مصحف عثمانی

مقاله متوسط
رده ناقص
از ویکی شیعه
تصویر نسخه‌ای از قرآن در مصر که ادعا می‌شود از مصحف‌های عثمانی است

مُصحَف عثمانی، نسخه‌ای از قرآن که به دستور عثمان بن عفان تدوین شد. مصحف‌های عثمانی یا برخی از آنها را مصحف امام هم خوانده‌اند. علت گردآوری این مصحف، وجود نسخه‌های متفاوت از قرآن میان مسلمانان و اختلافات میان آنان بوده است. پس از تهیه مصحف عثمانی، به دستور عثمان دیگر مصحف‌ها را نابود کردند. طبق دیدگاه مشهور، گردآورندگان مصحف عثمانی چهار نفر به نام‌های زید بن ثابت، عبدالله بن زبیر، سعید بن عاص و عبدالرحمان بن حارث بودند.

صحابه و امامان شیعه با یکسان‌سازی مصحف‌ها و مصحف عثمانی مخالفت نکردند؛ اما انتقاداتی درخصوص شیوه تدوین مصحف و برخی واژه‌های آن داشتند. به گفته محققان علوم قرآنی، خطاهای املایی در مصحف عثمانی راه یافته است. البته به باور آنها این مسئله دلیلی بر تحریف قرآن نیست؛ چراکه الفاظ قرآن حفظ شده‌اند.

شمار مصحف‌های عثمانی را از چهار تا نُه نسخه گزارش کرده‌اند. هریک از مصحف‌های عثمانی به یکی از شهرهای مهم جهان اسلام فرستاده شد تا مبنای قرائت قرآن قرار گیرد. امروزه اثری از آن مصحف‌ها در دست نیست؛ اما نسخه‌های فراوانی از روی آنها نوشته شد که قرآنی که امروزه در دست مسلمانان است، از روی آنها چاپ شده است.

شکل‌گیری مصحف‌ها

مُصحَف از نام‌های قرآن است که به گزارش منابع تاریخی، از زمان ابوبکر به آن گفته می‌شده است.[۱] به‌گفته قرآن‌پژوهان، تدوین قرآن در نسخه‌ای واحد، توسط پیامبر اسلام(ص) انجام نشده است. آیات و نام‌های سوره‌های قرآن را پیامبر مشخص کرده بود؛ اما جمع قرآن در نوشته‌ای مستقل و چینش سوره‌ها، پس از وی و با نظر صحابه انجام شد؛[۲] به این شکل که پس از وفات پیامبر(ص) هریک از اصحابش به جمع‌آوری سوره‌های قرآن پرداخت.[۳] بدین ترتیب مصحف‌های بسیاری شکل گرفت.[۴] مصحف علی، مصحف عبدالله بن مسعود، مصحف اُبَیِّ بن کعب، مصحف ابوموسی اشعری و مصحف مقداد بن اَسود معروف‌ترین مصحف‌های قرآن‌اند.[۵]

علت تدوین مصحف عثمانی

به جهت آنکه مُصحَف‌های صحابه، در ترتیب سوره‌ها و قرائت، با هم تفاوت داشتند، اختلافات بسیاری میان مسلمان در زمینه قرآن به وجود آمد. هر گروه از آنان مصحف و قرائت خود از قرآن را درست و قرائت دیگری را نادرست و جعلی می‌پنداشت.[۶] سیدمحمدباقر حجتی، پژوهشگر علوم قرآنی، از طبری نقل کرده است که نزاع مسلمانان با هم در مواردی به تکفیر هم انجامیده است.[۷]

برای رفع این مشکل، عثمان بن عَفّان گروهی چهارنفره را مأمور کرد تا از میان نسخه‌های موجود از قرآن نسخه واحدی تدوین کنند.[۸] وی همچنین دستور داد همه قرآن‌های موجود در مناطق مختلف اسلامی جمع‌آوری و نابود شوند.[۹]

زمان تدوین

در خصوص زمان گردآوری مُصحَف عثمانی، اختلاف‌نظر هست. ابن‌حَجَر عسقلانی مُحدِّث شافعی قرن‌های هشتم و نهم قمری، آن را در سال ۲۵ قمری دانسته است؛[۱۰] اما به گفته ابن‌اثیر، مورخ قرن‌های ششم و هفتم قمری، در سال ۳۰ قمری روی داده است.[۱۱] برخی از پژوهشگران علوم قرآنی با استناد به شواهدی، تدوین مصحف در سال ۳۰ قمری را نادرست شمرده‌اند.[۱۲] ازجملهٔ آن شواهد این است که سعید بن عاص، از اعضای گروه تدوین مصحف عثمانی، از سال ۳۰ تا سال ۳۴ قمری در مدینه حضور نداشته است.[۱۳]

به عقیده اینان سال آغاز تدوین قرآن، ۲۵[۱۴] یا اواخر ۲۴ و اوایل ۲۵ قمری[۱۵] است. پایان آن را هم سال ۳۰ قمری می‌دانند.[۱۶]

جمع‌آورندگان

درخصوص فرد یا افراد مسئول تدوین مُصحَف عثمانی، گزارش‌های متفاوتی در دست است. برخی تنها زید بن ثابت را مأمور این کار دانسته‌اند، جمعی علاوه بر او سعید بن عاص را هم در این کار دخیل شمرده‌اند، گروهی اُبَیّ را نیز به این دو افزوده‌اند،[۱۷] بعضی از گروهی پنج‌نفره نام برده‌اند و کسانی دوازده‌نفر از قریش و انصار را مجری آن دانسته‌اند.[۱۸]

برخی معتبرترین گزارش را نقل اَنَس بن مالک و اَسلَم، غلام آزدشده عمر بن خَطّاب می‌دانند که با گروه تدوین مصحف عثمانی همکاری می‌کردند.[۱۹] برپایه این گزارش تدوین مصحف برعهده گروهی چهارنفره بود که از زید بن ثابت، عبدالله بن زبیر، سعید بن عاص و عبدالرحمان بن حارث، تشکیل می‌شد.[۲۰] محمدهادی معرفت، پژوهشگر علوم قرآنی و نویسنده کتاب التمهید فی علوم القرآن، در توضیح علت وجود روایت دوازده نفر، نوشته است: این چهار تن به تنهایی از عهده انجام کار برنمی‌آمدند و ازاین‌رو از افراد دیگر چون عبدالله بن عباس و انس بن مالک نیز کمک می‌گرفتند.[۲۱]

زید بن ثابت سرپرستی گروه را برعهده داشت.[۲۲] او از انصار و نیز از معتمدان عثمان و مسئول بیت‌المال بود.[۲۳] سه تن دیگرِ گروه، همه از قریش و دامادهای عثمان بودند.[۲۴] عبدالله بن مسعود، از صحابه برجسته پیامبر(ص) به شدت به انتخاب این افراد اعتراض داشت. او در انتقاد به ریاست زید بن ثابت بر گروه می‌گفت: تدوین قرآن به دست کسی سپرده شده است که زمانی که من اسلام آوردم، هنوز به دنیا نیامده بود.[۲۵]

شیوه تدوین

برپایه گزارش‌های تاریخی، مُصحَف عثمانی برپایه مصحفی تدوین شد که در دوره ابوبکر نگارش یافته بود. البته در کنار این، به نسخه‌های سوره‌های قرآن که در زمان پیامبر(ص) نوشته شده بود و همچنین مصحف اُبَیّ هم توجه می‌شد.[۲۶] عثمان به اعضای گروه گفته بود که اگر درخصوص کلمه‌ای اختلاف‌نظر پیدا کردند، طبق لهجه قریش عمل کنند؛ چراکه قرآن به لهجه قریش نازل شده است.[۲۷]

به گفته محمود رامیار، نویسنده کتاب تاریخ قرآن، تدوین مصحف عثمانی با دقت تمام صورت گرفته است.[۲۸] او از مالک بن ابی‌عامر نقل کرده است که تدوین‌کنندگان هرگاه در آیه‌ای اختلاف‌نظر پیدا می‌کردند، جای آن را در مُصحَف خالی می‌گذاشتند تا کسانی را پیدا کنند که آیه را از پیامبر شنیده بودند و به ضبط صحیح آیه اطمینان یابند.[۲۹] رژی بلاشر خاورشناس فرانسوی و مترجم قرآن به زبان فرانسوی نوشته است: بی‌شک تدوین‌کنندگان مصحف عثمانی، احساس مسئولیت فراوان داشته و آن را با دقت و احتیاط بسیار نوشته‌اند.[۳۰]

انتقادها

بااین‌همه محمدهادی معرفت به شیوه تدوین مصحف انتقاد کرده است. به گفته وی در این کار بی‌دقتی‌های آشکاری رخ داد و ازاین‌رو در مصحف‌های عثمانی غلط‌های املایی زیادی راه پیدا کرد.[۳۱] همچنین این مصحف‌ها با هم مقابله نشده بود و ازاین‌رو با هم تفاوت داشتند.[۳۲] او از ابن‌اَبی‌داوود نقل می‌کند که مردم شام مصحف خود و مصحف بصره را صحیح‌تر از مصحف کوفه می‌دانستند؛ چراکه مصحف کوفه بدون مقابله و تصحیح، برای مردم این شهر فرستاده شده بود.[۳۳] او همچنین به نقل از ابن‌اَبی‌داوود می‌گوید که عثمان با مشاهده مصحف عثمانی اشتباهاتی در آن دید و گفت اگر املاءکننده از طایفه هُذَیل و نویسنده از طایفه ثَقیف بود، این اشتباهات رخ نمی‌داد.[۳۴]

ویژگی‌ها

به گزارش محمدهادی معرفت، در مُصحَف عثمانی مانند دیگر مصحف‌هایی که صحابه پیش از آن نوشته بودند، چینش سوره‌ها از بزرگ به کوچک بود. البته اختلافات کمی هم در این زمینه وجود داشت. برای مثال در مصحف‌های صحابه، سوره یونس جزء سوره‌های طِوال بود و از‌ این‌رو سوره هفتم یا هشتم قرار می‌گرفت؛ اما در مصحف عثمانی به جای این سوره، سوره‌های اَنفال و توبه قرار داشتند؛ چراکه عثمان این دو سوره را با هم یک سوره می‌پنداشت و بنابراین طولانی‌تر از سوره یونس می‌دانست.[۳۵] گفته‌اند: ابن عباس به جهت این کار عثمان به وی اعتراض کرد.[۳۶]

ویژگی دیگر مصحف عثمانی این بود که به جهت ابتدایی‌بودن خط عربی، حروف مُصحَف نقطه نداشت؛[۳۷] یعنی برای مثال حروف «باء»، «تاء»، «یاء»، «ثاء» همه بدون نقطه و مانند هم نوشته می‌شد. همچنین حروف «جیم» و «حاء» و «خاء» بدون نقطه و به این شکل نوشته می‌شد: «ح».[۳۸] همچنین واژه‌ها بدون حرکت و اِعراب بود.[۳۹] برای مثال واژه‌هایی چون «یُعَلِّمُه» (آن را تعلیم می‌دهد) و «نَعْلَمُه» (آن را می‌دانیم) مانند هم کتابت می‌شد.[۴۰] ازاین‌رو در آن زمان برای آموختن قرآن به شنیدن آن از قاریان قرآن هم نیاز بود.[۴۱] به نوشته التمهید خالی‌بودن مصحف‌ها از نقطه و حرکات و اِعراب، مهم‌ترین علت شکل‌گیری قرائت‌های مختلف از قرآن بوده است.[۴۲]

وجود غلط‌های املایی بسیار را از دیگر ویژگی‌های مصحف عثمانی برشمرده‌اند.[۴۳] به گفته محمدهادی معرفت، در آن بیش از هفت هزار غلط املائی وجود داشته است.[۴۴] البته او توضیح داده است که این مسئله به شأن قرآن خدشه نمی‌زند؛ چراکه قرآن در حقیقت، الفاظ آن یعنی چیزی است که خوانده می‌شود، نه صورت مکتوب آن و الفاظ قرآن به صورت صحیح تاکنون باقی مانده است و قرائت می‌شود.[۴۵]

تعداد مصحف‌های عثمانی

به گفته جلال‌الدین سیوطی از عالمان علوم قرآنیِ قرن‌های نهم و دهم قمری، درخصوص شمار نسخه‌هایی که گروه تدوین مُصحَف عثمانی نوشتند، دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد.[۴۶] بسیاری از علما بر این باور بوده‌اند که چهار نسخه از آن نوشته شد که به مدینه، کوفه، بصره و شام تعلق گرفتند.[۴۷] به گفته سیوطی دیدگاه مشهور درباره تعداد مصحف‌ها پنج نسخه بوده است.[۴۸] دیدگاه‌های شش نسخه، هفت نسخه، هشت نسخه و نُه نسخه هم طرفدارانی دارند.[۴۹]

محمدهادی معرفت با ترکیب گزارش‌های ابن‌اَبی‌داوود و یعقوبی، نتیجه گرفته است که شمار مصحف‌های عثمانی نُه نسخه بوده است؛ با این دلیل که ابن‌اَبی‌داوود از هفت نسخه سخن گفته است که به مکه، کوفه، بصره، شام، بحرین، یمن و مدینه تعلق داشتند و یعقوبی از دو نسخه دیگر متعلق به مصر و الجزیره خبر داده است.[۵۰]

مصحف امام

در برخی منابع علوم قرآنی، از میان مُصحَف‌های عثمانی، مصحفی را که به مدینه تعلق داشت، مُصحَف الاِمام خوانده‌اند؛[۵۱] اما به گفته ابن‌جَزَری محدث و فقیه شافعی قرن‌های هشتم و نهم قمری، مُصحَف امام چیزی به جز مصحف عمومی مدینه بوده و به مصحفی گفته می‌شده است که نزد خود عثمان بود.[۵۲] ابن‌کثیر از مفسران قرن هشتم قمری، در کتاب فضائل القرآن همه مصحف‌های عثمانی را مصحف امام خوانده است.[۵۳] برطبق التمهید، مُصحف امام مرجع مصحف‌های عثمانی در شهرهای دیگر بود و در مواردی که مصحف‌ها با هم تفاوت داشتند، به آن رجوع می‌شد.[۵۴]

موضع صحابه و تابعین

صحابه درخصوص اصل یکسان‌سازی مصحف، با عثمان اختلاف‌نظر نداشتند.[۵۵] در زمینه شیوه تدوین آن نیز تنها مخالفت عبدالله بن مسعود گزارش شده است که برطبق آن نزاع لفظی شدیدی میان او و عثمان درگرفت. او افراد گروه جمع‌آوری قرآن را افرادی بی‌تجربه می‌دانست و حاضر نشد مصحف خود را در اختیار عثمان قرار دهد.[۵۶]

همچنین نقل‌هایی درخصوص دیدگاه متفاوت برخی از صحابه در زمینه برخی کلمات موجود در مصحف عثمانی به دست رسیده است.[۵۷] برای مثال واژه «هَذَانِ» (این دو)، در عبارت «إنْ هٰذَانِ لَسَاحِرَان»،[۵۸] طبق قواعد معمول ادبیات عرب باید به صورت «هَذَیْنِ» باشد.[۵۹] ازاین‌رو برخی همچون عایشه و سعید بن جُبَیر آن را خطا می‌دانستند و «هٰذَیْنِ» تلفظ می‌کردند.[۶۰] به نوشته طَبرِسی در مجمع البیان، برخی از قاریان هفت‌گانه نیز آن را «هٰذَیْنِ» می‌خواندند.[۶۱] روایت شده است که خود عثمان هم آن را اشتباه می‌دانست؛ اما با این دلیل که باعث حلال‌شدن حرام یا حرام‌شدن حلالی نمی‌شود، آن را تغییر نداد.[۶۲]

در جامع البیان نیز به نقل از امام علی(ع) آمده است که «طَلْحٍ مَنْضُود»[۶۳] (درخت موز که میوه‌هایش خوشه‌خوشه روی هم قرار دارد)[۶۴] را «طَلْعٍ مَنْضُود» (خوشه‌های متراکم نخل) می‌دانست؛ اما اجازه نداد آن را تغییر دهند.[۶۵]

نظر امامان شیعه

به گفته محمدهادی معرفت، امامان شیعه با مُصحَف عثمان مخالف نبود‌ه‌اند و ازاین‌رو شیعیان همگی قرآنی را که امروزه در دست است، درست و کامل می‌دانند.[۶۶] سیوطی روایتی از امام علی (ع) آورده است که طبق آن عثمان درخصوص تدوین مصحف با او مشورت کرده و او هم موافق بوده است.[۶۷] همچنین بر پایه روایتی که در وسائل الشیعه نقل شده، امام صادق(ع) شخصی را که برخلاف قرائت رسمی، قرآن می‌خواند، از این کار پرهیز داد.[۶۸]

سرنوشت مصحف‌ها

بنابر منابع تاریخی، مصحف‌های عثمانی تقدس ویژه‌ای میان مسلمانان یافتند و با دقت بسیار از آنها مراقبت می‌شد؛ بااین‌همه و با وجود آنکه نسخه‌های بسیاری از روی آنها نوشته شد،[۶۹] اطلاعات دقیقی از سرنوشت خود مصحف‌ها در دست نیست.[۷۰] به جهت احترامی که مصحف‌های عثمانی به شهرها و مساجد می‌داده است، رقابت بسیاری برای داشتن مصحف عثمانی شکل گرفت.[۷۱] ازاین‌رو ازگذشته تاکنون همواره نسخه‌هایی وجود داشته است که ادعا می‌کرده‌اند مصحف عثمانی است؛[۷۲] اما محققان ادعاها را نادرست می‌دانند و براین باورند که اثری از مصحف‌ها وجود ندارد.[۷۳]

برای نمونه نسخه‌ای از قرآن معروف به مصحف سمرقند در تاشکند وجود دارد که ادعا می‌شد همان مصحفی است که عثمان روی آن کشته شده و آثار خون وی بر آن به جا مانده است؛[۷۴] اما به گفته محمود رامیار با وجود قدمت آن و خالی‌بودن رسم‌الخطش از نقطه و اعراب، قدمتش به دوره عثمان نمی‌رسد.[۷۵] همچنین نسخه‌ای از قرآن در موزه‌ای در استانبول هست که آن را به عثمان نسبت می‌دهند؛ اما ازآنجا که علائم املایی دارد و مصحف‌های عثمانی خالی از این علائم بوده است، این مدعا را درست نمی‌دانند.[۷۶]

چاپ قرآن برپایه مصحف عثمانی

مصحف‌هایی که عثمان به سرزمین‌های مختلف اسلامی فرستاد، مورد توجه ویژه مسلمانان قرار گرفت. در مدتی کمی پس از تدوین مصحف‌های عثمانی، نسخه‌نویسی از آنها رواج یافت و نسخه‌های بسیاری از روی آنها نوشته شد.[۷۷] به گزارش محمود رامیار، از قرن دوم قمری کسانی خود را وقف کتابت قرآن می‌کردند. برای مثال ابوعمرو شیبانی بیش از ۸۰ نسخه نوشت و در مسجد کوفه گذاشت.[۷۸] نسخه‌های قرآن چنان فراوان شد که تنها در یک مورد در سال ۴۰۳ق، الحاکم بامرالله، خلیفه فاطمیِ کشور مصر، ۱۲۹۸ نسخه قرآن به مسجد جامع عتیق و ۸۱۴ نسخه به مسجد جامع طولونی داد.[۷۹]

قرآنی که امروزه در دست مسلمانان است، از روی نسخه‌هایی از قرآن چاپ شده است که از مصحف‌های عثمانی نسخه‌برداری شده‌اند. این قرآن نخستین بار در سال ۹۵۰ق/۱۵۴۳م، در ایتالیا به چاپ رسید؛ اما به دستور مقامات کلیسا از بین رفت. پس از آن در سال ۱۱۰۴ق/۱۶۹۲م و سپس ۱۱۰۸ق/۱۶۹۶م، در اروپا چاپ شد. اولین چاپ قرآن توسط مسلمانان، در سال ۱۲۰۰ق، توسط مولاعثمان در سن پیترزبورگ روسیه انجام گرفت.[۸۰]

ایران اولین کشور مسلمان است که قرآن را چاپ کرد. این کشور در سال‌های ۱۲۴۳ق و ۱۲۴۸ق، دو چاپ سنگی زیبا از آن تهیه کرد. بعد از آن، دیگر کشورهای اسلامی چون ترکیه و مصر و عراق چاپ‏‌های مختلفی از قرآن تهیه کردند.[۸۱]

پانویس

  1. حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۲۶.
  2. سیوطی، الإتقان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۲؛ معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۷۲تا۲۸۲.
  3. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۳۴.
  4. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۳۴.
  5. حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۴۸.
  6. حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۳۸.
  7. حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۳۸.
  8. حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۳۹و۴۴۰؛ معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۳۸و۳۳۹.
  9. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۶؛ حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۴۰.
  10. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۳.
  11. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۳۳؛ معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۳.
  12. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۳۳؛ معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ۳۴۴و۳۴۵.
  13. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ۳۴۴و۳۴۵؛ رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۳۳.
  14. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ۳۴۵
  15. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۳۳و۴۳۵.
  16. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۳۵.
  17. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۱۷.
  18. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۱۹.
  19. نگاه کنید به رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۱۷.
  20. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۳۹؛ حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۳۹و۴۴۰؛ رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۱۷.
  21. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۳۹و۳۴۰.
  22. حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۴۰؛ معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۳۹.
  23. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۱۸.
  24. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۱۹.
  25. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۳۹.
  26. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۲۱و۴۲۲.
  27. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۲۱و۴۲۲.
  28. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۲۶.
  29. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۲۶.
  30. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۲۷.
  31. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۸.
  32. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۸.
  33. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۸و۳۴۹.
  34. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۹.
  35. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۴و۳۵۵.
  36. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۵.
  37. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۵.
  38. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۵.
  39. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۵.
  40. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۵.
  41. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۵و۳۵۶.
  42. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۵.
  43. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۶.
  44. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸۶.
  45. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۸.
  46. سیوطی، الاتقان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۱۱.
  47. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۶۰.
  48. نگاه کنید به سیوطی، الاتقان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۱۱.
  49. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۶۲.
  50. نگاه کنید به معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۹و۳۵۰.
  51. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۰.
  52. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۶۲.
  53. حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۶۱.
  54. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۵۰.
  55. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۳۹.
  56. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۳.
  57. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۹تا۳۷۳.
  58. سوره طه، آیه ۶۳.
  59. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۹.
  60. ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۵۰.
  61. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۴و۲۵.
  62. ثعلبی، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۵۰.
  63. سوره واقعه، آیه ۲۹.
  64. برگرفته از ترجمه فولادوند.
  65. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۷، ص۱۰۴.
  66. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۲.
  67. معرفت، التمهید، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۴۱.
  68. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۸۲۱.
  69. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۷۱.
  70. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۶۵.
  71. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۶۵.
  72. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۶۵و۴۶۸.
  73. نگاه کنید به حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۶۰؛ رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۶۵و۴۶۶.
  74. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۶۶و۴۶۷.
  75. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۶۷.
  76. نگاه کنید به حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ۱۳۶۸ش، ص۴۶۰.
  77. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۷۱.
  78. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۷۲.
  79. رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۹ش، ص۴۷۲.
  80. معرفت، پیشینه چاپ قرآن کریم، سایت دانشنامه موضوعی قرآن.
  81. معرفت، پیشینه چاپ قرآن کریم، سایت دانشنامه موضوعی قرآن.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • ثعلبى نیشابورى، احمد بن محمد، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • حجتی، سیدمحمدباقر، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۶۸ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، ۱۳۶۹ش.
  • سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الإتقان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، الرضی-بیدار-عزیزی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
  • طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طبرى، محمد بن جرير، جامع البیان فى تفسیر القرآن، بيروت، دارالمعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • معرفت، «پیشینه چاپ قرآن کریم»، سایت دانشنامه موضوعی قرآن.
  • معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.