تولی
بخشی از احکام عملی و فقهی |
---|
![]() |
تولّی، از فروع دین و بهمعنای دوستی با خدا، پیشوایان دینی و امامان(ع) و پذیرش ولایت آنان است. تولی در مقابل تَبَرّی قرار دارد که بهمعنای بیزاریجستن از دشمنان اهلبیت(ع) است. در روایات شیعه، بر اهمیت تولی، بسیار تأکید شده است. در حدیثی، تولی و دوستداشتن بهخاطر خدا، محکمترین و مطمئنترین دستگیره ایمان شمرده شده است.
در برخی دیگر از احادیث، دوستی با اهلبیت(ع) و پذیرش ولایت آنان، در کنار دشمنی و بیزاری از دشمنان آنان، کمال دین معرفی شده است. همچنین محبت و پذیرش ولایت اهلبیت(ع) از نعمتهایی معرفی شده است که در آخرت پس از توحید و نبوت، از آن سؤال میشود.
گفته میشود تولی در مذهب شیعه و حتی در میان برخی اهل سنت، از واجبات دینی به شمار رفته است. بسیاری از مفسران و عالمان، با استناد به آیه مودت، دوستی و محبت نسبت به اهلبیت پیامبر(ص) را واجب دانستهاند.
برای تولی مراتبی در نظر گرفتهاند و گفته میشود اولین یا پایینترین مرتبه آن، محبت و دوستداشتن است که صرفا یک امر قلبی است و زمانی که این محبت با ولایتپذیری یا اعتقاد به سرپرستی محبوب همراه شود، بالاترین مرتبه تولی که ولایت است، شکل میگیرد.
تعریف
براساس منابع شیعه، تولّی بهمعنای دوستی با خداوند و اولیای او، بهویژه اهلبیت(ع)، و پذیرش ولایت و امامت آنان است.[۱] واژه «تولی» از ریشه «ولی» و بهمعنای دوستی است.[۲] این واژه با کلمه «ولایت» بهمعنای «یاریکردن» و «سرپرستیکردن» همخانواده است.[۳]
جایگاه تولی در فرهنگ شیعه
«تَوَلّی» یکی از آموزهها و اعتقادات شیعه است[۴] و در کنار تَبَرّی، از فروع دین شمرده میشود.[۵] در روایات شیعه، بر اهمیت تولی تأکید بسیار شده است.[۶] کلینی در کتاب الکافی بخشی را با عنوان «بابُ الْحُبِّ فی اللَّهِ وَ الْبُغْضِ فی اللَّه»، به احادیث مربوط به تَوَلّی و تبری اختصاص داده و در مجموع، شانزده حدیث ذیل آن گرد آورده است.[۷]
در حدیثی بهنقل از پیامبر(ص)، تولی و دوستداشتن بهخاطر خدا، محکمترین و مطمئنترین دستگیره ایمان شمرده شده است.[۸] همچنین در احادیث، دوستداشتن اهلبیت(ع) و پذیرش ولایت آنان، در کنار دشمنی و بیزاری از دشمنان آنان، کمال دین معرفی شده است.[۹] در حدیثی بهنقل از امام رضا(ع)، محبت و پذیرش ولایت اهلبیت(ع) از نعمتهایی معرفی شده که در آخرت، پس از توحید و نبوت، از آن سؤال میشود.[۱۰]
وجوب تولی
در مذهب شیعه و نیز در میان اهلسنت، تولی از واجبات دینی است.[۱۱] بسیاری از مفسران و عالمان، با استناد به آیه مودت، دوستی و محبت به اهلبیت پیامبر(ص) را واجب دانستهاند.[۱۲] حُرّ عاملی محدث شیعه، در کتاب وسایلالشیعه، ذیل بابی با عنوان «وجوب حُبِّ المؤمن و بُغضِ الْكافر»، روایاتی گردآوری کرده و از این روایات وجوب تولی را استنباط کرده است.[۱۳]
بهگفته فضل بن روزبهان، از عالمان اهل سنت در قرن نهم و دهم قمری، اهلسنت نیز بر این باورند که تولاّی پیامبر و آل او و تبرّی از دشمنان او، بر هر مؤمنی واجب است و کسی که ایشان را والی و متصرف امور خود نداند یا از دشمنان ایشان تبرّی نجوید، مؤمن نیست.[۱۴] او معتقد است که ایمان بدون دوستی پیامبر(ص) و دشمنی با دشمنان او تمام نیست و از آنجا که امامان دوازدهگانه شیعه نیز محبوب پیامبر(ص) بودند، محبت امامان و برائت از دشمنی آنان نیز جزو ایمان است.[۱۵]
مراتب تولی
گفته میشود اولین مرتبه تولی، محبت و دوستداشتن است که صرفاً یک امر قلبی است و زمانی که این محبت با ولایتپذیری یا اعتقاد به سرپرستی محبوب همراه شود، بالاترین مرتبه تولی که ولایت است شکل میگیرد.[۱۶]
تولی و تبری در ادعیه و زیارتنامهها
برخی از ادعیه و زیاتنامههایی که از سوی امامان معصوم(ع) روایت شده، مشتمل بر مضامینی هستند که بر تولی و تبری دلالت دارند.[۱۷] زیارت عاشورا را نمونه برجستهای از بیان تولی و تبری در عقاید شیعه دانستهاند.[۱۸] در این زیارت، فرازهایی در پذیرش ولایت و دوستی با اهلبیت، و نیز فرازهایی در برائت و بیزاریجستن از دشمنان آنان آمده است.[۱۹]
در برخی فرازهای این زیارت، کسانی که اساس ظلم را نسبت به اهلبیت(ع) بنیاد نهاده و جایگاه آنان را غصب کردهاند مورد لعن و نفرین قرار گرفتهاند.[۲۰] همچنین از افرادی که در حق امام حسین(ع) ظلم کردهاند، قاتلان وی و همه کسانی که در کربلا برابر او جنگیدند، اعلام بیزاری شده و آنان لعن و نفرین شدهاند.[۲۱]
در زیارتهایی مانند زیارت جامعه کبیره[۲۲] و زیارت آلیاسین[۲۳] نیز مضامینی وجود دارد که بر تبری و بیزاریجستن از دشمنان اهلبیت(ع) و تولی و دوستی نسبت به آنان تأکید دارند.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به تبریزی، صراط النجاة، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۵۲؛ جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۲، ۶۶۷.
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه «ولی».
- ↑ راغب اصفهانی، المفردات، ذیل واژه «ولی».
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۶، ص۱۳۳.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲۶، ص۱۳۳؛ علوی، عقائد المؤمنین، ۱۴۳۷ق، ص۲۱۴.
- ↑ جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۳۳۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۴-۱۲۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۵؛ علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۶۰.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۷، ص۵۸.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۲۴، ص۲۹۸-۲۹۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به علوی، عقائد المؤمنین، ۱۴۳۷ق، ص۲۱۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۲۱۹؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۷، ص۵۹۵؛ علوی، عقائد المؤمنین، ۱۴۳۷ق، ص۲۱۴-۲۱۶.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۱۶، ص۱۷۶.
- ↑ فضل الله بن روزبهان، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، ص۳۰۰.
- ↑ فضل الله بن روزبهان، وسیلة الخادم الی المخدوم، ۱۳۷۵ش، ص۳۰۰.
- ↑ مرتضوی لنگرودی، تولی و تبری، ۱۳۹۴ش، ص۲۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حسینی زنجانی، شرح زیارت عاشورا، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۹؛ محمدی ریشهری، شرح زیارت جامعه کبیره، ۱۳۹۰ش، ص۵۹۰-۵۹۵.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حسینی زنجانی، شرح زیارت عاشورا، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حسینی زنجانی، شرح زیارت عاشورا، ۱۳۸۸ش، ص۸۰-۸۲.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حسینی زنجانی، شرح زیارت عاشورا، ۱۳۸۸ش، ص۷۳.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به حسینی زنجانی، شرح زیارت عاشورا، ۱۳۸۸ش، ص۸۰-۸۲ و ۱۳۹.
- ↑ محمدی ریشهری، شرح زیارت جامعه کبیره، ۱۳۹۰ش، ص۵۹۰-۵۹۵.
- ↑ خیاط زنجانی، گفتاری در شرح حکمی زیارت آل یاسین، ۱۳۹۷ش، ص۷۲.
منابع
- بحرانی، یوسف بن احمد، الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، تصحیح سیدمهدی رجائی، قم ۱۳۷۷ش.
- برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، تصحیح جلالالدین محدث، قم، دار الكتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ق.
- تبریزی، میرزاجواد، صراط النجاة، قم، انتشارات سلمان فارسی، ۱۴۱۶ق.
- حسینی زنجانی، عزالدین، شرح زیارت عاشورا، مشهد، نشر عروج اندیشه، ۱۳۸۸ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تصحیح سید محمدرضا حسینی جلالی، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۱۶ق.
- جمعی از نویسندگان، فرهنگ فقه فارسی، قم، دایرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۷ش.
- خیاط زنجانی، محمد، گفتاری در شرح حکمی زیارت آل یاسین، کرمانشاه، انتشارات بنیان مرصوص، ۱۳۹۷ش.
- علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- علامه مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۴ق.
- علوی، سیدعادل، عقائد المؤمنین، قم، مؤسسه اسلامی تبلیغ و ارشاد، ۱۴۳۷ق.
- شیخ صدوق، محمد بن حسین، کمال الدین و تمام النعمة، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
- شیخ صدوق، محمد بن حسین، الخصال، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، انتشارات جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- شیخ صدوق، محمد بن حسین، عیون اخبار الرضا، قم، منشورات جهان، بیتا.
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۲ق.
- زمخشری، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل،
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
- فضل اللّه بن روزبهان، وسیلة الخادم الی المخدوم: در شرح صلوات چهارده معصوم(ع)، به کوشش رسول جعفریان، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
- محمدی ریشهری، محمد، المحبة فی الکتاب و السنة، بیروت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
- محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، ۱۳۹۰ش.
- مرتضوی لنگرودی، سید محمدحسین، تولی و تبری، تهران، رواق اندیشه، ۱۳۹۴ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش.