آیه اولیالامر: تفاوت میان نسخهها
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
}}'''آیه اولیالامر''' یا '''آیه اطاعت''' ([[سوره نساء|نساء]]: ۵۹) مؤمنان را به اطاعت از [[خدا]]، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] و [[اولوالامر]] دستور داده است. از نظر [[شیعه|شیعیان]] و برخی از [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] همچون [[فخر رازی]]، این آیه بر [[عصمت]] اولیالامر دلالت دارد. | }}'''آیه اولیالامر''' یا '''آیه اطاعت''' ([[سوره نساء|نساء]]: ۵۹) مؤمنان را به اطاعت از [[خدا]]، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] و [[اولوالامر]] دستور داده است. از نظر [[شیعه|شیعیان]] و برخی از [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] همچون [[فخر رازی]]، این آیه بر [[عصمت]] اولیالامر دلالت دارد. | ||
شیعیان براساس روایات، مراد از اولیالامر را [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] | شیعیان براساس روایات، مراد از اولیالامر را [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] میدانند و معتقدند این آیه بر عصمت و وجوب اطاعت از آنان دلالت میکند؛ اما اهلسنت در اینباره اختلافنظر دارند. [[خلفای راشدین]]، هر حاکم عادل، عالمان دینی و مجموع [[امت|امت اسلامی]] از جمله مصادیقیاند که علمای اهلسنت برای اولوالامر بیان کردهاند. | ||
==متن و ترجمه آیه== | ==متن و ترجمه آیه== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==دلالت بر عصمت و وجوب اطاعتِ اولیالامر == | ==دلالت بر عصمت و وجوب اطاعتِ اولیالامر == | ||
از نظر مفسران شیعه، آیه اولیالامر بر عصمت [[اولوالامر]] دلالت دارد.<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۱.</ref> به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، عطف اولیالامر بر پیامبر(ص) بدون تکرار فعل «أَطیعُوا»، نشانه این است که همانگونه که اطاعت از رسول خدا(ص) مطلقاً واجب است، اطاعت از اولیالامر نیز بیقیدوشرط واجب است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۱.</ref> اگر خداوند به اطاعت بیقید و شرط از کسی فرمان دهد، آن فرد، معصوم خواهد بود؛ چون اگر [[عصمت|معصوم]] نباشد و دستور به انجامدادن گناه بدهد، اجتماع نقیضین لازم میآید؛ یعنی هم باید از او اطاعت کرد (بنابر فرمانی که خداوند داده) و هم اطاعت نکرد (بنابر اینکه انسان نباید [[گناه]] کند).<ref>مظفر، دلائل الصدق، مکتبة الذجاج، ج۲، ص۱۷.</ref> فخر رازی از مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز معتقد است که این آیه بر عصمت اولیالامر دلالت میکند.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref>{{یادداشت| | از نظر مفسران شیعه، آیه اولیالامر بر عصمت [[اولوالامر]] دلالت دارد.<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۱.</ref> به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، عطف اولیالامر بر پیامبر(ص) بدون تکرار فعل «أَطیعُوا»، نشانه این است که همانگونه که اطاعت از رسول خدا(ص) مطلقاً واجب است، اطاعت از اولیالامر نیز بیقیدوشرط واجب است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۱.</ref> اگر خداوند به اطاعت بیقید و شرط از کسی فرمان دهد، آن فرد، معصوم خواهد بود؛ چون اگر [[عصمت|معصوم]] نباشد و دستور به انجامدادن گناه بدهد، اجتماع نقیضین لازم میآید؛ یعنی هم باید از او اطاعت کرد (بنابر فرمانی که خداوند داده) و هم اطاعت نکرد (بنابر اینکه انسان نباید [[گناه]] کند).<ref>مظفر، دلائل الصدق، مکتبة الذجاج، ج۲، ص۱۷.</ref> فخر رازی از مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز معتقد است که این آیه بر عصمت اولیالامر دلالت میکند.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref>{{یادداشت|فخررازی عصمت اولیالامر را با این آیه اثبات کرده است اما مصادیقش را امامان شیعه نمیداند.( فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳و۱۱۴.)}} | ||
[[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]] پیشوای سلفیه و [[ناصر القفاری|ناصر القِفاری]] از وهابیان، برآنند که جمله «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللهِ وَ الرَّسُولِ» بر این نکته دلالت دارد که غیر از رسول خدا(ص) معصوم دیگری نداریم؛ زیرا در این آیه، به مؤمنان دستور داده شده که هنگام تنازع به سوی خدا و پیامبر(ص) بازگردند. از دیدگاه آنان اگر غیر از پیامبر(ص)، معصوم دیگری وجود داشت، خداوند به بازگشت به سوی او نیز فرمان میداد. | [[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]]<ref>ابنتیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۳۸۱.</ref> پیشوای سلفیه و [[ناصر القفاری|ناصر القِفاری]]<ref> قفاری، اصول مذهب الشیعة الامامیه، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۷۹۲.</ref> از وهابیان، برآنند که جمله «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللهِ وَ الرَّسُولِ» بر این نکته دلالت دارد که غیر از رسول خدا(ص) معصوم دیگری نداریم؛ زیرا در این آیه، به مؤمنان دستور داده شده که هنگام تنازع به سوی خدا و پیامبر(ص) بازگردند. از دیدگاه آنان اگر غیر از پیامبر(ص)، معصوم دیگری وجود داشت، خداوند به بازگشت به سوی او نیز فرمان میداد. در پاسخ به این افراد، گفته شده منظور از اختلاف و تنازع در آیه، اختلاف در احکام و قوانین کلی اسلام است که تشریع آنها با خدا و رسول خدا(ص) است و ائمه(ع) همواره در مسیر اجرای احکام خدا و پیامبر(ص) هستند.<ref>نگاه کنید به: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۴۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۸۸ و ۳۸۹.</ref>و بر اساس آیه ۸۳ سوره نساء، رجوع به ائمه(ع) به منزله رجوع به خدا و پیامبر(ص) است؛ زیرا ائمه(ع) در صیانت و حفظ شرع همچون پیامبر(ص) هستند.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰.</ref> | ||
==مصداق اولیالامر== | ==مصداق اولیالامر== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
=== امامان شیعه === | === امامان شیعه === | ||
===== روایات متعددی در منابع شیعه<ref>نگاه کنید به: بحرانی، غایة | ===== روایات متعددی در منابع شیعه<ref>نگاه کنید به: بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۵.</ref> و اهلسنت<ref>ابنمردویه، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۳۶؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۰ و ۱۹۱.</ref> منظور از اولیالامر را [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] معرفی میکنند.<ref>مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۶.</ref> علمای شیعه براساس این روایات، مصداق اولوالامر را [[امامان شیعه|امامان دوازدهگانه]] میدانند؛<ref>طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۹.</ref> برخی از این روایات از این قرار است: ===== | ||
# [[جابر بن عبدالله انصاری]]، در روایتی که به [[حدیث جابر]] معروف است، از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] درباره واژه "اولیالامر" سؤال کرد. پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند که اولِ آنان [[امام علی علیهالسلام|علی بن ابیطالب]] است و بعد از او به ترتیب نام تک تک [[امامان شیعه|دوازده امام]] را ذکر کرد.<ref>خزاز رازی، کفایه الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۵۴-۵۵؛ قندوزی، ینابیع الموده، | # [[جابر بن عبدالله انصاری]]، در روایتی که به [[حدیث جابر]] معروف است، از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] درباره واژه "اولیالامر" سؤال کرد. پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند که اولِ آنان [[امام علی علیهالسلام|علی بن ابیطالب]] است و بعد از او به ترتیب نام تک تک [[امامان شیعه|دوازده امام]] را ذکر کرد.<ref>خزاز رازی، کفایه الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۵۴-۵۵؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۴۱.</ref> | ||
# در تفسیر آیه اولیالامر از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] نقل شده است اولیالامر، امامان از فرزندان علی و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] هستند، تا آنکه [[قیامت|روز قیامت]] برپا شود. در روایت دیگری از امام باقر آمده است خداوند از اولیالامر فقط ما را قصد کرده است و همه مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده است.<ref>بحرانی، البرهان، اسماعیلیان، ص۳۸۳ و ۳۸۶.</ref> | # در تفسیر آیه اولیالامر از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] نقل شده است اولیالامر، امامان از فرزندان علی و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] هستند، تا آنکه [[قیامت|روز قیامت]] برپا شود. در روایت دیگری از امام باقر آمده است خداوند از اولیالامر فقط ما را قصد کرده است و همه مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده است.<ref>بحرانی، البرهان، اسماعیلیان، ص۳۸۳ و ۳۸۶.</ref> | ||
# [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]: «آنان (اولیالامر) علی بن ابیطالب، حسن، حسین، علی بن حسین، محمد بن علی و جعفر یعنی من هستیم. سپاس خدا را بهجای آورید که امامان و رهبرانتان را در زمانی به شما شناساند که مردم آنان را انکار میکنند».<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۶۳ش، ص۲۵۲، | # [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]: «آنان (اولیالامر) علی بن ابیطالب، حسن، حسین، علی بن حسین، محمد بن علی و جعفر یعنی من هستیم. سپاس خدا را بهجای آورید که امامان و رهبرانتان را در زمانی به شما شناساند که مردم آنان را انکار میکنند».<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۶۳ش، ص۲۵۲، حدیث۱۷۴.</ref> | ||
=== | === خلفای راشدین و هر حاکم عادل=== | ||
علمای اهلسنت درباره مصادیق اولوالامر دیدگاههای مختلفی دارند. برخی منظور از اولوالامر را [[خلفای راشدین]] میدانند، به باور برخی منظور از آن عالمان دینی است و برطبق دیدگاهی دیگر، فرماندهان [[سریه|سریهها]] مصداقهای اولیالامرند.<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳، ۱۱۴.</ref> از نظر [[زمخشری]] مفسر اهلسنت، منظور از آن، هر حاکم عادلی است که بر اساس دین حکومت میکند؛ همچون خلفای راشدین و حاکمانی که مانند آنان عمل میکنند.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۲۴.</ref> [[فخر رازی]]، مصداق آن را اهل | علمای اهلسنت درباره مصادیق اولوالامر دیدگاههای مختلفی دارند. برخی منظور از اولوالامر را [[خلفای راشدین]] میدانند، به باور برخی منظور از آن عالمان دینی است و برطبق دیدگاهی دیگر، فرماندهان [[سریه|سریهها]] مصداقهای اولیالامرند.<ref>نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳، ۱۱۴.</ref> از نظر [[زمخشری]] مفسر اهلسنت، منظور از آن، هر حاکم عادلی است که بر اساس دین حکومت میکند؛ همچون خلفای راشدین و حاکمانی که مانند آنان عمل میکنند.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۲۴.</ref> [[فخر رازی]]، مصداق آن را اهل حلوعقد میداند که با اجماع [[امت]] حجیت مییابند.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref> | ||
=== دیدگاه علامه طباطبایی === | === دیدگاه علامه طباطبایی === | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] گفته است منظور از اولیالامر افرادی هستند که هر کدامشان از نظر عصمت و واجب بودن عمل به دستوراتشان مانند پیامبرند و این منافات ندارد که مفهوم اولیالامر گسترده باشد ولی مصداقش مشخص و محدود مانند این که در همین آیه واژه رسول مفهومش گسترده است در صورتی که قطعاً مقصود از آن فقط [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] است. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۴۰۱، نشر اعلمی بیروت، ۱۳۹۴ق. | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] گفته است منظور از اولیالامر افرادی هستند که هر کدامشان از نظر عصمت و واجب بودن عمل به دستوراتشان مانند پیامبرند و این منافات ندارد که مفهوم اولیالامر گسترده باشد ولی مصداقش مشخص و محدود مانند این که در همین آیه واژه رسول مفهومش گسترده است در صورتی که قطعاً مقصود از آن فقط [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] است. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۴۰۱، نشر اعلمی بیروت، ۱۳۹۴ق.</ref> | ||
</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۶۶: | خط ۶۴: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
*ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق-۱۹۸۶م. | *ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق-۱۹۸۶م. | ||
*ابنمردویه اصفهانی، أبوبکراحمد بن موسی، مناقب علی بن | *ابنمردویه اصفهانی، أبوبکراحمد بن موسی، مناقب علی بن ابیطالب(ع) و ما نزل من القرآن فی علی، تحقیق عبدالرزاق محمدحسین حرزالدین، قم، دارالحدیث، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق. | ||
*بحرانی، | *بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، بیتا. | ||
*بحرانی، | *بحرانی، سید هاشم، غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام، تحقیق سیدعلی عاشور، بیروت، مؤسسه تاریخ اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | ||
*حاکم حسکانى، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق. | *حاکم حسکانى، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق. | ||
*خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، تصحیح: عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق. | *خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، تصحیح: عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق. | ||
*زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق. | *زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق. | ||
*طباطبایی، | *طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق. | ||
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح فضل الله یزدی و هاشم رسولی محلاتی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | *طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح فضل الله یزدی و هاشم رسولی محلاتی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش. | ||
*طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، بیتا. | *طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، بیتا. | ||
خط ۸۴: | خط ۸۱: | ||
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش. | *مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* [http://www.ensani.ir/storage/Files/20131214085645-9576-40.pdf تفسیر تطبیقی مصداق اولی الامر در آیه اطاعت] | * [http://www.ensani.ir/storage/Files/20131214085645-9576-40.pdf تفسیر تطبیقی مصداق اولی الامر در آیه اطاعت] | ||
خط ۱۰۲: | خط ۹۸: | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | ||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد--> | | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | ||
| شناسه = <!--ناقص، کامل-->کامل | | شناسه = <!--ناقص، کامل-->کامل | ||
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد | | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| جامعیت = <!--ندارد، دارد--> | | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| زیادهنویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد | | زیادهنویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد | ||
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> |
نسخهٔ ۱۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۴
![]() | |
مشخصات آیه | |
---|---|
نام آیه | اولی الامر |
واقع در سوره | نساء |
شماره آیه | ۵۹ |
جزء | ۵ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
موضوع | اعتقادی |
درباره | عصمت و امامتِ امامان شیعه |
آیه اولیالامر یا آیه اطاعت (نساء: ۵۹) مؤمنان را به اطاعت از خدا، رسول خدا(ص) و اولوالامر دستور داده است. از نظر شیعیان و برخی از اهلسنت همچون فخر رازی، این آیه بر عصمت اولیالامر دلالت دارد.
شیعیان براساس روایات، مراد از اولیالامر را امامان شیعه(ع) میدانند و معتقدند این آیه بر عصمت و وجوب اطاعت از آنان دلالت میکند؛ اما اهلسنت در اینباره اختلافنظر دارند. خلفای راشدین، هر حاکم عادل، عالمان دینی و مجموع امت اسلامی از جمله مصادیقیاند که علمای اهلسنت برای اولوالامر بیان کردهاند.
متن و ترجمه آیه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ الله وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى الله وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً ﴿۵۹ نساء﴾
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیکفرجامتر است.
دلالت بر عصمت و وجوب اطاعتِ اولیالامر
از نظر مفسران شیعه، آیه اولیالامر بر عصمت اولوالامر دلالت دارد.[۱] به گفته علامه طباطبایی، عطف اولیالامر بر پیامبر(ص) بدون تکرار فعل «أَطیعُوا»، نشانه این است که همانگونه که اطاعت از رسول خدا(ص) مطلقاً واجب است، اطاعت از اولیالامر نیز بیقیدوشرط واجب است.[۲] اگر خداوند به اطاعت بیقید و شرط از کسی فرمان دهد، آن فرد، معصوم خواهد بود؛ چون اگر معصوم نباشد و دستور به انجامدادن گناه بدهد، اجتماع نقیضین لازم میآید؛ یعنی هم باید از او اطاعت کرد (بنابر فرمانی که خداوند داده) و هم اطاعت نکرد (بنابر اینکه انسان نباید گناه کند).[۳] فخر رازی از مفسران اهلسنت نیز معتقد است که این آیه بر عصمت اولیالامر دلالت میکند.[۴]
ابنتیمیه[۵] پیشوای سلفیه و ناصر القِفاری[۶] از وهابیان، برآنند که جمله «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللهِ وَ الرَّسُولِ» بر این نکته دلالت دارد که غیر از رسول خدا(ص) معصوم دیگری نداریم؛ زیرا در این آیه، به مؤمنان دستور داده شده که هنگام تنازع به سوی خدا و پیامبر(ص) بازگردند. از دیدگاه آنان اگر غیر از پیامبر(ص)، معصوم دیگری وجود داشت، خداوند به بازگشت به سوی او نیز فرمان میداد. در پاسخ به این افراد، گفته شده منظور از اختلاف و تنازع در آیه، اختلاف در احکام و قوانین کلی اسلام است که تشریع آنها با خدا و رسول خدا(ص) است و ائمه(ع) همواره در مسیر اجرای احکام خدا و پیامبر(ص) هستند.[۷]و بر اساس آیه ۸۳ سوره نساء، رجوع به ائمه(ع) به منزله رجوع به خدا و پیامبر(ص) است؛ زیرا ائمه(ع) در صیانت و حفظ شرع همچون پیامبر(ص) هستند.[۸]
مصداق اولیالامر
امامان شیعه
روایات متعددی در منابع شیعه[۹] و اهلسنت[۱۰] منظور از اولیالامر را ائمه(ع) معرفی میکنند.[۱۱] علمای شیعه براساس این روایات، مصداق اولوالامر را امامان دوازدهگانه میدانند؛[۱۲] برخی از این روایات از این قرار است:
- جابر بن عبدالله انصاری، در روایتی که به حدیث جابر معروف است، از پیامبر(ص) درباره واژه "اولیالامر" سؤال کرد. پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند که اولِ آنان علی بن ابیطالب است و بعد از او به ترتیب نام تک تک دوازده امام را ذکر کرد.[۱۳]
- در تفسیر آیه اولیالامر از امام باقر(ع) نقل شده است اولیالامر، امامان از فرزندان علی و فاطمه(س) هستند، تا آنکه روز قیامت برپا شود. در روایت دیگری از امام باقر آمده است خداوند از اولیالامر فقط ما را قصد کرده است و همه مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده است.[۱۴]
- امام صادق(ع): «آنان (اولیالامر) علی بن ابیطالب، حسن، حسین، علی بن حسین، محمد بن علی و جعفر یعنی من هستیم. سپاس خدا را بهجای آورید که امامان و رهبرانتان را در زمانی به شما شناساند که مردم آنان را انکار میکنند».[۱۵]
خلفای راشدین و هر حاکم عادل
علمای اهلسنت درباره مصادیق اولوالامر دیدگاههای مختلفی دارند. برخی منظور از اولوالامر را خلفای راشدین میدانند، به باور برخی منظور از آن عالمان دینی است و برطبق دیدگاهی دیگر، فرماندهان سریهها مصداقهای اولیالامرند.[۱۶] از نظر زمخشری مفسر اهلسنت، منظور از آن، هر حاکم عادلی است که بر اساس دین حکومت میکند؛ همچون خلفای راشدین و حاکمانی که مانند آنان عمل میکنند.[۱۷] فخر رازی، مصداق آن را اهل حلوعقد میداند که با اجماع امت حجیت مییابند.[۱۸]
دیدگاه علامه طباطبایی
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان گفته است منظور از اولیالامر افرادی هستند که هر کدامشان از نظر عصمت و واجب بودن عمل به دستوراتشان مانند پیامبرند و این منافات ندارد که مفهوم اولیالامر گسترده باشد ولی مصداقش مشخص و محدود مانند این که در همین آیه واژه رسول مفهومش گسترده است در صورتی که قطعاً مقصود از آن فقط حضرت محمد(ص) است. [۱۹]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۱.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۱.
- ↑ مظفر، دلائل الصدق، مکتبة الذجاج، ج۲، ص۱۷.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.
- ↑ ابنتیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۳۸۱.
- ↑ قفاری، اصول مذهب الشیعة الامامیه، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۷۹۲.
- ↑ نگاه کنید به: مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۴۴۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۸۸ و ۳۸۹.
- ↑ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰.
- ↑ نگاه کنید به: بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۵.
- ↑ ابنمردویه، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۳۶؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۰ و ۱۹۱.
- ↑ مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۶.
- ↑ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۹.
- ↑ خزاز رازی، کفایه الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۵۴-۵۵؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ بحرانی، البرهان، اسماعیلیان، ص۳۸۳ و ۳۸۶.
- ↑ عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۶۳ش، ص۲۵۲، حدیث۱۷۴.
- ↑ نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳، ۱۱۴.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۲۴.
- ↑ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۴۰۱، نشر اعلمی بیروت، ۱۳۹۴ق.
منابع
- ابنتیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریة، تحقیق محمد رشاد سالم، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق-۱۹۸۶م.
- ابنمردویه اصفهانی، أبوبکراحمد بن موسی، مناقب علی بن ابیطالب(ع) و ما نزل من القرآن فی علی، تحقیق عبدالرزاق محمدحسین حرزالدین، قم، دارالحدیث، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق.
- بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، بیتا.
- بحرانی، سید هاشم، غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام، تحقیق سیدعلی عاشور، بیروت، مؤسسه تاریخ اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- حاکم حسکانى، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، تصحیح: عبداللطیف حسینی کوهکمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح فضل الله یزدی و هاشم رسولی محلاتی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، بیتا.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، تحقیق و تصحیح هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبه علمیه اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- قفاری، ناصر عبدالله بن علی، اصول مذهب الشیعه الامامیه الاثنی عشریة؛ عرض و نقد، جیزه، دارالرضا، چاپ چهارم، ۱۴۳۱ق-۲۰۱۰م.
- قندوزی، سلیمان بن ابرهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، قم، اسوه، ۱۴۲۲ق.
- مظفر، محمدحسن، دلائل الصدق، تهران، مکتبة الذجاج، بیتا.
- مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، قم، انتشارات نسل جوان، ۱۳۸۶ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
پیوند به بیرون