمان بر خلافت ابوبکر، عمر، ابوعبیده و سالم مولی ابی‌حذیفه بعد از رسول خدا تاکید شده و با خلافت امام علی(ع) مخالفت شده است.[۲۶] در این جلسه ۳۴ نفر حضور داشتند که اکثر آنها از رؤسای قبایل بودند. به باور سلیم بن قیس، چهارده نفر از این افراد جزو اصحاب عقبه بودند که در واقعه کوه هرشا[یادداشت ۱] حضور داشتند.[۲۷] این صحیفه پس از امضای همه حاضرین به ابوعبیده جراح سپرده و در کنار خانه خدا دفن شد. این صحیفه در زمان خلافت عمر بن خطاب از محلش خارج شد.[۲۸]

بنابر برخی منابع، پیامبر(ص) پس از پیمان دوم صحیفه ملعونه، آنان را به سردمداران جاهلیت تشبیه کرده و اعلام کرد که اگر خداوند دستور به صبر و امتحان امت خود نداده بود، اصحاب صحیفه را گردن می‌زد.[۲۹] بر اساس آنچه در کتاب سلیم بن قیس آمده، امضاکنندگان این پیمان عبارتند از: ابوبكر، عمر، عثمان، معاويه، عمروعاص، طلحه، ابوعبیده جراح، عبد الرحمن بن عوف، سالم مولى ابی‌حذیفه، معاذ بن جبل، ابوموسی اشعری، مغیرة بن شعبه، سعد بن ابی‌وقاص، اوس بن حدثان و بيست نفر دیگر.[۳۰]

مفاد پیمان‌نامه

متن صحیفه ملعونه دوم در کتاب بحار الانوار آمده است.[۳۱] بخشی از مفاد آن که در ماه محرم سال دهم از هجرت تنظیم شده عبارت است از:

  1. این متن مورد توافق تمام مهاجرین و انصار است.
  2. انگیزه نوشتن این صحیفه، گمراه نشدن مسلمانان، و اقتدای مسلمانان آینده به آن است.
  3. حضرت محمد(ص) از پیامبران الهی بوده و خداوند دستور ابلاغ دین اسلام را به او داده است. وی پس از مرگ خود جانشینی برای خود انتخاب نکرد و انتخاب جانشین خود را به مردم واگذار کرد.
  4. اگر شخصی ادعا کند رسول الله شخص معینی را به عنوان جانشین خود معرفی و اسم و نسب او را بیان کرده، دروغ‌ گفته است.
  5. پیامبر(ص) فرمود: اصحاب من مانند ستارگانند. به هر کدام از آنان اقتدا کنید، هدایت می‌­شوید. شخصی که ادعا کند بر دیگران برتری داشته و امام است، حرف باطلی گفته است.
  6. طبق حدیث «ما انبیاء از خود ارث نمی­‌گذاریم و آنچه از ما باقی می­‌ماند صدقه است»، اهل بیت رسول خدا خلیفه نیستند؛ زیرا نزدیکی خویشاوندی با پیامبر، دلیل بر خلافت نمی‌شود.
  7. کسی که به کتاب خدا و سنت پیامبر تمسک کند گمراه نمی‌شود. اگر شخصی این عقیده را نداشت، دشمن است و باید او را کشت.[۳۲]

واکنش‌ها

حضرت محمد (ص)، بنابر برخی منابع شیعه، در خطبه غدیرخم به صحیفه ملعونه اشاره کرد و درباره امامانی که بعد از او می‌آیند و دعوت به آتش می‌کنند، هشدار داد. پیامبر، جایگاه آنان و پیروانشان را در جهنم دانسته و بیزاری خود را از اصحاب صحیفه اعلام کردند.[۳۳] همچنین امام علی(ع) در اعتراض به غصب خلافت توسط ابوبکر ماجرای صحیفه ملعونه را به او یادآوری کرد. ابوبکر از او سوال کرد که چگونه از ماجرا مطلع شده است. ایشان به زبیر، سلمان، اباذر غفاری و مقداد دستور داد تا ماجرای صحیفه ملعونه را که از زبان پیامبر شنیده بودند، تعریف کنند.[۳۴]

امام سجاد(ع) در کعبه، مکان جلسه صحیفه ملعونه را به امام باقر(ع) نشان داد و نام اصحاب صحیفه را بیان کرد.[۳۵] امام باقر(ع) نیز پس از توضیح دادن صحیفه ملعونه، شأن نزول آیه ۱۰ سوره مجادله و آیه ۷۹ سوره زخرف را اصحاب صحیفه دانسته‌است. [۳۶]

پانویس

  1. شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۳۲، سلیم بن قیس، اسرار آل محمد، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.
  2. قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۵۶.
  3. امینی گلستانی، آیا و چرا، ۱۳۹۲ش، ص ۹۱.
  4. http://pdmag.ir/article-1-1938-fa.pdf
  5. امینی گلستانی، آیا و چرا، ۱۳۹۲ش، ص۹۱.
  6. امینی گلستانی، آیا و چرا، ۱۳۹۲ش، ص ۹۱.
  7. بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۸۸۴. .
  8. بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۳۱۶.
  9. ابن شهر آشوب، الناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۳۱.
  10. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.
  11. قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۵۶.
  12. سید ابن طاووس، طرف من الأنباء والمناقب، نشر تاسوعا، ص۵۶۴.
  13. مجلسی، مرآةالعقول، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۵۵.
  14. سید ابن طاووس، طرف من الأنباء والمناقب، نشر تاسوعا، ص۵۶۴.
  15. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۸۶.
  16. مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۵۰.
  17. قمی، سفینة البحار، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۵۶.
  18. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.
  19. امینی گلستانی، آیا و چرا، ۱۳۹۲ش، ص۹۱.
  20. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.
  21. انصاری، غدیر در قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۳۹.
  22. انصاری، غدیر در قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۳۰.
  23. مجلسی، حق الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۱، ص۱۹۱.
  24. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص۳۰۱.
  25. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.
  26. دیلمی، ارشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۳۳۳.
  27. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.
  28. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.
  29. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۱۰۶.
  30. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.
  31. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۱۰۴.
  32. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۱۰۴.
  33. طبرسی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۶۲.
  34. سلیم بن قیس، اسرار آل محمد (ص)، ۱۴۱۶ق، ص۲۳۲.
  35. امینی گلستانی، آیا و چرا، ۱۳۹۲ش، ص ۹۲.
  36. انصاری، غدیر در قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۵۹.

یادداشت

  1. کوه‏‌هاى «هرشی»، بین راه مکه و مدینه واقع شده است. پيامبر اكرم (ص) سه روز پس از واقعه غدير، یعنی شب بیست و دوم ذی الحجّه به سمت مدينه حركت كردند. منافقین كه آمدن پيامبر اکرم (ص) را به مدينه برای خود خطرناک می‌دانستند و می‌ترسیدند که مبادا آن حضرت پیام غدیر را در مدینه بازگو کند و راه را بر آنان ببندد، تصميم گرفتند پيامبر خدا (ص) را قبل از رسيدن به مدينه به قتل برسانند تا به خيال خود امامت و خلافت را از مسيرخود منحرف سازند. به همين علت در كوه‏‌هاى «هَرشی»، بین راه مکه و مدینه پنهان شده و در مسيرى كه بايد شتر پيامبر (ص) از آنجا عبور می‌‏كرد و دارای پرتگاهی بود قرار گرفتند تا در فرصت مناسب نقشه خود را با رم دادن مرکب پیامبر و یا حمله به آن حضرت پیاده کنند. جبرئيل نازل شد و به پيامبر (ص) خبر داد که چهارده نفر در گردنه هرشی كمين كرده‌‏اند تا شتر شما را رم بدهند. پیامبر(ص) با کمک عده‌ای از نزدیکان تدابیر امنیتی را اعمال نمودند.

منابع

  • ابن شهرآشوب، محمد بن علی، المناقب، قم، نشر علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
  • امینی گلستانی، محمد، آیا و چرا، قم، سپرآذین، ۱۳۹۲ش.
  • انصاری، محمدباقر، غدیر درقرآن، قرآن در غدیر، قم، نشر دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، تفسیرالبرهان، قم، موسسةالبعثه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، قم، نشر شریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • سلیم بن قیس، اسرار آل محمد(ص)، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • سید بن طاووس، علی بن موسی، طرف من الأنباء والمناقب، مشهد، نشر تاسوعا، چاپ اول، بی‌تا.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • عباسی، حبیب، درسنامه خطبه غدیر، تهران، نشر پیام سفید، بی‌چا، ۱۳۸۸ش.
  • قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، قم، نشر اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب السلامیة، چاپ جهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، مرآةالعقول، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاءالتراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.