سوره اَحْقاف چهل و ششمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۶ جای دارد. احقاف به معنای شنزار، اشاره به سرزمین قوم عاد یعنی قوم حضرت هود دارد. سوره احقاف درباره قیامت و جایگاه و وضعیت مؤمنان و کافران در آن و از بیهودهنبودن خلقت این جهان سخن میگوید و خداوند را توانا در زندهکردن مردگان معرفی میکند. در این سوره در مورد نیکی به پدر و مادر توصیه شده است. در روایات آمده است آیه ۱۵ این سوره درباره امام حسین(ع)نازل شده است. درباره فضیلت تلاوت این سوره از جمله روایت شده است هرکس این سوره را هر شب یا هر جمعه بخواند، خداوند وحشت دنیا را از او برمیدارد، و از وحشت روز قیامت نیز در امان میدارد.
معرفی
نامگذاری
این سوره را به دلیل واژه احقاف در آیه ۲۱ احقاف نامیدهاند که درباره داستان و سرزمین قوم عاد، یعنی قوم حضرت هود(ع)، سخن میگوید.[۱] سرزمین این قوم شنزار بوده و احقاف به معنای شنزار است.[۲] این واژه فقط یک بار در قرآن آمده است.
سوره احقاف ۳۵ آیه، ۶۴۸ کلمه و ۲۶۶۸ حرف دارد. این سوره از نظر حجمی جزو سورههای مَثانی است و دقیقاً یک حِزب قرآن را شامل میشود.[۴]
محتوا
بعضی از مباحث و موضوعات این سوره عبارتاند از معاد و تعیین جایگاه و وضعیت آنجهانیِ مؤمنان و کافران، سفارش به نیکی کردن به پدر و مادر، اشاره به اینکه خلقت آسمان و زمین و جهان هستی لغو و بیهوده نیست و خدایی که در آفرینش آسمانها و زمین درمانده نشده است، توانایی دارد که مردگان را زنده کند و به روح بقا بخشد.[۵] به نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این سوره برای هشدار به مشرکانینازل شد که دعوت پیامبر(ص) برای ایمان به خدا و رسولش و معاد را رد می کردند.[۶]
مطلب دوم؛ آیه ۳۴ اعتراف مشرکان به حقانیت قیامت، هنگام مشاهده دوزخ
نمونه دوم؛ آیه ۱۷-۲۰ اهانت به ناصحان و عدم پذیرش هشدارها
بهانه دوم؛ آیه ۸-۱۰ قرآن ساخته پیامبر است
دلیل اول؛ آیه ۳ غفلت از هدف آفرینش
مطلب سوم؛ آیه ۳۵ زمان عذاب کافران به زودی فرامیرسد
نمونه سوم؛ آیه ۲۱-۲۸ رفتارهای ناپسند قوم عاد با هشدارهای پیامبران
بهانه سوم؛ آیه ۱۱-۱۴ قرآن از افسانههای پیشینیان است
دلیل دوم؛ آیه ۴ پندار وجود شریک برای خدا در آفرینش
نمونه چهارم؛ آیه ۲۹-۳۲ رفتار پسندیده گروهی از جنیان با هشدارهای پیامبر اسلام
دلیل سوم؛ آیه ۵-۶ پندار حمایت بتها از مشرکان در آخرت
آیه ۱۵ در شأن امام حسین
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که آیه ۱۵ سوره احقاف (...مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با تحمّل رنج او را به دنیا آورد. و باربرداشتن و از شیرگرفتن او سی ماه است...) درباره امام حسین(ع) نازل شده است. در این روایت آمده است حضرت فاطمه (س) به سبب خبر پیامبر(ص) درباره کشتهشدن فرزندش به دست برخی از امت پیامبر(ص)، حمل و زاییدن حسین(ع) را با ناخرسندی (مشقت و سختی) انجام داد.سپس امام صادق عليهالسلام افزود: در دنيا مادری ديده نشده كه پسری بزايد و خوشحال نباشد، ولی فاطمه خوشحال نبود، زيرا دانست او كشته خواهد شد.[۸]براساس برخی از روایات مدت حمل امام حسین(ع) شش ماه بوده است. [۹][یادداشت ۲]
ترجمه:پس همان گونه كه پيامبران نستوه، صبر كردند، صبر كن، و براى آنان شتابزدگى به خرج مده.
نیازمندی انسان به الگو و تأثیرش در رشد وسازندگی او، اختلاف درجات پیامبران و نیز اختلاف صبر آنان، اولو العزم بودن پیامبر اکرم(ص) به سبب مأموریتش بر صبری مانند صبر آنها، ضرورت سعه صدر برای رهبر و سنت خداوند بر مهلت دادن به مردم ( شتاب نکردن در عذابشان) از نکاتی است که از این فراز از آیه استفاده شده است.[۱۰]
برخی از مفسران آیه را مصداق تأدیب پیامبر دانسته و نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد(ص) را پیامبران اولوالعزم برشمردهاند.هم چنین اولوالعزم را کسانی دانسته که پیش از همه پیامبران به خداوند و دیگر پیامبرانی که پیش و بعد از آنان بودهاند اقرار کرده و با وجود تکذیب و آزار و اذیت مردمان، آنان بر صبرشان استوار و مصمم بودند. [۱۱]
از امام صادق(ع) روایت شده است هر کس سوره احقاف را هر شب یا هر جمعه بخواند، خداوند وحشت دنیا را از او برمیدارد، و از وحشت روز قیامت نیز در امان میدارد.[۱۲] همچنین از پیامبر(ص) نقل شده است هر کس سوره احقاف را قرائت کند، به تعداد تمامی ریگهای موجود در دنیا به او ده حسنه داده میشود و ده گناه از او پاک میشود و ده درجه بر درجات او افزوده میشود.[۱۳]
برای این سوره خواصی نیز در روایات ذکر شده است از جمله آنکه اگر کسی آن را بنویسد و با آب زمزم بشوید و بنوشد، [یادداشت ۳]
سبب خوشنامی، آبرومندی، محبوبیت و قدرت حافظه میشود.[۱۴]و در روایتی پیامبر(ص) فرمود هر کس این سوره را بنویسد و بر خود یا کودک یا شیرخوارهای بیاویزد یا اینکه این سوره را نوشته و پس از شستن از آب آنها بیاشامد، دارای جسمی نیرومند و سالم خواهد بود و کودکان از آفات و خطراتی که به آنها میرسد در امان میمانند و شیرخواره در گهوارهاش مایه چشم روشنی میشود.[۱۵]
داستانها و روایتهای تاریخی
شنیدن قرآن از سوی چند تن از جنیان و رفتن به سوی قوم خود و دعوت آنان (آیههای ۲۹-۳۲).
﴿[ما] آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و [تا] زمانی معین نیافریدیم و کسانی که کافر شدهاند از آنچه هشدار داده شدهاند رویگردانند ٣﴾
﴿بگو به من خبر دهید آنچه را به جای خدا فرا میخوانید به من نشان دهید که چه چیزی از زمین [را] آفریده یا [مگر] آنان را در [کار] آسمانها مشارکتی است اگر راست میگویید کتابی پیش از این [قرآن] یا بازماندهای از دانش نزد من آورید ٤﴾
﴿یا میگویند این [کتاب] را بربافته است بگو اگر آن را بربافته باشم در برابر خدا اختیار چیزی برای من ندارید او آگاهتر است به آنچه [با طعنه] در آن فرومیروید گواه بودن او میان من و شما بس است و اوست آمرزنده مهربان ٨﴾
﴿بگو من از [میان] پیامبران نودرآمدی نبودم و نمیدانم با من و با شما چه معاملهای خواهد شد جز آنچه را که به من وحی میشود پیروی نمیکنم و من جز هشداردهندهای آشکار [بیش] نیستم ٩﴾
﴿بگو به من خبر دهید اگر این [قرآن] از نزد خدا باشد و شما بدان کافر شده باشید و شاهدی از فرزندان اسرائیل به مشابهت آن [با تورات] گواهی داده و ایمان آورده باشد و شما تکبر نموده باشید [آیا باز هم شما ستمکار نیستید] البته خدا قوم ستمگر را هدایت نمیکند ١٠﴾
﴿و کسانی که کافر شدند به آنان که گرویدهاند گفتند اگر [این دین] خوب بود بر ما بدان پیشی نمیگرفتند و چون بدان هدایت نیافتهاند به زودی خواهند گفت این دروغی کهنه است ١١﴾
﴿و [حال آنکه] پیش از آن کتاب موسی راهبر و [مایه] رحمتی بود و این [قرآن] کتابی است به زبان عربی که تصدیقکننده [آن] است تا کسانی را که ستم کردهاند هشدار دهد و برای نیکوکاران مژدهای باشد ١٢﴾
﴿و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد و باربرداشتن و از شیرگرفتن او سی ماه است تا آنگاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد میگوید پروردگارا بر دلم بیفکن تا نعمتی را که به من و به پدر و مادرم ارزانی داشتهای سپاس گویم و کار شایستهای انجام دهم که آن را خوش داری و فرزندانم را برایم شایسته گردان در حقیقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمانپذیرانم ١٥﴾
﴿اینانند کسانی که بهترین آنچه را انجام دادهاند از ایشان خواهیم پذیرفت و از بدیهایشان درخواهیم گذشت در [زمره] بهشتیانند [همان] وعده راستی که بدانان وعده داده میشده است ١٦﴾
﴿و آن کس که به پدر و مادر خود گوید اف بر شما آیا به من وعده میدهید که زنده خواهم شد و حال آنکه پیش از من نسلها سپری [و نابود] شدند و آن دو به [درگاه] خدا زاری میکنند وای بر تو ایمان بیاور وعده [و تهدید] خدا حق است و[لی پسر] پاسخ میدهد اینها جز افسانههای گذشتگان نیست ١٧﴾
﴿آنان کسانیاند که گفتار [خدا] علیه ایشان همراه با امتهایی از جنیان و آدمیان که پیش از آنان روزگار به سر بردند به حقیقت پیوست بیگمان آنان زیانکار بودند ١٨﴾
﴿و آن روز که آنهایی را که کفر ورزیدهاند بر آتش عرضه میدارند [به آنان میگویند] نعمتهای پاکیزه خود را در زندگی دنیایتان [خودخواهانه] ص رف کردید و از آنها برخوردار شدید پس امروز به [سزای] آنکه در زمین بناحق سرکشی مینمودید و به سبب آنکه نافرمانی میکردید به عذاب خفت[آور] کیفر مییابید ٢٠﴾
﴿و برادر عادیان را به یادآور آنگاه که قوم خویش را در ریگستان بیم داد در حالی که پیش از او و پس از او [نیز] قطعاً هشداردهندگانی گذشته بودند که جز خدا را مپرستید واقعاً من بر شما از عذاب روزی هولناک میترسم ٢١﴾
﴿پس چون آن [عذاب] را [به صورت] ابری رویآورنده به سوی وادیهای خود دیدند گفتند این ابری است که بارشدهنده ماست [هود گفت نه] بلکه همان چیزی است که به شتاب خواستارش بودید بادی است که در آن عذابی پر درد [نهفته] است ٢٤﴾
﴿و به راستی در چیزهایی به آنان امکانات داده بودیم که به شما در آنها [چنان] امکاناتی ندادهایم و برای آنان گوش و دیدهها و دلهایی [نیرومندتر از شما] قرار داده بودیم و[لی] چون به نشانههای خدا انکار ورزیدند [نه] گوششان و نه دیدگانشان و نه دلهایشان به هیچ وجه به دردشان نخورد و آنچه ریشخندش میکردند به سرشان آمد ٢٦﴾
﴿پس چرا آن کسانی را که غیر از خدا به منزله معبودانی برای تقرب [به خدا] اختیار کرده بودند آنان را یاری نکردند بلکه از دستشان دادند و این بود دروغ آنان و آنچه برمیبافتند ٢٨﴾
﴿و چون تنی چند از جن را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [به یکدیگر] گفتند گوش فرا دهید و چون به انجام رسید هشداردهنده به سوی قوم خود بازگشتند ٢٩﴾
﴿مگر ندانستهاند که آن خدایی که آسمانها و زمین را آفریده و در آفریدن آنها درمانده نگردید میتواند مردگان را [نیز] زنده کند آری اوست که بر همه چیز تواناست ٣٣﴾
﴿و روزی که کافران بر آتش عرضه میشوند [از آنان میپرسند] آیا این راست نیست میگویند سوگند به پروردگارمان که آری میفرماید پس به [سزای] آنکه انکار میکردید عذاب را بچشید ٣٤﴾
﴿پس همان گونه که پیامبران نستوه صبر کردند صبر کن و برای آنان شتابزدگی به خرج مده روزی که آنچه را وعده داده میشوند بنگرند گویی که آنان جز ساعتی از روز را [در دنیا] نماندهاند [این] ابلاغی است پس آیا جز مردم نافرمان هلاکتخواهند یافت ٣٥﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. حاء میم ١ فرو فرستادن این کتاب از جانب خدای ارجمند حکیم است ٢ [ما] آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و [تا] زمانی معین نیافریدیم و کسانی که کافر شدهاند از آنچه هشدار داده شدهاند رویگردانند ٣ بگو به من خبر دهید آنچه را به جای خدا فرا میخوانید به من نشان دهید که چه چیزی از زمین [را] آفریده یا [مگر] آنان را در [کار] آسمانها مشارکتی است اگر راست میگویید کتابی پیش از این [قرآن] یا بازماندهای از دانش نزد من آورید ٤ و کیست گمراهتر از آن کس که به جای خدا کسی را میخواند که تا روز قیامت او را پاسخ نمیدهد و آنها از دعایشان بیخبرند ٥ و چون مردم محشور گردند دشمنان آنان باشند و به عبادتشان انکار ورزند ٦ و چون آیات روشن ما بر ایشان خوانده شود آنان که چون حقیقت به سویشان آمد منکر آن شدند گفتند این سحری آشکار است ٧ یا میگویند این [کتاب] را بربافته است بگو اگر آن را بربافته باشم در برابر خدا اختیار چیزی برای من ندارید او آگاهتر است به آنچه [با طعنه] در آن فرومیروید گواه بودن او میان من و شما بس است و اوست آمرزنده مهربان ٨ بگو من از [میان] پیامبران نودرآمدی نبودم و نمیدانم با من و با شما چه معاملهای خواهد شد جز آنچه را که به من وحی میشود پیروی نمیکنم و من جز هشداردهندهای آشکار [بیش] نیستم ٩ بگو به من خبر دهید اگر این [قرآن] از نزد خدا باشد و شما بدان کافر شده باشید و شاهدی از فرزندان اسرائیل به مشابهت آن [با تورات] گواهی داده و ایمان آورده باشد و شما تکبر نموده باشید [آیا باز هم شما ستمکار نیستید] البته خدا قوم ستمگر را هدایت نمیکند ١٠ و کسانی که کافر شدند به آنان که گرویدهاند گفتند اگر [این دین] خوب بود بر ما بدان پیشی نمیگرفتند و چون بدان هدایت نیافتهاند به زودی خواهند گفت این دروغی کهنه است ١١ و [حال آنکه] پیش از آن کتاب موسی راهبر و [مایه] رحمتی بود و این [قرآن] کتابی است به زبان عربی که تصدیقکننده [آن] است تا کسانی را که ستم کردهاند هشدار دهد و برای نیکوکاران مژدهای باشد ١٢ محققا کسانی که گفتند پروردگار ما خداستسپس ایستادگی کردند بیمی بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد ١٣ ایشان اهل بهشتند که به پاداش آنچه انجام میدادند جاودانه در آن میمانند ١٤ و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنیا آورد و باربرداشتن و از شیرگرفتن او سی ماه است تا آنگاه که به رشد کامل خود برسد و به چهل سال برسد میگوید پروردگارا بر دلم بیفکن تا نعمتی را که به من و به پدر و مادرم ارزانی داشتهای سپاس گویم و کار شایستهای انجام دهم که آن را خوش داری و فرزندانم را برایم شایسته گردان در حقیقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمانپذیرانم ١٥ اینانند کسانی که بهترین آنچه را انجام دادهاند از ایشان خواهیم پذیرفت و از بدیهایشان درخواهیم گذشت در [زمره] بهشتیانند [همان] وعده راستی که بدانان وعده داده میشده است ١٦ و آن کس که به پدر و مادر خود گوید اف بر شما آیا به من وعده میدهید که زنده خواهم شد و حال آنکه پیش از من نسلها سپری [و نابود] شدند و آن دو به [درگاه] خدا زاری میکنند وای بر تو ایمان بیاور وعده [و تهدید] خدا حق است و[لی پسر] پاسخ میدهد اینها جز افسانههای گذشتگان نیست ١٧ آنان کسانیاند که گفتار [خدا] علیه ایشان همراه با امتهایی از جنیان و آدمیان که پیش از آنان روزگار به سر بردند به حقیقت پیوست بیگمان آنان زیانکار بودند ١٨ و برای هر یک در [نتیجه] آنچه انجام دادهاند درجاتی است و تا [خدا پاداش] اعمالشان را تمام بدهد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت ١٩ و آن روز که آنهایی را که کفر ورزیدهاند بر آتش عرضه میدارند [به آنان میگویند] نعمتهای پاکیزه خود را در زندگی دنیایتان [خودخواهانه] ص رف کردید و از آنها برخوردار شدید پس امروز به [سزای] آنکه در زمین بناحق سرکشی مینمودید و به سبب آنکه نافرمانی میکردید به عذاب خفت[آور] کیفر مییابید ٢٠ و برادر عادیان را به یادآور آنگاه که قوم خویش را در ریگستان بیم داد در حالی که پیش از او و پس از او [نیز] قطعاً هشداردهندگانی گذشته بودند که جز خدا را مپرستید واقعاً من بر شما از عذاب روزی هولناک میترسم ٢١ گفتند آیا آمدهای که ما را از خدایانمان برگردانی پس اگر راست میگویی آنچه به ما وعده میدهی [بر سرمان] بیاور ٢٢ گفت آگاهی فقط نزد خداست و آنچه را بدان فرستاده شدهام به شما میرسانم ولی من شما را گروهی میبینم که در جهل اصرار میورزید ٢٣ پس چون آن [عذاب] را [به صورت] ابری رویآورنده به سوی وادیهای خود دیدند گفتند این ابری است که بارشدهنده ماست [هود گفت نه] بلکه همان چیزی است که به شتاب خواستارش بودید بادی است که در آن عذابی پر درد [نهفته] است ٢٤ همه چیز را به دستور پروردگارش بنیانکن میکند پس چنان شدند که جز سراهایشان دیده نمیشد این چنین گروه بدکاران را سزا میدهیم ٢٥ و به راستی در چیزهایی به آنان امکانات داده بودیم که به شما در آنها [چنان] امکاناتی ندادهایم و برای آنان گوش و دیدهها و دلهایی [نیرومندتر از شما] قرار داده بودیم و[لی] چون به نشانههای خدا انکار ورزیدند [نه] گوششان و نه دیدگانشان و نه دلهایشان به هیچ وجه به دردشان نخورد و آنچه ریشخندش میکردند به سرشان آمد ٢٦ و بیگمان همه شهرهای پیرامون شما را هلاک کرده و آیات خود را گونهگون بیان داشتهایم امید که آنان بازگردند ٢٧ پس چرا آن کسانی را که غیر از خدا به منزله معبودانی برای تقرب [به خدا] اختیار کرده بودند آنان را یاری نکردند بلکه از دستشان دادند و این بود دروغ آنان و آنچه برمیبافتند ٢٨ و چون تنی چند از جن را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [به یکدیگر] گفتند گوش فرا دهید و چون به انجام رسید هشداردهنده به سوی قوم خود بازگشتند ٢٩ گفتند ای قوم ما ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده [و] تصدیق کننده [کتابهای] پیش از خود است و به سوی حق و به سوی راهی راست راهبری میکند ٣٠ ای قوم ما دعوت کننده خدا را پاسخ [مثبت] دهید و به او ایمان آورید تا [خدا] برخی از گناهانتان را بر شما ببخشاید و از عذابی پر درد پناهتان دهد ٣١ و کسی که دعوت کننده خدا را اجابت نکند در زمین درماندهکننده [خدا] نیست و در برابر او دوستانی ندارد آنان در گمراهی آشکاریاند ٣٢ مگر ندانستهاند که آن خدایی که آسمانها و زمین را آفریده و در آفریدن آنها درمانده نگردید میتواند مردگان را [نیز] زنده کند آری اوست که بر همه چیز تواناست ٣٣ و روزی که کافران بر آتش عرضه میشوند [از آنان میپرسند] آیا این راست نیست میگویند سوگند به پروردگارمان که آری میفرماید پس به [سزای] آنکه انکار میکردید عذاب را بچشید ٣٤ پس همان گونه که پیامبران نستوه صبر کردند صبر کن و برای آنان شتابزدگی به خرج مده روزی که آنچه را وعده داده میشوند بنگرند گویی که آنان جز ساعتی از روز را [در دنیا] نماندهاند [این] ابلاغی است پس آیا جز مردم نافرمان هلاکتخواهند یافت ٣٥﴾
↑ علامه طباطبایی آیات ۸و۱۰ را مدنی می داند به این دلیل که بر اساس روایات شأن نزول آیه ۸ پیشنهاد مهاجران و انصار به پیامبر برای استفاده از اموالشان است و انصار هم در مدینه بوده اند و درآیه ۱۰ نیز منظور از شَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ «عبدالله بنسلام» است که در مدینه ایمان آورده است. طباطبایی، المیزان، ج۱۸، ص۱۸۶و۱۹۴و۱۹۷
↑ در روایات از این آیه استفاده کردهاند که با توجه به این که دوران کامل شیردهی دوسال(۲۴ ماه) است پس کمترین زمان بارداری هم شش ماه است که روی هم ۳۰ ماه میشود.طباطبایی، المیزان، الناشر
منشورات اسماعيليان، ج۱۸، ص۲۰۷
↑ وقتی در روایتی گفته میشود دعا یا سورهای نوشته شود و آب آن نوشیده شود باید با چیزی نوشته شود که پاک باشد و خوردن آن ضرر نداشته باشد مانند:تربت امام حسین(ع) زعفران. http://porsemanequran.com/content/