سوره حج بیست دومین سوره و از سورههای مدنی قرآن است که در جزء ۱۷ جای دارد. این سوره به مناسبت اشاره به احکام و مسائل حج در آیات ۲۵ تا ۳۷ و نیز فرمان اعلان عمومی حج، به این نام برگزیده شده است.
آیه ۲۷ مبنی بر اعلام عموم حج، آیه ۳۲ درباره تعظیم شعائر و آیه ۳۸ درباره دفاع خداوند از مؤمنان از آیات نامدار سوره حج است. برای قرائت این سوره ثوابی همانند پاداش حجگذار و عمرهگذار نقل شده است.
آیه ۳۹ مشهور به آیه اذن جهاد از مهمترین آیههایی این سوره و اولین آیه برای جواز جهاد با مشرکین است.
معرفی
نامگذاری
نام حج از آیه ۲۷ این سوره برگرفته شده است و افزون بر این به دلیل اهمیت موضوع حج و وجود برخی از احکام حج در آیات ۲۵ تا ۳۷ این سوره و نیز اعلان عمومی حج در آیه ۲۷، این نامگذاری صورت گرفته است.[۱]
محل و ترتیب نزول
سوره حج جزو سورههای مدنی و در ترتیب نزول، صد و چهارمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، بیست و دومین سوره است و در جزء ۱۷ قرآن جای دارد.[۲]
نویسندگان تاریخ قرآن در مکی یا مدنی بودن این سوره اختلاف دارند؛ برخی آن را به جز چند آیه مکی و جمعی دیگر بر این باورند که به دلیل تناسب آیات این سوره با وضع مسلمانان در مدینه و تاکید برخی آیات بر مسأله جهاد و تبیین دستور حج و جزئیات آن، به نظر میرسد به جز چند آیه، باقی سوره در مدینه نازل شده است.[۳] علامه طباطبایی نیز معتقد است از سیاق این سوره برمیآید که در مدینه نازل شده و نزول آن در اوایل هجرت پیامبر و قبل از غزوه بدر بوده است.[۴]
سوره حج را درصدد بیان تفصیلی اصول دین به صورتی که موحد و مشرک از آن بهره ببرند و بیان اجمالی برخی از فروع دین که تنها مؤمنان از آن استفاده کنند، دانستهاند.[۶]
در این سوره توحید و لزوم پرستش خدای یکتا، هشدار نسبت به شرکگرایی و پیامدهای منفی آن و قطعی بودن روز قیامت و زلزله سهمگین آن مورد تاکید قرار گرفته و به برخی از فروع دین مانند ابعاد معنوی و فقهی حج، جهاد با خودکامگان، نماز و پیوند آن با خدا، زکات و حقوق مالی دیگر و امر به معروف و نهی از منکر پرداخته شده است.[۷] تبیین برخی از ارزشهای اخلاقی مانند توکل و اعتماد به خداوند، هشدار نسبت به انجام گناه و نافرمانی خدا و پیوستگی تقوا، عمل صالح و نصرت الهی نیز از دیگر مباحث این سوره است.[۸]
در سوره حج از مجادله بدون دانش و آگاهی درباره خداوند و پیروی از هر شیطان سرکشی پرهیز داده و با ترسیم چهره واقعی دو گروه که یکی در راه الله و دیگری در راه طاغوت با هم درگیر هستند، عجز و ناتوانی کافران زورگو را در قالب یک ضربالمثل بیان میکند.[۹][یادداشت ۲]
جدال دو خصم درباره پروردگار در جنگ بدر (آیههای ۱۹ تا ۲۴)
تکذیب پیامبران پیشین و عذاب اقوام ناسپاس (آیههای ۴۲-۴۸)
شأن نزول برخی از آیات
پیرامون دو آیه از سوره حج شأن نزولهایی روایت شده است.
دینداری فصلی
درباره آیه یازدهم سوره حج «و منَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّـهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ؛ و از ميان مردم كسى است كه خدا را فقط بر یک حال [و بدون عمل] مىپرستد. پس اگر خیرى به او برسد بدان اطمينان یابد، و چون بلايى بدو رسد روى برتابد. در دنيا و آخرت زيان ديده است. اين است همان زيان آشكار.» دو شأن نزول بیان شده است:
برخی مفسران گویند این آیه درباره اعرابی نازل شد که از بیابان به مدینه آمده و مسلمان شدند و تا زمانی که زندگی آسودهای داشتند، بر ایمان خود مطمئن میشدند ولی اگر زیانی میدیدند یا سهم زکات آنان دیر میرسید، شیطان آنان را وسوسه میکرد که از این دین جز شر به آنان نرسیده و به آیین سابق بازمیگشتند که این آیه درباره آنان نازل شد.[۱۱]
عطیة بن ابی سعید خُدری میگوید این آیه درباره یک یهودی تازه مسلمان شده نازل شد که پس از اسلام آوردنش نابینا شد و مالش از دست رفت و پسرش مُرد؛ به همین دلیل اسلام را بدشگون دانست و نزد پیامبر اسلام(ص) آمد و درخواست فسخ بیعت کرد. پیامبر(ص) فرمود: بیعت اسلام بر نمیگردد ولی آن یهودی گفت من از این دین خیری ندیدم. پیامبر(ص) به او فرمود: اسلام مانند آتش، زنگار آهن و نقره و طلا را میپالاند و انسان را به بوته آزمایش میکشد. بعد از این گفتگو بود که آیه یازدهم سوره حج نازل شد.[۱۲]
جدال درباره پروردگار
درباره شأن نزول آیه ۱۹ سوره حج «هَـٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ؛ اين دو [گروه،] دشمنان يكديگرند كه در باره پروردگارشان با هم ستيزه مىكنند، و كسانى كه كفر ورزيدند، جامههايى از آتش برايشان بريده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ريخته مىشود.» آمده است دو گروه خصم که بر سر پروردگار جدال میکردند از یک سو حمزه و ابوعبیده بن الحرث و علی بن ابی طالب و از سوی دیگر عتبه، شیبه و ولید بن عقبه بودند و عدهای نیز با اسناد به امام علی(ع) روایت کردهاند که آیات ۱۲ تا ۱۹ سوره حج درباره جنگ بدر نازل شده است.[۱۳] از ابن عباس نیز نقل شده که این آیه درباره مجادله یهودیان و مسیحیان با مسلمانان درباره تقدم خود، کتاب و پیامبرشان به خدا نازل شد.[۱۴]امام حسین(ع) درپاسخ به سوالی درباره آیه فرموده که این دو خصم ما و بنی امیه هستیم، ما می گوییم خداوند راست گفته است ولی بنی امیه می گویند خداوند دروغ گفته است و ما در قیامت با آنان دشمنی می کنیم. [۱۵]
آیات مشهور
آیاتی از سوره حج جزو آیات مشهور و نامدار است.
آیه پیشنهاد خودکشی به مخالفان پیامبر(۱۵)
مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ تر جمه:هر کس گمان میکند که خدا پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد (و از این نظر عصبانی است، هر کاری از دستش ساخته است بکند)، ریسمانی به سقف خانه خود بیاویزد، و خود را حلق آویز و نَفَس خود را قطع کند (و تا لبه پرتگاه مرگ پیش رود)؛ ببیند آیا این کار خشم او را فرو مینشاند؟!
مشرکان مکه همواره می پنداشتند که آن چه را پیامبر آورده دروغ و ساختگی است از اینرو منتظر بودند که دین و آیینش از بین برود و نشانی از آن باقی نماند و در زمین منتشر نشود اما پس از این که پیامبر به مدینه هجرت کرد و نصرت الهی فراگیر شد و نام پیامبر و آیینش پرآوازه شد به شدت خشمگین شدند. خداوند در این آیه آنها را توبیخ و نکوهش کرده و توصیه میکند که هر کس از این موقعیت و شهرت پیامبر و دینش و یاریای که از سوی پروردگارش میشود ناراحت و خشمگین است و هنوز میپندارد که خداوند پیامبرش را در دنیا با نام پرآوازه و نشر دینش و در آخرت با آمرزش و رحمت نسبت به او و مؤمنان یاری نمیکند؛ ریسمانی را به تنه درخت نخل و مانند آن ببندد و خود را حلقآویز کند و ببیند آیا با این کار خشم و غیظش فرو می نشیند؟؟!! [۱۶]علامه طباطبایی در المیزان احتمالات دیگر در تفسیر آیه را بی ارتباط با آیات قبل دانسته مانند این انسان همواره باید به خداوند امیدوار باشد و حتی اگر کسی میپندارد خداوند یاریاش نمیکند و هیچ امیدی به خداوند ندارد و خشمگین است به وسیله ریسمانی به آسمان صعود کند و در آسمان راه برود و قطع مسافت کند ( و هر نقشه ای دارد اجرا کند) ولی بداند که هیچ نفعی نصیبش نخواهد شد و با این کار هم، غیظ و خشمش فرو نخواهد نشست. این احتمال افزون بر منقطع بودن از آیات قبل در صورتی قابل قبول بود که تعبیر آیه این بود (من ظنّ ان لن ینصره الله...) در صورتی که تعبیر آیه (من کان یظن ...) است که به معنای استمرار این گمان(عدم نصرت خداوند در حق پیامبر و مؤمنان) در گذشته است که منظور گمان باطل مشرکان است. [۱۷]
برخی از مفسران آیه را مخصوص پیامبر ندانسته و احتمال دادهاند معناى آيه اين باشد كه فضانوردى نيز انسان بى خدا را آرام نمىكند. با این توجیه که كلمه «بِسَبَبٍ إِلَى السَّماءِ» مراد وسيله فضانوردى و كلمه «لْيَقْطَعْ» به معناى پيمودن راه باشد كه در اين صورت اين آيه از معجزات علمى و پيشگوئىهاى قرآن است وپیام آیه این است که مشكل روحى بشر حتّى با تكنولوژى پيشرفته و فضانوردى نيز حل نمىشود. [۱۸]
آیه اعلام عمومی حج (۲۷)
«وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ﴿۲۷﴾» (و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زايران] پياده و [سوار] بر هر شتر لاغرى -كه از هر راه دورى مىآيند- به سوى تو روى آورند.)
حج را به معنای قصد دانستهاند و اگر اعمال مخصوص در بیت الحرام را که اولین بار توسط حضرت ابراهیم تشریع شد و در شریعت محمدی نیز جریان یافت، حج نامیدهاند، به این جهت است که هرکه بخواهد این اعمال را انجام دهد باید قصد خانه خدا کند.[۱۹] بیشتر مفسران این آیه را خطاب به ابراهیم دانستهاند که مردم را با صدای بلند برای انجام اعمال حج ندا دهد و آنها را به وجوب حج آگاه سازد.[۲۰] برخی نیز این آیه را خطاب به پیامبر اسلام(ص) دانستهاند؛ ولی علامه طباطبایی این نظر را با نظم و سیاق آیات مرتبط نمیداند چون به نظر او جمله «اذّن فی الناس...» عطف به جمله «لا تشرک بی شیئا» در آیه ۲۶ است که خطاب به ابراهیم است.[۲۱]
آیه مناسک حج(۲۹)
ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ(ترجمه: آن گاه باید مناسک حج و حلق و تقصیر را به جای آرند (یعنی سر بتراشند و ناخن و موی بسترند تا از احرام به درآیند) و به هر نذر و عهدی که (در حج) کردند (یا به هر پیمانی که با خدا و خلق بستهاند) وفا کنند و طواف را گرد خانه عتیق (بیت الحرام کعبه) به جای آرند.)
براساس روایتی از امام صادق(ع) این آیه را امام برای یکی از اصحابش به گونه٬ای تأویل وبرای دیگری به گونهای تفسیر کرده است. ذریح محاربی[یادداشت ۳]به امام صادق عليه السّلام گفت خداوند در كتابش به من امرى فرموده من دوست دارم كه آن را عمل نمايم.
فرمود: آن چيست؟گفت این آیه قرآن (ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ)«آنگاه آلودگىهايشان را برطرف سازند و به نذرهاى خود وفا كنند».فرمود: منظور از «برطرفسازى آلودگىها» ملاقات با امام است و منظور از «وفاى به نذر» انجام مناسک حج است.
عبدالله بن سنان گويد: پس از آن من به خدمت امام صادق عليه السّلام رفتم و گفتم: قربانت گردم! منظور از اين آيه چيست؟
فرمود: منظور كوتاه كردن شارب، چيدن ناخن و همانند آن است.
عبدالله بن سنان گفت به امام گفتم: فدايت شوم! ذریح محاربی از قول شما برای من نقل کرد كه به او فرموديد:
منظور از «ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ برطرفسازى آلودگىها» ملاقات با امام است و منظور از «وفاى به نذر» انجام مناسک حج است.فرمود: ذريح راست گفته و تو هم راست گفتى، چرا كه همانا براى قرآن ظاهر و باطنى است و چه كسى مىتواند همانند ذريح آن را تحمّل كند؟![یادداشت ۴][۲۲]فیض کاشانی در الوافی در تبیین حدیث می گوید جهت اشتراک در تفسیر و تأویل آیه این است که در هر دو تطهیر است، تفسیر آیه مربوط به تطهیر از آلودگی های ظاهری است و تأویل آیه که دیدار با امام(ع) است تطهیر از نادانی و کوری است ( که آلودگی های باطنی است). [۲۳]
« ذَٰلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّـهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ ﴿۳۲﴾» (اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى] از پاكى دل هاست.)
شعائر الهی را علامتهایی میدانند که خداوند آنها را برای اطاعتش وضع کرده است.[۲۴] مفسران شعائر را شامل همه سرفصلهای آیینهای الهی و برنامههای کلی دین دانستهاند که انسان را به یاد خدا میاندازد و مناسک حج و قربانی حج فقط بخشی از این شعائر است؛[یادداشت ۵] بر این اساس دلیلی برای تخصیص بزرگداشت شعائر بر خصوص قربانی حج وجود ندارد، بلکه شامل دیگر شعائر الهی نیز میشود.[۲۵]علامه طباطبایی نیز در تفسیر آیه ۱۵۸ سوره بقره تصریح کرده که شعائر مقید به صفا و مروه نیست و هر چیزی که از شعائر و آیات و علاماتی باشد که یادآور خداست تعظیمش نشانهی تقوای دل است.[۲۶] ارتباط تعظیم شعائر با تقوای دل را نیز به این دلیل دانستهاند که حقیقت تقوا و احتراز از معاصی امری معنوی است که از دل سرچشمه میگیرد.[۲۷]
این آیه به پشتیبانی خداوند از مومنانی که تحت فشار مشرکان قرار داشتند، اشاره دارد؛ چراکه مقاومت در برابر خرافات مشرکان، ممکن بود آتش خشم آنان را برانگیزد؛ به همین دلیل خداوند برای دلگرمی مومنان خود را حامی آنان معرفی میکند. مفسران این وعده الهی را مخصوص زمان پیامبر ندانستهاند بلکه آن را وعده میدانند که در همه زمانها تخلف ناپذیر است.[۲۸] در روایتی امام صادق(ع) در پاسخ به سوالی در باره آیه، امامان معصوم (ع) را مصداق مؤمنانی دانسته که خداوند از آنان دفاع میکند در برابر اسراری که شیعیان فاش میسازند. [یادداشت ۶][۲۹]
آیه اذن جهاد (۳۹)
« أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ﴿۳۹﴾» (به مسلمانان که مورد قتل (و غارت) قرار گرفتهاند رخصت (جنگ با دشمنان) داده شد، زیرا آنها از دشمن سخت ستم کشیدند و همانا خدا بر یاری آنها قادر است.)
آیه اذن جهاد، اولین آیهای است که خداوند به پیامبر(ص) و مسلمانان دستور جهاد با مشرکین و ستمگران را میدهد.[۳۰]
بر آیاتی که یا حکم شرعی در آن وجود دارد یا در فرآیند استنباط احکام مورد استفاده قرار میگیرند، عنوان آیات الاحکام گذاره شده است.[۳۱]فقها از برخی آیات سوره حج مانند آیه ۳۶ و ۲۷-۲۹، برای استنباط احکام فقهی استفاده کردهاند که بیشتر مرتبط با مناسک حج و وجوب آن بر تمام انسانها است.
آیه
متن
باب
موضوع
۳۰
واحلت لکم الانعام الا ما یتلی علیکم
اطعمه و اشربه
حیوانات حلالگوشت
۳۶
والبدن جعلناها لکم من شعائرالله
حج
احکام قربانی حج
۲۸
علی ما رزقهم من بهیمة الانعام فکلوا منها و..
حج
احکام قربانی حج
۲۷-۲۹
واذن فی الناس بالحج یاتوک رجالا
حج
وجوب حج
۳۶
والبدن..من شعائر الله... فکلوا منها واطعموا القانع و المعتر
برای تلاوت سوره حج فضایل و خواصی نقل شده است؛ ازجمله اینکه: هر کس سوره حج را قرائت کند مانند آن است که حج و عمرهای به جا آورده و به تعداد کسانی که در گذشته و آینده، حج و عمره گزاردهاند، ثواب به او داده خواهد شد.[۳۲] از امام صادق(ع) نیز روایت است: کسی که هر سه روز یک بار سوره حج را تلاوت نماید، در همان سال به زیارت خانه خدا نایل خواهد شد و اگر در سفر حج از دنیا برود، وارد بهشت خواهد شد.[۳۳]
﴿روزی که آن را ببینید هر شیردهندهای آن را که شیر میدهد [از ترس] فرومیگذارد و هر آبستنی بار خود را فرو مینهد و مردم را مست میبینی و حال آنکه مست نیستند ولی عذاب خدا شدید است ٢﴾
﴿ای مردم اگر در باره برانگیخته شدن در شکید پس [بدانید] که ما شما را از خاک آفریدهایم سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه دارای خلقت کامل و [احیانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم و آنچه را اراده میکنیم تا مدتی معین در رحمها قرار میدهیم آنگاه شما را [به صورت] کودک برون میآوریم سپس [حیات شما را ادامه میدهیم] تا به حد رشدتان برسید و برخی از شما [زودرس] میمیرد و برخی از شما به غایت پیری میرسد به گونهای که پس از دانستن [بسی چیزها] چیزی نمیداند و زمین را خشکیده میبینی و[لی] چون آب بر آن فرود آوریم به جنبش درمیآید و نمو میکند و از هر نوع [رستنیهای] نیکو میرویاند ٥﴾
﴿و از میان مردم کسی است که خدا را فقط بر یک حال [و بدون عمل] میپرستد پس اگر خیری به او برسد بدان اطمینان یابد و چون بلایی بدو رسد روی برتابد در دنیا و آخرت زیان دیده است این است همان زیان آشکار ١١﴾
﴿هر که میپندارد که خدا [پیامبرش] را در دنیا و آخرت هرگز یاری نخواهد کرد [بگو] تا طنابی به سوی سقف کشد [و خود را حلقآویز کند] سپس [آن را] ببر د آنگاه بنگرد که آیا نیرنگش چیزی را که مایه خشم او شده از میان خواهد برد ١٥﴾
﴿کسانی که ایمان آوردند و کسانی که یهودی شدند و صابئیها و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک ورزیدند البته خدا روز قیامت میانشان داوری خواهد کرد زیرا خدا بر هر چیزی گواه است ١٧﴾
﴿آیا ندانستی که خداست که هر کس در آسمانها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و [تمام] ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای او سجده میکنند و بسیاریاند که عذاب بر آنان واجب شده است و هر که را خدا خوار کند او را گرامیدارندهای نیست چرا که خدا هر چه بخواهد انجام میدهد ١٨﴾
﴿این دو [گروه] دشمنان یکدیگرند که در باره پروردگارشان با هم ستیزه میکنند و کسانی که کفر ورزیدند جامههایی از آتش برایشان بریده شده است [و] از بالای سرشان آب جوشان ریخته میشود ١٩﴾
﴿خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند در باغهایی که از زیر [درختان] آن نهرها روان است درمیآورد در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته میشوند و لباسشان در آنجا از پرنیان است ٢٣﴾
﴿بیگمان کسانی که کافر شدند و از راه خدا و مسجدالحرام که آن را برای مردم اعم از مقیم در آنجا و بادیهنشین یکسان قرار دادهایم جلوگیری میکنند و [نیز] هر که بخواهد در آنجا به ستم [از حق] منحرف شود او را از عذابی دردناک میچشانیم ٢٥﴾
﴿و چون برای ابراهیم جای خانه را معین کردیم [بدو گفتیم] چیزی را با من شریک مگردان و خانهام را برای طوافکنندگان و قیامکنندگان و رکوعکنندگان [و] سجدهکنندگان پاکیزه دار ٢٦﴾
﴿تا شاهد منافع خویش باشند و نام خدا را در روزهای معلومی بر دامهای زبانبستهای که روزی آنان کرده است ببرند پس از آنها بخورید و به درمانده مستمند بخورانید ٢٨﴾
﴿این است [آنچه مقرر شده] و هر کس مقررات خدا را بزرگ دارد آن برای او نزد پروردگارش بهتر است و برای شما دامها حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده میشود پس از پلیدی بتها دوری کنید و از گفتار باطل اجتناب ورزید ٣٠﴾
﴿در حالی که گروندگان خالص به خدا باشید نه شریکگیرندگان [برای] او و هر کس به خدا شرک ورزد چنان است که گویی از آسمان فرو افتاده و مرغان [شکاری] او را ربودهاند یا باد او را به جایی دور افکنده است ٣١﴾
﴿و برای هر امتی مناسکی قرار دادیم تا نام خدا را بر دامهای زبانبستهای که روزی آنها گردانیده یاد کنند پس [بدانید که] خدای شما خدایی یگانه است پس به [فرمان] او گردن نهید و فروتنان را بشارت ده ٣٤﴾
﴿همانان که چون [نام] خدا یاد شود دلهایشان خشیتیابد و [آنان که] بر هر چه برسرشان آید صبر پیشهگانند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق میکنند ٣٥﴾
﴿و شتران فربه را برای شما از [جمله] شعایر خدا قرار دادیم در آنها برای شما خیر است پس نام خدا را بر آنها در حالی که برپای ایستادهاند بب رید و چون به پهلو درغلتیدند از آنها بخورید و به تنگدست [سائل] و به بینوا[ی غیر سائل] بخورانید این گونه آنها را برای شما رام کردیم امید که شکرگزار باشید ٣٦﴾
﴿هرگز [نه] گوشتهای آنها و نه خونهایشان به خدا نخواهد رسید ولی [این] تقوای شماست که به او میرسد این گونه [خداوند] آنها را برای شما رام کرد تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگی یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده ٣٧﴾
﴿همان کسانی که بناحق از خانههایشان بیرون رانده شدند [آنها گناهی نداشتند] جز اینکه میگفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضی از مردم را با بعض دیگر دفع نمیکرد صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده میشود سخت ویران میشد و قطعا خدا به کسی که [دین] او را یاری میکند یاری میدهد چرا که خدا سخت نیرومند شکستناپذیر است ٤٠﴾
﴿همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وامیدارند و از کارهای ناپسند بازمیدارند و فرجام همه کارها از آن خداست ٤١﴾
﴿آیا در زمین گردش نکردهاند تا دلهایی داشته باشند که با آن بیندیشند یا گوشهایی که با آن بشنوند در حقیقت چشمها کور نیست لیکن دلهایی که در سینههاست کور است ٤٦﴾
﴿و از تو با شتاب تقاضای عذاب میکنند با آنکه هرگز خدا وعدهاش را خلاف نمیکند و در حقیقتیک روز [از قیامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه میشمرید ٤٧﴾
﴿و پیش از تو [نیز] هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم جز اینکه هر گاه چیزی تلاوت مینمود شیطان در تلاوتش القای [شبهه] میکرد پس خدا آنچه را شیطان القا میکرد محو میگردانید سپس خدا آیات خود را استوار میساخت و خدا دانای حکیم است ٥٢﴾
﴿و تا آنان که دانش یافتهاند بدانند که این [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست و بدان ایمان آورند و دلهایشان برای او خاضع گردد و به راستی خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند به سوی راهی راست راهبر است ٥٤﴾
﴿و آنان که در راه خدا مهاجرت کردهاند و آنگاه کشته شده یا مردهاند قطعا خداوند به آنان رزقی نیکو میبخشد و راستی این خداست که بهترین روزیدهندگان است ٥٨﴾
﴿آری چنین است و هر کس نظیر آنچه بر او عقوبت رفته است دست به عقوبت زند سپس مورد ستم قرار گیرد قطعا خدا او را یاری خواهد کرد چرا که خدا بخشایشگر و آمرزنده است ٦٠﴾
﴿آیا ندیدهای که خدا آنچه را در زمین است به نفع شما رام گردانید و کشتیها در دریا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه میدارد تا [مبادا] بر زمین فرو افتد مگر به اذن خودش [باشد] در حقیقت خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است ٦٥﴾
﴿برای هر امتی مناسکی قرار دادیم که آنها بدان عمل میکنند پس نباید در این امر با تو به ستیزه برخیزند به راه پروردگارت دعوت کن زیرا تو بر راهی راست قرار داری ٦٧﴾
﴿و چون آیات روشن ما بر آنان خوانده میشود در چهره کسانی که کفر ورزیدهاند [اثر] انکار را تشخیص میدهی چیزی نمانده که بر کسانی که آیات ما را برایشان تلاوت میکنند حملهور شوند بگو آیا شما را به بدتر از این خبر دهم [همان] آتش است که خدا آن را به کسانی که کفر ورزیدهاند وعده داده و چه بد سرانجامی است ٧٢﴾
﴿ای مردم م ث لی زده شد پس بدان گوش فرا دهید کسانی را که جز خدا میخوانید هرگز [حتی] مگسی نمیآفرینند هر چند برای [آفریدن] آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزی از آنان برباید نمیتوانند آن را بازپس گیرند طالب و مطلوب هر دو ناتوانند ٧٣﴾
﴿و در راه خدا چنانکه حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید اوست که شما را [برای خود] برگزیده و در دین بر شما سختی قرار نداده است آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود که قبلا شما را مسلمان نامید و در این [قرآن نیز همین مطلب آمده است] تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بدهید و به پناه خدا روید او مولای شماست چه نیکو مولایی و چه نیکو ٧٨﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. ای مردم از پروردگار خود پروا کنید چرا که زلزله رستاخیز امری هولناک است ١ روزی که آن را ببینید هر شیردهندهای آن را که شیر میدهد [از ترس] فرومیگذارد و هر آبستنی بار خود را فرو مینهد و مردم را مست میبینی و حال آنکه مست نیستند ولی عذاب خدا شدید است ٢ و برخی از مردم در باره خدا بدون هیچ علمی مجادله میکنند و از هر شیطان سرکشی پیروی مینمایند ٣ بر [شیطان] مقرر شده است که هر کس او را به دوستی گیرد قطعا او وی را گمراه میسازد و به عذاب آتشش میکشاند ٤ ای مردم اگر در باره برانگیخته شدن در شکید پس [بدانید] که ما شما را از خاک آفریدهایم سپس از نطفه سپس از علقه آنگاه از مضغه دارای خلقت کامل و [احیانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم و آنچه را اراده میکنیم تا مدتی معین در رحمها قرار میدهیم آنگاه شما را [به صورت] کودک برون میآوریم سپس [حیات شما را ادامه میدهیم] تا به حد رشدتان برسید و برخی از شما [زودرس] میمیرد و برخی از شما به غایت پیری میرسد به گونهای که پس از دانستن [بسی چیزها] چیزی نمیداند و زمین را خشکیده میبینی و[لی] چون آب بر آن فرود آوریم به جنبش درمیآید و نمو میکند و از هر نوع [رستنیهای] نیکو میرویاند ٥ این [قدرت نماییها] بدان سبب است که خدا خود حق است و اوست که مردگان را زنده میکند و [هم] اوست که بر هر چیزی تواناست ٦ و [هم] آنکه رستاخیز آمدنی است [و] شکی در آن نیست و در حقیقت خداست که کسانی را که در گورهایند برمیانگیزد ٧ و از [میان] مردم کسی است که در باره خدا بدون هیچ دانش و بیهیچ رهنمود و کتاب روشنی به مجادله میپردازد ٨ [آن هم] از سر نخوت تا [مردم را] از راه خدا گمراه کند در این دنیا برای او رسوایی است و در روز رستاخیز او را عذاب آتش سوزان میچشانیم ٩ این [کیفر] به سزای چیزهایی است که دستهای تو پیش فرستاده است و [گرنه] خدا به بندگان خود بیدادگر نیست ١٠ و از میان مردم کسی است که خدا را فقط بر یک حال [و بدون عمل] میپرستد پس اگر خیری به او برسد بدان اطمینان یابد و چون بلایی بدو رسد روی برتابد در دنیا و آخرت زیان دیده است این است همان زیان آشکار ١١ به جای خدا چیزی را میخواند که نه زیانی به او میرساند و نه سودش میدهد این است همان گمراهی دور و دراز ١٢ کسی را میخواند که زیانش از سودش نزدیکتر است وه چه بد مولایی و چه بد دمسازی ١٣ بیگمان خدا کسانی را که گرویده و کارهای شایسته کردهاند به باغهایی درمیآورد که از زیر [درختان] آن رودبارها روان استخدا هر چه بخواهد انجام میدهد ١٤ هر که میپندارد که خدا [پیامبرش] را در دنیا و آخرت هرگز یاری نخواهد کرد [بگو] تا طنابی به سوی سقف کشد [و خود را حلقآویز کند] سپس [آن را] ببر د آنگاه بنگرد که آیا نیرنگش چیزی را که مایه خشم او شده از میان خواهد برد ١٥ و بدین گونه [قرآن] را [به صورت] آیاتی روشنگر نازل کردیم و خداست که هر که را بخواهد راه مینماید ١٦ کسانی که ایمان آوردند و کسانی که یهودی شدند و صابئیها و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک ورزیدند البته خدا روز قیامت میانشان داوری خواهد کرد زیرا خدا بر هر چیزی گواه است ١٧ آیا ندانستی که خداست که هر کس در آسمانها و هر کس در زمین است و خورشید و ماه و [تمام] ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای او سجده میکنند و بسیاریاند که عذاب بر آنان واجب شده است و هر که را خدا خوار کند او را گرامیدارندهای نیست چرا که خدا هر چه بخواهد انجام میدهد ١٨ این دو [گروه] دشمنان یکدیگرند که در باره پروردگارشان با هم ستیزه میکنند و کسانی که کفر ورزیدند جامههایی از آتش برایشان بریده شده است [و] از بالای سرشان آب جوشان ریخته میشود ١٩ آنچه در شکم آنهاست با پوست [بدن]شان بدان گداخته میگردد ٢٠ و برای [وارد کردن ضربت بر سر] آنان گرزهایی آهنین است ٢١ هر بار بخواهند از [شدت] غم از آن بیرون روند در آن باز گردانیده میشوند [که هان] بچشید عذاب آتش سوزان را ٢٢ خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند در باغهایی که از زیر [درختان] آن نهرها روان است درمیآورد در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته میشوند و لباسشان در آنجا از پرنیان است ٢٣ و به گفتار پاک هدایت میشوند و به سوی راه [خدای] ستوده هدایت میگردند ٢٤ بیگمان کسانی که کافر شدند و از راه خدا و مسجدالحرام که آن را برای مردم اعم از مقیم در آنجا و بادیهنشین یکسان قرار دادهایم جلوگیری میکنند و [نیز] هر که بخواهد در آنجا به ستم [از حق] منحرف شود او را از عذابی دردناک میچشانیم ٢٥ و چون برای ابراهیم جای خانه را معین کردیم [بدو گفتیم] چیزی را با من شریک مگردان و خانهام را برای طوافکنندگان و قیامکنندگان و رکوعکنندگان [و] سجدهکنندگان پاکیزه دار ٢٦ و در میان مردم برای [ادای] حج بانگ برآور تا [زایران] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغری که از هر راه دوری میآیند به سوی تو روی آورند ٢٧ تا شاهد منافع خویش باشند و نام خدا را در روزهای معلومی بر دامهای زبانبستهای که روزی آنان کرده است ببرند پس از آنها بخورید و به درمانده مستمند بخورانید ٢٨ سپس باید آلودگی خود را بزدایند و به نذرهای خود وفا کنند و بر گرد آن خانه کهن [=کعبه] طواف به جای آورند ٢٩ این است [آنچه مقرر شده] و هر کس مقررات خدا را بزرگ دارد آن برای او نزد پروردگارش بهتر است و برای شما دامها حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده میشود پس از پلیدی بتها دوری کنید و از گفتار باطل اجتناب ورزید ٣٠ در حالی که گروندگان خالص به خدا باشید نه شریکگیرندگان [برای] او و هر کس به خدا شرک ورزد چنان است که گویی از آسمان فرو افتاده و مرغان [شکاری] او را ربودهاند یا باد او را به جایی دور افکنده است ٣١ این است [فرایض خدا] و هر کس شعایر خدا را بزرگ دارد در حقیقت آن [حاکی] از پاکی دلهاست ٣٢ برای شما در آن [دامها] تا مدتی معین سودهایی استسپس جایگاه [قربانیکردن آنها و سایر فرایض] در خانه کهن [=کعبه] است ٣٣ و برای هر امتی مناسکی قرار دادیم تا نام خدا را بر دامهای زبانبستهای که روزی آنها گردانیده یاد کنند پس [بدانید که] خدای شما خدایی یگانه است پس به [فرمان] او گردن نهید و فروتنان را بشارت ده ٣٤ همانان که چون [نام] خدا یاد شود دلهایشان خشیتیابد و [آنان که] بر هر چه برسرشان آید صبر پیشهگانند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزیشان دادهایم انفاق میکنند ٣٥ و شتران فربه را برای شما از [جمله] شعایر خدا قرار دادیم در آنها برای شما خیر است پس نام خدا را بر آنها در حالی که برپای ایستادهاند بب رید و چون به پهلو درغلتیدند از آنها بخورید و به تنگدست [سائل] و به بینوا[ی غیر سائل] بخورانید این گونه آنها را برای شما رام کردیم امید که شکرگزار باشید ٣٦ هرگز [نه] گوشتهای آنها و نه خونهایشان به خدا نخواهد رسید ولی [این] تقوای شماست که به او میرسد این گونه [خداوند] آنها را برای شما رام کرد تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگی یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده ٣٧ قطعا خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند زیرا خدا هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد ٣٨ به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا که مورد ظلم قرار گرفتهاند و البته خدا بر پیروزی آنان سخت تواناست ٣٩ همان کسانی که بناحق از خانههایشان بیرون رانده شدند [آنها گناهی نداشتند] جز اینکه میگفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضی از مردم را با بعض دیگر دفع نمیکرد صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده میشود سخت ویران میشد و قطعا خدا به کسی که [دین] او را یاری میکند یاری میدهد چرا که خدا سخت نیرومند شکستناپذیر است ٤٠ همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وامیدارند و از کارهای ناپسند بازمیدارند و فرجام همه کارها از آن خداست ٤١ و اگر تو را تکذیب کنند قطعا پیش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود [نیز] به تکذیب پرداختند ٤٢ و [نیز] قوم ابراهیم و قوم لوط ٤٣ و [همچنین] اهل مدین و موسی تکذیب شد پس کافران را مهلت دادم سپس [گریبان] آنها را گرفتم بنگر عذاب من چگونه بود ٤٤ و چه بسیار شهرها را که ستمکار بودند هلاکشان کردیم و [اینک] آن [شهرها] سقفهایش فرو ریخته است و [چه بسیار] چاههای متروک و کوشکهای افراشته را ٤٥ آیا در زمین گردش نکردهاند تا دلهایی داشته باشند که با آن بیندیشند یا گوشهایی که با آن بشنوند در حقیقت چشمها کور نیست لیکن دلهایی که در سینههاست کور است ٤٦ و از تو با شتاب تقاضای عذاب میکنند با آنکه هرگز خدا وعدهاش را خلاف نمیکند و در حقیقتیک روز [از قیامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه میشمرید ٤٧ و چه بسا شهری که مهلتش دادم در حالی که ستمکار بود سپس [گریبان] آن را گرفتم و فرجام به سوی من است ٤٨ بگو ای مردم من برای شما فقط هشداردهندهای آشکارم ٤٩ پس آنان که گرویده و کارهای شایسته کردهاند آمرزش و روزی نیکو برای ایشان خواهد بود ٥٠ و کسانی که در [تخطئه] آیات ما میکوشند [و به خیال خود] عاجزکنندگان ما هستند آنان اهل دوزخند ٥١ و پیش از تو [نیز] هیچ رسول و پیامبری را نفرستادیم جز اینکه هر گاه چیزی تلاوت مینمود شیطان در تلاوتش القای [شبهه] میکرد پس خدا آنچه را شیطان القا میکرد محو میگردانید سپس خدا آیات خود را استوار میساخت و خدا دانای حکیم است ٥٢ تا آنچه را که شیطان القا میکند برای کسانی که در دلهایشان بیماری است و [نیز] برای سنگدلان آزمایشی گرداند و ستمگران در ستیزهای بس دور و درازند ٥٣ و تا آنان که دانش یافتهاند بدانند که این [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست و بدان ایمان آورند و دلهایشان برای او خاضع گردد و به راستی خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند به سوی راهی راست راهبر است ٥٤ و[لی] کسانی که کفر ورزیدهاند همواره از آن در تردیدند تا بناگاه قیامت برای آنان فرا رسد یا عذاب روزی بدفرجام به سراغشان بیاید ٥٥ در آن روز پادشاهی از آن خداست میان آنان داوری میکند و [در نتیجه] کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند در باغهای پرناز و نعمتخواهند بود ٥٦ و کسانی که کفر ورزیده و نشانههای ما را دروغ پنداشتهاند برای آنان عذابی خفتآور خواهد بود ٥٧ و آنان که در راه خدا مهاجرت کردهاند و آنگاه کشته شده یا مردهاند قطعا خداوند به آنان رزقی نیکو میبخشد و راستی این خداست که بهترین روزیدهندگان است ٥٨ آنان را به جایگاهی که آن را میپسندند درخواهد آورد و شک نیست که خداوند دانایی بردبار است ٥٩ آری چنین است و هر کس نظیر آنچه بر او عقوبت رفته است دست به عقوبت زند سپس مورد ستم قرار گیرد قطعا خدا او را یاری خواهد کرد چرا که خدا بخشایشگر و آمرزنده است ٦٠ این بدان سبب است که خدا شب را در روز درمیآورد و روز را [نیز] در شب درمیآورد و خداست که شنوای بیناست ٦١ [آری] این بدان سبب است که خدا خود حق است و آنچه به جای او میخوانند آن باطل است و این خداست که والا و بزرگ است ٦٢ آیا ندیدهای که خدا از آسمان آبی فرو فرستاد و زمین سرسبز گردید آری خداست که دقیق و آگاه است ٦٣ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و در حقیقت این خداست که خود بینیاز ستوده[صفات] است ٦٤ آیا ندیدهای که خدا آنچه را در زمین است به نفع شما رام گردانید و کشتیها در دریا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه میدارد تا [مبادا] بر زمین فرو افتد مگر به اذن خودش [باشد] در حقیقت خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است ٦٥ و اوست که شما را زندگی بخشید سپس شما را میمیراند و باز زندگی [نو] میدهد حقا که انسان سخت ناسپاس است ٦٦ برای هر امتی مناسکی قرار دادیم که آنها بدان عمل میکنند پس نباید در این امر با تو به ستیزه برخیزند به راه پروردگارت دعوت کن زیرا تو بر راهی راست قرار داری ٦٧ و اگر با تو مجادله کردند بگو خدا به آنچه میکنید داناتر است ٦٨ خدا روز قیامت در مورد آنچه با یکدیگر در آن اختلاف میکردید داوری خواهد کرد ٦٩ آیا ندانستهای که خداوند آنچه را در آسمان و زمین است میداند اینها [همه] در کتابی [مندرج] است قطعا این بر خدا آسان است ٧٠ و به جای خدا چیزی را میپرستند که بر [تایید] آن حجتی نازل نکرده و بدان دانشی ندارند و برای ستمکاران یاوری نخواهد بود ٧١ و چون آیات روشن ما بر آنان خوانده میشود در چهره کسانی که کفر ورزیدهاند [اثر] انکار را تشخیص میدهی چیزی نمانده که بر کسانی که آیات ما را برایشان تلاوت میکنند حملهور شوند بگو آیا شما را به بدتر از این خبر دهم [همان] آتش است که خدا آن را به کسانی که کفر ورزیدهاند وعده داده و چه بد سرانجامی است ٧٢ ای مردم م ث لی زده شد پس بدان گوش فرا دهید کسانی را که جز خدا میخوانید هرگز [حتی] مگسی نمیآفرینند هر چند برای [آفریدن] آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزی از آنان برباید نمیتوانند آن را بازپس گیرند طالب و مطلوب هر دو ناتوانند ٧٣ قدر خدا را چنانکه در خور اوست نشناختند در حقیقت خداست که نیرومند شکستناپذیر است ٧٤ خدا از میان فرشتگان رسولانی برمیگزیند و نیز از میان مردم بیگمان خدا شنوای بیناست ٧٥ آنچه در دسترس آنان و آنچه پشتسرشان است میداند و [همه] کارها به خدا بازگردانیده میشود ٧٦ ای کسانی که ایمان آوردهاید رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید باشد که رستگار شوید ٧٧ و در راه خدا چنانکه حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید اوست که شما را [برای خود] برگزیده و در دین بر شما سختی قرار نداده است آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود که قبلا شما را مسلمان نامید و در این [قرآن نیز همین مطلب آمده است] تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بدهید و به پناه خدا روید او مولای شماست چه نیکو مولایی و چه نیکو ٧٨﴾
↑به نظر قاریان کوفه ۷۸ آیه، به نظر قاریان مکه ۸۶ آیه، به نظر قاریان بصره ۷۵ آیه و به نظر قاریان شام ۷۴ آیه است که قول اول مشهور و معمول است
↑وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ و از مردم کسی هست که از جهل و نادانی در کار خدا جدل کند و از پی هر شیطان گمراه کنندهای رود.
↑ ذريح بن محمّد بن يزيد أبو الوليد المحاربي، مدنی کوفی، از اصحاب و راویان امام باقر، امام صادق و امام کاظم (علیهمالسّلام) و از محدثان شیعه در عصر امام کاظم (علیهالسّلام)
↑قرآن كريم دو مورد از مراسم و برنامههاى حج را جزء شعائر الهى شمرده است: يكى «صفا و مروه»در سوره بقره آیه ۱۵۸ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ. و ديگر «شتران قربانى» درسوره حج آیه ۳۲ ، ولى شعائر الهى در اين دو خلاصه نمىشود و تمام عبادتهاى دسته جمعى از شعائر خداوند است، مانند نماز جمعه و نماز جماعت و همهى مراسم حج