رجعت

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه

رَجعَت، به معنای زنده‌شدن گروهی از مردگان، پیش از قیامت است. رجعت از اعتقادات اختصاصی امامیه است و برای اثبات آن به قرآن و روایات استناد کرده‌اند. همچنین آن را از ضروریات مذهب شیعه دانسته و بر حقانیت آن ادعای اجماع کرده‌اند. بیشتر عالمان امامیه رجعت را با زمان قیام و ظهور حضرت مهدی(ع) همزمان می‌دانند.

امامیه با آن که اصل رجعت را با استناد به روایات متواتر پذیرفته‌اند، اما در جزئیات و چگونگی آن نظرات مختلفی دارند.

برخی بر این باورند که رجعت‌کنندگان با همان بدن‌هایی که در زندگی دنیا بوده‌اند دوباره رجعت می‌کنند. برخی نیز گفته‌اند با بدن‌ مثالی رجعت می‌کنند. برخی نیز معتقدند که اصل رجعت مورد اتفاق است، ولی علم به جزئیات و چگونگی آن نزد خدا و اولیائش است.

براساس برخی روایات، نخستین کسی که رجعت می‌کند، امام حسین(ع) است. همچنین برپایه برخی روایات، پیامبر(ص)، امام علی(ع) و سایر ائمه(ع)، مؤمنان و شهداء، اصحاب کهف، یوشع، مؤمن آل فرعون و برخی زنان مانند ام‌ایمن، حبابه والبیه، سمیه و صیانة ماشطة، از رجعت‌کنندگانند. دشمنان اهل‌بیت(ع)، دشمنان پیامبران و نیز منافقان از جمله کسانی‌اند که با توجه به برخی روایات، رجعت می‌کنند و از آن‌ها انتقام گرفته می‌شود.

آثاری پیرامون رجعت نگارش یافته است. کتاب الإیقاظ من الهُجعة بالبرهان علی الرَجعة، تألیف حُر عاملی و کتاب الشیعة و الرجعة، اثر محمدرضا طبسی نجفی از جمله این آثارند.

مفهوم‌شناسی و جایگاه

رجعت به معنای زنده‌شدن گروهی از مردم پس از مرگ و پیش از قیامت است.[۱] به‌گفته شیخ مفید، رجعت، نزد شیعه، باور به بازگشت امام علی(ع) و سایر امامان شیعه(ع) به دنیا، پس از شهادت حضرت مهدی(ع) و حکومت کردن آن‌ها بر روی زمین، بدون معارض و درگیری است.[۲] رجعت در لغت به‌معنای بازگشت است[۳] و در روایات با عنوان «الکَرّة» (بازگشت) نیز به‌کار رفته است.[۴]

رجعت از امور اعتقادی است که از طرفی با امامت و با مهدویت مرتبط است و از طرفی دیگر زمینه‌ساز باور به معاد و ثواب و عقاب است از‌این رو در علم کلام درباره اثبات و صحت و صدق باور به آن، بحث می‌شود.[۵] همچنین این مسئله از مسائل مورد اختلاف شیعه و اهل‌سنت است.[۶]

صورت‌هایی از اعتقاد به رجعت را به یهودیت و مسیحیت نیز نسبت داده‌اند: برای نمونه در تورات به زنده‌شدن بنی‌اسرائیل و حکومت حضرت داود و بیدارشدن بسیاری از اموات در آخرالزمان اشاره شده است. در انجیل نیز بر رجعت پیروان حضرت عیسی و سلطنت وی در قیامت اول، پیش از قیامت دوم سخن به میان رفته است.[۷]

باور به رجعت از نشانه‌های تشیع

به گفته حر عاملی، باور به رجعت، از ویژگی‌ها و نشانه‌های شیعه بودن است.[۸] شیخ صدوق در کتاب الاعتقادات گفته از اعتقادات شیعه این است که آموزه رجعت، حق است.[۹] عالمانی همچون شیخ مفید[۱۰] سید مرتضی،[۱۱] بر صحیح بودن اعتقاد به رجعت، ادعای اجماع کرده‌اند.

برخی آن را از باورهای مسلم و از ضروریات مذهب شیعه بر شمرده‌اند و برخی دیگر اگرچه آن را از ضروریات ندانسته‌اند، ولی انکار آن را نیز جایز ندانسته‌اند.[۱۲] برای نمونه علامه مجلسی در حق الیقین گفته است که رجعت از اجماعیات و بلکه از ضروریات مذهب شیعه به شمار می‌رود[۱۳] و انکار آن مساوی با خروج از مذهب شیعه است.[۱۴] سید عبدالله شبر نیز اعتقاد به آن را از ضروریات مذهب شمرده و منکر آن را خارج از مذهب شیعه دانسته است.[۱۵] حر عاملی گفته است باور به رجعت نزد اکثر عالمان امامیه از ضروریات شمرده شده است و از عالمان مشهور شیعه کسی نیست که در انکار آن چیزی گفته یا نوشته باشد.[۱۶] به گفته لطف‌الله صافی گلپایگانی، شیعه به نحو اجمال، قائل به رجعت است و انکار آن مستلزم ردّ قرآن و روایات متواتری است که در منابع متواتر روایی آمده است.[۱۷]

البته برخی عالمان شیعه همچون سیدمحسن امین، محمدجواد مغنیه و محمدرضا مظفر، باور به رجعت را از ضروریات مذهب شیعه نمی‌دانند و بر این نظرند که آموزه رجعت به‌واسطه روایاتی که از امامان شیعه وارد شده، اثبات می‌گردد و اعتقاد به آن برای باورمندان به صحت این روایات، لازم است.[۱۸] امام خمینی معتقد است اصل رجعت ضروری است؛ اما خصوصیات و چگونگی آن ضروری نیست و دلیلی نیز بر آن وجود ندارد.[۱۹]

نظرات مختلف درباره چگونگی رجعت

به‌گفته شیخ مفید، امامیه در اصل باور به رجعت اتفاق‌نظر دارند؛ اما در معنا و چگونگی آن نظرات مختلفی دارند.[۲۰] سید عبدالله شبر گفته است اعتقاد به اصل رجعت واجب است؛ اما به جزئیات و چگونگی آن علم نداریم و علم به آن نزد خدا و اولیائش است.[۲۱] برخی محدثان و متکلمان بر این باورند که در رجعت به‌مانند قیامت، خدا بدن مردگان را از قبر، زنده کرده و محشور می‌گرداند.[۲۲] مرتضی مطهری در بیان دیدگاه فیض کاشانی، در خصوص چگونگی رجعت، گفته است که از نظر وی رجعت بدین معنا نیست که اموات با همان بدن‌های عنصری‌شان که در دنیا بوده‌اند به این دنیا رجعت می‌کنند؛ بلکه بازگشت ارواح آن‌ها در جسم رقیق و شبح‌گونه مانند آنچه اهل مکاشفه ادعای رؤیت آن را دارند، خواهد بود.[۲۳]

امام خمینی معتقد است که نفوس رجعت‌کنندگان، بدن مُلکی (بدن دنیایی) ایجاد می‌کنند و با همان بدن‌های ملکی به دار دنیا بازگشت می‌کنند.[۲۴] محمدعلی شاه‌آبادی، رجعت به دنیا را با بدن مثالی یا برزخی دانسته است.[۲۵] محمدباقر بهبودی (۱۳۰۷-۱۳۹۳ش)، مصحح شیعه، بر این نظر است که رجعت، مشهود همگان نیست و تصویر آن براساس برخاستن از گور، برداشتی عامیانه است که با منطق قرآن و عقل سازگاری ندارد. او معتقد است رجعت افراد بشر، بر پایه همین نظام موجود تکوینی است که انسان‌ها یعنی نطفه‌های بشری از صُلب پدران وارد رحمِ مادران شوند و بعد از ولادت، خاطره گذشته ها را از یاد ببرند.[۲۶]

برخی عالمان نیز روایاتی که در باب رجعت وارد شده را به تأویل برده و گفته‌اند منظور از رجعت، بازگشت امامان شیعه(ع) با جسم‌هایشان به دار دنیا نیست؛ بلکه مقصود این است که در عصر ظهور حضرت مهدی(ع)، دولت‌های آن‌ها، قوانین و امر و نهی‌هایشان، بازگشت می‌کند.[۲۷] سید مرتضی این دیدگاه را به عده اندکی از امامیه نسبت داده و آن را ردّ کرده است.[۲۸]

زمان رجعت

از نظر بیشتر عالمان امامیه رجعت با قیام و ظهور حضرت مهدی(ع)، مرتبط است، اما درباره زمان وقوع آن نظرات مختلفی وجود دارد.[۲۹] بیشتر عالمان، رجعت را مقارن با قیام و ظهور حضرت مهدی(ع) دانسته‌اند.[۳۰]

شیخ مفید در کتاب الارشاد، رجعت را از نشانه‌های ظهور دانسته است.[۳۱] با این حال برخی محققان از روایاتی که در آن رجعت‌های متعددی برای امام علی(ع) ذکر شده،[۳۲] چنین برداشت کرده‌اند که رجعت پس از ظهور حضرت مهدی(ع) رخ می‌دهد.[۳۳] در روایتی به رجعت امام حسین(ع) پیش از ظهور حضرت مهدی(ع)، اشاره شده است.[۳۴] در روایت دیگری، رجعت امام حسین(ع)، پس از وفات حضرت مهدی(ع)، گزارش شده است.[۳۵]

در تفسیر قمی روایتی از امام علی(ع) نقل شده که وقتی پیامبر(ص) مردم را از وقایع رجعت آگاه کرد، از وی درباره زمان آن پرسیدند و خداوند آیه ۲۵ سوره جن «قُلْ إِنْ أَدْرِی أَ قَرِیبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَداً؛ بگو من نمی‌دانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرار می‌دهد؟» را به او وحی کرد.[۳۶] برخی با استناد به این روایت بر این باورند که زمان رجعت بر کسی معلوم نیست و علم آن نزد خداوند است.[نیازمند منبع]

رجعت‌کنندگان

در روایات از افراد زیادی به عنوان رجعت‌کنندگان یاد شده است:[۳۷]

ادله

برای اثبات حقانیت عقیده به رجعت به ادله زیر استناد شده است:

مستندات قرآنی

برخی از آیاتی که امامیه برای اثبات حقانیت آموزه رجعت به آن استدلال کرده‌اند به شرح زیر است:

  • آیه «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا؛ روزی که از هر قومی یک دسته را که آیات ما را تکذیب می‌کنند بر می‌انگیزیم.»[۴۸] وجه استدلال به آیه این است که مطابق آیه، خدا گروهی از مردم را محشور می‌گرداند و نه همه آن‌ها را و این محشورشدن نمی‌تواند در قیامت باشد؛ چرا که با توجه به آیه «وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا؛ و همه را بر انگیزیم و کسی را فرو نگذاریم.»،[۴۹] خداوند در روز قیامت همه انسان‌ها را محشور می‌گرداند، بنابراین چنین برداشت می‌شود که منظور از حشر در آیه ۸۳ سوره نمل، زنده‌کردن مردگان در قیامت نیست؛ بلکه در دنیا است و این همان رجعت است.[۵۰] در تفسیر قمی روایتی از امام صادق(ع) ذیل این آیه نقل شده و به دلالت آن بر رجعت تصریح شده است.[۵۱]
  • آیاتی که بر زنده‌شدن مردگان، پیش از قیامت در امت‌های گذشته دلالت دارند. مانند آیات ۷۳، ۲۴۳ و ۲۵۹ سوره بقره.[۵۲] در تورات نیز به نمونه‌هایی از رجعت افراد اشاره شده است: مانند زنده‌شدن کودکی به دست الیشع[۵۳] و زنده‌شدن پسری به دست ایلیا از پیامبران بنی‌اسرائیل.[۵۴]
  • آیاتی مانند آیات ۸۲ سوره نمل، ۸۵ سوره قصص، ۱۵۷ سوره آل عمران، ۲۱ سوره سجده، ۱۱ سوره غافر، ۲۰ سوره مائده، ۱۵۹ سوره نساء و ۹۵ سوره انبیاء به کمک روایاتی که در تفسیر آن‌ها وارد شده است، بر رجعت دلالت می‌کنند.[۵۵]

روایات متواتر درباره رجعت

گفته می‌شود روایاتی که در باب رجعت وارد شده متواتر معنوی است.[۵۶] علامه مجلسی در کتاب حق الیقین گفته است که بیش از ۲۰۰ حدیث را از بیش از ۴۰ نفر از مُصَنفان امامیه که در ۵۰ منبع روایی معتبر نقل شده را در بخشی با عنوان «باب الرجعة» کتاب بحار الانوار،[۵۷] استخراج کرده است.[۵۸] او همچنین گفته است اگر روایات رجعت متواتر نباشد، پس در هیچ چیزی ادعای تواتر امکان ندارد.[۵۹] سید عبدالله شبر نیز احادیثی که درباره رجعت امام علی(ع) و امام حسین(ع) نقل شده را متواتر معنوی و احادیثی که درباره رجعت سایر امامان معصوم(ع) نقل شده را نزدیک به تواتر دانسته است.[۶۰] در برخی ادعیه و زیارت‌نامه‌ها مانند دعای عهد، دعای دحو الارض، زیارت جامعه کبیره، زیارت مطلقه امام حسین، زیارت آل یاسین و زیارت امام زمان، نیز مطالبی وجود دارد که بر رجعت دلالت می‌کنند.[۶۱]

امکان عقلی وقوع رجعت

از نظر امامیه، رجعت هم ممکن است و هم واقع شده است.[۶۲] آن‌ها معتقدند که انجام آن برای خدا محال نیست و او قادر است بر این که برخی بندگانش را پس از مرگ و پیش از قیامت، زنده کند و به دنیا بازگرداند و چنین چیزی بنا به گزارش قرآن[۶۳] در برخی امت‌های گذشته نیز واقع شده است.[۶۴] با این حال برخی هم امکان و هم وقوع رجعت را نپذیرفته‌اند[۶۵] و برخی فقط در وقوع آن تردید کرده‌اند.[۶۶]

فلسفه رجعت

برخی از مواردی که با توجه به روایات و سخن عالمان به عنوان فلسفه رجعت بیان شده به شرح زیر است:

  • انتقام از ستمگران و تَشَفی مؤمنان: گفته می‌شود رجعت‌کنندگان دو گروه‌اند: گروهی که ایمان بالایی دارند و خدا آنان را به دنیا برمی‌گرداند تا دولت حق را به آنان نشان دهد و عزیزشان می‌کند و گروه دیگر ستمگرانند که با انتقام از آنان، خشم مظلومان را فرو می‌نشاند.[۶۷]
  • پاداش صالحان و مجازات مجرمان: برپایه برخی روایات، گروهی از منافقان و ستمگران، علاوه بر کیفر خاص خود در قیامت، باید مجازات‌هایی در این جهان، نظیر آنچه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند ببینند، و تنها راه آن رجعت است.[۶۸]
  • نصرت الهی: برپایه روایاتی که ذیل آیه «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ؛ رسولان خود و اهل ایمان را هم در دنیا نصرت می‌دهیم و هم روز قیامت که گواهان به شهادت برخیزند.»،[۶۹] نقل شده است، خداوند به وعده خود در مورد نصرت پیامبران، امامان و مؤمنان، پیش از قیامت و به هنگام قیام حضرت مهدی(ع) در دنیا، عمل می‌کند.[۷۰]
  • تکامل نفوس: به‌نقل از تفسیر نمونه، گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانعی در زندگی خود روبرو شده‌اند و تکامل آنها ناتمام مانده است، حکمت الهی ایجاب می‌کند که سیر تکاملی خود را از طریق بازگشت مجدد به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت شرکت جویند.[۷۱]
  • تقویت امید و آمادگی منتظران: رجعت این امید را به مردمان می‌دهد که حتی اگر مردند، در دولت امام مهدی(ع) زنده شوند و زمان ظهور را درک کنند. این امید، مردمان را تشویق می‌کند تا تلاش کنند جزو مؤمنان خالص قرار بگیرند.[۷۲]

کتاب‌شناسی

کتاب الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة در موضوع رجعت

آثار فراوانی در موضوع رجعت از سوی عالمان امامیه نگارش یافته است. در مقاله‌ای با عنوان «منبع‌شناسی موضوعی رجعت»، به ۱۲۷ اثر از این تألیفات اشاره شده است.[۷۳] برخی از کتاب‌هایی که پیرامون «رجعت» تألیف شده است، عبارتند از:

  • کتاب الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة: تألیف شیخ حر عاملی. حر عاملی در این کتاب با استناد آیات و روایات، به اثبات حقانیت باور به رجعت از نگاه امامیه پرداخته است. نویسنده هدف خود از تألیف این کتاب را پاسخ به سه‌ دسته از شیعیان: کسانی که در عقیده به رجعت توقف کرده‌اند، منکران رجعت و کسانی که روایات وارد شده در این موضوع را به تأویل برده‌اند، معرفی کرده است.[۷۴]
  • کتاب رجعت: نوشته علامه مجلسی. این کتاب به زبان فارسی نگاشته شده است، علامه مجلسی در این کتاب به ارائه چهارده روایت در زمینه ظهور امام مهدی(عج) و موضوع رجعت، پرداخته است.[۷۵]
  • کتاب «الشیعة و الرجعة»: اثر محمدرضا طبسی نجفی. نویسنده در این کتاب، جایگاه رجعت را در قرآن، ادعیه، زیارات، اجماع فقها و سخن عالمان بیان کرده است.
  • کتاب «الرجعة أو العودة إلی الحیاة الدنیا بعد الموت»: تألیف علی‌موسی کعبی. نویسنده در این کتاب به بیان ادله روایی و قرآنی رجعت و بیان امکان وقوع آن پرداخته است.[۷۶]
  • کتاب «بازگشت به دنیا در پایان تاریخ (تحلیل و بررسی مسئله رجعت)»: نوشته خدامراد سلیمیان. این کتاب در ده فصل مشتمل بر این مباحث است: بررسی واژگانی رجعت، رجعت از دیدگاه مذاهب اسلامی، زمان رجعت، امکان وقوع رجعت، رجعت در آخرالزمان، اشکال‌ها و نقدها و بررسی آن‌ها، رجعت‌کنندگان، تکلیف در زمان رجعت، مجازات و پاداش در رجعت.[۷۷]

پانویس

  1. حر عاملی، الإیقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۳.
  2. شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۴.
  3. ابن‌منظور، لسان العرب، ذیل واژه «رجع».
  4. برای نمونه نگاه کنید به طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۵۴۲.
  5. رضوانی، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ۱۳۸۸ش، ص۶۶۱.
  6. مظفر، بدایة المعارف الالهیة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۶۹.
  7. کیانی‌فرید، «رجعت»، ص۵۹۳.
  8. حر عاملی، الإیقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۱.
  9. شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۶۰.
  10. شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۴۸.
  11. سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵.
  12. سلیمیان، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، ۱۳۸۷ش، ص۳۹.
  13. علامه مجلسی، حق الیقین، انتشارات اسلامیه‌، ج۲، ص۳۳۵.
  14. علامه مجلسی، حق الیقین، انتشارات اسلامیه‌، ج۲، ص۳۵۴.
  15. شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۳۷.
  16. حر عاملی، الإیقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۹۶.
  17. صافی گلپایگانی، مجموعة الرسائل، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۰۶.
  18. امین، نقض الوشیعة، ۱۴۰۳ق، ص۳۷۶؛ مغنیه، الجوامع و الفوارق، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۰-۳۰۲؛ مظفر، عقاید الشیعة، ۱۴۲۹ق، ص۸۴.
  19. موسوی اردبیلی، تقریرات فلسفه (تقریرات درس فلسفه امام خمینی)، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۱۹۷.
  20. شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۴۶.
  21. شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۳۷.
  22. برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، الایقاظ الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۹۵؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۵۶۲.
  23. مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۵۶۲.
  24. موسوی اردبیلی، تقریرات فلسفه (تقریرات درس فلسفه امام خمینی)، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۱۹۷.
  25. محمدی، «فلسفه رجعت از منظر آیةالله شاه آبادی»، ص۸۵.
  26. «رجعت در قرآن و اندیشه شیعیان»، وبگاه آثار استاد محمدباقر بهبودی.
  27. سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵؛ حر عاملی، الایقاظ الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۹۴.
  28. سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵.
  29. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی(ع) براساس قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۷۷.
  30. برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۷۷؛ سید مرتضی، الرسائل الشریف، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۳۶۷؛ حر عاملی، ایقاظ الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۳۸.
  31. شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ص۳۶۹-۳۷۰.
  32. برای نمونه نگاه کنید به حلی، مختصر البصائر، ۱۴۲۱ق، ص۱۲۰-۱۲۲.
  33. برای نمونه نگاه کنید به کعبی، الرجعة و العودة، ۱۴۲۶ق، ص۵۵.
  34. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۸۱.
  35. شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۵۷-۲۵۸؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۳۲۶.
  36. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۹۱.
  37. کعبی، الرجعة أو العودة، ۱۴۲۶ق، ص۵۳-۵۴.
  38. حلی عاملی، مختصر البصائر، ۱۴۲۱ق، ص۹۱؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۶۴.
  39. برای نمونه نگاه کنید به قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۴۷.
  40. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵؛ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۰۸-۱۰۹.
  41. برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۰-۵۱.
  42. برای نمونه نگاه کنید به عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۳۲؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۶۸.
  43. علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۵۶.
  44. عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۳۲.
  45. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۱۱۲-۱۱۳؛ حلی عاملی، مختصر البصائر، ۱۴۲۱ق، ص۹۳.
  46. طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۴۸۴.
  47. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۸۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۲۴.
  48. سوره نمل، آیه ۸۳.
  49. سوره کهف، آیه ۴۷.
  50. برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۰۵-۴۰۶؛ شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۹۸-۲۹۹؛ مغنیه، الجوامع و الفوارق، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۰-۳۰۱.
  51. قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴.
  52. شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۴-۳۲۵.
  53. عهد عتیق، کتاب دوم پادشاهان، بند ۳۲-۳۸.
  54. عهد عتیق، کتاب اول پادشاهان، بند۱۷ و ۲۴.
  55. برای نمونه نگاه کنید به شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۹۹-۳۰۴.
  56. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۷۳-۷۴؛ شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۰۵.
  57. علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۳۹.
  58. علامه مجلسی، حق الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۲، ص۳۳۶.
  59. علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۲۳.
  60. شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۳۷.
  61. برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۹۴؛ قمی، کلیات مفاتیح الجنان، انتشارات اسوه، ص۲۴۹ و ۳۲۵ و ۵۲۴ و ۵۴۰ و ۵۴۸.
  62. برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۰۵.
  63. برای نمونه نگاه کنید به سوره بقره، آیات ۵۶ و ۷۳ و ۲۵۹.
  64. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۰۵.
  65. سلیمیان، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، ۱۳۸۷ش، ص۵۹.
  66. برای نمونه نگاه کنید به آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۲۳۷.
  67. شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۷۸؛ شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ص۱۵۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۳۹ و ۱۲۶.
  68. شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ص۱۵۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۲۶-۱۲۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۵۹.
  69. سوره غافر، آیه ۵۱.
  70. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۵-۳۴۶.
  71. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۵۹.
  72. محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۵۰.
  73. زادهوش، «منبع‌شناسی موضوعی رجعت»، ص۷۲-۸۰.
  74. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۴۴-۴۵.
  75. علامه مجلسی، رجعت، ۱۳۸۶ش، ص۵۰.
  76. کعبی، الرجعة أو العودة إلی الحیاة الدنیا بعد الموت، ۱۴۲۶ق، ص۱۰۵.
  77. سلیمیان، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، ۱۳۸۷ش، ص۷-۱۲.

منابع

  • قرآن کریم.
  • تورات.
  • آلوسی، محمود بن عبدالله، تفسیر روح المعانی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بیروت، دار الصادر، ۱۴۱۴ق.
  • امین، سیدمحسن، نقض الوشیعة، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، قم، انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
  • حلی عاملی، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • «رجعت در قرآن و اندیشه شیعیان»، وبگاه آثار استاد محمدباقر بهبودی.
  • رضوانی، علی‌اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، قم، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۸ش.
  • زادهوش، محمدرضا، «منبع‌شناسی موضوعی رجعت»، کتاب ماه دین، شماره ۶۲، آذر ۱۳۸۱ش.
  • سلیمیان، خدامراد، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ (تحلیل و بررسی مسئله رجعت)، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش.
  • سید مرتضی، علی بن حسین، رسائل الشریف المرتضی، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۰۵ق.
  • شبر، عبدالله، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۸ق.
  • شیخ صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات، قم، كنگره شیخ مفید، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، أوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • شیخ مفید، محمد بن محمد، الفصول المختارة، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • صافی گلپایگانی، لطف‌الله، مجموعة الرسائل، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۰۴ق.
  • طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تصحیح محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضى‌، ۱۴۰۳ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، انتشارت الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۴ق.
  • طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، قم، مؤسسة البعثة، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، حق الیقین، قم، انتشارات اسلامیه، بی‌تا.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، رجعت، قم، انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
  • قمی، شیخ عباس، کلیات مفاتیح الجنان، قم، انتشارات اسوه، بی‌تا.
  • قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، تصحیح طیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.
  • کعبی، علی‌موسی، الرجعة أو العودة إلی الحیاة الدنیا بعد الموت، قم، مرکز الرسالة، ۱۴۲۶ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح محمد آخوندی و علی‌اکبر آخوندی، تهران، دار الكتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • کیانی‌فرید، مریم، «رجعت»، در دانشنامه جهان اسلام، جلد ۱۹، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام مهدی(ع) براساس قرآن، حدیث و تاریخ، قم، انتشارات دار الحدیث، ۱۳۹۳ش.
  • محمدی، بهزاد، «فلسفه رجعت از منظر آیةالله شاه آبادی»، اندیشه نوین، شماره ۴۱، تابستان ۱۳۹۴ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۰ش.
  • مظفر، محمدرضا، بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقاید الامامیة، تعلیقه سیدمحسن خرازی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • مظفر، محمدرضا، عقاید الشیعة، قم، انصاریان، ۱۴۲۹ق.
  • مغنیه، محمدجواد، الجوامع و الفوارق، بیروت، مؤسسة عزالدین، ۱۴۱۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش.
  • موسوی اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه (تقریرات درس فلسفه امام خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، ۱۳۸۱ش.

پیوند به بیرون