المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)
![]() | برای اثباتپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیشیعه برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد. |
![]() | |
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | سید محمدحسین طباطبائی |
موضوع | تفسیر قرآن |
سبک | قرآن به قرآن |
زبان | عربی |
قطع | وزیری |
اطلاعات نشر | |
ناشر | اسماعیلیان، دار الکتب الاسلامیة |
المیزان فی تفسیر القرآن که بیشتر به تفسیر المیزان شهرت دارد، از جامعترین و مفصلترین تفاسیر شیعی قرآن به زبان عربی است که در قرن چهاردهم قمری به قلم سید محمد حسین طباطبائی (درگذشته: ۱۳۶۰ش) نگاشته شده است.
المیزان از تفسیرهای ترتیبی است و روش تفسیری آن، تفسیر قرآن به قرآن، یعنی تفسیر آیات به کمک دیگر آیات است. انصاف علمی و دقت و عمق این تفسیر باعث شده است که این تفسیر مورد توجه عالمان شیعه و سنی قرار گیرد و به یکی از معتبرترین منابع فهم و تحقیق قرآن تبدیل شود. در ظرف مدت کوتاهی، دهها کتاب و صدها مقاله و پایاننامه در مورد آن نوشته شده است.
از امتیازات مهم این تفسیر بررسی عمیق موضوعات مهمی همچون اعجاز قرآن، شفاعت ، اخلاق، قصص انبیا، روح و نفس، استجابت دعا، توحید، توبه، رزق، برکت، جهاد، و احباط است که به مناسبت آیه مربوط، مورد بررسی دقیق قرار گرفته است.
این تفسیر به زبانهای فارسی، انگلیسی، اردو، ترکی، اندونزیایی و اسپانیایی ترجمه و منتشر شده است.
مؤلف
تفسیرهای مهم | |
---|---|
شیعی | تفسیر ابو الجارود • تفسیر قمی • کتاب التفسیر (عیاشی) • تفسیر التبیان • تفسیر مجمع البیان • تفسیر الصافی • تفسیر المیزان |
سنی | تفسیر جامع البيان (طبری) • المحرر الوجیز (ابن عطیه) • تفسیر الجامع لأحكام القرآن (قرطبی) • تفسير القرآن العظيم (ابن كثير) • تفسیر جلالین (سیوطی) |
گرایشهای تفسیری | |
تفسیر تطبیقی • تفسیر علمی • تفسیر عصری • تفسیر تاریخی • تفسیر فلسفی • تفسیر کلامی • تفسیر عرفانی • تفسیر ادبی • تفسیر فقهی | |
روشهای تفسیری | |
تفسیر قرآن به قرآن • تفسیر روایی • تفسیر عقلی • تفسیر اجتهادی | |
شیوههای نگارش تفسیر | |
تفسیر ترتیبی • تفسیر موضوعی | |
اصطلاحات علم تفسیر | |
اسباب نزول • ناسخ و منسوخ • محکم و متشابه • اعجاز قرآن • جری و انطباق • مکی و مدنی |
سید محمدحسین طباطبائی فیلسوف و مفسر قرآن در سال ۱۲۸۱ش (۲۹ ذیالقعده ۱۳۲۱ق) در روستای شادگان از توابع تبریز به دنیا آمد.[۱] در سال ۱۳۰۴ش برای تکمیل تحصیلات رهسپار نجف شد و نزد عالمان همچون محمد حسین غروی اصفهانی، محمد حسین نائینی، حجت کوه کمره ای، سید حسین بادکوبهای، ابوالقاسم خوانساری و سید علی قاضی به کسب علم پرداخت.[۲]
علامه در سال ۱۳۱۴ش به زادگاه خویش، تبریز بازگشت و در سال ۱۳۲۵ش عازم قم شده و در آن شهر رحل اقامت افکند.[۳] او از این زمان تا پایان حیات خود، ضمن تدریس دروس فلسفه و تفسیر در حوزه علمیه قم، به کار نگارش تفسیر المیزان پرداخت و آن را پس از نزدیک به بیست سال تلاش، در شب قدر ۲۳ رمضان سال ۱۳۹۲ق (۱۳۵۰ش) به پایان رساند.[۴]
وی در ۲۴ آبان سال ۱۳۶۰ش مطابق ۱۸ محرم۱۴۰۲ق چشم از جهان فروبست و در حرم حضرت معصومه(س) در قم به خاک سپرده شد.[۵] غیر از تفسیر المیزان، از دیگر آثار وی میتوان به اصول فلسفه و روش رئالیسم، بدایة الحکمة، نهایة الحکمة و شیعه در اسلام اشاره کرد.[۶]
معرفی تفسیر
المیزان فی تفسیر القرآن معروف به تفسیر المیزان، تفسیر ترتیبی و به روش تفسیر قرآن به قرآن و به زبان عربی است که در ۲۰ مجلد تنظیم یافته است.
مؤلف در آغاز تفسیر، مقدمهای نگاشته و ضمن نگاهی اجمالی که به سیر تطور تفسیر و روشهای آن دارد، روشهای تفسیری قبلی و معاصر خود را نقد نموده دیدگاه خود را درباره روش درست تفسیر شرح مینماید. او روش تفسیر قرآن به قرآن را شیوه درست تفسیر قرآن میداند و معتقد است روش اهل بیت در تفسیر، نیز همین بوده است.[۷]
شیوه این تفسیر چنین است که در آغاز، چند آیه از یک سوره را که در یک سیاق قرار دارند میآورد، پس از آن تحت عنوان "بیان" به شرح و تفسیر آیات میپردازد و در پارهای از موارد پس از شرح و تبیین آیات یک سیاق به مناسبت یک یا چند موضوع مطرح در آیات مورد بحث را عنوان مستقلی قرار میدهد و ابعاد آن را تشریح مینماید. مباحث مطرح شده در این بخشها علاوه از مباحث قرآنی ممکن است فلسفی، اخلاقی، تاریخی یا اجتماعی باشد که مولف در عنوان اینگونه از مباحث به نحوه بحث یا حوزهای که برای بحث خود انتخاب مینماید، اشاره دارد.[۸]
مؤلف همچنین معمولاً پس از تفسیر بخشی از آیات، مبحثی تحت عنوان بحث روایی ترتیب داده و در آن به نقد و بررسی روایات تفسیری پرداخته است.[۹]
تاریخ شروع و پایان تفسیر المیزان
علامه طباطبایی تالیف و نگارش تفسیر قرآن را در سال۱۳۳۳ش برابر با ۱۳۷۴ق آغاز کرد و در ۲۳ رمضان ۱۳۹۱ق. برابر با ۲ آبان سال ۱۳۵۰ش به پایان برد. [یادداشت ۱] نخستین چاپ متن عربی کتاب از سوی انتشارات دار الکتب الاسلامیة در تهران (۱۳۷۵ق) و نیز مؤسسة الاعلمی - بیروت (۱۳۸۲ق و ۱۴۱۷ق) و متن فارسی کتاب از سوی مؤسسهدار العلم قم، کانون انتشارات محمدی تهران و دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) بارها منتشر شده است.[۱۱]
روش تفسیری قرآن به قرآن
اساس کار تفسیر المیزان، بر قاعدهٔ تفسیر قرآن به قرآن است. بدین معنا که معیار اول برای تفسیر قرآن، خود قرآن است. علامه طباطبایی معتقد است، وقتی قرآن خود را «تبیاناً لِکُلّ شیء»[۱۲] (روشنگر هر چیز) معرفی میکند، چطور ممکن است برای بیان معنا و مقصود خود محتاج به غیر خود باشد.[۱۳] او این شیوه را همچنین مستند به روایات میداند به عنوان نمونه گفتاری از امام علی(ع) در نهج البلاغه که به توصیف قرآن میپردازد: پارهای از آن پارهای دیگر را به زبان میآورد، و بعضی از آن شاهد بر بعضی دیگر است.[۱۴] وی همچنان روش تفسیر قرآن به قرآن را قدیمیترین روشی میداند که معلمان قرآن (پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام) بدان پای بند بودهاند.[۱۵]
علامه طباطبائی برای تفسیر قرآن به کمک قرآن، از آیات مجاور آیه که با آیه مورد بحث در یک سیاق قرار دارند بهره میگیرد و در مواردی موضوعات مشابه و مشترک در سورههای مختلف را کنار یکدیگر قرار میدهد و برای درک پیام آیه از آیات دیگر کمک میگیرد.[۱۶]
ویژگیهای تفسیر
- تفسیر قرآن به قرآن: سبک تفسیر المیزان، تفسیر قرآن به قرآن است. به نظر برخی گرچه این روش قبلا نیز وجود داشته است امّا موارد استفاده از آن اندک بوده است. حال اینکه بنای تفسیر المیزان بر این است که در هر آیه این روش پیاده شود.[۱۷] دیدگاه علامه این است که هر چند برای فهم قرآن استفاده از مباحث علمی و فلسفی و مانند آن کار نادرستی نیست ولی بر این باور است که برای فهم حقایق قرآن دو روش وجود دارد یکی اینکه ما در مسئلهای که قرآن متعرض آن است، بحثی علمی، یا فلسفی را آغاز کنیم، تا حق مطلب برایمان روشن و ثابت شود، آن وقت بگوئیم: آیه هم همین را میگوید، این روش هر چند که مورد پسند بحثهای علمی و نظری است، ولی قرآن آن را نمیپسندد (روح این روش در واقع همان تحمیل کردن چیزی بر قرآن از خارج قرآن است.) روش دوم اینکه برای فهم آن مسئله، و تشخیص مقصود هر آیه، از نظائر آن آیه کمک گرفته و منظور آیه را بدست آوریم، (آنگاه اگر بگوئیم علم هم همین را میگوید عیبی ندارد)، و این روشی است که میتوان آن را تفسیر خواند و خود قرآن آن را میپسندد؛ چون قرآن خود را تبیان کل شئ و روشنگر هر چیزی میداند، چگونه ممکن است که روشنگر خودش نباشد.[۱۸]
- ترجیح یکی از اقوال در مورد آیه: یکی از امتیازات المیزان بر تفاسیر پیش از خود این دانسته شده که معمولا تفاسیر قبلی اگر آیهای احتمال چند معنا را داشت مفسر احتمالات را نقل میکرد بدون اینکه ترجیحی بین آنها بدهد اما امتیاز المیزان این است که یکی از آن چند معنا را با کمک آیات دیگر یا قرائن موجود در خود آیه ترجیح داده و مقصود را روشن مینماید.[۱۹]
- تفسیر موضوعی: علامه در موارد بسیاری آیات یک موضوع را کنار هم قرار داده و آنها را جمعبندی کرده و نتیجهگیری نموده است. مثلا کل آیات مربوط به احباط را جمع کرده و نتیجه میگیرد که معنی احباط در قرآن چیست. علامه همچنین آیاتی که در سورههای مختلف در زمینه قصص قرآنی همچون قصه موسی(ع) آمده را یکجا جمع و تفسیر کرده است.[۲۰]
- پرداختن به غرض سوره ها: به نظر علامه طباطبائی هر سوره برای بیان معنای خاصی چینش یافته است و غرض واحدی دارد که بدون بیان آن سوره تمام نمیشود.[۲۱] به همین خاطر او در ابتدای هر یک از سورهها به بیان غرض و هدف آن سوره میپردازد.
- پرداختن به مباحث اجتماعی و علمی روز: برخی توجه علامه طباطبائی در تفسیر خود به شبهات و اشکالات مطرح شده در دوران اخیر و تلاش برای انطباق دین با تحولات زمان را از امتیازات این تفسیر دانستهاند[۲۲]
- مقدم داشتن قرآن بر روایات: علامه طباطبائی در تفسیر خود با پیش فرض مقدم بودن قرآن بر روایات، هرگاه سیاق آیات را مخالف مضمون روایتها تشخیص داده، از پذیرش آن روایات اجتناب نموده است.[۲۳]
نگاهی به محتوا
محورهای کلی مباحث در تفسیر المیزان براساس تصریح علامه طباطبایی عبارتند از:
- معارف مربوط به اسماء الهی.
- معارف مربوط به افعال الهی.
- معارف مربوط به واسطهها میان خداوند و بندگان مانند: لوح، قلم و عرش.
- معارف مربوط به انسان قبل از دنیا.
- معارف مربوط به انسان در دنیا.
- معارف مربوط به انسان بعد از دنیا.
- معارف مربوط به اخلاق انسانی.[۲۴]
- شروع المیزان با مقدمهای است درباره معنای تفسیر و طبقات مفسران و شروعش از عصر نزول قرآن و زمان صحابه و تداومش درعصر تابعین و ورود محدثان، متکلمان، فلاسفه، متصوفه و دانشمندان مسلمان علوم طبیعی و تجربی به عرصه تفسیر قرآن و یادآوری این نکته که تفسیر قرآن به قرآن روش اهلبیت به عنوان معلمان قرآن و هدایت کنندگان به آن است. [۲۵]
پس از مقدمه نخستین مطلب المیزان این است که خداوند متعال كلام خود را به نام خود كه عزيزترين نام است آغاز كرده، تا آنچه كه در كلامش هست نشانِ او را داشته باشد، و مرتبط با نام او باشد، و نيز ادبى باشد تا بندگان خود را به آن ادب، تربیت كند و بياموزد تا در اعمال و افعال و گفتارهايشان اين ادب را رعايت نموده و همه را با نام وى آغاز نموده و نشان او را برکارهایشان بزنند تا عملشان خدايى شده و فقط بخاطر او باشد. [۲۶]
- آخرین مطلب المیزان به مناسبت کلمه خناس در سوره ناس روایتی از امام صادق(ع) به نقل از امالی صدوق است که چون آیه ۱۳۵ سوره آل عمران : وَالَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ. نازل شد ابلیس در مکّه بالای کوه ثور رفت و به فریاد بلند جنیان تحت امر خودش را فراخواند و چون به گردش آمدند گفتند: «ای سیّد ما! برای چه ما را فراخواندی؟ گفت: «این آیه نازل شده چه کسی در برابر آن قیام میکند»؟ یکی گفت: «من به چنین وسیله»؟ گفت: «تو اهلش نیستی». دیگری چنان و چنین گفت، گفت: «تو هم اهلش نیستی». وسواس خنّاس گفت: «من اهل آنم». گفت: «به چه وسیله»؟ گفت: «به آنها وعده دهم و آرزومندشان کنم تا گناه کنند و چون در گناه افتادند طلب آمرزش و استغفار را از یادشان ببرم». گفت: «تو اهل آنی و او را تا قیامت بر این وظیفه گمارد.» [۲۷]
منابع المیزان
طباطبایی در تفسیرش به مصادر بسیاری در زمینه تفسیر و حدیث و تاریخ و جز آن توجه داشته است که صرفا از کتب و آثار شیعه نبوده و از امهات متون اهل سنت نیز برخوردار بوده است و این امر نمایانگر یکی از جوانب روشمندی و نگرش اعتدالی اوست که میکوشد در هر بحثی ژرفکاوی کند و از آرای صاحبنظران غافل نباشد. همچنین آشکار میگردد که در برابر منقولات روحیه تسلیم محض ندارد بلکه بعضی را میپذیرد و بعضی را رد میکند و با آنها ارزیابانه و نقادانه برخورد مینماید.[۲۸]
وجه مهم جامعیت المیزان، گسترش و تنوع منابع آن است. در این کتاب از شمار قابل توجهی از منابع متقدم و متأخر در موضوعات گوناگون استفاده شده است. المیزان، از بیست و هفت تفسیر مکتوب شیعه و سنی و در حدود بیست و دو منبع تاریخی بهره برده است.[۲۹]
وضعیت نشر
ناشران مختلفی تفسیر المیزان را چاپ کردهاند، از جمله:
- تهران، دار الکتب الاسلامیة: این چاپ در سال ۱۳۷۵ق آغاز و در ۲۰ مجلد منتشر شد.
- بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات: این انتشارات دوبار المیزان را به چاپ رسانده است. چاپ اول در ۲۰ جلد و چاپ دوم آن با کمی پاورقی و اضافه دو جلد فهارس.
- قم، مؤسسۀ مطبوعاتی اسماعیلیان: افست از چاپ اول بیروت
- قم، دفتر نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم: افست از چاپ اول بیروت[۳۰]
ترجمهها
این تفسیر تاکنون به زبانهای گوناگونی از جمله فارسی، انگلیسی، اردو، ترکی، اسپانیولی و اندونزیایی ترجمه شده است.[۳۱]
ترجمه فارسی
ترجمه فارسی کتاب ابتدا توسط جمعی از فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم از جمله ناصر مکارم شیرازی، محمدتقی مصباح یزدی، سید محمدباقر موسوی همدانی، عبدالکریم نیری بروجردی و... در ۴۰ مجلد صورت گرفت. ده جلد اول این ترجمه در انتشارت دارالعلم قم و سی جلد بعد در انتشارات محمدی منتشر شد. پس از آن همین ترجمه توسط بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با همکاری مؤسسه نشر فرهنگی رجاء و مؤسسه امیرکبیر در بیست جلد دو بار در سالهای ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ش چاپ شد.[۳۲]
از آنجا که نیمی از کتاب به قلم سید محمدباقر موسوی همدانی ترجمه شده بود، به توصیهٔ علامه طباطبایی، برای یکدست شدن، ترجمه باقی مجلدات کتاب یک بار دیگر به وسیلهٔ ایشان به زبان فارسی برگردانده شد. این اثر توسط دفترانتشارات اسلامی (جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم) مکرر به چاپ رسیده است.[۳۳]
ترجمه انگلیسی
۶ جلد از تفسیر المیزان توسط سید سعیداختر رضوی و با حمایت موسسه جهانی خدمات اسلامی به انگلیسی ترجمه شد، اما با وفات مترجم کار این ترجمه که تا بخشی از جلد ۷ المیزان به پیش رفته بود متوقف شد و موسسه مذکور اتمام جلد ۱۳ ترجمه المیزان که ترجمه نیمی از جلد ۷ متن عربی بود به فرزند او محمد اختر رضوی سپرد. در حال حاضر این ترجمه تا جلد ۱۳ منتشر شده است که تا آیه ۸۳ سوره انعام را در برمیگیرد.[۳۴]
ترجمه اندونزیایی
تاکنون هفت جلد ابتدایی این کتاب توسط الیاس حسن به زبان اندونزیایی ترجمه و منتشر شده است.[۳۵]
نظرات در مورد المیزان
- شهید مطهری: من میتوانم ادعا کنم که این تفسیر از جنبههای خاصی، بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنّی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.[۳۶]
- حسنزاده آملی:این تفسیر شهر حکمت و مدینه فاضلهای است که در آن از بهترین و بلندترین مباحث انسانی و شعب دینی از عقلی و نقلی بحث شده است.
- جوادی آملی: همانطوری که قرآن مخزن همه علوم است تفسیر استاد علامه نیز مخزن آراء و افکار و علومی است که این حکیم الهی از آن بهرهمند شده و به دیگران رسانیده است.
- سید محمدحسین حسینی تهرانی: در این اثر بین معانی ظاهری و باطنی و عقل و نقل جمع شده و هر یک خط خود را ایفا میکنند. این تفسیر به قدری جالب است که میتوان آن را به عنوان سند عقاید شیعه به دنیا معرفی کرد. تفسیر مزبور در نشان دادن نکات دقیق و حسّاس و نیز در جامعیت منحصر به فرد است.
- جعفر سبحانی: علامه را باید از بنیان گذاران سبکی خاص در تفسیر دانست که نمونههای آن صرفاً در اخبار خاندان رسالت است و آن رفع ابهام هر آیه توسط آیهای دیگر است.
- ناصر مکارم شیرازی: اثری است بر اساس روش عالی تفسیر قرآن به قرآن و حقاً متضمّن یک سلسله حقایق است که تا کنون بر ما مخفی بوده است.
- محمدهادی معرفت: این تفسیر گنجینهای از اندیشه اسلامی است. نوآوریهای قابل توجهی در آن مشاهده میشود... علامه در این اثر تحقیقات عمیق و عالی مطرح نموده که میتواند در اندیشههای علمی، فلسفی و اسلامی تحوّل به وجود آورد بنابراین بحث و پژوهش پیرامون آن از ضروریات حوزههای علمیه شیعه است.
- محمدی گیلانی: تفسیر المیزان فوقالعاده است مؤلّفش برای توضیح و تفسیر قرآن کریم از قواعد عقلی استفاده نکرد بلکه بحثهای فلسفی و روایی را بهانهای قرار داد تا بدین وسیله حقانیت این علوم را از طریق قرآن و زبان اهل بیت(ع) به اثبات برساند.[۳۷]
کتابهای مرتبط با المیزان
فهرستهای موضوعی
از آنجا که المیزان تفسیری ترتیبی است و گاهی راجع به یک موضوع خاص در چند موضع وارد بحث میشود برای راحتی مراجعه و تحقیق کتابهای زیر همه مواردی که در این تفسیر به یک موضوع پرداخته شده را در ذیل آن موضوع فهرست میکند:
- مفتاح المیزان: این فهرست تألیف علیرضا میرزا محمد میباشد و برای ترجمۀ ۴۰ جلدی فارسی که توسط بنیاد فکری و علمی علامه طباطبایی چاپ شده، تدوین شده است. این اثر در ۳ جلد تنظیم یافته و مرکز نشر فرهنگی رجاء در سال ۱۳۶۷ه.ش آن را به طبع رسانید.[۳۸]
- راهنما و فهرست المیزان فی تفسیرالقرآن: این فهرست تألیف الیاس کلانتری است که برای ترجمه تفسیر المیزان نوشته شده و توسط عباس ترجمان به عنوان دلیلالمیزان برای تفسیر عربی ترجمه شده است. اصل این اثر در قم و ترجمه عربی آن در بیروت چاپ شده است.[۳۹]
- فهرست راهنمای موضوعی المیزان (عربی فارسی): این اثر راهنمای موضوعات تفسیر و ترجمه المیزان منتشر شده از سوی دفتر انتشارات اسلامی (جامعه مدرسین) میباشد.[۴۰]
خلاصههای تفسیر المیزان
- «مختصر المیزان فی تفسیر القرآن» به زبان عربی فشردهای از تفسیر المیزان تدوین سلیم الحسنی میباشد. این اثر در ۶۰۴ صفحه در بیروت به سال ۱۴۱۷ق و نیز در حاشیه قرآن به چاپ رسیده است.[۴۱]
- کتاب نور من القرآن (المیزان المختصر فی التفسیر) خلاصهای از تفسیر المیزان میباشد که کمال مصطفی شاکر آن را در یک جلد به زبان عربی تهیه کرده است. این اثر را فاطمه مشایخ با اضافاتی از اصل کتاب المیزان[۴۲] با نام خلاصه تفسیر المیزان علامه طباطبائی در چهار جلد به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب در انتشارات اسلام به چاپ رسیده است.[۴۳]
- خلاصه دیگری نیز توسط آقای الیاس کلانتری به نام مختصر المیزان فی تفسیر القرآن به زبان عربی در ۶ جلد تهیه و توسط انتشارات اسوه در سال ۱۴۲۱ق به چاپ رسیده است.[۴۴]
- تفسیر طهور (تفسیری پارسی و روان از قرآن کریم) موسسه فرهنگی جام طهور[یادداشت ۲] برای آشنایی با معارف قرآن تفسیر ی فارسی، روان، مستند و متقن را بر اساس تفسیر المیزان تهیه کرده که ۶ جلد آن روانه بازار نشر شده است.[۴۵]
با علامه در المیزان از منظر پرسش و پاسخ
«با علامه در المیزان از منظر پرسش و پاسخ»، کتابی دو جلدی است که توسط مرادعلی شمس گردآوری شده است. او سؤالاتی مطرح کرده و پاسخ آنها را از تفسیر المیزان ذکر میکند. این سؤالات در زمینههای علوم قرآنی و حدیثی، مباحث علمی، فلسفی، اخلاقی، تاریخی و اجتماعی، اعتقادی و فقهی است. این اثر توسط انتشارات اسوه منتشر شده است.
کتاب الطباطبایی و منهجه فی تفسیره المیزان
این کتاب نوشتۀ علی رمضان أوسی به زبان عربی تألیف و توسط آقای حسین میرجلیلی به فارسی ترجمه شد و با نام روش علامه طباطبایی در تفسیر المیزان توسط چاپ بین الملل در یک جلد منتشر شده است. در این کتاب ۴۰۰ صفحهای روش علامه در تفسیر و ویژگیهای المیزان به صورت مفصل توضیح داده شده است.
منابع المیزان
کتاب «منابع المیزان» گردآوری منابعی است که علامه طباطبایی از آنها برای تألیف المیزان استفاده کرده است.
پانویس
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۲۵.
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۲۱.
- ↑ برگرفته از زندگینامه خودنوشت علامه سید محمدحسین طباطبائی، نشریه گلستان قرآن، آذر۱۳۸۱، شماره ۱۳۶، ص۵.
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۶۱ تا ۶۳.
- ↑ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۱.
- ↑ حسنزاده آملی، «آثار قلمی جناب علامه طباطبایی از نظم و نثر»، ص۱۸و۱۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۴-۱۴.
- ↑ برای نمونه ببینید: ج۱، ص۲۴، ۴۸، ۸۶، ۱۰۵.
- ↑ صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۲۰، ص۳۹۸
- ↑ https://www.ibna.ir/fa/shortint/261809/ مصاحبه سید محمدعلی ایازی.
- ↑ سوره نحل، آیه ۸۸.
- ↑ شمس الوحی تبریزی (سیرهٔ عملی علامه طباطبایی)، جوادی آملی، ۱۳۸۶ش، ص۹۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۴.
- ↑ نقیب زاده، «مقایسۀ دو تفسیر علامه طباطبائی (المیزان و البیان)»، ص۸۴.
- ↑ استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۲۸.
- ↑ موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸.
- ↑ استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۰.
- ↑ استادی، آشنایی با تفاسیر، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۱۶.
- ↑ ایازی، «اندیشههای اجتماعی در تفسیر المیزان»، ص۷۸ - ۸۱.
- ↑ صحرایی اردکانی، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، ص۱۹۸و۱۹۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۳-۱۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۱،صص۴-۱۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۱، ص۱۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعیلیان، ج۲۰، ص۳۹۸.
- ↑ الاوسی، «درباره المیزان»، ص۱۰.
- ↑ طاهری، «جامعیت تفسیر المیزان»، ص۱۵۷ تا ۱۵۹.
- ↑ هاشمزاده، «کتابشناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۰.
- ↑ هاشمزاده، «کتابشناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۰.
- ↑ هاشمزاده، «کتابشناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۰.
- ↑ خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۷۰.
- ↑ پایگاه موسسه جهانی خدمات اسلامی.
- ↑ Tafsir al-Mizan، وبسایت کتابخانه دانشگاه ملی اسلامی سلطان شریف قاسم ریائو اندونزی.
- ↑ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ۲۵، ص۴۲۹
- ↑ «جوانههای جاوید (بررسیهایی درباره سبکهای تفسیری علامه طباطبائی و شناختنامه المیزان)»، ص۲۰و۲۱.
- ↑ «جوانههای جاوید (بررسیهایی درباره سبکهای تفسیری علامه طباطبائی و شناختنامه المیزان)»، ص۱۹.
- ↑ «جوانههای جاوید (بررسیهایی درباره سبکهای تفسیری علامه طباطبائی و شناختنامه المیزان)»، ص۱۹و۲۰.
- ↑ هاشمزاده، «کتابشناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۴.
- ↑ هاشمزاده، «کتابشناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۵.
- ↑ مشایخ، ترجمه خلاصه تفسیر المیزان، ۱۳۸۴ش، ص۴ (مقدمه مترجم).
- ↑ «جوانههای جاوید (بررسیهایی درباره سبکهای تفسیری علامه طباطبائی و شناختنامه المیزان)»، ص۲۰.
- ↑ هاشمزاده، «کتابشناسی المیزان و علامه»، ص۱۹۵.
- ↑ تفسیر طهور، نشرجام طهور، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
یادداشت
- ↑ تمّ الکتاب والحمد لله واتفق الفراغ من تألیفه فی لیلة القدر المبارکة الثالثة والعشرین من لیالی شهر رمضان من شهور سنة اثنتین وتسعین وثلاثمائة بعد الألف من الهجرة والحمد لله علی الدوام، والصلاة علی سیدنا محمد وآله والسلام. [۱۰]
- ↑ http://tahoor.com/fa/Home/Page/1
منابع
- استادی، رضا، آشنایی با تفاسیر، تهران، نشر قدس، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
- الاوسی، علی، «درباره المیزان»، ترجمه بهاالدین خرمشاهی، در کیهان فرهنگی، شماره ۶۸، آبان ۱۳۶۸ش.
- ایازی، سید محمدعلی، «اندیشههای اجتماعی در تفسیر المیزان»، در مجله بینات، شماره ۳۴، تابستان ۱۳۸۱ش.
- جوادی آملی، عبدالله، شمس الوحی تبریزی (سیرهٔ عملی علامه طباطبایی)، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۶ش.
- «جوانههای جاوید (بررسیهایی درباره سبکهای تفسیری علامه طباطبائی ره و شناختنامه المیزان)»، در مجله پاسدار اسلام، شماره ۳۱۱، آبان ۱۳۸۶ش.
- حسن زاده آملی، حسن، «آثار قلمی جناب علامه طباطبایی از نظم و نثر»، کتاب ماه فلسفه، شماره ۱۸، اسفند ۱۳۸۷ش.
- حسینی طهرانی، سید محمدحسین، مهر تابان: یادنامهٔ علامه سید محمدحسین طباطبایی، مشهد، انتشارات نور ملکوت قرآن، ۱۴۲۶ق.
- خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، نشر دوستان، ۱۳۸۱ش.
- خرمشاهی، بهاءالدین، درباره تفسیر المیزان، نشر دانش، شماره ۷، آذر و دی ۱۳۶۰ش (بازبینی شده در ۲۶ فوریه ۲۰۱۲م).
- خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، تهران، نشر دوستان و ناهید، ۱۳۸۱ش.
- صحرایی اردکانی، کمال، «نقد و بررسی حدیث در تفسیر المیزان»، علوم حدیث، شماره ۳۷و۳۸، پاییز و زمستان ۱۳۸۴ش.
- طاهری، سید محمدرضا، «جامعیت تفسیر المیزان»، در مجله سراج منیر، شماره ۱۲، پاییز ۱۳۹۲ش.
- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمهٔ سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۲ش.
- مشایخ، فاطمه، ترجمه خلاصه تفسیر المیزان نوشته کمال مصطفی شاکر، تهران، اسلام، ۱۳۸۴ش.
- معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، نشر تمهید، ۱۳۸۸ش.
- نقیب زاده، محمد، «مقایسۀ دو تفسیر علامه طباطبائی (المیزان و البیان)» در مجله معرفت، آبان ۱۳۹۳ش.
- هاشم زاده، محمد علی، «کتاب شناسی المیزان و علامه»، در مجله بینات، شماره ۳۴، تابستان ۱۳۸۱ش.
- Tafsir al-Mizan، وبسایت کتابخانه دانشگاه ملی اسلامی سلطان شریف قاسم ریائو اندونزی، تاریخ بازدید: ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ش.
پیوند به بیرون
- متن تفسیر المیزان: سایت شهید آوینی
- دریافت کتاب برای گوشی همراه با پسوند jar منبع: سایت تبیان