سوره انبیاء بیست و یکمین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۱۷ جای دارد. نامگذاری این سوره به نام انبیاء به دلیل وجود نام شانزده پیامبر در آن است. از موضوعات اساسی سوره انبیاء توحید، نبوت، معاد و غفلتزدایی از مردم است.
آیات ۸۷ و ۸۸ این سوره که به آیه نماز غفیله یا ذکر یونسیه معروف است و آیه ۱۰۵ که بر ارث بردن زمین توسط صالحان اشاره دارد، از آیات مشهور این سوره است. در فضیلت این سوره آمده است کسیکه سوره انبیاء را بخواند، خدا از او به آسانی حساب میکشد و مورد عفو خود قرار میدهد و همه پیامبرانی که نامشان در قرآن است به او سلام میگویند.
سوره انبیاء در ترتیب نزول هفتاد و سومین سورهای است که در مکه و در حدود سال ۱۲ بعثت اندکی قبل از هجرت بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مصحف بیست و یکمین سوره و در جزء هفدهم جای دارد.[۳]
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره با انبیاء ۱۱۲ آیه،[یادداشت ۲] ۱۱۷۷ کلمه و ۵۰۹۳ حرف از سورههای مئون (سورههای متوسط قرآن از نظر حجم) شمرده شده که دقیقاً نیم جزء قرآن است.[۴]
محتوا
محتوای کلی این سوره در دو بخش کلی اعتقادات و داستانهای تاریخی نازل شده است. در بخش عقائد هدف این سوره تذکر دادن به مردم نسبت به غفلت آنان از معاد، وحی و رسالت است به همین دلیل در آیات ابتدایی سوره به مساله معاد، نبوت عامه، نبوت خاصه و قرآن پرداخته و به براهینی برای اثبات توحید و هدفمند بودن جهان و قدرت خداوند در تحقق معاد پرداخته است. در بخش داستانهای تاریخی به غفلت مردم در برابر دستورات انبیاء و نپذیرفتن تذکرات آنان و خسرانی و هلاکتی که گرفتار آن شدند، میپردازد.[۵]
موضوعات اصلی سوره انبیا را در موارد زیر خلاصه کردهاند:
در تفسیرقمی روایت است [۸] که وقتی آیه ۹۸ سوره انبیاء(إِنَّكُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ) که از مشرکان و خدایان آنان به عنوان سوخت جهنم نام میبرد، نازل شد؛ قریشیان به شدت برآشفتند. در این میان شخصی به نام ابن زِبَعری هنگامی که از ماجرای نزول آیه خبردار شد به قریشیان گفت: من با محمد احتجاج میکنم و چون به حضور پیامبر رسید، سوال کرد: ای محمد آیا این آیه خاص خدایان ما است یا خدایان تمام امتها را شامل میشود؟ پیامبر(ص) جواب داد: هر معبودی جز آن چه را که خداوند استثناء کرده است. ابن زبعری گفت به خدا کعبه سوگند مغلوب شدی، مگر نه این است که تو عیسی را میستایی در حالی که نصاری عیسی و مادرش(مریم) را میپرستند و گروهی از مردمان نیز ملائکه را میپرستند آیا اینان در آتشند؟! در این هنگام قریشیان فریاد خوشحالی سردادند و به پیامبر گفتند: ابن زبعری تو را مغلوب ساخت، پیامبر فرمود ادعا و سخنتان باطل است آیا من نگفتم که همه معبودان در آتشند جز آن چه خدا بخواهد وآن چه خدا بخواهد واستثناء کرده باشد که در این آیه بیان شده (إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ترجمه: بىگمان كسانى كه قبلا از جانب ما به آنان وعده نيكو داده شده است از آن [آتش] دور داشته خواهند شد.سوره انبیاء آیه ۱۰۱) [۹]
آیات مشهور
آیه ۲۲ درباره نفی خدایانی غیر از الله، آیات ۸۷ و ۸۸ معروف به ذکر یونسیه و آیه ۱۰۵ درباره ارث بردن زمین از سوی بندگان صالح، از آیات مشهور سوره انبیاء است.
آیه ۲۲
«لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّـهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّـهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ﴿۲۲﴾»
(اگر در آنها [زمين و آسمان] جز خدا، خدايانى [ديگر] وجود داشت، قطعاً [زمين و آسمان] تباه مىشد. پس منزّه است خدا، پروردگار عرش، از آنچه وصف مىكنند.)
در آیه ۲۲ سوره انبیاء به شیوه، برهان تمانع بر یگانگی خداوند استدلال شده است.[۱۰] این آیه و آیات مشابه مانند آیه ۸۴ سوره زخرف[یادداشت ۳]با چنین شیوهای وجود دیگر خدایان را رد میکند.[۱۱] این گونه استدلال از امامان معصوم نیز نقل شده است.[۱۲]به باور نویسنده تفسیر المیزان نزاع میان موحدان و وثنیون(بت پرستان) نزاع در یگانگی اله و خداوند(به معنای واجب الوجود وخالق تمام هستی) و تعددش نیست زیرا در یکی بودن خدایی که آفریدگار است نزاع و تردیدی نیست، و نزاع میان آنها در اله به معنای ربوبیت است و این آیه تعدد آلهه به معنای مدبر وتدبیر کننده را نفی میکند؛ زیرا اگر جهان هستی بیش از یک خدای تدبیرکننده داشته باشد باید واقعا دو خدای مستقل و جدای از هم باشند و همین تباین و دوتا بودن سبب اختلاف تدبیرهایشان میشود و اختلاف در تدبیر و ربوببیت سبب تباهی و فساد در آسمان و زمین میشود در حالی که هیچ فساد و بی نظمی و تباهی در نظام جهان نیست پس بیش از یک آلهه که تدبیر تمام هستی به دست اوست موجود نیست. [۱۳]
آیه ۷۳
وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ ۖ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ (ترجمه:و آنان (ابراهیم واسحاق و یعقوب) را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند؛ و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت میکردند.)
این آیه از آیات مربوط به بحث امامت است و هدایت در این آیه به معنای(ارائه طریق) نشان دادن راه نیست زیرا ابراهیم(ع) پس از این که به پیامبری رسید به مقام امامت نائل شد و هدایت به معنای ارائه طریف حتمما از شوون نبوت است در نتیجه هدایتی که در این آیه مطرح است(یهدون بامرنا) به معنای (ایصال الی المطلوب) و رساندن شخصِ خواهانِ هدایت به مقصد و هدف است و این گونه هدایت در واقع تصرفی تکوینی است که امام به اذن الهی در باطن افراد میکند و مؤمنان با اعمال صالحی که انجام میدهند قابلیت بهرهمندی از رحمت ویژه الهی را به توسط امام پیدا میکنند و امام واسطه میان پروردگار و مردمان است تا این فیوضات باطنی رابه آنان برساند ـ چنانچه پیامبران واسطهاند که فیوضات ظاهری را که همان ادیان و شرایع آسمانی است به مردمان برسانند- وامامت چون مقامی والاتر از نبوت است و در نتیجه امام چون دارای مقامی والاتر از پیامبر است براین اساس کارهایی که از امام صادر میشود عین وحی است زیرا او با روح القدس و طهارت تأیید میشود و خیرات(تمام کارهای خیر) و اقامه نماز و دادن زکات و دیگر عبادات با همین وحی تکوینی الهی ـ که غیر از وحی تشریعی است از او صادر میشود. [۱۴]
در روایات نیز امامان شیعه از مصادیق امامانی معرفی شدهاند که هدایت به امر میکنند. امام باقر(ع) در روایتی[یادداشت ۴] امامان در آیه را امامان از فرزندان فاطمه(س) معرفی کرده است. [۱۵]
و ذاالنون [= یونس] را (به یاد آور) در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت؛ و چنین میپنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ (امّا موقعی که در کام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمت ها (ی متراکم) صدا زد: «(خداوندا!) جز تو معبودی نیست! منزّهی تو! من از ستمکاران بودم!»ما دعای او را به اجابت رساندیم؛ و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم؛ و این گونه مؤمنان را نجات میدهیم!
آیه ۸۷ و ۸۸ این سوره در رکعت اول نماز غفیله بعد از سوره حمد خوانده میشود و اشاره به داستان حضرت یونس(ع) دارد. برخی عبارت «فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیهِ» را از زبان یونس، چنین ترجمه کردهاند که آن حضرت گمان میکرد خداوند بر او قدرت ندارد؛ [یادداشت ۵]در حالیکه این گمان با منزلت و معرفت پیامبران در تعارض است و ترجمه صحیح آن به نظر علمای شیعه و اهلسنت این است که آن حضرت گمان کرد که خداوند بر او تنگ نمیگیرد.[۱۶] در روایتی نیز در تفسیر کشاف از ابن عباس است که معاویه نیز می پنداشته که (لن نقدر علیه ) به معنای این است که یونس گمان می کرده خداوند بر او قدرت ندارد و از این که پیامبری چنین گمانی داشته باشد تعجب کرده و ابن عباس نیز برایش توضیح داده که منظور از (لن نقدر علیه) سخت گرفتن است. [۱۷] اساتید اخلاق و عرفان بر تأثیر ذکر «لا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» در آیه ۸۷، معروف به ذکر یونسیه تأکید دارند و مداومت بر آن را در هر حال راهگشای سالک میدانند.[۱۸]
«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴿١٠٥﴾» (و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.)
آیه ۱۰۵ این سوره بندگان صالح خداوند وعده میدهد که زمین را به ارث میبرند. برخی مطابق روایات نقلشده درباره این آیه، مصداق «عبادی الصالحون» را در این آیه، آل محمد(ع)،[یادداشت ۶]امام زمان(عج) و اصحابش و یا شیعیان اهلبیت(ع) میدانند.[۱۹]برخی مفسران براساس آیه ۵۵ سوره اسراء وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا زبور را خصوص کتاب نازل شده بر داود(ع) می دانند و به برخی از مفسران منسوب است که زبور اسمی عام برای تمام کتب آسمانی پیامبران است. [۲۰]
آیات الاحکام
هفتمین آیه سوره انبیاء در مسئله تقلید از اعلم مورد استناد قرار گرفته شده است.
«وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴿٧﴾» ترجمه :ما پیش از تو، جز مردانی که به آنان وحی میکردیم، نفرستادیم! (همه انسان بودند، و از جنس بشر!) اگر نمیدانید، از آگاهان (به کتب آسمانی ودانشمندان امت)بپرسید.
برخی با استناد به این آیه معتقد به جواز رجوع به غیر اعلم حتی در صورت مخالفت سخن او با اعلم به ویژه در مساله تقلید هستند. در مقابل عدهای این آیه را فقط در مقام بیان رجوع به اهل علم و ذکر دانستهاند که امری عرفی است و آن را دلیلی بر تقدم مفضول بر فاضل ندانستهاند.[۲۱]
در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده هرکس سوره انبیاء را بخواند خدا از او به آسانی حساب میکشد و او را میبخشاید و همه پیامبرانی که نامشان در قرآن است یه او سلام میگویند. همچنین از امام صادق(ع) روایت شده هر کس سوره انبیا را از روی شوق بخواند مانند کسی خواهد بود که با همه پیامبران در بهشتهای پُرنعمت همدم است و در زندگی دنیا در نظر مردم باهیبت خواهد بود.[۲۲]
﴿در حالی که دلهایشان مشغول است و آنانکه ستم کردند پنهانی به نجوا برخاستند که آیا این [مرد] جز بشری مانند شماست آیا دیده و دانسته به سوی سحر میروید ٣﴾
﴿آیا به جای او خدایانی برای خود گرفتهاند بگو برهانتان را بیاورید این استیادنامه هر که با من است و یادنامه هر که پیش از من بوده [نه] بلکه بیشترشان حق را نمیشناسند و در نتیجه از آن رویگردانند ٢٤﴾
﴿آیا کسانی که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهای را از آب پدیدآوردیم آیا [باز هم] ایمان نمیآورند ٣٠﴾
﴿و کسانی که کافر شدند چون تو را ببینند فقط به مسخرهات میگیرند [و میگویند] آیا این همان کس است که خدایانتان را [به بدی] یاد میکند در حالی که آنان خود یاد [خدای] رحمان را منکرند ٣٦﴾
﴿کاش آنان که کافر شدهاند میدانستند آنگاه که آتش را نه از چهرههای خود و نه از پشتشان بازنمیتوانند داشت و خود مورد حمایت قرار نمیگیرند [چه حالی خواهند داشت ٣٩﴾
﴿و مسلما پیامبران پیش از تو [نیز] مورد ریشخند قرار گرفتند پس کسانی که آنان را مسخره میکردند [سزای] آنچه که آن را به ریشخند میگرفتند گریبانگیرشان شد ٤١﴾
﴿[نه] بلکه اینها و پدرانشان را برخوردار کردیم تا عمرشان به درازا کشید آیا نمیبینند که ما میآییم و زمین را از جوانب آن فرو میکاهیم آیا باز هم آنان پیروزند ٤٤﴾
﴿و ترازوهای داد را در روز رستاخیز مینهیم پس هیچ کس [در] چیزی ستم نمیبیند و اگر [عمل] هموزن دانه خردلی باشد آن را میآوریم و کافی است که ما حسابرس باشیم ٤٧﴾
﴿و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکردند و به ایشان انجام دادن کارهای نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستنده ما بودند ٧٣﴾
﴿پس آن [داوری] را به سلیمان فهماندیم و به هر یک [از آن دو] حکمت و دانش عطا کردیم و کوهها را با داوود و پرندگان به نیایش واداشتیم و ما کننده [این کار] بودیم ٧٩﴾
﴿پس [دعای] او را اجابت نمودیم و آسیب وارده بر او را برطرف کردیم و کسان او و نظیرشان را همراه با آنان [مجددا] به وی عطا کردیم [تا] رحمتی از جانب ما و عبرتی برای عبادتکنندگان [باشد ٨٤﴾
﴿و ذوالنون را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که معبودی جز تو نیست منزهی تو راستی که من از ستمکاران بودم ٨٧﴾
﴿پس [دعای] او را اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته [و آماده حمل] کردیم زیرا آنان در کارهای نیک شتاب مینمودند و ما را از روی رغبت و بیم میخواندند و در برابر ما فروتن بودند ٩٠﴾
﴿و وعده حق نزدیک گردد ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیدهاند خیره میشود [و میگویند] ای وای بر ما که از این [روز] در غفلت بودیم بلکه ما ستمگر بودیم ٩٧﴾
﴿روزی که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامهها در میپیچیم همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم دوباره آن را بازمیگردانیم وعدهای است بر عهده ما که ما انجامدهنده آنیم ١٠٤﴾
﴿گفت پروردگارا [خودت] به حق داوری کن و به رغم آنچه وصف میکنید پروردگار ما همان بخشایشگر دستگیر ١١٢﴾
﴿به نام خداوند رحمتگر مهربان. برای مردم [وقت] حسابشان نزدیک شده است و آنان در بیخبری رویگردانند ١ هیچ پند تازهای از پروردگارشان نیامد مگر اینکه بازیکنان آن را شنیدند ٢ در حالی که دلهایشان مشغول است و آنانکه ستم کردند پنهانی به نجوا برخاستند که آیا این [مرد] جز بشری مانند شماست آیا دیده و دانسته به سوی سحر میروید ٣ [پیامبر] گفت پروردگارم [هر] گفتار[ی] را در آسمان و زمین میداند و اوستشنوای دانا ٤ بلکه گفتند خوابهای شوریده است [نه] بلکه آن را بربافته بلکه او شاعری است پس همان گونه که برای پیشینیان هم عرضه شد باید برای ما نشانهای بیاورد ٥ قبل از آنان [نیز مردم] هیچ شهری که آن را نابود کردیم [به آیات ما] ایمان نیاوردند پس آیا اینان [به معجزه] ایمان میآورند ٦ و پیش از تو [نیز] جز مردانی را که به آنان وحی میکردیم گسیل نداشتیم اگر نمیدانید از پژوهندگان کتابهای آسمانی بپرسید ٧ و ایشان را جسدی که غذا نخورند قرار ندادیم و جاویدان [هم] نبودند ٨ سپس وعده [خود] به آنان را راست گردانیدیم و آنها و هر که را خواستیم نجات دادیم و افراطکاران را به هلاکت رسانیدیم ٩ در حقیقت ما کتابی به سوی شما نازل کردیم که یاد شما در آن است آیا نمیاندیشید ١٠ و چه بسیار شهرها را که [مردمش] ستمکار بودند در هم شکستیم و پس از آنها قومی دیگر پدیدآوردیم ١١ پس چون عذاب ما را احساس کردند بناگاه از آن میگریختند ١٢ [هان] مگریزید و به سوی آنچه در آن متنعم بودید و [به سوی] سراهایتان بازگردید باشد که شما مورد پرسش قرار گیرید ١٣ گفتند ای وای بر ما که ما واقعا ستمگر بودیم ١٤ سخنشان پیوسته همین بود تا آنان را دروشده بیجان گردانیدیم ١٥ و آسمان و زمین و آنچه را که میان آن دو است به بازیچه نیافریدیم ١٦ اگر میخواستیم بازیچهای بگیریم قطعا آن را از پیش خود اختیار میکردیم ١٧ بلکه حق را بر باطل فرو میافکنیم پس آن را در هم میشکند و بناگاه آن نابود میگردد وای بر شما از آنچه وصف میکنید ١٨ و هر که در آسمانها و زمین است برای اوست و کسانی که نزد اویند از پرستش وی تکبر نمیورزند و درمانده نمیشوند ١٩ شبانه روز بیآنکه سستی ورزند نیایش میکنند ٢٠ آیا برای خود خدایانی از زمین اختیار کردهاند که آنها [مردگان را] زنده میکنند ٢١ اگر در آنها [=زمین و آسمان] جز خدا خدایانی [دیگر] وجود داشت قطعا [زمین و آسمان] تباه میشد پس منزه استخدا پروردگار عرش از آنچه وصف میکنند ٢٢ در آنچه [خدا] انجام میدهد چون و چرا راه ندارد و[لی] آنان [=انسانها] سؤال خواهند شد ٢٣ آیا به جای او خدایانی برای خود گرفتهاند بگو برهانتان را بیاورید این استیادنامه هر که با من است و یادنامه هر که پیش از من بوده [نه] بلکه بیشترشان حق را نمیشناسند و در نتیجه از آن رویگردانند ٢٤ و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم که خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید ٢٥ و گفتند [خدای] رحمان فرزندی اختیار کرده منزه است او بلکه [فرشتگان] بندگانی ارجمندند ٢٦ که در سخن بر او پیشی نمیگیرند و خود به دستور او کار میکنند ٢٧ آنچه فراروی آنان و آنچه پشتسرشان است میداند و جز برای کسی که [خدا] رضایت دهد شفاعت نمیکنند و خود از بیم او هراسانند ٢٨ و هر کس از آنان بگوید من [نیز] جز او خدایی هستم او را به دوزخ کیفر میدهیم [آری] سزای ستمکاران را این گونه میدهیم ٢٩ آیا کسانی که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهای را از آب پدیدآوردیم آیا [باز هم] ایمان نمیآورند ٣٠ و در زمین کوههایی استوار نهادیم تا مبادا [زمین] آنان [=مردم] را بجنباند و در آن راههایی فراخ پدیدآوردیم باشد که راه یابند ٣١ و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم و[لی] آنان از [مطالعه در] نشانههای آن اعراض میکنند ٣٢ و اوست آن کسی که شب و روز و خورشید و ماه را پدیدآورده است هر کدام از این دو در مداری [معین] شناورند ٣٣ و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی [در دنیا] قرار ندادیم آیا اگر تو از دنیا بروی آنان جاویدانند ٣٤ هر نفسی چشنده مرگ است و شما را از راه آزمایش به بد و نیک خواهیم آزمود و به سوی ما بازگردانیده میشوید ٣٥ و کسانی که کافر شدند چون تو را ببینند فقط به مسخرهات میگیرند [و میگویند] آیا این همان کس است که خدایانتان را [به بدی] یاد میکند در حالی که آنان خود یاد [خدای] رحمان را منکرند ٣٦ انسان از شتاب آفریده شده است به زودی آیاتم را به شما نشان میدهم پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهید ٣٧ و میگویند اگر راست میگویید این وعده [قیامت] کی خواهد بود ٣٨ کاش آنان که کافر شدهاند میدانستند آنگاه که آتش را نه از چهرههای خود و نه از پشتشان بازنمیتوانند داشت و خود مورد حمایت قرار نمیگیرند [چه حالی خواهند داشت ٣٩ بلکه [آتش] به طور ناگهانی به آنان میرسد و ایشان را بهتزده میکند [به گونهای] که نه میتوانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده میشود ٤٠ و مسلما پیامبران پیش از تو [نیز] مورد ریشخند قرار گرفتند پس کسانی که آنان را مسخره میکردند [سزای] آنچه که آن را به ریشخند میگرفتند گریبانگیرشان شد ٤١ بگو چه کسی شما را شب و روز از [عذاب] رحمان حفظ میکند [نه] بلکه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانند ٤٢ [۳۴]آیا برای آنان خدایانی غیر از ماست که از ایشان حمایت کنند [آن خدایان] نه میتوانند خود را یاری کنند و نه از جانب ما یاری شوند ٤٣ [نه] بلکه اینها و پدرانشان را برخوردار کردیم تا عمرشان به درازا کشید آیا نمیبینند که ما میآییم و زمین را از جوانب آن فرو میکاهیم آیا باز هم آنان پیروزند ٤٤ بگو من شما را فقط به وسیله وحی هشدار میدهم و[لی] چون کران بیم داده شوند دعوت را نمیشنوند ٤٥ و اگر شمهای از عذاب پروردگارت به آنان برسد خواهند گفت ای وای بر ما که ستمکار بودیم ٤٦ و ترازوهای داد را در روز رستاخیز مینهیم پس هیچ کس [در] چیزی ستم نمیبیند و اگر [عمل] هموزن دانه خردلی باشد آن را میآوریم و کافی است که ما حسابرس باشیم ٤٧ و در حقیقت به موسی و هارون فرقان دادیم و [کتابشان] برای پرهیزگاران روشنایی و اندرزی است ٤٨ [همان] کسانی که از پروردگارشان در نهان میترسند و از قیامت هراسناکند ٤٩ و این [کتاب] که آن را نازل کردهایم پندی خجسته است آیا باز هم آن را انکار میکنید ٥٠ و در حقیقت پیش از آن به ابراهیم رشد [فکری]اش را دادیم و ما به [شایستگی] او دانا بودیم ٥١ آنگاه که به پدر خود و قومش گفت این مجسمههایی که شما ملازم آنها شدهاید چیستند ٥٢ گفتند پدران خود را پرستندگان آنها یافتیم ٥٣ گفت قطعا شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بودید ٥٤ گفتند آیا حق را برای ما آوردهای یا تو از شوخیکنندگانی ٥٥ گفت [نه] بلکه پروردگارتان پروردگار آسمانها و زمین است همان کسی که آنها را پدیدآورده است و من بر این [واقعیت] از گواهانم ٥٦ و سوگند به خدا که پس از آنکه پشت کردید و رفتید قطعا در کار بتانتان تدبیری خواهم کرد ٥٧ پس آنها را جز بزرگترشان را ریز ریز کرد باشد که ایشان به سراغ آن بروند ٥٨ گفتند چه کسی با خدایان ما چنین [معاملهای] کرده که او واقعا از ستمکاران است ٥٩ گفتند شنیدیم جوانی از آنها [به بدی] یاد میکرد که به او ابراهیم گفته میشود ٦٠ گفتند پس او را در برابر دیدگان مردم بیاورید باشد که آنان شهادت دهند ٦١ گفتند ای ابراهیم آیا تو با خدایان ما چنین کردی ٦٢ گفت [نه] بلکه آن را این بزرگترشان کرده است اگر سخن میگویند از آنها بپرسید ٦٣ پس به خود آمده و [به یکدیگر] گفتند در حقیقتشما ستمکارید ٦٤ سپس سرافکنده شدند [و گفتند] قطعا دانستهای که اینها سخن نمیگویند ٦٥ گفت آیا جز خدا چیزی را میپرستید که هیچ سود و زیانی به شما نمیرساند ٦٦ اف بر شما و بر آنچه غیر از خدا میپرستید مگر نمیاندیشید ٦٧ گفتند اگر کاری میکنید او را بسوزانید و خدایانتان را یاری دهید ٦٨ گفتیم ای آتش برای ابراهیم سرد و بیآسیب باش ٦٩ و خواستند به او نیرنگی بزنند و[لی] آنان را زیانکارترین [مردم] قرار دادیم ٧٠ و او و لوط را [برای رفتن] به سوی آن سرزمینی که برای جهانیان در آن برکت نهاده بودیم رهانیدیم ٧١ و اسحاق و یعقوب را [به عنوان نعمتی] افزون به او بخشودیم و همه را از شایستگان قرار دادیم ٧٢ و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت میکردند و به ایشان انجام دادن کارهای نیک و برپاداشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستنده ما بودند ٧٣ و به لوط حکمت و دانش عطا کردیم و او را از آن شهری که [مردمش] کارهای پلید [جنسی] میکردند نجات دادیم به راستی آنها گروه بد و منحرفی بودند ٧٤ و او را در رحمتخویش داخل کردیم زیرا او از شایستگان بود ٧٥ و نوح را [یاد کن] آنگاه که پیش از [سایر پیامبران] ندا کرد پس ما او را اجابت کردیم و وی را با خانوادهاش از بلای بزرگ رهانیدیم ٧٦ و او را در برابر مردمی که نشانههای ما را به دروغ گرفته بودند پیروزی بخشیدیم چرا که آنان مردم بدی بودند پس همه ایشان را غرق کردیم ٧٧ و داوود و سلیمان را [یاد کن] هنگامی که در باره آن کشتزار که گوسفندان مردم شبهنگام در آن چریده بودند داوری میکردند و [ما] شاهد داوری آنان بودیم ٧٨ پس آن [داوری] را به سلیمان فهماندیم و به هر یک [از آن دو] حکمت و دانش عطا کردیم و کوهها را با داوود و پرندگان به نیایش واداشتیم و ما کننده [این کار] بودیم ٧٩ و به [داوود] فن زره [سازی] آموختیم تا شما را از [خطرات] جنگتان حفظ کند پس آیا شما سپاسگزارید ٨٠ و برای سلیمان تندباد را [رام کردیم] که به فرمان او به سوی سرزمینی که در آن برکت نهاده بودیم جریان مییافت و ما به هر چیزی دانا بودیم ٨١ و برخی از شیاطین بودند که برای او غواصی و کارهایی غیر از آن میکردند و ما مراقب [حال] آنها بودیم ٨٢ و ایوب را [یاد کن] هنگامی که پروردگارش را ندا داد که به من آسیب رسیده است و تویی مهربانترین مهربانان ٨٣ پس [دعای] او را اجابت نمودیم و آسیب وارده بر او را برطرف کردیم و کسان او و نظیرشان را همراه با آنان [مجددا] به وی عطا کردیم [تا] رحمتی از جانب ما و عبرتی برای عبادتکنندگان [باشد ٨٤ و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را [یاد کن] که همه از شکیبایان بودند ٨٥ و آنان را در رحمتخود داخل نمودیم چرا که ایشان از شایستگان بودند ٨٦ و ذوالنون را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که معبودی جز تو نیست منزهی تو راستی که من از ستمکاران بودم ٨٧ پس [دعای] او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز] چنین نجات میدهیم ٨٨ و زکریا را [یاد کن] هنگامی که پروردگار خود را خواند پروردگارا مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگانی ٨٩ پس [دعای] او را اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته [و آماده حمل] کردیم زیرا آنان در کارهای نیک شتاب مینمودند و ما را از روی رغبت و بیم میخواندند و در برابر ما فروتن بودند ٩٠ و آن [زن را یاد کن] که خود را پاکدامن نگاه داشت و از روح خویش در او دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان آیتی قرار دادیم ٩١ این است امتشما که امتی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید ٩٢ و[لی] دینشان را میان خود پاره پاره کردند همه به سوی ما بازمیگردند ٩٣ پس هر که کارهای شایسته انجام دهد و مؤمن [هم] باشد برای تلاش او ناسپاسی نخواهد بود و ماییم که به سود او ثبت میکنیم ٩٤ و بر [مردم] شهری که آن را هلاک کردهایم بازگشتشان [به دنیا] حرام است ٩٥ تا وقتی که یاجوج و ماجوج [راهشان] گشوده شود و آنها از هر پشتهای بتازند ٩٦ و وعده حق نزدیک گردد ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیدهاند خیره میشود [و میگویند] ای وای بر ما که از این [روز] در غفلت بودیم بلکه ما ستمگر بودیم ٩٧ در حقیقتشما و آنچه غیر از خدا میپرستید هیزم دوزخید شما در آن وارد خواهید شد ٩٨ اگر اینها خدایانی [واقعی] بودند در آن وارد نمیشدند و حال آنکه جملگی در آن ماندگارند ٩٩ برای آنها در آنجا نالهای زار است و در آنجا [چیزی] نمیشنوند ١٠٠ بیگمان کسانی که قبلا از جانب ما به آنان وعده نیکو داده شده است از آن [آتش] دور داشته خواهند شد ١٠١ صدای آن را نمیشنوند و آنان در میان آنچه دلهایشان بخواهد جاودانند ١٠٢ دلهره بزرگ آنان را غمگین نمیکند و فرشتگان از آنها استقبال میکنند [و به آنان میگویند] این همان روزی است که به شما وعده میدادند ١٠٣ روزی که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامهها در میپیچیم همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم دوباره آن را بازمیگردانیم وعدهای است بر عهده ما که ما انجامدهنده آنیم ١٠٤ و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد ١٠٥ به راستی در این [امور] برای مردم عبادتپیشه ابلاغی [حقیقی] است ١٠٦ و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم ١٠٧ بگو جز این نیست که به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است پس آیا مسلمان میشوید ١٠٨ پس اگر روی برتافتند بگو به [همه] شما به طور یکسان اعلام کردم و نمیدانم آنچه وعده داده شدهاید آیا نزدیک استیا دور ١٠٩ [آری] او سخن آشکار را میداند و آنچه را پوشیده میدارید میداند ١١٠ و نمیدانم شاید آن برای شما آزمایشی و تا چند گاهی [وسیله] برخورداری باشد ١١١ گفت پروردگارا [خودت] به حق داوری کن و به رغم آنچه وصف میکنید پروردگار ما همان بخشایشگر دستگیر ١١٢﴾
↑آیاتی که غیر مستقیم اشاره به (پیامبرص) دارد آیه ۷ سوره انبیاء «وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» ترجمه:و پيش از تو [نيز] جز مردانى را كه به آنان وحى مىكرديم گسيل نداشتيم. اگر نمىدانيد از پژوهندگان كتابهاى آسمانى بپرسيد. آیه ۲۵ وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر اينكه به او وحى كرديم كه: «خدايى جز من نيست، پس مرا بپرستيد.» وآیات ۳۴،۳۶، ۴۱،۴۵ ،۱۰۷ و آیه ۹۸ که اشاره به عیسی دارد.
↑از نظرا قرّای کوفه ۱۱۲ آیه و از نظر قرّای بصره ۱۱۱ آیه دارد. دلیل اختلاف آن است که قُراء بصره آیات ۶۵ و ۶۶ را یک آیه میدانستند.
↑وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَٰهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَٰهٌ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ترجمه: و آن ذات یگانه است که در آسمان و زمین (و در همه عوالم نامتناهی) او خدا ویگانه معبود شایسته پرستش است و هم او (به نظام کامل آفرینش) به حقیقت با حکمت و داناست.
↑ فولادوند آیه را این گونه ترجمه کرده:و «ذوالنون» را [ياد كن] آنگاه كه خشمگين رفت و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم، تا در [دل] تاريكي ها ندا درداد كه: «معبودى جز تو نيست، منزّهى تو، راستى كه من از ستمكاران بودم.»