رَوْضَةُ النَّبی، روضه مطهّره یا روضه شریفه جایی میان منبر و مرقد پیامبر(ص) در مسجد النبی است که در حدیث نبوی، بهشتی و بسیار مقدس خوانده شده است. در محدوده روضه مطهّر، سه مکان مقدس وجود دارد: مرقد رسول خدا(ص)، منبر و محراب.

تصویر روضه النبی در مسجد النبی

محل روضه النبی

قسمتی از مسجدالنّبی که در ناحیه جنوبِ شرقی (رو به سوی قبله) مسجد قرار دارد، و حدّ فاصل میان منبر و مرقد پیامبر(ص) است، به نام «روضه مطهّره» و «روضه شریفه» شناخته می‌شود. بنابر روایات، این قسمت فضیلت بسیاری دارد و در حدیث رسول خدا(ص) روضه‌ای بهشتی معرفی شده است: «مَابَینَ بَیتِی وَ مِنْبَرِی رَوْضَةٌ مِنْ رِیاضِ الْجَنَّةِ؛[۱] میان خانه و منبر من، باغی است از باغ‌های بهشت....»

این حدیث مورد اتفاق شیعه و سنی است; هرچند در تعریف محدوده روضه، اختلافاتی میان علما وجود دارد:

  • برخی، دیوار شرقی مسجد را که کنار قبر پیامبر(ص) است، حدّ شرقی روضه دانسته‌اند، اما در حدّ غربی، تنها نقطه منبر را حدّ آن می‌دانند و به این ترتیب، حدود روضه را به یک مثلثی، محدود می‌سازند که یک زاویه آن منبر و دو زاویه دیگر آن دیواره شرقی مسجد است.
  • برخی تمامی مسجدِ زمان پیامبر(ص) را روضه می‌دانند.
  • نظریه دیگر آن است که برابرِ دیوار شرقی مسجد، در کنار قبر پیامبر(ص)، در غرب نیز به همان عرض، از منبر به پایین به سمت شمال محدوده روضه است که بر آن اساس، روضه شامل یک مستطیل می‌شود. این تعریف، مشهورترین نظریه در میان اهل سنت است. ستون های این بخش بر اساس همین نظریه، متفاوت از سایر ستون هاست، به طوری که یک ردیف از ستون ها از قبر تا منبر کاملاً با رنگ ویژه‌ای، رنگ آمیزی شده است.
  • علمای شیعه درباره تعریف روضه بر این باورند که، روضه از دیوار محراب در جنوب که امروزه با نرده‌های فلزی مشخص است آغاز و در شمال، به چهارمین ستون منتهی می‌گردد; یعنی یک ستون علاوه بر آنچه اهل سنت می‌گویند و حد دوم آن در شرق داخل بیت پیامبر(ص) و بیت فاطمه زهرا(س) است و در سمت غرب برابر منبر شریف می‌باشد.[۲]

مکان های مقدس در روضه شریف

در محدوده روضه مطهّر، سه مکان مقدس وجود دارد: مرقد مطهّر رسول خدا(ص)، منبر و محراب.

حجره و مرقد رسول خدا(ص)

 
مرقد رسول خدا(ص)

به هنگام تأسیس مسجد النبی، در کناره شرقی آن، حجره‌هایی برای زندگی پیامبر (ص) و همسرانش ساخته شد که تا حدود نود سال پس از رحلت آن حضرت نیز سرِ پا بود. ابتدا حجره‌ای برای سوده، پس از آن عایشه و در امتداد آن، حجره‌ای برای حضرت فاطمه(س) بنا گردید. مورّخان نوشته‌اند که رسول خدا(ص) در همان حجره‌ای که وفات یافت، مدفون شد. بر اساس آنچه که اهل سنّت روایت کرده‌اند، این حجره، همان حجره عایشه بوده که حضرت در آن وفات یافت. احتمال دیگر نیز آن است که رحلت و دفن پیامبر در حجره‌ای در میان حجره عایشه و حجره حضرت فاطمه(س) بوده که آن حضرت برای استراحت در آنجا به‌سر می‌برده و اختصاص به هیچ یک از همسرانش نداشته است.

زمانی که پیامبر(ص) دفن شد و سپس ابوبکر و عمر را در کنار آن حضرت دفن کردند، به تدریج میان بخش متعلق به عایشه و این قسمت، پرده (و سپس در روزگار عمر دیوار کوتاهی) کشیده شد. این وضعیت تا زمان توسعه مسجد در عهد ولید، به همان شکل باقی بود. در آن زمان که قسمت شرقی مسجد توسعه یافت، مرقد در حالی که گرد آن یک پنج ضلعی کشیده شد، داخل در مسجد گردید. گفته‌اند انتخاب پنج ضلعی از آن روی بود که شبیه کعبه به صورت مربع نباشد. به علاوه کسانی که در پشت آن به سوی قبله نماز می‌خوانده‌اند، چون سمت مثلثی آن برابرشان بود، در واقع، عملا رو به قبر بودن، برای آنان صدق نمی‌کرد.

نخستین بار یکی از امرای اسماعیلی مصر با نام ابن ابی الهیجاء، پرده‌ای راکه سوره یس روی آن کتابت شده بود، روی مرقد پیامبر(ص) کشید و از آن زمان به بعد، پرده‌ای که روی آن آیات قرآن نوشته شده بود، روی مرقد مطهّر کشیده می‌شد.

در سال ۵۵۷، در اطراف مرقد، در زیر زمین، به دلیل احتمال نفوذ صلیبی‌ها که بنای حمله و نفوذ از طریق دریای سرخ را داشتند سُرب ریخته شد تا مانع از دسترسی آنان به قبر پیامبر(ص) شود. پس از آن در سال ۶۶۸ و ۶۹۴ توسط برخی از سلاطین مملوکی مقصوره‌های چوبی برای حجره شریفه ساخته شد.

تا این زمان، زائرانِ قبر پیامبر(ص) در فاصله یک و نیم متری قبر آن حضرت، در اطراف دیواره پنج ضلعی، که عمر بن عبدالعزیز در اطراف قبر کشیده بود، می‌ایستادند و زیارت می‌خواندند. جمال الدین اصفهانی، در اطراف حجره شریفه ضریح چوبی تا سقف کشید که در آتش سوزی سال ۶۵۴ سوخت. در همین آتش سوزی بود که سقف حجره شریفه نیز سقوط کرد. مستعصم، آخرین خلیفه عباسی گروهی را برای تعمیر فرستاد و آنان بی‌آنکه وارد حجره شریفه شوند، سقف را دوباره زدند.

در سال ۶۶۸ق. بَیبَرْس، (بَیبَرْس بُنْدُقْداری، ابوالفتح صالحی، چهارمین سلطان از ممالیک بحری است که از ۶۵۸ق تا ۶۷۶ق بر مصر و شام حکمرانی کرد. [۳]) دیواره مُشبّکی به صورت ضریح در اطراف این پنج ضلعی، به صورت مستطیل شکل کشید و خانه حضرت زهرا(س) نیز داخل آن قرار گرفت و محدوده‌ای تا محراب تهجّد را داخل این مقصوره کرد. از این زمان به بعد، دسترسی مردم به قبر دورتر شد، خانه حضرت زهرا(س) از مسجد به داخل این مقصوره افتاد و ستون مربعة القبر نیز از دسترس مردم خارج شد. علت نامگذاری آن به مُربّعة القبر، واقع شدن آن در زاویه شمال غربی ضریح قبر پیامبر(ص) است.

محدوده حجره طاهره، که مرقد منسوب به فاطمه زهرا(س) و خانه ایشان در داخل آن قرار دارد، ۲۴۰ متر (۱۶ متر طول و ۱۵ متر عرض) مساحت دارد که ضریحی مطلاّ در اطراف آن کشیده شده است.

برای ضریح چهار در ساخته شد; یکی در سمت جنوب، یعنی قبله که نامش «باب التوبه» بوده، دیگری در سمت غرب آن که «باب الوفود» بوده و در نزدیکی اسطوانة السریر قرار داشته، دیگری «باب فاطمه» در دیواره شرقی حجره قرار داشته و چهارم «باب تهجّد» که در سمت شمال است.

در روزگار سعودی، هیچ تغییری جز تعمیرات موقت در حجره شریفه انجام نشد و همچنان به همان صورت نخست باقی مانده است.[۴]

 
محراب تهجد در مسجد النبی

قبر حضرت فاطمه زهرا(س)

افزون بر مرقد پیامبر(ص) در بخش شمالی آن، محلّی به عنوان قبر فاطمه زهرا(س) وجود دارد. این محل بنا به نقل‌هایی است که معتقد است حضرت فاطمه در خانه خودش مدفون است.[۵]

درهای بیرونی حجره شریفه

 
درب خانه حضرت فاطمه زهرا(س)

چهار درِ بیرونی، برای حجره شریفه تعبیه شده است; نخست درِ جنوبی که تاریخ سال آن ۱۰۲۶ هجری است. در شمالی که باب التهجّد نام دارد و روبروی محراب تهجّد است. در شرقی که به باب فاطمه(س) مشهور است و روی آن اشعاری نوشته‌اند. در غربی که به باب النبی مشهور است.

کسی که در حال خروج از مسجدالنبی، از سمت باب البقیع جنوبی‌ترین درِ دیوار شرقی مسجد است، در سمتِ چپِ خود حجره شریفه را می‌بیند. در این قسمت، سه قوس یا به عبارتی طاق نما وجود دارد که به ترتیب در برابر قبر پیغمبر(ص) ابوبکر و عمر می‌باشد. بالای آن این آیه شریفه نوشته شده است: " إِنَّ الَّذِینَ یغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ أُولئِک الَّذِینَ امْتَحَنَ اللهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوی لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ ".

روی یکی از این ستون ها، دست راست شخصی که روبروی قبر پیامبر(ص) ایستاده، این شعر دیده می‌شود:

یا خَیر مَنْ دُفِنَت بالقاعِ أعْظمُه
فطاب من طیبهنّ القاعُ و الأکم

ترجمه: ای بهترین کسی که استخوان‌هایش در زمین هموار دفن گشته و از بوی خوش آن دشت و دمن خوشبو شده است.

نیز روی ستون سمت چپ شخصی که روبروی قبر پیامبر(ص) ایستاده، این بیت شعر نوشته شده است:

نَفْسی الفِداء لِقَبْر أَنْتَ ساکنُهُ
فِیهِ الْعِفافُ وَ فِیهِ الجُودُ و الکرَم

ترجمه: جانم فدای قبری که تو در آن آرمیده‌ای، که عفاف جود و کرم در آن است.»[۶]

منبر پیامبر(ص)

 
تصویر منبر رسول خدا(ص)

یکی از مکان‌های مقدسِ مسجد، محل منبر رسول خدا(ص) است. در روایات زیادی نقل شده که پیامبر خدا(ص)، در آغاز با تکیه بر درخت خرمایی به ایراد خطبه می‌پرداخت تا اینکه یکی از اصحاب پیشنهاد ساختن منبری را داد تا رسول خدا(ص) بر روی آن بنشیند و بدینوسیله هم مردم او را ببینند و هم آن حضرت از ایستادن خسته نشود.

در برخی دیگر از نقل‌ها آمده است که پیش از آن، سکویی از گِل ساخته بودند که آن حضرت بر روی آن می‌نشست و تنها در سال هفتم هجرت بود که منبری چوبین ساختند.

این منبرِ سه پله‌ای تا زمان حکومت معاویه مورد استفاده بود. معاویه برای کسب وجهه و حق جلوه دادن خود، خواست تا منبر رسول خدا(ص) را از مدینه به شام ببرد، اما مردم مدینه دست به اعتراض زدند و از این کار ممانعت کردند. بعدها نجّاری، شش پلّه بر همان منبر ساخت که مجموعاً نُه پلّه شد. این منبر بر اثر گذشت زمان از میان رفت و قسمتی از آن در قرن ششم به عنوان تبرّک مورد استفاده قرار می‌گرفت.

در سال ۶۵۴ مسجد نبوی آتش گرفت و منبر سوخت. نوشته‌اند که سوخته منبر را در محلی که اکنون منبر فعلی قرار دارد، دفن کردند. در سال ۶۶۴ منبر جدیدی توسط حاکم مملوکی مصر، بَیبَرس، برای مسجد نبوی فرستاده شد. پس از آن در سال ۷۹۷ منبری دیگر و سپس در سال ۸۲۰ باز هم منبر دیگری نصب شد که در آتش سوزی سال ۸۸۶ از میان رفت. قایتبای در سال ۸۸۹ منبری فرستاد که آن نیز در سال ۹۹۸ با منبری که سلطان مراد عثمانی فرستاد و تا به امروز باقی مانده، عوض شد. این منبر یکی از آثار ارزشمند هنری به شمار می‌آید.[۷]

كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ===محراب===
 
تصویر محل نماز رسول خدا(ص)

محراب در محلی ساخته شده که رسول خدا(ص) در آنجا نماز می‌گزارد و پیشانی خویش را به عنوان سجده در برابر خدا بر خاک آن می‌نهاد.

محل نماز رسول خدا(ص) کاملا مشخص است و در اینکه محل آن، همین محراب فعلی است، تردیدی وجود ندارد. البته در زمان پیامبر(ص) و تا چند دهه بعد، چیزی به نام محراب وجود نداشت و مسلمانان تنها با نام آن که در قرآن آمده و مربوط به حضرت مریم است، آشنا بودند. (آیه ۳۷ سوره آل عمران ...كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ...)زمانی که ولید دستور توسعه مسجد را داد و عمر بن عبدالعزیز آن را اجرا می‌کرد، در جایگاه نماز رسول خدا(ص) محرابی ساخته شد. چنین اقدامی به تقلید آنچه که در کلیساهای نصارا در شام بوده، صورت گرفت. این محراب در طول زمان، دگرگونی‌هایی را تحمل کرده و بنای فعلی آن از دوره سلطان اشرف قایتبای که از سلاطین مملوکی مصر بوده، باقی مانده است. در دوره عثمانی تزییناتی با آیات قرآن در آن صورت گرفت.

افزون بر محراب اصلی، دو محراب دیگر در سمت قبله مسجد وجود دارد; یکی «محراب عثمانی» منسوب به سلاطین عثمانی که در دیوار جنوبی مسجد است و در حال حاضر امام جماعت در آنجا می‌ایستد، دوم «محراب سلیمانی» متعلق به سلطان سلیمان عثمانی یا محراب حنفی که در سمت مغرب محراب رسول خدا(ص) قرار دارد. این محراب پس از سال ۸۶۰ق ساخته شد.

به علاوه، در انتهای دیوار شمالی ضریح پیامبر(ص) محراب تهجّد قرار دارد که رسول خدا(ص) در برخی از شب‌ها نماز شب را در آنجا اقامه می‌کردند. روزگاری محرابی هم در پشت «دکة الآغاوات» که امروزه به خطا «صُفّه» نامیده می‌شود و نام آن سکوی خواجه هاست وجود داشته است.[۸]

پانویس

  1. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص۱۶؛ ابن حنبل، مسند احمد، ج۲، ص۳۳۴؛ ج۳، ص۳۸۹ ؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۲، ص۲۶۰.
  2. جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۲۱۷ ـ ۲۱۵
  3. دهخدا، لغتنامه، ذیل ظاهر
  4. جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۲۱۹ـ۲۱۷
  5. جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۲۱۹
  6. جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۲۲۰
  7. جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۲۲۱ـ۲۲۰
  8. جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ص ۲۲۲ـ۲۲۱

منابع

  • جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، نشر مشعر، ۱۳۸۷ش.