سوره مَعارِج هفتادمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۹ جای دارد. نامگذاری این سوره به نام معارج (یعنی «درجات») به دلیل استفاده از این واژه در آیه سوم آن است. سوره معارج با نقل داستان کسی آغاز میشود که از خدا برای خود عذاب خواست. سپس خصوصیات قیامت و برخی از اوصاف و احوال مؤمنان و وضعیت کافران را بیان میکند و در آخر به مشرکان و کافران بیم میدهد و از قیامت میگوید.
در شأن نزولآیات ۱ تا۳ سوره معارج آمده است، این آیات مربوط به واقعه غدیر و فردی است که ولایت امام علی(ع) را نپذیرفت. در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) نقل شده هر كس سوره معارج را قرائت كند، خداوند به او ثواب كسانی را میدهد كه رعایت امانت و عهدهای خود را میكنند و كسانی كه بر نمازهای خود مواظبت میكنند.
این سوره را مَعارِج مینامند، به این مناسبت که این کلمه در آیه ۳ این سوره آمده است و این آیه، خداوند را ذی المعارج (صاحب درجات) شمرده است.[یادداشت ۱] این سوره را سَألَ یا واقع نیز نامیدهاند؛ زیرا این دو واژه در آیه اول آمده است (سأل سائل بعذاب واقع).[۱]
ترتیب و محل نزول
سوره معارج جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول هفتاد و نهمین سورهای است که بر پیامبر(ص)نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف هفتادمین سوره است[۲] و در جزء ۲۹ قرآن جای دارد. البته برخی از مفسران شیعه، مکی بودن همه آیات این سوره را نپذیرفتهاند.[۳]
علامه طباطبایی معتقد است که سیاق و معنای آیات این سوره نشان میدهد که حداقل برخی از آیات این سوره در مدینه نازل شدهاند. [۴] او در تشریح این مساله عنوان کردهاست، درست است که سیاق آیات اولیه سوره معارج همانند سورههای مکی است و در مورد عذاب کفار در روز قیامت نازل شدهاند، اما در این سوره آیاتی وجود دارد که ثابت میکند قطعا بخش اولیه آیات این سوره مدنیاند. در آیه ۲۴ این سوره سخن از زکات است. زکات مسالهای است که بدون هیچ اختلافی در مدینه تشریع شده است. بر این اساس، اگر این آیه مدنی باشد ناگزیر آیات قبلی آن نیز باید مدنی باشند چرا که معنای آنها در مورد یک موضوع است و آیات مستلزم یکدیگراند.[۵]
او همچنین عنوان کرده است که مضمون فصل سوم سوره یعنی آیات ۳۶تا۴۴ در مورد منافقین است. منافقینی که پیامبر(ص) را احاطه کرده بودند و این معنا و مضمون با آنچه در مدینه وجود داشت بیشتر تطبیق دارد چرا که پیدایش نفاق در مدینه بوده است.[۶]
ترجمه: درخواستكنندهاى عذابى را كه واقعشدنى است درخواست كرد، [عذابى كه] ويژه كافران است، [و] آن را بازدارندهاى نيست.
بنابر تفسیرمجمع البیان و برخی از منابع اهل سنت، این آیات درباره واقعه غدیر نازل شدهاست؛ درباره شأن نزول این آیات آمدهاست: پس از آنکه پیامبر(ص) مسئله ولایت امام علی(ع) را به مردم اعلان کرد، شخصی به نام نعمان بن حارث فهری نزد ایشان آمد و با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به توحید و قبول رسالتت و انجام جهاد و حج و روزه و نماز و زکات امر کردی. ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولیِّ( سرپرست) ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟ وقتی حضرت به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد.[۱۱]
ترجمه:به یقین انسان حریص و کمطاقت آفریده شدهاست،هنگامی که بدی به او رسد بی تابی میکند،و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران میشود (و بخل میورزد)
هَلوع شدت حرص است که انسان را به بی تابی در هنگام سختی و بخل و بازدارندهگی به هنگام رفاه و آسایش وامیدارد. این حرص شدید بردست یافتن به منافع و مانع شدن از رسیدن آن به دیگران در سرشت آدمی نهفته است و این حالت از آثار حُبِّ ذات است و از رذائل اخلاقی نیست مگر این که به ناحق و به نادرستی از آن استفاده شود واز مرز اعتدال خارج گردد و دچار افراط و تفریط شود. علامه طباطبایی این ویژگی و صفت نهاده شده در سرشت انسان را نعمت و فضیلت میداند که با سوءِ تدبیرِ انسان میتواند تبدیل به نقمت و رذیلت شود. بر همین اساس نمازگزاران میتوانند با تدبیر از کمال این صفت بهره ببرند و آن را تبدیل به نقمت و رذیلت نسازند. [۱۲]
ترجمه: و همانان كه در اموالشان حقى معلوم است، (۲۴) براى سائل و محروم. (۲۵)
این آیه مسؤلیت نمازگزاران را در رسیدگی به محرومان بیان میکند؛ نمازگزارانی که هَلوع نیستند یعنی شدت حرصی که انسان را به بی تابی در هنگام سختی و بخل و بازدارندهگی به هنگام رفاه و آسایش وامیدارد در آنها نیست. اینان باید در اموال خود دو سهم جدا کنند: یکی برای محرومان[یادداشت ۲] که خود شناساییشان کنند و دیگری برای سائلین که خودشان تقاضا و درخواست میکنند واین غیر از زکات واجب است که اختصاص به سائل و محروم ندارد چنان چه در روایتی از امام صادق(ع) درباره «حَقٌّ مَعْلُومٌ» سؤال شد، فرمود: اين حق غير از زکات واجب است و مراد از آن بخشى از اموال انسان است که باید آن را برای حوادث ناگوار و برای صله رحم هزینه کند.[۱۳] در روایات دیگر انفاق به نیازمندان افزون بر زکات واجب از آیه ۲۷۴ سوره[یادداشت ۳] بقره نیز استفاده شدهاست. [۱۴]
ترجمه:و كسانى كه امانتها و پيمان خود را مراعات مىكنند. و آنان كه بر شهادتهاى خود ايستادهاند.و آنان که نماز خود را (به وقت و شرایط و حضور قلب) محافظت کنند.
آیات ۳۲ و۳۴ در سوره مؤمنون نیز تکرار شدهاند. قرائتی نویسنده تفسیر نور معتقد است که در آیات ۲۲ تا ۳۵ سوره معارج سيماى امّت اسلامى وجامعه ايدهآل ترسيم شده است چنانچه در این سه آیه به رابطه دائمی با خداوند از طریق نماز، پای بندی به تعهدات و امانات و قیام برای حقوق مردم و پذیرفتن گواهی دادن به نفع آنان اشاره شده است. [۱۵]
تکرار تأکید بر نماز در آغاز معرفی نمازگزاران در آیه ۲۳ «الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» و در پایان این ویژگیها در آیه ۳۴ «وَ الَّذِينَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» بیانگر این است که آغاز و پایان تمام کمالات توجه به نماز است. [۱۶]
نکته تفسیری
ممکن است منظور از عبارتِ «عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ»
ترک نکردن نماز و منظور از «عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» جدّى گرفتن نماز باشد مانند: انتظار نماز، وضو گرفتن قبل از رسیدن وقت، با جماعت و در مسجد خواندن نماز و مراعات شرایط صحّت و قبولى و كمال نماز. [۱۷]کلینی در کافی روایتی از امام باقر(ع) نقل کرده که «عَلى صَلاتِهِمْ يُحافِظُونَ» را به نماز فریضه و «عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» را به نمازنافله تفسیر کرده است. [۱۸]
در فضیلت این سوره از پیامبر اسلام نقل است، هر كس سوره معارج را قرائت كند خداوند ثواب كسانی را كه رعایت امانت و عهدهای خود را میكنند و كسانی را كه بر نمازهای خود مواظبت میكنند، به او عطا میكند.[۱۹] از امام باقر(ع) نیز روايت شده، هر كس قرائت اين سوره را ادامه دهد خداوند در روز قیامت از گناه او نمىپرسد و او را در بهشت با پیامبر و اهل بیت ساكن نمايد.[۲۰]
در تفسیر برهان برای خواندن این سوره خواصی چون گره گشایی برای اسیران و زندانیان و روا شدن حاجات ذکر شده است.[۲۱]
﴿دیدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است این است همان روزی که به ایشان وعده داده میشد ٤٤﴾
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
الگو:قرآن جدید: آیه اول از حدود سوره خارج است معارج (44)
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. پرسندهای از عذاب واقعشوندهای پرسید ١ که اختصاص به کافران دارد [و] آن را بازدارندهای نیست ٢ [و] از جانب خداوند صاحب درجات [و مراتب] است ٣ فرشتگان و روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوی او بالا میروند ٤ پس صبر کن صبری نیکو ٥ زیرا آنان [عذاب] را دور میبینند ٦ و [ما] نزدیکش میبینیم ٧ روزی که آسمانها چون فلز گداخته شود ٨ و کوهها چون پشم زده گردد ٩ و هیچ دوست صمیمی از دوست صمیمی [حال] نپرسد ١٠ آنان را به ایشان نشان میدهند گناهکار آرزو میکند که کاش برای رهایی از عذاب آن روز میتوانست پسران خود را عوض دهد ١١ و [نیز] همسرش و برادرش را ١٢ و قبیلهاش را که به او پناه میدهد ١٣ و هر که را که در روی زمین است همه را [عوض میداد] و آنگاه خود را رها میکرد ١٤ نه چنین است [آتش] زبانه میکشد ١٥ پوستسر و اندام را برکننده است ١٦ هر که را پشت کرده و روی برتافته ١٧ و گرد آورده و انباشته [و حسابش را نگاه داشته] فرا میخواند ١٨ به راستی که انسان سخت آزمند [و بیتاب] خلق شده است ١٩ چون صدمهای به او رسد عجز و لابه کند ٢٠ و چون خیری به او رسد بخل ورزد ٢١ غیر از نمازگزاران ٢٢ همان کسانی که بر نمازشان پایداری میکنند ٢٣ و همانان که در اموالشان حقی معلوم است ٢٤ برای سائل و محروم ٢٥ و کسانی که روز جزا را باور دارند ٢٦ و آنان که از عذاب پروردگارشان بیمناکند ٢٧ چرا که از عذاب پروردگارشان ایمن نمیتوانند بود ٢٨ و کسانی که دامن خود را حفظ میکنند ٢٩ مگر بر همسران خود یا کنیزانشان که [در این صورت] مورد نکوهش نیستند ٣٠ و هر کس پا از این [حد] فراتر نهد آنان همان از حد درگذرندگانند ٣١ و کسانی که امانتها و پیمان خود را مراعات میکنند ٣٢ و آنان که بر شهادتهای خود ایستادهاند ٣٣ و کسانی که بر نمازشان مداومت میورزند ٣٤ آنها هستند که در باغهایی [از بهشت] گرامی خواهند بود ٣٥ چه شده است که آنان که کفر ورزیدهاند به سوی تو شتابان ٣٦ گروه گروه از راست و از چپ [هجوم میآورند] ٣٧ آیا هر یک از آنان طمع میبندد که در بهشت پر نعمت درآورده شود ٣٨ نه چنین است ما آنان را از آنچه [خود] میدانند آفریدیم ٣٩ [هرگز] به پروردگار خاوران و باختران سوگند یاد میکنم که ما تواناییم ٤٠ که به جای آنان بهتر از ایشان را بیاوریم و بر ما پیشی نتوانند جست ٤١ پس بگذارشان یاوه گویند و بازی کنند تا روزی را که وعده داده شدهاند ملاقات نمایند ٤٢ روزی که از گورها[ی خود] شتابان برآیند گویی که آنان به سوی پرچمهای افراشته میدوند ٤٣ دیدگانشان فرو افتاده [غبار] مذلت آنان را فرو گرفته است این است همان روزی که به ایشان وعده داده میشد ٤٤﴾
↑ منظور از معارج به قرینه آیه بعد همان مدارج و مقامات واقعی ملکوت است که فرشتگان (هر کدام به میزان قُربشان به خدواند) هنگام صعود به سوی خدای سبحان به سوی آنها عروج می یابند. طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص۷
↑ محروم فقیری است که با مشقت آبروی داری میکند و عفاف میورزد و در خواست کمک نمیکند. طباطبایی، المیزان، ج۲۰، ص۱۶
↑ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ترجمه: آنها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق میکنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین میشوند.