اَیّوب از پیامبران الهی که با ازدستدادن اموال و فرزندان و ابتلای به بیماری مورد آزمایش الهی قرار گرفت. او در برابر امتحانات الهی صبر کرد و از عبادت و شُکر خدا دست برنداشت؛ به همین جهت در قرآن از او به نیکی یاد شده است.
اطلاعات پیامبر | |
---|---|
نام در قرآن | ایوب |
نام در کتاب مقدس | Job |
محل زندگی | بثنیه |
خویشاوندان مهم | ابراهیم |
دین | یکتاپرستی |
سن | ۲۰۰ |
تکرار نام در قرآن | چهار بار |
حوادث مهم | صبر ایوب |
پیامبران | |
حضرت محمد(ص) • ابراهیم • نوح • عیسی • موسی • سایر پیامبران |
قرآن به جزئیات ابتلای ایوب اشاره نکرده است، اما در عهد عتیق و برخی روایات اسلامی در این باره ماجراهایی نقل شده که بر اساس آن بیماری ایوب سبب دوریگزیدن مردم از وی شد. البته بهاعتقاد مسلمانان، چیزی که سبب انزجار مردم از پیامبران شود، در آنان وجود ندارد. در عهد عتیق و برخی روایات اسلامی از بیصبری و ناسپاسی ایوب در برابر امتحان الهی هم حکایتهایی آمده است؛ اما قرآن او را فردی صبور معرفی کرده است.
برخی با استناد به آیه «واذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ»، از تأثیر شیطان بر ایوب سخن گفته و در عصمتش تشکیک کردهاند؛ اما در مقابل گفته شده طبق این آیه تأثیر شیطان بر جسم و بدن ایوب بوده است نه بر نفس او که به عصمتش خلل وارد کند. همچنین بر اساس آیات قرآن شیطان بر روح و نفس بندگان خدا تسلط نمییابد و در قرآن ایوب بنده خدا معرفی شده است.
بهگفته مفسران، ایوب سوگند یاد کرد بهخاطر خطای سرزده از همسرش، صد تازیانه به او بزند؛ ولی منصرف شد. پس از منصرف شدن، به دلیل سوگندی که خورده بود، خدا به او وحی کرد با دستهای از چوبهای نازک به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند. درباره چرایی سوگند ایوب میان مفسران اختلافنظر است.
اطلاعات دقیقی از محل دفن ایوب در دست نیست؛ با این حال مقبرههایی در کشورهای مختلف به وی منسوب است؛ ازجمله آنها، آرامگاهی در منطقه الرّانْجِیَّه در دهکیلومتری جنوب حله در عراق است.
نسب و خاندان
ایوب از پیامبران الهی[۱] و از نسل حضرت ابراهیم است.[۲] نسبش از ناحیه پدر با چهار[۳] یا پنج[۴] واسطه به حضرت ابراهیم(ع) میرسد. او همچنین از سوی مادر، از نوادگان حضرت لوط(ع) است.[۵] درباره همسرش اختلاف است. بهگفته علامه مجلسی، مشهور او را نواده یوسف دانستهاند.یعنی دختر میشا فرزند یوسف [۶]. البته در برخی روایات دختر یوسف [۷].و در برخی دیگر دختر یعقوب[۸] معرفی شده است. برخی ذوالکفل را همان بشر فرزند ایوب و از پیامبران دانستهاند.[۹]
آزمایش الهی
بر اساس آیاتِ قرآن، ایوب با ازدستدادن فرزندانش و بیماری مورد امتحان الهی قرار گرفت و در برابر امتحانات الهی صبر کرد.[۱۰] پس از آن فرزندان و سلامتیاش به او بازگردانده شد.[۱۱] همچنین بنا بر روایات او اموال زیادی داشت که همه آنها را در امتحان الهی از دست داد.[۱۲] قرآن از وی با عنوانهای عبدَنا(بنده ما)، نِعمالعبد (بنده خوب)، صابر و اَوّاب (بازگشتکننده بهسوی خدا)[۱۳] یاد کرده است.[۱۴]
ردیف | متن آیه | سوره | آیه | درباره |
---|---|---|---|---|
۱ | وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ کُلًّا هَدَیْنَا وَنُوحًا هَدَیْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ | انعام | ۸۴ | از نسل ابراهیم یا نوح [یادداشت ۱] |
۲ | إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَىٰ نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِیسَىٰ وَأَیُّوبَ وَیُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَیْمَانَ وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا | نساء | ۱۶۳ | نبوت |
۳ | وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿۸۳﴾ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِکْرَىٰ لِلْعَابِدِینَ | انبیاء | ۸۳-۸۴ | استجابت دعایش و بازگردان فرزندان و سلامتی. |
۴ | واذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿٤١﴾ ارْکُضْ بِرِجْلِکَ ۖ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿٤٢﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِکْرَىٰ لِأُولِی الْأَلْبَابِ ﴿٤٣﴾ وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ ۗ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿٤٤﴾ | سوره ص | ۴۱-۴۴ | رهایی از بیماری، بازگرداندن اهل، ماجرای سوگند و اشاره به صبر ایوب و اوّاب بودنش. |
ماجرای آزمایش
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ الْیَوْمَ فَأَعِذْنِی وَ أَسْتَجِیرُ بِکَ الْیَوْمَ مِنْ جَهْدِ الْبَلَاءِ فَأَجِرْنِی وَ أَسْتَغِیثُ بِکَ الْیَوْمَ فَأَغِثْنِی وَ أَسْتَصْرِخُک الْیَوْمَ عَلَى عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّی فَاصْرُخْنِی وَ أَسْتَنْصِرُکَ الْیَوْمَ فَانْصُرْنِی وَ أَسْتَعِینُ بِکَ الْیَوْمَ عَلَى أَمْرِی فَأَعِنِّی وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ فَاکْفِنِی وَ أَعْتَصِمُ بِکَ فَاعْصِمْنِی وَ آمَنُ بِکَ فَآمِنِّی وَ أَسْأَلُکَ فَأَعْطِنِی وَ أَسْتَرْزِقُکَ فَارْزُقْنِی وَ أَسْتَغْفِرُکَ فَاغْفِرْ لِی وَ أَدْعُوکَ فَاذْکُرْنِی وَ أَسْتَرْحِمُکَ فَارْحَمْنِی.»[۱۵]
برپایه روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده، خدا به ایوب نعمتی داد و او همواره شکر آن را به جای میآورد؛ تا اینکه روزی شیطان متوجه شکر ایوب شد و به او حسد ورزید و گفت: خدایا، اگر دنیا را از ایوب بگیرى، دیگر شکر نعمتت را نمیکند. ازاینرو خدا او را بر اموال و اولاد ایوب مسلط کرد. چیزى نگذشت که اموال و اولاد ایوب از بین رفتند؛ اما شکر ایوب بیشتر شد. سپس زراعت و گوسفندان او از بین رفتند، باز هم شکرش بیشتر شد. سپس ابلیس بر بدن ایوب دمید و در بدنش زخمهای فراوان ایجاد شد و بر آنها کِرم افتاد؛ چنانکه او را بهخاطر بوی تعفن از آبادی بیرون کردند؛ اما ایوب همچنان شکر خدا را میکرد. سپس شیطان همراه چند تن از اصحاب ایوب، نزد وی رفتند و به او گفتند بهگمان ما بلایى که تو بدان مبتلا شدهاى، بهخاطر گناهی است که انجام دادهای؟ ایوب سوگند یاد کرد که هیچ طعامى نخورده، مگر آن که یتیم یا ضعیفى با او شریک بوده است و بر سر هیچ دو راهىای که هر دو طاعت خدا بوده، قرار نگرفته، مگر آنکه راهى را انتخاب کرده که طاعت خدا در آن سختتر بوده است... سپس خدا فرشتهای را فرستاد که با پایش به زمین کوبید و آبی جاری شد و ایوب را در آن شستشو داد و زخمهایش بهبودی یافت.[۱۶]
علامه طباطبایی این روایت را با برخی روایات دیگر که از اهلبیت(ع) نقل شده، ناسازگار میداند؛[۱۷] از امام محمدباقر(ع) نقل شده که در بدن ایوب چیزی مانند عفونت، کرم و زشتی چهره ایجاد نشده بود؛ بلکه علت دوریگزیدن مردم از ایوب، بىپولى و ضعف ظاهرى او بود؛ چون مردم نسبت به مقامى که او نزد خدا داشت، آگاه نبودند و نمىدانستند او بهزودی شفا میگیرد.[۱۸] همچنین روایت مذکور با روایاتی که براساس آنها ایوب و دیگر پیامبران معصوم هستند، منافات دارد؛[۱۹] چراکه از مراتب عصمت آن است که در پیامبران چیزی نباشد که سبب دورىگزیدن مردم از آنان شود؛ زیرا دورىگزیدن از پیامبران، با هدف بعثت (ابلاغ پیام خدا پیامبر به مردم) منافات دارد.[۲۰]
گزارش کتاب مقدس
کتاب ایوب یکی از ۳۹ کتاب عهد عتیق است. در این کتاب از نعمتهای خدا به ایوب،[۲۱] ماجرای آزمایش او، تسلط شیطان بر جان و اموالش[۲۲] و نیز تلاش چند جوان برای متقاعدکردن ایوب به انجامدادن خطا[۲۳] سخن آمده است. گفتهاند آنچه در عهد عتیق درباره ایوب آمده، برخلاف قرآن که او را صابر معرفی کرده، از بیصبری ایوب در برابر مصائب و ناسپاسیاش حکایت دارد.[۲۴] همچنین در کتاب مقدس ماجرای سوگند او ذکر نشده است.[۲۵]
فلسفه ابتلای ایوب
ابتلای ایوب به بیماری و از دستدادن فرزندانش امتحانی از جانب خدا بود. بهگفته قُرطُبی، از مفسران اهل سنت، حال ایوب پیش از آزمایش، حین آزمایش و پس از آن یکسان و در همه حال شکرگزار خدا بود.[۲۶] همچنین براساس روایاتی که علامه طباطبایی نقل کرده، گرفتاری ایوب، براى این بود که مردم دربارهاش ادعای ربوبیت نکنند و از مشاهده نعمتهایی که خدا به وى داده، او را خدا نخوانند؛ همچنین اینکه از دیدن وضع او عبرت بگیرند و ضعیف و فقیر و مریضى را به خاطر ضعف و فقر و مرضش تحقیر نکنند؛ چون ممکن است خدا ضعیف را قوى و فقیر را توانگر و مریض را بهبودى دهد؛ و نیز بدانند خداوند است که هرکس را بخواهد مریض مىکند، هرچند که پیامبر باشد و هر که را بخواهد شفا مىدهد.[۲۷]
سوگند ایوب
ایوب در دوره بیماریاش سوگند یاد کرد که هرگاه بهبود یافت، صد تازیانه به همسرش بزند؛[۲۸] با این حال پس از بهبود، تصمیم گرفت او را بهخاطر وفاداریها و خدماتش ببخشد، ولی سوگندش مانع بود.[۲۹] ازاینرو به او وحی شد که دستهای از چوبهای نازک را بگیرد و به همسرش بزند و سوگند خود را نشکند.[۳۰]
درباره چرایی سوگند ایوب، میان مفسران اختلافنظراست: از ابن عباس مفسر قرن اول نقل شده که شیطان بر همسر ایوب ظاهر شد و به او گفت: شوهرت را معالجه میکنم، بهشرط اینکه پس از بهبود بگوید من (شیطان)، تنها عامل بهبودیاش بودهام. همسر ایوب که از بیماری ایوب خسته شده بود، پیشنهاد شیطان را پذیرفت. ازاینرو ایوب سوگند یاد کرد که او را تازیانه بزند.[۳۱] برخی دیگر گفتهاند ایوب همسرش را دنبال کاری فرستاده بود و او دیر کرد. ایوب که از بیماری رنج میبرد، ناراحت شد و چنین سوگندی یاد کرد.[۳۲] برخی نیز درباره علت چنین سوگندی گفتهاند مسألهای بین ایوب و همسرش پیش آمد[۳۳] و او ایوب را با سخنان خود آزرد.[۳۴]
برپایه روایتی، ماجرای سوگند ایوب مربوط به پس از شفای او است: هنگامی که ایوب بیمار بود و در خارج از آبادی به سر میبرد، همسرش برای تهیه نان به آبادی رفته بود و در برابر تهیه نان گیسوهای خود را فروخته بود. وقتی نزد ایوب بازگشت، او از بیماری شفا یافته بود و متوجه بریدن بودن گیسوان همسرش شد. به همین علت سوگند یاد کرد که به او صد تازیانه بزند؛ اما وقتی از سبب آن اطلاع یافت، از تصمیم خود پشیمان شد.[۳۵] البته در معتبر بودن این روایت بهجهت تناقض با باورهای شیعه درباره عصمت پیامبران،[۳۶]، تعارض با دیگر روایات،[۳۷] پیشداوری ایوب (بدگمانشدن به همسرش و تعیین مجازات برای او قبل از سؤال از او) و نیز مجهولبودن یکی از راویان آن[۳۸] تردید شده است.
برخی از مفسران اهلسنت از ماجرای سوگند ایوب استنباط کردهاند که مرد میتواند به جهت تأدیب، همسرش را کتک بزند.[۳۹]
عصمت
برخی با استناد به آیه «واذْکُرْ عَبْدَنَا أَیُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ »[۴۰] به تأثیر شیطان در وجود ایوب اشاره کرده و در عصمتش تشکیک کردهاند. دلیل آنها این است که بر اساس آیه مذکور، ایوب بر اثر مس شیطان گرفتار رنج و عذاب شده بود و تأثیر شیطان با عصمت سازگار نیست.[۴۱] در پاسخ گفته شده است که شیطان بر نفس ایوب تسلط نداشته است تا به عصمتش خللی وارد کند؛ بلکه در بدن، اموال و اولادش تأثیر گذاشته است؛[۴۲] چراکه بر اساس آیه «إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ؛ همانا تو (شیطان) را بر بندگان من تسلط نیستی»،[۴۳] شیطان بر بندگان خدا تسلط ندارد و بر اساس آیه ۴۱ سوره ص، ایوب بنده خدا بوده است.[۴۴]
در کتاب تنزیه الانبیاء که درباره عصمت پیامبران نوشته شده است، از عصمت ایوب نیز بحث شده است.[۴۵]
مدفن
ایوب در منطقه عُوص در جنوب غربی بحرالمیّت و شمال خلیج عَقَبه یا در بَثَنِیَّه منطقهای بین دمشق و اَذرِعات زندگی میکرد.[۴۶] همچنین در شهر اورفه ترکیه غاری است که گفته میشود ایوب در دوران بیماری در آنجا بوده است.[۴۷]
گفتهاند ایوب ۲۰۰ سال عمر کرد[۴۸] بر اساس عهد عتیق ۱۴۰ سال آن پس از شفا از بیماری بود.[۴۹] همچنین برپایه روایات هفت[۵۰] یا هجده سال[۵۱] در رنج بود و در کنار چشمهای که در آن شفا یافته بود، دفن شد.[۵۲] درباره محل دفنش اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ با این حال مقبرههایی در کشورهای مختلف مانند عراق، لبنان، فلسطین و عمان به او منسوب است.[۵۳] از جمله مقبرهای در منطقه الرّانْجِیَّه در دهکیلومتری جنوب حله در عراق قرار دارد که میگویند به علت نزدیکی به محل زندگی ایوب، از شهرت بیشتری برخوردار است.[۵۴]
همچنین در هفت کیلومتری بندر صلاله، بر بلندای کوه اِتّین در عمان، در روستای گرماب در اطراف بجنوردِ ایران و در بخارا در ازبکستان نیز مزارهایی به وی منسوب است.[۵۵] البته احتمال دادهاند که مزار منسوب به وی در بخارا، از ابداعات دروه تیموری و تیمور لنگ باشد.[۵۶]
آثار هنری
داستان ایوب در آثار هنری انعکاس یافته است. فیلم ایوب پیامبر، به کارگردانی فرج الله سلحشور، که در سال ۱۳۷۲ش تولید و از تلویزیون ایران پخش شد، دریاره زندگی ایوب و ابتلایش به بیماری است.[۵۷]
پانویس
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
- ↑ سوره انعام، آیه ۸۴.
- ↑ ابن حبیب، المحبر، دارآفاق الجدیده، ص۵.
- ↑ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۵؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۸۷.
- ↑ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۵؛ ثعلبی، الشکف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۸۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۱۷، ص۲۱۴؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۵
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲
- ↑ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۵.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۳۲۵.
- ↑ سوره صاد، آیه ۴۴.
- ↑ سوره انبیاء، آیه۸۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲.
- ↑ جزایری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.
- ↑ سوره ص، آیات ۴۱-۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰-۲۱۱.
- ↑ کفعمی، المصباح (جنة الامان الواقیة)، ۱۴۰۵ق، ص۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ قمی، تفسیرالقمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاةالقلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۹-۵۶۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.
- ↑ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۳۹۹-۴۰۰.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روضالجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.
- ↑ کتاب مقدس، ایوب، ۱:۱-۶
- ↑ کتاب مقدس، ایوب، ۱-۲.
- ↑ کتاب مقدس، ایوب، ۳-۲۷.
- ↑ کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانهزدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.
- ↑ کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانهزدن ایوب به همسرش»، ص۱۲۰.
- ↑ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۶، ص۲۱۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.
- ↑ مکارم، تفسیر نمونه،۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.
- ↑ سوره ص، آیه ۴۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹؛ جزایری، قصصالانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸.
- ↑ نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۹.
- ↑ مغنیه، تفسیرالکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۳۸۲.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۴۶.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۳۹-۲۴۲؛ مجلسی، حیاة القلوب، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵۶۵-۵۵۹.
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۳، ص۲۱۳؛ سبحانی، منشور عقاید امامیه، مؤسسة الامام الصادق، ص۱۱۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۱۴-۲۱۷.
- ↑ کلباسی، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، ص۱۱۷.
- ↑ جصاص، احکام القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۲۶۰.
- ↑ سوره ص، آیه۴۱.
- ↑ نگاه کنید به نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۰-۲۶۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۰۹.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۶۵.
- ↑ نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن ۱۳۸۸ش، ص۲۶۰-۲۶۱.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۲۵۰ق، ص۵۹-۶۴.
- ↑ شوقی، اطلس قرآن، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۹.
- ↑ بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۰.
- ↑ ابن حبیب، المحبر، دارآفاق الجدیده، ص۵.
- ↑ کتاب مقدس، ایوب ۱: ۴۲.
- ↑ جزایری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۱۹۸و۲۰۰.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۲؛ جزایری، قصص الانبیاء، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۷.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۶۷۵.
- ↑ مرقد نبی الله ایوب (علیهاسلام)، مرکز تراث الحله.
- ↑ رامیننژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.
- ↑ رامیننژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.
- ↑ رامیننژاد، مزار پیامبران، ۱۳۸۷ش، ص۵۹-۶۳.
- ↑ خلاصه داستان فیلم ایوب پیامبر، بانک جامع اطلاعات سینمای ایران.
یادداشت
- ↑ علامه طباطبایی ضمیر در ذریته را به نوح برگردانده است. البته این سخن منافات ندارد با اینکه ایوب از نسل ابراهیم باشد (طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۲۴۲).
منابع
- قرآن کریم.
- کتاب مقدس.
- ابنحبیب بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، تحقیق ایلزة لیختن شتیتر، بیروت، دار آفاق الجدیده، بیتا.
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه مؤسسة البعثه قم، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
- بیآزار شیرازی، عبدالکریم، باستانشناسی غرافیای تاریخیِ قصص قرآن، تهران دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۸۶ش.
- ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- جزایری، نعمتالله بن عبدالله، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، قم، مکتبة آیةالله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
- جصاص، احمد بن علی، احکامالقرآن، تحقیق محمدصادق قمحاری، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
- رامیننژاد، رامین، مزار پیامبران، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۳۸۷ش.
- سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه، قم، مؤسسة الامام الصادق علیهالسلام، بیتا.
- سیدِ مرتضی، تنزیهالانبیاء، قم، الشریف الرضی، ۱۲۵۰ق.
- شوقی، ابوخلیل، اطلس قرآن، ترجمه کرمانی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۸۸ش.
- صدوق، محمد بن علی، الخصال، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمدجواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۴ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیرالقمی، تصحیح طیب موسوی جزایری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
- کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الامان الواقیة)، قم، دارالرضی(زاهدی)، ۱۴۰۵ق.
- کلباسی، زهرا و دیگران، «نقد و بررسی آرای مفسران در تفسیر آیه ۴۴ سوره ص و تازیانه زدن ایوب به همسرش»، آموزههای قرآنی، شماره۲۲، ۱۳۹۴ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوارالجامعه لدرراخبارالائمه الاطهار، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مجلسی، محمدباقر، تحقیق علی امامیان، حیاةالقلوب، قم، سرور، ۱۳۸۴ش.
- مرکز تراث الحله، العتبة العباسیة المقدسة، مشاهده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ش.
- مغنیه، محمدجواد، تفسیرالکاشف، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۳ش.
- نصری، عبدالله، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، تهران، سروش، ۱۳۸۸ش.
- خلاصه داستان فیلم ایوب پیامبر، بانک جامع اطلاعات سینمای ایران، مشاهده ۲۴ فروردین ۱۳۹۹ش.
پیوند به بیرون