سوره سبأ سی و چهارمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۲ جای دارد. این سوره به مناسبت شرح سرگذشت "قوم سبأ"، به این نام برگزیده شده است. سوره سبا از جمله پنج سورۀ قرآن است که با حمد و ستایش الهی آغاز شده است. در این سوره به موضوعات مختلفی پرداخته شده که میتوان همه آنها را در ذیل سه عنوان کلی توحید، نبوت و معاد قرار داد.
آیات ۲۳ درباره شفاعت و آیه ۲۸ درباره شمول نبوت از آیات مشهور این سوره است. همنوایی کوه و پرندگان با داوود پیامبر و زرهسازی او، سیل عرم در باغهای قوم سبا و فرمانبری جن و رامکردن باد برای سلیمان، از داستانهای تاریخی این سوره است.
معرفی
نامگذاری
وجه تسمیه این سوره از آیه پانزدهم به بعد آن گرفته شده که به سرگذشت قوم سبأ پرداخته است.[۱] کلمه «سبأ» دو بار در قرآن (یکبار در سوره نمل و یکبار در همین سوره) به کار رفته است. نام دیگر این سوره، داوود است؛ زیرا به نام و برخی از معجزاتداوود پیامبر در آیات ۱۰ و ۱۱ این سوره اشاره شده است.[۲]
سوره سبأ ۵۴ آیه، ۸۸۷ کلمه و ۳۵۹۶ حرف دارد و از نظر حجم از سورههای مثانی و نسبتا کوچک و کمی بیشتر از یک حزب است.[۴] برخی آیه ششم این سوره را نازل شده در مدینه میدانند.[۵] تعداد آیات این سوره ۵۴ آیه و به نظر قاریان شام ۵۵ آیه است که عدد اول مشهور است.[۶]
در قرآن تنها پنج سوره با حمد و ستایش الهی آغاز میشود که در سه سوره آن سبا، فاطر و انعام حمد و ستایش پروردگار به خاطر آفرینش آسمان و زمین و موجودات دیگر است.[۷]مسبحات سورههایی هستند که با تسبیح الهی شروع میشوند و در میان تعداد آنها اختلاف است .۵،[۸] ۶، [۹] ۷.[۱۰] و ۹ [۱۱]اعدادی است که برای این سورهها گفته شده است.
برخی از مفسران معتقدند خداوند سوره احزاب (سوره قبل از سوره سبأ) را با بیان هدف از تکلیف و پاداش نیکوکار به جهت اعمالش و جزای گناهکار به جهت گناهش به پایان رسانیده است؛ لذا سوره سبا را با حمد بر نعمت و ذکر قدرت بیپایانش، آغاز میکند.[۱۲] برخی از مفسران نزول این سوره را پس از سوره لقمان دانستهاند.[۱۳]
محتوا
این سوره همانند بیشتر سورههای مکی پیرامون اصول سهگانه اعتقادات اسلامی یعنی توحید، نبوت و معاد بحث میکند و بعد از آن به بیان کیفر کسانی که منکر این اصول هستند و یا درباره آنها القای شبهه میکنند و پس از آن به راههای دفع آن شبهات از راه حکمت، موعظه و مجادله میپردازد.[۱۴] این سوره بیشتر از دیگر اصول اعتقادی به مسأله معاد در ابتدا و انتهای سوره اهتمام میورزد.[۱۵]
موضوعات فرعی این سوره عبارتند از:
پاسخ؛ آیه ۴۰ -۴۲ اعلام بیزاری فرشتگان از مشرکان در قیامت
پاسخ اول؛ آیه ۳۴ - ۳۸ هر ثروتی نشانه تقرب به درگاه خدا نیست
پاسخ؛ آیه ۳۱ - ۳۳ پشیمانی کافران در قیامت بهخاطر انکار قرآن و پیروی از رهبران باطل
پاسخ؛ آیه ۳۰ قیامت در زمان مقرر واقع میشود
پاسخ اول؛ آیه ۲۲ - ۲۳ شرکای ساختگی خدا هیچ نقشی در اداره جهان ندارند
پاسخ اول؛ آیه ۷- ۹ قدرت خدا بر هلاکت کافران
پاسخ اول؛ آیه ۱ - ۲ قدرت خدا برای برپایی قیامت
مطلب دوم؛ آیه ۴۴ - ۴۵ کافران برای مخالفت با پیامبر دلیلی ندارند
پاسخ دوم؛ آیه ۳۹ با انفاق اموال به خدا نزدیک شوید
پاسخ دوم؛ آیه ۲۴ روزی همه انسانها تنها به دست خداست
پاسخ دوم؛ آیه ۱۰ - ۲۱ ضرورت برپایی قیامت برای پاداش شاکران و کیفر ناسپاسان
پاسخ دوم؛ آیه ۳ علم خدا برای برپایی قیامت
مطلب سوم؛ آیه ۴۶ وظیفه پیامبر فقط انذار است
پاسخ سوم؛ آیه ۲۵ - ۲۶ رسیدن هرکس به جزای عمل خود در روز قیامت
پاسخ سوم؛ آیه ۴ - ۶ پاداش مؤمنان و کیفر کافران در قیامت
مطلب چهارم؛ آیه ۴۷ پیامبر هیچ پاداشی از شما نمیخواهد
پاسخ چهارم؛ آیه ۲۷ - ۲۸ عدم شایستگی شرکای ساختگی خدا برای عبادت
مطلب پنجم؛ آیه ۴۸ - ۴۹ همه سخنان پیامبر حق است
مطلب ششم؛ آیه ۵۰ پیامبر پیرو وحی الهی است
مطلب هفتم؛ آیه ۵۱ - ۵۴ به پیامبر ایمان بیاورید تا از عذاب رهایی یابید
داستانها و روایتهای تاریخی
به داستانها و روایاتی تاریخی درباره داوود، سلیمان و قوم سبا در این سوره پرداخته شده است.
اعطای فضل[یادداشت ۱] به داوود، همنوایی کوه و پرندگان با او و زرهسازی. (آیات ۱۰-۱۱)
رامکردن باد برای سلیمان، ذوب مس، فرمانبری جن از سلیمان و ساختن بناها و ظروف، ساختن محرابها و معابد عالى و زيبا و وسايلمختلف زندگى مثل ديگ و سينىهاى بزرگ. [۱۸]مرگ سلیمان، آگاهی از مرگ سلیمان پس از خورده شدن عصای او توسط موریانه( دابّة الارض). (آیات ۱۲-۱۴)
داستان قوم سبأ و باغهای آباد آنان و نزول سیل عرم بر آنها به خاطر کفران نعمت (آیات ۱۵-۱۹)
گفتگوی مستضعفان با مستکبران در قیامت (آیات ۳۰ و ۳۱)
آیات مشهور
آیه ۲۳ سوره سبأ درباره شفاعت با اذن الهی و آیه ۲۸ در مورد شمول نبوتپیامبر اسلام(ص) برای همه انسانها از آیات مشهور و نامدار این سوره شمرده شده است.
شفاعت با اذن الهی (۲۳)
«وَلَا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ ۚ حَتَّىٰ إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ ۖ قَالُوا الْحَقَّ ۖ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ﴿٢٣﴾» («و شفاعتگرى در پيشگاه او سود نمىبخشد، مگر براى آن كس كه به وى اجازه دهد. تا چون هراس از دلهايشان برطرف شود، مىگويند: «پروردگارتان چه فرمود؟» مى گويند: «حقيقت؛ و هموست بلندمرتبه و بزرگ.»)
این آیه ردی بر عمل مشرکان در پرستش بتان است که آن را راهی برای تقرب به خدا تلقی میکردند؛[۱۹] ولی خداوند در این آیه اعلام میدارد هیچ شفاعتی نزد او، جز برای کسانی که اذن داده، سودی ندارد و تنها شفاعت مشروط برخی مخلوقات تأیید شده است.[۲۰]تفسیر نمونه اضطراب و فزع در آیه را در قیامت برای همگان دانسته و سؤال را از سوی مجرمان خطاب به شفیعان میداند و پاسخ هم از سوی شفیعان است که به آنان میگویند خدواند دستور حق صادر کرد و منظورشان همان شفاعت در حق کسانی است که شایستگیاش را دارند.[۲۱]
شمول نبوت پیامبر اکرم(ص) (۲۸)
«وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴿٢٨﴾» («و ما تو را جز [به سمت] بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم، نفرستاديم؛ ليكن بيشتر مردم نمىدانند.»)
برخی از مفسران از این آیه شمول رسالت پیامبر اسلام(ص) بر همه جهانیان را استنباط کردهاند.[۲۲]در روایات متعددی بر عمومیت رسالت پیامبر و مبعوث شدن او برای تمام جن و انس تصریح شده است. [۲۳]
برخی کافه را به معنای کافّ و بازدارنده مردم از شرک دانسته و «ها» در آخر کلمه را برای مبالغه برشمردهاند. [۲۴]علامه طباطبایی به نقل از راغب اصفهانی واژه «کافّه» را به معنای دفع کردن و بازداشتن دانسته، که معنای آیه چنین میشود: «ما تو را نفرستادیم مگر برای این که مردم را از انجام گناه باز داری در حالی که بشیر و نذیر هستی.»[۲۵]وی در عین حال عمومیت رسالت پیامبر را که فقط رسول خداست، نه رسول غیر از خدا، دلیلی بر انحصار ربوبیت در خدا دانسته با این بیان که اگر غیر از او رب دیگری بود، او هم بر اساس ربوبیتش رسولى مىفرستاد، و دیگر رسالت رسول خدا (ص) عمومى و براى همه نبود، و فراز پایانی آیه (وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ) نیز تصریح دارد بر این که اکثر مردم دلالت داشتن انحصار رسالت در رسول خدا (ص) بر انحصار ربوبیت در خدا را نمیفهمند. [۲۶]
فائده اجرت رسالت پیامبر(۴۷)
قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللهِ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ( ترجمه:بگو: «هر اجر و پاداشی از شما خواستهام برای خود شماست؛ اجر من تنها بر خداوند است، و او بر همه چیز گواه است!»)
[[نویسنده المیزان جمله «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللهِ» را برای این دانسته که اگر کسی بگوید انسان هیچ کاری را بدون هدف انجام نمیدهد گفته شود پیامبر هم درپی پاداش و غایتی است ولی از سوی خداوندی که بر کار او شاهد و ناظر است «وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ». [۲۷]
مفسران با قرار دادن آیاتی که پیامبر از مردم در برابر زحمات رسالتش مزدی نمیطلبد و اجر خویش را تنها بر عهده خدا می داند [یادداشت ۲]در کنار آیاتی که مزد خویش را دوستی اهلبیت و خویشانش دانسته[یادداشت ۳] و نیز آیاتی که دوست داشتن خویشان پیامبر و پیروی از آنان راه رسیدن به خدا دانسته شده [یادداشت ۴] و آیاتی که همین اجر و مزد را به نفع مردم میداند[یادداشت ۵] نتیجه گرفتهاند که دوست داشتن خویشان پیامبر و پیروی از آنان چون راه رسیدن به خداست نفع این دوستی به خود مردم بازمیگردد. [۲۸] در دعای ندبه به این آیات چندگانه ونتیجهای که بر آن مترتب شده اشاره شده است: ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله و سلم مَوَدَّتَهُمْ فِی كِتابِكَ، فَقُلْتَ «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی»، وَ قُلْتَ «ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ»، وَ قُلْتَ «ما أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلًا»، فَکانُوا هُمُ السَّبِیلُ إِلَیْكَ وَ الْمَسْلَكَ إِلی رِضْوانِكَ. ترجمه:سپس پاداش محمد را در قرآنت مودّت اهلبیت او قرار دادی و فرمودی: بگو من از شما برای رسالت پاداشی جز مودّت نزدیکانم نمیخواهم و فرمودی: آنچه به عنوان پاداش از شما خواستم، آن هم به سود شماست و فرمودی: من از شما برای رسالت پاداشی نمیخواهم، جز کسی که بخواهد، راهی به جانب پروردگارش بگیرد. [۲۹]
روایاتی در فضیلت قرائت این سوره آمده است که هر کسی سوره سبا را بخواند؛ هیچ پیامبری نیست مگر اینکه در قیامت رفیق و همراه او خواهد بود».[۳۰] همچنین از امام صادق(ع) نقل است هر کس دو سوره سبأ و فاطر را که با کلمه حمد آغاز میشوند در شب بخواند، تمام آن شب در حفظ و امان خدا خواهد بود، و اگر در روز بخواند هیچ رنجی در آن روز به او نخواهد رسید، و آن قدر از خیر دنیا و آخرت به او میدهند که هرگز بر دلش نگذشته و آرزوی آن را نکرده است.[۳۱]
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. سپاس خدایی را که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و در آخرت [نیز] سپاس از آن اوست و هم اوستسنجیدهکار آگاه ١﴾
﴿و کسانی که کافر شدند گفتند رستاخیز برای ما نخواهد آمد بگو چرا سوگند به پروردگارم که حتماً برای شما خواهد آمد [همان] دانای نهان[ها] که هموزن ذرهای نه در آسمانها و نه در زمین از وی پوشیده نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن است مگر اینکه در کتابی روشن [درج شده] است ٣﴾
﴿آیا به آنچه از آسمان و زمین در دسترسشان و پشتسرشان است ننگریستهاند اگر بخواهیم آنان را در زمین فرو میبریم یا پارهسنگهایی از آسمان بر سرشان میافکنیم قطعاً در این [تهدید] برای هر بنده توبهکاری عبرت است ٩﴾
﴿و به راستی داوود را از جانب خویش مزیتی عطا کردیم [و گفتیم] ای کوهها با او [در تسبیح خدا] همصدا شوید و ای پرندگان [هماهنگی کنید] و آهن را برای او نرم گردانیدیم ١٠﴾
﴿و باد را برای سلیمان [رام کردیم] که رفتن آن بامداد یک ماه و آمدنش شبانگاه یک ماه [راه] بود و معدن مس را برای او ذوب [و روان] گردانیدیم و برخی از جن به فرمان پروردگارشان پیش او کار میکردند و هر کس از آنها از دستور ما سر برمیتافت از عذاب سوزان به او میچشانیدیم ١٢﴾
﴿[آن متخصصان] برای او هر چه میخواست از نمازخانهها و مجسمهها و ظروف بزرگ مانند حوضچهها و دیگهای چسبیده به زمین میساختند ای خاندان داوود شکرگزار باشید و از بندگان من اندکی سپاسگزارند ١٣﴾
﴿پس چون مرگ را بر او مقرر داشتیم جز جنبندهای خاکی [=موریانه] که عصای او را [به تدریج] میخورد [آدمیان را] از مرگ او آگاه نگردانید پس چون [سلیمان] فرو افتاد برای جنیان روشن گردید که اگر غیب میدانستند در آن عذاب خفتآور [باقی] نمیماندند ١٤﴾
﴿قطعاً برای [مردم] سبا در محل سکونتشان نشانه [رحمتی] بود دو باغستان از راست و چپ [به آنان گفتیم] از روزی پروردگارتان بخورید و او را شکر کنید شهری استخوش و خدایی آمرزنده ١٥﴾
﴿پس روی گردانیدند و بر آن سیل [سد] ع رم را روانه کردیم و دو باغستان آنها را به دو باغ که میوههای تلخ و شورهگز و نوعی از کنار تنک داشت تبدیل کردیم ١٦﴾
﴿و میان آنان و میان آبادانیهایی که در آنها برکت نهاده بودیم شهرهای متصل به هم قرار داده بودیم و در میان آنها مسافت را به اندازه مقرر داشته بودیم در این [راه]ها شبان و روزان آسودهخاطر بگردید ١٨﴾
﴿تا گفتند پروردگارا میان [منزلهای] سفرهایمان فاصله انداز و بر خویشتن ستم کردند پس آنها را [برای آیندگان موضوع] حکایتها گردانیدیم و سخت تارومارشان کردیم قطعاً در این [ماجرا] برای هر شکیبای سپاسگزاری عبرتهاست ١٩﴾
﴿و [شیطان] را بر آنان تسلطی نبود جز آنکه کسی را که به آخرت ایمان دارد از کسی که دربارهٔ آن در تردید است باز شناسیم و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است ٢١﴾
﴿بگو کسانی را که جز خدا [معبود خود] پنداشتهاید بخوانید هموزن ذرهای نه در آسمانها و نه در زمین مالک نیستند و در آن دو شرکتی ندارند و برای وی از میان آنان هیچ پشتیبانی نیست ٢٢﴾
﴿و شفاعتگری در پیشگاه او سود نمیبخشد مگر برای آن کس که به وی اجازه دهد تا چون هراس از دلهایشان برطرف شود میگویند پروردگارتان چه فرمود میگویند حقیقت و هموست بلندمرتبه و بزرگ ٢٣﴾
﴿و کسانی که کافر شدند گفتند نه به این قرآن و نه به آن [توراتی] که پیش از آن است هرگز ایمان نخواهیم آورد و ای کاش بیدادگران را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان ازداشتشدهاند میدیدی [که چگونه] برخی از آنان با برخی [دیگر جدل و] گفتگو میکنند کسانی که زیردست بودند به کسانی که [ریاست و] برتری داشتند میگویند اگر شما نبودید قطعاً ما مؤمن بودیم ٣١﴾
﴿کسانی که [ریاست و] برتری داشتند به کسانی که زیردست بودند میگویند مگر ما بودیم که شما را از هدایت پس از آنکه به سوی شما آمد بازداشتیم [نه] بلکه خودتان گناهکار بودید ٣٢﴾
﴿و کسانی که زیردست بودند به کسانی که [ریاست و] برتری داشتند میگویند [نه] بلکه نیرنگ شب و روز [شما بود] آنگاه که ما را وادار میکردید که به خدا کافر شویم و برای او همتایانی قرار دهیم و هنگامی که عذاب را ببینند پشیمانی خود را آشکار کنند و در گردنهای کسانی که کافر شدهاند غلها مینهیم آیا جز به سزای آنچه انجام میدادند میرسند ٣٣﴾
﴿و اموال و فرزندانتان چیزی نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند مگر کسانی که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند پس برای آنان دو برابر آنچه انجام دادهاند پاداش است و آنها در غرفهها[ی بهشتی] آسودهخاطر خواهند بود ٣٧﴾
﴿بگو در حقیقت پروردگار من است که روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد گشاده یا برای او تنگ میگرداند و هر چه را انفاق کردید عوضش را او میدهد و او بهترین روزی دهندگان است ٣٩﴾
﴿و چون آیات تابناک ما بر آنان خوانده میشود میگویند این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند بازدارد و [نیز] میگویند این جز دروغی بربافته نیست و کسانی که به حق چون به سویشان آمد کافر شدند میگویند این جز افسونی آشکار نیست ٤٣﴾
﴿و کسانی که پیش از اینان بودند [نیز] تکذیب کردند در حالی که اینان به دهیک آنچه بدیشان داده بودیم نرسیدهاند [آری] فرستادگان مرا دروغ شمردند پس چگونه بود کیفر من ٤٥﴾
﴿بگو من فقط به شما یک اندرز میدهم که دو دو و به تنهایی برای خدا به پا خیزید سپس بیندیشید که رفیق شما هیچ گونه دیوانگی ندارد او شما را از عذاب سختی که در پیش است جز هشداردهندهای [بیش] نیست ٤٦﴾
﴿و میان آنان و میان آنچه [به آرزو] میخواستند حایلی قرار میگیرد همان گونه که از دیرباز با امثال ایشان چنین رفت زیرا آنها [نیز] در دودلی سختی بودند ٥٤﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. سپاس خدایی را که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و در آخرت [نیز] سپاس از آن اوست و هم اوستسنجیدهکار آگاه ١ آنچه در زمین فرومیرود و آنچه از آن بر میآید و آنچه از آسمان فرو میشود و آنچه در آن بالا میرود [همه را] میداند و اوست مهربان آمرزنده ٢ و کسانی که کافر شدند گفتند رستاخیز برای ما نخواهد آمد بگو چرا سوگند به پروردگارم که حتماً برای شما خواهد آمد [همان] دانای نهان[ها] که هموزن ذرهای نه در آسمانها و نه در زمین از وی پوشیده نیست و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن است مگر اینکه در کتابی روشن [درج شده] است ٣ تا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند به پاداش رساند آنانند که آمرزش و روزی خوش برایشان خواهد بود ٤ و کسانی که در [ابطال] آیات ما کوشش میورزند که ما را درمانده کنند برایشان عذابی از بلایی دردناک باشد ٥ و کسانی که از دانش بهره یافتهاند میدانند که آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده حق است و به راه آن عزیز ستوده[صفات] راهبری میکند ٦ و کسانی که کفر ورزیدند گفتند آیا مردی را به شما نشان دهیم که شما را خبر میدهد که چون کاملاً متلاشی شدید [باز] قطعاً در آفرینشی جدید خواهید بود ٧ آیا [این مرد] بر خدا دروغی بسته یا جنونی در اوست [نه] بلکه آنان که به آخرت ایمان ندارند در عذاب و گمراهی دور و درازند ٨ آیا به آنچه از آسمان و زمین در دسترسشان و پشتسرشان است ننگریستهاند اگر بخواهیم آنان را در زمین فرو میبریم یا پارهسنگهایی از آسمان بر سرشان میافکنیم قطعاً در این [تهدید] برای هر بنده توبهکاری عبرت است ٩ و به راستی داوود را از جانب خویش مزیتی عطا کردیم [و گفتیم] ای کوهها با او [در تسبیح خدا] همصدا شوید و ای پرندگان [هماهنگی کنید] و آهن را برای او نرم گردانیدیم ١٠ [که] زرههای فراخ بساز و حلقهها را درست اندازهگیری کن و کار شایسته کنید زیرا من به آنچه انجام میدهید بینایم ١١ و باد را برای سلیمان [رام کردیم] که رفتن آن بامداد یک ماه و آمدنش شبانگاه یک ماه [راه] بود و معدن مس را برای او ذوب [و روان] گردانیدیم و برخی از جن به فرمان پروردگارشان پیش او کار میکردند و هر کس از آنها از دستور ما سر برمیتافت از عذاب سوزان به او میچشانیدیم ١٢ [آن متخصصان] برای او هر چه میخواست از نمازخانهها و مجسمهها و ظروف بزرگ مانند حوضچهها و دیگهای چسبیده به زمین میساختند ای خاندان داوود شکرگزار باشید و از بندگان من اندکی سپاسگزارند ١٣ پس چون مرگ را بر او مقرر داشتیم جز جنبندهای خاکی [=موریانه] که عصای او را [به تدریج] میخورد [آدمیان را] از مرگ او آگاه نگردانید پس چون [سلیمان] فرو افتاد برای جنیان روشن گردید که اگر غیب میدانستند در آن عذاب خفتآور [باقی] نمیماندند ١٤ قطعاً برای [مردم] سبا در محل سکونتشان نشانه [رحمتی] بود دو باغستان از راست و چپ [به آنان گفتیم] از روزی پروردگارتان بخورید و او را شکر کنید شهری استخوش و خدایی آمرزنده ١٥ پس روی گردانیدند و بر آن سیل [سد] ع رم را روانه کردیم و دو باغستان آنها را به دو باغ که میوههای تلخ و شورهگز و نوعی از کنار تنک داشت تبدیل کردیم ١٦ این [عقوبت] را به [سزای] آنکه کفران کردند به آنان جزا دادیم و آیا جز ناسپاس را به مجازات میرسانیم ١٧ و میان آنان و میان آبادانیهایی که در آنها برکت نهاده بودیم شهرهای متصل به هم قرار داده بودیم و در میان آنها مسافت را به اندازه مقرر داشته بودیم در این [راه]ها شبان و روزان آسودهخاطر بگردید ١٨ تا گفتند پروردگارا میان [منزلهای] سفرهایمان فاصله انداز و بر خویشتن ستم کردند پس آنها را [برای آیندگان موضوع] حکایتها گردانیدیم و سخت تارومارشان کردیم قطعاً در این [ماجرا] برای هر شکیبای سپاسگزاری عبرتهاست ١٩ و قطعاً شیطان گمان خود را در مورد آنها راستیافت و جز گروهی از مؤمنان [بقیه] از او پیروی کردند ٢٠ و [شیطان] را بر آنان تسلطی نبود جز آنکه کسی را که به آخرت ایمان دارد از کسی که دربارهٔ آن در تردید است باز شناسیم و پروردگار تو بر هر چیزی نگاهبان است ٢١ بگو کسانی را که جز خدا [معبود خود] پنداشتهاید بخوانید هموزن ذرهای نه در آسمانها و نه در زمین مالک نیستند و در آن دو شرکتی ندارند و برای وی از میان آنان هیچ پشتیبانی نیست ٢٢ و شفاعتگری در پیشگاه او سود نمیبخشد مگر برای آن کس که به وی اجازه دهد تا چون هراس از دلهایشان برطرف شود میگویند پروردگارتان چه فرمود میگویند حقیقت و هموست بلندمرتبه و بزرگ ٢٣ بگو کیست که شما را از آسمانها و زمین روزی میدهد بگو خدا و در حقیقتیا ما یا شما بر هدایتیا گمراهی آشکاریم ٢٤ بگو [شما] از آنچه ما مرتکب شدهایم بازخواست نخواهید شد و [ما نیز] از آنچه شما انجام میدهید بازخواست نخواهیم شد ٢٥ بگو پروردگارمان ما و شما را جمع خواهد کرد سپس میان ما به حق داوری میکند و اوست داور دانا ٢٦ بگو کسانی را که [به عنوان] شریک به او ملحق گردانیدهاید به من نشان دهید چنین نیست بلکه اوستخدای عزیز حکیم ٢٧ و ما تو را جز [به سمت] بشارتگر و هشداردهنده برای تمام مردم نفرستادیم لیکن بیشتر مردم نمیدانند ٢٨ و میگویند اگر راست میگویید این وعده چه وقت است ٢٩ بگو میعاد شما روزی است که نه ساعتی از آن پس توانید رفت و نه پیشی توانید جست ٣٠ و کسانی که کافر شدند گفتند نه به این قرآن و نه به آن [توراتی] که پیش از آن است هرگز ایمان نخواهیم آورد و ای کاش بیدادگران را هنگامی که در پیشگاه پروردگارشان ازداشتشدهاند میدیدی [که چگونه] برخی از آنان با برخی [دیگر جدل و] گفتگو میکنند کسانی که زیردست بودند به کسانی که [ریاست و] برتری داشتند میگویند اگر شما نبودید قطعاً ما مؤمن بودیم ٣١ کسانی که [ریاست و] برتری داشتند به کسانی که زیردست بودند میگویند مگر ما بودیم که شما را از هدایت پس از آنکه به سوی شما آمد بازداشتیم [نه] بلکه خودتان گناهکار بودید ٣٢ و کسانی که زیردست بودند به کسانی که [ریاست و] برتری داشتند میگویند [نه] بلکه نیرنگ شب و روز [شما بود] آنگاه که ما را وادار میکردید که به خدا کافر شویم و برای او همتایانی قرار دهیم و هنگامی که عذاب را ببینند پشیمانی خود را آشکار کنند و در گردنهای کسانی که کافر شدهاند غلها مینهیم آیا جز به سزای آنچه انجام میدادند میرسند ٣٣ و [ما] در هیچ شهری هشداردهندهای نفرستادیم جز آنکه خوشگذرانان آنها گفتند ما به آنچه شما بدان فرستاده شدهاید کافریم ٣٤ و گفتند ما دارایی و فرزندانمان از همه بیشتر است و ما عذاب نخواهیم شد ٣٥ بگو پروردگار من است که روزی را برای هر کس که بخواهد گشاده یا تنگ میگرداند لیکن بیشتر مردم نمیدانند ٣٦ و اموال و فرزندانتان چیزی نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند مگر کسانی که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند پس برای آنان دو برابر آنچه انجام دادهاند پاداش است و آنها در غرفهها[ی بهشتی] آسودهخاطر خواهند بود ٣٧ و کسانی که در [ابطال] آیات ما میکوشند که [ما را به خیال خود] درمانده کنند آنانند که در عذاب احضار میشوند ٣٨ بگو در حقیقت پروردگار من است که روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد گشاده یا برای او تنگ میگرداند و هر چه را انفاق کردید عوضش را او میدهد و او بهترین روزی دهندگان است ٣٩ و [یاد کن] روزی را که همه آنان را محشور میکند آنگاه به فرشتگان میفرماید آیا اینها بودند که شما را میپرستیدند ٤٠ میگویند منزهی تو سرپرست ما تویی نه آنها بلکه جنیان را میپرستیدند بیشترشان به آنها اعتقاد داشتند ٤١ اکنون برای یکدیگر سود و زیانی ندارید و به کسانی که ستم کردهاند میگوییم بچشید عذاب آتشی را که آن را دروغ میشمردید ٤٢ و چون آیات تابناک ما بر آنان خوانده میشود میگویند این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند بازدارد و [نیز] میگویند این جز دروغی بربافته نیست و کسانی که به حق چون به سویشان آمد کافر شدند میگویند این جز افسونی آشکار نیست ٤٣ و ما کتابهایی به آنان نداده بودیم که آن را بخوانند و پیش از تو هشداردهندهای به سویشان نفرستاده بودیم ٤٤ و کسانی که پیش از اینان بودند [نیز] تکذیب کردند در حالی که اینان به دهیک آنچه بدیشان داده بودیم نرسیدهاند [آری] فرستادگان مرا دروغ شمردند پس چگونه بود کیفر من ٤٥ بگو من فقط به شما یک اندرز میدهم که دو دو و به تنهایی برای خدا به پا خیزید سپس بیندیشید که رفیق شما هیچ گونه دیوانگی ندارد او شما را از عذاب سختی که در پیش است جز هشداردهندهای [بیش] نیست ٤٦ بگو هر مزدی که از شما خواستم آن از خودتان مزد من جز بر خدا نیست و او بر هر چیزی گواه است ٤٧ بگو بیگمان پروردگارم حقیقت را القا میکند [اوست] دانای نهانها ٤٨ بگو حق آمد و [دیگر] باطل از سر نمیگیرد و برنمیگردد ٤٩ بگو اگر گمراه شوم فقط به زیان خود گمراه شدهام و اگر هدایت یابم [این از برکت] چیزی است که پروردگارم به سویم وحی میکند که اوستشنوای نزدیک ٥٠ و ای کاش میدیدی هنگامی را که [کافران] وحشتزدهاند [آنجا که راه] گریزی نمانده است و از جایی نزدیک گرفتار آمدهاند ٥١ و میگویند به او ایمان آوردیم و چگونه از جایی [چنین] دور دستیافتن [به ایمان] برای آنان میسر است ٥٢ و حال آنکه پیش از این منکر او شدند و از جایی دور به نادیده [تیر تهمت] میافکندند ٥٣ و میان آنان و میان آنچه [به آرزو] میخواستند حایلی قرار میگیرد همان گونه که از دیرباز با امثال ایشان چنین رفت زیرا آنها [نیز] در دودلی سختی بودند ٥٤﴾
↑ نبوت، کتاب آسمانی زبور، صدای خوش و همنوایی کوه با داوود از مصادیق فضل شمرده شده است. شیخ طوسی، تفسیرتبیان، الناشر : احياء التراث العربي ـ بيروت، ج۸، ص۳۷۹