کرامت
خداشناسی | |
---|---|
توحید | اثبات خدا • توحید ذاتی • توحید صفاتی • توحید افعالی • توحید عبادی • صفات ذات • صفات فعل |
فروع | توسل • شفاعت • تبرک • استغاثه |
عدل الهی | |
حُسن و قُبح • بداء • امر بین الامرین | |
نبوت | |
عصمت پیامبران • خاتمیت • پیامبر اسلام • معجزه• اصالت قرآن | |
امامت | |
باورها | عصمت امامان • ولایت تكوینی • علم غیب • خلیفةالله • غیبت • مهدویت • انتظار فرج • ظهور• رجعت • امامت تنصیصی |
امامان | امام علی • امام حسن • امام حسین • امام سجاد • امام باقر • امام صادق • امام کاظم • امام رضا • امام جواد • امام هادی • امام عسکری • امام مهدی |
معاد | |
برزخ • معاد جسمانی • حشر • صراط • تطایر کتب • میزان | |
مسائل برجسته | |
اهلبیت • چهارده معصوم • کرامت • تقیه • مرجعیت • ولایت فقیه • ایمان مرتکب کبیره |
کَرامَت انجام امر خارقالعاده از سوی فردی است که ادعای نبوت ندارد. از ویژگیهای کرامات این است که قابل آموزش و یادگیری نیستند و تحت تأثیر نیروی قویتر قرار نمیگیرند.
اصل وقوع کراماتِ اولیاءالله نزد شیعه، اشاعره و وهابیت پذیرفته شده است؛ هرچند معتزله و گروهی دیگر منکر آن شدند. موافقان به آیات قرآن مانند احضار تخت بلقیس توسط آصف بن برخیا و ادله روایی و عقلی استناد کرده و مخالفان نیز دلایلی مانند تشخیص ندادن پیامبر از غیر پیامبر و بطلان دلالت معجزه بر نبوت ارائه کردهاند.
کرامت، برخلاف معجزه، همراه با ادعای نبوت و تَحَدّی نیست. همچنین برخلاف دیگر کارهای خارقالعاده مانند سحر و کارهای مرتاضان، محدود نبوده و قابل یاددادن و یادگرفتن نیست.
در منابع متعددی کرامات ائمه(ع) و اولیاء الهی گردآوری شده است مانند کتاب مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر(ع) تألیف سید هاشم بحرانی.
مفهومشناسی
کرامت به معنای ظهور امر خارقالعاده از طرف کسی است که ادعای نبوت ندارد.[۱] کرامت مصدر کَرَم و در لغت به معنای بزرگواری، بزرگی کردن و سخاوت آمده است.[۲]
کرامت مخصوص بندگان خاص خداوند است[۳] اما با ادعای نبوت و تحدی یا اثبات حق همراه نیست.[۴] به گفته علامه طباطبایی کرامت، امری است که بهواسطه تقرب در پیشگاه خدا، از لطافت روح و صفای باطن انسان صادر میشود؛ ولی نه برای اثبات حق با تحدی(هم آورد طلبی)؛ اگرچه ممکن است به صورت اتفاقی حقی با آن اثبات شود.[۵] از این رو همه کارهای خارقالعادهای که پیامبران، امامان(ع) و اولیای خدا به اذن الهی انجام میدهند، ولی همراه با ادعای نبوت نیست، کرامت به شمار میآیند.[۶]
کرامات دارای ویژگیهای زیر هستند:
- به اذن الهی تحقق پیدا میکنند.[۷]
- قابل تعلیم و تعلّم نیستند.
- تحت تأثیر نیروی قویتر قرار نمیگیرند و مغلوب عامل دیگری واقع نمیشوند.[۸]
گفته شده کرامات را میتوان به خدا نسبت داد؛ چون تحقق این گونه کارها منوط به اذن خاص خداست؛ چنانکه میتوان آن را به فرشتگان، بهجهت واسطه بودن یا به اولیاء الهی به جهت مباشر بودن نیز نسبت داد.[۹]
تفاوت با دیگر کارهای خارقالعاده
کرامت با سایر کارهای خارقالعاده مانند معجزه و سحر تفاوتهایی دارد.
تفاوت با معجزه
از نظر برخی کرامت و معجزه ماهیت مشترکی دارند.[۱۰] با این حال میان آن دو تفاوتهایی وجود دارد، از جمله:
- ادعای نبوت و تحدی: معجزه همراه با ادعای نبوت و تحدی است؛ ولی کرامت با چنین ادعایی همراه نیست.[۱۱] از این رو امر خارقالعاده اگر با تحدی بر نبوت همراه باشد، معجزه است و اگر به وساطت اراده یکی از اولیاء الهی انجام شود، کرامت نامیده میشود.[۱۲] از نظر برخی تنها فرق معجزه با کرامت، در ادعای نبوت است.[۱۳] برخی معجزه را بر هر کاری که دلیل بر مقام الهی داشتن است، اطلاق کردهاند. از این رو معجزه با ادعای امامت نیز میتواند همراه باشد، ولی کرامت با هیچ ادعایی همراه نیست و فقط لطفی است که خدا به بندگان شایستهاش اعطا میکند.[۱۴]
- آشکار کردن؛ پیامبران مأمور به اظهار معجزه بودهاند در حالی که هرگاه کرامتی از اولیاءالهی ظاهر شود، مأموریتی در کار نبوده و تکلیف واجبی بر عهده آنان محسوب نمیشود.[۱۵]
همچنین گفته شده معجزه از طاقت و توان بشر خارج است؛ ولی کرامت خارج از توان بشر نیست؛ هرچند عجیب و خارقالعاده به نظر آید.[۱۶]
تفاوت با سحر و کارهای مرتاضان
کرامت با سحر و کارهای مرتاضان تفاوت دارد. سحر و کارهای مرتاضان برخلاف کرامت، محدود است و ساحران و مرتاضان فقط کارهای خاصی میتوانند انجام دهند. همچنین برخلاف کرامت، سحر و کارهای مرتاضان قابل یادگیری و یاددادن است.[۱۷]
هر کرامتی، خارقالعاده است، ولی هر خارقالعادهای، کرامت نیست. در کرامت شرط است که تنها از افراد صالح و با نیت و هدف خیر صادر شود نه به مقصود ماجراجویانه و یا بدون هدف.[۱۸] سحر غالباً بر چشمبندی، سبقت گرفتن بر سرعت دید، ابهام و تخیل مبتنی است اگر در برخی موارد هم منشأ طبیعی دارد، در خدمت اهداف شرّ و غالباً با جهل و خرافات همراه است.[۱۹]
کرامات اولیاء
برخی از کرامات مشهور عبارتند از: رؤیاهای صادقه(خوابهایی که راست در میآید)، اِشراف بر ضمایر (فکرخوانی و پیبردن به باطن اشخاص)، بر روی آب رفتن، در آتش رفتن و نسوختن، طی الارض.[۲۰]
ظهور کارهای خارقالعاده مانند معجزه و کرامت از آثار و نشانههای ولایت تکوینی دانسته شده است.[۲۱]
نمونهای از کرامات ائمه(ع): از ابوبصیر نقل شده است: «نزد امام باقر(ع) رفتم و پرسیدم... آیا شما میتوانید مرده را زنده کنید؟ کور مادرزاد و بیمار مبتلا به پیسی را معالجه کنید؟ در جواب فرمود: به اذن خدا آری، سپس دست به صورت و چشمانم کشید(او نابینا بود) و من خورشید، آسمان، زمین و خانه و هر چه در آن بود را مشاهده کردم...»[۲۲]
دیدگاهها
وقوع و تصدیق کرامات اولیاء الهی را شیعه،[۲۳] اشاعره[۲۴] و وهابیت[۲۵] پذیرفته اند؛ اما بیشتر معتزلیان،[۲۶] خوارج و برخی اشاعره منکر جواز کرامت شدهاند.[۲۷]
فخر رازی متکلم اشعریمذهب، ضمن ادعای اجماع اشاعره درباره جواز کرامات، برای اثبات جواز آن دلایل قرآنی، روایی و عقلی ارائه نموده و نمونههایی از وقوع کرامت نیز ذکر کرده است.[۲۸]
موافقان برای اثبات جواز کرامت به آیات قرآن استناد میکنند.[۲۹] آیاتی که در آنها کرامات و خوارق عادات به غیر پیامبران نسبت داده شده است مانند احضار تخت بلقیس به وسیله آصف بن برخیا[۳۰] نزول طعام و رزق آسمانی برای حضرت مریم[۳۱] و ماجرای اصحاب کهف[۳۲]. مخالفان نیز برای جایز نبودن کرامت از غیر پیامبران دلائلی مانند عدم تشخیص پیامبر از غیر پیامبر و بطلان دلالت معجزه بر نبوت ارائه کردهاند.[۳۳]
فلاسفه مسلمان نیز با پذیرش صدور کرامت از اولیاء الهی، وقوع معجزه و کرامت و به طور کلی کارهای خارقالعاده را براساس کمال قوای نفس انسان (کمال قوه عقلی، کمال قوه تخیل و کمال قوه حسی) تبیین میکنند.[۳۴]
کتابشناسی
آثار متعددی از سوی شیعه و اهل سنت درباره کرامات ائمه(ع) و اولیاء الهی نگارش شده است. از جمله آثار اهل سنت که به کرامات ائمه(ع) اشاره کردهاند، «طبقات الشافعیه الکبری» اثر تاجالدین سبکی (درگذشت ۷۷۱ق)،[۳۵] «نور الابصار» (نوشته شده در ۱۲۹۰ق) تألیف مؤمن بن حسن شَبْلَنجی[۳۶] و «الفصول المهمة» اثر ابن صباغ مالکی (درگذشت ۸۵۵ق)[۳۷] را میتوان نام برد.
برخی از آثار مهم شیعه که کرامات ائمه(ع) را گردآوری کردهاند عبارتند از:
- مدینة معاجز الائمة الاثنی عشر، سید هاشم بحرانی (درگذشت ۱۱۰۷ یا ۱۱۰۹ق): این کتاب درباره کرامات امامان شیعه است. کتاب دوازده باب دارد و مؤلف در هر باب به بیان کرامات یکی از ائمه(ع) پرداخته است. در این کتاب ۲۶۰۶ کرامت و معجزه ذکر شده و در هشت جلد به چاپ رسیده است.[۳۸]
- إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات (جلدهای۳، ۴ و۵) شیخ حر عاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق): در این کتاب بعد از نقل روایات مربوط به امامت هر امام، باب مستقلی به معجزات و کرامات هر یک از ائمه(ع) اختصاص داده شده است.
- الخرائج و الجرائح اثر قطبالدین راوندی (درگذشت ۵۷۳ق): سیزده باب از ابواب بیستگانه کتاب به معجزات و کرامات پیامبر(ص) و ائمه(ع) اختصاص دارد. این کتاب با عنوان «کفایة المؤمنین فی معجزات الأئمة المعصومین» به فارسی ترجمه شده است.
- الهدایة الکبری کتابی درباره زندگی و کرامات چهارده معصوم(ع) اثر حسین بن حمدان خصیبی (درگذشت ۳۴۶ق). این اثر از قدیمیترین متونی است که با ذکر سلسله اسناد در صدد اثبات امامت و وصایت یکایک ائمه از راه بیان معجزات و کرامات است.
- عیون المعجزات اثر حسین بن عبدالوهاب از علمای قرن پنجم قمری، روایات کرامات ائمه(ع) را به ترتیب هر امام نقل کرده است.
- نَوادِرُ المُعجِزات فی مَناقِب الأئمةِ ألهُداة تالیف محمد بن جریر طبری صغیر، از علمای شیعی قرن پنجم. مؤلف در سیزده باب، معجزات و کراماتی درباره هر یک از ائمه و حضرت زهرا(س) نقل و گردآوری کرده است.
علامه مجلسی نیز در مجلدات مختلف بحارالانوار، مانند مجلدات ۴۱، ۴۲، ۴۶، ۴۸، ۴۹ و ۵۰ کراماتی از ائمه(ع) نقل کرده است.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۵.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ج۱۲، واژه کرامت؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۰۳.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.
- ↑ احمدی، تناقض نما یا غیب نمون؛ نگرشی نو به معجزه، ۱۳۸۹ش، ص۳۵۵.
- ↑ علامه طباطبایی، اعجاز قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۶.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸؛ جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.
- ↑ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.
- ↑ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ۱۳۸۱ش، ص۷۶.
- ↑ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ۱۳۸۱ش، ص۷۶.
- ↑ جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۱.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸؛ جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹.
- ↑ سعیدی روشن، معجزهشناسی، ۱۳۷۹ش، ص۲۶.
- ↑ سیدعرب، «کرامت»، ص۶۰۵.
- ↑ سیدعرب، «کرامت»، ص۶۰۵.
- ↑ مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۹.
- ↑ سیدعرب، «کرامت»، ص۶۰۸.
- ↑ سیدعرب، «کرامت»، ص۶۰۹.
- ↑ سیدعرب، «کرامت»، ص۶۰۷.
- ↑ جوادی آملی، شمیم نور، ۱۳۸۳ش، ص۸۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۵۲۳و۵۲۴، ح۳؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۲، ح۱.
- ↑ نگاه کنید به: علامه حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۹؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ۱۳۸۱ش، ص۷۶؛ سیدعرب، «کرامت»، ص۶۰۷.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: هیتمی، الفتاوی الحدیثیة، دارالفکر، ص۷۸؛ سبکی، طبقات الشافعیه الکبری، ۱۳۸۳ق-۱۹۶۴م، ج۲، ص۳۱۵و۳۳۴؛ فخررازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۴۳۱.
- ↑ ابن تیمیة، مجموع الفتاوی، ۱۴۱۶ق-۱۹۹۵م، ج۳، ص۱۵۶.
- ↑ قاضی عبدالجبار، المغنی، ۱۹۶۵- ۱۹۶۲م، ج۱۵، ص۲۱۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۴۳۱.
- ↑ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ۱۳۸۱ش، ص۷۶ و ۷۷.
- ↑ فخررازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۴۳۱-۴۳۷.
- ↑ نگاه کنید به: علامه حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۹؛ فخررازی، تفسیرکبیر،۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۴۳۱؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ۱۳۸۱ش،، ص۷۷.
- ↑ سوره نحل، آیه ۴۰.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۳۷.
- ↑ سوره کهف، آیات ۹-۱۲.
- ↑ قاضی عبدالجبار، المغنی، ۱۹۶۵- ۱۹۶۲م، ج۱۵، ص۲۱۷ و ۲۱۸؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۵۹-۱۶۳.
- ↑ نگاه کنید به: احمدی، تناقض نما یا غیب نمون؛ نگرشی نو به معجزه، ۱۳۸۹ش، ص۸۸-۹۲.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: سبکی، طبقات الشافعیه الکبری، ۱۳۸۳ق-۱۹۶۴م، ج۲، ص۳۲۸و۳۲۹.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: شبلنجی، نورالأبصار، دارالقلم، ص۲۹۱و۲۹۲، ۲۹۵-۲۹۷، ۳۰۲-۳۰۵، ۳۲۱-۳۲۳، ۳۲۸-۳۳۰.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: ابن صباغ، الفصول المهمة، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۸۲۱، ۱۰۴۸و۱۰۴۹.
- ↑ بحرانی، مدینه معاجز الائمه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰، مقدمه کتاب.
منابع
- ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، مجموع الفتاوی، تحقیق عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، مدینه، مجمع الملک فهد، ۱۴۱۶ق-۱۹۹۵م.
- ابن صباغ، علی بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة الائمة، تحقیق سامی الغریری، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- احمدی، محمد امین، تناقض نما یا غیب نمون: نگرشی نو به معجزه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- جرجانی، علی بن محمد، التعریفات، تهران، ناصر خسرو، بیتا.
- جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، تنظیم و ویرایش حمیدپارسانیا، قم، نشر اسرا، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
- جوادی آملی، عبدالله، شمیم ولایت(در آثار آیت الله جوادی آملی، تنظیم و تدوین سید محمود صادقی، چاپ دوم، قم، اسراء، ۱۳۸۳ش.
- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
- سبکی شافعی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة الکبری، تحقیق محمود محمد الطناحی و عبدالفتاح محمد الحلو، قاهره، دارإحیاء الکتب العربیة، ۱۳۸۳ق-۱۹۶۴م.
- سجادی، سیدجعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، جاپ اول، ۱۳۶۳ش.
- سعیدی روشن، محمدباقر، معجزه شناسی، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- سیدعرب، حسن، «کرامت» در دایرة المعارف تشیع، ج۱۳، تهران، انتشارات حکمت، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
- شبلنجی شافعی، مؤمن بن حسن، نورالأبصار فی مناقب آل بیت النبی المختار(ص)، دارالقلم-دارالشامیة، بیتا.
- صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات فی فضائل آل محمّدص)، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم ۱۴۰۴ق.
- طباطبایی، سیدمحمد حسین، اعجاز قرآن، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۲ش.
- علامه حلی و جعفر سبحانی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد قسم الاهیات، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
- فخررازی، محمد بن عمر، تفسیر کبیر(مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- قاضی عبدالجبار، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، قاهره، الدار المصریه، ۱۹۶۵- ۱۹۶۲م.
- قدردان قراملکی، محمد حسن، معجزه در قلمرو عقل و دین، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
- مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، تهران، نشر بین الملل، چاپ هفدهم، ۱۳۸۴ش.
- مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ سوم، ۱۳۹۷ش.
- هیتمی، أحمد بن محمد، الفتاوی الحدیثیة، بیروت، دارالفکر، بی تا.
پیوند به بیرون