امامت امامان شیعه

مقاله قابل قبول
رده ناقص
شناسه ارزیابی نشده
نارسا
عدم جامعیت
از ویکی شیعه
تابلوی خطاطی‌شده با خط نستعلیق اثر سید رضا صدر حسنی مربوط به سال ۱۳۱۰ هجری قمری

امامت امامان شیعه به معنای رهبری و جانشینی پیامبر اکرم(ص) در امور دینی و دنیوی امامان دوازده‌گانه شیعه است. بنابر آموزه‌های شیعه امامیه، دوازده نفر معصوم، از اهل بیت(ع) پیامبر(ص)، بر دیگران امامت و ولایت دارند و خداوند آنان را به این مقام نصب کرده است. بدین مناسبت، شیعه امامیه، را شیعه اثنی عشری نیز می‌خوانند.

نام امامان شیعه به ترتیب عبارت است از: علی(ع)، حسن(ع)، حسین (ع)، علی(ع)، محمد(ع)، جعفر(ع)، موسی(ع)، علی(ع)، محمد(ع)، علی(ع)، حسن(ع) و محمد(عج).

دلایل امامت ائمه(ع) را می‌توان در دو بخش کلی روایات مانند حدیث دوازده خلیفه، حدیث جابر و حدیث لوح و ویژگی‌های خود ائمه(ع) مانند عصمت، افضلیت و معجزه دسته‌بندی کرد.

مفهوم‌شناسی

امامت امامان شیعه به معنای مقام سرپرستی و امامت دوازده امام و جانشین پیامبر اسلام(ص) است. بنابر آموزه‌های شیعه امامیه، دوازده نفر معصوم، از اهل بیت(ع) پیامبر(ص)، بر دیگران امامت و ولایت دارند و خداوند آنان را به این مقام نصب کرده است.[۱] بدین جهت، شیعه امامیه، را شیعه اثنی عشری نیز می‌خوانند.[۲]

نام امامان دوازده‌گانه شیعه به ترتیب عبارت است از: علی(ع)، حسن(ع)، حسین (ع)، علی(ع)، محمد(ع)، جعفر(ع)، موسی(ع)، علی(ع)، محمد(ع)، علی(ع)، حسن(ع) و محمد(عج).[۳]

دلایل امامت امامان شیعه

دلایل متعددی برای اثبات امامت ائمه(ع) ارائه شده است:

دلیل اول: روایات خلفای دوازده‌گانه

از جمله دلایلی که امامت دوازده امام(ع) را اثبات می‌کنند، احادیثی هستند که در آنها تعداد جانشینان پیامبر(ص) منحصر در دوازده نفر که همگی از قریش هستند، ذکر شده است.[۴] این احادیث علاوه بر منابع حدیثی شیعه، در منابع حدیثی اهل سنت نظیر صحیح مسلم، صحیح ابن حبان، جامع ترمذی، سنن ابن داوود، سنن ابن ماجه، مسند احمد بن حنبل، مسند ابن جعد، مسند ابو یعلی، کنزالعمال و... نقل شده است.[۵]

پیامبر(ص) در برخی از این احادیث، از این دوازده نفر با عنوان «اثناعشر خلیفة» یاد کرده است، مثل حدیث: «یکون من بعدی اثنا عشر خلیفة کلّهم من قریش؛ پس از من دوازده خلیفه خواهد بود که همگی از قریش‌اند»،[۶] «لا یزال هذا الدین عزیزاً منیعاً إلی اثنی عشر خلیفة کلّهم من قریش؛ این دین قدرتمند و شکست ناپذیر خواهد بود تا دوازده خلیفه بر آن حکومت کنند که همه از قریش‌اند»،[۷] «لا یزال الدین قائماً حتی یکون اثنا عشر خلیفة من قریش؛ دین اسلام بر پا خواهد بود تا اینکه دوازده خلیفه حکومت کنند که همه از قریش‌اند»[۸] و احادیث مشابه دیگر.

پیامبر(ص) در برخی موارد، از امامان بعد از خود با عنوان «اثنا عشر امیراً» (دوازده امیر) نام برده است، مثل حدیث: «یکون من بعدی اثنا عشر أمیراً... کلّهم من قریش».[۹]

در چند حدیث دیگر تعداد جانشینان پیامبر(ص) همان تعداد نقبای بنی‌اسرائیل برای حضرت موسی(ع)، دانسته شده است، مثل: «انّ عدة الخلفاء بعدی عدة نقباء موسی»[۱۰] و «الخلفاء بعدی اثنا عشر کعدد نقباء بنی اسرائیل».[۱۱] نقبای بنی‌اسرائیل نیز دوازده نفر بوده‌اند.

عدم تطابق این روایات بر غیر اهل‌بیت

شیعه
اصول دین (عقاید)
عقائد اصلی توحیدنبوتمعادعدل الهیامامت
سایر عقائد عصمتعلم غیبولایتمهدویتغیبتانتظارظهوررجعتبداء
فروع دین (احکام عملی)
احکام عبادی امر به معروف و نهی از منکرتولیتبری
احکام غیرعبادی امر به معروف و نهی از منکرتولیتبری
منابع اجتهاد کتابسنتعقلاجماع
اخلاق
فضائل کظم غیظسخاوتتوکل
رذائل كبرریاسخن‌چینیحسد
منابع قرآننهج البلاغهصحیفه سجادیهسایر کتاب‌ها
مسائل چالشی
جانشینی پیامبرشفاعتتوسلتقیهعزاداریمتعهعدالت صحابه
شخصیت‌ها
امامان شیعه امام علی(ع) • امام حسن(ع)امام حسین(ع)امام سجاد(ع)امام باقر(ع)امام صادق(ع)امام کاظم(ع)امام رضا(ع)امام جواد(ع)امام هادی(ع)امام عسکری(ع)امام مهدی(عج)
صحابه مردان
سلمانمقدادابوذرعمار
زنان
خدیجهفاطمه(س) • زینبام کلثوماسماءام ایمنام‌سلمه
عالمان ادیباناصولیانشاعرانرجالیانفقیهانفیلسوفانمفسران
زیارتگاه‌ها
مسجد الحراممسجدالنبیبقیعمسجد الاقصیحرم امام علیمسجد کوفهحرم امام حسینحرم کاظمینحرم عسکریینحرم امام رضاحرم فاطمه معصومهحرم حضرت زینب
اعیاد مذهبی
عید فطرعید قربانعید غدیرعید مبعث
سوگواری‌ها
سوگواری محرمدهه محرمتاسوعاعاشورادهه صفراربعینایام فاطمیه
رویدادها
مباهلهواقعه غدیرواقعه سقیفهماجرای فدکجنگ جملجنگ صفینجنگ نهروانواقعه کربلا
کتاب‌ها
الاستبصارالکافیتهذیب الاحکاممن لایحضره الفقیهکتاب‌های شیعه
فرق تشیع
امامیهاسماعیلیهزیدیهکیسانیه

بعضی از محققان اهل سنت نیز اذعان کرده‌اند که مراد از این دوازده نفر در احادیث نبوی، دوازده نفر از اهل بیت است؛ زیرا این احادیث بر کسان دیگر قابل تطبیق نیست، نه بر خلفای بعد از پیامبر(ص) چون تعداد آنان کمتر از دوازده نفر است، و نه بر حاکمان بنی امیه چون تعداد آنان بیشتر از دوازده نفر است. علاوه بر اینکه حاکمان بنی‌امیه شدیداً ظالم بودند و هاشمی هم نبودند. این دوازده نفر همچنین بر خلفای بنی عباس قابل تطبیق نیست؛ زیرا تعداد آنان نیز بیشتر از دوازده نفر بوده است.[۱۲]

بنابراین ناگزیر این احادیث نبوی باید بر ائمه دوازده‌گانه که اهل‌بیت پیامبر(ص) هستند تطبیق شود؛ زیرا آنان از نظر علم و جلالت و وَرَع و تقوا و نَسَب، برتر از همگان بوده‌اند. حدیث ثقلین و احادیث مشابه آن نیز مؤید و شاهد این مدعاست که مراد پیامبر(ص) از امامان دوازده‌گانه، دوازده نفر از اهل‌بیت آن حضرت بوده است.[۱۳]

دلیل دوم: روایاتِ مشتمل بر اسامی ائمه(ع)

برای اطلاعات بیشتر، اینها را هم ببینید: حدیث لوح و حدیث جابر

نوع دوم احادیثی است که پیامبر(ص) ضمن تأکید بر دوازده نفر بودن جانشینان خود، به معرفی این دوازده نفر پرداخته و آنان را از اهل‌بیت خود دانسته است.این نوع روایات خود بر چند دسته‌اند:

۱. در برخی روایات پیامبر(ص)، امامان دوازده‌گانه را با ذکر اسامی و القاب به طور کامل معرفی کرده است مانند حدیث معروف جابر.[۱۴]

در حدیث معروف به حدیث لوح نیز اسامی امامان دوازده‌گانه با توصیفات خاص هر کدام ذکر شده است.[۱۵]

۲. در یک دسته از این احادیث، امیرمؤمنان(ع)، اولین نفر از ائمه و امام مهدی(عج) آخرین آنان ذکر شده است؛ چنان‌که از پیامبر(ص) نقل شده است:

امامان بعد از من دوازده نفرند. اولین آنان علی بن‌ابیطالب و آخرین آنان قائم است. اطاعت از آنان، اطاعت از من و نافرمانی از آنان، نافرمانی از من است. هر کس آنان را انکار کند، مرا انکار کرده است.[۱۶]

آن حضرت در جای دیگر می‌فرماید:

امامان بعد از من دوازده نفرند. اولین آنان علی بن‌ابیطالب و آخرین آنان حضرت قائم است. آنان جانشینان من و اوصیا و اولیای من و حجت‌های الهی بر امت من بعد از من هستند. اقرارکنندگان به امامت آنان، مؤمن و انکارکنندگان آنان کافرند.[۱۷]

۳. در دسته دیگر از احادیث، پیامبر(ص) نه نفر از دوازده امام بعد از خود را از نسل امام حسین (علیه‌السلام) ذکر کرده است که آخرین آنان حضرت قائم است.

ابوذر از پیامبر(ص) نقل می‌کند که فرمود:

«الأئمة من بعدی اثنا عشر، تسعة من صلب الحسین تاسعهم قائمهم، ثم قال: ألا انّ مثلهم فیکم مثل سفینة نوح من رکبها نجی ومن تخلف عنها هلک»[۱۸] (ترجمه: امامان بعد از من دوازده نفرند. نه نفر آنان از نسل حسین‌اند که نهمین آنان قائم آنان است. آگاه باشید که امامان دوازده‌گانه در میان شما همانند کشتی نوح هستند؛ هر کس بر آن سوار شود نجات می‌یابد و هر کس از آن دوری گزیند، هلاک می‌شود.)

۴. در دسته دیگر احادیث، پیامبر(ص) فقط اسامی مشترک میان امامان(ع) را بیان کرده است، مثل حدیث:

«الأئمة بعدی اثنا عشر أوّلهم علی ورابعهم علی وثامنهم علی وعاشرهم علی وآخرهم مهدی(عج)»:[۱۹] (ترجمه: امامان بعد از من دوازده نفرند اولین آنان علی و چهارمین آنان علی و هشتمین آنان علی و دهمین آنان علی و آخرین آنان مهدی است.)

همچنین حدیث: «انّ الأئمة من بعدی اثنی عشر من اهل بیتی علی أوّلهم وأوسطهم محمد وآخرهم محمد ومهدی هذا الأُمّة الذی سیصلی خلفه عیسی بن مریم»:[۲۰] (ترجمه: امامان بعد از من دوازده نفر از اهل‌بیت من‌اند که اولین آنان علی و وسط آنان محمد و آخر آنان محمد و مهدی این امت است کسی که عیسی‌بن‌مریم در نماز بر او اقتدا می‌کند.)


دلیل سوم: عصمت ائمه(ع)

دلیل سوم امامت ائمه(ع)، عصمت آنها است.[۲۱] در احادیث متعددی، از امامان(ع) با ویژگی عصمت یاد شده است.[۲۲] این روایات در حقیقت به برهان عقلی بر امامت ائمه(ع) دلالت دارند؛ زیرا از نظر عقلی، امام باید معصوم باشد و چون در میان امت کسی جز امامان دوازده‌گانه(علیهم السلام) از ویژگی عصمت برخوردار نبوده است، امامت آنان قطعی خواهد بود.[۲۳]

دلیل چهارم: افضلیت

دلیل دیگر اثبات امامت امامان دوازده‌گانه(ع)، افضلیت آنان در کمالات نفسانی است، با این بیان که امامان شیعه به دلیل برخورداری از کمالات و ویژگی‌های منحصر به فردی نظیر علم، عصمت و... بر دیگران برتری دارند و مستحق تصدی مقام امامت و ریاست عامه‌اند. بدیهی است با وجود آنان، مقدم‌داشتن دیگران برای تصدی مقام امامت، عقلاً قبیح و ناروا است.[۲۴]

علاوه بر اینکه روایات بسیاری بر این برتری و افضیلت اشاره دارد، فلسفه امامت نیز اقتضا می‌کند امام به دلیل رسالت سنگینی که در مورد هدایت و رهبری دینی و دنیوی مردم برعهده دارد، از همه افضل و شایسته‌تر باشد تا مردم او را در همه کمالات الگو بدانند و از او تبعیت کنند. لازمه چنین امری، پاکی و آراستگی شخص امام به عالی‌ترین آداب و صفات انسانی است. از این نظر هر کدام از امامان دوازده‌گانه شیعه، کامل‌ترین شخص زمان خود بوده‌اند، به گونه‌ای که عظمت شخصیت آنان مورد اعتراف همگان بوده و حتی کسانی که با آنان به مناظره و محاجه می‌پرداختند نیز در مقابل عظمت علمی و معنوی آنان، اظهار حقارت و خضوع می‌کردند.[۲۵]

دلیل پنجم: معجزات و کرامات

دلیل دیگر بر اثبات امامت ائمه دوازده‌گانه شیعه، معجزه‌ها و کرامت‌هایی است که از آنان در موارد متعددی صادر شده است. صدور این معجزات به صورت‌های زیر بوده است:

  • گاهی به صورت خبردادن از آینده بوده است که دقیقاً مطابق آنچه خبر داده‌اند، به وقوع پیوسته است.
  • گاهی به صورت خبردادن از حقایق غیبی و ملکوتی بوده است که کسی از راه عادی به آن راه ندارد.
  • گاهی به صورت اظهار علم در حال کودکی بوده است، به گونه‌ای که همگان در برابر آنان، اظهار عجز و حقارت می‌کردند.مانند پاسخ امام جواد به سؤالات شیعیان در سنین کودکی.[۲۶]
  • گاهی نیز به صورت تصرفات ولایی و ملکوتی در عالم تکوین بوده است، مثل:
  1. به سخن در آمدن حجرالاسود به دستور امام سجاد (علیه‌السلام) و شهادت‌دادن آن بر حقانیت ادعای امامت حضرت.[۲۷]
  2. به بارنشستن و میوه‌دادن چوب خشک خرما به دستور امام مجتبی (علیه‌السلام).[۲۸]
  3. اعطای بینایی کامل به ابوبصیر توسط امام باقر (علیه‌السلام) و بازگرداندن او به حال اول به تقاضای خود وی.[۲۹]

و صدها معجزه دیگری که از امامان معصوم(ع) حکایت شده و در کتاب‌های حدیثی و تاریخی معتبر مانند اصول کافی، مناقب ابن شهر آشوب، اثبات الوصیة مسعودی، دلائل الامامة طبری و... ثبت شده است.[۳۰]

صدور این معجزات از امامان معصوم(ع) که همراه با ادعای امامت است، دلیل امامت آنان است، همان‌گونه که معجزه‌های پیامبران دلیلی قاطع بر صحت ادعای نبوت آنان بوده است.[۳۱]

کتابشناسی

ادله اثبات امامت، همواره موضوع مهمی برای تالیف کتاب نزد امامیه بوده و دانشمندان شیعه آثار پرشماری در این باره نوشته‌اند. کتاب سلیم بن قیس هلالی، مربوط به اواخر قرن نخست هجری از قدیم‌ترین آثاری است که در آن، از امامان دوازده‌گانه سخن گفته است.[۳۲] در آثاری مانند مقتضب الاثر از ابن عیاش جوهری (م ۴۰۱ق) و کفایة الاثر از خزاز قمی (اواخر قرن ۴ق) نیز تلاش شده است روایاتی درباره نص بر امامان دوازده‌گانه را از منابع گوناگون شیعه و اهل سنت گرد آورند.

از دیگر آثار به دلائل الامامه منسوب به طبری، اثبات الوصیة نوشته مسعودی در تبیین انتقال وصیت در سلسله امامان دوازده‌گانه و امامت امامان(ع) اثر ابراهیم امینی می‌توان نام برد.

پانویس

  1. شیخ صدوق، الهداية فی الأصول و الفروع، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۵.
  2. «اثنی عشر»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی.
  3. خزاز رازی، کفایة‌الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۵۳-۵۵؛ صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۱‌، ص۲۵۴-۲۵۳
  4. صمدی، «امامت اثنی عشر»، ص۴۳۰.
  5. صمدی، «امامت اثنی عشر»، ص۴۳۰.
  6. مسند احمد، دار صادر، ج۵، ص۹۲؛ مسند ابن‌ جعد، مؤسسة نادر، ص۳۹۰؛ صحیح ابن‌حبان، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۴۴.
  7. صحیح مسلم، داراحیاء التراث العربی، ج۶، ص ۴؛ ابن‌ابی‌عاصم، الآحاد والمثانی، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۱۲۶.
  8. مسند احمد، دار صادر، ج۵، ص۸۶.
  9. صحیح بخاری، دار احیاء التراث العرب، ج۸، ص۱۲۷؛ مسند احمد، دار صادر، ج۵، ص۹۴.
  10. سیوطی، الجامع الصغیر، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۵۰؛ متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۸۹.
  11. قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۱۵؛ شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، ص۳۸۷؛ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۲۷۱.
  12. قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۹۲، ۲۹۳.
  13. قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۹۲، ۲۹۳.
  14. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۴۱۶ق، ص۲۵۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۶ق، ج۱، ص۸۷؛ خزاز قمی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۴۵.
  15. کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۸؛ ابن‌بابویه قمی، الإمامة والتبصره، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۴؛ شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۲۱۰.
  16. شیخ صدوق، الاعتقادات فی دین الإمامیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۰۴؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(علیه‌السلام)، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۲.
  17. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۱۸۰.
  18. بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۲۲.
  19. سبزواری، معارج الیقین، ۱۴۱۰ق، ص۶۲.
  20. بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۲۳۸.
  21. محمدی، شرح کشف المراد، ۱۳۷۸ش، ص۴۹۶.
  22. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱۴۱۶ق، ص۲۸۰؛ صدوق، عیون اخبارالرضا، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۶؛ بحرانی، غایة المرام، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۱۹۵؛ خزاز قمی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۳۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۶، ص۳۳۱.
  23. صمدی، «امامت اثنی عشر»، ص۴۳۱-۴۳۲؛ محمدی، شرح کشف المراد، ۱۳۷۸ش، ص۴۹۶.
  24. علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۲۵ق، ص۵۳۹.
  25. صمدی، «امامت اثنی عشر»، ص۴۳۲.
  26. طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۳۹۰-۳۸۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۰، ص۹۹-۱۰۰.
  27. ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف فی الکلام، ۱۴۰۴ق، ص۱۱۹-۱۲۳.
  28. ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف فی الکلام، ۱۴۰۴ق، ص۱۱۹-۱۲۳.
  29. طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۰۳.
  30. صمدی، «امامت اثنی عشر»، ص۴۳۳-۴۳۴.
  31. صمدی، «امامت اثنی عشر»، ص۴۳۴.
  32. هلالی، کتاب سلیم بن قیس هلالی، ۱۴۰۰ق، ص ۲۲۷؛ نیز نگاه کنید به: نجاشی، الرجال، ۱۴۰۷ق، ص۴۴۰.


منابع

  • ابن‌ابی‌عاصم، احمد بن عمرو، الآحاد والمثانی، تحقیق: فیصل احمد الجوابره، بی‌جا، دارالدراسة، ۱۴۱۱ق/ ۱۹۹۱م.
  • ابن‌بابویه قمی، علی‌بن‌حسین، الامامة والتبصرة من الحیره، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • ابن‌حبان، صحیح ابن حبان، بیروت، مؤسة الرساله، ۱۴۱۴ق/ ۱۹۹۳م.
  • ابوالجعد جوهری بغدادی، علی‌بن‌الجعد، مسند، بیروت، مؤسسة نادر، بی‌تا.
  • ابوالصلاح حلبی، تقی‌الدین بن عبیداللّه، تقریب المعارف فی الکلام، تحقیق و تصحیح: رضا استادی، بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۶۳ش/ ۱۴۰۴ق.
  • «اثنی عشر»، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی، تاریخ درج مطلب: ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: ۷ شهریور ۱۴۰۲ش.
  • احمد بن‌ حنبل، مسند احمد، بیروت، دارصادر، [بی‌تا].
  • بحرانی، سیدهاشم، غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام عن طریق الخاص والعام، تحقیق: سیدعلی عاشور، بیروت، موسسة التاریخ العربی، ۱۴۲۲ق.
  • بخاری، محمدبن‌اسماعیل، صحیح بخاری، تحقیق: دکتر مصطفی ریب البغاء، بیروت، دار احیاء التراث العرب، بی‌تا.
  • خزاز قمی رازی، علی‌بن‌محمد، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، تحقیق: سیدعبداللطیف حسینی کوه‌کمری، قم، انتشارات بیدار، ۱۴۰۱ق.
  • سبزواری، محمد بن‌ محمد، معارج الیقین فی اصول الدین، تحقیق: علا آل جعفر، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق/ ۱۹۹۳م.
  • سیوطی، جلال‌الدین، الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
  • شیخ صدوق، محمدبن‌علی، الاعتقادات فی دین الامامیه، قم، الموتمر العاملی لالفیة‌ الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ صدوق، محمدبن‌علی، الامالی، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۷ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن‌ علی، عیون اخبار الرضا(ع)، تحقیق شیخ حسین الاعلمی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ۱۴۰۴ق.
  • شیخ صدوق، محمدبن‌علی، کمال‌الدین و تمام النعمة، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ۱۴۱۶ق.
  • شیخ صدوق، محمدبن‌علی، من لا یحضره الفقیه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، تصحیح: علی‌اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
  • شیخ صدوق، محمدبن‌علی، الهداية فی الأصول و الفروع، قم، مؤسسة الإمام الهادی(ع)، ۱۴۱۸ق.
  • خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر، تصحیح: عبداللطیف حسینی کوه‌کمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق.
  • شیخ مفید، محمدبن‌‌محمد، الاختصاص، بیروت، دارالمفید، ۴۱۴ق/ ۱۹۹۳۱م.
  • صمدی، قنبرعلی، «امامت اثنی عشر»، در دانشنامه کلام اسلامی، جلد اول، قم، موسسه امام صادق (ع)، ۱۳۸۷ش.
  • طبرسی، احمدبن‌علی، الاحتجاج، تحقیق: سیدمحمدباقر خراسانی، نجف الأشرف، دارالنعمان، ۱۳۸۶ق/ ۱۹۶۶م.
  • طبرسی، فضل‌بن‌حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ق.
  • علامه حلی، حسن‌بن‌یوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق: آیت‌اللّه حسن‌زاده آملی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ۱۴۲۵ق.
  • قندوزی، سلیمان‌بن‌ابراهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، قم، دارالأسوة للطباعة و النشر، الطبعة الثانیة، ۱۴۲۲ق.
  • کلینی، محمد‌بن‌یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
  • متقی هندی، علی‌بن‌حسام‌الدین، کنزالعمال فی سنن الأقوال والأفعال، تحقیق شیخ کبری حیانی، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۰۹ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تحقیق: یحیی عابدی و عبدالرحیم ربانی، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
  • محمدی، علی، شرح کشف المراد، قم، دارالفکر، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش.
  • مسلم‌بن‌ حجاج نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.

پیوند به بیرون