نبوت یا پیامبری، گزینشی الهی است که معارف الهی از سوی خداوند بر بنده برگزیدهاش وحی میشود تا اخلاق و کردار بندگان را در مسیر کمال و سعادت، رهبری کند. مهمترین ویژگیهای پیامبران، دریافت وحی تشریعی، توانایی معجزه و عصمت است.
مسائل نبوت، به دو بخش نبوت خاصه و عامه تقسیم شده است. منظور از نبوت عامه، مجموعه مباحث درباره اصل نبوت همچون ضرورت بعثت انبیاء، عصمت و معجزه است. مراد از نبوت خاصه هم مسائلی است که درباره شخص خاص یعنی پیامبر اسلام(ص) مطرح میشود.
ضرورت نبوت و بعثت پیامبران، در قرآن کریم، روایات معصومان و متون کلامی، فلسفی و عرفانی مورد تأکید قرار گرفته و دلایلی برای آن ذکر شده است؛ از جمله اتمام حجت بر انسانها، نیازمندی ذاتی انسان و نیازمندی انسان به اجتماع. بر اساس آیات قرآن کریم، همه انبیا اهداف مشترکی داشتهاند؛ از جمله دعوت به توحید و معاد، برپایی عدل و داد، تعلیم و تربیت، تزکیه و تقوا و همچنین آزادسازی انسانها از غل و زنجیرها.
آموزه نبوت را از اصول دین به شمار آوردهاند که باور به آن شرط مسلمانی است. این آموزه در اسلام به معنای پیامبری حضرت محمد(ص) و پیامبرانی است که در قرآن یا سنت نبوی از آنان یاد شده است. نبوت با حضرت آدم(ع) آغاز شده و بنابر آیه صریح قرآن کریم، با نبوت حضرت محمد(ص) پایان یافته است. شیعیان و اهل سنت در این باور با یکدیگر همراهاند. شیعیان با استناد به آیات قرآن و روایات معصومان، معتقدند که پس از پایان نبوت، خداوند، امامان را برای حفظ و تبیین دین برگزیده است.
مفهومشناسی
مناصب شرعی | |
پیامبر | |
امام | |
قاضی | |
حاکم شرع | |
امام جمعه | |
امام جماعت | |
ولی فقیه | |
مرجع تقلید | |
امیر الحاج | |
نایب خاص | |
نایب عام |
نبوت یا پیامبری، بر اساس قرآن کریم گزینشی الهی است که خداوند، معارف الهی را بر بنده برگزیدهاش وحی میکند تا اخلاق و کردار بندگان را در مسیر کمال و سعادت، رهبری و هدایت کند.[۱] علامه حلی متکلم شیعی قرن هشتم قمری پیامبر را کسی میداند که بدون واسطه از خدا خبر میدهد (بر این اساس نبوت یعنی خبر دادن بدون واسطه از سوی خدا.) [۲] اعتقاد به نبوت، ضروری دین اسلام و همه ادیان آسمانی است.[۳] نبوت در زبان عربی از ریشه نباء در چند معنا به کار رفته است: خبر و خبردادن،[۴] مکان مرتفع،[۵] خروج از مکان،[۶] راه روشن[۷] و صدای مخفی.[۸]
بنابر قول مشهور، بین نبی و رسول تفاوتهایی وجود دارد و با آنکه هر رسولی نبی است، اما همه انبیا، رسول نیستند.[۹] رسول در خواب و بیداری وحی را دریافت میکند؛ اما نبی تنها در خواب.[۱۰][۱۱] وحی بر رسول از وحی بر نبی عالیتر است چرا که وحی بر رسول را جبرئیل ابلاغ میکند؛ اما وحی بر نبی از طریق فرشتگان دیگر یا الهام قلبی یا رؤیای صادقه صورت میپذیرد.[۱۲] برخی رسول و نبی را در معنا مترادف دانستهاند.[۱۳]
ملاصدرا براین باور است که نبوت دارای باطن و ظاهر است و باطنش ولایت و ظاهرش همان شریعت است و هر پیامبر به سبب این ولایت وحی را از خداوند یا از فرشتهای (که مشاهدهاش میکند و مناسب با مقام او در ولایت و نبوت است) دریافت میکند و آنچه را با واسطه یا بدون واسطه از خداوند دریافت میکند به بندگان میرساند و با آنان سخن میگوید و آنان را تهذیب میکند و به آنان میآموزاند و این جز از راه شریعت ممکن نیست.[۱۴][یادداشت ۱] صدرالمتالهین همچنان بر این باور است که نبوت امری موهبتی و از مواهب ربانی و غیر کسبی است و به بیتی از شعر حافظ استشهاد میکند و میگوید: «كما قال لسانلعرفاء وناظم جوهرالأولياء»:
نبوت خاصه و عامه
در کتابهای کلامی از مباحث نبوت، در دو بخش نبوت خاصه و عامه بحث میشود. منظور از نبوت عامه، مجموعه مباحث درباره اصل نبوت همچون ضرورت بعثت انبیاء،[۱۶] عصمت[۱۷] و معجزه[۱۸] است.[۱۹] مراد از نبوت خاصه هم مسائلی است که درباره نبوت یک فرد خاص یعنی پیامبر اکرم(ص) مطرح میشود؛ از جمله: دلایل پیامبری و معجزات او.[۲۰]
ضرورت نبوت
برخی معتقدند بنیادیترین مسئله بخش نبوت، موضوع ضرورت بعثت انبیاء است.[۲۱] ضرورت نبوت و بعثت پیامبران، در قرآن، روایات معصومان و متون کلامی مورد تأکید قرار گرفته و دلایلی برای آن ذکر شده است؛ از جمله اتمام حجت بر انسانها، نیازمندی ذاتی انسان و نیازمندی انسان به اجتماع.[۲۲]
- در قرآن، ضرورت نبوت با تکیه بر نیاز بشر بیان شده است؛ از جمله نیاز به عدالت، تزکیه و تعلیم.[۲۳] در توضیح این موارد گفته شده است که انسان به تنهایی و بدون رهبری پیامبران نمیتواند عدالت را در جامعه برپا کند؛ چرا که تحقق عدالت در همه شئون زندگی، نیازمند این است که پیامبران مصادیق مختلف عدالت را روشن کنند، قانون مبتنی بر عدالت بتواند حقوق همه افراد را در تمام زمینهها رعایت کند و همچنین اجرای عدالت نیازمند یک مجری عادل و دادگر است که هرگز تحت تأثیر تمایلات نفسانی و خواستههای شخصی نباشد.[۲۴] اجرای این موارد، از آنجا که تنها با اتکا به نبوت و انبیا ممکن دانسته شده، به عنوان دلایل تبیین ضرورت نبوت بیان شده است. همین مقدمات برای موارد دیگری مانند تعلیم و تربیت بشر هم بیان شده است.[۲۵]
- در روایات، ضرورت نبوت به شیوههای گوناگونی بیان شده است؛ امام صادق(ع) در پاسخ به پرسشی، به عدم امکان رابطه مستقیم بندگان با خدا تکیه کرده و ضرورت نبوت را تبیین کرده و انبیا را سفیرانی دانسته که باید در میان مردم باشند تا اوامر و نواهی الهی را به آنها برسانند.[۲۶][۲۷] در روایتی دیگر، امام علی(ع)، تأیید و تقویت عقل و احیای فطرت و جلوگیری از غفلت و همچنین یادآوری نعمتهای خداوند را دلیل بعثت انبیا دانسته است.[۲۸][۲۹]
- در عرفان، فلسفه و کلام اسلامی: ضرورت نبوت در فلسفه اسلامی، با نگاهی زمینی و اینجهانی تبیین شده و نبوت به این دلیل ضروری تلقی میشود که انسان موجودی مدنی و اجتماعی است؛ بنابراین نبوت و بعثت انبیا، لازمه زندگی اجتماعی دانسته شده است.[۳۰] البته علامه طباطبایی فیلسوف و عارف بزرگ شیعی در المیزان بر اساس آیه۲۱۳ سوره بقره نبوت(بعثت پیامبران) را نتیجه مستقیم مدنی و اجتماعی بودن انسان ندانسته و بر این باور است که چون این مدنیت منتهی به اختلاف گشته خداوند پیامبران را برای رفع اختلاف برانگیخته است. وی همچنین اختلافی که سبب نزول وحی و تشریع دین آسمانی شده را اختلاف در شوؤن زندگی و امور مرتبط با آن میداند.[۳۱][یادداشت ۲] در علم کلام اسلامی، ضرورت نبوت با اتکا به دلایلی از جمله قاعده لطف تبیین شده است؛ بر این اساس، از آنجا که برای خداوند ضروری است که مکلف را به اطاعت از خود نزدیک و از گناهان دور سازد، بر خداوند واجب است که پیامبران را مبعوث سازد.[۳۲]
مصباح یزدی (۱۳۱۳-۱۳۹۹ش) فیلسوف و متکلم معاصر در تبیین ضرورت بعثت نبوت، سه مقدمه و یک نتیجه بیان کرده است:
- هدف از آفرینش انسان، رسیدن به تکامل و سعادت است.
- برای رسیدن به سعادت و تکامل، نیاز به شناخت صحیح نسبت به هدف و راههای شایسته و ناشایسته برای رسیدن به آن میباشد.
- عقل و حس بشر، شناخت کافی در همه ابعاد فردی، اجتماعی، مادی، معنوی، دنیوی و اخروی برای رسیدن به سعادت را ندارد.
نتیجه آنکه با توجه به مقتضای حکمت الهی، باید راه دیگری به جز عقل برای معرفی مسیر سعادت و تکامل انسان باشد که اسم آن وحی میباشد.[۳۳] جعفر سبحانی (متولد ۱۳۰۸ش) دو تقریر برای ضرورت نبوت (لزوم بعثت) آورده است. در تقریر اول بر تکامل انسان از طریق قوانین آسمانی اشاره کرده است و در تقریر دوم بر لزوم بعثت از نظر تعلیم و تربیت بشریت تأکید دارد.[۳۴] در عرفان اسلامی، ضرورت نبوت با تکیه بر نگاهی آسمانی تبیین میشود که بر اساس آن، وجود انسان کامل در میان انسانها ضروری است، پس نبوت ضروری است. به بیانی دیگر، عارفان مسلمان، نبی را مظهری تام برای اسم اعظم الهی دانسته و از همین رو حضور او در میان مردم را ضروری تلقی کردهاند.[۳۵]
اهداف بعثت انبیا
بر اساس آیات قرآن، همه انبیا اهداف مشترکی داشتهاند؛ از جمله دعوت به توحید و معاد، برپایی عدل و داد، تعلیم و تربیت، تزکیه و تقوا و همچنین آزادسازی انسانها از غل و زنجیرها.[۳۶][یادداشت ۳]
- مطالبه کردن پیمان فطری را که خدا با بندگانش بسته است.[یادداشت ۴]
- یادآوری نعمتهای فراموش شده.
- اتمام حجت بر مردمان با ابلاغ دستورات خداوند متعال.
- آشکار ساختن گنجهای ارزشمند پنهانشده در عقلها.
- نشان دادن و گوشزد کردن آیات قدرت خداوندی. [۳۸]
- دعوت به توحید، مهمترین هدف انبیا دانسته شده است. همه انبیا، بر اساس آنچه در قرآن کریم آمده، مردم را دعوت به توحید و دوری از شرک و بتپرستی کردهاند.[۳۹]
- دعوت به معاد، بر اساس آیات قرآن کریم، یکی دیگر از اهداف انبیاء الهی بوده است. آنها مردم را درباره زندگی پس از مرگ آگاه میکردهاند که در آن به تمام اعمال و رفتار انسانی رسیدگی میشود و بنابراین هر کس باید مراقب اعمال و رفتار خود باشد تا دچار عذاب و گرفتاری در حیات اخروی نشود.[۴۰]
- عدالت، یکی دیگر از اهداف پیامبران از نظر قرآن کریم است. انبیا با مفاسد اجتماعی مبارزه کرده و برای برپایی عدالت در جامعه تلاش میکردهاند.[۴۱] مبارزه حضرت صالح با اسراف و تبذیر،[۴۲] مبارزه لوط (ع) با مفاسد جنسی،[۴۳] و مبارزه شعیب با کمفروشی و مفاسد اقتصادی،[۴۴] مواردی از تلاشهای پیامبران برای برقراری عدالت اجتماعی است که در قرآن کریم از آنها یاد شده است.[۴۵]
- تزکیه و تقوا، از اهداف انبیاست که به تأکید قرآن کریم، نقش مهمی در رشد و رستگاری انسان دارد. تزکیه به عنوان هدف پیامبران، دستکم در سه آیه از قرآن کریم آمده است. تقوا هم یکی از در آیات مختلفی به عنوان هدف پیامبران آمده و در سوره شعراء و صافات، چند آیه با ترکیبی واحد آمده که نشاندهنده تلاش پیامبرانی از جمله نوح،[۴۶] هود،[۴۷] صالح،[۴۸] لوط،[۴۹] شعیب[۵۰] و الیاس[۵۱] در توصیه قوم خود به تقواست.[۵۲]
ویژگیهای انبیاء
پیامبران الهی دارای ویژگیها و اختصاصاتی هستند؛ از جمله دریافت وحی الهی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، انجام معجزه برای اثبات ادعای نبوت خود و همچنین برخورداری از عصمت.
دریافت وحی
وحی، یعنی القاء و انتقال کلام خدا به پیامبران، بر اساس قرآن کریم، یکی از ویژگیهای مشترک همه پیامبران از جمله نوح، ابراهیم، اسماعیل، عیسی و حضرت محمد، پیامبر اسلام است.[۵۳] خداوند بیشتر به واسطه جبرئیل و گاه بیواسطه، معارف و دستورات دینی را جهت ارشاد و راهنمایی مردم، به پیامبران انتقال میدهد.[۵۴]
معجزه
معجزه از راههای شناخت پیامبران از مدعیان دروغین نبوت است؛ معجزه کار خارقالعادهای است که از جانب خدا و به دست پیامبر انجام میشود و با ادعای نبوت و تحدی همراه است و انسانهای عادی از انجام آن ناتوانند.[۵۵] در آیات مختلفی از قرآن کریم به معجزات پیامبران اشاره شده است.[۵۶] بیشتر متکلمان شیعه، معتقدند که اعجاز، کار مستقیم الهی است و از جانب خدا صورت میگیرد. در مقابل، بیشتر فلاسفه بر این باورند که پیامبران با اتکا به قدرت فوقالعاده نفس خود، معجزه میکنند.[۵۷]
عصمت
عصمت، به باور متکلمان شیعه، لطفی از جانب خدا و به باور فلاسفه، قدرتی درونی در پیامبران است که بر اساس آن، اگرچه قدرت ارتکاب گناه را دارند، اما از گناه یا ترک واجب خودداری میکنند.[۵۸]
بیشتر متکلمان اسلامی، بر این باورند که پیامبران در همه امور و مراحل زندگی از گناه و خطا معصوماند،[۵۹] چراکه اگر پیامبر از خطا و گناه مصون نباشد، اعتماد مردم به او از بین میرود و هدف از فرستادن پیامبران نقض میشود.[۶۰] از اینرو مواردی را که در قرآن از استغفار پیامبران و بخشایش خدا سخن آمده،[۶۱] مانند کشتن مرد مصری توسط حضرت موسی،[۶۲] رها کردن رسالت توسط حضرت یونس[۶۳] و خوردن میوه ممنوعه توسط حضرت آدم[۶۴] را به ترک اولی تفسیر کردهاند؛ اما برخی متکلمان، عصمت پیامبران را فقط در امور مربوط به نبوت لازم میدانند.[۶۵] از این دیدگاه به نظریه سهو النبی یاد میشود.
علم غیب
علم غیب، از ویژگیهای پیامبران است که برای ادای رسالت خویش به آن نیاز دارند که خداوند پیامبرانش را با وحی از آینده و یا گذشته آگاه میکند.[۶۶] برخی مفسران، با استناد به آیه ۱۷۹ سوره آلعمران گفتهاند که تمام پیامبران از علم غیب آگاه بودهاند.[۶۷] بنا بر آیات قرآن،[۶۸] خداوند از میان پیامبرانش، هر پیامبری را که بخواهد و به هر میزانی که صلاح بداند از غیب، آگاه میکند.[۶۹] قرآن کریم به آگاهی حضرت عیسی(ع) به برخی امور غیبی اشاره کرده است.[۷۰]
گفتهاند که در میان پیامبران، پیامبر اسلام(ص) به سبب گستره مکانی و زمانی رسالت پیامبریاش، از دیگر پیامبران بیشتر به علم غیب دستیابی داشته است.[۷۱]
پیامبران
اولین پیامبر الهی حضرت آدم(ع) است که به همراه همسرش حوا در بهشت آفریده شد و به دلیل خوردن میوه ممنوعه به همراه همسرش از بهشت اخراج شدند. آخرین پیامبر، حضرت محمد(ص)، در سال ۵۷۰ میلادی در شهر مکه به دنیا آمد.
پنج تن از پیامبران به نامهای نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع)، عیسی(ع) و محمد(ص) اولوالعزم هستند یعنی تنها این پیامبران دین و احکام جدیدی آوردند. پیامبران دیگر، دین و آیین پیامبران اولوالعزم پیش از خود را تبلیغ میکردند.[۷۲] مقام و درجات پیامبران با هم تفاوت دارد.[۷۳] در قرآن تنها نام ۲۶ تن از انبیا آمده است.
در بیشتر روایات تعداد انبیا ۱۲۴ هزار نفر دانسته شده که ۳۱۳ نفر آنها رسول هستند،[یادداشت ۵] عدد پیامبران در برخی احادیث هشت هزار تن ذکر شده است.[۷۴] به باور علامه مجلسی، عدد هشت هزار، تنها به پیامبران بزرگ اشاره دارد.[۷۵]
پیامبران دارای کتاب
برخی از پیامبران الهی دارای کتاب آسمانی بودهاند. پیام الهی که توسط این پیامبران دریافت میشد، در مجموعهای به نام کتاب مقدس یا کتاب آسمانی جمعآوری میشده و منبع اصلی پیروان آن دین و ملاک عمل و اعتقادات آنان بوده است. برخی از پیامبران که کتاب آسمانی داشتهاند، عبارتند از نوح، ابراهیم (صحف)، داوود (زبور)، موسی (تورات)، عیسی (انجیل) و محمد (قرآن).[۷۶]
نبوت تشریعی و تبلیغی
بر اساس یک تقسیمبندی انبیاء به دو گروه پیامبران تشریعی و پیامبران تبلیغی تقسیم میشوند.[۷۷] وظیفه پیامبران تبلیغی، ترویج، تبلیغ، اجرا و تفسیر شریعتی است که در زمان ایشان بوده است. بر خلاف پیامبران تشریعی مانند نوح، ابراهیم، موسی و عیسی[۷۸] که خود صاحب شریعت بوده[۷۹] و دین تازهای آوردهاند و تعداد ایشان بسیار کم است.[۸۰]
نبوت زنان
اسمهایی که قرآن از پیامبران آورده، همه اختصاص به مردان دارد و نامی از زنان به عنوان پیامبر برده نشده است.[۸۱] به همین جهت در میان مفسران، بحثها و اختلافهایی درباره نبوت زنان شکل گرفته است.[۸۱]
مخالفان نبوت زنان
بیضاوی مفسر اهل سنت معتقد است مسلمانان، اجماع دارند که زنان به مقام نبوت نمیرسند.[۸۲] برخی نیز مخالفان نبوت زنان را «اغلب قریب به اتفاق علماء» دانستهاند.[۸۳]
علامه طباطبایی معتقد است زنان به مقام نبوت نمیرسند و نمیتوانند وحی که به پیامبران میرسد را دریافت کنند. به گفته وی وحی منحصر در وحی نبوت نیست و نوع دیگری از وحی وجود دارد که همان الهام و دریافت قلبی است ـ خواه در بیداری یا خواب ـ که اختصاص به پیامبران نداشته و غیر آنان را شامل میشود؛ بنابراین وحی به مادر موسی[۸۴] به مانند وحی به زنبور عسل بوده[۸۵] و اثبات نبوت نمیکند.[۸۶][یادداشت ۶] فخر رازی نیز از آیات قرآن استفاده کرده که خداوند هیچ یک از زنان را رسول قرار نداده است.[۸۷]
آیت الله جوادی آملی نبوت را به دو بخش نبوت اِنبائی و نبوت تَشریعی تقسیم میکند. او معتقد است نبوت تشریعی که همان رسالت است به جهت اینکه یک کار اجرایی است به مردان واگذار شده است؛ اما نبوت انبائی که فرد از طریق وحی مطلع میشود که در جهان چه میگذرد، اختصاص به مردان ندارد و زنان نیز به این مقام دست مییابند.[۸۸]
یکی از دلایلِ مخالفان نبوتِ زنان، تعبیر «رجال» در آیه «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي إِلَيْهِ؛ و پيش از تو جز مردانى از مردم شهرها را كه به آنان وحى میكرديم نفرستادیم»[۸۹] است که کلمه «رجال» به معنای مردان بوده و نشان میدهد تنها مردان به این مقام میرسند.[۹۰]
موافقان نبوت زنان
قُرْطُبی، مفسر قرن هفتم قمری،[۹۱] و تقیالدین سُبْکی، از فقها و محدثان اهلسنت در قرن هشتم قمری،[۹۲] به نبوت حضرت مریم معتقد بودند؛ زیرا خداوند به واسطه فرشته به مانند دیگر پیامبران به او وحی رساند. آیه ۴۲ سوره آلعمران و ذکر نام مریم در کنار دیگر پیامبران، از دلایل نبوت مریم شمرده شده است.[۹۳]
ابنحَجَر عَسْقَلانی از افرادی مانند ابوالحسن اَشْعری، متکلم قرن سوم و ابنحَزْم، از عالمان قرن پنجم قمری، نقل کرده که به نبوت زنان اعتقاد داشتند.[۹۴] ابنحزم، حوا، ساره، هاجر، مادر موسی، آسیه و مریم را به عنوان پیامبر معرفی کرده است.[۹۵] این گروه به ادلهای از جمله برخی آیات قرآن[۹۶] استناد کردهاند که به برگزیدگی و برتری خاندان ابراهيم و خاندان عمران بر مردم جهان از سوی خداوند اشاره کرده است.[۹۷][یادداشت ۷] اینان مدعی هستند که از آیات قرآن اختصاص رسالت به مردان فهمیده میشود؛ ولی در آیات قرآن، دلیلی بر نفی نبوت زنان یافت نمیشود.[۹۸]
پایان نبوت
خاتمیت، مفهومی کلامی و از آموزههای مشترک همه مسلمانان است؛ به این معنا که پس از حضرت محمد(ص) پیامبر و دین دیگری نخواهد آمد. این عنوان از خود قرآن کریم گرفته شده است. در آیه ۴۰ سوره احزاب، قرآن کریم صریحاً تعبیر خاتم النبیین را برای حضرت محمد(ص) به کار برده است.[یادداشت ۸]
اعتقاد به خاتمیت، هم در زمان پیامبر اکرم(ص) و هم در دورههای بعدی میان مسلمانان امری روشن و پذیرفتهشده بوده است.[۹۹] این آموزه همواره از ضروریات دین اسلام شمرده شده است، به این معنا که هر کس خاتمیت پیامبر را نپذیرد، از دین خارج شده و گویی نبوت پیامبر را نپذیرفته است.[۱۰۰]
امامت
شیعیان بر اساس آیات قرآن و روایات متعددی مانند حدیث ثقلین معتقدند پس از پایان نبوت، خداوند به واسطه امامانی که حافظ و بیانکننده دین هستند، آخرین دین را حفظ کرده است[یادداشت ۹] و در زمان مناسب، آخرین امام که زنده است و در دوران غیبت کبرا به صورت ناشناس زندگی میکند را مأمور میکند تا با حاکم کردن اسلام در سراسر جهان، بشر را به نهایت هدایت و کمال خود برساند.[یادداشت ۱۰]
مدعیان دروغین
مدعیان دروغین نبوت، افرادی بودند که ادعای پیامبری میکردند، اما از جانب خدا به پیامبری مبعوث نشده بودند. اسود عنسی،[۱۰۱] طلیحة بن خویلد، [۱۰۲] سجاح[۱۰۳] و مسیلمه کذاب[۱۰۴][یادداشت ۱۱] از مدعیان دروغین نبوت در صدر اسلام بودند. ناتوانی از اعجاز،[۱۰۵] تکذیب از سوی پیامبر دیگر، تکذیب پیامبران و درخواست مزد در قبال رسالت را از راههای شناخت مدعیان دروغین از پیامبران برشمردهاند. برخی دیگر از محققان نشانههای شناخت «پیامبران الهی» از «مدعيانِ دروغين» پیامبری را این امور برشمردهاند:۱- تکیه پیامبران راستین و الهی بر منطق و عقل.۲- دعوت از سر دلسوزی و مهربانی. ۳- منزه بودن از تعصّب[۱۰۶] آیت الله مکارم شیرازی از مفسران قرآن اعجاز، مطالعه در حالات مُدّعى نبوّت و بررسى محتويات آيين او و جمعآورى قرائن و گواهى پيامبران پيشين را؛ سه راه برای صدق ادعای نبوت و تشخیص مدعیان دروغین نبوت برشمرده است.[۱۰۷]
منابع مطالعاتی
کتابهای عمومی
نام کتاب | نویسنده | انتشارات |
---|---|---|
آموزش کلام اسلامی؛ راهنماشناسی و معادشناسی (جلد ۲) | محمد سعیدی مهر | نشر طه |
راه و راهنماشناسی | محمدتقی مصباح یزدی | مؤسسه امام خمینی |
نبوت | مرتضی مطهری | نشر صدرا |
کتابهای تخصصی
نام کتاب | نویسنده | انتشارات |
---|---|---|
پاسخ به شبهات کلامی؛ دین و نبوت(دفتر دوم) | محمدحسین قدردان قراملکی | پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه |
پانویس
- ↑ پرچم، «گفتگوی سه دین الهی پیرامون معنی نبوت»، در فصلنامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان)، ش ۱۶ و ۱۷، ص ۱۱۲.
- ↑ علامه حلی، الباب الحادي عشر، تحقیق مهدی محقق، ص۸.
- ↑ ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعهشناسی، ۱۳۸۵ش، ص ۱۹۵.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ۲۰۰۰م، ج ۱، ص ۱۶۲.
- ↑ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۸۷ش، ج ۱، ص ۴۰۵.
- ↑ فیومی، مصباح المنیر، ۱۴۱۴ق، ج ۲، ص ۵۹۱.
- ↑ خلیل بن احمد، العین، ۱۴۱۰ق، ج ۸، ص ۳۸۲.
- ↑ جوهری، الصحاح، ۱۹۹۰م، ج ۱، ص ۷۴.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ۱۳۶۰ش، ج ۳، ص ۱۱۶.
- ↑ عسکری، معجم الفروق اللغویة، ۱۳۸۴ش، ص ۳۶۲.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ۱۳۶۵ش، ج ۱، ص ۱۷۶.
- ↑ جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص ۱۰۵.
- ↑ ماوردی، اعلام النبوة، ۱۹۸۷م، ص ۵۱.
- ↑ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۳۶۳ش، ص۴۸۵.
- ↑ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۱۳۶۳ش، ص۴۷۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۲۹.
- ↑ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۳۴.
- ↑ سبحانی، عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل، ۱۳۷۹ش،
- ↑ سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۵۲۷؛ سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۸۸.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۸۴ش، ص۱۷۷.
- ↑ ایزدیتبار، «اثبات ضرورت نبوت از دیدگاه فیلسوفان»، در فصلنامه معارف عقلی، ش ۱۹، ص ۱۲.
- ↑ اسماعیلی، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در مجله پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، ص ۷۰-۷۴.
- ↑ اسماعیلی، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در مجله پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، ص ۷۰-۷۴.
- ↑ اسماعیلی، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در مجله پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، ص ۷۰-۷۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۱، ص ۱۶۸، باب الاضطرار الی الحجة، ح ۱.
- ↑ اسماعیلی، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در مجله پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، ص ۷۰-۷۴.
- ↑ اسماعیلی، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در مجله پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، ص ۷۰-۷۴.
- ↑ شریف رضی، نهج البلاغه، ۱۴۱۳ق، ص ۱۱، خ ۱.
- ↑ نصیری و همکاران، «مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان...»، در فصلنامه اندیشه نوین دینی، ش ۴۱، ص ۵۹. همچنین رجوع کنید به: ابن سینا، الاشارات والنتبیهات، ناشر: نشر البلاغه، ص۱۴۴
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۱۳۶، ج۱۸، ص۳۱.
- ↑ بخشی، «نبوت در آیینه علم کلام»، در خردنامه همشهری، ش ۱۱، ص ۱۸.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۸۴ش، ص۱۷۷-۱۷۸.
- ↑ سبحانی، الهیات و معارف اسلامی، ۱۳۷۰ش، ص۱۸۲-۱۸۹.
- ↑ نصیری و همکاران، «مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان...»، در فصلنامه اندیشه نوین دینی، ش ۴۱، ص ۵۹.
- ↑ نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، ص ۳۳-۵۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، منشورات اسماعيليان، ج۱۷، ص۱۰۲.
- ↑ مکارم، ناصر، ترجمه نهج البلاغه، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۳۱.
- ↑ نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۳-۳۴؛ همچنین ببینید: سوره نحل، آیه ۳۶؛ سوره فصلت، آیه ۱۴؛ سوره انبیاء، آیه ۲۵؛ سوره زخرف، آیه ۴۵؛ سوره نوح، آیه ۲-۳؛ سوره هود، آیه ۵۰ و ۶۱.
- ↑ نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۵-۳۷؛ همچنین ببینید: سوره مومنون، آیه ۳۵-۳۸؛ سوره اعراف، آیه ۵۹؛ سوره شعراء، آیه ۱۳۵؛ سوره هود، آیه ۸۴؛ سوره عنکبوت، آیه ۳۶؛ سوره طه، آیه ۱۵، سوره انعام، آیه ۱۳۰ و ۱۵۴؛ سوره سجده، آیه ۱۰، سوره ق، آیه ۲-۳، سوره غافر، آیه ۱۵.
- ↑ نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۵-۳۷.
- ↑ نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۵۱-۱۵۲.
- ↑ نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۶۵-۱۶۶.
- ↑ نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۸۱-۱۸۳.
- ↑ نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۳۵-۳۷.
- ↑ نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۰۶ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ).
- ↑ نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۲۴ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ).
- ↑ نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۴۲ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ).
- ↑ نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۶۱ (إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ).
- ↑ نگاه کنید به: سوره شعراء، آیه ۱۷۷ (إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ).
- ↑ نگاه کنید به: سوره صافات، آیه ۱۲۳-۱۲۴ (وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ).
- ↑ نصری، مبانی رسالت انبیاء در قرآن، ۱۳۷۶ش، صص ۴۹-۵۱.
- ↑ رنجبر، «بررسی و تحقیق پیرامون واژه وحی در قرآن مجید...»، در مجله نامه الهیات، ش ۱، صص ۱۸-۱۹.
- ↑ رنجبر، «بررسی و تحقیق پیرامون واژه وحی در قرآن مجید...»، در مجله نامه الهیات، ش ۱، ص ۱۵.
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ص ۳۵.
- ↑ قدردان قراملکی، «چیستی و فاعل معجزه از منظر متکلمان و فلاسفه»، در مجله معرفت، ش ۵۱، ص ۴۸.
- ↑ قدردان قراملکی، «چیستی و فاعل معجزه از منظر متکلمان و فلاسفه»، در مجله معرفت، ش ۵۱، ص ۴۸.
- ↑ سیلانی، «فلسفه عصمت انبیا و امامان علیهم السلام»، در فصلنامه علوم و معارف قرآن و حدیث، ش ۳، صص ۷۶-۷۷.
- ↑ مفید، عدم سهو النبی، ۱۴۱۳ق، ص۲۹و۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ۱۳۸۷ش، ص۳۴.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش عقائد، ۱۳۸۴ش، ص۱۹۳-۱۹۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به: سوره قصص، آیه ۱۶؛ سوره انبیاء، آیه۸۷؛ سوره طه، آیه۱۲۱.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۴۲، ۴۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۳۱۵.
- ↑ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲، ج۷، ص۵۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۳، ص۳۲۳.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۶۰.
- ↑ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۲، ص۴۵۹.
- ↑ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۶۳.
- ↑ سوره جن، آیات ۲۶-۲۷.
- ↑ طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۸۳.
- ↑ سوره آل عمران، آيه۴۹.
- ↑ مظفر، ص۱۵
- ↑ سبزواری، شرح الأسماء الحسنی، ص۵۵۲ و۵۵۳
- ↑ تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجات سوره بقره، آیه ۲۵۳
- ↑ بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۱، ح۲۲
- ↑ بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۱، ح۲۲.
- ↑ رجوع کنید به: کلینی، ج۱، ص۲۴۰.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۸۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۱۵۴.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۱۷۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ج۲، ص۱۸۳.
- ↑ ۸۱٫۰ ۸۱٫۱ غروی نائینی، «نبوت زنان در قرآن کریم»، ص۳۰.
- ↑ به نقل از شکوری، «نبوت زنان در قرآن مجید»، ص۴۸.
- ↑ الشیخ، عقیلی، «نبوت زنان در قرآن و عهدین»، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم سال اول، شماره ۶. بهار ۸۹ش، ص۱۸۳.https://ensani.ir/file/download/article/20121209085404-9422-15.pdf
- ↑ برای نمونه سوره قصص، آیه۷.
- ↑ سوره نحل، آیه۶۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۴، ص۱۴۹-۱۵۰.
- ↑ فخر رازی، مفاتيح الغيب، ۱۴۲۰ق، ج۱۸، ص۵۲۱.
- ↑ جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۷
- ↑ سوره نحل، آیه۴۳، سوره یوسف، آیه۱۰۹، سوره انبیاء، آیه۱۰۷.
- ↑ بیضاوی، أنوار التنزيل و أسرار التأويل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۲۷.
- ↑ قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۸۳.
- ↑ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، فتح الباری، ۱۳۷۹ق، ج۶، ص۴۷۱.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، فتح الباری، ۱۳۷۹ق، ج۶، ص۴۷۱.
- ↑ برای نمونه سوره آل عمران، آیه ۳۳.
- ↑ شکوری، «نبوت زنان در قرآن مجید»، ص۴۷.
- ↑ عقیلی، «نبوت زنان در قرآن و عهدین»، ص۱۸۳.
- ↑ آمدی، ص۳۶۰.
- ↑ بغدادی، کتاب اصول الدین، ص۱۶۲؛ نیز رجوع کنید به فاضل مقداد، ۱۴۱۲، ص۸۴؛ آلوسی، روح المعانی، دار احیاءالتراث العربی، ج۲۲، ص۳۴.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۲۶۴.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۷۳.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۳۴۴.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۱۴۶
- ↑ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.
- ↑ https://makarem.ir/maaref/fa/tag/index/51212/مدعيان-دروغين
- ↑ https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/418719/راه-شناخت-%c2«Ù¾Ùا٠بر%c2»-ÙاÙعÛ
یادداشت
- ↑ إن للنبوة باطنا و هو الولاية و ظاهرا و هو الشريعة فالنبي بالولاية يأخذ من الله أو من الملك المعاني التي بها كمال مرتبته في الولاية و النبوة.
- ↑ ان تفريع بعث الانبياء وإنزال الكتب على مجرد كون الانسان مدنيا بالطبع غير مستقيم إلا بعد تقييد هذه المدنية بالطبع بكونها مؤدية إلى الاختلاف
- ↑ آیه ۱۵۷ سوره اعراف الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ...همانان كه از اين فرستاده، پيامبر درس نخوانده -كه [نام] او را نزد خود، در تورات و انجيل نوشته مىيابند- پيروى مىكنند؛ [همان پيامبرى كه] آنان را به كار پسنديده فرمان مىدهد و از كار ناپسند باز مىدارد و براى آنان چيزهاى پاکیزه را حلال و چیزهاى ناپاک را بر ایشان حرام مىگرداند و از [دوش] آنان قید و بندهايى را که بر ایشان بوده است برمىدارد.
- ↑ آیه ۶۰ سوره یس أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ «اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد، زيرا وى دشمن آشكار شماست؟» این عهد یا همان عهد و پیمانی است که خداوند از فرزندان آدم گرفته که ماند پدرشان فریب شیطان را نخورند «يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ» آیه ۲۷ سوره اعراف و یا منظور همان عهدی است که در عالم ذر گرفته شده (آیه ۱۷۲ سوره اعراف وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا) که در واقع همان عهدی است که در دنیا باید متعهد به آن باشند. [۳۷]
- ↑ عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحِمَهُ الله قَالَ: قُلْتُ یا رَسُولَ اللهِ كَمِ النَّبِیونَ قَالَ مِائَةُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِی قُلْتُ كَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ. بحارالانوار، ج۱۱، ص۳۲
- ↑ المراد به الإلهام وهو نوع من القذف في القلب في يقظة أو نوم ، والوحي في كلامه تعالى لا ينحصر في وحي النبوة
- ↑ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ «به يقين، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است.»
- ↑ ماکانَ محمدٌ أبا أَحَدٍ مِنْ رجالِکمْ وَلکن رسولَ الله و خاتَمَ النبیینَ (محمد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست، بلکه او فرستاده خدا و خاتم پیامبران است.)
- ↑ اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دیناً (امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما [به عنوان] آیینی برگزیدم.) مائده/۳
- ↑ وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ آیه ۵ سوره قصص
- ↑ دهخدا میگوید مُتَنَبّی آن است که دعوی پیغامبری کند به دروغ. دهخدا، لغتنامه، ذیل متنبی
منابع
- آلوسی، محمودبن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، دار الكتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- آلوسی، محمودبن عبدالله، روح المعانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا.
- آمدی، علی بن محمد، غایةالمرام فی علم الکلام، چاپ حسن محمود عبداللطیف، قاهره، ۱۳۹۱/۱۹۷۱ق.
- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عادل احمد عبد الموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
- ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، دار المعرفة، بیروت، ۱۳۷۹ق.
- ابن عبدالبر، یوسف بن عمر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق: علی محمد بجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
- ابن عربی، محی الدین محمد، تفسیر ابن عربی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت:دار صادر، ۲۰۰۰م.
- اسماعیلی، ذبیح الله، «ضرورت رسالت از نظر قرآن و حدیث»، در ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۳۱۵-۳۱۶، اسفند ۱۳۸۶ و فروردین ۱۳۸۷ش.
- بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، قم: مکتبه آیت الله نجفی مرعشی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- بخشی، هادی، «نبوت در آیینه علم کلام»، در خردنامه همشهری، ش ۱۱، بهمن ۱۳۸۵ش.
- بغدادی، عبدالقاهر، اصول الدین، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۱ق.
- بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق: المرعشلی، محمد عبدالرحمن، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- پترسون مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران: طرح نو، چاپ هفتم، ۱۳۸۹ش.
- پرچم، اعظم، «گفتگوی سه دین الهی پیرامون معنی نبوت»، در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، شماره ۱۶ و ۱۷، بهار و تابستان ۱۳۷۸ش.
- تفتازانی، سعدالدین، شرح العقائد النسفیة، قاهره: مکتبة الکلیات الازهریة، ۱۴۰۷ق.
- جرجانی، سید شریف، التعریفات، چاپ چهارم، تهران: ناصر خسرو، ۱۴۱۲ق.
- جرجانی، شرح المواقف، شرح المواقف، قم: الشریف الرضی، ۱۳۲۵ق.
- جمعی از نویسندگان، شرح المصطلحات الکلامیه، مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۴۱۵ق.
- جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش.
- جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، چاپ ششم، قم: نشر اسراء، ۱۳۸۵ش.
- جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م.
- حلی، حسن بن یوسف، الالفین، قم: مؤسسه الاسلامیه، ۱۴۲۳ق.
- حلی، حسن بن یوسف، الباب الحادی عشر، تهران: مؤسسه مطالعات اسلامی، ۱۳۶۵ش.
- حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد (مع التعلیقات)، چاپ چهارم، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق.
- حلی، حسن بن یوسف، مناهج الیقین فی اصول الدین، تهران: نشردارالاسوه، ۱۴۱۵ق.
- خاتمی، فرهنگ علم کلام، تهران: نشر صبا، ۱۳۷۰ش.
- خلیل بن احمد، العین، قم، موسسه دارالهجره، ۱۴۱۰ق.
- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران: مؤسسه لغت نامه دهخدا، ۱۳۳۴ش.
- رازی، فخرالدین محمد، مفاتیح الغیب، چاپ سوم، بیروت:دار احیاء التراث، ۱۴۲۰ق.
- ربانی گلپایگانی، علی، درآمدی به شیعهشناسی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۵ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، قم، مرکز نشر هاجر، چاپ چهارم، ۱۳۹۲ش.
- ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، قم: مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۵ش.
- رنجبر، احمد، «بررسی و تحقیق پیرامون واژه وحی در قرآن مجید و مقایسه مفهوم آن با کتب مقدس»، در مجله نامه الهیات، شماره ۱، زمستان ۱۳۸۶ش.
- سبحانی، جعفر، عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل، قم، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، قم، شفق، ۱۳۷۰ش.
- سبزواری، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان فی تفسیر القران، بیروت:دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۹ق.
- سبزواری، ملاهادی، شرح الأسماء الحسنی، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۲ش.
- سروش، عبدالکریم، بسط تجربه نبوی، چاپ پنجم، تهران: مؤسسه فرهنگی صراط، ۱۳۸۵ش.
- سعیدیمهر، محمد، آموزش کلام اسلامی(راهنماشناسی-معادشناسی)، قم، کتاب طه، چاپ ششم، ۱۳۸۸ش.
- سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الأنبیاء و الأئمه، تحقیق: فارس حسون کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۰ش/۱۴۲۲ق.
- شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، تهران، بنیاد نهج البلاغه، ۱۴۱۳ق.
- شریف مرتضی، علی بن حسین، رسائل الشریف المرتضی، قم: دار القرآن الکریم، ۱۴۰۵ق.
- شریف مرتضی، علی بن موسی، الذخیره فی علم الکلام، قم: مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
- شکوری، زینب، «نبوت زنان در قرآن مجید»، مجله یاد، شماره۷۵، بهار ۱۳۸۴ش.
- صادقی، هادی، درامدی بر کلام جدید، قم: کتاب طه و نشر معارف، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
- صدرالمتألهین، محمد بن ابراهیم، شرح اصول کافی، کتاب الحجة، تصحیح محمد خواجوی، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
- صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، تصحیح: علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
- طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، منشورات اسماعیلیان، بیتا، بی جا.
- طباطبایی، محمد حسین، وحی یا شعور مرموز، بیجا: مرکز نشر و توزیع کتاب، ۱۳۳۷ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمدأبوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
- طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، بیجا: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۷ش.
- طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد، بیروت: دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق: احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیا التراث العربی، بیتا.
- عسکری، حسین بن عبدالله، معجم الفروق اللغویة، قم: مؤسسه نشر اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
- عقیلی، علی، «بررسی نبوت زنان در قرآن و عهدین»، ترجمه فاطمه عقیلی، پژوهشنامه علوم و معارف قرآن کریم سال اول، شماره ۶، بهار ۱۳۸۹ش.
- غروی نائینی، نهله، «نبوت زنان در قرآن کریم»، مجله یاد، شماره ۷۵، بهار ۱۳۸۴ش.
- فاخوری، حنا و خلیل الجرء، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ترجمه محمد آیتی، تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- فاضل مقداد، محمد بن حسن، الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، چاپ صفاءالدین بصری، مشهد، ۱۴۱۲ق.
- فاضل مقداد، محمد بن حسن، النافع یوم الحشر، شرح الباب الحادی عشر (در ضمن کتاب باب حادی عشر مع شرحیه)، تهران: مؤسسه مطالعات اسلامی، ۱۳۶۵ش.
- فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، چاپ دوم، قم: نشر هجرت، ۱۴۰۹ق.
- فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، چاپ دوم، قم: نشر هجرت، ۱۴۱۴ق.
- قدردان قراملکی، محمدحسن، «چیستی و فاعل معجزه از منظر متکلمان و فلاسفه»، در مجله معرفت، شماره ۵۱، اسفند ۱۳۸۰ش.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم:دار الکتاب، چاپ چهارم، ۱۳۶۷ش.
- قیصری، داود، شرح فصوص الحکم، قم: نشر انوار الهدیم، ۱۴۱۶ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران:دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- لاهیجی، عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، بیروت:دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
- ماوردی، علی بن محمد، اعلام النبوة، بیروت:دار الکتاب العربی، ۱۹۸۷ق.
- مدرسی، محمد تقی، من هدی القران، تهران: نشر دارمحبی الحسین، ۱۴۱۹ق.
- مصباح یزدی، راه و راهنما شناسی، قم: انتشارات مؤسسه امام خمینی، ۱۳۸۶ش.
- مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقائد، چاپ هفدهم، تهران: مؤسسه چاپ و نشر بین المللی سازمان تبلیغات، ۱۳۸۴ش.
- مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش.
- مطهری، مرتضی، جامعه و تاریخ، تهران، نشر صدرا، ۱۳۷۲ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۷۷ش.
- مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، تهران، نشر صدرا، ۱۳۸۵ش.
- مفید، محمد بن محمد بن نعمان، النکت الاعتقادیه، قم: کنگره جهانی شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیه، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمد بن محمد، عدم سهو النبی، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، قم، ناشر: مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، ۱۳۸۴ش.
- ملاصدرا، مفاتیحالغیب، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالى، انجمن اسلامى حكمت و فلسفه ايران، موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، ۱۳۶۳ش.
- نصیری، محمد؛ نعمتی، سید جواد؛ یوسفزاده، حسینعلی؛ «مقایسه ضرورت نبوت از منظر فلسفه و عرفان با تأکید بر آرای ابن سینا و امام خمینی»، در فصلنامه اندیشه نوین دینی، ش ۴۱، تابستان ۱۳۹۴ش.